اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

صفحه 306 - سوره مریم آیات 12 تا 25

سه شنبه 26 اردیبهشت

معرفی برنامه

صفحه 306 - سوره مریم آیات 12 تا 25

يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا ﴿١٢﴾ وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً ۖ وَكَانَ تَقِيًّا ﴿١٣﴾ وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا ﴿١٤﴾ وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ﴿١٥﴾ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ﴿١٦﴾ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ﴿١٧﴾ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا ﴿١٨﴾ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا ﴿١٩﴾ قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا ﴿٢٠﴾ قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا ۚ وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا ﴿٢١﴾ نصف الحزب31فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا ﴿٢٢﴾ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَٰذَا وَكُنْتُ نَسْيًا مَنْسِيًّا ﴿٢٣﴾ فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿٢٤﴾ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿٢٥﴾

[گفتیم:] ای یحیی! کتاب را با قدرت فراگیر، [و با قوّت عمل کن]. و به او درحالی‌که کودک بود [مقام] حکمت و نبوت دادیم‌ (١٢) و از سوی خود به او عطوفت و مهرورزی [فوق‌العاده] و پاکی [نفس] عطا کردیم، و او آراسته به پرهیزگاری بود‌ (١٣) و درباره پدر و مادرش بسیار نیکوکار بود، و هرگز گردن‌فراز و سلطه‌جو نبود‌ (١٤) سلام [و عافیتِ کامل] بر او باد! روزی که زاده شد، و روزی که به کام مرگ درافتد، و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد‌ (١٥) در این کتاب [که به تو وحی کردیم، سرگذشت] مریم را یاد کن، هنگامی که از خانواده‌اش به گوشه‌ای از جایگاه شرقی [بیت‌المقدس] کناره گرفت‌ (١٦) و جدا از آنان [برای اینکه دیده نشود] پوششی انتخاب کرد، ما روحِ خود را به‌سوی او فرستادیم، پس برای او به‌صورت بشری [خوش‌اندام و] معتدل نمودار شد‌ (١٧) [مریم] گفت: من از تو به خداوند مهربان پناه می‌برم، اگر تقواپیشه‌ای [از من فاصله بگیر]‌ (١٨) گفت: جز این نیست که من فرستادۀ پروردگار تواَم، برای این‌که پسری پاک به تو ببخشم‌ (١٩) [مریم] گفت: چگونه برای من پسری خواهد بود درحالی‌که نه هیچ بشری [از راه ازدواج] با من مباشرت کرده، و نه بدکار بوده‌ام؟! (٢٠) گفت: چنین است [که می‌گویی، ولی] پروردگارت فرموده: این کار برای من آسان است، [فرزندبخشیدن به مریم به‌صورت غیرعادی] برای این [است] که او را نشانه‌ای [از قدرت خود] برای مردم، و رحمتی از سوی خویش [به نفع انسان‌ها] قرار دهیم، و این کار یقیناً شدنی است‌ (٢١) پس به آن [فرزندِ بشارت‌یافته] باردار شد، و به سبب آن به مکان دوردستی رفت‌ (٢٢) نهایتا درد زاییدن او را به‌سوی تنۀ درخت خرمایی کشانید، [در آن حال] گفت: ای‌کاش پیش از این [وضعیت] مرده بودم، و یکسره از خاطره‌ها فراموش شده بودم (٢٣) پس [کودک] از پایینِ [پایش] او به او ندا داد که: غمگین مباش! هم‌اکنون پروردگارت [از] زیر پایت نهری کوچک پدید آورده است [تا بیاشامی و شست‌وشو کنی‌] (٢٤) و این تنۀ درخت خرما را به‌سوی خود تکان‌ده تا خرمایی تازه و چیده برایت بریزد‌ (٢٥)

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها