اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

شرح دعای 29 صحیفه سجادیه و نکاتی پیرامون معرفت نفس-حجت الاسلام فرحزاد - 08/06/1400

شریعتی: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم» «اللّهُمَّ وَفِّقنَا لَمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی وَ جعَل عَاقِبَةِ اَمرِنا خَیرا».سلام می‌کنم خدمت تک تک عزیزانم، خانم‌ها و آقایان ان‌شاءالله هر جا که هستید حالتان خوب باشد. همین ابتدا برای شفای تک تک مرضا دعا می‌کنیم که ان‌شاءالله به زودی سلامت و عافیت‌شان را به دست بیاورند. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام فرحزاد: علیکم و السلام و رحمه الله. خدمت شما و همه بینندگان عزیز عرض سلام داریم. آرزوی موفقیت در همه امور داریم. ان‌شاءالله عزاداری‌ها قبول باشد و ادامه داشته باشد. احیاناً با مشکلات کرونا صورت مسئله را جمع نکنند. حالا مختصر، خانوادگی، با حفظ همه مسائل بهداشتی اصل توسل را هر جور که می‌شود داشته باشند در طول محرم و سفر. و از صمیم دل دعا می‌کنیم برای همه که گرفتارند، مریض دارند. آقای شریعتی مریض داری هم کمتر از مریض بودن نیست. یعنی یک خانواده که کسی مریض می‌شود همه باید بسیج بشوند یا ایشان را قرنطینه کنند، یا بیمارستان ببرند.

معرفی برنامه

شریعتی: پرستاری کلاً کار سختی است.
حجت الاسلام فرحزاد: پرستاری واقعاً قوت دل بدهد و قوت توان، همه نظر. از خدا می‌خواهیم به حق آقا اباالفضل العباس (ع) همه مریض‌ها شفای عاجل بیابند. چون خیلی پیام دادند نگران کارشناس‌های سمت خدا هستند، آقای حسینی الحمدالله حالشان خوب است. آقای رفیعی هم که هفته قبل آمدند، حالشان خوب است. چون خیلی‌ها خبر ندارند. الحمدالله. برای همه مریض‌ها، برای شفایشان دعا می‌کنیم و همه‌ی آن‌هایی هم که از دنیا رفتند روحشان شاد، بازماندگانشان ان‌شاءالله خدا صبر بدهد.
شریعتی: خیلی خوب. حالتان چطور است؟
حجت الاسلام فرحزاد: الحمدالله.
شریعتی: خوشحالیم خدمتتان هستیم. چقدر خوب است آدم از خدا رزق حلال، واسع، طیب بخواهد. رزق‌های مادی و معنوی این که چگونه بخواهیم هم خیلی مهم است. که امام سجاد (ع) به ما یاد می‌دهند در فرازهای نورانی صحیفه سجادیه که امروز حاج آقای فرحزاد عزیز برای ما شرح‌اش را خواهند گفت. دعوت می‌کنم تا آخر برنامه امروز با ما همراه باشید. سراپا گوش هستیم و در خدمتتان.
حجت الاسلام فرحزاد: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم/ الحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین» السَّلامُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله، السَّلامُ عَلَیکَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه».در فراز دیگر دعای 29 که درباره رزق و روزی است، وقتی که رزق کم می‌شود حضرت این دعا را کرده است. حضرت می‌فرمایند: «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام فرحزاد: «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لَنَا يَقِيناً صَادِقاً تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَؤُونَةِ الطَّلَبِ».بعد از درود به پیغمبر و آل، درخواست می‌کند خدا یک یقین صادقانه، یقینی که از سر صدق باشد، به ما مرحمت کن که کفایت کند آن یقین از این رنج‌هایی که در طلب رزق می‌کنیم ما به آن یقین برسیم. که حالا عرض می‌کنم، هفته قبل هم اشاره کردیم، کسی که رزاقیت خدا را باور کند که « ما اُرِیدُ مِنهُم مِن رِزقٍ وَ مَا أریدُ أن یُطعِمُونِ/ إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتِینُ». خیلی آرامش می‌دهد اگر معانی را درک کنیم. اگر به این باور و یقین برسیم که خدا رزاق است، خدا خیر الرازقین است. یک جمله‌ی قشنگی است  که می‌ترسم یادم برود، که در روایات و کلام بزرگان خیلی اشاره شده است. خدا می‌فرماید من شما را خلق کردم برای بندگی خودم، آنِ من هستی. تو فرمان من را ببر، رزق تو را من کفیل هستم، من ضمانت کردم. این روایت خیلی قشنگ است از امام حسن عسگری (ع) نقل شده است. «لایَشغَلُکَ رِزقٌ مَضمُونٌ عَن عَمَلٍ مَفروضٍ» یعنی روزی که ضمانت شده است از طرف خدا.
شریعتی: این درگیرت نکند، ذهن‌ات را مشغول نکند.
حجت الاسلام فرحزاد: مشغول نکند. یعنی خدا می‌گوید من یک چیزهایی را بر شما واجب کردم، نماز واجب کردم، روزه واجب کردم، خدمت به پدر مادر واجب کردم، گره گشایی از کار مردم امر کردم. نگویی که من نماز می‌خوانم مشتری‌هایم می‌روند، نگویی که من فلان کار را کردم، خدمت به پدر و مادر کردم مغازه‌ام کم می‌شود، رزق و روزی‌ام کم می‌شود. چیزی که بر شما واجب کرده فرمانش را ببری، شما را غافل نکند از رزقی که خدا ضمانت کرده است.
شریعتی: این تضمین شده سر جای خود است.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. مثلاً امیرالمومنین (ع) یک جمله زیبایی در نهج البلاغه دارند که وقتی که نماز خدا امر کرده است که واجب است بخوانی، شما می‌گویی نه، نمی‌خوانم، مسجد نمی‌روم به جای آن چهار تا مشتری راه می‌اندازم. می‌فرماید خسارت و ضرری که از ترک نماز می‌بینی به خاطر رسیدن به آن رزق، به مراتب بیشتر است، و آن رزقی هم که بنا است به تو برسد خواهد رسید.
