اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

93-09-12 -حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري - پرسش و پاسخ بينندگان

معرفی برنامه

موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بينندگان

كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

تاريخ پخش: 93/09/12

 

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


عشق هر روز به تکرار تو بر مي‌خيزد * * * اشک هر صبح به ديدار تو برمي‌خيزد

اي مسافر به گلاب نگهم خواهم شست * * * گر به خاکي که ز رخسار تو بر مي‌خيزد

تو به پا خيز و بخواه از دل من برخيزد * * * حتم دارم که به اصرار تو برمي‌خيزد

مگر آن دست چه بخشيد به آغوش فرات * * * که از آن بوي علمدار تو برمي‌خيزد

پاس مي‌دارمت‌ اي باغ که هر روز بهار * * * به تماشاي سپيدار تو برمي‌خيزد

اي که يک قافله خورشيد به خون آغشته * * * بامداد از لب ديوار تو برمي‌خيزد

کيستم من کيستم من که به تکرار غمت بنشينم * * * عشق هر روز به تکرار تو برمي‌خيزد


شريعتي: السلام عليک يا اباعبدالله سلام مي‌گويم به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز. از خداوند متعال براي همه‌ي شما بهترين‌ها را مي‌خواهم. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم و رحمة الله.

حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين من هم خدمت شما و همه‌ي همکاران خوب اين برنامه و همه‌ي بينندگاني که آماده مي‌شوند براي اقامه‌ي اربعين امام حسين سلام الله عليه که مورد سفارش همه‌ي اوليا خدا و همه‌ي بزرگان است زيارت اربعين امام حسين و همين جا بگويم آن‌هايي که دارند مي‌روند خوش به حالشان آن‌هايي هم که نمي‌توانند بروند دل هايشان را بفرستند براي فرستادن دل هيچ محدوديتي وجود ندارد چه آن‌هايي که با پاي بدن مي‌روند چه آن‌هايي که با پاي دل مي‌روند همه نيابت از امام زمان را در زيارت اربعين داشته باشيم، چون حضرت قطعا دل مبارک اش آن جا است و حتما خودشان هم در آن سرزمين حضور دارند، اين که ما به نيابت از امام زمان زيارت‌مان را انجام دهيم حضرت نياز ندارند ما نياز داريم خودمان را يک جوري وصل کنيم به وجود نازنين حضرت لذا همه ان شاء الله زائر اربعين امام حسين باشيم چه با پاي دل و چه با پاي بدن براي سلامت وجود نازنين امام زمان هر کس هر جا است دست به دعا برداريم از خدا بخواهيم مزد عزاداري چهل روزه‌مان را فرج آقايمان قرار دهد ان شاء الله اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک صلواتي را هم به ساحت مقدس آقايمان امام زمان تقديم مي‌کنيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

شريعتي: خيلي خوشحاليم خدمت شما هستيم آقاي ماندگاري امروز اين جا هستند به سوالات شما پاسخ بدهند تا جايي که فرصت است اجازه مي‌خواهم اولين سوال را بخوانم يک دوست خوب اين پيام را براي ما فرستادند. گفتند سلام من کلاس پنجم ابتدايي هستم و دوستان من همه شان تبلت دارند و من چون ندارم مجبورم به دروغ بگم تبلت من خانه هست خانواده‌ي من به خاطر اين که پدر من درآمد زيادي ندارد نمي‌توانند براي من تبلت بخرند و هميشه جلوي من شرمنده هستند تو را به خدا براي من دعا بکنيد پاسخ حاج آقاي ماندگاري را مي‌شنويم.

