-برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين رنجبر
-امام کاظم(ع)
88-06-07
برخي خصوصيات بارز اما م موسي کاظم (ع) را بفرماييد.
بسم الله الرحمن الرحيم. شهادت غريبانه و غمبار امام موسي کاظم را تسليت عرض مي کنم که فرمود: خانه کاهگلي ما ظلمات است، ولي محشري ميشود از نم نم باران شما. انشاءالله باران لطف و کرم اين بزرگوار، بر ما هم بارش داشته باشند و همانطور که از شيفتگان آن امام هستيم، از شيعيان او هم باشيم. يعني روش و مسلک ومنش او در زندگي ما هم باشد. حداقل چيزي که ما بايد از اين امام بزرگوار بياموزيم، همان صفت کاظم بودن است. اگر اين صفت در وجود ما جاري بشود، مي توانيم حداکثر خوبي ها و فضيلت ها را به سمت و سوي خودمان داشته باشيم. کاظم يعني کسي که به وقت خشم و عصبانيت، خشم و عصبانيتش خودش را نه با نگاهش و نه با زبانش نه با قلمش ونه با قدمش اظهار نمي کند و فرو مي برد. فرو بردن خشم و غضب چه جلوه اي و چه جمالي، به شخصيت انسان ميدهد. شما مغازه هاي کيف فروشي زنانه را ديده ايد که چقدر قشنگ کيفها درآنجا آويزان شده اند و در آنرا که باز کنيد، مي بينيد داخل آن پر از کاغذ و روزنامه باطله است. وقتي شما کاغذهاي باطله را بيرون مي ريزيد، زباله است و کيف ها هم، از آن فُرم و قواره و شکل شکيلي که دارند، مي افتند. ولي وقتي که همين کاغذهاي باطله را مچاله مي کنيد و در کيف فرو مي بريد کيف شکل مي گيرد. خشم و عصبانيت هم همينطور است. زباله زندگي است. وقتي ما آن را بيرون مي ريزيم، خودمان زشت مي شويم، ديده ايد کسي که عصباني ميشود چهره اش زشت مي شود. ولي وقتي همين خشم را به خاطر خدا فرو مي بريد، چه جلوه اي پيدا ميکنيد !
38- درباره خصوصيت بارز امام حسن (ع) توضيح بدهيد.
وقتي من نيازمند، دستم را به سوي شما دراز مي کنم و شما هم دست به جيب مي شويد و يک چيزي به من ميدهيد، به شما کريم نمي گويند. اگر قبل از اينکه من سائل، دستم را دراز کنم، شما به من چيزي بدهيد به شما کريم ميگويند. از ويژگيهاي برجسته اين امام بزرگوارکريم بودن است. پيش از اينکه کسي سوالي يا درخواستي بکند خود او کريمانه دست به جيب مي شد. کريم بودنش فقط در مال نبود. در علم هم دريغ نمي کرد. قبل از اينکه کسي از او درخواستي بکند خود او باران وار مي باريد و آنها را سرشار از حکمت مي کرد. من يکي از اين حکمتها را براي شما مي گويم.
فرمود: اگر کسي در خلوت خودش، دور از چشم ديگران حتي در خيال خودش به يک خلافي عادت کند، باور کند، يک روز اين خلاف آشکار خواهد شد و دير يا زود آشکار خواهد شد و همه خبردار خواهند شد. لوله آب که نشت مي کند، پس از مدتي آثار نشت آشکار ميشود. خدا کند دير نشود. چون گاهي آنقدر دير ميشود که ساختمان خراب ميشود. اگر ذهن شما و خلوت شما، آلوده به گناه شد، من که امام شما هستم و از همه چيز خبر دارم، شما را باخبر مي کنم، ديگران متوجه ميشوند. پس بياييد خلوت هايتان را از گناه دور کنيد. حتي خيالاتتان را هم پاک کنيد. چون همين خيالات بعدا بصورت رفتار و کردار و گفتار در مي آيد. يک شطرنج باز اول در ذهنش مي بازد. بعد در صفحه شطرنج مي بازد. پس اول از خيال و ذهن شروع ميشود. مولانا ميگويد: تمام صلح ها و جنگ ها، يک ريشه دروني دارد و از درون شروع ميشود. که بعد در بيرون آشکار ميشود.