اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

1400-06-01-حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد - شرح دعای ۲۹ صحیفه سجادیه و نکاتی پیرامون معرفت نفس

«صَلَی اللهُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله». سلام می‌کنم خدمت تک تک مخاطبان جان. خانم‌ها و آقایان خیلی خیلی خوش آمدید. خوشحالیم که همراه شما هستیم و در کنار شما. عزاداری‌هایتان قبول باشد و ان‌شاءالله لحظات زندگی‌مان منور و مزین به نور سیدالشهدا باشد. حاج آقای فرحزاد سلام علیکم و رحمه الله. عزاداری‌های شما هم قبول باشد. خیلی خوش آمدید.

معرفی برنامه

حجت الاسلام فرحزاد: علیکم السلام و رحمه الله. خدمت شما و همه ی بینندگان خوب و عزیز عرض سلام دارم. از خدای متعال عاجزانه می خواهم که به ما لطف کند ان شاءالله این مشکلات و مریضی ها برطرف شود و روح همه ی درگذشتگان غریق رحمت شود. از خدای متعال می خواهیم که ان شاءالله این عزاداری ها به نحو احسن قبول شود. آقا اباعبدالله یک عنایتی کنند، قمر بنی هاشم، اهل بیت، که ان شاءالله مردم مخصوصاً مشکلات کرونا و مریضی ها به نحو احسن حل شود. در خدمت شما هستیم.
شریعتی: ان شاءالله. خوشحالیم در خدمت شما هستیم و خوشحال تر این که در محضر صحیفه سجادیه. امروز دعای 29 حضرت را مرور می کنیم. دعای حضرت در این دعای نورانی راجع به رزق است. آن هایی که دنبال رزق می گردند بیننده برنامه ی امروز ما باشند، با توضیحات و نکاتی که حاج آقای فرحزاد عزیز خواهند داد.
حجت الاسلام فرحزاد: ابتدای برنامه من خواهش دارم شاید خیلی ها توفیق ندارند که هر روز زیارت عاشورا بخوانند. هر چند بدون تکرار، یعنی یک سلام و یک لعن. حالا صد سلام و صد لعن بهتر است. ولی حداقل یک سلام کوتاه که در روایت داریم که هر وقت یاد کردید 3 بار بگویید (صَلَی اللهُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله). یا به طرف کربلا اشاره کنید و بگویید (السَّلامُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله السَّلامُ عَلَیکَ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه). ثواب یک حج عمره در نامه عمل ثبت می شود. ان شاءالله یاد حضرت باید در شبانه روز زندگی مان یاداوری شود و فراموش نشود.
شریعتی: و ان شاءالله هر روز زائر کربلا باشیم.
حجت الاسلام فرحزاد:  ماه محرم هم شهادت دو امام است. هم شهادت آقا اباعبدالله و هم شهادت امام سجاد (ع). که 12ام یا 18 است. معروفش 25 ام است که ان شاءالله اهمیت دارد. و خدا را شکر می کنیم بی نهایت که سر سفره پر خیر و برکت و نورانی امام سجاد (ع) هستیم. دعای 29 صحیفه سجادیه وقتی بود که اگر رزق و روزی دیر می رسید که خیلی ها هم مشکلشان همین است مثلاً می گویند چرا رزق و روزی ما سر وقت نرسیده است، حضرت اگر رزق و روزی دیر می رسید این دعا را می خواندند. این گونه تعبیر آمده است: (إِذَا قُتِّرَ عَلَيْهِ الرِّزْقُ) روزی کم می شد یا دیر می رسید این دعا را می خواندند. حضرت می فرماید که: (اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِي أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ) خدایا با دیر رسیدن رزق و روزی ما امتحان می شویم و مبتلا می شویم به بدگمانی. که خیلی ها فرض کنید مثلاً می گویند چرا رزق و روزی ما نرسیده است، کم شده است.
شریعتی: چرا این قدر سخت می گذرد.
حجت الاسلام فرحزاد: سخت می گذرد مثلاً. این یک امتحان الهی است. خدایا تو ما را امتحان کردی در ارزاق و روزی های ما به سوء ظن. و همچنین ما را امتحان کردی (وَ فِي آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ). آفت بزرگ دنیا که در روایات و دعاها هم وارد شده است این است که ما آرزوهای  بیش از اندازه اجلمان داریم. پیغمبر خدا یک نقطه ای کشیدند، دور آن یک دایره کشیدند، از آن نقطه خط‌های زیادی به دایره کشیدند. فرمودند این نقطه انسان است، این دایره هم اجل اوست. حالا 30 سال، 50 سال، 60 سال. به اندازه محدوده اجل آرزو خیلی طوری نیست، ولی ما خیلی از آرزوهایمان خیلی فراتر از عمرمان و آن حلقه ای که باید به پایان برسد است. لذا حضرت این جا می فرماید یکی در رزق و روزی ما مبتلا می شویم، امتحان می شویم، که دیر می رسد یکی هم آمال و آرزوهای بیش از اندازه مان که مثلاً 50 سال، 100 سال دیگر، و کذا و کذا. و این خطرناک است. خدا باید کمکمان کند که آرزوها را کنترل کنیم، بدبینی به خدا ایجاد نشود. (حَتَّى الْتمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِينَ) وقتی رزق و روزی گاهی کم می شود، دیر می رسد، ما مجبور می شویم برویم در خانه خلق محتاج خدایی ناکرده. البته می دانند عزیزان، خیلی توضیح نمی خواهد که در دعاها امام بیان کلی را می فرماید. مثلاً امام می فرمایند من از همه گناه کارتر هستم. حالا روحیه خودش در آن حالت می بیند ولی ممکن است حال خیلی ها هم در او تجلی کند. چون نماینده همه خلق عالم است. حتی خودِ امام مظهر توحید کامل است، هیچ وقت در خانه خلق نمی زند. این نکته را می خواهم توجه داشته باشید. بیان حال کلی را بیان می فرمایند که آدمی که معمولی است وقتی رزق و روزی اش دیر می شود می رود درِ خانه خلق را می زند که این اشتباه است. (وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِي أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِينَ) و گاهی هم آرزوهایمان برآورده نمی شود دست روی دست می گذاریم که چرا ما صد سال عمر نکردیم، چرا 120 سال عمر نکردیم. همواره به فکر (مُعَمَّرِینَ) می افتیم که فلانی این قدر عمر کرده است، بنا نیست که حضرت نوح 2500 سال عمر کرده همه هم همان جور عمر کنند. حضرت زهرا 18 سال عمر کرده است، امام جواد 25 سال عمر کرده است. بهترین های خلق عمرشان کوتاه بوده است. در هر صورت حالا هفته های  آینده هم این دعا را می خوانیم. البته دعا کوتاه است. راجع به رزقی که حضرت اشاره کردند لازم است من چند نکته بگویم که این بحث یک مقدار جا بیفتد. ببینید ما در آیات و روایات داریم که رزق 2 نوع است، همان گونه که اجل هم 2 نوع داریم: اجل حتمی، اجل غیرحتمی. یعنی یک کسی را خدا مقدر کرده است که مثلاً 50 سال عمر کند، ممکن است صله رحم کند، احسان کند، کارهای خوب کند، 60-70 سال شود. ممکن است کسی 50 سال عمرش را بریدند، قطع رحم کند، اذیت و آزار و چیزهای دیگر، عمرش کوتاه شود. می گویند اجل معلق که کم و زیاد می شود. ولی در لوح محفوظ خدا می داند که این چه کار می کند و یک اجلی را قطعی بریده است که (لَا یَستَأخِرُونَ ساعَةً وَ لَا یَستَقدِمُونَ). آن دیگر برو برگرد ندارد. سر زمان، ثانیه، مکان موعدش  که رسید یک لحظه عقب جلو نمی شود. و تقدیرات هم همینطور. تقدیراتی که قابل عوض شدن است، تقدیراتی که در لوح محفوظ حتمی است. یک مورد هم رزق و روزی است. (الرِزقُ رِزقان رِزقُ تَطلُبُهُ وَ رِزقُ یَطلَبِکَ) در روایت این تعبیر آمده است. یک رزقی که تو باید دنبالش بروی، اگر کسب و کار کنی، تلاش کنی به آن می رسی و اگر تلاش نکنی به آن نمی رسی. رزقی که با عمل و کسب و کار و حرکت ما کم و زیاد می شود. ولی یک رزق است که این هم خیلی مهم است. کاری به کسب و کار و عمل ندارد. مگر این همه بچه ها که رزق و روزی به آن ها می رسد دنبال کسب و کار هستند؟ خیلی از عزیزانی که مسن هستند دیگر کار ندارند، کسب ندارند، توان ندارند. حتی افرادی که توان دارند، یک دفعه ارثی که هیچ کاری نکرده است یکی می میرد به او ارث می رسد. یکی به او هدیه می دهد. یعنی تلاش نکرده است.  رزق‌های  بدون تلاش شاید خیلی بیشتر باشد از رزق‌هایی که با تلاش و جان کندن به او رسیده است. لذا این رزق دوم خیلی مهم است، (رِزقُ یَطلَبِکَ).
شریعتی: رزقی که دنبال تو می گردد.
حجت الاسلام فرحزاد: دنبال تو می گردد و حتمی حتمی است.
بر سر هر لقمه بنوشته به عیان، کز فلان بن، فلان بن، فلان

تا آن اکسیژن را مصرف نکنی، و تا آخر آن قطره آبی که روی آن نوشته رزق فلانی است و تا آن لقمه آخر که نوشته است برای فلانی است، تا نخورد محال است از این دنیا برود. رزقی که تقدیر الهی است بخواهی یا نخواهی به تو می رسد. این خیلی مهم است، رزق قطعی و حتمی. این ها را حالا بعضی آیه هایش را هم بخوانم بد نیست. (وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الأرضِ إلَّا عَلَی اللهِ رِزقُهَا وَ یَعلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَودَعَهَا) هیچ جنبنده ای در عالم نیست الا این که، بر خدا قطعی است که تا حیات دارد و زنده است باید رزق را برساند. حالا آب می خواهد، اکسیژن می خواهد، چیزهای دیگر می خواهد. می گویند مرحوم شیخ محمد تقی بافقی غذای زندان را زمان رضاخان نمی خورد، می گفت شبهه ناک است و اشکال دارد. معمولاً برایش بعضی مامورها آشنا بودند از یک جایی برای او می رساندند. یک موقعی یک مقدار دیر شده بود. بعد خودش را تکان داده بود گفته بود خدایا من جنبنده ام، هنوز زنده ام، و تو هم گفته ای: (وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الأرضِ إلَّا عَلَی اللهِ رِزقُهَا وَ یَعلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَودَعَهَا). سر وقت رزقش می رسید. آدم فوق العاده ای بود. توکلش خیلی عجیب بود. من یک بار دیگر داستانش را گفتم که می خواستم اجازه بگیرم از سید کاظم یزدی، استخاره به قرآن گرفتم. (أَلَیسَ اللهُ بِکَافٍ عَبدَهُ) خدا می گوید من کفایت نمی کنم، من برای تو سروقت نمی رسانم. گفتم هزارتا عالم هم جمع شوند من اجازه نمی دهم توکل به خدا. و خدا او را به جایی رساند که شهریه ی حاج شیخ را در زمان مرجعیت حاج شیخ ایشان تهیه می کرد. یعنی رزق حوزه به دست ایشان درست می شد. این شرحال را همه نوشتند. پس (وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِي الأرضِ إلَّا عَلَی اللهِ رِزقُهَا وَ یَعلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَودَعَهَا). به قول یک بزرگواری فرمود تا این دهان ما باز است حتماً بدان رزقش هم می رسد. بله اگر دیگر بسته شود دیگر نمی رسد. تا این چشم ما باز است رزق و روزی آن می رسد، ولی بسته شد دیگر نمی رسد. گوش ما هم همینطور، دیگر وقتی بسته شد دیگر نه، ولی تا باز است رزق آن قطعی است.
شریعتی: و این ارتباط مستقیمی دارد با بحث هفتگی ما که بحث توحید است و (لَا الهَ إلَّا الله).
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. ما اگر واقعاً تکیه گاهمان آن باشد هیچ آرامشی، هیچ مسکنی در عالم از این بهتر نیست. حالا امروز یک مقدار بحث‌اش را ادامه می دهیم. همین آیه که (أَلَیسَ اللهُ بِکَافٍ عَبدَهُ) گفتم. مثلاً این آیه خیلی قشنگ است، خیلی آرامش بخش است. اصلاً خدا ما را برای چه خلق کرده است؟ ما را خلق کرده است که همواره بدویم یا رزق‌مان را خودمان تهیه کنیم؟ برای چه ما را خلق کرده است؟ یا ما را خلق کرده ما فرمان او را ببریم، و او هم می گوید بر من واجب است رزق و روزی شما را سر وقت برسانم. یعنی اگر هم اولیا خدا دنبال کسب و کار می رفتند که باید هم برویم برای آن هایی که توان دارند، نه به خاطر رزق و روزی، به خاطر این که فرمان خدا را ببریم. به ما گفته است این جا عبادت کن، این جا صله رحم کن، این جا هم یک کسب و کاری داشته باش. ولی کسب و کار را رازق ندانیم، خدا را رازق بدانیم. این آیه خیلی قشنگ است. اگر بخواهیم نکته های این آیه را بگوییم از اصل بحث فاصله می گیریم. برای چه خدا ما را آفریده است؟ (وَ ما خَلَقتُ الجِّنَّ وَ الاِنس اِلَّا لِیَعبُدُون). (لِیَعبُدُون) هم که می دانید (ی) آخرش بوده افتاده است. خدا می فرماید من جن و انس را برای بندگی خلق کردم نه برای پول درآوردن، نه برای مقام، نه برای ریاست. (وَ ما خَلَقتُ الجِّنَّ وَ الاِنس اِلَّا لِیَعبُدُون) من تو را ای انسان، ای جن، ای انس، برای بندگی آفریدم، تو برای من هستی. بی تو به سر نمی شود. خدا می گوید تو مال من هستی، من تو را برای خودم خلق کردم، آن چیزی که می گویم انجام بده. می گویم به پدرت برس، به مریضت برس، فلان کار را بکن، کار خیر کن. من سر وقت رزق و روزی تو را می رسانم. رزق تو با من است. یک جایی می گویم بنشین، یک جایی می گویم برو دنبال کسب و کارت. (وَ ما خَلَقتُ الجِّنَّ وَ الاِنس اِلَّا لِیَعبُدُون). پس مقصد خدا از خلقت ما بندگی است. بعد از آن بلافاصله خدا می فرماید اگر ما می خواهیم بندگی تو را کنیم پس نان و آب ما چه می شود، غذای ما چه می شود، رزق و روزی ما چه می شود. رزق و روزی هم فقط پول نیست، نان و آب نیست. آرامش، سلامتی، امنیت، خوشی، علم، معرفت، عاقبت بخیری، عشق. رزق و روزی را همه فقط می گویند پول. ما اگر بیاییم بگوییم بت پرست در دنیا بیشتر است یا پول پرست، من قول می دهم هزارها برابر بت پرست ما پول پرست داریم. یعنی می گویند درهم و دینار که درست شد شیطان روی صورتش گذاشته گفت من با وجود شما هیچ مشکلی ندارم، اکثراً همین را می پرستند. فقط به فکر دلار است، به فکر پول است که سرمایه بالا برود. خدا می گوید عزیز من، من تو را برای خودم خلق کردم، تو بیا حرف مرا گوش بده، من رزق و روزی تو را به وقتش می رسانم. (وَ ما خَلَقتُ الجِّنَّ وَ الاِنس اِلَّا لِیَعبُدُون/ ما اُرِیدُ مِنهُم مِن رِزقٍ وَ مَا أریدُ أن یُطعِمُونِ/ إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتِینُ). چقدر این آیه محکم است. آن هایی که با عربی آشنا هستند، حالا ترجمه می کنم، چقدر زیباست. چون ممکن است شما بگویی من خدمت پدر و مادرم هم هستم، پس رزق و روزی من چه می شود. می گوید تو کار خودت را بکند من سر وقت می رسانم. فلان کار را انجام بده، ببین وظیفه ات چیست آن را انجام بده.
شریعتی: بقیه اش با من.
حجت الاسلام فرحزاد: با من است. ما فکر می کنیم که ما رازق خودمان هستیم، رزاق خودمان هستیم.
شریعتی: حاج آقا، قدیمی ها چقدر رسم و رسوم خوبی داشتند. بالای مغازه ها، سر درِ خانه ها می نوشتند (هُوَ الرَزاق). مدام این را مرورمی کردند.
حجت الاسلام فرحزاد: ببینید می گویند من تو را برای بندگی خودم خلق کردم، (ما اُرِیدُ مِنهُم مِن رِزقٍ) من از شما رزق و روزی نمی خواهم، (وَ مَا أریدُ أن یُطعِمُونِ) نمی خواهم شما به من طعام دهید، (إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتِینُ) یعنی کارش هم خیلی محکم است، دقیق است. حالا بحث رزق هم بحث خوبی است، یک موقع جدا بحث شود. الان عمده مردم مشکل اقتصادی و دغدغه رزق و روزی دارند. چه خواهد شد، بچه ما می خواهد ازدواج کند، خانه، شغل. چون تکیه به خودمان کردیم، تکیه به غرب و شرق کردیم، تکیه به آدم‌ها، تکیه به دولت، همواره تکیه به همدیگر کردیم. به خدا تکیه نکردیم. بگوییم (إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو القُوَّةِ المَتِینُ) سر وقت می رساند. حالا می گویم بحث رزق خیلی پیچیده است درعین حال خیلی هم شیرین است و خیلی هم آرامبخش است. حضرت موسی (ع) وقتی که عزرائیل آمد او را قبض روح کند در بیابان بود، گفت من باید این جا تو را قبض روح کنم. گفت اجازه بده من بروم خانه با خانواده ام خداحافظی کنم. البته چند نقل قول است، یک موردش این است. حالا یادم نیست آقای عابدینی این را فرمودند یا نه. عزرائیل گفت که من مجبورم که این جا قبض روحت کنم. حضرت موسی به سجده افتاد، گفت خدایا این مامور را فرستادی، من دلم می خواهد بروم. گفت باشه، به او مهلت بده. آمد خانه، به مادرش گفت من عازم سفر هستم. گفت چه سفری؟ گفت سفر طولانی، و خرد خرد توضیح داد. از خانمش، یکی یکی خداحافظی کرد. فرمود که سفر آخرت است. یک دختر بچه داشت خیلی گریه می کرد و بی تابی می کرد می گفت من طاقت جدایی تو را ندارم. این جا حضرت موسی دلش شکست. گفت خدایا دختر من بعد از من بی سرپرست می شود، بی صاحب می شود، چه کسی کارهایش را کند. خدا به جبرئیل گفت برو به حضرت موسی نشان بده. حضرت جبرئیل آمدند، با این بالشان زدند فرمودند نگاه کن. زدند دریای عمیق شکافته شد. دیدند ته دریا یک سنگی است، زدند آن سنگ را شکافتند دیدند که لای آن سنگ در قعر دریا کرم است. یک برگ سبزی هم دهان آن کرم است و دارد مک می زند و رزق و روزی خود را می خورد. گفت ای موسی خدایی که از کرم قعر دریا رزق و روزی و عنایتش را فراموش نمی کند دختر موسی کلیم الله را فراموش می کند؟! یعنی من کمتر از تو هستم، من خیر الرازقین نیستم. (إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزَّاقُ وَ هُوَ خَیرُ الرازِقین).
شریعتی: و این نکته ای که شما فرمودید خیلی نکته ی مهمی است. یعنی یک وقت‌هایی ممکن است ما دست و پا بزنیم، به بن بست برسیم، واقعاً در رزق و روزی بعضی ها دچار مشکل شوند، ولی عمدتاً به نوع نگاه ما برمی گردد. یعنی توکل ما درست باشد. اگر توکل ما درست باشد.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. ببینید آقای شریعتی، به نکته ی خوبی اشاره کردید. ما یا خودمان را رزاق می دانیم، یا سلامت دست و بازویمان را، فکرمان را. الان دولت، مجلس، این ها فکر می کنند همه مشکلات را خودشان حل می کنند. خوب بروند حل کنند. کدام کشور توانسته حل کند؟ بدتر شده است، مریضی بیشتر شده است که کمتر نشده است. یک مقدار هم بگویید خدا. به قول شیخ جعفر شوشتری، گفته بود من مردم امشب می خواهم یک چیزی بگویم بر خلاف انبیا، بر خلاف همه امامان، بر خلاف همه ی مومنین عالم. گفتند چیست. گفت همه آن ها گفته بودند که برای خدا شریک قائل نشوید، من می خواهم بگویم خدا را در زندگی یک مقدار شریک کنید.
شریعتی: چقدر خدایی.
حجت الاسلام فرحزاد: الان ببینید در مجلس من بحث‌های سیاسی اصلاً دوست ندارم وارد شوم. همه می گویند ما چنین می کنیم، چنان می کنیم. مجلس می گوید چنین می کنیم، چنان می کنیم. دولت و وزرا و حکومت می گویند چنین می کنیم. پس چرا نتوانستید بکنید؟ مشکل فقر حل شد؟ مشکل مریضی حل شده است؟ نزدیک 700 نفر ما دیروز تلفات داشتیم. هر خانواده ای چند هزار نفر از دوستان و آشنایانشان داغدار می شوند. در هر صورت می خواهم بگویم که ما ضعف ایمان داریم. اسم این برنامه چیست؟
شریعتی: سمت خدا، برای تقویت باورهای دینی.
حجت الاسلام فرحزاد: ما ضعف یقین داریم. ضعف باور داریم. (بِالآخِرَةِ یُوقِنُون). یقین نداریم. یقین ما خیلی پایین است. می گوییم نه چنین می کند، چین به ما کمک می کند، روسیه کمک می کند، شرق و غرب کمک می کنند. خدا باید کمک کند. آن ها ک محتاج‌تر از ما هستند.
شریعتی: همواره سراغ واسطه ها رفته ایم.
حجت الاسلام فرحزاد: مسبب الاسباب را فراموش کردیم. خدا هم می گوید امید من به هر کس که به جز من باشد من می برم. او را در دغدغه می گذارم، در منگنه می گذارم. این سررشته را پیدا کنیم. این اشتباه است، اشتباه بزرگی هم است. ممکن است زباناً بگوییم (تَوَکَلتُ عَلَی الله). این زبان فایده ندارد. واقعاً تکیه گاه درونی فرحزاد پدرش است؟ رفیقش است، دوستش است؟ فلانی گفته است من این قدر می دهم. خداست.
شریعتی: امروز حالا صحبت حاج آقای عابدینی هم شد که ان شاءالله خداوند حفظشان کند. ایشان مکرر فرمودند که خواسته هایمان را هم حد نزنیم. همه را به خدا بسپاریم. (رَبِّ إنّي لِما أَنزَلتَ إلَيِّ خَیرٍ فَقِیرٌ). یعنی حتی مشخص نکن که چه می خواهی.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. چون خیلی چیزها است که ما عقلمان نمی رسد. این حدیث هم خیلی قشنگ است. پیغمبر عظیم الشان (ص) فرمود: (نَفَثَ فِي رُوعِي أَنَّهُ لَن تَمُوتَ نَفسٌ حَتّی تَستَکمِلَ رِزقَها، فَاتَّقُوا الله وَ أَجمِلُوا فِي الطَّلَبِ). شروع حدیث را حضرت با (ألا) شروع کردند، من فراموش کردم. (ألا) یعنی آگاه باشید، بیدار باشید، از خواب غفلت بیدار شوید. یک مطلب مهمی را می خواهم بگویم. پیغمبر خدا فرمودی روح الامین، جبرئیل، از طرف خدای متعال در قلب من وحی کرد، به من فهماند. که چه؟  ( َنَّهُ لَن تَمُوتَ نَفسٌ حَتّی تَستَکمِلَ رِزقَها) هیچ انسانی از دنیا نخواهد رفت الا این که رزق و روزی اش را کامل کند. آب و غذا و خوراک و هر چه. ظاهر و باطن باید به او برسد. تا نرسد لقمه آخر، قطره آخر، محال است از دنیا برود. حالا که این طور است پس بیاییم بنده خدا شویم. (فَاتَقُوا الله). حلال و حرام را به هم قاطی نکنیم، دنبال شبهه ناک نباشیم. چقدر مال شبهه ناک، چقدر مال ربا، چقدر نزول. این ها برکت را می برد. خدا برکت را می برد. آن وقت همواره می گویم چرا کم داریم. (فَاتَقُوا الله). بعد چه؟  (وَ أَجمِلُوا فِي الطَّلَبِ) یعنی در طلب رزق و روزی با زیبایی و طمانینه. اجمال یعنی نه افراط، نه تفریط؛ یعنی میانه روی در طلب رزق داشته باشیم. حرص نزنیم، ولع نداشته باشیم.
شریعتی: اعتدال.
حجت الاسلام فرحزاد: اعتدال داشته باشیم. یعنی با آرامش دنبال رزق برویم. آن چیزی که قسمت ماست به ما می رسد، آن چیزی که قسمت ما نیست به ما نخواهد رسید. اصلاً غصه اش را نخورید.
شریعتی: حرص نخورید.
حجت الاسلام فرحزاد: ما چقدر روایت داریم آقای شریعتی عزیز، (مَن إحتَمَل رِزقِ کُتِبَ عَلَیَ السَیِئَه) کسی که غصه رزق و روزی اش را بخورد خدا برای او گناه می نویسد چون برگشتش به بدبینی به خداست. من میهمان شما بشوم، بگویم پس آقای شریعتی به من نهار نمی دهد، آب نمی دهد، غذا نمی دهد. نسبت به یک انسان بدگمان بشویم بد است، آن وقت خدای خیر الرازقین. آیت الله بهجت، خدا روحش را غریق رحمت و انوار الهی کند، جمله ای که خیلی تکرار می فرمودند. می فرمودند که من آمدند بروم منزل دیدم که یک گدایی آمده دم منزل و در می زند گدایی می کند. یک بچه ای هم آن جا نشسته است درست دراز کرده که به من غذا دهید، آب بدهید، پول بدهید. بچه کوچک بود. گفت این آقا مادر ندارد؟ اگر مادر داشت به او آب می داد، غذا می داد. پس معلوم شد که مادر ندارد. گفت این یک تنبه مهمی بود. خدا به من گفت این بچه به مادرش به اندازه خدا اعتقاد دارد. می گوید اگر کسی مادر داشته باشد سر وقت به او آب می دهد، غذا می دهد، لباس، کیف، کفش. گفت بچه ای که برای مادرش اینقدر یقین دارد، ما به خدا اینقدر یقین نداریم. خدا هزاران برابر از مادر و پدر مهربان تر است.
شریعتی: گفت قحطی شده بود همه در صف ایستاده بودند. یک بنده ای و برده ای خوشحال بود و می خندید. او را صدا کردند. گفت چرا می خندی، مگر نمی بینی مردم در سختی و مشکلات هستند. گفت من بنده ام. یک مولایی دارم انبارش پر است. به من چه ربطی دارد. می گفت تازه ما فهمیدیم که عمری پی اغیار دویدیم.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. همینطور است. مثنوی این جا خیلی قشنگ گفته است:
زالکی کرد سر برون ز نهفت، کشتک خویش خشک دید و بگفت

کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهَن، رزق بر تست هر چه خواهی کن

الان کشاورزان ما باز توکلشان بهتر است. کاسب می گوید سر وقت می آیم می خرم و می فروشم. این امیدش باید همواره به باران باشد.
شریعتی: نگاهش به آسمان است.
حجت الاسلام فرحزاد: باید نگاهش به آسمان باشد. می گوید زالکی، یک پیرزنی، کشاورزی داشت، حالا زراعتی داشت. کرد سر برون ز نهفت، سرش را آورد بیرون دید که ای بابا، گرما زده و همه از بین رفته است. کشتک خویش خشک دید، دید همه از بین رفته است. آب نرسیده و خشک شده است. گفت:

کای هم آنِ نو و هم آنِ کُهَن، رزق بر تست هر چه خواهی کن

یک بزرگواری می فرمودند در خمینی شهر ما، اطرافش باغ گلابی زیاد است، گفت یک آدمی بود خیلی صاف و پاک بود، مثل همین هایی که شما گفتید. گفت اول بهار و این ها معمولاً گل ها شکوفه می کند. آمد دید که ناگهان برف آمد، سرمای شدید شد، تمام شکوفه ها یخ زد. یعنی همه ی گلابی هایی که درآمد یک سالش بود از بین رفت. شروع کرد خندیدن، سرش را بالا کرد. گفت خدا، هر سال از این باغ شما خرجی من را می دادی. کار خودت را سخت کردی، حالا باید فکر کنی که خرجی من را از کجا بدهی.
شریعتی: آفرین.
حجت الاسلام فرحزاد: رزق من را باغ می دهد، درخت می دهد، زمین می دهد، خاک می دهد، یا خدا می دهد؟
شریعتی: هر سال از این جا می دادی، حالا برو فکر کن از کجا باید بدهی.
حجت الاسلام فرحزاد: خیلی قشنگ است. باز مثنوی می گوید:
همچنان کن زاهد اندر سال قحط، بود او خندان و گریان جمله رهط

پس بگفتندش چه جای خنده است ،قحط بیخ مومنان بر کنده است

گفت در چشم شما قحطست این، پیش چشمم چون بهشتست این زمین

شما، همه ی بینندگان، چون به زمین، به مغازه، به دولت، به حکومت‌ها، به شرق و غرب، به مردم تکیه می کنید بن بست است، قحطی است. ولی اگر بگوییم خدا رزاق ما است، خدا شاخه ما است. نمی گوییم وسایل نباشد، خلط مبحث نشود، ولی (تَسَبَبَت بِلُطفِکَ). این دعایی که هفتم صحیفه سجادیه بزرگواران سفارش کردند بخوانیم. پر از توحید است.
شریعتی: یعنی همه باید آن سرچشمه را ببینیم.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت، سرچشمه را رها کردیم. او هم سبب ساز است هم سبب سوز است. اصلاً ما روایاتی داریم خدا می فرماید من رزق و روزی مومن را عبا دارم الا از راه هایی که گمان ندارید به او برسانم. یعنی ما همه فکر می کنیم که فلان، فلان، یا افراد به ما رزق می دهند. بعد همان ها دست ما را می سوزانند، می گوییم عجب که من به این تکیه کردم. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند بعضی از مثلاً تبلیغ یا فلان جا، فکر می کند رزقشان در آن جا است، در صورتی که آن جا گیرش نمی آید از یک جایی دیگر ده برابر گیرش می آید. یا این کناره کاری که آقای دولابی هم می فرمودند. که چه بسا آن کشاورزی که صنعت و کارخانه کار تو را حل نکرد، تو را به ورشکستگی رساند، ولی گوشه کار خدا یک چیزی ذخیره گذاشته بود آن را آورد، صد برابر آن مشکلاتت را حل کرد. خدا تکیه گاه های ما را می خواهد خودش قرار دهد. این تکیه گاه، در واقع (لا الهَ)، بت‌های ما را می خواهد بشکند. (أبَی الله أن یَرزُقُ عَبدَهُ إلّا مِن حِیثِ لا یَعلَم) خدا عبا دارد که رزق و روزی ها آدم‌ها را الا از جاهایی که گمان ندارند به آن ها برساند. حالا چون درباره رزق طولانی صحبت کردیم من بحث معرفت نفس را بگویم.
شریعتی: نکته های خوبی بود.
حجت الاسلام فرحزاد: بله، نکته های خوبی بود. اگر فرصت بود بعد از قرآن ان شاءالله باز صحبت می کنیم. این جا 2 نکته می خواهم بگویم که ثواب تلاوت قرآن و ثواب حمد و قل هو الله که عزیزان قرائت می کنند به همه ی درگذشتگان، من واقعاً از صمیم دل به همه ی کسانی که در این یکی دو سال هر جور عزیز از دست دادند مخصوصاً در اثر کرونا. نمی دانم چگونه است که،  الان به دوستان و عوامل می گفتم، آدم نمی خواهد با کرونا از بین برود. نمی دانم، حالا در دل من این گونه است. خیلی از عزیزانی که نمی خواستند بروند ولی بر اثر کرونا از دنیا رفتند. روح همه شاد، به همه ی بازماندگانشان عرض تسلیت داریم و ان شاءالله خدا صبر جمیل، اجر جزیل، آرامش به همه ی خانواده ها مرحمت کند. یکی از داغ‌هایی که این روزها اتفاق افتاد، دیشب مرحوم علامه محمدرضا حکیمی که واقعاً. این جا هم این گلایه را نمی دانم چگونه، من خودم را هم در این جریان مقصر می دانم، یعنی خودم هم جزو گناه کاران این جریان هستم. که ما، معذرت می خواهم از این تعبیر، مرده پرست شده ایم. خیلی شخصیت‌ها یا گنجینه هایی که خودشان چه بسا دور از شهرت و اسم و رسم می خواهند زندگی کنند.
شریعتی: خودشان نمی خواهند که مطرح شوند.
حجت الاسلام فرحزاد: فکر می کنم بیشتر جمعیت کشور ما تازه الان می فهمند که علامه حکیمی که بود. الان برایش سمینار می گیرند، شرح حال می نویسند، الان دیدم در فضای مجازی گفتگو درباره ایشان. پس زنده بود چرا از او استفاده نمی کردید، چرا سراغش نمی رفتید. حالا یک خاطره ی خوبی که از ایشان دارم. چون از نزدیک توفیق نداشتم زیارتشان کنم. شاید بگویم بی نظیر است، مخصوصاً در موضوع اقتصاد و مسائل اقتصاد اسلام.
شریعتی: ایشان یک اندیشمند جامع بودند.
حجت الاسلام فرحزاد: اندیشمند جامع و دغدغه مند و عدالت خواه و عاشق عدل امیرالمومنین و بسیار بسیار از فقر و مشکلات اقتصادی مردم رنج می برد. من می توانم روی این قسم بخورم.
شریعتی: دردمند بود.
حجت الاسلام فرحزاد: به معنای واقعی دردمند مستضعفین بود. ایشان یکی از نزدیکانشان سال 91، تقریباً 10 سال قبل، تماس گرفتند گفتند آقای علامه حکیمی بر حسب اتفاق برنامه سمت خدا را دیده اند و از بحث شما خیلی خوششان آمده است. ایشان یک پیامی برای شما دارند و هدایایی مانند کتاب‌هایی ایشان دارند، ایشان زیاد کتاب نوشتند شاید بالای 100 جلد، کتاب‌های مهم‌شان را هم مرحمت کردند برای من فرستادند. این نامه ای که دست من است برای سال 91 است. به خط خودشان هم است. کمتر کسی برای تشکر برای ما نامه می نویسد. حالا ایشان خدا رحمتشان کند باعث شده است این جا یادشان کنیم.
شریعتی: نفس این کار چقدر ارزشمند است.
حجت الاسلام فرحزاد: آقای شریعتی عزیز سال 91 تورم و مشکلات شدید شده بود، من به آقای رکنی گفتم بگذارید دوستان دیگر صحبت کنند. گفتند نه، شما صحبت کنید. من راجع به همین مشکلات اقتصادی و پیغمبر فرمود من از فقر نمی ترسم، از سو تدبیر می ترسم. یعنی ثروت داریم، توزیع آن ناعادلانه است. پولدار، پول دارتر شده است، ضعیف ضعیف‌تر شده است. پس این یک جایی مشکل دارد. و کسی آرزوی گرانی مردم را بکند 40 سال عبادتش قبول نیست. ایشان این جا نوشتند که من اهل دیدن تلویزیون نیستم و تعریف‌هایی که من لایقش نیستم. چند وقتی است برای تماشای تلویزیون اصلاً وقت ندارم ولی بر حسب اتفاق در فلان تاریخ من محاسبه شما را با آقای شریعتی دیدم و خیلی لذت بردم و از اوایل طلبگی من دنبال همین مسائل اقتصادی و مشکلات مردم بودم. دو صفحه مفصل نوشتند ولی خیلی خط قشنگ داشتند.
شریعتی: خدا رحمتشان کند. ان شاءالله مهمان سفره سیدالشهدا (ع) باشند. خیلی مرد بزرگی بودند.
حجت الاسلام فرحزاد: خیلی دغدغه مردم را داشتند. کاش افکار ایشان و فکر ایشان در مملکت ما پیاده شود که می گویند ما قارون هایی داریم که این ها چپاول گر هستند. باید مشکل این ها را رفع کنیم. مشکل سرمایه دارهای بی حساب کتاب را باید حل کنیم. ان شاءالله خدا کمک کند. و یک مصیبت دیگری که برای من خیلی سنگینی می کند و خانواده ها و دوستان ما را هم در این چند روز خیلی داغدار کرد از دست رفتن رفیق و برادر شفیقم حاج آقا مجید حجازی، برادر سردار حجازی که اخوی ایشان هم در ماه مبارک رمضان از دنیا رفتند که همین جا هم ما تسلیت گفتیم.
شریعتی: چقدر داغ بزرگی است برای خانواده شان.
حجت الاسلام فرحزاد: پسر اولشان، آقا سید احمد، فرمانده جنگ بودند در جبهه شهید شدند. سردار حجازی هم که خودشان در نیروی مقاومت و این ها بودند. ایشان در ماه مبارک رمضان از دنیا رفتند. امید این خانواده همین حاج آقا مجید بود که روحانی بودند. آقای شریعتی من از خوبی ایشان هر چقدر بگویم، چند جلسه هم بگویم کم است. 30-40 سال دوستانی که با ایشان بودند یک مورد مثلاً بگویند ایشان ما را اذیت کردند، دل ما را شکستند، ناراحت کردند، یک مورد نگفته اند. این خیلی حرف است. بسیار خدوم، بسیار مهربان، بسیار کار راه انداز بودند. یعنی واقعاً خانواده های ما شب و روز گریه می کنند یا نگرانشان هستند. من به مادر داغدیده ایشان که سه داغ بزرگ دیدند، به تنها همشیره ایشان، به خانواده ایشان، سه دختر ایشان، دامادهایشان و عزیزانشان جداً از صمیم دل تسلیت می گویم و همدردی و همدلی داریم. ان شاءالله خدا به این عزیزان صبر دهد، به همه ی داغدیدگان صبر دهد.
شریعتی: دغدغه ایشان هم در تبیین و ترویج معارف واقعاً ستودنی بود.
حجت الاسلام فرحزاد: احسنت. مثلاً این مبین موبایل که ما بارها در این برنامه سمت خدا گفتیم. می گفت میلیون ها نفر در آمریکا، اروپا، عربستان، ما فوری می رویم مفاتیح از بازار می خریم، از مبین موبایل ایشان، که رفقای ایشان این را ادامه می دهند. که نرم افزار خیلی قشنگ و جامعی است. قرآن، مفاتیح، نهج البلاغه دارد. 2-3 سال است درباره ی این غرر الحکم خیلی موضوع بندی شده است و چیز جالبی است. صحیفه سجادیه که من الان می خوانم.
شریعتی: یعنی صحیفه سجادیه همراه قرآن، همراه نهج البلاغه، همراه غرر الحکم.
حجت الاسلام فرحزاد: بله. این ‌ها را دانلود کنند. مبین موبایل. موسس آن یک طلبه است. این برنامه درخت کاری که ما قبل از عید داشتیم، چون من با ایشان هم مباحثه بودم و هر روز ایشان را می دیدم خیلی داغشان به من سنگینی می کند. جلوی خودم را می گیریم که بتوانم با آرامش صحبت کنم. عرضم به حضور شما ایشان به من وادار کرد آقای فرحزاد شما سمت خدا می روید، مردم مسجد می سازند، حسینیه می سازند، غافل هستند که درخت. وقف درخت در اکثر روایت‌هایی که می گوید بعد از شما سنت حسنه می ماند درخت کاری است. ایشان واقعاً من را وادار کردند. این سایت درخت کاری هم ابتکار ایشان بود و ان شاءالله رفقای ایشان قول دادند این را ادامه بدهند که همه کارهای سایت درخت کاری هم دست ایشان بود. خدا رحمتشان کند.
شریعتی: ان شاءالله. من این ضایعه را خدمت شما اولاً، خدمت خانواده معظم و مکرمشان تسلیت عرض می کنم. برنامه سمت خدا را در ارتباط با ارتحال علامه حکیمی و مرحوم آقای حجازی و همه ی آن هایی که در این ایام جای خالی شان کاملاً محسوس است و حس می شود. بیش از 102 هزار نفر بر اثر کرونا در این 2 سال از بین ما رفته اند.
حجت الاسلام فرحزاد: 102 هزار نفر بگویید چند میلیون داغدار شدند.
شریعتی: بله. 102 هزار خانواده داغدار شدند. ان شاءالله که همه شان مهمان سفره سیدالشهدا باشند. تسلیت برنامه سمت خدا را ان شاءالله عزیزانمان پذیرا باشند. چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات امروزمان را هدیه کنیم به روح بلند همه ی عزیزان و آرزو کنیم ان شاءالله همه شان غرق دریای رحمت خدای متعال باشند. صفحه 271 قرآن کریم را عزیزانم امروز تلاوت می کنند. آیات سوره مبارکه نحل را به اتفاق بشنویم. برمی گردیم همراه شما در کنار شما هستیم.
حجت الاسلام فرحزاد: چون مجلس ختم هم نمی توانند بگیرند به روح این 100 و چند هزار نفر و همه ی کسانی که غیر کرونا فوت شدند، یک حمد و سه قل هو الله، و صلوات بر محمد و آل محمد هم هدیه کنند.
شریعتی: ان شاءالله. (اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم). آیات 35 تا 42 سوره مبارکه نحل را به اتفاق بشنویم و برمی گردیم ان شاءالله همراه شما و در کنار شما هستیم. بفرمایید خواهش می کنم.
شریعتی: (اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم). امروز روز پزشک هم است. این روز را صمیمانه خدمت همه ی پزشکان این مرز و بوم و این دیار که خالصانه در این ایام جهاد کردند به معنای واقعی کلمه تبریک عرض می کنیم و ان شاءالله که خداوند متعال پشت و پناهشان باشد. از فضیلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بفرمایید حاج آقای فرحزاد.
حجت الاسلام فرحزاد: (اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم). بله بنده هم خدمت همه ی پزشکان خدوم و خط مقدم جبهه ی دفاع از سلامت مردم زحمت می کشند، کادر پزشکی، کادر خدماتی تبریک می گویم. بعضی ها واقعاً فرصت یک استراحت یا مرخصی را ندارند.
شریعتی: عکس‌هایی را می بینیم از پرستاران، با سرم دارند کار بیماران را انجام می دهند. واقعاً آدم مات و مبهوت می ماند از این از خودگذشتگی.
حجت الاسلام فرحزاد: در آن لباس، با این شرایط، واقعاً خداوند همه شان را به حق آقای اباالفضل (ع) حفظ کند.
شریعتی: الهی آمین.
حجت الاسلام فرحزاد: یکی از چیزهایی که سلامتی را زیاد  می کند و عافیت می آورد ذکر صلوات است. پیغمبر عظیم الشان (ص) فرمودند: (مَن صَلَّی عَلَيِّ مَرَّةً فَتَحَ اللهُ عَلَیهِ بَاباً مِنَ العَافِیَةِ) هر صلواتی خدا یک در بلا را می بندد و یک در عافیت را باز می کند. امام صادق (ع) فرمودند اگر کسی یک بار صلوات بر پیغمبر و آل بفرستد (صَلَّی اللهُ عَلَی اَلفَ صَلاةٍ فِي أَلفِ صَفِّ مِن المَلائِکَةِ) خدای متعال هزار صلوات صلوات می کند با هزار صف از ملائکه بر کسانی که بر پیغمبر و آل صلوات می فرستند. و بعد هم فرمود موجودات و ذرات عالم هم به تبعیت خداوند آن ها هم بر گوینده ی این ذکر ان شاءالله نذر صلوات میلیاردی، مملکت ما باید بشود صلوات. خیلی بزرگان ما، اولیای ما سفارش کردند. مرحوم علامه طباطبایی (ره) فرموده بودند من می خواستم بروم نجف، برنامه های دیگر، هر مشکلی که پیش می آمد نذر چند هزار صلوات می کردم و حاجت هم می گرفتم. ان شاءالله نذر 14 هزار صلوات را فراموش نکنیم. و نکته قرآنی هم بگوییم.
شریعتی: بله، بفرمایید.
حجت الاسلام فرحزاد: آیه 40 این صفحه است که خدای متعال می فرماید: (إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ). خدای متعال دو اراده دارد: یک اراده تدریجی که اراده خلقی است، یک اراده امری تکوینی بدون تامل.  خدای یک موقع یک چیزی را تدریجاً بوجود می آورد. از صفر شروع می شود، خرد خرد تا آخر. امر الهی، عالم امر، این (عَلی خَلقُ و اَلاَمر) یک موقع در بحث معرفت نفس هم این به درد می خورد، که روح از عالم امر است. عالم خلق تدریجی است یعنی تدریجاً باید یک چیزی بوجود بیاید. ولی عالم امر لحظه ای است. خدا این عالم امر را بیان می کند که عالم امر یعنی هر چه که من اراده کنم، نه این که بگویم، یعنی همین که خواستم و اراده کردم (فَيَكُونُ).
شریعتی: همان لحظه.
حجت الاسلام فرحزاد: مثل مثلاً از باب نمرود، تمام نمرودی ها اجتماع کردند بر این که حضرت ابراهیم خلیل را از بین ببرند. و حضرت ابراهیم خلیل هم با یک ذره آتش و هیزم از بین می رفت ولی... . چند صد متر هیزم تهیه کردند، پرنده ها نمی توانستند نزدیک بروند. او را در آتش انداختند که از بین برود ولی خدا در یک لحظه آتش را تبدیل به گلستان می کند. این عالم امر است. آن خدا می تواند از این امر استفاده کند در یک لحظه بگوید ویروس از بین برود،  تا خدا امر نکند، اراده نکند اتفاق نمی افتد. ما هم باید تضرع داشته باشیم، احتیاط داشته باشیم. این را هم یادم رفت عرض کنم. الحمدلله خیلی ها پیام دادند، نگران آقای رفیعی هستند، حالشان خوب شده است، منبر می روند. فردا علی القاعده می آیند. و حاج آقای حسینی عزیز در ارتباط هستم. هیچ نگران نباشید، حالشان خیلی خوب شده است. نزدیک 7-8 روزی که در منزل هستند حالشان هم خوب است و به همه عزیزان بیننده سلام هم رساندند و گفتند این مسائل بهداشتی را مراعات کنید. و روح همگی شاد. این اشعاری که برای سعدی است، چون شرح حال خودم است برای این حال و برای این دوست عزیزم، می گوید:
بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم ، می روم و نمی رود ناقه به زیر محملم

بار بیفکند شتر چون برسد به منزلی، بار دل است همچنان ور به هزار منزلم

ای که مهار می کشی صبر کن و سبک مرو، کز طرفی تو می کشی وز طرفی سلاسلم

معرفت قدیم را بعد حجاب کی شود، گر چه به شخص غایبی در نظری مقابلم

شریعتی: به به . ان شاءالله که خداوند رحمت کند حاج آقای حجازی عزیزمان را. باز هم تسلیت می گوییم خدمت خانواده ی معظم و مکرمشان، حاج آقای فرحزاد و همه ی دوستان و رفقایشان. بهترین ها را برای همه ی شما آرزو می کنم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها