برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
-ولادت پيامبر اکرم
90-11-25
اي روزهاي خوب که در راهيد اي جاده هاي گم شده در مه، اي روزهاي سخت ادامه از پشت لحظه ها به در آييد، اي روز آفتابي اي مثل چشم هاي خدا آبي اي روز آمدن اي مثل روز آمدنت روشن، روزها که مي گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم اما با من بگو که آيا من نيز در روزگار آمدنت هستم؟
سوال – چکار بکنيم که ميلاد پيامبر رحمت براي همه يک جشن واقعي باشد؟
پاسخ – بحث رحمت، بحر عميقي است. همه ي دين ما بيانگر اين است که يکي از وعده هاي الهي، رحمت است. چرا ما از اين همه خوبي ها فرار مي کنيم؟ چه اتفاقي افتاده است که ما از رحمت واسعه خداوند فرار مي کنيم؟ چرا از اين موضوع استقبال نمي کنيم؟ خدا نکند که ذائقه ي ما آنقدر به دنيا و گناه عات کرده باشد که وقتي بوي رحمت به مشام ما مي رسد از هوش برويم. اين پيشنهاد هفته ي وحدت و رحمت، پيشنهاد دين است. آيا شما بعنوان يک پدر در روز ميلاد پيامبر هديه اي به فرزندتان داديد؟ آيا شما کاري کرديد که اين روز با روزهاي ديگر تفاوت داشته باشد و کمي پاي درد دل فرزندتان نشستيد که اين مايه فرح دروني فرزندتان بشود؟ آيا در روز ميلاد پيامبر، ما وقتي براي همسر و اقوام خودمان گذاشتيم تا آنها را شاد کنيم؟ اتفاق نبايد از بيرون بيفتد. ما بايد با عزيزمان حرف بزنيم و ببينيم که مي توانيم براي غصه ي او راه حلي پيدا بکنيم، اين کار سببي براي رحمت مي شود. البته ما بايد همه ي اين کارها را بنام پيامبر ثبت کنيم. خوب است در اطلاعيه هاي مان همانطور که دهه ي را مي نويسيم خوب است در کنار آن بنويسيم: با تقارن با ميلاد پيامبر اکرم. امام و انقلاب ما اگر اسم و رسمي دارد به خاطر رهروي پيامبر اسلام است. تداوم انقلاب ما در گره ي حفظ دعوت پيامبر است. آنچه که مايه ي جاوداني است اسلام و ارتباط با دين و پيامبر است. خوب است که خانم خانه دار در روز ميلاد پيامبر تلاش بيشتري بکند، غذاي خوشمزه تري بپزد، سفره ي زيباتري بچيند و لباس زيباتري بپوشد تا بچه ها متوجه بشوند که ميلاد پيامبر است تا اين روز يک خاطره ي زيبا براي افراد خانواده بشود. من بايد کاري بکنم که فرزندان من منتظر روز اين ولادت بشوند. در روز ولادت خوب است که ما همديگر را ببخشيم. ما مي توانيم در روز عيد اسلامي يک نشاط و لبخندي بر لب ديگران بگذاريم. ما در اين هفته ي رحمت و وحدت باب توبه را براي ديگران نبنديم و عذرخواهي آنها را قبول کنيم. اگر ما در را به روي ديگران ببنديم، خدا هم در را به روي ما مي بندد. شما بايد نسبت به فرزندان گذشت داشته باشيد. شما منتظر بخشش ديگران نباشيد بلکه خودتان ببخشيد. اگر مديران در حدي اختيار دارند، مي توانند بخاطر ولادت پيامبر جريمه ها را ببخشند يا تخفيف بدهند. هر فردي که در روز ولادت پيامبر به محل خدمتش مي رود، احساس کند که دستگاه حکومتي جمهوري اسلامي به او عيدي مي دهد. حتي با دادن يک دانه شکلات به ديگران. روز ولادت پيامبر در دنيا اتفاقاتي افتاد تا همه بدانند خبر مهمي است، طاق کسري ترک برداشت، آتشکده خاموش شد، درياچه ي ساوه خشک شد و شير حليمه ي سعديه جاري شد. خدا با تولد پيامبر، اوضاع عالم را تکاني داد تا همه بفهمند که رحمت للعالمين آمده است. پيامبر هم خودش هم آئين و هم خلق و هم نسل او رحمت است. پس ما هم که مسلمان هستيم در اين هفته ي مبارک بايد اتفاقي در زندگي مان بيفتد. آيا بنظر شما اين اتفاق افتاده است؟ صدبار بدي کردي و ديدي ثمرش را، خوبي چه بدي داشت که يک بار نکردي. آيين پيامبر چه اشکالي دارد که ما نمي خواهيم به سراغ آن برويم. من مي خواهم متاع هايي را که خدا وعده داده تبليغ بکنم و نرخ آنرا بگويم. اولين وعده، رحمت است. اين رحمت فقط مخصوص رحمت للعالمين نيست و ما هم مي توانيم از اين رحمت واسعه صاحب رحمت بشويم. يعني هر کس که ما را ببيند احساس نشاط و احساس اتصالبه خدا بکند. روايت داريم: مومني کس است که شما با نگاه کردن به او به ياد خدا مي افتيد. رحمت متاع کمي نيست. وعده ي ديگري بخشش است. وعده ي ديگر امنيت و آرامش است. آيا براي اين آرامش نرخي وجود دارد؟ حضرت زينب با اين همه مشکلات آرامش داشتند. وعده ي ديگر سعادت و موفقيت است. چرا دوستي هاي ما به قهر تبديل مي شود؟ چرا ازدواج هاي ما به طلاق منجر مي شود؟ تمام امامان ما با تمام بحران هايي که داشتند موفق بودند. وعده ي ديگر محبوبيت در نزد خداست. نصرت الهي چقدر مي ارزد؟ ثابت قدمي چقدر مي ارزد؟ عزت و آبرو چقدر مي ارزد؟ حمايت الهي چقدر مي ارزد؟ نشاط دروني چقدرمي ارزد؟ رضايت الهي چقدرمي ارزد؟ هدايت چقدرمي ارزد؟ برکت چقدر مي ارزد؟ کرامت چقدر مي ارزد؟ امامت چقدرمي ارزد؟ لذت عبادت چقدرمي ارزد؟ ما نماز مي خوانيم ولي از نمازهاي مان لذت نمي بريم. ما از صحبت کردن با مخلوق خدا لذت مي بريم ولي از صحبت کردن با خدا لذت نمي بريم. شفاعت چقدر مي ارزد؟ خانم و آقايي که بچه دار نمي شدند پيش شيخ حسن علي نخودَکي مي روند و ايشان به آنها قندي مي دهد که بر آن دعا خوانده است و آنها بچه دار مي شوند يعني خدا او را واسطه ي فيض قرار داده است. شهادت چقدر مي ارزد؟ عاقبت به خيري چقدر مي ارزد؟ حيات جاويدان چقدر مي ارزد؟ اين يک بازار دائمي است و فقط منحصر به جشنواره ي تابستاني و زمستاني يا عيد تا عيد نيست. اين بازار دين است. اين زيبايي ها براي اسلام شعاري نيست، اين زيبايي ها براي اسلام واقعي و عملي است. خدا به اسم حکومت اسلامي عزت نمي دهد بلکه به عمل حکومت اسلامي عزت مي دهد. خدا به راهي که حکومت مي رود عزت مي دهد. اگر ما کل جامعه و خانه را پر از شعارهاي اسلامي بکنيم، خدا اين سفره ها را به ما نمي دهد. خدا اين متاع را به عمل کردن به اسلام مي دهد. خانمي مي گويد که من ازدواج کرده ام و نماز هم مي خوانم ولي آن نورانيتي که مي خواهم بدست نياورده ام. من اين خانم را به مشاور خانم ارجاع مي دهم ولي خانم اصرار دارد که با منمشاوره کند. من مي گويم که اشکال شما در همين جا است زيرا اسلام مي گويد که شما بايد به دکتر خانم مراجعه کنيد. پس ما بايد حدود الهي را رعايت کنيم. تا جايي که ضرورت ندارد يک خانم طلبه با يک مرد نامحرم حتي اگر روحاني هم باشد صحبت نکند. تمام عزت هايي که ما بدست مي آوريم بخاطر رعايت حدود الهي است. اگر شما در برنامه هاي تلويزيون به چارچوب دين عمل نکنيد، هر چقدر در مورد امام حسين (ع) بگوييد، روي مردم اثري نمي گذارد. ما بايد هميشه و در همه جا اين چارچوب را رعايت بکنيم. رعايت کردن فقط در حرم و در ماه محرم وسفر حج نيست. اين سفره ي رحمت فقط مربوط به هفته ي وحدت نيست و هميشگي است. اين جشنواره ي قرآن وعترت است. اين جشنواره ي دين اسلام است. اين بازار هيچ وقت تعطيلي ندارد. ولي ما بايد هميشه رعايت بکنيم تا خدا به ما گشايش و رزق بدهد. خدا خرج ازدواج را مي دهد ولي بَرج را نمي دهد و الان بَرج هاي ازدواج ها خيلي زياد شده است. شما بايد از برنامه هاي سمت خدا استفاده کنيد. با شنيدن و تابلو زدن اين برنامه ها کار ما درست نمي شود. ما بايد به اين برنامه ها عمل بصورت دائم بکنيم. اگر ما مي خواهيم که به خدا گله نکنيم و اگر چيزي نداشته باشيم بگوييم خدايا راضي هستيم به رضاي تو، بايد تا لحظه ي مرگ ديانت داشته باشيم. بعضي ها مي گويند که ما با ديانت و امامت تا منفعت مان رهسپار هستيم. از لحظه اي که بچه ها عاشق شنيدن هستند ما بايد برنامه ي دين را به آنها بگوييم. ما زماني که بچه ها ي مان عاشق شنيدن هستند براي آنها ترانه مي گذاريم و بازي هاي کامپيوتري غير اسلامي مي گذاريم و وقتي بزرگ شد مي گوييم: اسلامي باش. ما بايد آرام آرام کلمات اسلامي را به بچه ها بگوييم تا وقتي که بزرگ شدند و به دانشگاه رفتند، کلام ديگران را نشوند زيرا آنرا با کلام خدا مقايسه مي کنند و مي بينند که کلام خدا شيرين تر است.
(بر اساس حروف ابجد هر حرفي يک عددي دارد. مثلا حضرت زينب از کلمات ز، ي، ن، ب تشکيل شده است که جمع اين اعداد 69 مي شود. نام حضرت علي (ع) مي شود 110 )
سوال – سوره احقاف آيات پاياني را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه سي و سوم مي فرمايد: هر کس دعوت خدا را اجابت نکند نمي تواند در دنيا هيچ کاري بکند. مسلمان بودن خيلي بخشنامه اي نيست. تا ما نخواهيم به دين عمل بکنيم هيچ اتفاقي در جامعه نمي افتد.
سوال – اگر همسر از شوهرش بخواهد که در عملکردهاي روزانه به دين عمل کند آيا اين کار اثري دارد؟
پاسخ- خوب است که همسر از شوهرش بپرسد که آيا شما در مجموعه ي کاري تان با قوانين اسلامي برخورد مي کنيد؟ اگر ما ارتباطات را براساس دين تنظيم بکنيم دين در تمام جامعه ي ما گسترش پيدا مي کند. خوب است که خانم از شوهرش بپرسد که کارهايت را طبق دستور ديني انجام مي دهي يا خير. آقا بداند که خانم به جز احتياجات روزانه، از او عمل به دين هم مي خواهد. آقاي مي تواند از خانم بپرسد که در ميهماني يا در کادو دادن ضوابط دين را رعايت مي کند يا خير. الان آقا از خانم غذاي خوشمزه و خانم از آقا لوازم مي خواهد خوب است که ما بايد اين روند را روي مسائل ديني ببريم. ما در رزندگي مان موفقيت و آرامش مي خواهيم. ما همه مي توانيم از هم بخواهيم که وعده هاي دين محقق بشود.
خدايا به عزت شهدا لذت فهم، عمل، توصيه و دفاع از دين را به همه ي ما عنايت بفرما.