شریعتی: یک جاهایی ما می‌فهمیم، یک  وقت‌هایی هم نمی‌فهمیم. بعد که پرده کنار رفت تازه می‌فهمیم.
حجت الاسلام فرحزاد: «لایَشغَلُکَ رِزقٌ مَضمُونٌ عَن عَمَلٍ مَفروضٍ» یعنی گفته است من رزق تو را به اندازه احتیاج می‌رسانم، این باعث نشود که واجباتت را کنار بگذاری بگویی من دنبال رزق و روزی بروم، واجباتت را ترک کنی. این هم جمله قشنگی است که خواستم بیان کنم. خداوند می‌فرماید من رزق و روزی شما را ضمانت کردم، شما فرمان من را ببر، کسب و کار هم به اندازه‌ای که فرمان دادم برو، که حالا روایتش را می‌خوانیم، ولی آخرتت را خودت باید بروی. «لَیسَ لِلاِنسان اِلَّا ما سَعی» خیلی جاها بزرگان گفتند برای آخرت است. در دنیا هم ممکن است باشد. رزقی که شما دنبالش بروی ممکن است برسی، نرویم نمی‌رسی. ولی اصل کار برای آخرتت می‌گوید خودت باید دست بالا کنی و عمل کنی.
شریعتی: یعنی این جا اگر تضمینی هست آن سمت دیگر از این تضمین‌ها خبری نیست. فقط اعمال ما و سعی ما است.
حجت الاسلام فرحزاد: نه دیگر. این که بگویی دست روی دست می‌گذارم، هیچ کاری نمی‌کنم. نه خیر؛ خدا می‌گوید آخرتت را به خودت واگذار کردم باید بهشتت را بسازی، ولی بخواهی دنیا تو را من ضمانت می‌کنم. باز بخواهی شاهد از نهج البلاغه، خیلی کلیدی است، «مَن اَصلَحَ اَمرَ آخِرَتَهُ اَصلَح الله اَمرُ دُنیا». شما اگر در کار خدا بودی، در کار آخرت بودی، در کار خیر رساندن بودی، وقتی که همواره از طرف خدا می‌گیری خیر به دیگران می‌رسانی خدا لقمه دهان تو را هم می‌رساند. صد درصد. شما واسطه خیر شدید، چطور به خودتان نرساند. کسی که آخرتش را مثل نانوایی که صدها هزار نان به مردم می‌دهد مگر می‌شود خودش نان نخورد، به خودش نان نرساند. شما وظیفه‌ات است که نان در دهان مردم بگذاری، خدا هم می‌گوید من در دهانت می‌گذارم. من از رزق تو کم نمی‌گذارم. «مَن اَصلَحَ اَمرَ آخِرَتَهُ اَصلَح الله اَمرُ دُنیا». این را یک مقدار کار کنیم. و بعد این تعبیر قشنگ جا بیفتد، کسی که دنبال خدا رفت و آخرت و اصلاح خودش، حرص‌اش می‌رود، طمع‌اش می‌رود، حسادتش می‌رود، رقابت بی جایش می‌رود.
شریعتی: توکل‌اش زیاد می‌شود.
حجت الاسلام فرحزاد: اصلاً تک تک این‌ها مشکلات دنیای ما را حل می‌کند. من حرص و طمع نزنم قانع باشم. اصلاً ذیل این آیه مبارکه، خیلی روایت زیبایی است که «مَن عَمَلَ صالِحَاً مِن ذَکَرِ اؤ اُنثی» هر کس، زن و مرد ندارد، عمل صالح انجام دهد. خدا با او چه کار می‌کند؟ خیلی این آیه تاکید دارد، لام و نون تاکید دارد. «فَلَنُحیِیِنَّهُ حَیاةً طَیِبَةً». شما باید عمل صالح باشید، ببینید وظیفه‌تان چیست. یکی وظیفه‌اش این است که تبلیغ کند، یکی وظیفه‌اش این است که خدمت رسانی کند، یکی وظیفه‌اش این است که تعلیم و تربیت داشته باشد. هر کس یک وظیفه‌ای دارد. شما اجرا کنید، او کارشناسی کند، او اوامر دیگر را انجام دهد. ولی خدا می‌فرماید تو عمل صالح انجام دهی من حیات طیبه پاکیزه به تو مرحمت می‌کنم. امیرالمومنین سلام الله علیه می‌فرماید حیات طیبه، حیات رضایتمندانه و قناعت است. اصلاً نیازی ندارید، الحمدالله همه چیز دارید. خدا را شکر به اندازه نیاز رسیده است. خیلی که بشر را بیچاره کرده است این حرص است، طمع است، ولع است. اصلاً حضرت آدم، پدر ما، را چه چیزی از بهشت بیرون کرد؟ حرص گندم. خدا گفت همه چیز مباه است بخور، فقط این گندم شجره نزدیکش نرو.
شریعتی: حالا این روزها بخش عمده‌ای از غصه‌های ما غصه فردا است.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. یکی هم فردا. باز هم روایت داریم قشنگ است. فرمود خدای متعال من عمل آینده و فردا را از شما نخواستم، شما هم رزق و روزی فردا را از من نخواهید. بچه‌های من چه خواهند شد، نوه‌های من چه خواهند شد. اصلاً آقای شریعتی مثال خیلی ساده، اگر بگویند فرحزاد 30 سال دیگر عمر می‌کند و این 30 سال ماهی این مقدار دربست به حساب من بریزند. باز من آرام نمی‌شوم. یعنی اگر به هر کسی ضمانت کنند تا آخر عمر با حفظ تورم و گرانی، ما درصدش را هم بالا ببریم اصلاً بالا می‌گیریم، باز می‌خواهد حرکت کند. حرص متاسفانه بشر را بیچاره کرده است. لذا خدا می‌گوید آخرتت با خودت است، باید تلاش کنی، «لَیسَ لِلاِنسان اِلَّا ما سَعی/ وَ أَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُرَی». تو وظیفه‌ات را انجام بده.
می‌گوید تو وظیفه بندگی‌ات را به جا بیاور، خواجه خود روش بنده پروری داند. تو به شرط مزد نکن، تو وظیفه‌ات را انجام بده. ما اگر وظیفه خود را درست انجام دهیم خدا صد درصد رزق ما را ضمانت کرده است، به نحو احسن هم در وقتش می‌رسد. هم آینده را نخواهیم و هم این که درست وظیفه‌مان را انجام دهیم. لذا حضرت می‌فرماید که خدایا یک یقین صادق برای رزق و روزی برای من مرحمت کن. «تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَؤُونَةِ الطَّلَبِ» که دیگر انقدر دو نزنیم، انقدر غصه تلاش و کسب و کار را نخوریم. «وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِينَا بِهَا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ» خدایا یک اطمینان و آرامش خالصانه‌ای به ما مرحمت کن که انقدر به رنج، دو شغله، سه شغله، چهار شغله. حالا این خاطره قشنگ است بگویم، حالا روایت هم داریم که خدا رزق و روزی را از راه حلال برای همه بریده است. در وقتش آن‌هایی که وظیفه انجام می‌دهند می‌رسد.
شریعتی: مقدر است.
حجت الاسلام فرحزاد: مقدر است. و اگر کسی تعنی نمی‌کند، صبوری نمی‌کند و دست درازی می‌کند به مال حرام، مال شبهه ناک، مال مردم، بر اثر بی توکلی، یا بی ایمانی، خدا همان مقدار از رزق حلال‌اش کم می‌گذارد. من یک موقع، شاید 20-30 سال قبل بود، خیلی وقت است، دروازه قم، 72 تن پیاده شدم یک ماشین گرفتم بروم منزل. ماشین هم خیلی قراضه بود، پیکان قدیمی بود. ما را سوار کرد. تو راه نگاه کرد گفت شما در حرم منبر می‌روید. گفتم بله. گفت من از رادیو صدای شما را شنیدم، می‌خواهم یک چیزی برای شما بگویم عبرت باشد، برای مردم هم خواستید بگویید. گفت حاج آقا من جزو ثروتمندان قم بودم و مغازه داشتیم، پاساژ داشتیم. این‌ها خیلی عبرت است. شیطان من را وسوسه کرد که مثلاً دو میلیارد داری این را پنج میلیارد کن، 60 میلیارد کن. حرص و طمع می‌شود. و کاش از راه حلال بود. البته حرص یک جمله‌ی عجیبی امام دارد به حاج احمد آقا، وصیت‌هایی که دارد خیلی نکته‌های ناب و پری است. به حاج احمد آقا می‌فرماید که حتی حلال دنیا هم دنبالش نرو، بیش از نیاز است. چون همان حلال تبدیل به حرص می‌شود، زیاد که رفتی زیاده خواهی می‌کنی. طمع و حرص مانند آب دریا است، هر چه می‌خوری بیشتر تشنه می‌شوی. و بعد تو را به شبهه می‌اندازد و بعد تو را به حرام می‌اندازد. این جا قرق‌گاه خدا است.
شریعتی: این جا هم باید اندازه برداشت.
حجت الاسلام فرحزاد: هیچ وقت در حلالش هم بیش از اندازه، مگر این که انفاق کنید تا می‌آید رد کنید برود. آقا حرص و طمع من را وادار کرد، افتادم در ربا و نزول. حالا یا از بانک‌ها یا از مردم. یا بگیری، ربا هم گرفتنش، هم دادنش، هم پس گیری‌اش. آیات ربا خیلی آیات تندی است. ما این تعبیر نمی‌دانم گفته‌ام یا نه، که در حکم جنگ با خدا است. «یَمحَقُ اللهُ اَلرِّبَوا وَ یُربِي اَلصَدَقاتِ». صدقه می‌دهی، نذر می‌دهی، خدا می‌گوید من رشد می‌دهم، نمو می‌دهم، زیاد می‌شود، خیر و برکت برای دنیا و آخرت است. ولی «یَمحَقُ اللهُ اَلرِّبَوا وَ یُربِي اَلصَدَقاتِ» خدا تکویناً می‌گوید من خیر و برکت را از ربا برداشتیم. یعنی خیر نمی‌بیند. ممکن است به ظاهر داشته باشد ولی خیر نمی‌بیند، آرامش نمی‌بیند، به بدبختی و بیچارگی می‌رسد، پایان کارش درست نمی‌شود. اگر هم در دنیا  نباشد پدرش را در آخرت درمی‌آورد، چون جنگ با خدا است. گفت حاج آقا به ربا و نزول افتادم، مغازه رفت، خانه رفت، زندگی رفت، سرمایه رفت، ربا. این آیه را تجسمش را دیدم. این راننده می‌گفت.
 هر چه داشتم پودر شد.
حجت الاسلام فرحزاد: پودر شد. بدهکار شدم. این ماشین قراضه مدل 48 بود، 50 بود، آن موقع با این ماشین دارم کرایه کشی می‌کنم یک لقمه نانی برای خودم و زن و بچه‌ام که نمی‌رم. این آیه را ببینید، «یَمحَقُ اللهُ اَلرِّبَوا وَ یُربِي اَلصَدَقاتِ». گفت کاش شما سخنران‌ها زودتر به ما می‌گفتید، بیشتر می‌گفتید، دنبال ربا نروید، دنبال مال حرام نروید. بحث رزق و روزی البته می‌طلبد ما مفصل در موردش صحبت کنیم ولی چون معرفت نفس هم آن هفته جا ماند من حیفم می‌آید. ببینید ما آیات فراوان درباره رزق داریم. یکی این آیه است که خیلی زیبا است. «فَاَبتَغُوا عِندَ اللهِ الرِزق». نه پیش خلق، نه زمین، نه اداره، نه مغازه. به قول استاد بزرگواری داشتیم خدا رحمتش کند، بعضی‌ها می‌گویند که ماشین و مغازه و اداره و مسئولین به ما رزق و روزی می‌دهند. این‌ها کفر است. می‌گویند غیر از خدا به من رزق و روزی می‌دهد. بعضی‌ها می‌گویند هم مغازه و خانه و زراعت و کشاورزی، هم خدا. این‌ها مشرک می‌شوند. یعنی کنار خدا شریک گذاشتند. بعضی‌ها موحد هستند. موحد آن کسی است که بگوید خدا رزاق من است، این‌ها واسطه‌اند. حالا یک موقع ممکن است خدا از این واسطه بدهد، ممکن است از این واسطه ندهد.
شریعتی: مثل او که باغش خشک شده بود.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. خودت می‌دانی، باید بنشینی فکر کنی از کجا رزق بدهی. چون من نباید غصه رزق را بخورم. عرض کردم روایت عجیبی است. «مَن اِهتمَّ» یعنی کسی که مهموم شود، بنشینید غصه بخورد. وظیفه‌اش را انجام داده، کوتاهی نکرده، تنبلی نکرده است.
شریعتی: تلاشش را کرده است.
حجت الاسلام فرحزاد: و رزق و روزی او هم به وقت و به اندازه رسیده است. اگر این غصه رزق را بخورد در واقع بدبینی به خدا است، «کُتِبَت لَهُ خَطیئَت» برای او گناه می‌نویسیم. لذا می‌فرماید رزاق را یک مقدار به باورهایمان زیاد کنیم، بقبولانیم. «فَاَبتَغُوا عِندَ اللهِ الرِزق». حدیثی که هفته قبل خواندم یک بخشی از آن جا ماند. پیغمبر خدا فرمود خدا به وسیله جبرئیل در قلب و روح و جان من دمید، هیچ کسی تا رزق و روزی آخرش را نخورد از دنیا نمی‌رود. تا استکمال رزقش نشود.
شریعتی: یعنی همه چیز نوشته شده است.
حجت الاسلام فرحزاد: نوشته شده است. حالا عرض هم می‌کنیم دو نوع رزق داریم: یک رزق است که گوییده شده قطعی می‌رسد، یک رزقی دنبالش بروی می‌رسی، نروی نمی‌رسی. کم و زیاد می‌شود. بعد فرمودند حالا که خدا رزق ضمانتی را برایتان بریده است، «فَاَتَقُوا الله» تقوا پیشه کنید. که این هم یک بحث قشنگی است. امروز خیلی شاخه‌ها زیاد شد. از چیزهایی که قطعاً رزق را زیاد می‌کند تقوا است. پیغمبر ما به اباذر فرمود  اگر همه عالم به این آیه چنگ بزنند خدا همه را کفایت می‌کند. «وَ مَن یَتَقِ الله یَجعَل لَهُ مُخرِجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ» کسی که واقعاً در زندگی تقوا پیشه کند بگوید خدایا من گناه نمی‌کنم، فرمان تو را دارم، ترک محرمات انجام واجبات، خدا دو کار بزرگ با او می‌کند. این آیه خیلی آیه مهمی است. یک این که هیچ وقت او را به بن بست که چه کنم نمی‌اندازد. وعده قطعی خداست.
شریعتی: «مَن یَتَقِ الله».
حجت الاسلام فرحزاد: تقوا واقعاً پیشه و روش او باشد، واقعاً حلال و حرام را رعایت کند. می‌فرماید من از همه بن بست‌ها راه برون رفت می‌گذارم، و رزق و روزی‌اش را هم از راه‌هایی که گمان نکند ضمانتی برای او می‌فرستم. آیت الله بهاءالدینی خدا رحمتشان کند، می‌گفتند ما که برای رزق و روزی هر چیزی را امتحان می‌کنیم، این آیه  را هم امتحان کنیم. 40 روز، 2 ماه، 3 ماه، مواظب باشیم، گناه نکنیم، هر چه که خدا می‌گوید بگوییم چشم. خدا وعده قطعی داده است. از خدا خوش قول‌تر کیست؟ از خدا صادق‌تر کیست؟ «یَجعَل لَهُ مُخرِجاً» از بن بست‌ها من بیرون می‌آورد. ممکن ابتلا باشد ولی آرامش داری، راضی به رضای خدا هستی. امام‌های ما خیلی ابتلا داشتند ولی آرامش داشتند، خیلی راحت بودند. در گودی قتلگاه می‌گوید: «رِضا بِقَضائِک». روح و جانش قشنگ آرامش است. راحتِ راحت است. «فَاَبتَغُوا عِندَ اللهِ الرِزق». بله حضرت فرمودند که حالا که این گونه است تقوا پیشه کنید، «وَ أَجمِلُوا فِی الطَلَب» یعنی در رفتن به طرف رزق با ملایمت بروید، «وَ لَا یَحمِلَ أَحَدَکُم استِبطاءُ شَيءٍ مِنَ الرِّزقِ أن یَطلُبَهُ بِغَیرِ مَعصیَتِ» اگر کارتان پیچ خورد، رزق و روزی‌تان دیر شد نرسید، از راه معصیت و گناه، رشوه، اختلاص، دزدی، خیانت، ربا، آن‌ راه‌هایی که خدا بسته است، نگویید ما از این راه می‌رویم خدا رزق و روزی ما را می‌رساند. چون خدا از راه حلال برایت رسانده است، می‌رساند، بریده است. ممکن است عقب جلو بشود، ولی می‌رسد. باعث نشود که از راه معصیت به رزق و روزی دست دراز کند. بعد حضرت فرمودند: «فَإنَّ الله قَسَمَ الأَرزاقَ بَینَ خَلقِهِ حَلَالَّا وَ لَم یُقَسِمهَا حَرَاماً» خدا از راه حلال برایتان بریده است، از راه حرام نبریده است. سعی کنید در وقتش باشد. می‌گویم بحث رزق یک بحثی است که باید جدا در موردش مفصل صحبت کرد. عواملی که رزق را زیاد می‌کند، عواملی که رزق را کم می‌کند، بی برکت می‌کند، رزق و برکت را می‌برد. مثل این که صله رحم زیاد می‌کند، قطع رحم کم می‌کند، هم رزق را هم عمر را. باز از روایات خیلی مهمی که می‌گوید رزق ضمانت شده است. پیغمبر عظیم الشان (ع) فرمودند: «یا اَبَا ذَرَّ أَنَّ ابنَ آدَمَ فَرَّ مِن رِزقِهِ کَمَا یَفِّرُ مِنَ المَوتِ لاَدرَکَهُ رِزقُهُ کَمَا یُدرِکُهُ المَوت». خیلی روایت قرص و محکمی است. فرمودند اباذر، اگر از آن رزقی که ضمانت شده است و به او می‌رسد. بحثش را خواندیم، یک رزق‌هایی است که با تلاش می‌رسد، یک رزق‌هایی است که ضمانتی است. فرمودند از آن رزق اگر کسی فرار کند، برود به جایی که بگوید من اصلاً نان نمی‌خواهم، آب نمی‌خواهم، غذا نمی‌خواهم، فرمودند آن رزق و روزی که خدا بریده به او خواهید رسید همان گونه که از مرگ فرار کند مرگ به او می‌رسد، آن رزق و روزی معین شده هم به او خواهد رسید.
