حجت الاسلام میرباقری: سلام و رحمه الله. من هم خدمت حضرتعالی و تمام مخاطبان عزیز عید را شادباش میگویم. شریعتی: ما قرار گذاشتیم با توجه به اینکه ماه شعبان، ماه نبی مکرم اسلام است و در نیمهی این ماه میلاد بقیه الله اعظم را داریم یک کمی خود را آماده کنیم که برای این دوران سختی که در آن به سر میبریم و انشاءالله زمینه سازی برای ظهور حضرت کنیم. معرفت امام زمان مقولهی شاید هم پیچیده و هم سادهای باشد ولی در این دو هفته کارشناسان میآیند که ما را با این معارف آشنا کنند و خوشحال هستیم که حسن مطلع این جلسات یعنی دومین جلسهای است که ما این مبحث را شروع کردیم و در خدمت شما هستیم. حجت الاسلام میرباقری: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم. الحمدلله رب العالمین و صل الله علی سیدنا و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ قَائِداً وَ عَوْناً وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا» اگر موافق باشید یک مختصری راجع به اهمیت و توجه به وجود مقدس امام زمان(ع) در دنیای ما هست و مانع میشود که ما خوب حضرت را و موقوف ایشان را در جهان درک کنیم، یک مقدار راجع به اینها گفتگو کنیم. انسان اگر احساس استغنا از خدای متعال و دستگاه الهی و طرح الهی کرد و طبیعتاً احساس استغنای از انبیای الهی و حجتهای الهی کرد، به تدریج از آنها فاصله میگیرد، جدا میشود و آرام آرام کار او به مقابله میکشد. در سورهی اقرأ عرض کردیم که پیامبر مأمور هستند که عالم را برسانند. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَق» (علق/ 1) ایشان باید کار خود را شروع کنند بعد از صد و بیست و چهار هزار پیامبر، ثمرهی آنها حضرت هستند ولی میفرماید که شما میآیید، شما میخوانید و شما دست به هدایت میزنید. «كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى» (علق/ 6) «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» (علق/ 7) آن انسانی که خود را مستغنی از شما میبیند به جای اینکه از فیض شما بهرهمند شود، در مقابل شما سر برمیدارد. تا آنجایی که شما میخواهید اقامهی صلاه در عالم کنید و عالم را تبدیل به مسجد کنید که آشپزخانهی آن هم مسجد باشد، دانشگاه آن هم مسجد باشد، بازار آن هم مسجد باشد، نمیگذارد. چی کار میکند؟ «أَرَأَيْتَ الَّذي يَنْهى» (علق/ 9) «عَبْداً إِذا صَلَّى» (علق/ 10) او راه هدایت را دارد دنبال میکند. «أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى» (علق/ 12) اگر مردم را دارد به سمت تقوا میبرد، فرمان تقوا در عالم میدهد. باب هدایت را در عالم دارد باز میکند، باز هم باید با او مقابله کرد و دارد مقابله میکند. داستان این است که در مقابل جریان انبیا یک جریانی شکل گرفته است که این ناشی از استغنا است. این استغنا هم اندازههایی دارد، یک موقع از اساس با انبیا احساس بیگانگی میکنند و احساس میکنند که نیازی به انبیا نیست و خود ما که کفاف خود را میدهیم، چون عظمت کار انبیا را نمیپذیرند و دنبال این ادارهی کوچک دنیا هستند یک جریان کاملاً مقابلهگرا با انبیا شکل میگیرد. یک جریان نه، نیاز به انبیا را تقلیل میدهند و طبیعتاً مقابله به آن معنی نمیکنند ولی به یک معنا، کار انبیا را کوچک میشمارند. بعد در ضمن کسانی که نه خیر معتقد به انبیا بودند، یک جریان انحرافی شکل میگیرد. در دوران ما هم در مقابل اندیشهی مهدویت که توجه به آن جامعهی آرمانی میکند که به همهی انبیا وعده میدادند که حجج الهی، آن جامعهی موعود آنها همین بود. از خود آنها هم عهد و میثاق گرفته شده بوده است که پرچمداران این راه باشند و مسیر همین راه را هموار کنند و وعده بدهند و جامعهی موعود آنها هم جامعهی عصر ظهور بوده است. در مقابل جریان عصر ظهور که عرض کردم جامعهی موعود همهی انبیا است، آن هم سه تا جریان مقابل وجود دارد که چالشهای ما هستند و در مقابل آنها ما باید موضع و موقف داشته باشیم. یکی جریان مقابلهگرا است. حالا یک جریان تقابلهای تاریخی وجود داشته مثل آنها که دشمنان انبیا بودند و دشمنان اهل بیت بودند و جریان بنی امیه و بنی عباس و قبل از آن و بعد از آن، اینها که در مقابل نبی اکرم و اهل بیت ایستادند و صف آرایی کردند اینها در واقع جریان مقابله با ظهور و مهدویت و مسیر عالم را به سمت دیگری بردند. در دوران ما هم یک جریان اصلی هست که جریان مقابله با مسیر انبیا از جمله جریان مقابله با ظهور هست و من در یک کلمه بخواهم بگویم جریان مدرنیته هست. عصر روشنگری است و مدعی روشنگری هستند ولی عالم را در وادی ظلمات بردند و ادامهی همان «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى» (لیل/ 1) است یعنی آن شب تاریکی که پرده انداخته و جلوی ظهور حقیقت را گرفته همین هست لذا به نظر من اصلیترین حجاب توجه به حضرت بقیه الله و توجه به عصر ظهور الان در دنیای ما مدرنیته است. این اصلیترین حجاب است یعنی اعلام استغنای از انبیا کردند و بعد یک مسیری را بنا گذاشتند، لایههای مختلف آن را ایجاد کردند و یک تمدن جهانی ایجاد کردند. کم کم یک سبک زندگی مشترک جهانی ایجاد کردند حالا لایحههای مختلفی هم دارد و از لایحههای مبانی عقیدتی آنها و ایدئولوژیک آنها تا مباحث فلسفی آنها تا انقلاب علمی و صنعتی که ایجاد کردند، ساختارهای جهانی که درست کردند و کم کم به دنبال آن یک سبک زندگی مشترک جهانی را طراحی کردند و جامعهی آرمانی را درست کردند یعنی وعده به یک جامعهی آرمانی دارند که حالا یک موقعی رؤیای آمریکایی بوده است که از آن تعریف میکردند و گسترش میدادند کأنه همهی عالم میخواستند مثل آمریکای مدرن زندگی کنند. الان چون در زمین واقعیت نتوانستند آن جامعهی موعود را درست کنند، کم کم دارند جامعهی موعود خود را به فضای مجازی منتقل میکنند و دنبال حکمرانی در عالم خیال هستند. شریعتی: یعنی ما یک انتظاری از جامعهی عصر ظهور داریم و این جامعهی آرمانی ما است و آنها آمدند در کنار این جامعهی آرمانی ما یک آرمان دیگری را تعریف کردند و یک جامعهی آرمانی دیگری را ساختند. حجت الاسلام میرباقری: این در طول تاریخ هم بوده است و اختصاص به دوران معاصر نداشته است. یک تقابل تاریخی بین انبیا و فراعنه و مستکبرین عالم بوده است که انبیا وعده به مردم میدادند و مردم را به پرستش خدای متعال دعوت میکردند و به توحید دعوت میکردند و اینکه همهی زندگی مردم آهنگ خدا را پیدا کنند و نه اینکه عبادت کنند و در کنار آن هم دنبال تعیش مادی مستقل باشند. دنبال این بودند که آهنگ زندگی بشر را تغییر بدهند و توحید یک رویکرد به حیات است و همهی حیات انسان را تغییر میدهد و نه اینکه توحید یک چیزی در مقابل حیات انسان است. دعوت میکردند و بعد طبیعتاً که بشریت در این مسیر حرکت میکنند، به کجا میرسد یک جامعهی آرمانی را وعده میدادند که از بستر ظهور نبی خاتم عبور میکردند و به عصر ظهور میرسیده و به دوران قیامت و بهشت و آن جامعهی آرمانی انبیا در عالم است و در بعد از این عالم است. در مقابل آن هم یک وعدههایی میدادند که شما اگر دنبال سر ما حرکت کنید، به کجا میروید و تعارض اصلی بین همین دو تا وعدهها بوده است که انبیا وعده میدادند و آنها هم وعده میدادند و در مقابل جامعهی موجود انبیا، جامعهی آرمانی در طول تاریخ شکل گرفته است و ارائه شده است و حالا گاهی فیلسوفان غرب بودند و گاهی دیگران بودند یک چنین جامعهی آرمانی. آخرین مدل آن همین جامعهی آرمانی است که بعد از رنسانس شکل گرفته است و آمدند یک تمدن جدیدی را بنا گذاشتند که در آن تمدن سعادت انسان را جدای از تبعیت انبیا و هدایتهای آسمانی تعریف کردند و گفتند که انسان باید زمینی شود و خودکفا شود و خود او جامعهی آرمانی خود را طراحی کند. جامعهی آرمانی را تعریف کردند و به آن جامعهی آرمانی هم طبیعتاً نرسیدند و نتوانستند بشر را برسانند و چالشهای بزرگی ایجاد کردند که من مکرر گفتم، یکی از آن چند ده میلیون کشته در جنگ دوم جهانی و همچنین جنگ اول است و از اینها زیاد است. وضعیت کنونی دنیا را شما میبینید و بعد هم الان که نتوانستند در فضای حقیقی این را محقق کنند، میخواهند عالم حکمرانی خود را تغییر بدهند و به سمت حکمرانی مجازی