-برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين رنجبر
-نهج البلاغه
90-04-24
سوال – در مورد نهج البلاغه توضيحاتي بدهيد.
پاسخ – کليد روي ديوار است اما چراغ توي سقف است. يعني شما يک جاي ديگر کليد مي زنيد ولي جاي ديگري روشن مي شود. گاهي کليد در ساختمان است و چراغ در حياط است. گاهي کليد در حياط است و چراغ در کوچه است. تمام کارهاي مثبت و نيک که ما انجام مي دهيم مثل اين است که ما داريم کليد مي زنيم. و يک جاي ديگري بنام قيامت و برزخ روشن مي شود. هر کار مثبتي که انجام نمي دهيم مثل اين است که کليد نمي زنيم. بخاطر همين است که ما از مرگ هراسان هستيم ولي اولياء خدا مشتاق هستند. آنها کليد زده اند. چکار کنيم که مرگ ما هم شيرين و هم شاد بشود ؟ ما بايد کليد بزنيم. اين نکته هايي که اميرالمومنين در قالب حکمت بيان مي کند کارهاي کليدي است. اگر اينها را در زندگي مان بکار ببنديم نه فقط قيامت خودمان را روشن مي کنيم بلکه دنياي مان را هم روشن مي کنيم. وقتي شما کليد مي زنيد دست است که جاي ديگر روشن مي شود ولي روشنايي اش روي خود کليد هم مي افتد. اين طور نيست که اگر اين کارها را بکني فقط آخرت شما روشن بشود بلکه دنياي شما را هم روشن مي شود.
سوال – حکمت 158 نهج البلاغه را توضيح بدهيد.
پاسخ – برادرت را با احساني که در حقش مي کني سرزنش کن و شر او را با بخشش به او برگردان.
بعضي ها مثل چاي تلخ هستند هر کاري که با چاي تلخ مي کني بايد با آنها هم بکني. ما چاي را با قند يا شکر مي خوريم. امير المومنين مي گويد که اگر کسي تلخ بود شما با شيريني با او برخورد و صحبت کن. حالا بعضي ها بدتر از چاي هستند، قهوه هستند. هرچقدر هم که در قهوه شکر بريزيد شيرين نمي شود اما قابل تحمل مي شود و تلخي آن قابل کنترل مي شود حتي اگر مثل قهوه باشد. با او تلخ صحبت نکن و تلخ رفتار نکن. نگوييد که او بايد چوب بخورد. مگر نمي خواهي که او دردش بيايد. اين کاري را مي گويم اگر انجام بدهيد او بيشتر دردش مي آيد. يعني وقتي کسي به شما لطمه اي زد، اگر شما به او خدمت کني شرمسار مي شود. او حاضر است که به او توهين بکني ولي اين کار را نکني. پس معلوم مي شود که سختي اين خيلي بيشتر است. لذا اميرالمومنين راه سرزنش کردن را به ما ياد مي دهد و مي گويد که اگر برادرت به تو آسيب رسانده سرزنش کن. حتي مي گويد که بالاخره برادرت است. اگر او به تو بدي کرده، تو به او خوبي کن. اگر به شما گفتند که فلاني هرجا مي نشيند بدي تو را مي گويد، شما بگوييد که نه او انسان درستي است. شر او را با يک نعمت برگردان. يعني به تو سرايت نمي کند. اگر لباس شما چاک بخورد چاک آنرا که بيشتر نمي کني بلکه آنرا مي دوزي. اگر مي خواهي شر او به تو نرسد دهان او را ببند. سخن تلخ نخواهي دهانش شيرين کن. سعدي مي گويد که اگر کسي دهانش را باز کرده و دارد به شما فحش مي دهد، اگر يک شيريني در دهانش بگذاري ديگر نمي تواند حرفي بزند. جواب خوبي را خوبي دادن سگ کاري است. جواب بدي را بدي دادن خرکاري است. اگر شما به الاغ يک لگد بزني او هم به شما يک لگد مي زند ولي جواب بد را نيکو دادن کار خواجه عبدالله انصاري است. يعني اين کار انسان است و اگر کسي بخواهد آقا باشد بايد يک کاري از خودش نشان بدهد. در حکمت قبلي داشتيم که اگر کسي به شما خوبي کرد شما پاسخ خوب تري به او بده. حالا مي گويد که اگر کسي بدي کرد شما به او خوبي کن.
سوال – سوره اسرا آيات 94 تا 104 را توضيح بدهيد.
پاسخ – در پايان يک از آيات مي گويد که يکي از ويژگي هاي ذاتي انسان نظر تنگي است. مثلا در جاي ديگر قرآن دارد که انسان خيلي حريص است. جاي ديگر دارد که انسان عجول است. اين صفات سرمايه هاي ما هستند و ما بايد با آنها تجارت کنيم. مثل کيسه بوکسي است که دست شما مي دهند. اين کيسه را به شما نمي دهند که آنرا در آغوش بگيري يا براي متکا از آن استفاده بکني، بلکه براي مشت زدن است. وقتي به آن مشت زدي نيرومند مي شوي. خدا اين صفات را داده که شما نيرومند بشويد. خدا حرص را به ما نداد که حريص بشويم بلکه آنرا به ما داده که با آن در بيفتيم. در زمين فوتبال توپ را به شما نمي دهند که آنرا بگيريد بلکه آنرا به شما مي دهند که حساب شده آنرا شوت کنيد تا گلي در آن باشد. خدا مي فرمايد که ما شما را نظر تنگ کرديم نه اينکه نظر تنگ باشيد بلکه نظر تنگي را به شما داديم که با آن در بيفتيد.