شریعتی: چقدر خوب. این‌ها هم باور می‌خواهد، هم معرفت می‌خواهد.
حجت الاسلام فرحزاد: البته تجربه هم نشان داده است، آن‌هایی که خوب دقت کنند. خیلی جاها به بن بست رسیده است، ناگهان در رزق و روزی به روی او باز شده است. فراوان داریم. می‌گوید به نخ رسیده است، در آستانه ورشکستگی، ناگهان می‌بینی همه چیز عوض شد. یک جاهایی که ما خیلی سرمایه گذاری کردیم نشده است، یک جایی که اصلاً امید نداشتیم. برای همه اتفاق افتاده است.
شریعتی: و این نگاه و تبیین و شرح این چقدر به آدم آرامش می‌دهد و تشویش‌های روزگار را از ما دور می‌کند.
حجت الاسلام فرحزاد: خیلی آرامش می‌دهد. حتماً همین جور است. خدا رحمت کند حاج آقا رحیم ارباب که واقعاً فرهیخته و انسان برجسته‌ای در زمان ما بود. ایشان پدرش ارباب بوده که می‌گفتند از سرمایه‌دارهای اصفهان و اطراف اصفهان بودند. وایشان می‌گویند، یک بار دیگر هم این داستان را عرض کردم، منشا تحولش این بوده که ایام جوانی می‌گوید برویم بیابان تفریح و گردش. می‌گوید از این نان‌ها سنگی برایم درست کن. سنگ را داغ می‌کردند خمیر می‌زدند. یک طرف نان خمیر بوده، گفته چرا خمیر است، یک سمتش پخته شده است. یک مقدار حس کنجکاوی داشته، می‌بیند این طرف سنگ اصلاً داغ نمی‌شود. خلاصه می‌گوید پتکی چیزی بیاورید. این سنگ را می‌شکند می‌بیند لای سنگ یک کرمی است، یک برگ درختی در دهان دارد. حالا چه کسی لای این سنگ برگ درخت دهان این کرم گذاشت. بعد ایشان اصلاً همان جا متحول می‌شود. می‌گوید خدایی که کرمی که همه روزنه‌ها بسته‌ها است، هم لقمه اربابی را رها می‌کند و هم این منشا تحول می‌شود ایشان می‌ایند طلبه می‌شوند و صدها مدرس و استاد و مجتهد از ایشان تربیت شدند. یکی آقای بروجردی بودند. بزرگانی که خدمت ایشان شرفیاب شدند. ان‌شاءالله این باورها را یک مقدار تمرین کنیم، فکر کنیم.
شریعتی: ان‌شاءالله. دعای 29 تمام شد؟
حجت الاسلام فرحزاد: یک 2-3 خط دیگر مانده است. ان‌شاءالله هفته‌های آینده، چون بحث رزق هم یک مقدار مطالبش مانده است، ان‌شاءالله هفته‌های آینده می‌گوییم.
شریعتی: می‌رویم سراغ معرفت نفس.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. یک روایت قشنگی است از مولا امیرالمومنین (ع) می‌فرماید که: «التُوحیدُ حَیاتُ النَفسِ». به همین رزق و روزی هم می‌خورد. یعنی این که ما موحد بشویم، رزق‌مان را از خدا بدانیم، موت و حیات‌مان را از خدا بدانیم، عزت و ذلت‌مان را از خدا بدانیم، همه کاره را خدا بدانیم. یعنی معنی واقعی «لَا إلهَ الَّا الله» را درک کنیم.
شریعتی: و دل مرده نباشیم.
حجت الاسلام فرحزاد: من واقعاً دریغم می‌آید یاد نکنم از بزرگانی که محضرشان استفاده کردم. یکی از بزرگانی که خیلی گمنام بودند مثل مرحوم علامه حکیمی که آن هفته ذکر خیرشان بود، در استان خوزستان مرحوم شیخ ذبیح الله قوچانی، درود خدا بر این مردم الهی. خیلی کم ایشان را می‌شناختند، حالا باز علامه حکیمی را خیلی‌ها می‌شناختند. ولی ایشان خیلی گمنام بودند، یعنی گوشه گیر بودند. یک موقعی از نجف به تهران آمده بودند، خیلی استقبال عجیبی بود. می‌گفتند جمعیت زیاد شد رفتند آخر، جمعیت به آن سمت کشید. که بعضی‌ها می‌گویند، مثل آقای ضیاآبادی، که هر کجا می‌رفتند آن منطقه قیمتش فرق می‌کرد. ایشان به مشهد آمدند. آیت الله بهجت که مشهد می‌رفتند معمولاً با علما دید و بازدید نداشتند. ولی دیدن ایشان  به خصوص می‌رفتند. شیخ ذبیح الله قوچانی. یادم است که موقع خدمت ایشان رسیدیم من این روایت را از ایشان شنیدم. فرمودند روایت داریم قلب‌ها مثل بدن غبار می‌گیرد و آلوده می‌شود. قلب‌ها زنگار می‌گیرد. غفلت، دنیا، هر طرف می‌بینی شیطان حمله می‌کند، حرف دنیا زده می‌شود، ناآرامی‌ها، نگرانی‌ها. الان استرس‌هایی که بر اثر این مریضی و کرونا به همه وارد شده است و شوک وارد شده است به هر خانواده‌ای. فرمودند قلب‌ها مثل آهن، زنگار می‌گیرد، «فَذَکِرهُ بِ لَا إلهَ الَّا الله». یعنی آن کسی که می‌توانید زنگار دل ما را صیقل دهد و پاک کند «لَا إلهَ الَّا الله». با توجه، با اعتقاد باشد. زمام کار دست خودِ خودِ خدا است. من از شما سوال می‌کنم، به خدای شما آفتی می‌رسد؟ خدای شما کم می‌آورد؟ خدای شما مرگ و میر دارد؟ خدای شما خواب دارد؟ خدای شما خسته می‌شود؟ بودجه‌اش تمام می‌شود؟ خزانه‌اش تمام می‌شود؟ خزانه‌ای کن فیکون است. خزانه‌اش هر چه اراده کند بگوید بشو، می‌شود. یک مقدار به این خدا تکیه کن، یک مقدار این خدا را باور کن. به خدای ما که آفت نمی‌رسد.  چون آن کسی که قیم ماست، اختیار دار ما است، هم کاره ما است، «لَا إلهَ الَّا الله». همه غم و غصه‌ها برای این «إلهَ» پدر فلان است که خودِ ما است و نفس ما است و شیطان است.
شریعتی: همه فتنه‌ها از این جا است.
حجت الاسلام فرحزاد: همه فتنه‌های برای این «لَا إلهَ» است. این را باید قشنگ سرویش کرد به قول امروزی‌ها. خیلی این را باید یک کاری کرد. این را باید مهار کرد. اگر این را مهار کنی به الله برسی تمام نگرانی‌ها به آرامش می‌رسد، تمام غصه‌ها تبدیل به شاید می‌شود. پس «فَدَکِرهُ» یاداوری‌اش کن، «لَا إلهَ الَّا الله». و یکی از راه‌هایش این است که این «الهَ» از خودت بگذری. یعنی خودت را کنار بگذاری. یعنی بگویی خدا هر چه تو دوست داری نه هر چه من می‌خواهم. جمله زیبایی که در دعای قبلی خواندیم، «وَ اَقبَلتُ بِکُلی عَلَیکَ».«لَا إلهَ الَّا الله» یعنی این که من کل خود را به شما واگذار می‌کنم. تمام عبودیت و بندگی در این کلمه است که ما تسلیم شویم، راضی به رضای خدا باشیم، خودمان را ایثار کنیم، خودمان را کنار بزنیم. یک کلام قشنگی است یکی از بزرگان می‌فرماید که آن‌هایی که پا روی خودشان نمی‌گذارند، یعنی «الهَ» را کنار نمی‌گذارند، همه خودخواه است، خودپرست است، دور خودش می‌چرخد، پا روی خودش نمی‌گذارد، همانند قوم بنی اسرائیل هستند که حضرت موسی (ع) این‌ها را برد برای مبارزه با یک ظالمی و طاغوتی، دم دروازه که رسیدند به حضرت موسی گفتند که خودت با خدای خودت برو بجنگ، «إنَّا ها هُنا قاعِدُونَ».
شریعتی: ما این جا هستیم، تو برو.
حجت الاسلام فرحزاد: ما این جا هستیم. ما اهل درگیری و بجنگ نیستیم، حالش را نداریم. و به خاطر این که از خود نگذشتند، یعنی در واقع از نفس‌شان نگذشتند، فرمان خدا را مقدم بر خودخواهی خودشان نکردند، خودخواه و خود پرست شدند به جای این که خدا پرست شوند. پا روی «لا إلهَ» نگذاشتند که به «الَّا الله» برسند. آیه قرآن است، «یَطیعُونَ فِي الأرض»، 40 سال حرکت می‌کردند بروند به شهرشان برسند شب تا صبح راه می‌رفتند صبح می‌دیدند جای اولیه هستند. 40 سال در بیابان تی سرگردان شدند. می‌فرماید آن‌هایی که «لَا إلهَ» را قشنگ نمی‌گویند. یعنی سر بزنگاه‌ها، این جا خدا می‌گوید غضب نکن، چشم. این جا می‌گوید کتک نزن، چشم. این جا می‌گوید بی عدالتی نکن، چشم. این جا می‌گوید مال حرام دست درازی نکن، ربا و نزول و رشوه، چشم. این‌ها همان 40 سال دور خودشان چرخیدند. دور خدا نمی‌گردند، دور نفس و شیطان می‌گردد. آرامش ندارد، خوشی ندارد، خیر نمی‌بیند، برکت ندارد. می‌فرماید مثل قوم بنی اسرائیلی است که 40 سال شب تا صبح راه می‌رفتند، صبح می‌دیدند منزل اول هستند، خدا برمی‌گرداند جای اول.
شریعتی: عوضش افرادی مثل یاران سیدالشهدا.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. یک لحظه.
شریعتی: پا روی خودش گذاشت، رسید.
حجت الاسلام فرحزاد: رسید، چه رسیدنی. خوشبختانه آقای رفیعی و دوستان شرح حال اصحاب را می‌گویند خیلی عبرت است. حر قطعاً اگر یکی دو ساعت دیگر ادامه می‌داد در قعر جهنم در اسفل سافلین با یزید بود و تمام لعن‌های زیارت عاشورا شامل حالش می‌شد.
شریعتی: و حالا در طول تاریخ سلام‌ها می‌رسد.
حجت الاسلام فرحزاد: امام زمان، همه به او سلام می‌کنند. چون «لَا إلهَ» را درست کرد، یعنی «إلهَ» را کنار زد. همه‌ی حرف‌ها این است که «إلهَ»مان را خدشه وارد کنیم، یک مقدار کوچک کنیم.
شریعتی: بفهمیم خبری نیست.
