اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-09-15- حجت الاسلام والمسلمين عالي - عوامل تکفير (بازپخش 07-12-90)

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين عالي

-عوامل تکفير

زمان پخش : 15-09-97 (بازپخش 07-12-90)

ما شهيدان جنون بوديم ازعهد قديم سنگ قبر ماست دريا نبش قبر ما نسيم، شهر ما آنسوي آبي هاست دور از دسترس شهر ابراهيم ادهم شهر لقمان حکيم، اندکي بالاتر از آبادي تسليم محض صاف مي آيي سر کوي صراط المستقيم، خاک آن عرشي است گلهايش زيارت نامه خوان سنگ فرش آسمانش بال هاي ياکريم، شهر ما آبادي عشق است اما راز عشق عشق يعني واژه هاي رمز قرآن کريم، عشق يعني قاف و لام قل هوالله احد عشق يعني باي بسم الله الرحمن الرحيم.

سوال – در مورد عوامل تکفير توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – بدترين و منفورترين صفت در نزد خدا تکبر و لجاجت و خصوع نکردن در برابر در مقابل حق است. ريشه ي تمام عواملي که اعمال خوب ما را از بين مي برد همان خود محوري و خودراي بودن است. محبوب ترين حالت نزد خدا خضوع و شکستگي در مقابل حق و تسليم خدا بودن است. روح تمام عواملي که باعث آمرزش گناهان و تکفير مي شود به خضوع در برابر حق برمي گردد. مثلا اگر کافري عمري را در شرک بوده و بعد مسلمان بشود اين مسلمان شدن باعث مي شود که گناهانش آمرزيده بشود زيرا تسليم خدا شده است. يکي ديگر ازعوامل تکفيري شهادت در راه خداست. زيرا شهادت تسليم عملي در مقابل خداست. توبه هم شکستن در برابر خداست و يکي از عوامل ديگر تکفير است. عوامل ديگر تکفير شفاعت، اجتناب از گناهان کبيره و کهولت سن است. خداوند از باب تفضل بخشي از گناهان اشخاص پير را مي بخشد. عوامل تکفير يا همه ي گناهان گذشته را پاک مي کند مثل توبه يا بخشي از گناهان گذشته را پاک مي کند. البته بخشش گناهان حق الناس به فرد صاحب حق برمي گردد. از عوامل ديگر آمرزش گناهان بلاها، مصيبت ها و رنج هايي است که انسانها در دنيا تحمل مي کنند. حتي اگر اين بلاها در اثر عمل خود آنها باشد و منشا بلا مهم نيست. اگر کسي در اين دنيا بلا و سختي بکشد خداوند از باب کرمش گناهان او را مي بخشد. اما اينکه چه مقدار از گناهان پاک مي شود را خدا مي داند. انسان به تناسب رنج وبلايي که مي کشد باعث پاک شدن برخي از گناهانش مي شود. زيرا وقتي کسي دچار بلا و مصيبت ميشود، درخانه ي خدا مي شکند و عجز او ظاهر مي شود و بايد به خدا التماس بکند و اين تضرع در مقابل خدا باعث آمرزش گناهان مي شود. کسي کارهاي عبادي را انجام بدهد ممکن است که دچار عجب و غرور بشود. و از خدا طلبکار بشود و به خود و اعمالش تکيه بکند. امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه مي فرمايد: خدايا من براي اينکه از جهنم عبور بکنم نمي توانم به کشتي شکسته ي اعمال خودم تکيه بکنم و بايد به رحمت تو تکيه بکنم. بلاها از طريق شکستن انسان را بالا مي برد. بلاهايي که انسان در دنيا دچار آن مي شود بخشي از آن بخاطر اعمال انسان است و بخشي از آن براي ترفيع است. پس وقتي ما در دنيا دچار بلا و رنج مي شويم خدا گناهان ما را پاک مي کند و اگر بلا خيلي سنگين باشد ممکن است که حساب ما با خدا صفر بشود. اميرالمومنين فرمود: اگر خدا کسي را در اين دنيا عقاب بکند، خدا کريم تر از آن است که او را يک بارديگر در آخرت عقاب بکند. سلمان بيمار بود و پيامبر به عيادت او رفته بود. پيامبر به سلمان فرمود: تو در اين بيماري سه امتياز داري: اولين امتياز تو اين است که تو مورد توجه خاص خدا هستي، دومين امتياز تو اين است که در حال بيماري دعايت مستجاب مي شود ( يکي از آداب عيادت اين است که از بيمار بخواهيد براي شما دعا بکند.درروايت دارمي که دعاي بيمار، دعاي ملائکه است) و سومين امتياز تو اين است که اين بيماري براي تو گناهي نمي گذارد و آنها را پاک مي کند. يکي از فدائيان بنام عبدالله بن يحيي اميرالمومنين خدمت ايشان آمد و روي تختي نشست. او از تخت ليز خورد، افتاد، سرش به جايي خورد و شکست. او خودش از اين اتفاق تعجب کرد. حضرت فرمود: خدا را شکر که خداوند شيعيان ما را در همين دنيا عقوبت مي کند که در آخرت بي حساب بشوند. او گفت که من چه گناهي کردم که اين بلا به سرم آمد ؟ حضرت فرمود: وقتي تو روي تخت نشستي بسم الله الرحمن الرحيم نگفتي. ( البته بسم الله نگفتن گناه نيست.اين به مراتب درجات است. گناه انبياء غيبت کردن و دروغ گفتن نيست. ترک اولي براي آنها گناه محسوب مي شود. حاج شيخ حسن اصفهاني مي فرمود: در تمام عمرم يک نماز صبح از من قضا شد که بلاي سنگيني بر سر من آمد که از آن به بعد هر وقت که نماز شب من قضا مي شود منتظر بلا هستم. خدا با اين افراد جور ديگري برخورد مي کند.) بندگان خدا و اهل بيت وقتي بلايي بر سرشان مي آمد خدا را شکر مي کردند. وقتي آيه 4 سوره ي نساء نازل شد: هر کسي که کار بدي بکند کيفر آنرا مي بيند، خدمت رسول خدا رسيدند و گفتند که با اين آيه کار خيلي سخت شد. پيامبر فرمود: شما در همين دنيا مبتلا به سختي مي شويد و خدا اينها را هم حساب مي کند. خدا رنج هاي بندگانش را حساب مي کند. پيامبر فرمود: اگر کسي سرددردي بگيرد کفاره يکسال گناهان او است. حتي ممکن است که اين سردرد بخاطر کوتاهي خودمان باشد. پيامبر فرمود: وقتي خانمي از ايام عادتش خارج مي شود همه ي گناهانش گذشته آمرزيده مي شود. در ايام بارداري هم همين طور است. داريم که اگر کسي در ايام عادت از دنيا برود خدا او را شهيده حساب مي کند. جبران خدا با اين رنج قابل مقايسه نيست. غم و غصه هايي که شخص براي تامين زندگي مي خورد، کفاره ي گناهان انسان بحساب مي آيد. پيامبر فرمود: گناهاني است که با عبادت پاک نمي شود، غم و غصه هايي که براي تامين معيشت زندگي است آنرا پاک مي کند. ( البته در حديک زندگي معمولي و در حد شان انسان ) در کتاب بحارالانوار داريم که فردي صورتش لک و پيس داشت.او خدمت رسول اکرم آمد و گفت که واجبات چيست ؟ نماز و روزه. او گفت که من فقط واجبات را انجام مي دهم، اين چه قيافه اي است که خدا به من داده است. همان موقع جبرئيل نازل شد و گفت که خدا به تو سلام مي رساند و در آخرت خدا مي خواهد چهره جبرئيل را به تو بدهد. او خيلي خوشحال شد و گفت که من ديگر در راه خدا چيزي را کم نمي گذارم. اگر ديد ما نسبت به بلاها اين ديد باشد، حتما شکرگزاري مي کنيم. در روايات به ما ياد داده اند که از خدا عافيت را بخواهيم اما اگر بلا آمد، انسان بايد آن بلا را هديه اي بداند و جزع و فزع نکند و علاوه بر صبر، شکر هم مي کند. در آخر زيارت عاشورا داريم: اللهم لک الحمد حمد الشاکرين. امام سجاد (ع) در 35 صحيفه ي سجاديه مي فرمايد: خدايا شکر من را در بلا بيشتر قرار بده. وحشي بافقي از عاشقان امام زمان (عج) بود. او در آخرعمر سکته اي کرده بود و زمين گير شده بود و دستهايش از کار افتاده بود. فردي به عيادت او رفت و گفت: حال تان چطور است ؟ ايشان فرمودند: از اين بهتر نمي شود. از صبح تا بحال ناز دستهايم را مي کِشند و مي گويند که کار نکنيد، ما غذا در دهانت مي گذاريم. آنها بلا را نمي خواستند ولي اگر بلا مي آمد مي دانستند که خدا آنرا جبران مي کند. اگر کسي يک شب تب داشته باشد گناهان يکسال او پاک مي شود. پس اگر مصيبت بيشتر باشد گناهان بيشتري پاک خواهد شد. يکي ديگر از عوامل تکفير گناهان واجبات است. پس يکي از خاصيت واجبات صفر کردن گناهان ما است.

سوال – سوره ق آيات ابتدايي را توضيح بفرماييد.

پاسخ – آيه شش و هفت خدا مردم را دعوت مي کند که به خلقت زمين و آسمان نگاه کنند. بعد خدا در آيه هشتم مي فرمايد: اينها را ببينيد تا باعث بصيرت و آگاهي بيشتر شما بشود.کسي مي تواند متذکر بشود و موعظه بگيرد کسي است که مي تواند به حق رجوع کند.

عالم هستي براي کسي مي تواند موعظه باشد که صلاحيتي در خودش ايجاد کرده باشد يعني انصاف داشته باشد و حق طلب باشد. بالاترين موعظه که قرآن است در فردي که در خودش زمينه ايجاد نکرده باشد تاثير گذار نيست. کساني که در امر تربيت کار مي کنند بدانند که اول بايد زمينه ي پذيرش تربيت را آماده بکنند تا فرد بتواند آنها را بپذيرد.

سوال – عوامل ديگر تکفير را توضيح بفرماييد.

پاسخ – يکي ديگر از عوامل تکفير عباداتي است که خداوند بر ما واجب کرده است مثل نماز، روزه، حج، جهاد.اين واجبات عبادي اموري هستند که علاوه بر اينکه خودشان خاصيت دارند، هيچ کدام جاي ديگري را نمي گيرد. همانطور که جسم انسان به ويتامين هاي مختلف نياز دارد روح انسان هم به ويتامين هاي مختلف نياز دارد که عبادت هر کدام بخشي را تامين مي کند. روزه جاي نماز و نماز جاي روزه را نمي گيرد. با اينکه هر کدام از عبادات خصوصيات خاصي دارند ولي يک خصوصيت مشترک دارند و آن اين است که اين عبادات گناهان را پاک مي کنند. اين خاصيت عمومي عبادات واجب است. روح همه ي عوامل آمرزش به خضوع و تسليم در برابر خدا برمي گردد. عبادات باعث مي شود که منيت از انسان کنار برود و انسان در مقابل خدا تسليم بشود. اين تسليم بودن در برابر خدا باعث مي شود که وجود خدا بر ما حاکم بشود و ميل هاي نفساني کنار برود. مرحوم آخوند کاشي وقتي مي خواست وضو بگيرد خيلي مواظب بود که آب وضوي ديگران به او ترشح نکند. فرد روستايي پيش ايشان رفت و وضوگرفت و آب وضو به مرحوم آخوند خراساني ترشح مي کرد. ايشان به فرد روستايي گفتند که اين وضو به درد خودت مي خورد. فرد روستايي گفت: شما از کتاب و قرآن سردر مي آوري، من آمده ام که يک وضو بگيرم که به خدا بگويم که من ياغي نيستم. همانجا ايشان سرش را در زانو گرفت و گريست و فرمود: او خدا را شناخته است. وقتي ما وضو مي گيريم مي خواهيم بگوييم: خدايا ما به ياد تو هستيم و ياغي نيستيم. ممکن است که بعضي از نمازهايي که ما مي خوانيم راست نباشد و حضور قلب در آن نباشد، اما بالاخره ممکن است يکي از اياک نعبد بگيرد و انسان به خضوع کامل در برابر خدا برسد. واجبات انسان را در مقابل خدا خاضع مي کند. آيه 115 سوره هود مي فرمايد: اول روز نماز بخوان و بعد نماز ظهر و عصر و بعد نماز مغرب و عشا را بخوان، همانا کارهاي خوب کارهاي بد را از بين مي برد. مظهر کارهاي حسنات همان نماز وعبادات است که بدي ها را از بين مي برد. شخصي در هنگام نماز گفت: يا رسول الله من گناهي انجام داده ام. کفاره ي گناه من چيست ؟ پيامبر نماز را خواندند و آن مرد دوباره سوالش را تکرار کرد. پيامبر فرمود: همين نمازي که خواندي تو را پاک مي کند. پيامبر فرمود: مسلمان وقتي وضو بگيرد و نماز پنجگانه اش را بخواند گناهانش مي ريزيد مثل برگ هاي درخت که در ايام پاييز مي ريزد. سلمان با شخصي زير درختي نشسته بود، شاخه اي از آن درخت را تکان داد و برگهاي آن ريخت. سلمان گفت من روزي با پيامبر بودم و پيامبر اين کار را انجام داد و فرمود: وقتي شما نماز مي خوانيد گناهان شما اين طوري فرو مي ريزد. اميرالمومنين مسابقه اي در مسجد برگزار کرد و سوال کردند که اميدوار کننده ترين آيه ي قرآن کدام است ؟ فردي گفت که اين آيه است: خدا همه ي گناهان را مي بحشد جز شرک را. فرد ديگري گفت اين آيه است: اگر کسي گناهي بکند و توبه بکند خدا او را مي بخشد.فرد ديگري گفت اين آيه است: اي کساني که گناه کرده ايد نااميد از رحمت خدا نباشيد خدا همه ي گناهان را مي بخشد. حضرت فرمودند که اين ها خوب است ولي اين آيات نيست. آيه 115 سوره يهود مي فرمايد: در اول روز، در ظهر و شب نماز بخوان، همانان حسنات سيئات را از بين مي برد. اگر نمازها در وقت خودش خوانده بشود فاصله ي نمازها هفت ساعت بيشتر نيست. گناهان تا هفت ساعت نوشته نمي شود. ملائکه مي گويند که گناهان را ننويسيد شايد فرد توبه بکند يا کار خوبي انجام بدهد. پس اگر کسي گناهي بکند و به نماز برخور بکند، آن نماز گناه را پاک مي کند. اين هديه اي است که خدا براي نمازگزاران قرار داده است. عوامل ديگر تکفير احسان به پدر و مادر، صلوات فرستادن، به مظلوم کمک کردن و خوش اخلاقي است.

انشاء الله خدا همه ي گناهان ما را در اين دنيا پاک بکند که در آن دنيا بي حساب بشويم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها