موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بينندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 93/11/01
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
روزي گره از زلف تو وا خواهد شد * * * راز شب تار بر ملا خواهد شد
تو آيه‌ي وحدتي که با آمدنت * * * هر قطب نما قبله نما خواهد شد.
شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد باغ ايمان تان آباد باشد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين من هم خدمت شما و همه‌ي دوستان خوب اين برنامه و همه‌ي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم و فرا رسيدن ماه بهمن را تبريک مي‌گوييم. ماه بهمن يادآور پيروزي‌ها نشاط اين ملت و به تعبير امام بزرگوار ما انفجار نور و پيروزي الله اکبر بر تمام قدرت‌ها و سلاح‌هاي ديگري بود که در مقابل الله اکبر مردم مطرح بود و تقاضا مي‌کنم به عنوان عرض تبريک به ساحت مقدس امام زمان سلام الله عليه دعاي سلامت حضرت را با هم تلاوت بکنيم اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندکيک نکته را قبل از هديه‌ي صلوات اگر اجازه بدهيد بگويم اين روزها و هفته‌ها و ماه‌ها گل نقل مجالس بحث تحريم‌ها است اين برنامه نمي‌خواهد به اين مسائل بپردازد ولي من مي‌خواهم از نگاه ديني و قرآني بگويم. يک تحريم دنيايي داريم يک تحريم آسماني داريم چرا ما اين قدر به تحريم‌هايي که آمريکا نسبت به ما وضع کرده اروپا وضع کرده و ظالمانه هم وضع کرده خدا ان شاء الله ريشه‌ي ظلم و ظالمين را بکند و ان شاء الله ما بر همه‌ي تحريم‌ها فائق خواهيم آمد هم چنان که طي 35 سال نظام مقدس جمهوري اسلامي از روز اولي که ما را تحريم کردند براي ما خير بوده که شر نبوده اما چرا بعضي از ما فکر نمي‌کنيم اگر خدا ما را تحريم بکند هيچ کاري نمي‌توانيم بکنيم.
شريعتي: تحريم خدا يعني چه؟
حاج آقا ماندگاري: وَضاقَتِ الاَْرْضُ وَمَنَعَتِ السَّماَّءُ بالاترين تحريم الهي اين است که امام ما را به ما نمي‌دهد. خدا ما را تحريم کرده خدا بشريت را تحريم کرده چرا به اين فکر نمي‌کنيم؟ چرا فکر نمي‌کنيم اگر ظلم کنيم به يکديگر خدا ما را تحريم برکتي مي‌کند؟ ما را تحريم رحمت مي‌کند. ما را تحريم امام مان کرده. درست است امام مثل خورشيد پشت ابر دارد برکاتش به ما مي‌رسد ولي اگر بيايد يک چيز ديگري مي‌شود. چرا فکر نمي‌کنيم ما تحريم برکت شديم در زندگي هايمان در ارتباط هايمان در حرف‌ها در کاسبي‌ها در سياست اقتصاد مديريتمان نمي‌خواهيم به اين تحريم‌ها فکر کنيد؟ آقايان براي اين که تحريم‌هاي اروپا و آمريکا کم شود مذاکره مي‌کنند بياييم کمي هم با خدا مذاکره کنيم. آقايان به دنيا قول مي‌دهند غني سازي اورانيوم را محدود کنند چه کارها مي‌کنند که من خيلي در آن وادي‌ها وارد نمي‌شوم براي اين که تحريم‌هاي خدا برداشته شود بياييم امر به معروف و نهي از منکر را زنده کنيم رسيدگي به فقرا و ايتام و محرومين را زنده تر کنيم نمي‌گويم نيست زنده تر کنيم بياييم انصاف را در جامعه زنده تر کنيم يک کم مساجد را آبادتر کنيم. بياييم يک کم مهرباني را بيشتر کنيم بياييم دروغ نگوييم دروغ برکت را مي‌برد بياييم ظلم به يکديگر نکنيم بياييم بي انصافي نکنيم. نزول نخوريم رشوه نگيريم حق حساب نگيريم چه مسئولين چه مردم فرقي نمي‌کند حواسمان باشد تحريم‌هاي زميني را مي‌شود حل کرد مي‌شود برايش فرمول داد اما اگر خدا تحريم مان کند هيچ کس نمي‌تواند در مقابل تحريم خدا کاري بکند. اگر آمريکا و اروپا ما را تحريم کند خدا ما را کمک مي‌کند ولي اگر خدا تحريم کند آمريکا و اروپا نمي‌توانند کاري براي ما بکنند شهداي انقلاب و عنايات الهي ياد ما نرود شکر نعمت انقلاب و جمهوري اسلامي يادمان نرود خدا فرموده «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (ابراهيم/7) هنوز دهه‌ي فجر شروع نشده من خواستم مشقي را براي همه‌ي پدرمادر‌ها و بزرگ تر‌ها بگويم بيايند روزهاي قشنگ انقلاب را بگويند واقعا سقوط رژيم شاه معجزه بود بگوييم شکر انقلاب اين است که بگوييم واقعا جمهوري اسلامي معجزه بود الآن رفع مشکلات جمهوري اسلامي به دست خودمان است ما کارهايمان را بکنيم خدا کمک مي‌کند حالا يک دسته گل صلوات را براي امام زمان هديه مي‌دهيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: من هم آرزو مي‌کنم هيچ وقت باب برکات خداوند متعال از آسمان و زمين براي دوستان ما بسته نباشد و اين محقق نمي‌شود مگر در سايه‌ي ايمان و تقوا و شکر نعمات الهي. 20000303 شماره‌ي پيامک ما است و ايميل را دوستان زيرنويس خواهند کرد. يک سوال من مي‌خوانم. گفتند با سلام خدمت حاج آقاي ماندگاري و همه‌ي سمت خدايي‌هاي عزيز. گفتند شما که اين قدر دم از ازدواج آزاد مي‌زنيد و مدام تکرار مي‌کنيد که انتظارات تان را پايين بياوريد چرا واقعيت جامعه را نمي‌بينيد؟ خيلي‌ها که الآن ازدواج نمي‌خواهند چون اصلا نمي‌خواهند زير بار مسئوليت بروند آن‌ها هم که مي‌خواهند ازدواج بکنند ملاک هايشان چيزهايي است که اگر من با گوش خودم نشنيده بودم باور نمي‌کردم اين‌ها واقعيت‌هاي اطراف ما است لطفا عينک خوشبيني را کنار بزنيد و نيمه‌ي خالي ليوان را که متاسفانه خيلي هم زياد است را ببينيد اغلب کساني که من با عنوان خواستگار با آن‌ها رو به رو شدم خيلي هايشان همت و غيرت مردانه که ندارند قيافه و ظاهرشان هم به من نمي‌خورد دين و ايمان را هم که نبايد حرف بزنيم اين‌ها واقعيت‌هاي جامعه‌ي ماست اين‌ها چه ربطي به انتظارات دخترها دارد که شما مي‌گوييد انتظارات خودتان را پايين بياوريد.
حاج آقا ماندگاري: ما ممنون شان هستيم که کار خدا را به ما نسبت دادند. چون خدا بحث ازدواج آسان را فرموده من يک بار خواندم آيه‌ي 24 تا 27 سوره‌ي قصص بحث ازدواج دادن حضرت شعيب دخترش را براي حضرت موسي عليهما السلام. خدا دارد نقل مي‌کند پس طرفدار ازدواج آسان ماندگاري تنها نيست من عددي نيستم که خدا و اهل بيت هستند. خدا قصه‌ي ازدواج دختر حضرت شعيب را با حضرت موسي بيان کرده پيغمبر خدا وقتي بحث ازدواج دخترشان فاطمه‌ي زهرا که يگانه‌ي عالم است بعد از وجود نازنين پيغمبر اکرم و اميرالمومنين عليهما السلام همه از ازدواج فاطمه‌ي زهرا و اميرالمومنين خبر دارند ازدواج دختران اميرالمومنين. اين اصل ازدواج آسان است. و حتي ازدواج آسان را ما محدود به پيغمبر و امامان نکرديم. علما در زمان خودشان سيد بحرالعلوم آمد در مسجد گفت من يک دختر خوب دارم به قول ما ميوه‌ي رسيده دارم دنبال يک کسي مي‌گرديم که ميوه‌ي رسيده را به او تحويل کنيم يک آقا سيد قشنگ بلند شد طلبه‌اي هم بود گفت ما زن مي‌خواهيم شما هم دختر داري بسم الله خطبه‌ي عقدشان را هم خواندند در زمان دفاع مقدس بسيج و مسجد فقط محل آموزش‌هاي نظامي و رزمي نبود فقط محل آموزش‌هاي اعتقادي نبود محل ارتباطات اجتماعي هم بود من که بارها مي‌گويم ما اگر برويم کارهايمان را به دين عرضه بکنيم نتيجه اش چيست اين است ما يک مسجد را پايگاه قرار بدهيم پايگاه دائمي يک بخش زندگي مان در مسجد باشد. در مسجد مردم مي‌آيند خانم‌ها آقايان چهار تا دختر و چهار تا پسر دارند وقتي در مسجد کنار هم قرار بگيرند اين آقا مي‌گويد من پسرم را داماد کنم من مي‌گويم من هم مي‌خواهم دخترم را عروس کنم چه کسي از شما بهتر. بفرست يا علي مدد. در زمان جبهه اين اتفاق افتاد ما در مسجدي که خودمان جزء بسيجش بوديم در مشهد هفت هشت ده ازدواج بچه‌ها در بسيج و مسجد داشتند ازدواج آسان را بنده راه نينداختم خدا و پيغمبر و امامان و علما و شهدا و بسيجي‌ها راه انداختند ما هم در اين خط آمديم و داريم دو تا داد مي‌زنيم. اين دختر خانم گل که دارد مي‌گويد اهل مسجد که باشند قطعا هستند در مسجد الآن خانم‌هاي متدينه‌اي که پسر خوب دارند در مسجد و مجالس اين طوري نگاه مي‌کنند ديدباني شان قوي است من ديده ام. دختر خانم‌ها را قطعا رصد مي‌کنند هر جا دختر خانمي مي‌بينند يا مي‌آيند در گوش مادرشان مي‌گويند يا در گوش خودش مي‌گويند شما عروس شدي يا نه مي‌گويد نه مي‌گويد مي‌شود شماره تلفن ات را بدهي؟ الآن دخترها از سن راهنمايي خانم‌ها دارند آن‌ها را برايشان تور پهن مي‌کنند تا برسد به سن دبيرستان و دانشگاه ما حرف جديدي نزديم ما اتفاقا چرا اين تکه اش را مي‌گويم من مقصرم ما از پازل دين يک قطعه اش را گفتيم. قطعه‌ي ازدواج ديني. يک قطعه اش ارتباط با مسجد است يک قطعه اش کاسبي حلال است يک قطعه اش مهماني‌هاي درست است. وقتي در مهماني‌ها فضاي محرم و نامحرم کاملا از هم جدا باشد مادرهاي پسردار دخترها را مي‌بينند ولي وقتي محرم و نامحرم با همديگر باشند شايد نتوانند درست انتخاب بکنند ما قطعات مختلف پازل ديني را بچينيم يک قطعهاش ازدواج آسان است.
شريعتي: نقش واسطه‌ها خيلي بايد پر رنگ باشد.
حاج آقا ماندگاري: ما اشاره کرديم مغازه داران محل اقوام مسن‌ها محاسن سفيد‌ها مادربزرگ‌ها روحانيت محل رصد بکنند. من يک خاطره از هفته‌ي قبل بگويم. يک جلسه‌اي بود بازنشستگان يک نهاد مقدس جمع بودند يکي از سوالاتشان اين بود دخترانمان پسرانمان در سن ازدواج هستند چه کار کنيم؟ مثل همين خواهر بزرگوار مورد خوب پيدا نمي‌کنيم اين‌ها حدود پانصد ششصد نفر نشسته بودند گفتم بسم الله الرحمن الرحيم از مدل حاج آقاي قرائتي شاگرد ايشان هستيم گفتم بسم الله الرحمن الرحيم همين جا تعاوني ازدواج راه بيندازيم آن‌هايي که دختر دارند دستشان را ببرند بالا دستشان را بلند کردند و آن‌هايي که پسر دارند دستشان را بلند کنند گفتم آدرس هايتان را به هم ديگر بدهيد ببينم چه کار مي‌توانيد بکنيد يا علي مدد گفتند چقدر ساده شد گفتم همين است ما گاهي وقت‌ها لقمه را مي‌خواهيم بپيچانيم همين دختر خانم عمو دايي عمه خاله دارند آن‌ها باز کلي دامنه‌ي ارتباطات دارند بله يک بار ديگر خود شما فرموديد گاهي وقت‌ها من واسطه ام در يک ازدواجي واسطه شدم متاسفانه به خير نينجاميده طلاق گرفتند به دعوا کشيده به مشکلات کشيده من مي‌گويم پشت دستم را داغ بکنم واسطه نشوم اين غلط است مگر من اگر يک غذاي مسموم بخورم مي‌گويم پشت دهانم را داغ بکنم اگر يک بار ديگر غذا بخورم؟ نخير غذا مي‌خورم.
شريعتي: معرفي کنيم تحقيق را واگذار کنيم به خودشان
حاج آقا ماندگاري: اولا هر کسي آدرس پسر و دختر خوب دارد بدهد به ديگران. پسردارها را به دخترها را بدهد دختردار‌ها را به پسردارها بدهد. اشکالي ندارد ثانيا وقتي داريد آدرس بگوييد که اين نکته را بگوييد که به معرفي آقاي ماندگاري اکتفا نکنيد حتي اگر دفتر مرجع تقليد به شما معرفي کرده اکتفا نکنيد خودتان تکليف را انجام بدهيد تکليف سه چيز است خوب ببينند هم ديگر را فردا نگويند درست نديديم خوب قد و قواره‌ي هم ديگر را زندگي هم ديگر را شکل و شمايل را ببينند دوم خوب با هم حرف بزنند گاهي وقت‌ها مي‌نشينند مي‌گويند شما ديشب چه خورديد ما ديشب چه خورديم شما از چه رنگي خوشتان مي‌آيد ما از چه رنگي خوشمان مي‌آيد خوب بايد حرف بزنند خوب به قول ما سنگ هايشان را وا بکنند از احساسشان از سليقه هايشان از حساسيت هايشان بگويند من به اين رنگ حساسم من به اين لباس حساسم که همه‌ي اين‌ها بايد منطبق با دين باشد حساسيت شخصي را بايد حل کنيم. بعضي‌ها مي‌گويند ما از فلان خوردني خوشمان نمي‌آيد زن نبايد بياورد در خانه درست است که او ملاحظه بکند اما شما برو خودت را منطبق با دين بکن پس خوب همديگر را ببينند خوب حرف بزنند و سوم اين که خوب تحقيق بکنند من يک موردي همين هفته‌ي قبل داشتم اين آقا پسر رفته دو سه جا خواستگاري به هم خورده جاي آخر که مي‌خواهد بگويد اين خانواده مي‌گويند ما اجازه داريم بگوييم از آن‌ها بپرسيم چرا خواستگاري‌ها به هم خورده؟ من معرف بودم يک مقداري را گفتم بله بپرسيد از محل تحصيل از دوستان تحقيق بکنيد حتي اگر يک عقدي داشتند در عقد به هم خورده برويد قشنگ بپرسيد. هر دو طرف بستر تحقيق را فراهم بکنند که فقط نقش من واسطه بشوم مثل تابلو معذرت مي‌خواهم اين خيابان تابلو زده مي‌رود به شمال من در اين خيابان بروم تصادف بکنم مي‌روم تابلو را سنگ بزنم؟ احتياط لازم را خودم بايد بکنم. آقاي معرف فقط تابلوي راهنما است چقدر هم پاداش خدا به ما مي‌دهد روايت را خوانديم که وجود نازنين پيغمبر اکرم مي‌فرمايد يکي از بهترين عناوين روز قيامت مال واسطه‌هاي امر خير ازدواج است روز قيامت مي‌گويند اين الفاطميون اين الرجبيون يکي از اين‌ها اين است که آن‌هايي که واسطه‌ي امر خير ازدواج بودند پاداش قشنگي است واسطه‌ها واسطه شوند از جمع‌هاي قوم و خويشي استفاده بکنيم و سوم اين که تحقيق و ديدن و گفت و گوي لازم انجام شود اين کارها را که انجام داديم بقيه را واگذار کنيم به اهل بيت.
شريعتي: واقعا توقع زيادي است که ايشان به عنوان يک دختر خانم گفتند همسر آينده‌ي من يا کسي که به عنوان خواستگار بيايد همت و غيرت مردانه نمي‌بينم در مورد دين که اصلا صحبت نکن ايشان که توقع زيادي ندارد؟ اين توقع زياد است؟
حاج آقا ماندگاري: همت و غيرت مردانه را چطور بايد تشخيص بدهند؟ اين آقا که قبلا سابقه‌ي زندگي نداشته همت و غيرت مردانه را مي‌شود از فضاي خانودگي شان فهميد مثلا من احساس مي‌کنم پدرش آيا امور خانه را به او هم واگذار مي‌کرده يا نه مرد بارش آورده يا نه.
شريعتي: يا از طرز پوششاش.
حاج آقا ماندگاري: بله از نگاهش از گفتگو از يک مقدار تحقيق. از اين سه عامل تمام اين در مي‌آيد. در يک جلسه در نمي‌آيد.
شريعتي: اين توقع زيادي است؟ شما مي‌گوييد انتظارات را بياوريد ايشان گفته اين حداقل انتظاري است که من دارم.
حاج آقا ماندگاري: اين را که ما خودمان گفتهايم گفتيم بالاترين انتظاري که دين مطرح کرده مرد مرد باشد طبق دين و زن هم زن باشد طبق دين. اين زن باشد طبق دين ان شاء الله به تکاليفش مي‌رسد مرد هم مرد باشد طبق دين ان شاء الله به تکاليفش مي‌رسد بقيه را خدا مي‌رساند. حرف ايشان را قبول دارم. بعضي وقت‌ها خانواده‌ها سنگ اندازي مي‌کنند حتما بايد سربازي رفته باشد شغل داشته باشد خانه يا مغازه يا ماشين داشته باشد مدرک آن چناني داشته باشد اين‌ها براي جوان بيست ساله اصلا مقدور نيست ولي مي‌توانند همان «وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى» (ابراهيم/7) به خدا ازدواج بالاترين مصداق تعاونوا علي البر و التقوا است که خدا فرموده که بتوانند کفو خودشان را پيدا کنند اگر نکرديم اين دو جوان به گناه مي‌افتند و مي‌شود تعاونوا علي العصم و العدوان متاسفانه.
شريعتي: خيلي ممنون هفته‌ي گذشته نکته‌اي را حاج آقاي ماندگاري گفتند مسابقه‌ي طريق استوار عرضه‌ي دين که اشاره کردند به حضرت عبدالعظيم حسني که دين شان را عرضه کردند به امام هادي عليه السلام دوستان ما در قالب پيامک و دين در واقع دين شان را به نوعي عرضه مي‌کنند مي‌خواهند ما سوالشان را طرز نگاهشان را در زندگي با دين تطبيق دهيم. يک سوالي است که آيا دين مانع پيشرفت علم است يا نه هفته‌ي ديگر شما يک اشاره‌اي کرديد فراواني اين دسته سوالات خيلي زياد است. حالا امروز هم حاج آقاي ماندگاري خواهند گفت. با سلام و خسته نباشيد يک سوال دارم که جوابي برايش پيدا نکردم اگر چه هفته‌ي گذشته شما به نوعي اشاره کرديد چرا ما که کامل ترين دين را داريم پيشرفت ما خيلي کم است خيلي کمتر از بقيه‌ي کشور‌ها چرا هميشه جاهاي ديدني تکنولوژي‌هاي جديد براي آن‌ها است چرا در بيشتر موارد آن‌ها از ما بهتر هستند با اين که آن‌ها نماز نمي‌خوانند عزاداري نمي‌کنند. من در يک سايتي عکسي ديدم از يک تکنولوژي جديد که فکر مي‌کنم ما حالا حالا‌ها به آن دست پيدا نکنيم. يک نفر زيرش نوشته بود اين کافرهاي بي دين به جاي اين که نمازشان را سر وقت بخوانند مي‌روند چه چيزهايي درست مي‌کنند ممنون مي‌شوم اگر جواب قانع کننده‌اي به من بدهيد.
حاج آقا ماندگاري: من قبل از پرداختن به اين سوال دو نکته بگويم تا مردم ما بدانند. الحمدلله به برکت نظام جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي و خون شهدا و نفس قدسي امام سي و پنج سال است درست است ما خودمان جزء منتقدان بوديم به بعضي از برنامه‌هاي صدا و سيما و تعارف هم نداريم اما انصافا اين همه شبکه‌هاي مختلف در صدا و سيما هر کدام شان يک يا دو يا چند برنامه‌ي معارفي دارند اصلا برنامه‌ي معارفي يعني عرضه‌ي دين. حالا مي‌خواهد در قالب سمت خدا باشد باران باشد آفتاب شرقي باشد برنامه‌هاي شبکه‌ي قرآن باشد اسامي شان را بلد نيستم. اين‌ها همه عرضه‌ي دين است هر کدام به يک عنواني داريم نوع ورود دين را در زندگي مردم نگاه ديني مردم به مسائل زندگي اصلاح نگاه شان بر اساس دين گفته مي‌شود حتي يک بار در اين برنامه شوخي کرديم گفتيم دعا کنيد ما و بچه‌هاي سمت خدا اگر داريم شما را به سمت خدا راهنمايي مي‌کنيم خودمان سمت ديگري نباشم همه مان سمت خدا باشيم. همه‌ي برنامه‌هاي معارفي عرضه‌ي دين و چکاب ديني و عرضه‌ي زندگي بر اساس ديني است نه فقط اين برنامه.
شريعتي: تطبيق زندگي بر اساس معيارهاي ديني است.
حاج آقا ماندگاري: بله. نکته‌ي دوم اين است که آيا همه‌ي زندگي همين دنياست؟ اصلا شما اين مطلب را قبول داريد که ما چون دين داريم از همه عقب تريم؟ الآن خود مردم عزيز ما مي‌دانند حداقل بين ده تا بيست موضوع علمي تکنولوژي صنعتي و انواع و اقسام عمراني است و مسائل پزشکي نظامي ماهواره‌اي و انواع و اقسام پيشرفت‌ها ما جزء ده کشور اول دنيا هستيم و جالبي اش اين است که اين شيب تند پيشرفت مان هم مال موقعي است که دين مان را به طور جدي داريم رعايت مي‌کنيم من بارها در اين برنامه گفته ام ما در 57 سال حکومت پهلوي پدر و پسر دويست اختراع ثبت شده بيشتر نداريم. ولي در اين 35 سال نظام جمهوري اسلامي با همه‌ي تحريم‌ها کارشکني‌ها و مشکلاتي که از زمين و هوا بر ما باراندند دشمنان خدا و اهل بيت و دشمنان خدا ما بيش از سي هزار اختراع ثبت شده داريم که الآن ده‌ها مورد حداقل به مني که هيچ کاره ام مراجعه مي‌کنند مي‌گويند اختراع ما در نوبت ثبت است. اختراعاتي که در دنيا حرف اول مي‌زند.
شريعتي: سواي پيشرفت‌هايي که در علم هسته‌اي و نانو داريم.
حاج آقا ماندگاري: اين همه پيشرفت است پس اولا اين فرض که در ذهن ما آمده. بله اين که حضرت آقا بارها فرموده اند حکومت پهلوي ما را دويست سي صد سال عقب انداخت نگذاشتند ما پيشرفت کنيم کاملا مصرف زده شده بود معادن ما را مي‌بردند به ما از محصولات مصرفي مي‌دادند تا آب از آب تکان نخورد اين اتفاق‌هاي قشنگ بعد از جمهوري اسلامي افتاده پس من مي‌گويم نه حرف ايشان نه حرف بنده رويش يک کم تامل کنيم به اين محکمي نگوييم خودمان هفته‌ي قبل گفته ايم بعضي از کشورهاي غير اسلامي پيشرفته تر هستند در بعضي از موضوعات ولي اين را اين قدر براي خودمان فرض مسلم نگيريم آن‌ها ما را مي‌زنند ما خود زني نکنيم حتي شما مي‌دانيد در خيلي از اختراعاتي که در کشورهاي اروپايي دارد اتفاق مي‌افتد سر و کله‌ي يک دانشمند ايراني پيدا مي‌شود. حالا چرا از کشور ما رفته بايد در موقعيت ديگري بحث کرد. پس اين فرض فرض خيلي درستي نيست. ثانيا هم چنان که گفتيم آيا يک دانشمندي که دارد اختراع مي‌کند چه خانم چه آقا در وسط اختراعش اگر مسلمان شود مسيحي بوده مسلمان شود يهودي بوده مسلمان شود اصلا غير متدين به اديان الهي بوده مسلمان شود اين جا اسلام گفته اختراعت را تعطيل کن بيا برو نماز بخوان؟ امام صادق عليه السلام شب قدر وارد مسجد شدند هم از امام صادق داريم هم از وجود نازنين پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله دو حلقه در مسجد بود يک حلقه حلقه‌ي عبادت بود يک حلقه حلقه‌ي گفتگوي علمي بود اطرافيان امام صادق گمان کردند امام صادق بروند در حلقه‌ي عبادت بنشينند ولي امام صادق رفتند در حلقه‌ي گفت و گوي علمي نشستند. وجود نازنين پيغمبر وارد مسجد شدند حلقه‌ي عبادتي بود و حلقه‌ي گفتگوي علمي بود باز پيغمبر هم همين حرکت را انجام دادند يعني اول پيامبر اين حرکت را انجام دادند. آمدند در حلقه‌ي علمي نشستند جنبش نرم افزاري علمي که رهبر معظم انقلاب ما فرمودند اين که در چشم انداز بيست ساله در 1404 بايد قدرت علمي منطقه و جزء ده قدرت علمي برتر دنيا باشيم که ايشان خيزش را برداشتند پس اين که فکر کنيم اگر ما مسلمان شويم حرکت پيشرفت ما مثل آن آقا آن کامنتي که آقا گذاشته قطعا غلط است من فارسي کامنت را بلد نيستم آن نوشته‌اي که نوشته کاملا غلط است غربي‌ها به جاي اين که نماز بخوانند رفتند اختراع کردند نخير دين ما مي‌گويد اِعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً براي دنيا طوري برنامه ريزي کن و کار کن که انگار مي‌خواهي تا ابد زندگي کني يعني محکم کاري کن اين حديث محکم کاري که مال پيغمبر خداست. آن هم براي چه کاري؟ براي کندن قبر. همه‌ي مردم روايتش را بلد هستند. وجود نازنين پيغمبر براي تشييع جنازه‌ي ناشناس که معروف هم نبوده شرکت کردند دستور اسلام است در دستور جنازه شرکت کنيد در کفن و دفن وقت داريد و کار واجب نداريد شرکت کنيد خودشان با دستان مبارک در تدفين اين ميت مسلمان شرکت کردند سنگ‌هاي قبر مانند سنگ‌هاي نماي ساختمان نيست که صاف و صوف باشد يک کم کج و کوله است مي‌خواستند خاک بريزند حضرت فرمودند دست نگه داريد برويد تشت گل درست کنيد بياوريد با کلوخ و تکه سنگ‌ها درز‌هاي سنگ قبر را گرفتند يا رسول الله که مرده است اتاق پذيرايي اش است اين تعابير مال من است چند روز ديگر همه‌ي وجودش خاک مي‌شود پيغمبر مي‌فرمايد نه ما قرار است کاري بکنيم بايد محکم کاري کنيم، خدا رحمت کند کسي که بکند محکم کاري بکند ما کارهايمان را نيمه کاره انجام مي‌دهيم بقيه اش را مي‌سپاريم به خدا. نخير بعد مي‌گوييم خدا چرا کمک مان نکرد. مي‌گويم اين غربي‌ها و اروپايي‌ها و کافرها چون اعتقاد به خدا و امام زمان و ائمه ندارند همه‌ي کارها را خودشان مي‌کنند ما چون خيلي اعتقاد به خدا و اهل بيت داريم همه‌ي کارها را مي‌گذاريم آن‌ها بکنند خودمان هيچ کاري نمي‌کنيم خب مي‌مانيم اين کاري که مربوط به من است اولا انجام بده خدا به تو گفته انجام بده «لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (نجم/39) نابرده رنج گنج ميسر نمي‌شود. آن طرف دنيا روزي هشت ساعت کار مي‌کنند روزي ده ساعت کار مي‌کنند ما روزي چهل و پنج دقيقه کار مي‌کنيم وقتي به هم مي‌رسيم مي‌گوييم خسته نباشيد کار بکنيد آن طرف دنيا دنبال کار يدي اند دنبال کار فکري اند ما دنبال کار قلم هستيم.
شريعتي: يک نمونه‌ي کوچک از مدرسه شروع مي‌شود يک نمره‌ي بد که مي‌گيريم عالم و آدم مقصر هستند استاد و هوا و جلسه‌ي امتحان و.. جز خودمان
حاج آقا ماندگاري: شما نتيجه‌ي سه نکته‌ي من را گفتيد. يکي بايد تلاش بکنيم تلاش را بايد انجام بدهيم آن‌ها تلاش مي‌کنند ما نمي‌کنيم موفقيت آن‌ها مال تلاش شان است نه مال بي ديني شان عدم موفقيت ما مال تنبلي مان است نه مال دين داري مان. دين توصيه کرده تنبلي نکن مَلْعُونٌ مَنْ اَلْقي كَلَّهُ عَلَي النّاسِ ملعون است يعني از رحمت خدا تحريم است کسي که بخواهد بار زندگي اش را گردن ديگران بيندازد. پس تلاش کن يک دين بالاترين توصيه کننده به تلاش است دو در تلاش ات محکم کاري بکن آن‌ها محکم کاري مي‌کنند ما محکم کاري نمي‌کنم موفقيت آن‌ها مال محکم کاري است که سفارش دين است نه مال بي ديني شان. عدم موفقيت ما مال سمبل کاري مان است نه مال دين داريمان. وقتي يک محصول مي‌دهيم بيرون هنوز يارو نصبش نکرده مي‌بيند از همه جايش زوارش در رفته اين چه ربطي به ديانت دارد؟ تازه ديانت اين جا گوش من را مي‌تاباند. مي‌گويد تو دزدي کردي اگر پول را بگيري درست کار نکني. تو خيانت کردي اگر پول را بگيري درست کار نکني. يک معدني است در طبس. يک موقعي چيني‌ها آن جا کار مي‌کردند ما رفتيم سري بزنيم با دوستاني که آن جا رفت و آمد داشتم به چيني سلام و احوال پرسي کردم به قول ما مثل آدم‌ها جواب نداد به دوستان گفتم چرا مثل آدمي زاد جواب نمي‌دهند مي‌ايستاد احوال پرسي مي‌کرد مترجم هم بود. گفت بعد از ساعت اداري بيا ببين چطور جواب سلام مي‌دهد. ماندم. بارک الله. محکم کاري که پيغمبر گفته اين است مگر ساعت اداري من اجازه دارم قوم و خويشم را بياورم در اتاق ميوه هم بياوريم از اداره بنشينيم خب احوال؟ دوستان چه خبر؟ کارت را بکن. موفقيت آن‌ها باز مي‌گويم مال بي ديني شان نيست مال پر کاري شان است محکم کاري شان است صداقت در کارشان است. اين هم که سفارش دين است. ما در کارهايمان مي‌خواهيم بعضي هايمان دروغ بگوييم من مي‌خواهم سر شما را کلاه بگذارم شما مي‌خواهيد سر من را بگذاريم بکِش بکِش است بعد مي‌شود بکُش بکُش است اين که دين گفته کم کاري نکن غش در معامله نکن. پس اگر عدم موفقيتي ما داريم به خاطر دوري از دين ما است پس خلاصه کنم اين ذهنيت را از ذهن مان بياوريم بيرون که بي دين‌ها موفق تر هستند نه آن جا هم دين موفقيت برايشان آورده بي ديني برايشان موفقيت نياورده.
شريعتي: دين يعني چه؟
حاج آقا ماندگاري: دين يعني سفارش به کار سفارش به محکم کاري سفارش به صداقت سفارش به احترام به قانون سفارش به احترام به يکديگر سفارش به تميزي سفارش به نظم. اين‌ها دين است ولي احکام عقلي دين است. ما اگر نا موفق هستيم در بعضي چيزها به خاطر اين عناصر است که کم گذاشتيم نه به خاطر ديانت و اگر ما چون دين دار هستيم اين عناصر موفقيت در زندگي دنيا را رعايت کنيم حرکت مان موشک وار مي‌شود. تازه خدا به ما مي‌گويد آن ديانت را اگر رعايت بکني هم دنيايت آباد است هم آخرتت. آن‌ها ديانت شان فقط دنيايي است مزدشان را در دنيا دارند مي‌گيرند. مزدشان در دنيا زندگي آسايش دارشان است آن‌ها مزد آخرتي ندارند چون حسن فعلي دارند حسن فاعلي ندارند. نيت شان آخرتي نيست نيت شان کيف در دنيا است خب به آن مي‌رسند ولي من و شما و مردم خوب ما اگر تلاش کنيم محکم کاري کنيم اگر صداقت داشته باشيم اگر نظم و احترام به قانون را رعايت کنيم علاوه بر دنيا در آخرت هم به ما مزد مي‌دهند چون ما اعتقاد به آخرت داريم. بر همه‌ي ما است که بياييم دين مان را درست تر رعايت کنيم که هم خدا تحريم مان نکند «لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ» آسمان و زمين برکتش را بر ما بباراند دنيايمان که آباد شود آخرتمان هم ان شاء الله آباد خواهد شد.
شريعتي: داشتيم دانشمندهايي که متدين بودند و خيلي هم اهل رعايت دين بودند با توجه به نکته‌اي که حاج آقا ماندگاري فرمودند تمام کارشان را محکم کاري مي‌کردند و حرف اول را در دنيا مي‌زنند.
حاج آقا ماندگاري: پروفسور حسابي حرف اول را در رياضي زده، اهل نماز شب اهل انس با اهل بيت اهل انس با قرآن. به خدا نماز شباش هم مانع پيشرفت اش نشده. چهارده رشته‌ي ورزشي از مدال آورانش جزء شهدا هستند در مسير جهاد و شهادت بوده مدالش را هم آورده هم افتخار در دنيا هم افتخار در آخرت. اما آن‌ها گاهي وقت‌ها مدال در دنيا مي‌آورند ولي از مدال آخرتي خبري نيست ما اگر درست کار کنيم خدا دو مدال مي‌دهد هم دنيا هم آخرت. آن‌ها خيلي مدال بگيرند مدال دنيا است نوش جانشان ما حسود و بخيل نيستيم ولي امتياز ما خيلي بيشتر است ولي متاسفانه ما در مورد دين مان داريم کوتاهي مي‌کنيم.
شريعتي: خيلي خوش مشرف مي‌شويم به محضر قرآن کريم برمي‌گرديم باز هم سوال است از حاج آقاي ماندگاري خواهم پرسيد. صفحه‌ي 333 قرار امروز اهالي خوب سمت خداست آيات ششم تا پانزدهم سوره‌ي مبارکه‌ي حج. تمام زندگي تان منور به نور نبي اکرم باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ?6? وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّـهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ ?7? وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّـهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ ?8? ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ?9? ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّـهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ?10? وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ?11? يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ?12? يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ?13? إِنَّ اللَّـهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّـهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ?14? مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّـهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ ?15?
ترجمه:
[همه] اين [امور] براي اين است که [بدانيد] خدا همان حق است، و اينکه او مردگان را زنده مي کند، و اينکه او بر هر کاري تواناست. (?) و اينکه قيامت آمدني است، هيچ شکي در آن نيست، و اينکه خدا کساني را که در گورهايند، برمي انگيزد. (?) و از مردمان کسي است که همواره بدون هيچ دانشي [بلکه از روي جهل و ناداني] و بدون هيچ هدايتي، و هيچ کتاب روشني درباره خدا مجادله و ستيزه مي کند. (?) [آن هم] با حالتي متکبرانه و مغرورانه که سرانجام مردم را از راه خدا گمراه کند؛ براي او در دنيا رسوايي است و روز قيامت عذاب سوزان به وي مي چشانيم. (?) اين [رسوايي و عذاب] به کيفر اعمالي است که از پيش فرستاده اي و به آن خاطر است که خدا نسبت به بندگان ستمکار نيست. (??) و برخي از مردم اند که خدا را يک سويه [و بر پايه دست يابي به امور مادي] مي پرستند، پس اگر خيري [چون ثروت، مقام و اولاد] به آنان برسد به آن آرامش يابند، و اگر بلايي [چون بيماري، تهيدستي و محروميت از عناوين اجتماعي] به آنان برسد [از پرستش خدا] عقب گرد مي کنند [و به بي ديني و ارتداد مي گرايند]، دنيا و آخرت را از دست داده اند، و اين است همان زيان آشکار. (??) چيزي را به جاي خدا مي پرستند که نه زياني به آنان مي رساند و نه سودي به آنان مي دهد؛ اين است همان گمراهي بسيار دور. (??) بلکه کسي را مي پرستند که قطعاً زيانش از سودش نزديک تر است، بد سرپرست و ياوري و بد معاشر و همدمي است! (??) يقيناً خدا کساني را که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده اند، در بهشت هايي در مي آورد که از زيرِ [درختانِ] آن نهرها جاري است؛ مسلماً خدا هر چه را بخواهد انجام مي دهد. (??) کسي که همواره گمان مي کند که خدا هرگز پيامبرش را در دنيا و آخرت ياري نخواهد داد [و اکنون ياري خدا را مي بيند و به اين خاطر نااميد و خشمگين است] بايد طنابي از سقف [خانه اش] بياويزد، سپس خود را حلق آويز کند، پس ببيند آيا حيله و نيرنگش آنچه را سبب خشم او شده است از بين مي برد؟! (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: خيلي خوشحاليم خدمت شما هستيم. اشاره‌ي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند.
حاج آقا ماندگاري: من فکر مي‌کنم من هميشه کم آورده ام بارها گفته ام در منبر‌ها در زندگي کم آورده ام در مديريت خودمان هم کم آورديم خدا و اهل بيت کمک مان کردند جبران کردند ممنون شان هستيم آيه‌ي 11 سوره‌ي حج معرکه است در تکميل اين حرف‌هايي که گفتيم حرف‌هايي هم که گفتيم همه اش از قرآن بود «وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» خدا دو بار بگويد باختي خيلي بد است اين‌ها مال چه کساني است؟ مال کساني است که خط کش آن‌ها فقط دنيا است. چون ديگران در دنيا آسايش دارند و موفق شدند پس اين‌ها موفق اند چون ما در دنيا گرفتاريم و بدبخت و بيچاره ايم پس ما کلا بدبخت هستيم. طبيعتا چون دستورات دين به ظاهر بر اساس برداشت‌ها چون دستورات دين آن طوري که ما تا به حال آمديم دنياي ما را آباد نکرده پس دين به درد نمي‌خورد چون نسخه‌هاي غربي‌ها دنيايشان را آباد کرده پس آن به درد مي‌خورد. اين پس پس‌ها با خط کش دنيايي است. ما اگر مي‌گوييم عرضه کنيم خودمان را به دين که من در بخش اول هم گفتم همه‌ي برنامه‌هاي معارف اين است که از اين برنامه‌ها يک نتيجه‌ي عملي بگيريم مثل حضرت عبدالعظيم حسني سلام الله عليه. اگر ما نمي‌دانيم زندگي مان را چطور منطبق بر دين بکنيم برويم بپرسيم. «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نحل/43) اگر مي‌دانيم دانسته‌ي خودمان را به يک کارشناس عرضه کنيم ما راجع به ازدواج فکر مي‌کنيم مثل همين دختر خانمي که مي‌گويد در مورد ازدواج اين طور فکر مي‌کنم اين اشکال دارد؟ راجع به نمايش آرايش پوشش هر کاري که مي‌خواهيم بکنيم اگر نمي‌دانيم بپرسيم اولا اگر مي‌دانيم دانسته مان را عرضه کنيم چک کنيم ببينيم درست است يا نه ثالثا اين آيه. خط کش مان هم دنيا نباشد چقدر قشنگ است در ادامه مي‌گويد «يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ» از غير خدا چيزهايي را قبول مي‌کنيم که نه ضرري مي‌تواند به ما برساند نه نفعي در ادامه مي‌گويد سه آيه را مي‌گويم. «يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ» ما از همين الآن قول مي‌دهيم براي بينندگان عزيز هفته‌ي آينده مي‌خواهيم در مورد سوال‌هايي که براي شبکه‌هاي مجازي آمده سوال کنيم استادش هم بخواهم بگويم پاي برنامه بنشينند تا حالا اين طوري نگفته بوديم بازار گرمي مي‌کنيم. هر چه سوال دارند بفرستند قسمت بعدي در مورد شبکه‌هاي مجازي است ما يقين داريم نفع‌هايي دارد در مورد شراب هم قرآن مي‌گويد نفع‌هايي دارد اما ضررش از نفعش بيشتر است خط کش ما نفع و ضرر آسماني و خدايي باشد. براي همين مي‌گوييم بپرسيد. آقا من چيزي که در مورد فلان چيز فکر مي‌کنم نفع دارد درست است يا نه؟ من يک مثال مي‌زنم استخاره‌اي که آمد محضر امام صادق معروف هم است براي سفري مي‌خواست برود استخاره کرد حضرت فرمودند بد است ولي رفت سود خوبي کرد آمد محضر امام صادق گفت شما استخاره کرديد سود کردم چرا بد آمد؟ حضرت فرمودند ببين نمازت قضا نشد؟ گفت چرا. فرمودند تو ضرري که از قضا شدن نماز بردي اصلا قابل جبران با سود دنيايي نيست. معني عرضه‌ي دين اين است اگر نمي‌دانيم بپرسيم مي‌دانيم چک بکنيم خط کش ما هم سود و ضرر دنيا و نفع و ضرر ظاهري دنيا نباشد نفع و ضرر واقعي و حقيقي که مال دنيا و آخرت است و الا «ذلِک هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ».
شريعتي: خيلي ممنون. بهترين‌ها را براي همه‌ي شما آرزو مي‌کنيم خداوند پشت و پناه شما.