حاج آقا ماندگاري: ما ممنونيم از اين نوجوان‌هاي عزيزي که به ما افتخار مي‌دهند اين برنامه را نگاه مي‌کنند و با پيام‌هاي قشنگ شان به ما اميد و انرژي مي‌دهند و دعا مي‌کنيم خداوند اين نوجوان‌هاي عزيز را براي وجود نازنين امام زمان حفظ بکند من دو سه نکته را اشاره مي‌کنم نکته‌ي اول من اعتقادم اين است که آن قدري که مي‌فهميم از آموزه‌هاي دين پدر و مادر براي سه دسته احتياجات بچه‌ها زحمت مي‌کشند يک دسته احتياجات بچه‌ها ضروري است واجب است پوشاک خوراک مسکن به هر طريقي شده پدر و مادر خودشان را به آب و آتش مي‌زنند تا براي بچه هايشان اين‌ها را فراهم کنند يک دسته نيازهاي بچه‌ها به قول ما استحبابي است آن چيزي که براي رفاه شان است براي رشدشان است براي پيشرفت شان است اين جا را هم دين توصيه کرده باز پدر و مادر خودشان را به آب و آتش بزنند به سختي بيندازند من کلمه‌اي که دارم مي‌گويم همه از اين نوع مدل خاطرات دارند که پدر مادر خودشان نان خشک خوردند تا بچه شان بروند مدرسه مثل درس خواندن بچه‌ها يا با سيلي صورت خودشان را سرخ نگه داشتند من خيلي دوست ندارم از اين خبرها به بينندگان بدهم ولي همين جا يادم مي‌آيد پدر مرحوم ام و مادر مرحومه ام خدا رحمت شان کند ديدم چقدر بر خودشان سختي مي‌گرفتند که بچه هايشان خيلي احساس سختي نکنند و بتوانند پيشرفت را در يک فضاي آرامي داشته باشند اين را هم دين سفارش کرده اما حرف من اين است چرا بعضي از پدر مادرها براي يک امور غير ضروري خودشان را به زحمت مي‌اندازند تا اين نگاه‌ها بين بچه‌ها ايجاد شود. من از شما سوال مي‌کنم براي بچه‌ي پنجم دبستان موبايل تبلت کامپيوتر واقعا ضروري است؟ اگر نداشته باشد به قول ما چه کُميتي از زندگي­اش لنگ مي‌شود يک عده‌اي از پدر مادر‌ها هم دارند يک نکته‌اي دارم ولي بعضي‌ها دارند خودشان را مي‌کشند تا بتوانند اين‌هايي که به غلط علامت شخصيت شده بارها گفته­ايم شخصيت ما انسان‌ها به موبايل‌مان، به تلبت‌مان، به کامپيوترمان، به کت و شلوارمان به ماشين دوچرخه‌مان نيست، شخصيت ما واقعا به آن ادب بچه‌مان است به آن فهم بچه‌مان است به تربيت بچه‌مان است اين‌ها نمي‌تواند شخصيت براي بچه‌مان بياورد چرا عده‌اي خودشان را به سختي و قرض مي‌اندازند که اين بچه به اين شکل آن کسي که ندارد اين طور احساس سرشکستگي بکند اين را نشانه شخصيت بداند يک غلط هم دروغ بگويد يک غلط مضاعف و حتي هم نسبت به پدر مادر خودش بدگمان شود که نکند پدر مادر من دارند براي من کم مي‌گذارند اين نکته‌ي اول ما مي‌گوييم آن چه که روز قيامت از ما سوال مي‌کنند مي‌گويند آيا براي ضروريات بچه ات دويدي يا نه آيا حتي براي رفاه توسعه و پيشرفت بچه ات دويدي يا نه براي تربيت اش وقت گذاشتي يا نه يک سوال نخواهند کرد که آيا براي هوس بچه ات دويدي يا نه اتفاقا مي‌گويند اگر دويدي کار قشنگي نکردي اگر خاطر شما باشد فکر مي‌کنم يک بار خاطره‌ي شهيد غلام علي پيچک را گفته ام مادر شهيد غلام علي پيچک نقل مي‌کند يک بستني چوبي برايش گرفتم بچه بود همين سن و سال اين عزيز بود به بستني چوبي مي‌گفتند آلاسکا اين بستني چوبي را در آستينش گذاشت آمديم خانه بستني در آستينش است بستني آب شده بود چوبش مانده بود گفتم پسرم بستني آب شد گفت مامان بستني آب شد دل بچه‌هاي يتيم آب نشد چه اتفاقي افتاده در جامعه‌ي ما که آن نسلي که مراقب بودند با يک بستني شان دل کسي را نسوزانند امروز اصلا بنا بر اين است که تبلتي که اصلا شايد در مدرسه ولو در خانه به درد بخورد در مدرسه هيچ استفاده‌اي نداشته باشد چرا اين بچه بايد تبلت را بياورد سر کلاس؟ چرا بايد موبايل را بياورد؟ با قانون آموزش پرورش آوردن اين‌ها کار درستي نيست چرا بايد بچه اين حرکات را انجام بدهد که دل بچه‌هاي ديگر را بسوزاند ما چه کار کرده ايم؟ وقتي مي‌بيند پدر مادرش که بزرگ­تر هستند اين‌ها برايشان شده پز اين‌ها برايشان شده افتخار من بارها اين کار را زير سوال برده ام به نمايش گذاشتن جهيزيه سيسموني براي چه است؟ آن کسي که دارد روي دست ما بزند و آن کسي که ندارد جگرش کباب شود حتما تفاخر است آيه‌ي 20 سوره‌ي حديد مي‌گويد مواظب باشيد که در بازي تفاخر که شيطان براي شما قرار مي‌دهد نيفتيد «وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ» اين نکته‌ي دوم ما گاهي وقت‌ها مي‌گوييم بچه‌ها آيينه‌ي پدر مادر هستند اين بچه که تبلت برايش علامت افتخار است دارايي‌هاي مادي اين احتمالا دور و برش پدر مادر دارايي‌هاي مادي افتخار بوده که پزش را به ديگران بدهند تذکر سوم هم اين است که به اين آقا پسر مي‌گوييم يا دختر خانم. به اين عزيز مي‌خواهم بگويم خيلي ساده بچه‌ها اين را خوب مي‌فهمند بچه نيست نوجوان است تو اگر دروغ بگويي پيش بچه‌ها آبرويت نمي‌رود اما پيش خدا آبرويت رفته پيش امام حسيني که اين روز‌ها برايش عزاداري کرده‌اي آبرويت رفته اما اگر راستش را بگويي من تبلت ندارم خيلي هم برايم افتخار نيست تبلت داشتن خيلي هم الآن ناراحت نيستم که تبلت ندارم و خيلي هم احساس ضرورت نمي‌کنم راستش را بگويي نه آبروي پدرت را ببري بگويي پدرم به فکر من نيست نه آبروي خودت را پيش خدا ببري پيش خدا آبرويت حفظ شده ولو به بچه‌ها بگويند تو فقيري تو گدايي تو هيچ چيز نداري اشکال ندارد يک مقطع کوتاهي احتمالا پيش بچه‌ها آبرويت مي‌رود ولي پيش خدا آبرويت حفظ شود به بچه هايم آموزش دهيم حفظ شدن آبرو پيش خدا خيلي ارزش اش بيشتر است چه بسا صداقتش باعث شود آن آبرو ريزي پيش بچه‌ها پيش نيايد. همين صداقت بچه هايمان گاهي وقت‌ها گره مالي پدر‌ها را باز مي‌کند اَلنّجاه فِي الصّدق بچه را آموزش دهم راستش را بگويد دخترم پسرم احساس سرشکستگي نکنند حتي ببخشيد يک خاطره‌اي يادم آمد يک عزيزي داشتيم مي‌گفت قبل از انقلاب آن موقع اگر کسي کباب مي‌خورد خيلي لرد بود بنده‌ي خدا بود بچه‌ي دانش آموز بود دهانش را باز مي‌کرد مي‌گفت ببينيد چه خوردم ما مي‌دانستيم اين مي‌خواهد بگويد ديشب ما رفتيم کباب خورديم تا پزش را بدهد من هم برمي‌گشتم به او مي‌گفتم هر چه خوردي نوش جانت ولي فعلا هم تو هر چه خوردي ببخشيد تخليه کردي هم من هر چه خوردم تخليه کردم ببينيد اين بچه سال بوده که جواب مي‌داده ولي يادش مي‌دادند که خوراک علامت فخر کسي نيست گفت شب سمور گذشت و لب تنور گذشت به بچه هايمان ياد بدهيم لباس خوراک موبايل تبلت علامت شخصيت نيست اگر تو احترام به معلم ات گذاشتي تو شخصيت داري اگر تو با ادب بودي با نماز بودي با حيا و عفت بودي اگر متين بودي اگر امانت دار بودي همه‌ي امتياز‌هاي شخصيتي را ببريم روي صفات انساني. قرآن اين طور فرموده ما اگر اين را به بچه هايمان ياد بدهيم ديگر مجبور نيست براي يک تبلت کسي که امروز براي يک تبلت دروغ بگويد فردا مي‌خواهند بروند خواستگاري هم دروغ مي‌گويند مثلا کارمند جز است مي‌گويد من مدير کل نه مدير کلي خيلي بالاست نه کارمندي پايين است ولي در جامعه اين طور نگاه مي‌کنند مجبور است مدرک ندارد بگويد من مدرک دارم ماشين ندارد قرض بگيرد کت شلوار قرضي بگيرد مادر عروس هم برود طلاي قرضي بگيرد همان شب هم دزد بزند خانه شان خداي نکرده. ببينيد چه سيکل باطلي را براي خودمان درست کرديم فقط به خاطر اين که نمي‌خواستيم راستش را بگوييم يک زندگي کلاف سر در گم از کوچيکي داريم به بچه هايمان . خودمان هم اذيت مي‌شويم مي‌گوييم خدا چرا حالمان را گرفته خدا حال کسي را نگرفته خودمان داريم. صاف و پوست کنده بگو باور کنيد من داشتم دانش آموزي هم کلاسي ما بود مي‌گفتيم پدرت چه کاره است مي‌گفت پدرم از آن‌هايي است که دست هايش پينه دار افتخار مي‌کنم به اين که پدرم کارگر است دست هايش پينه دارد مي‌گفتيم خرج تحصيل تو را نمي‌دهد پس چه است؟ مي‌گفت من دارم کار مي‌کنم اين دانش آموز در طول هفته يکي دو ساعت در روز کار مي‌کرد کمک خرج تحصيل خودش بود افتخار هم مي‌کرد يک بار هم نگفت بابام رئيس است بابام مدير است ميلياردر است بابام کارگر است حتي مي‌خواستيم با هم برويم خانه شان درس بخوانيم بعضي‌ها کسر شانشان است برويم توي خانه روي گليم بشينيم مبل نداريم آبرويمان مي‌رود تلويزيون ال سي دي نداريم آبرويمان مي‌رود اين اتفاقا مي‌رفتيم خانه شان کوچک بود گليم هم بود مي‌نشستيم يک لقمه نان مي‌آوردند شام با لذت مي‌خوانديم درس مي‌خوانديم افتخار اين ما را کشته بود که به مادرش که بي سواد است ولي مادر است به پدرش که کارگر است ولي بابا است افتخار مي‌کرد ما امروز يک کاري بکنيم بچه هايمان به پدر بودن بابا افتخار کنند ارزش‌ها را درست ببينند.

شريعتي: ان شاء الله. از اين دوستمان خيلي ممنونيم. دختر خانم نه ساله‌ي ديگري به ما پيام فرستادند من دختري نه ساله هستم امسال به سن تکليف رسيدم. يک سوال دارم که مي‌خواهم آقاي ماندگاري به آن‌ها پاسخ بدهند من هر موقع از شما مي‌شنوم خداوند توبه‌ي گناه کاران را مي‌بخشد اعصابم خورد مي‌شود به نظر من اين انصاف نيست که هر کسي هر کاري خواست انجام بدهد و هر طوري خواست بگردد بعد هم خدا آن‌ها را ببخشد و با آدم‌هاي خوب وارد بهشت بکند من خوشحال هستم که خدا راه توبه را باز گذاشته اما اين طوري چه فرقي بين گناه کارها و آدم‌هاي خوب باقي مي‌ماند.

حاج آقا ماندگاري: من چون ايام ايام شوخي نيست شوخي نمي‌کنم با اين بيننده‌ي عزيز اما اين نکته را اين طور جواب مي‌دهم سوال خوبي است اين دختر نه ساله با صداقت سوال کرده خيلي‌ها رويشان نمي‌شود اين سوال را بپرسند قطعا فرق بين گناه کار و اين که توبه کرده با کسي که اصلا گناه نکرده هست با اين که روايات ما مي‌گويد کسي که گناه کرده و توبه کرده مثل کسي است که اصلا گناهي نکرده ولي قطعا فرق دارد بالاترين فرقش اين است که روز قيامت همه مشخص مي‌شوند اوضاعشان چطور بوده کسي هم که توبه کرده مشخص مي‌شود اين گناه کرده توبه کرده روز قيامت خجالت مي‌کشد خداي به اين خوبي چرا من گناه کردم؟ ساده مي‌گويم من مثال عاميانه مي‌زنم من يک خطايي مي‌کنم مي‌افتم زندان پدرم مجبور مي‌شود بيايد ضامن شود من را نجات بدهد خسارت من را هم بدهد تمام مي‌شود ولي اين پدر به اين خوبي پسرش خجالت مي‌کشد جلوي برادرهاي ديگر که پدر به اين خوبي را من بايد هزينه کنم براي پاک کردن خطاي خودم و در بعضي روايات داريم خجالت براي گناه کار توبه کننده بس است پس يقين بدانند تفاوت است وقتي مي‌بيند آن‌هايي که اصلا گناه نکردند چقدر سرشان بالا است من مجبورم سرم را پايين بيندازم ولو خدا به رويم نياورد ولي مجبورم سرم را پايين بيندازم اين يک اگر بخواهد فرق فيزيکي اش هم بداند روي کاغذ سفيد خط سياه بکشد بعد با بهترين پاک کن پاکش بکند و يک کاغذ سفيد را بگذارد نگاهش بکند مثال خيلي دور است ولي يک کم ما را نزديک مي‌کند اين دو حتما با هم فرق دارند نکته‌ي سوم کساني که گناه مي‌کنند و اميدوارند که با توبه پاک شوند و قطعا هم با توبه پاک شوند اگر زمان براي توبه پيدا نکردند چه؟ خود همين باعث مي‌شود که يک فرقي باشد بين اين‌ها چون خيلي‌ها گناه کردند به همين اميد که توبه مي‌کنيم چون مي‌گويند بيشترين آن‌هايي که اهل جهنم هستند آن‌هايي هستند که گناه کردند به اميد اين که وقتي فرصت توبه پيدا کردند توبه کنند هي توبه را عقب انداختند امروز و فردا کردند فرصت توبه هم پيدا نکردند اين هم يک مطلب، مطلب سوم يا چهارم اين است که گناه باتلاق است قطعا اين دختر گل از يک جهت نگاه مي‌کند آقاي ماندگاري گفته آيه‌ي 70 سوره‌ي فرقان «فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»‌ شما اگر خوب توبه کنيد و خوب عوض شويد خدا به جاي همه‌ي سيئات شما حسنات مي‌گذارد آدم اگر دو دو تاي ظاهري بگويد مي‌گويد پس هر چه گناهانمان بيشتر باشد حسنات‌مان بيشتر مي‌شود نه اين طور نگاه نکن بگو هر چه گناهانم بيشتر باشد در باتلاق بيشتر فرو رفتم معلوم نيست بتوانم بيرون بيايم خدا راه را باز گذاشته ما الآن در اتوبان‌ها دور برگردان داريم ولي کسي باز هم گم نمي‌کند؟ دور برگردان توبه گذاشته اند خدا راه توبه را باز گذاشته مگر همه مي‌توانند بيايند بيرون؟ چون توبه يک بخشي اش مال خودم است بايد جبران کنم همه‌ي گذشته را تا جبران نکنم که آن اتفاق‌ها نمي‌افتد اگر گناه من طوري باشد که قابل جبران نباشد چه؟ تشبيه قشنگي حاج آقاي قرائتي دارد خدا حفظشان کند فرمودند چرک‌هاي بدن ما سه قسمت است بعضي چرک‌ها چرک صورت را با ليف مي‌شوريم چرک بدن را با کيسه چرک کف پا را با سنگ پا مي‌شوريم گناهان هم همين طوري است اگر گاهي وقت‌ها مي‌گويند قير چسبيده باشد با سنگ پا هم پاک نشود گاهي وقت‌ها لازم است جراحي کنيد پوست را برداريد براي سنگ پا زدن بايد پا را بگذاريم در آب داغ خيس بخورد پوست بيندازد بعضي از گناهان تعبير ايشان اين است بعضي گناهان گناهان ليفي است دو قطره اشک بريزي پاک مي‌شود بعضي از گناهان گناهان کيسه‌اي است بايد حسابي اذيت شوي تا پاک شود مثل حق الله بعضي گناهان سنگ پايي است بايد پوست بيندازيد تا پاک شود خيلي از آن‌هايي که با خاطر جمعي گناه کردند نتوانستند از باتلاقش بيرون بيايند توفيق توبه پيدا نکردند توفيق توبه را دادند شروع کرد به توبه کردن نتوانست جبران کند بارها در اين برنامه گفته شده توبه‌ي مال مردم خوردن زيارت عاشورا خواندن نيست بايد مال مردم برگردد کسي که چهل سال عادت کرده روزي هزار تومان از مال مردم خورده باشد چقدر بايد برگرداند؟ تا تمام اين هم برنگرداند توبه اش قبول نيست شروع کرده توبه را. پس اين دختر گل بداند بيرون آمدن از منجلاب گناه خيلي ساده هم نيست بله اگر واقعا کسي بتواند از منجلاب گناه بيرون بيايد جبران بکند تغيير بکند اقرار بکند ندامت هم داشته باشد ديگر تصميم بر گناه نگيرد خدا همه اش را پاک مي‌کند ما گفتيم باز هم مي‌گوييم خدا همه را پاک مي‌کند ولي اين‌ها هزينه‌ي سبکي نيست ما اين قدر گاهي وقت‌ها اين قصه را ساده گرفتيم که جرئت بر گناه زياد شده همه مي‌گويند کاري ندارد به تعبير ايشان هر غلطي بخواهيم بکنيم مي‌رويم مجلس امام حسين يک قطره اش بريزيم پاک مي‌شود خيلي‌ها اين را بولد کردند به اندازه‌ي بال مگس هم براي امام حسين گريه کني بدون پاداش نخواهي بود ولي پاداش اش پاک شدن حق الناس نيست و عمده‌ي گناهان امروز ما حق الناس است غيبت تهمت حق الناس است بد حجابي‌مان حق الناس است چون بد حجابي دارد زندگي مردم را به هم مي‌ريزد بد دهني‌مان حق الناس است ظلم به زن و بچه حق الناس است ماشين‌مان را در خيابان‌ها بد پاک مي‌کنيم بد رانندگي مي‌کنيم حق الناس است سر و صدا مي‌کنيم همسايه‌ها را اذيت مي‌کنيم حق الناس است اين حق الناس‌ها با گريه پاک نمي‌شود با پياده رفتن اربعين زيارت امام حسين پاک نمي‌شود زير ناودان طلا هم خون گريه کنيم پاک نمي‌شود يا بايد جبران کنند يا رضايت بگيرند. اين دختر گل چرا اين ذهنيت را دارد؟ فکر مي‌کند گناه يک دست انداز ده سانتي است همه زود در مي‌آيند پاک مي‌شوند پس ما هم برويم گناه کنيم مزه‌ي گناه را از دست نداده باشيم.

شريعتي: چه بسا بسيار کساني بودند گناه کردند گناه کردند و حتي اعتقادشان به توبه را هم از دست دادند.

حاج آقا ماندگاري: واقعا اين طور است چون شيطان سياست اش بارها گفتيم قرآن مي‌گويد گام به گام است «لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» (نور/21) شيطان من را اول جري به گناه مي‌کند بعد عميق مي‌کند گناه را بعد مداوم مي‌کند بعد مي‌گويد همه‌ي بهشت و جهنم کشک است ولش کن اول عمل را مي‌گيرد و اعتقاد را مي‌گيرد خداي نکرده به مرحله‌ي تکذيب آيات الهي مي‌رسد پس اين دختر گلم يقين بداند مثل شعار پزشکي پيش گيري خيلي بهتر از درمان است . امام باقر عليه السلام فرمودند گناه نکردن خيلي آسان تر از توبه کردن است گاهي وقت‌ها فرصت توبه نيست گاهي وقت‌ها توبه مي‌کنم نمي‌توانم جبران کنم گاهي وقت‌ها توبه نمي‌کنم تکذيب آيات الهي را هم مي‌کنم.

شريعتي: يک نکته هم اين جا نوشته­اند که انصاف نيست هر کسي هر کاري خواست انجام بدهد هر جوري خواست بگردد و آن‌ها را خدا ببخشد با آدم‌هاي خوب محشور کند. درجات بهشت را هم بايد لحاظ کنيم.

حاج آقا ماندگاري: بله قطعا.

شريعتي: شوهر من وقتي از کسي پول قرض مي‌گيرد خيلي در فکر پس دادن آن پول نيست همسر من کارگر است درآمد زيادي ندارد نگاهش اين است کساني که به ما قرض دادند ثروت­مند هستند و اين پول‌ها برايشان مهم نيست دليلي ندارد من خودم را به زحمت بيندازم تا قرض آن‌ها را بدهم.

حاج آقا ماندگاري: الحمدلله سوالات خوبي است. هميشه سوال‌هاي خوبي کردند بينندگان عزيز اين سوال‌ها باعث مي‌شود ما هم خودمان يک تکاني بخوريم. اين سوال خيلي درد عميقي را دارد مي‌گويد پول دارهاي ما بارها گفته­ايم روايتش را هم اين جا خوانده ايم، ‌اي پولدارها جاي شما روز قيامت با فقير‌ها احتمالا بعضي‌ها عوض مي‌شود پولدار‌ها مي‌شوند فقير و فقير‌ها مي‌شود پولدار به شرطي که کسي که فقير است عفت نفس و مناعتش را قناعت اش را حفظ کرده باشد مثل اين بزرگوار هم عمل نکرده باشد که اشکال کارش را مي‌گوييم. اين فقير مي‌شود پولدار، آن پولداري هم که اهل ديانت بوده روز قيامت جايش را خدا عوض مي‌کند اگر آن پولدار به اين فقير کمک کرده باشد در دنيا اين فقير روز قيامت به او کمک مي‌کند و قطعا کمک روز قيامت ارزش اش از کمک در دنيا بيشتر است.

شريعتي: بارها گفتيم اين فقيرا هستند که آن جا به دولت مي‌رسند.

حاج آقا ماندگاري: واقعا اين طور است يک روايتي ديدم اخيرا امام عليه السلام مي‌فرمايند لذت بخشيدن وقتي زياد است قبل از اين که او دستش را دراز کند تو به او ببخشي و در اقوام اين کاملا قابل پياده شدن است من در خيابان نمي‌دانم چه کسي گرفتار است تا به من نگويد گرفتارم از رنگ رخساره‌ي همه هم نمي‌توانم تشيخص دهم که محتاج است يا نيست مخصوصا وقتي يک کم قاطي پاتي شده اما در اقوام خودمان مي‌توانم تشخيص بدهم اين خانواده اين خانم دست شان تنگ است با سيلي صورت خودشان را سرخ نگاه مي‌داند عفت نفس هم دارند من قبل از اين که آن‌ها خودشان بگويند و خودشان را کوچک کنند و آبرويشان را گرو بگذارند به بهانه‌ي هديه و کادو حتي بروم خانه شان يک حمد و سوره بچه‌ها بخوانيد يک پول قشنگي بدهم مي‌دانم اگر پنجاه هزار تومان بدهم مي‌رود لباس مي‌خرد نمي‌رود قاقالي خوردني بخرد يا من ديدم وقتي يک جا رفتيم به عنوان مثال چهار پنجاه تومان به اين‌ها هديه داديم گذاشتند روي هم ديگر يک وسيله‌اي که در خانه لازم بوده خريدند اگر هم پول دار‌ها اين کار را بکنند فقيرها به اين فکر نمي‌افتند اين فکر غلط است فقيره در ذهن خودش قشنگ دارد اعتراف مي‌کند اين‌ها اين قدر پول دار هستند که اگر ما هم از آن‌ها بگيريم ندهيم خيلي به جاي زندگي شان بر نمي‌خورد اين غلط است يک اشکال جدي در جامعه‌ي ما است من به جاي اين که به تکليف خودم فکر کنم مي‌خواهم به تکليف شما فکر کنم و مي‌خواهم يک کاري کنم که شما به تکليف خودت عمل کني اول شما خودت به تکليف خودت عمل کن. تکليف اين آقاي فقير اين است که مناعت طبع داشته باشد قناعت پيشه کند اميرالمومنين فرمودند قناعت بالاترين سرمايه است صبور باشد بر فقر خودش و اگر خداي نکرده من اين روايت را با خداي نکرده مي‌گويم به کسي برنخورد روايت داريم کسي نيست کند از کسي قرض بگيرد و بنا دارد قرض را ندهد اين دزد است روايت مي‌گويد دزد است.

شريعتي: مي‌تواني بدهي ندهي.

حاج آقا ماندگاري: نه اين مسئله‌ي ديگري است. مي‌تواني بدهي ندهي ظالم هستي اما اين که در روايت تعبير سارق مي‌گويد از اول پول را مي‌گيرد شما پول داري ديگر به جاي زندگي ات هم بر نمي‌خورد اول بنا دارد ندهد دارد با کلک مي‌گيرد اين دزد است فقير بايد وظيفه‌ي خودش را انجام بدهد دستش را تا مي‌تواند دراز نکند قرض گرفتن مکروه است خود را ذليل کردن تقبيح شده اما‌ اي پولدار‌ها قبل از اين که فقير‌ها کمک بخواهند شما کمک کنيد.

شريعتي: حالا آن‌ها به وظيفه شان عمل نکردند اين مجوز مي‌شود؟

حاج آقا ماندگاري: نه اگر آن‌ها به وظيفه شان عمل نکردند فقير مجوز نمي‌شود اين طور پول نمي‌شود بگويد صاف بگويد من يک مقدار پول لازم دارد به اين زودي‌ها نمي‌توانم بدهم صادقانه بگويد يک پولي به من بدهيد يا به من ده سال مهلت بدهيد يا به من بگوييد اين پول را بدهيد من هر وقت توانستم به يک گرفتار ديگر به نيابت از شما مي‌دهم اين پول بچرخد ولي از اول بگويد پول را به من بدهيد يک ساله مي‌دهم بعد بيندازد پشت گوش قطعا قبيح است.

شريعتي: گاهي وقت‌ها ما اين مجوز‌ها را صادر مي‌کنيم در محيط کار مثلا کم کاري مي‌کنيم به بهانه‌ي اين که به ما حقوق کافي نمي‌دهند.

حاج آقا ماندگاري: اين‌ها اجتهاد‌هاي غلط است، استنباط‌هاي غلط است، من به آن طرف مي‌گويم مي‌گويد حقوق من را کمتر از حقوق قانون کار مي‌دهد گفتم امضا کردي؟ گفت بله گفتم خودت قبول کردي، درست است ظلم مي‌کند تو حق نداري دزدي بکني من بيايم يک چيزي را از اداره بردارم چون اين آقا دارد ماهي پنجاه هزار تومان کم مي‌دهد به خاطر انجام ندادن تکليف طرف مقابل من مجوز ندارم که خطايي بکنم و اجتهادي هم بکنم بگويم پس اين به آن در من مي‌توانم اين کار را انجام بدهم پس پول دار‌ها قبل از تقاضا بدهند فقير‌ها هم چنين مجوزهايي را هم به خودشان ندهند چون خانم تذکر مي‌دهد من به خانم يک تذکر بدهم ما حتي اين جا به خانم‌هاي مسئولين گفتيم خانم‌هاي مسئولين خانم‌هاي بازاري‌ها و مدير‌ها شب آقايشان تشريف مي‌آورند خانه خدا قوت مي‌گوييد شربتي چايي مي‌دهيد يک تذکر بدهيد مواظب بودي امروز لقمه‌ي حلال بياوري؟ خانم بگويد آقا من حاضرم ما نان خالي بخوريم ولي با پول مردم زندگي بکنيم.

شريعتي: من فکر مي‌کنم يک وقت‌هايي افرادي مثل اين دوستمان در يک فشاري هستند قطعا با نکاتي که حاج آقاي ماندگاري فرمودند خروج آن‌ها از اين بن بست‌ها در حلال خوري است.

حاج آقا ماندگاري: احسنت گاهي وقت‌ها مي‌گوييم خدا چرا من را نجات نمي‌دهد جاده را داريم غلط مي‌رويم اگر من بنايم اين باشد که ولو فشارهاي روزگار من را له ام بکند از جاده‌ي حلال خوري خارج نشوم اين امتحان است «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ » (بقره/155) گرسنگي يک امتحان است اگر من گفتم خدايا هر چه هم فشار بيايد رشوه نمي‌گيرم حق حساب نمي‌گيرم از اداره چيزي بلند نمي‌کنم از مردم پول نمي‌گيرم که ندهم بد حسابي نمي‌کنم مسير درست برود اين شد يَتّقِ الله «‏‏وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا» (طلاق/2) ‌خدا گشايشي که قرار است براي او بگذارد را مي‌گذارد به آن آقا پسر گفتيم گشايش مال صداقت است به اين‌ها مي‌گوييم گشايش مال حلال خوري است.

شريعتي: خيلي ممنون صفحه‌ي 284 قرار امروز سمت خدايي هاست آيات 18 ام تا 27 ام سوره‌ي مبارکه‌ي اسراء تلاوت ما توأم با تدبر باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا ?18? وَمَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُورًا ?19? كُلًّا نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا ?20? انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلًا ?21? لَّا تَجْعَلْ مَعَ اللَّـهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولًا ?22? وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا ?23? وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ?24? رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا ?25? وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ?26? إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ?27?

ترجمه:

هر کس [همواره] دنياي زودگذر را بخواهد [چنين نيست که هر چه بخواهد بيابد بلکه] هر چه را ما براي هر که بخواهيم، به سرعت در همين دنيا به او عطا مي کنيم، آن گاه دوزخ را در حالي که نکوهيده و رانده شده از رحمت خدا وارد آن مي شود، براي او قرار مي دهيم. (??) و کساني که آخرت را در حالي که مؤمن هستند بخواهند و با تلاشي کامل [و خالصانه] براي [به دست آوردن] آن تلاش کنند، پس تلاششان به نيکي مقبول افتد [و به آن پاداششان دهند.] (??) هر يک از دو گروه دنيا طلب و آخرت خواه را [در اين دنيا] از عطاي پروردگارت ياري دهيم، وعطاي پروردگارت [در اين دنيا از کسي] ممنوع شدني نيست. (??) با تأمل بنگر چگونه برخي از آنان را بر برخي [در امور مادي و بهره هاي دنيايي] فزوني بخشيديم، و همانا آخرت از نظر درجات برتر، و از جهت فزوني بيشتر است. (??) با خدا معبودي ديگر قرار مده که [نزد شايستگان] نکوهيده و [در دنيا و آخرت] بي يار و ياور شوي. (??) و پروردگارت فرمان قاطع داده است که جز او را نپرستيد، و به پدر و مادر نيکي کنيد؛ هرگاه يکي از آنان يا دو نفرشان در کنارت به پيري رسند [چنانچه تو را به ستوه آورند] به آنان اُف مگوي و بر آنان [بانگ مزن و] پرخاش مکن، و به آنان سخني نرم و شايسته [و بزرگوارانه] بگو. (??) و براي هر دو از روي مهر و محبت، بال فروتني فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکي تربيت کردند، مورد رحمت قرار ده. (??) پروردگارتان به نيّت ها و حالاتي که [نسبت به پدر و مادرتان] در دل هاي شماست [از خود شما] آگاه تر است، اگر مردم شايسته اي باشيد [ولي نيّت شما درباره پدر و مادر ناپسند باشد، يا حقّي از آنان ضايع کنيد، اما پشيمان شويد و به خدا بازگرديد، شايسته است]؛ زيرا او نسبت به بازگشت کنندگان بسيار آمرزنده است. (??) و حقّ خويشاوندان و حقّ تهيدست و از راه مانده را بپرداز، و هيچ گونه اسراف و ولخرجي مکن. (??) بي ترديد اسراف کنندگان و ولخرجان، برادران شياطين اند، و شيطان همواره نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است. (??)

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: نکته‌ي قرآني را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند

حاج آقا ماندگاري: اين صفحه درياي نکته است مثل همه‌ي آيات ديگر با مدد از وجود نازنين امام رضا عليه السلام من مي‌خواهم آيه‌ي آخر که کمتر هم به آن توجه شده «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا» ‌اسراف و تبذير بد مصرف کردن است بعضي‌ها فکر مي‌کنند اسراف فقط زياده روي در مصرف است نه مي‌خواهم برگردم به سوالاتي که جواب داديم ما اگر تکليف‌مان را انجام نداديم خودمان را داريم بد مصرف مي‌کنيم مال‌مان را بد مصرف مي‌کنيم آن کسي که قرض نمي‌دهد بد مصرف مي‌کند به هر راهي که مصرف بکند آن آقايي که دارد دروغ مي‌گويد بد مصرف مي‌کند آن دختر خانمي که بقيه مي‌گويند آرايش کن تا همسر پيدا کني دارد بد مصرف مي‌کند خودش را هر کسي تکليف اش را انجام ندهد دارد بد مصرف مي‌کند هر کس بد مصرف کند هم خانواده‌ي شيطان است خانواده‌ي شيطان هم کفور هستند کساني که کفور هستند از خدا توقع مدد داشته باشند درست است؟ پس مصرف‌مان را درست کنيم تا شاکر باشيم چون نقطه‌ي مقابل کفر شکر است شاکر باشيم اگر بوديم گشايش مي‌آيد.

شريعتي: ان شاء الله اين پيام را من سريع بخوانم گفتند حاج آقاي ماندگاري يک ماه قبل که شما از ارتباط عاشقانه با اهل بيت گفتيد من خيلي گريه کردم شب خواب زيارت کاظمين را ديدم روز بعد بدون اين که همسرم از اين خوابم خبر داشته باشد اسم‌مان را براي کربلا نوشت و ما هفته‌ي آينده عازم کربلا هستيم ايشان نکته شان اين است که مي‌خواستم راهنماييم کنيد چه کار کنيم دست خالي برنگردم من پدر مادري دارم آن‌ها تا کنون کربلا نرفتند ما واقعا توانايي مالي نداشتيم که آن‌ها را هم با خودمان ببريم آيا اين کربلا رفتن ما ايرادي دارد يا خير؟

حاج آقا ماندگاري: من قسمت اول سوالشان را يکي دو بار در برنامه گفتم اين حرف‌هايي که ما مي­زنيم به قول ما مشهدي‌ها بياييد به شرط چاقو امتحان کنند گفت صد بار بدي کردي و ديدي ثمرش را خوبي چه بدي داشت که يک بار نکردي حرف‌هاي خوب را بياييم استفاده کنيم اگر من هم بد هستم حرف‌ها خوب است حرف‌هاي خدا و پيغمبر است يک دل شکسته تکان خورده هزاران دل اين طوري شده يکي خبر داده چقدر خوب مزد دادند اين بد است؟ شيريني اش چقدر مي‌ارزد؟ يک دل پاي برنامه بلرزد شب ببرند حرم امام کاظمين الآن هم ببرند حرم امام حسين حس مي‌کنم که ما با خدا رفيق نشده­ايم هنوز با اهل بيت درست رفيق نشده­ايم بياييم يک توبه کنيم رفيق شويم زمان قشنگي هم است ايام اربعين يقينا اتفاق‌هاي خوبي مي‌افتد ايشان غصه نخورند از اين که پدر مادر را نمي‌توانند ببرند اگر رفتند به نيابت از پدر مادر به نيابت از همه‌ي مومنين مومنات اقوام اموات احيا همسايه‌ها سلام به امام حسين بدهند سهم هيچ کسي کم نمي‌شود و براي همه خدا زيارت اربعين مي‌نويسد حتما از ما و سمت خدا نيابت کنند به پدر مادر و امسال پدر مادر ايشان بگويند ما جايگزين زيارت امام حسين هم داريم جايگزين ساده اش اين است هر جا هستيم زير آسمان بايستيم دست ادب روي سينه بگذاريم سه مرتبه بگوييم صلي الله عليک يا اباعبدالله ان شاء الله ما را زاير حساب مي‌کنند دست يک نفر را بگيريم هديه کنيم به امام حسين زيارت حساب مي‌کنند در روضه‌ي امام حسين برويم زيارت حساب مي‌کنند يک گره باز کنيم زيارت حساب مي‌کنند اين چنين نيست بگويند هر کس آمد به آن نقطه‌ي مکاني زيارت حساب مي‌شود اين قدر اين باب باز است که خدا رحمت کند آقاي مهندسي عزيز فرمودند ديوار‌هاي حرم را برداريم از همين جا بگوييم السلام عليک يا اباعبدالله مخصوصا با تعبير زيارت اربعين بگوييم مدل حضرت زينب مدل امام سجاد بگوييم مدل بچه‌ها بگوييم چون زيارت اربعين حضرت زينب خيلي عجيب بوده من يک کلمه بگويم چون دوست دارم در اين ايام توسل داشته باشيم خيلي‌ها به اين برنامه التماس دعا مي‌گويند معروف اين است وقتي حضرت زينب آمدند گودي قتل گاه امام حسين را نشناختند صدا زدند اَاَنتَ اَخي؟ اَاَنتَ وَلَدُ اُمّي؟ يعني مي‌خواستند بگويند با اين بدن يک کاري کرديد که خواهرش هم نمي‌شناسد نه اين که نشناسند مي‌گويند روز اربعين حضرت زينب يک چيزي شايد گفته به امام حسين که برادر تو هم اگر امروز بلند شوي خواهرت را نمي‌شناسي چو مرا بي ياور ديدند به من و اشکم خنديدند، ز سرم معجر کشيدند، صلي الله عليک يا اباعبدالله صلي الله عليک يا اباعبدالله صلي الله عليک يا اباعبدالله.

شريعتي: ممنون ان شاء الله زيارت اربعين نصيب همه‌ي دوستان شود آن‌هايي که عازم هستند نايب الزياره‌ي ما و مردم خوب‌مان باشند حاج آقاي ماندگاري دعا بکنند.

حاج آقا ماندگاري: خدايا سفر زيارت اربعين همه‌ي زائران را بي خطر بگردان، دست کثيف دشمنان نسبت به اين که مي‌خواهند تعرضي به زائران به حرم آقايمان داشته باشند دست دشمنان را قطع بفرما، توفيق به نيابت و زيارت نيابتي زائران از طرف آقايمان امام زمان را به زائرين عنايت بفرما، همه‌ي دعا‌ها را در حق فرج مستجاب بفرما، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

شريعتي: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خيلي ممنون

کيستم من که به تکرار غمت برخيزم * * * عشق هر روز به تکرار تو برمي‌خيزد

السلام عليک يا اباعبدالله

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها