برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: امامت
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين رفيعي
تاريخ پخش: 18-01-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام عرض ميکنم خدمت شما خوشحال هستيم در کنار شما هستيم افتخار داريم در خدمت آقاي دکتر رفيعي باشيم به رسم چهارشنبهها سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
دکتر رفيعي: بسم الله الرحمن الرحيم عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان عزيز ان شاء الله روزهاي خوب و با نشاطي را داشته باشند.
شريعتي: پيشاپيش تبريک ميگويم فرا رسيدن ايام نوراني ماه رجب را ان شاء الله از همين حالا مهيا باشيم خيليها از قبل مهيا بودند که از لحظه لحظهي ايام استفاده بکنند در پيامها داشتيم گفته بودند از اعمال ماه رجب براي ما بگوييد ان شاء الله جزء آن دستههايي باشيم که يک وقتي با حاج آقاي حسيني بحث کرديم در مورد نداهاي الهي در قيامت که وقتي ندا دادند أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج 2) ما بتوانيم سرمان را بالا بگيريم از اعمال ماه رجب آقاي دکتر رفيعي براي ما خواهند گفت
دکتر رفيعي: بنده هم پيشاپيش تبريک عرض ميکنم حلول ماه رجب را که شنبه اول ماه و ميلاد امام باقر عليه السلام است قبل از آن که به چند تا از اين اعمال اشاره بکنم اين نکته را بگويم که خداوند تبارک و تعالي گاهي در زمان گاهي در مکان گاهي در اشياء گاهي در افراد برکت قرار داده است يعني يک چيز اندکي را آثار زيادي بر آن مترتب کرده است علامه طباطبائي ميفرمايد برکت يعني کم اما پر اثر غير از زياد است زياد اين طور ممکن است باشد کسي ميلياردر هم باشد ولي برکت در او نباشد چهار قسم را من مثال ميزنم برکت گاهي در زمان است مثل شب قدر يک شب را مساوي کرده با هزار ماه يعني هشتاد و چند سال گاهي در مکان است نماز در مسجد الحرام صد هزار برابر در مدينه ده هزار برابر است زير قبهي اباعبدالله دعا به اجابت ميرسد اين هم ميشود مکان گاهي در اشياء است يک شئي را خدا با برکت قرار داده مثلا پيراهن حضرت يوسف که چشم را شفا ميدهد حجرالاسود به منزلهي دست خداست خود قرآن کريم گاهي هم در افراد است يک فردي با برکت است مثل زهراي مرضيه سلام الله عليها يک بانوي بزرگوار عمر به اين کوتاهي اما مادر يازده امام است اين همه سادات از نسل ايشان هستند و هم چنين افراد ديگر خود حضرت عيسي عليه السلام قرآن ميفرمايد «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا» (مريم/ 31) خدا من را با برکت قرار داد من خدمت بينندگان بي تعارف عرض ميکنم گاهي از اوقات من اين مثال را باز هم گفتم در برنامههاي چند سال قبل باتريهاي وجود انسان ضعيف ميشود نميگويم خاموش ميشود آن باتري ايمان اگر خاموش شود انسان ميشود کافر ولي ضعيف ميشود در خيلي از ما آن نماز صبح نماز ظهر آن ارتباط با خدا و ترک محرمات گاهي ميگويند مدتي است احساس ميکنم به هم ريخته هستم ماشين در خيابان وقتي باتري اش ضعيف ميشود گاهي ميگويند با يک ماشين ديگر بکشيم ببريمش که مثلا بوکسل بکنيم گاهي ميگويند يک باتري بياوريم کنارش گاهي هم ميگويند هولش بدهيم وقتي هول ميدهند اگر شانس آن رانندهي ماشين باشد سرازيري باشد خيلي نياز به هل دادن ندارد يعني بنشيند پشت ماشين در آن سرازيري يک کمي يک دست بزنند روشن ميشود رجب و شعبان و رمضان سه سرازيري است براي آن باتريهايي که ضعيف شده خيلي راحت روشن ميشود خدا يک برکتي در اين سه ماه قرار داده يک نورانيتي در اين سه ماه قرار داده که به سهولت ميشود انسان ره طولاني را در واقع با پيمودن اندکي را برود ره چند ساله را يک شبه برود يکي از اينها ماه رجب است مرحوم آميرزا جواد آقاي ملکي تبريزي کتابي دارند المراقبات ترجمه هم شده بينندگان بخوانند مراقبات هر ماه را نوشته ماه رجب را مفصل نوشته ايشان يک روايتي را آن جا نقل ميکند خيلي روايت عجيبي است از رسول خدا معروف است به روايت ملک داعي که پيغمبر خدا فرمود إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ وَ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي وَ غَافِرُ مَنِ تَغْفَرَنِي الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ (مستدرک الوسائل، ج 7، ص 535) وقتي ماه رجب وارد ميشود فرشتهاي از شب تا به صبح ندا ميدهد خوشا به حال آنهايي که ذکر ميگويند در ماه رجب خوشا به حال آنهايي که اطاعت خدا را بکنند هر کسي بنشيند با من من هم نشين او ميشوم هر کسي من را اطاعت بکند من ميشوم مطيعش خيلي عجيب است هر کسي طلب مغفرت بکند من او را ميبخشم اين ماه ماه من است تو هم که بندهي من هستي رحمت هم که رحمت من است هر کس در اين ماه من را بخواند جوابش را ميدهم هر کس از من تقاضا بکند به او ميبخشم هر کس طلب هدايت بکند آنهايي که يک وقت احساس ميکنند هدايت در زندگي شان کم رنگ است هر کس هدايت بخواهد هدايت ميکنم اين عبارت خيلي عجيب است ميگويد مردم من يک ريسمان يک طناب يک سيم اتصال ويژه و الا سيم اتصال خدا که هميشه است من بين بندگانم و خودم در اين ماه قرار دادم بعد از اين که اين روايت را نقل ميکند خيلي عبارت عجيب است مينويسد «يَا حَسْرَتَى عَلَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ» (زمر/ 56) واي بر آن کساني که کوتاهي بکنند بعد مينويسد اَينَ الشَّاکِرُون اَينَ العُقَلَا کجاييد سپاسگزارها کجاييد تلاش گرها کجاييد عاقلها از اين لطفي که خدا به شما کرده همين طور يکي يکي اين عبارات را به کار ميبرد بعد سلام ميدهد به اين فرشته اَلسَّلامُ عَلَيکَ اَيها المُنَادِي مِنَ اللهاي فرشتهاي که از جانب خدا اين ندا را براي ما آوردي سلام بر تو باد حالا من اشاره ميکنم به بعضي از اعمال ماه رجب تفصيلش در مفاتيح است هدف ما وقتي اين را مطرح ميکنيم اين نيست حالا کسي همهي کارهايش را تعطيل کند از اول ماه رجب اينها را شروع بکند نه وقتي قرار است اسم انسان در مجموعهاي ثبت شود ممکن است بيست درصد ده درصد هر چقدر بتوانيم من ميخواهم ببينم اين بيننده خود بنده چقدر ميتوانم در اين ماه رجب خودم را در اين سلک و دايره قرار بدهم نکتهي دوم اين که توقعمان را از اول بالا نبريم بگوييم باشد اينها را انجام ميدهيم تا آخر ماه رجب حتما مريض ما از جا بايد بلند شود دختر ما بايد شوهر بکند نه اين طوري معامله مان نميشود شما از اول براي خدا خط و نشان نکشيد شما گفتيد که خدا گفته جواب ميدهم جواب ميدهم الزاما معني اش اين نيست که حتما عين خواستهي شما تحقق پيدا بکند نه بي هيچ توقعي فقط براي آن ارتباط با خدا براي آن رشد و تعالي که ان شاء الله اين سرازيري اول و دوم و سوم بعد هم کسي نگويد شما گفتيد سه سرازيري حالا اولي اش رد شود ما در دومي ميرويم نه معلوم نيست امر کفاف بدهد انسان بتواند شعبان رمضان را درک بکند لذا از همان آغاز و روز اول عزيزان وارد شوند من اعمال سختش را هم نميگويم آسانها را عرض ميکنم امام سجاد عليه السلام در تمام اين ماه در تمام سجدههاي اين ماه يعني سجدههاي نماز يا سجدههاي مستحبي اين دعا را ميخواندند عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْيحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ خدايا گناه بنده بزرگ است اما عفو تو هم عفو بلند و نيکويي است همان رکعتهاي آخر نماز ولو شده روزي يک بار دعايي که امام سجاد در همهي سجدههاي ماه رجب ميخواندند اين را بخوانند دوم ده هزار سورهي توحيد هزار و صد يعني هر سه نقل شده هر چقدر توانش را داريد شايد هم اين به ترتيب حال افراد است من يک سال يادم است مکه بودم ده هزار تا را خواندم فرصت داشتم در همين مسير هتل و مسجد الحرام و وقت نماز شمردم ديدم شايد بيشتر هم شد چون فرصت بود وقتي هم نميگيرد شما صد توحيد را بخواهيد بخوانيد که سه توحيد معادل يک ختم قرآن است شايد در همين برنامه عرض کرديم وقتي جنازهي معاذ را در قبر گذاشتند پيغمبر فرمودند فرشتههاي زيادي در تشييع جنازهي او شرکت کردند شايد هفتاد هزار فرشته از جبرئيل سوال کرد پيغمبر خدا چرا اين همه فرشته در تشييع جنازه حضور دارند جبرئيل عرض کرد چون معاذ زياد سورهي توحيد ميخواند هزار مرتبه يا بيشتر اينها براي طول ماه است لا اله الا الله گفتن استغفار البته هزار و بيشتر هم نقل شده استغفار در اين ماه اينها چيزهاي سادهاي است راننده پشت ماشين خانم در آشپزخاه در صف نانوايي در مسير حتي انسان نشسته برنامهاي را ميبيند ميخواهد فيلم را ببيند يا سخنراني را گوش بدهد ميتواند با خودش اين اذکار را بگويد توجه به معاني هم داشته باشد آن توجه خيلي مهم است نکتهي بعدي در اين ماه در سرتاسر اين ماه هر شبي دو رکعت نماز دارد شبها که اين دو رکعت نماز که بعد از نماز مغرب خوانده ميشود هر شب در واقع دو رکعت ميشود مجموعا سي رکعت از شب اول هر رکعتي حمد سه مرتبه کافرون يک مرتبه توحيد ساده است وقتي نميگيرد در هر رکعتي حمد هم خوانده ميشود ثواب عجيبي است شصت حج شصت عمره بعضيها ميگويند حج با اين مکافات و زحمت ما يک کلمه جواب داديم خود خدا يک شب را در قرآن برابر هزار ماه قرار داده «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/ 3) در بني اسرائيل افرادي بودند هشتاد و چند سال عبادت کردند يا جهاد کردند مسلمانها وقتي اين را از پيغمبر شنيدند گفتند نميشود يک چنين عمري هم ما داشته باشيم هشتاد سال عبادت کنيم جهاد کنيم اين آيه نازل شد شما شب قدر را درک بکنيد از هزار ماه که در عبادت و جهاد باشيد بالاتر است يک نمازي هم شب اول ماه دارد يعني جمعه شب که اگر ماه رويت شود و شب اول ماه باشد اين نماز را هم من تاکيد دارم چون در روايات دارد اگر کسي اين نماز را بخواند پيغمبر وقتي اين روايت را خواند نوشتند آستينش را بالا زد دستش را آورد بالا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَ تَدْرُونَ مَا ثَوَابُهُ قَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ فَإِنَّ الرُّوحَ الْأَمِينَ عَلَّمَنِي ذَلِكَ وَ حَسَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ ذِرَاعَيْهِ وَ قَالَ حُفِظَ وَ اللَّهِ فِي نَفْسِهِ وَ أَهْلِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ و أُجِيرَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ جَازَ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ مِنْ غَيْرِ حِسَابٍ (بحارالانوار، ج 98، ص 379) فرمود جبرئيل اين نماز را به من ياد داده و فرموده اگر کسي اين نماز را شب اول ماه رجب بخواند اولادش مالش خانواده اش و خودش حفظ ميشوند يعني خطرات غير مترقبه او را تهديد نميکند نه اين که بگوييم از فردا همهي بيمارستانها تعطيل نميشود يعني حتي ممکن است بعضي خطرات جسمي نباشد خطرات فکري انحرافات فکري باشد اين نماز يک امنيتي را ايجاد ميکند جالب اين است فرمود اگر کسي اين نماز شب اول رجب را بخواند از عذاب قبر در امان ميخواند خيلي ساده است مقدارش زياد است اما ساده است اين نماز ده دو رکعت است بعد از نماز مغرب مثل نماز صبح است حمد و توحيد است يعني شما ميتوانيد نشسته را هم بخوانيد نمازهاي مستحبي را نشسته هم ميشود خواند شرط قيام ندارد حتي در مسير هم ميتواند بخواند ده تا دو رکعت بعد از نماز مغرب که اين در مفاتيح هم آمده احياء شب اول ماه هم خيلي توصيه شده اگر کساني توفيق داشته باشند به هر حال از آن چهار شب ويژهاي است که در سال ذکر شده دعاي يا من ارجوه که تاکيد شده خوانده شود و نکتهي بسيار مهم که در اين ماه ان شاء الله خداوند به ما و شما توفيق بدهد از نزديک نشد از راه دور بکنيم زيارت اباعبدالله عليه السلام است اول ماه برويم بامي بلندي جايي که زير آسمان باشد کار سختي هم نيست رو به قبله سه مرتبه صلي الله عليک يا اباعبدالله صلي الله عليک يا اباعبدالله صلي الله عليک يا اباعبدالله امروز خود افرادي که ترويج کردند در دنيا بي ديني و ابتذال را تبديل کردند زدن را به يک وسيلهي متاسفانه خيلي از تجارتها و فسادها خود آن کساني که اين بنيان را از هم پاشيدند با فيلمها با تلاششان خود آنها امروز به اين نتيجه رسيدند که کار اشتباه بوده نياز بشر نياز به معنويت است لذا ميبينيد روي آوردند به معنويت به مراکز زيارتي و عبادتي حتي عرفانهاي حلقه درست است آن چيزي که آنها ميگويند عرفان حقيقي نيست و دارند باز مسير را اشتباه ميروند ولي اين دستاويز است يعني نياز به معنويت نياز است بالاخره بشر خسته ميشود يک جايي ميبرد شما صد فيلم هم ديدي هزار دروغ گفتي صد ارتباط داشتي پنج هزار ليتر مشروب هم خوردي آخرش چه؟ طرف ميبرد لذا خوب است از همان اول ورود به اين عرصه پيدا نکند چرا؟ چون تمام آن معنويتي که شما خرج صاف کردن اين تخريب شود روايت داريم کسي شراب بخورد تا چهل روز نمازش قبول نيست نه اين که کسي که شراب خورده بگويد تا چهل روز نماز نميخوانيم نه مثل بيماري که لاغر شده گوشت که ميخورد بايد لاغري جبران شود خلا را پر بکند در صورتي که سالم بود اين به درد توانش ميخورد اين نماز چهل روزه بايد صرف اين شود که بايد شراب خواري را درست بکند و الا نميگويد نخوان اين نکتهي بزرگي است که ما روي به معنويت بياوريم در طول سال ممکن است انسان به خاطر روزمرگي و کار و تلاش خيلي چيزها را موفق نشود تقاضاي من اين است که با حلول ماه رجب اين موارد را رعايت بکنند دائم با وضو باشند اين جزء آداب ماه رجب نيست هميشه سفارش شده سعي کنيم تمرين زبان بکنيم اعتکاف وارد است روزه وارد است سعي کنيم يک سري از عادات غلطمان را بگوييم خدايا از اول ماه رجب ميخواهيم بگذاريم کنار انصافا اگر کسي در اين سه ماه بتواند خودش را کنترل بکند بارش را بسته خدا رحمت کند مراجعي بود در جواني خدمت ايشان رسيدم در آستانهي نود سالگي بود گريه ميکرد ميگفت يک روز نميتوانم بگيرم حتي شبهاي قدر را بيست و يکم ماه رمضان را ولي در جواني سه ماه رجب شعبان رمضان را روزه ميگرفتم روزي خواهد رسيد که نخواهيم توانست روزه بگيريم ان شاء الله دوستان اهميت بدهند به روزهي اين ماه و اعمال اين ماه.
شريعتي: امروز وارد چه بحثي ميشويد؟
دکتر رفيعي: ما در بحث امامت قدري بحث مقدماتي مان طول کشيد چون در جلسات آينده در مورد مهدويت ميخواهيم صحبت بکنيم بحثهاي مختلف امامت را گفتيم من امروز وظايف مردم در مقابل امام را ميگويم هميشه در جامعه يک امام است بقيه ماموم هستند يک امام است بقيه امت هستند اين اعتقاد ماست ممکن است دو امام هم زمان در جامعه باشند امام حسن و امام حسين هر دو امام بودند ولي امام حسن امام بود امام حسين پيروي ميکرد حضرت علي بود امام حسين امام حسن بود امام حضرت علي بود همواره در جامعه امام است که اَلْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لاَ يُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لاَ يُعَادِلُهُ (کافي، ج 1، ص 201) کسي با او قابل مقايسه نيست بقيه ميشوند ماموم اين مردم در مقابل اين امام چه وظايفي دارند؟ من اگر برسم فهرست وار هشت وظيفه را نوشتم از اين که عدد هشت را گفتيم بايد هشت تا را طبيعتا ولو فهرست وار هم که شده بگوييم وظيفهي اول معرفت است زياد هم شنيديم معرفت غير از علم است ميگويند هر چيزي را با نقطهي مقابلش بشناسيد نقطهي مقابل علم جهل است من جناب عالي را نميشناسم جاهل هستم ميشناسم عالم هستم اين ميشود علم و جهل شما الآن نميدانيد مثلا فرض کنيد که همسايهي ما در کنار منزل ما کيست ميشويد جاهل يک وقتي ميشناسيد ميشويد عالم پس علم در مقابل جهل است علم را در فارسي معنا ميکنيم دانش ما نميگوييم علم به امام دانش به امام نه معرفت به امام معرفت را معنا ميکنيم شناخت در مقابل معرفت انکار است يعني انسان يا منکر است يا معرفت دارد و عارف است معرفت از علم اخص است يعني بالاتر از علم است بنده الآن به اين آب علم دارم شما هم داريد نگاه ميکنيم اين علم است علم يعني صورت يک چيزي در ذهن ما بيايد الآن صورت اين در ذهن من و شما آمده اما اين آب شور است يا شيرين گرم است يا سرد ترکيباتش چيست اگر تدبر و تامل و آزمايش بکنيم و دانستيم چطور است اين ميشود معرفت در مورد خدا داريم عرفتُ الله شناخت خدا صرف علم به خدا نيست حالا در مورد امام هم داريم مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً (اصول کافي، ج 1، ص 131) لم يعلم نداريم خيليها ممکن است علم پيدا بکنند بدانند به ايشان ميگويند امام اما معرفت که در روايات داريم که يکي از نشانههاي مومن است که اين روايت در نهج البلاغه است اگر کسي سه معرفت داشته باشد در رخت خوابش هم بميرد شهيد از دنيا ميرود مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، مَاتَ شَهِيداً (نهج البلاغه، خطبه 190) هر کسي بميرد در رخت خوابش و خدا و پيغمبر و اهل بيت را بشناسد شهيد از دنيا ميرود ساده تر بگوييم وظيفهي ما معرفت در مقابل اهل بيت است يعني چه؟ شما يک مقصدي داريد مثلا ميخواهيد از تهران برويد قم يا کاشان مقصد شما آن جاست اما در جاده صدها علامت داريد به شما ميگويد پنجاه کيلومتر اين علامت و نشانهها راه رسيدن به آن مقصد است ائمه علامات و نشانههايي هستند که موجب معرفت به خدا ميشوند پس معرفت امام معرفت خدا را موجب ميشود بِنَا عُرِفَ الله (بحارالانوار، ج 46، ص 202) در زيارت نامه شان هم ميخوانيم نَحنُ اَدِلَّاءِ عَلَي الله ما دليل و علامت به سوي خدا هستيم دقيقا مثل همين مثالي که زدم که اين نشانههاي در جاده ما را به آن مقصد به آن شهر ميرساند راه را براي ما هموار ميکند اين يک وظيفه است اين معرفت معرفت سطحي عميق دارد کسي ممکن است اجمالا بداند امام علم دارد يک کسي تفصيلا بداند امام علم غيب دارد منظور از اين معرفت شناسنامهي امام نيست جايگاه و موقعيت امام است لذا از امام معصوم سوال کردند که در روايت هم داريم که کسي بيايد زيارت ما عارفا بحقه يعني چه؟ فرمود يعني امامت ما را قبول داشته باشد وقتي امامت را قبول دارد يعني جايگاه امام را ميشناسد لذا اين معرفت را کسي فکر نکند منظورم پنجاه تا کتاب خواندن است نه ممکن است يک آدم بي سواد سطحي آن چنان معرفت امام در وجودش موج ميزند که وقتي ميآيد ميايستد جلوي حرم امام رضا کانه پاسخ امام رضا را ميشنود أَشْهَدُ أَنَّکَ تَشْهَدُ مَقَامِي وَ تَسْمَعُ کَلَامِي وظيفهي دوم وظيفهي اطاعت و بندگي است ما در قرآن کريم سه نوع اطاعت داريم اطيعوا الله خداست که دارد ميگويد اطيعوا الرسول سوم اولي الامر اگر صريح قرآن نبود ممکن بود بگويند از خودتان در آورديد منتها اطاعت خدا اصل است اطاعت پيغمبر و اهل بيت در مسير اطاعت خداست لذا خود خدا در قرآن به صراحت ميفرمايد که «مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ» (نساء/ 80) هر کس از پيغمبر اطاعت بکند مثل اين ميماند که از خدا اطاعت کرده رسول خدا فرمود مَنْ أَطَاعَ عَلِيًّا فَقَدْ أَطَاعَنِي ، مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ، هر کس از علي اطاعت کند مثل اين که از من اطاعت کرده هر کس از من اطاعت کند مثل اين که جناب عالي مثلا به نيروهايتان يک مسئولي ميگوييد حرف فرزند من حرف من است تکريم او تکريم من است اين نکتهي دومي است که بايد به آن دقت شود همين جا من اين توضيح را عرض ميکنم که معرفت امام که قبلا عرض کرديم و اطاعت امام ما را به بندگي خدا ميکشد بِنَاعُبِدَ الله (بحارالانوار، ج 46، ص 202) اين يعني چه؟ به وسيلهي ما خدا را عبادت بکنيد بندگي بکنيد ممکن است کسي بگويد يعني چه ما اگر امام رضا را قبول نداشته باشيم بندگي نميتوانيم بکنيم؟ نماز نميتوانيم بخوانيم؟ چرا اما اگر امام راهنما شد در عبادت به خطا نميرود بندهي خدا انار ميدزديد نان ميدزديد صدقه ميداد فکر ميکرد عبادت ميکند امام صادق فرمود اين کار اشتباه است چون خدا ميگويد «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّـهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» (مائده/ 27) مال سرقتي که قابل انفاق نيست امام هشتم ذي الحجه از مکه ميآيد بيرون آن کسي که امام شناس است ميگويد وقتي امام ميگويد بياييد براي حج نبايد بايستد نگويد ايام حج است نه امام تشخيص داد اين مسير بايد به سمت کربلا برود من مثال زياد دارم فرصت نيست ولي سپاه عمر سعد هم نماز ميخواندند بني اميه روزه گرفتند روز عاشورا به شکرانهي قصد بر حضرت حسين اين عبادت را عبادت نميدانيم اين که روايت داريم کسي عبادت بکند بين رکن و مقام بدون امام معنايش همين است عبادت بي روح و خشک است آن عبادتي که امام راهنمايش باشد غلو ندارد رهبانيت ندارد امام حضرت علي ديدن دو برادر رفتند در نهج البلاغه است يکي روي به رفاه آورده بود يکي رفته بود در غار مشغول عبادت و ترک دنيا به هر دو تذکر داد به او فرمود اين خانهي بزرگ را مهماني بکن کار خير انجام بده به او فرمود دشمن خودت نباش از اين حالت رهبانيت بيا بيرون انحرافاتي که در فرقههاي غير معتقد به امام در طول تاريخ پيش آمده يا دچار غلو شدند مثل غاليان کساني که امام را خدا خواندند يا دچار انحراف شدند مثل خوارج مگر آن شخصي که آقاي مطهري را به شهادت رساند من خودم مصاحبه اش را گوش کردم گفت ما از آيات قرآن به اين نتيجه رسيديم که بايد آقاي مطهري را کشت وقتي فهم قرآن منهاي امام شد بندگي منهاي امام شد اين هم از آن در ميآيد پس دومين وظيفه در مقابل امام اطاعت است وظيفهي سوم تسليم است تسليم از اطاعت بالاتر است يک آيه در قرآن است سورهي نساء آيهي 65 در مورد پيغمبر ميفرمايد پيغمبر اينهايي که ميآيند پيش تو هر حرفي تو ميزني قضاوتي ميکني نظري ميدهي بايد بپذيرند تسليم هم باشند دو بحث است شما الآن ميرويد دادگاه قاضي حکم ميکند عليه شما ميپذيريد اما تسليم نيستيد ميآييد بيرون ميگوييد باشد به ما که ظلم شد ولي ما انجام ميدهيم ديگر مجبور هستيم تسليم معنايش اين است حنظله شب عروسي اش است فردا خواستند بيايد احد با دل و جان ميپذيرد «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» (احزاب/ 6) تسليم معنايش اين است که امام وقتي فرياد ميزند در صحراي کربلا هل من ناصر زن داري بچه داري خانواده داري بيايي کنار امام و آنها را کنار بگذاري قرآن در سورهي نساء ميفرمايد پيغمبر وقتي تو قضاوتي ميکني «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (نساء/ 65) اين وظيفهي تسليم است که در زيارت هم ميگوييم ما تسليم امر شما هستيم تسليم از اطاعت بالاتر است چون هر مطيعي تسليم هم نيست ما داشتيم مواردي که اطاعت قهري ميشود آن چه که امام ميدهد انجام ميدهم ولي خب يک وقتي يکي از همينها آمده بود خدمت امام صادق يک سوالي کرد در مورد ديه و حدود و اينها امام يک جملهاي فرمودند در مورد ديهي زن و حدود زن گفت ما اين را شنيديم از شما گوش هم داديم ولي پيش خودمان قابل هضم نبود آقا برايشان توضيح داد منظور اين است که اين همان است عبدالله بن ابي يعفور به امام صادق عرض کرد اگر ميوهاي را شما نصف بکنيد بگوييد نصفش حلال است نصفش حرام من ميپذيرم وظيفهي چهارم شکر نعمت امام است مجموعهي بحثي که من ميگويم ارتباطي با امام حاضر و غايب ندارد چه امام در بين مردم باشد مثل امام صادق اين معرفت و اطاعت و تسليم و شکر نعمت لازم است چه در بين مردم علي الظاهر نباشد و غايب باشد امام واسطهي فيض است امام حجت خداست لطف کرده خدا قاعدهي لطف اين را ميگويد خداوند خودش که نميتواند مستقيم بين مردم بيايد جسم نيست «فَبَعَثَ اللَّـهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ» (بقره/ 213) پيغمبراني را فرستاد تا يک سقفي بعد فرمود اين پيغمبر خاتم النبيين است بعد امام بعد دوران غيبت مراجعه به علما بالاخره مردم را بدون حجت نگذاشت شما در اين شهر تعطيلي ميشود مثلا ميآييد يک سري مراکزي ميآييد مثلا داروخانه باز است پزشک حضور دارد اين لطفي است که نسبت به مردم است بايد تشکر کرد اين که در طول تاريخ همواره افرادي هستند که راحت ميتوانند حرف خدا را به مردم منتقل بکنند دستشان را بگيرند اين شکر دارد.
شريعتي: خيلي ممنون براي آگاهي و اطلاع از مباحث جلسات گذشته و مباحث امام شناسي شما ميتوانيد به سايت ما مراجعه بکنيد از بخشهاي ديگر سايت هم بازديد بکنيد و اگر نکته و نظري داريد به ما منتقل بکنيد امروز آيات ابتدايي سورهي مبارکهي انفال را تلاوت ميکنيم صفحهي 177
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سورة الأنفال
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّـهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ?1? إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ?2? الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ?3? أُولَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ?4? كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ ?5? يُجَادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ مَا تَبَيَّنَ كَأَنَّمَا يُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ يَنظُرُونَ ?6? وَإِذْ يَعِدُكُمُ اللَّـهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّهَا لَكُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذَاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَيُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَيَقْطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ ?7? لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ?8?
ترجمه:
بسم الله الرحمن الرحيم
از تو درباره انفال] يعني غنايم جنگي و هر گونه مالي که مالک معيني ندارد [مي پرسند، [که مالک آنها کيست و چگونه بايد تقسيم شود؟] بگو: [مالکيّتِ حقيقيِ] انفال ويژه خدا وپيامبر است، پس اگر مؤمن هستيد [نسبت به انفال] از خدا پروا کنيد و [اختلاف و نزاع] بين خود را اصلاح نماييد، و از خدا و پيامبرش اطاعت کنيد. (?) مؤمنان، فقط کساني هستند که چون ياد خدا شود، دل هايشان ترسان ميشود، وهنگامي که آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان ميافزايد، و بر پروردگارشان توکل ميکنند. (?) هم آنان که نماز را برپا ميدارند و ازآنچه به آنان روزي داده ايم، انفاق ميکنند. (?) مؤمنان واقعي و حقيقي فقط آنانند، براي ايشان نزد پروردگارشان درجاتي بالا و آمرزش و رزق نيکو و فراواني است. (?) همان گونه که پروردگارت تو را به درستي و راستي از خانه ات [به سوي جنگ بدر] بيرون آورد و گروهي ازمؤمنان [از رفتن به جنگ] ناخشنود بودند [همان گونه گروهي از آنان از کيفيتِ تقسيمِ غنايم جنگي ناخشنودند.] (?) پس از آنکه حق [بودنِ انگيزههاي رفتنت به جنگ بدر] روشن شد با تو در اين حقّ [روشن و آشکار] مجادله و ستيزه ميکنند [تا رأي خود را در ترک جنگ به عنوان اينکه جنگي نابرابر است، تحميل کنند؛ چنان از شرکت در جنگ ترسيده بودند] که گويا به سوي مرگ رانده ميشوند و آن را با چشم خود ميبينند!! (?) و [ياد کنيد] هنگامي را که خدا پيروزي بر يکي ازدو گروه [سپاه دشمن يا کاروان تجارتي قريش] را به شما وعده داد، و شما دوست داشتيد بر کاروان تجارتي قريش دست يابيد، ولي خدا ميخواست پيروزي در ميدان جنگ را با فرمان نافذي [که داير بر پيروزي مؤمنان و شکست دشمنان جاري ساخته بود] تحقّق دهد و ريشه کافران را قطع کند. (?) تا حق را ثابت [و پابرجا و استوار نمايد] وباطل را نابود سازد، هر چند مجرمان خوش نداشته باشند. (?)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشارهي قرآني را بشنويم و بعد ادامهي وظايف ما در مقابل امام.
دکتر رفيعي: زيارت رجبيهي امام رضا هم مستحب است آيات آغازين سورهي انفال خيلي مهم است آيهي دو و سه اهميتش در اين است که دو بار کلمهي المومنون اين جا تکرار شده يک بار اول يک بار آخر با انما هم آمده «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّـهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ، الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ، أُولَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَّهُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ» مردم مومن واقعي کسي است که بعد دوباره آخرش «أُولَـئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» دوبار است لذا بزرگان خيلي به اين آيات اهتمام ورزيدند عزيزان بيننده قرآن را باز بکنند اول سورهي انعام با دو بار تاکيد ميفرمايد که مومن واقعي کسي است که پنج ويژگي دارد وقتي ياد خدا برده ميشود دلش ميلرزد يعني تا صداي الله اکبر اذان بلند ميشود آشپزخانه را ترک ميکند کار را ترک ميکند ماشين را پارک ميکند از نام خدا اثر ميپذيرد جالب است نگفته چه کسي هم بگويد گفته کسي نام خدا را بگويد يک داستاني در تاريخ دارد مفصل است منتها من اشاره ميکنم يک کسي يک وقتي وارد صحنهي گناهي شد به طرف يک نامحرمي آن خانم داد زد الله الله اين خودش را کشيد کنار اين معنايش همين است کسي که در مقابل نام خدا بي تفاوت نيست دوم اين است که وقتي قرآن خوانده ميشود ايمانشان افزايش پيدا ميکند گوش ميدهند تامل ميکنند و به ايمانشان برخلاف آن که کافر است وقتي قرآن خوانده ميشود خسارت بر او افزوده ميشود درست مثل درخت سر زندهاي که هر چه آب به آن ميدهي رشد ميکند سوم توکلشان بر خداست چهارم اينها اهل نماز هستند پنجم هر چه خدا به آنها داده انفاق ميکنند پول داده انفاق ميکنند آبرو داده انفاق ميکنند بيان داده بيان انفاق ميکنند علامه طباطبائي ذيل اين آيه ميفرمايد آن چيزي که به ذهنم است خيلي قبل ديدم در الميزان ميفرمايد اين آيه ميفرمايد مومن دو دسته صفات بايد داشته باشد صفات جوانحي و جوارحي يعني دروني و بيروني قلبي و عضوي دل و اعضا آن چيزي که مال دل است سه تا بود نام خدا برده ميشود دل بلرزد قرآن خوانده ميشود ايمانش افزايش پيدا بکند توکلش هم به خدا باشد ترس و خوف چنين ميشود و شايد چنين شود نه اميدوار باشد آن دو که مال اعضاست اقامهي نماز و انفاق است آخرش ميفرمايد اينها مومن واقعي هستند. از اين آيه عبور ميکنم و الا خيلي آيهي مهمي است چهار وظيفهاي که عرض کرديم معرفت اطاعت تسليم و شکر نعمت امام است پنجم دوستي با امام و دشمني با دشمنان امام است يا دوستي با دوستان امام است اين است که امام را دوست داشته باشيم دوستانش را دوست داشته باشيم دشمنانش را دشمن بدانيم همان تولي و تبري سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ (زيارت عاشورا) نه سلم لکم بلکه لمن سالمکم ما مقداد را هم دوست داريم چون حضرت علي را دوست داشت ما سلمان را دوست داريم چون محب پيغمبر بود مثلا سادات را دوست داريم چون منصوب به اهل بيت هستند لذا در روايت داريم ميخواهي ببيني خوب آدمي هستي يا نه ببين چه کساني را دوست داري اگر از خوبها خوشت ميآيد از بدها بدت ميآيد آدم خوبي هستي يا نه اگر شنيدي يک جايي کار خوبي شده خوشحال هستي يک جا کار بدي شده ناراحت شدي گفتند يک جا شراب خواري است ناراحت شدي يک جا اعتکاف است خوشحال شدي معلوم است آدم خوبي هستي خود آدم ممکن است هم در اين دايره نقطهي مثبتي نداشته باشد ششم ياري کردن امام است گاهي ياري کردن امام با جان است مثل مالک اشتر گاهي با مال است مثل حضرت خديجهي کبري گاهي با آبروست حضرت زهرا در دفاع از حضرت علي اين کار را کرد در واقع ايثار جان مال آبرو گاهي کمک و نصرت اهل بيت معنوي است شما يک کتابي در مورد اهل بيت نشر ميدهيد يک قلمي ميزنيد شعري ميگوييد مطلبي مينويسيد سخنراني ميکنيد يا غدير ميشود مبعث ميشود رجب ميشود جشني ميشود شيريني ميدهيد اسم بچه تان را نام اهل بيت ميگذاريد اينها ميشود ياري اهل بيت هفتم احياء امر اهل بيت است که فرمودند رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْيا أمْرَنا (ميزان الحکمه، ج 8، ح 13797) زنده نگه داشتن نميگذاريد اين نام فراموش شود به هر شکلي که است هر طوري که از شما ميآيد در واقع امر امامتشان را زنده بکنيد فرمانشان را شعائرشان را زنده بکنيد فضائلشان را مطرح بکنيد هشتمين وظيفه که در همهي روايات معصومين تقريبا آمده انتظار فرج است ما در مقابل امام اين هشت وظيفه را به عنوان ماموم و امت داريم البته طبيعتا امام هم در مقابل اين وظايف مردم اموري را انجام ميدهند که همان طور که قبلا هم اين را اشاره کرديم هدايت مردم مهم ترين است جلوگيري از گمراهي و انحراف و واسطه شدن براي اجابت دعاي مردم واسطهي فيض الهي بودن و مواردي که در روايات ما ذکر شده اينها مجموعهي وظايفي است که در بحث امت و امام ما تا اين جا گفتيم ان شاء الله از هفتهي آينده بحث مهدويت را ميپردازيم چون بحث امامت قبلا هم اشاره کرديم سه شاخه مطرح دارد امامت عام امامت خاص بحث مهدويت يعني امام غايب امامت عام را پرداختيم امامت خاص را هم پرداختيم ديگر اگر اجازه بفرمايند بينندگان از برنامههاي هفتهي بعد وارد بحث مهدويت شويم چون بحث مهمي است يک بخش مهمي از دوران امامت دوران غيبت است به اين بحث پرداخته شود بعد اگر فرصتي بکنيم بحث نقش علما در زمان غيبت را هم که بحث همان ولايت فقيه است را خواهيم پرداخت اينها مجموعهي مباحثي بود که در وسع ما بود ما هم تا ماه رمضان وعده داديم اين برنامه را ادامه بدهيم ان شاء الله بعدا دوستان ديگر بحث را ادامه بدهند.
شريعتي: ان شاء الله در ايام ماه رجب شعبان و رمضان از حضور آقاي رفيعي استفاده خواهيم کرد با توجه به اين که در آستانهي ماه رجب هستيم حسن ختام برنامهي ما هم باز هم توصيههاي شما باشد براي درک فضائل روزهاي رجب.
دکتر رفيعي: بله اين ماه فرصت خوبي است براي سازندگي و خود سازي عزيزان خودشان را مقيد بکنند يک برنامه براي خودشان بريزند بسياري از ما مشکل وقت نداريم وقت زياد داريم مشکل بي برنامگي داريم اين است که گاهي عزيزان نذر ميکردند روزي صد آيه بخوانند و اگر نخوانند اين قدر صدقه بدهند يا اين قدر روزه بگيرند اين خودش تقيد ميآورد تقيد به برنامه خيلي مهم است اين خوب نيست که انسان صبح از خواب بلند شود بگويد هر طوري که گذشت امروز نه يک برنامه ريزي خوبي براي خودمان داشته باشيم کارها هم کارهاي سخت و مشکلي نيست مثل اذکاري که گفتيم در مسير در آشپزخانه خانه پشت ماشين هم ميشود انجام داد نمازهاي مستحبي را در هر حالي ميشود خواند عمده آن مراقبت و توجه است که انسان سعي بکند احساس بکند رفتارش تغيير کرده يک اتفاقي افتاده حول حالنا الي احسن الحال شود چطور شما نوروز به هر خانهاي ميرويد ميفهميد اين خانه تغيير کرده ولو با يک جارو کردن يک گل يک سفره يک ماهي اين تغيير در ما ايجاد شود. ماه رجب مبعث پيغمبر گرامي اسلام و آغاز نزول قرآن است و سورهي مبارکهي علق است. خدايا به آبروي پيغمبر رحمت و مهرباني اسلام را در سراسر جهان سربلند بگردان. عدهاي از مسلمانها در کشورها امروز تحت ظلم و ستم هستند مظلومانه حقوقشان ضايع ميشود ملت مظلوم يمن ملت مظلوم بحرين سوريه عراق آذربايجان خيلي کشورها که فرصت نباشد نام ببرم يک دعاي کلي ميکنم خدايا همهي مظلومان عالم را از ستم گران رهايي عنايت بفرما.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون التماس دعا خدانگهدار