رفتند. یعنی میخواهند در فضای عالم خیال، آن جامعهی موعود خود را درست کنند. میدانید که این را به شدت دارند دنبال میکنند یعنی آثار هنری هم که آمده، گویای همین است. مثلاً برای سال 2050 تلقی آنها این است که زندگی در فضای حقیقی کاملاً محدود میشود. بعضی از آثار هنری هم در این زمینه منتشر شده است که کاملاً زندگی محدود است و کاملاً در خانههای کوچک و محقر و مخروبه که گاهی نه آسانسور ندارند و پله هم ندارند و با پلکان در یک کانکس میروند و زندگی میکنند ولی آنجا غرق در فضای مجازی هستند. سعی کردند که حسگرها را هم تولید کنند و کاملاً همهی حواس انسان را هم از طریق فضای مجازی فعال کنند. من معتقد هستم که این مهمترین حجاب عصر ظهور هست. انبیا یک وعدهای دادند و اینها هم یک وعدهای دادند و سعی هم کردند که یک مقداری جامعهی موعود خود را محقق کنند، این بزرگترین حجاب توجه به مهدویت و توجه به عصر ظهور است. حتی میدانید که گاهی موجب شده است که تلقی هم که از عصر ظهور پیدا میکنیم خیال کنیم که یک چنین جامعهای است و یک مدرنیتهی اخلاقی است که در آن تهیج و خوشگذرانی هست و یک چاشنی اخلاقی هم دارد. یعنی خیال میکنیم که حضرت میآیند و همین بساط را به پا میکنند منتهی کمی اخلاقیتر، در حالی که اصلاً این نیست و این یک دستگاه دیگری است و با نقطهی مختصات خود و مبتنی بر اخلاق مادی است و مبتنی بر حرص و حسد و مسابقه بر سر دنیا است و آن یک جامعهی مبتنی بر اخلاق الهی است. پس این به نظر من مهمترین است و ما باید نسبت به این موضع داشته باشیم. نمیشود در مقابل این جریانی که انبیا، ما را به آن دعوت میکردند بیتفاوت باشیم. به تعبیر اینکه ما نمیتوانیم اعرابیگری کنیم و ما باید مؤمن آل فرعون در مقابل این جریان باشیم. مؤمن آل فرعون در کاخ فرعون بود و نسبت به دستگاه فرعون موضع داشت. طرفدار حضرت موسی بود و درگیر با آن جریان بود. ما هم باید به نظر من همین طوری باشیم و بیتفاوتی نسبت به این جریانی که حجاب حقیقی عصر ظهور هست برای منتظران بیمعنا است. از تبری تا درگیری همه جانبه و یک تعبیری خدا در قرآن در سورهی مبارکهی حجرات دارد که آنهایی که میخواستند طرح نبی اکرم محقق نشود، یکی از تعابیری که قرآن راجع به آنها دارد این است که آنها اعرابی هستند. اعراب مفرد ندارد و جمع عرب نیست و اعراب به معنای بادیه نشینها است و این بادیه نشینها به معنای ظاهری آن است. یعنی آنهایی که به دور از مدینه النبی بودند و طبیعتاً فرهنگ نبی اکرم به آنها نرسیده بود. یک اسلامی آورده بودند ولی نیامدند و هجرت نکردند و با حضرت بیایند و دور حضرت بیایند و مهاجر شوند و حجره نشین حضرت نبودند. بیابان گردی که چیز بدی نیست، این بیابان گردی یعنی روی نیاوردن به حضرت است و هجرت نکردن است. میتوانستند بیایند فرهنگ حضرت را بگیرند و با فرهنگ حضرت زندگی کنند، یک شهادتینی بگویند و از منافع این شهادتین برخوردار شوند ولی زندگی خود را کردند. اینها ادعای ایمان میکردند. قرآن میفرماید: قلب شما که تسخیر ایمان نشده است و قلب شما به سمت دنیا است و حالا یک شهادتینی هم گفتید و از منافع ظاهری این شهادتین هم برخوردار هستید. بعد میفرماید که مؤمن چه کسانی هستند؟ «انما المؤمنون» ممکن است که مؤمن در سورهی حجرات با مؤمن در سورهی انفال متفاوت باشد. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ» (حجرات/ 15) مؤمن آن کسی است که ایمان به خدا و رسول خدا را باور کرده است. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» بعد هم گرفتاری ریب و بدگمانی نشده است و بعد هم «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِم» همهی امکانات خود را به دور حضرت آورده است و با حضرت دارد این راه را ادامه میدهد. وقتی که مؤمن به طرح حضرت است، امکانات خود را آورده است و مال و جان خود را آورده است و دارد خرج این راه میکند. نقطهی مقابل آن اعرابیها میشوند. «قالب العراب امنا» اینها اعراب هستند و اینها اهل مجاهدهی در راه حضرت نیستند. امکانات خود را نیاوردند. خلاصه ما اگر دنبال حضرت هستیم، نمیشود اعرابی باشیم. «إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فيها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُون» (مائده/ 24) ما نشستیم به حضرت موسی، بنی اسرائیل میگفتند و این کار سختی است و وارد شهر و قبلهی خود شوید و شهر خود را از دست دشمن بگیرید، میگفتند ما مینشینیم و شما با خدای خود برو و شهر را بگیر و وقتی آرام شد، ما میآییم. این نباید باشد. ما در مقابل این جریانی که از موانع عصر ظهور هست، ما باید موضع داشته باشیم و مثل مؤمن آل فرعون باشیم و دنبال این نباشیم که در همین دنیا خوش باشیم این همان مصداق اصلی آن آیهای است که من مکرر میخواندم، «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُم» (حجر/ 88) این شکوفههایی دنیایی که ما در دست اینها باز کردیم که به اصطلاح جامعهی آرمانی هست و به سمت جامعهی آرمانی خود میروند به ما میگویند که چشمهای خود را ببندید. ما برای شما یک سفرهی بهتری انداختیم که اگر چشم شما به این سفره دوخته شد، اصلاً این سفره را نمیبینید. بحث من این نیست که ما زهد منفی داشته باشیم دنبال سعادت و رفاه و پیشرفت نباشیم، اینها جز آرمانهای قطعی ما است ولی بحث این است که این چیزی که اینها اسم آن را سعادت پیشرفت و رفاه میگذارند، این تأمین کنندهی هیچ کدام از آن آرمانها نیست، یک جامعهی موعودی را در مقابل جامعهی انبیا درست کردند و بشر را به آن سمت کشاندند. ما نسبت به این جریان باید موقف داشته باشیم. به نظر میآید اولین حجابی که برای حرکت به سمت ظهور و برای مجاهدهی در راه رسیدن به عصر ظهور است، این حجاب ظلمانی این تمدن مادی است که مدعی یک حکومت واحد جهانی و یک دهکدهی واحد و بعد هم عرض کردم که بشر را دارند از فضای حقیقی به فضای مجازی میبرند که من از آن تعبیر به موت میکنم که آدم را در این عالم میخواهند بمیرانند و لذا حتماً یک سختیهایی هم دارد و مثل یک زایمان بسیار سخت است. تلقی من این است که این کار خشنی که اینها در این یکی، دو سال ذیل کرونا انجام دادند، من نمیگویم کرونا یک واقعیت نیست، یک بیماری است و یک ویروسی و مخاطره آمیز هم هست و ما باید حدود را رعایت کنیم ولی ذیل آن دستهای پنهانی که این را تبدیل به یک پدیدهی بسیار هولناک و وحشتناک و بسیار سختترین جراحیها و فشارها را به بشریت در همین یکی، دو سال آوردند. برای اینکه بشر را از دنیای حقیقی بکنند و به دنیای مجازی ببرند. یعنی این کوچ دادن، کوچ دادن آسانی نیست و تعلقات آدم باید کنده شود. این چالش اصلی ما است، اگر میخواهیم به سمت ظهور حرکت کنیم متوجه به حضرت باشیم، جامعهی منتظران چالشهایی پیش روی خود دارند. مهمترین چالشی که پیش روی ما هست چالش تمدنی است که اصلاً در مقابل آرمان انبیا شکل گرفته است و میخواهد بشر را مستقل از آرمان انبیا به سعادت برساند و به قول خود آنها فیلسوفان این دوره پیامبران هستند. حالا از کجا پیام میآورند، من نمیدانم انبیا از طرف خدا پیام میآورند. این یک مورد. چالشی که ما داریم و منتظران برای حرکت به سمت ظهور دارند باز این هم جز مقابلهگرا هستند. جریانهای مسلمانهای سکولار و غربگرا هستند. مسلمان هستند، نماز میخوانند، روزه میگیرند اما معتقد نیستند که دین نسبت به حیات اجتماعی بشر طرح و برنامهای دارند. طبیعتاً نگاه آنها نسبت به عصر ظهور هم همین طور است. اگر کسی دین را فاقد یک برنامهی جامع برای زندگی بشر دانست، من نمیدانم که دیگر منتظر چه هست و قاعدتاً منتظر مدرنیتهی اخلاقی است. اینها تقلیلگراها هستند که وقتی احساس میکند که دین میگویند که نماز بخوان در بقیهی امور احساس استغنا میکند. بعد هم میایستد «قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ في أَمْوالِنا ما نَشؤُا» (هود/ 87) قوم شعیب به حضرت شعیب میگفتند که به ما میگویی نماز بخوان، خب نماز میخوانیم یا تو نماز بخوان، نماز تو چه کاری به معیشت و اقتصاد دارد. ما داریم اقتصاد خود را اداره میکنیم و بعد یک نماز بخوان که دیگر این قدر ادامه ندارد. این نگاه واقعاً وجود دارد که کسانی که سکولارهای مسلمان هستند، به نظر من در نقطهی مقابل با عصر ظهور طراحی میکنند یعنی واقعاً طراحی که برای جامعهی اسلامی میکنند، جامعهی اسلامی را به سمتی میبرند که نقطهی مقابل با عصر ظهور است. به سمت مدرنیته میبرند و فقط میگویند که مسلمانی که فقط مسلمان باش. دین سر جای خود و ما هم زندگی خود را میکنیم و طرحی که برای ادارهی زندگی بشر دارند همان طرح جریان غرب هست و در همان مسیر دستخوش تحول میشود و ممکن است که یک اختلافات جزئی هم داشته باشند یعنی جریان غرب یک تمدن جهانی راه انداخته است و بعد هم فرض کنید که یک سازمان جهانی برای ادارهی جهان درست کرده است که همان سازمان ملل است که بعد از جنگ جهانی دوم است و همهی کشورها را به آنجا آورده است و ساختارهای حکومتی آنها را هم تغییر داده است و دولت و ملتها را شکل داده است و زیر مجموعههایی برای آنها درست کرده است به تعداد وزارتخانههایی که در کشورها هست و بعد برای جهان طراحی میکند. سندهای بین المللی تصویب میکند و جهان را بر اساس آن اسناد بین المللی و این ساختار اداره میکند. حالا یک عده سادهلوح میگویند که ما این اسناد را امضا میکنیم یعنی ولایت جهانی آنها را قبول میکنیم و اسلام هم یک خرده فرهنگ است و به این اقتضائات هم تلمذ میکنیم. این اصلاً مقابل عصر ظهور است. عصر ظهور این است که یک جریان دیگری بخواهد در عالم محقق شود. اسلام که خرده فرهنگ نیست که تمدن مادی را حفظ کند و یک رنگ و لعاب به آن بزند. پس ما منتظر چه هستیم؟ منتظر هستیم که همین دنیایی که دیگران ساختند، حضرت بیاید و یک رنگ و لعابی به آن بدهد. حضرت یک کار دیگری میکند. «یملأ الله قسطا و عدلا کما ملئت ظلما جورا» این مرحلهی استقرار ظلم است. وقتی که امام که میزان عدل است و ترازوی عدل است برداشته شود، هر چه شما جای آن بگذارید، دیگر عادلانه نیست. شما وقتی ترازو را دستکاری میکنید، عدل شما جور میشوید. جور یعنی ظلم پنهان. وقتی که شما کلمهی ولی خدا را برمیدارید و به جای اینکه جامعه بر مدار او شکل بگیرد این رشتهها را قطع میکنید و یک ولی و یک پرچمدار دیگری درست میکنید و هول آن یک تمدن درست میکنید، این تمدن تمام موازین آن جائرانه است و قانون اقتصادی آن به نفع یک طبقهی خاص جائرانه است. کشورهایی که دارای منابع طبیعی هستند باید ارزان بفروشند و گران بخرند. چون ترازویی که درست کردند اقتضای آن این است. قواعد اقتصادی که درست کردند، این جوری نرخگذاری میکند. منافع زیردستی اینها باید مجانی برود و باید فرآوری شود و به قیمت چند ده برگردد. در عرصهی قدرت هم همین است که پنج تا کشور باید خود صاحب انرژی اتمی باشند و همهی سلاحهای اتمی را هم داشته باشند و بعد حق وتو را هم داشته باشند و به دیگران میگویند که شما حق ندارید داشته باشید و این عدالت آن میشود. بعد هم از این دفاع میکنند که میگویند امنیت جهان متوقف است. ترازویی و میزانی برای امنیت درست کردند که خود این میزان ایجاد ناامنی میکند و همهی ملتها باید از آنها بترسند. شریعتی: همهی این اتفاقات و تمام این تفکرها، خیلی نرم در زندگی و در افکار ما آمده است. حجت الاسلام میرباقری: بله آرام آرام نفوذ کردند و از دنیای غرب کم کم فرهنگ خود را به دنیای شرق و دنیای اسلامی دادند و یک حجابی روی اندیشهی ما انداختند و این حجاب به نظر من، مانع اصلی توجه به عصر ظهور است. متأسفانه اصلاً نمیگذارند که ما جامعهی آرمانی انبیا را بفهمیم. یعنی به جوری ما را در حجاب و تردید بردند که خیال میکنیم انبیا میآیند همین کارها را بکنند. یک استادی داشتیم که میفرمود که اگر دنبال این چیزها هستیم که دیگر احتیاج به انبیا نداریم. بایدن آن جامعهی موعود ما را میسازد و ما هم میرویم با او میسازیم و زندگی میکنیم. این تفکری که وجود دارد این حجاب ظهور است و ما باید با اینها درگیر شویم و نمیشود که بیتفاوت نسبت به این امور باشیم و بعد هم یک جریان دیگری است که در داخل دنیای اسلام است. پس یک جریانی در بیرون دنیای اسلام است جریان تمدن مادی و طرفداران و پرچمداران آن که دنبال ساختن یک دنیایی در مقابل دنیایی است که انبیا وعده میدادند و یک جریانی هم در داخل دنیای اسلامی است که جریان مسلمانانی که دلدادهی همان جریان هستند و مسلمان سکولار هستند و کار اینها هم در نهایت به مقابله میکشد و یکی هم جریان داخل دنیای اسلام است که باز از خشونتگراها است و یک جریان دیگری که ما داریم که این هم جز چالشهای اصل توجه به مهدویت هست و ما باید به آن توجه کنیم و از آن عبور کنیم، منتظران حضرت کسانی که دنبال حضرت هستند، تقلیلگرایان هستند، آنها که کار حضرت را کاهش میدهند، تقلیل میدهند و کوچک میکنند. از کسانی که انتظار حضرت را به انزوا تبدیل میکنند. میگویند که ما منتظر هستیم برای اینکه به عصر ظهور برسیم و بعد هم منزوی شویم و باید یک گوشه بنشینیم و کاری به کارها نداشته باشیم و نماز خود را بخوانیم و آخر هم این است که باید تهذیب نفس کنیم. اینها به نظر من تقلیلگرایانی هستند که انتظار و توجه به حضرت را کوچک میکنند. نمیگذارند که انسان منتظر ساخته شود. بر خلاف اینکه میگویند ما انتظار داریم ولی مانع ساخت انسان منتظر هستند. شریعتی: انسان منتظر باید از نگاه شما چه ویژگی داشته باشد؟ حجت الاسلام میرباقری: یعنی انسانی که حضرت را با همهی مقامات او بشناسد و آن اتفاقی که میخواهد ذیل حضرت بیفتد، بفهمد که اصل انتظار ما، انتظار تحقق ظهور کلمهی غیب الهی است که خود حضرت است که همهی چیز دیگر ذیل ایشان محقق میشود، نه اینکه امام میآیند یک عدلی میان خود محقق میکنند، امام کلمهی عدل هستند. امام کلمهی نور هستند و امام کلمهی حیات هستند. ظهور این کلمهی غیبی است. «کلمتک المغیب التامه المغیب» یعنی امام آن کلمهی تامهی الهی است که در حجاب غیب است و ظاهر میشود. ما سه نوع غیب داریم. یک غیب این است که جسم امام در پرده رفت. یکی اصلاً اینها امام کلمهی غیبی است و این کلمهی غیبی هنوز موعد ظهور پیدا نکرده. او که ظهور پیدا میکند، یک جهانی ساخته میشود. «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْض» (ابراهیم/ 48) این برای قیامت است ظاهر آن است ولی شاید تعبیر به عصر ظهور شود که عالم عالم دیگری میشود. «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» (روم/ 19) «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها» (زمر/ 69) این جامعهی آرمانی که ما دنبال میکنیم منتظر حضرت بودند. در دعای ندبه یک فرازهایی آمده است که انسان منتظر تحقق این اهداف است. انسانی میخواهد بیاید که آن کارها را انجام میدهد. این به معنی این نیست که ما این را تقلیل بدهیم. توجه به حضرت و جریان به حضرت را به اینکه آدم منزوی شود. یکی از ارکان انتظار حضرت این است که به دنیای کسانی که مقابل حضرت طراحی کردند و فراعنه و شکوفههایی که خدا در دست آنها سبز کرده، دل آنها را نبرد و احتراز از اینکه دلداده شود و استحاله شود، در آنها منحل شود، این یکی از ارکان است ولی اگر کسی تقلیل میکند مواظب باشید که در آنها منحل نشوید و فاصله بگیرید و بروید یک گوشهای برای خود در انزوا زندگی کنید، به نظر من این توجه به حضرت را تقلیل داده است. مأموریتهای ما را تقلیل داده است. حتی آنهایی که انتظار را در درگیری خلاصه میکنند، این هم باز تقلیل است. ما هم باید احتراز کنیم و باید مواظب باشیم که استحالهی در دستگاه دشمن نشویم و در زمین آنها بازی نکنیم و هم باید یعنی آنها میخواهند که ما را استحاله کنند و دست هم که از سر ما برنمیدارند. «لَمْ يَكُنِ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ الْمُشْرِكينَ مُنْفَكِّين» (بینه/ 1) منفکین و اهل کتاب دست از سر شما برنمیدارند. نمیگذارند شما جدای از آنها، میخواهند یک قافله درست کنند. آنها میخواهند در سبک زندگی ما بیایند. مدل خوابیدن و پوشیدن ما و مدل مصرف ما و شهرسازی و ازدواج ما را میخواهند درست کنند، خب حضرت پس میخواهد چی کار کند. حضرت فقط میخواهند بگویند که نماز بخوانید. حضرت میخواهند همه چیز را تغییر بدهند و همین را حضرت میخواهند. تقلیلگراها که میگویند شما حاشیه بگیرید و قاطی نشوید. بله حتماً یکی از مأموریتهای ما همین است. ما باید مواظب باشیم که استحاله نشویم و فاصله بگیریم و احتراز کنیم و تبری بجوییم. وارد درگیری هم میشوند چه بخواهید و چه نخواهید. این درگیری هم اقسامی دارد از اینکه «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيرا» (فرقان/ 52) این جهاد کبیری که حضرت آقا روی آن دست گذاشته بودند و آن را پرورش میدادند یعنی استحاله نشدن و اطاعت نکردن و در طرح دشمن نرفتن یک جهاد بزرگ است که حضرت شروع کردند و نبی اکرم یک جهاد بزرگ تاریخی را طراحی کردند و امت آنها این جهاد را باید ادامه بدهند و این از ارکان انتظار است و الا اگر دنبالروی کردیم از طرح حضرت جدا میشویم. در واقع ظهور ادامهی طرح وجود مقدس رسول خاتم(ص) است. ما اگر دنبال طرح دشمنان رفتیم «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبيرا» این جهاد اگر نباشد مؤمنان میروند و منحل میشوند. آنها جوری طراحی میکنند که ما را هم با خود میبرند. آدم خوشگذران عیاش میشود با چاشنی اخلاقی. آن هم اخلاق انسانی و نه اخلاق الهی. این یک چنین آدمی میخواهند تربیت کنند. ما باید مواظب باشیم که به چالش نرویم و تقلیلگرایان چالش مهدویت و چالش توجه به حضرت و چالش انتظار هستند و مأموریتهای را کوچک میکنند. بله حتماً باید تهذیب نفس کرد و حتماً باید اهل ذکر بود و حتماً باید اینها لازم هستند و ما اینها را انکار نمیکنیم ولی اقدام برای حضرت را در این حد تقلیل دادن، این هم جز چالشهای ما است. یک موقعی من عرض میکردم و میگفتم که اگر از خوبهای ما بپرسند که چه کاری برای تحقق ظهور حضرت کردید، البته محور ظهور، خود حضرت است و ما در آن فضای بزرگ خیلی کارهای نیستیم و واقعهای که بر محور اضطرار حضرت آخر کار شکل میگیرد و سر به سجده میگذارند و با عاشورا شکل میگیرد، ما در آن گم هستیم. حواس ما باشد برای خود خیلی موقف قائل نشویم ولی در عین حال این تقلیلگرایی که ما باید احساس کنیم که ما باید یک کارهایی کوچک کنیم، این خوب نیست. اگر از ما بپرسند که چه کار کردید، خوبان ما میگویند که ما خود را ساختیم و سعی کردیم که با فرآیندهای مادی قاطی نشویم و دنیا زده نشویم و اهل ذکر بودیم و اهل صلوات بودیم و ختم گرفتیم و دیگران را متذکر شدیم و آنهایی که خیلی بعضیها موفقتر هستند، مثل ده هزار تا ختم صلوات اینها کار خوبی است و ما باید انجام بدهیم ولی اگر به حضرت امام بگویند که شما چه کار کردید، میگوید من موازنهی قدرت در جهان به هم زدم و چند ده هزار انسان به مقام شهادت رسیدند. آدمهایی را تربیت کردم که اگر الان حضرت ظهور کنند، گمان من این است که هیچ دورانی این جور نبوده است، دهها و صدها انسان شهادت طلب داریم که آماده هستند. شهادت یک ایده بود و یک خیال بود و یک واقعیتی شد. نیرو تربیت کردم و شهادت طلب تربیت کردم. آدمهایی تربیت کردم که چهل سال است که روی ویلچر مینشینند و خدا را هم شاکر هستند. امام بزرگوار را خدا رحمت کند که یک پیامی دادند دوم فروردین سال شصت و هشت به مناسبت نیمهی شعبان که منتهی عنوان آن پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی بود. به آنها وعدههایی و گفتگوهایی فوق العادهای دارند. آنجا یکی از مطالبی که میگویند، میگویند این انقلاب ما مقدمهی ظهور انقلاب جهانی حضرت به پرچمداری حضرت بقیه الله است که انشاءالله خدای متعال آن را در عصر ما قرار بدهد. بعد یک نکاتی را تذکر میدهند. یک جایی میفرمایند که در این مسیر گیرم که همهی بسیجیهای دنیای اسلام را به دار بکشند، تمام نوامیس ما را به اسارت ببرند، کأنه میخواهند بگویند که اگر در آن مسیر حرکت میکنیم اشکالی ندارد. این هم یک جور موقف است. بنابراین آنهایی که بحث مأموریت ما انتظار را تقلیل میدهند و عصر ظهور را هم به یک معنا تقلیل میدهند. این تقلیلگرایی که گاهی مأموریت ما را تقلیل میدهند و میگویند که مأموریت ما این است که حاشیه بگیریم و برویم یک جایی منزوی باشیم و دخالت نکنیم و مواظب باشیم که با دنیای مادی قاطی نشویم. یکی از کارهایی که آدم باید بکند، باید احتراز کند از اینکه به دنیا پرستی آغشته شود و حاشیه بگیرد ولی این کافی نیست. حتی درگیری کور هم کافی نیست. یک درگیری همه جانبه در کنار حاشیهگیری و احتراز و تبری و یک ساختن مستمر. در طرح حضرت باشیم و یعنی اینکه این طرح فقط انزوا نیست و فقط درگیری نیست و هم انزوا است و هم درگیری است و تبری و حاشیه گرفتن و درگیری مستمر به اضافهی یک سازندگی مستمر است که همیشه شیعه این کار را در تاریخ میکرده است. امتهای ذیل انبیا این کار را میکردند. این طور نبوده است که منزوی بودند و گوشهگیر بودند، در حال درگیری دائم، در عین اینکه مواظب بودند که استحاله نشوند، درگیر مستمر همه جانبه بودند و میساختند. این ساخت و ساز دائمی در مسیر درگیری. بنابراین تقلیلگرایان که مأموریت ما این جز چالشهای ما است و یک تقلیلگرایانی هم داریم که خود عصر ظهور را تقلیل میدهند. یعنی تلقی آنها این است که امام زمان میآیند یک مدرنیتهی اخلاقی درست میکنند یعنی کار حضرت را تقلیل میدهند و جامعهی آرمانی ما را تقلیل میدهند و ما را کوچک میکنند. نمیگذارند ما رشد کنیم و دنبال یک کار بزرگترین باشیم. اینها چالشهای مهم است و وقتی صحبت از ظهور میکند، میگوید تکنولوژیها هست منتهی دست امام زمان میافتد و اخلاقی میشود. اینکه هر کجا هستند، گفتند امام خود را میبینند، یعنی از طریق همین رسانهها میبینند. یعنی کاری که حضرت میکنند یک عالمی از غیب محقق میشود و یک مناسبات دیگری یکی از چالشهایی هم که پیش روی ما هست که منتظران حضرت باید مواظب باشند و موضع داشته باشند، جریانهای انحرافی است که آنها مدعی هستند، منتهی ایجاد انحراف در مسیر میکنند. یعنی فرض کنید مثلاً آنهایی که ادعای مهدویت میکردند و خود را امام زمان میدانستند و یکی امروز سید حسنی میشود و یکی چپ میشود و یکی راست میشود، ما باید مراقب این انحرافات باشیم. بنابراین چالشهایی که پیش روی منتظران وجود دارد این چالشهای بزرگ هست از کسانی که مقابلهگرا هستند، چه در درون دنیای اسلام و طرح آنها مقابل طرح حضرت است یا بیرون دنیای اسلام که طرح دنیای مدرن است و چه تقلیلگرایان که مأموریت ما را تقلیل میدهند نسبت به حضرت میدهند و حرکت در طرح حضرت یا بالعکس مأموریت در طرح حضرت را تقلیل میدهند. مأموریت انبیا از جمله حضرت که ثمرهی کار همهی انبیا به دست ایشان به نتیجه میرسد، تقلیل میدهند. میگویند کاری با معیشت و زندگی را بسازیم و کاری با علم و دانش ندارند و نمیخواهند که یک علم جدیدی بیاورند. در حالی که میدانید که در روایت هست که دو حرف از علم ظاهر شده است و بیست و پنج حرف آن در عصر ظهور است. اینکه ما خیال کنیم که همین علم هست و حضرت با همینها کار میکنند، این تقلیلگرایی نسبت به جامعهی آرمانی حضرت است. حضرت یک جهان دیگر با یک نقطهی مختصات دیگر میسازند که محور این جهان هم خود حضرت است و خود این کلمهی غیبی وقتی در عالم ظهور پیدا میکند، هم حقیقتی به نام ظهور اتفاق میافتد. کما اینکه عصر ظهور چیزی در عرض خدای متعال که نیست، رحمت اله است که نازل میشود. قدرت الهی است که جاری میشود. بنابراین ما با یک چالشهای این چنینی از جریانهای انحرافی روبهرو هستیم که تا جریانهای تقلیلگرا و تا جریانهایی که مقابله با طرح حضرت میکنند. ما خود را باید برای درگیری و مقابله و مواجهه با همهی اینها آماده کنیم و هر مواجههای هم قواعدی دارد. با هر کدام یک شکلی باید جامعهی منتظران برخورد کنند که به خصوص در دورهی غیبت و عصر آخر الزمان دچار آفت نشویم. خدایا به محمد و آل محمد عیدی ما را تحقق دولت حق و ظهور حضرت هر چه زودتر قرار بده و عیدی ما را رضایت حضرت از ما قرار بده. پیروان و محبین انبیای الهی را پیروان نبی اکرم و مکتب اهل بیت را در عالم به پیروزی قطعی برسان و موانع ظهور حضرت از جمله دشمنان اسلام را ریشهکن بفرما. به ما توفیق پایداری در راه حضرت و عبور از فتنههایی سنگینی که در آخر الزمان از آن گفتگو شده است، عنایت بفرما. شریعتی: صفحهی 117 قرآن کریم قرار امروز مخاطبان سمت خدا است. صفحهی 117 قرآن کریم