حجت الاسلام فرحزاد: لب دنیا را تو بگذاریم، هر چه قدر که می‌توانیم. گذشت کنیم، عفو کنیم. یک استادی داشتیم می‌گفت من‌ات را کنار بگذار همه چیز درست می‌شود. آقا من‌ات را کنار بگذار. خانومت ناراحتت کرده است، بگو چشم. یکی از بزرگان می‌گفت من با خانمم بگو مگو کردم، ناگهان خواستم ادبش کنم، مثلاً شیطان می‌گوید تنبیه کند. بلند شدم بروم به او تندی کنم ناگهان «لَا إلهَ الَّا الله» یادم آمد. که خدا راضی به این کار است؟ خدا چه می‌خواهد؟ ناگهان آن جا یادم آمد. یک آیه قرآن هم داریم: «إنَّ الَّذینَ اتَّقَوا إذشا مَسَّهُم طَائِفٌ مَن الشِّیطَانِ تَذَکَّرُوا فَإذَا هُم مُبصِرُونَ». یا «وَ إمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشِیطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللهِ» اگر شیطان تلنگری زد، «فَاستَعِذ بِاللهِ» به خدا پناه ببر بگو خدایا کمکم کن. قطعاً خدا کمک می‌کند. گفت ناگهان دیدم اشتباه بزرگی دارم می‌کنم، افتادم دست خانمم را بوسیدم. آقای شریعتی عزیز، این کار را من از میلیون نماز شب بالاتر می‌دانم. نماز شبی که غرور بیاورد، بگویم الان جبرئیل بر من نازل می‌شود، چرا پس وحی به من نازل نمی‌شود، من از همه این عالم بهتر هستم. آن نماز شب من را زمین می‌زند ولی گذشت و عفوی که نفسم را زمین می‌زند و خودم را کنار می‌گذارد از این عبادت بالاتر است. لذا هر چه بتوانیم در این زمینه کار کنیم. یعنی من‌مان هم اگر یک جا شکسته نشود که باید شکسته شود، خرده خرده به آن بزنیم.
شریعتی: حاج آقا خدا کند از این سمت یک جلوه‌ای به ما نشان دهند. یعنی آن محبتی که شما روزهای اول اشاره کردید، به نظرم رمز این محبت هم است. یعنی تو بکشد که از خودت کنده شوی.
حجت الاسلام فرحزاد: بله، می‌تواند  و می‌کشاند. حالا این را هم می‌گویم در راه‌های معرفت نفس یک مورد همین است. واقعاً اگر جذبه نباشد، لطف خدا نباشد، کمک خدا نباشد. یک شعری یکی از اساتید ما زیاد می‌خواند، من گشتم کامل این را پیدا کنم. همیشه ایشان این را می‌گفت: گر می‌روی بی حاصلی، ور می‌برندت واصلی.
شریعتی: یعنی باید تو را ببرند.
حجت الاسلام فرحزاد: صد درصد. ما می‌زنیم نفس را کوچک کنیم، گاهی بزرگ‌تر هم می‌شود، گاهی قوی‌تر هم می‌شود. با این دست و پنجه نرم می‌کنیم. مضطر که می‌شوی می‌گویی خدایا من از پس نفس برنمی‌آیم، تو یک کاری کن. این جا زود فرج و گشایش می‌شود. این مصرع را ایشان فقط می‌خواند، من دنبال کردم پیدا کنم.
گر می‌روی بی حاصلی، ور می‌برندت واصلی    
خیلی قشنگ گفته است.
شریعتی: «إلَّا ما رَحِمَ رَبِّی».
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. آیه خیلی مناسبی است. گر می‌روی بی حاصلی؛ خودت می‌خواهی بروی، خودت می‌خواهی رزق و روزی‌ات را برسانی، می‌خواهی مشکلات عالم را حل کنی. یک ویروس می‌آید همه دنیا را به هم می‌ریزید. خدا، خدا، خدا.
خیلی قشنگ گفته است. مثنوی واقعاً مثال این طوری زیاد دارد. حالا وقت باشد من یکی دو مثالش را بگویم.
شریعتی: بله، بفرمایید.
حجت الاسلام فرحزاد: یک مثالش این است که تا از خودت نگذری، به عشق واقعی و محبت واقعی، به «الَّا الله» واقعی خدایی نمی‌شوی، مثال خوبی است. می‌گوید کسی عاشق کسی شد. البته این عشق و عاشقی‌ها اکثراً هوا و هوس است. حالا آن که واقعاً عاشق واقعی می‌شود، نه جنبه‌های مادی و غریزه‌ای و شکل و شمایل ظاهری و این‌ها. می‌گویند مجنون که عاشق لیلی شده بود به او گفتند عاشق چشمش هستی، عاشق ابرویش هستیم، عاشق صورتش هستی، دستش هستی، پایش هستی. گفت لیلی، من عاشق صورت و جسم و ظاهر و چشم و ابرو نیستم، روحش، جانش.
شریعتی: خودش.
حجت الاسلام فرحزاد: خودش احسنت.
این‌ها ننگ بگوییم بهتر از این است که عشق بگوییم. یک کسی عاشق کسی شد. مدت‌ها می‌رفت، طرف راه نمی‌داد. یک بار راه داد، گفت فلان وقت بیا. آمد در زد. مثلاً همین لیلی و مجنون را مثال می‌زنیم. به به مجنون گفت فلان جا بیا خانه. آمد. گفت کوبنده در چه کسی است؟ گفت مجنون. گفت تو خیلی خام هستی. مجنون؟! تو مجنونی؟ حالا حالاها به تو راه نمی‌دهم. رفت، سوخت. چرا مرا راه نداده است؟ چون هنوز ادعا دارم، هنوز من‌ام دارد، من مجنونم. هنوز خودت را می‌بینی. پخته شد، سوخته شد، ذوب شد. ذوب که شد آمد در زد. گفت چه کسی هستی؟ گفت لیلی‌ام. گفت بیا داخل.
چرا امام حسین ثارالله می‌شود؟ خون خدا می‌شود، یا خون بهایش خدا است. چون ذوب در خدا شده است. یعنی چهارده معصوم هیچ چیزی از خودشان نشان نمی‌دهند. هر چه او می‌خواهد.
شریعتی: در غصه اصحاب وقتی جناب سعید بن عبدالله در نماز ظهر عاشورا مقابل حضرت ایستاد و تیر را با صورت دفع می‌کرد، در عالم رویا او را دیدند. گفتند چه چیزی باعث شد که جاخالی ندهی؟ یک کلام گفت. گفت: «حُبُّ الحُسین».
حجت الاسلام فرحزاد: یعنی عاشق همینطور است. می‌گوید به من بخورد به معشوق من نرسد.
شریعتی:  چون دیگر خودی نیست.
حجت الاسلام فرحزاد: خودی نیست. همه وجودش شده حسین. این‌ها واقعی «لَا إلهَ الَّا الله» است، این‌ها محب واقعی هستند، عشق واقعی است. عشق واقعی است که منیت را ریشه‌اش را می‌کند کنار می‌اندازد. عمل خالص. خدا رحمت کند آقای دولابی، یکی از محبان بزرگ قم بودند. خیلی از مردم به دیدنشان می‌آمدند. مجتهدین مسلم خدمتشان می‌آمدند. به ایشان گفتند عمل خالص چیست. گفتند عمل خالص این است که خودت را و فعلت را نبینی. یعنی ذوب در محبوب باشی. ثواب بدهند یا ندهند، مزد بدهند یا ندهند. حافظ می‌گوید:
تو بندگی کن چون گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
آن خوب خوب‌های ما دنبال ثواب هستند، دنبال مزد هستند، ولی زهیر گفت اگر بهشت نباشد، آخرت هم نباشد، هزار بار هم کشته شوم من حسین را می‌خواهم. من کاری به حوری و این حرف‌ها ندارم.
شریعتی:  بهشت ما حسین است.
حجت الاسلام فرحزاد: اصلاً خودِ اوست. لذا اصحاب آن‌ها می‌گویند حوری شکایت می‌کنند، می‌گویند ما خودِ آقا را داریم، مرکز را داریم. این است که واقعاً از خدا کمک بخواهیم. محبت امام حسین، محبت اهل بیت هم این کار را می‌تواند بکند. یعنی در خودشان نگه نمی‌دارند، ما را مستقیم به آن جا وصل می‌کنند. این روایت خیلی زیبا است، حالا محرم هم که هست. که پیغمبر خدا (ص) فرمودند: «اَحَبَ الله مَن اَحَبَّ حُسِینا». مقام محبوبیت یعنی خدا بگوید من خیلی دوست دارم. خدا بگوید دوست دارم. عذر می‌خواهم از این تشبیهاتی که می‌کنیم، یک بار مجنون داد و ناله می‌زند می‌گوید من لیلی را دوست دارم، یک وقت لیلی می‌گوید من دوست دارم. یعنی هیچی دیگر، کار تمام است.
همه ذرات تکویناً و ذاتاً دنبال آن محبوب و معشوق واقعی می‌گردند. منتها انسان‌ها اشتباه می‌کند ولی آن ذرات عالم همه ظهور «لَا إلهَ الَّا الله» است و همه محبوب را نشان می‌دهند. ان‌شاءالله خدا کمک کند و اهل بیت هم کمک می‌کنند. کسی که عاشق واقعی است، به قول یک بزرگی می‌گفت بعضی‌ها غنیمت جمع کن امام حسین هستند. کلام آقای دولابی خیلی زیباست، به یکی از مداح‌های مشهور فرمودند. گفتند چند تا موعظه کنید. فرمودند خودت را خرج امام حسین کن، امام حسین را خرج خودت نکن. این را با طلا بنویسی کم است. خیلی از ماها می‌خواهیم از دستگاه امام حسین بگیریم.
شریعتی: خرج خودمان کنیم.
حجت الاسلام فرحزاد: از اسم امام حسین، عنوان امام حسین، روضه خوانی امام حسین. غنیمت جمع کن نباشیم.
شریعتی: خودت را خرج کن.
حجت الاسلام فرحزاد: خودت را خرج کن. عاشق خودش را خرج می‌کند. نه این که همواره بده، بده، بگیر، بگیر. نه. همه را به حضرت بده.
شریعتی:  به قول سید هاشم حداد، از خدا امام حسین را بخواهید، از امام حسین خدا را بخواهید.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. چون یکی هست.
شریعتی: ان‌شاءالله که این اتفاق بیفتد. 1 دقیقه وقت داریم؟ بسیار خوب. وقت‌مان تمام شده است. باید خداحافظی کنیم. نکته صلوات را بشنویم.
حجت الاسلام فرحزاد: الان این حدیثی که خواندم که دوست داریم محبوب خدا شویم، یکی این است که «اَحَبَ الله مَن اَحَبَّ حُسِیناً». هر کسی امام حسین را دوست داشته باشد محبوب خدا می‌شود. یک راه حل ساده هم این است زیاد صلوات بفرستیم.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام فرحزاد: من آن هفته هم عرض کردم. بعضی پیام‌ها هم تایید کردند. بیاییم میلیاردی، هر خانواده کانالی، الان خانواده ما به فامیل و رفقا گفته است 14 هزار صلوات. یا ختم‌های قرآنی برای امر خیر یا برای مردگانی که از دنیا رفتند. صلوات میلیاردی راه بیندازیم چون پیغمبر ما فرمود هر صلوات در بلا را می‌بندد و عافیت را القا می‌کند. و خدا حضرت ابراهیم را خلیل قرار داد چون زیاد صلوات می‌فرستاد.
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام فرحزاد: دیگر وقت نیست دعا کنیم.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکرم. نه وقتمان تمام شد. همین دعا بهترین دعاست. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». صفحه 278 را دوستانم تلاوت می‌کنند، آیات نورانی مبارکه سوره نحل. فردا ان‌شاءالله با حضور آقای دکتر رفیعی به شما سلام خواهیم کرد. خداوند پشت و پناهتان.

صفحه 278 قرآن کریم

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها