برنامه سمت خدا
-خانم نيلچي زاده
-رزق و روزي
88-11-21
سوال- در بحث رزق و روزي و اينکه از راه حلال باشد ما نتيجه آن را مي بينيم، من کسي را مي شناسم که از اول کار خود تا کنون که بيست سال است سابقه کاري دارد فقط رشوه مي گيرد تا به حال هم مشکلي نداشته است ايشان اول وقت نماز مي خوانند، به ديگران کمک مي کنند و پدر و مادر اين آقا با اينکه مي دانند چه کاري مي کند هميشه براي او دعا مي کنند آيا به نظر شما چون اين کارها را مي کند و به پدر و مادر احترام مي گذارد و آنها دعا مي کنند خدا به او کمک مي کند؟
پاسخ - در حقيقت وارد اين بحث مي شويم که چه عواملي، عوامل فقر است و چه عواملي باعث مي شود که روزي ما برکت پيدا بکند و تغييرات آن در زندگي ما باقي بماند. امروز مهارتهاي ارتباطي و کليدهاي معنوي در ارتباط با ديگران وجود دارد. يعني نوع ارتباط ما با ديگران را خداوند مهندسي کرده است و اگر طبق آن پيش برويد قطعا روزي شما به نحو ويژه تضمين شده است. يکي از اين کليدهاي اصلي يا در واقع شاه کليد و کليدي که فقط يک قفل را باز نمي کند احسان به والدين است. بعضي از کليدها مؤمن و کافر ندارد و احسان به والدين از جمله آن موارد است. انسان نيکوکار يا احسان گناه کار مثل اين موردي که دوست ما فرمودند و متأسفانه آلوده به رزق حرام است و همانطور که گفته اند بيست سال است که رشوه مي گيرد، پس قطعا پوست و گوشت و استخوان فرزندان و افراد خانواده او با گناه آلوده شده است. راه ايشان به سمت خير خيلي سخت است اما چون به پدر و مادر نيکي مي کنند قطعا زندگي ايشان گارانتي دنيايي دارد ولي گارانتي آخرتي ندارد. دعاي پدر و مادر در حق ايشان نشانه رضايت است يعني پدر و مادر احساس مي کنند که فرزندان هواي ايشان را دارد. آن چيزي که خداوند بعد از توحيد به ما ياد آوري کرده است وبالوالدين احسانا است. احسان به والدين در زندگي انسان معجزه مي کند. در روايت داريم که کسي نزد امام صادق (ع) مي آيد و مي گويد افرادي هستند که اصلاً اهل تقوا نيستند اما زندگي ايشان خيلي خوب است با هم در خانواده و فاميل خيلي رفت و آمد دارند و خيلي محبت مي کنند، چرا با اينکه اينها اينقدر اهل گناه هستند ولي زندگي ايشان خوب است ؟ حضرت مي گويند که اگر اينها اهل ايمان بودند قطعاً بهره اخروي آن را نيز مي بردند. ولي در دنيا بخاطر همين خير و برکتي که به يکديگر مي رسانند خداوند روزي آنها را زياد کرده است. اما اين روزي فراوان موجب نمي شود که اينها راه خير را پيدا بکنند، مگر اينکه واقعاً رابطه خود را با خدا اصلاح کنند. پس مهارت اول احسان به والدين است، احسان به والدين براي انسان مومن يا کافر، انسان اهل تقوا يا انسان گنه کار وجود دارد، هرکس که هواي پدر و مادر خود را داشته باشد در اينکه به آنها محبت بکند و نگذارد آب در دل آنها تکان بخورد. من هميشه به دوستان مي گويم که يادتان باشد اطاعت از پدر و مادر را خدا از ما نخواسته است اما احسان را خواسته است. احسان بالاتر از اطاعت است يعني اگر مي بينيد حرف پدر و مادر شما خلاف حرف خداوند است، اصلاً لازم نيست که از آنها تبعيت بکنيد ولي حق نداريد که صداي خود را روي آنها بلند کنيد، حق نداريد نگاه غضب آلود به آنها بکنيد، حق نداريد به آنها اف بگوييد. به آنها محبت کنيد اين محبت درب همه ي خيرها را به روي شما باز مي کند، کاش درب خير اخروي را نيز براي شما باز کند. من همين جا که اشاره کردم بعضي از مهارتهايي را که خداوند در قوانين معنوي خود به ما ياد داده است اعم از مؤمن و کافر است، اجازه بدهيد يک مثال دقيق هم بزنم: اگر شما به يک کودک پيش دبستاني يک قطعه اسکناس پنج هزار توماني بدهيد و بگوييد که اين اسکناس را روي يک کاغذ کادو بگذار و به اندازه اين اسکناس برش بزن اين کار را مي کنم اما حالا در حقيقت اين کودک يک شبه اسکناس دارد که از نظر قد و قواره شبيه آن اسکناس است و يک عدد هم اسکناس پنج هزار توماني دارد، قيمت آن کاغذ کادوي کوچکي که به اندازه آن اسکناس بريده شده به نظر شما چقدر است ؟ خيلي کمتر از آن اسکناس است چون اگر مثلاً شما يک کاغذ کادو را دويست يا پانصد تومان خريده باشيد ارزش يک قطعه آن خيلي کمتر از اسکناس است هردو يک کاغذ رنگي هستند با ارزش هاي گوناگون. احسان به والدين رنگ و عطر و بوي زندگي ما است اما احسان به والدين يک انسان مومن و يک انساني که اهل گناه است و احيانا رابطه خود را با خدا خيلي جدي و معنا دار نکرده است فرق مي کند. نماز مي خواند اما رشوه مي گيرد يعني گروهي از دستورهاي خدا را قبول دارد ولي بعضي از دستورهاي خدا را خودش براي خود قانون گذاري کرده است در اين صورت ايمان اين فرد خيلي خطرناک است. در مورد اين آدم بايد گفت که رفتار او مانند همان قطعه کاغذ کادو است، قطعاً در زندگي او زيبايي مي آورد، روزي فراوان هم مي آورد اما فرق آن با اسکناس چيست ؟ اسکناس پشتوانه اي دارد به اسم بانک مرکزي و نشانه آن همان يک عدد نخي است که در آن وجود دارد. احسان به والدين براي انسان مؤمن پشتوانه ايمان به خدا را دارد، يعني من قبول دارم و خدايا هرچه که تو بگويي دربست مخلص تو هستم و هرچه که تو بگويي عمل مي کنم، به همين خاطر در دنيا و آخرت از برکات آن استفاده مي کند. ولي آدمي که اهل تقوا نباشد برکات آن فقط مربوط به دنياي اواست. اين مهم ترين تفاوتي است که بايد در بحث رزق و روزي حواس ما به آن جمع باشد و اشتباه نکنيم اگر کسي روزي او زياد بود يا اگر توانست از روزي خود در کارهاي مختلف استفاده بکند فکر کنيم که بايد لزوماً مانند او بشويم. اجازه بدهيد اينجا از همان کتابي که جلسه قبل خدمت دوستان معرفي کرديم « کتاب گشايش روزي » صفحه هفتادو هفت بحث احسان به والدين را بخوانم که آن را از زبان اهل بيت (ع) کاملا بيان مي کند، از پيامبر اکرم حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي (ص) نقل است که هر کسي دوست دارد عمر او طولاني باشد و روزي اش فراوان باشد به پدر و مادر خود احسان بکند اين دوتا گارانتي نامه الهي دارد. در قانون معنوي و قانون هاي متافيزيکي مانند قوانين فيزيکي مواردي وجود دارند که ما بدانيم يا ندانيم در زندگي اثر دارند. قبل از اينکه قانون جاذبه را نيوتون کشف بکند قانون جاذبه وجود داشت و تفاوت آن اين بود که بعد از کشف آن مردم ياد گرفتند که از قانون جاذبه در زندگي خود استفاده بکنند. قوانين معنوي را که وحي و اهل بيت به ما مي گويند براي آن است که ما بتوانيم زندگي خود را مهندسي بکنيم و به آن صورتي که خداوند مي خواهد خوشبختي ما بدون سختي و بدبختي باشد. حضرت مي فرمايند کسي که اين کار را بکند تا پايان عمر او فقر و بدبختي به سراغ او نمي آيد. منبع اين روايت بهار الانوار و کتاب شريفي است که علامه مجلسي رحمت اله عليه نوشته است. حتي داريم که اگر کسي احسان به والدين بکند هفتاد نوع مرگ از او دور مي شود. يعني آنقدر آثار عجيب و غريبي دارد، انساني که اهل محبت به والدين است نورانيت وانرژي هاي مثبتي دور او توليد مي شود که حتي اگر غرق در گناه هم باشد، اميد است روزي راه خود را پيدا بکند.
اگر زنده بوديم و توفيق بود بحث مهارتهاي غيبت نشنيدن و غيبت نکردن و همچنين بحث مهارتهاي معنوي تعامل با فرزند و مهارتهاي معنوي تعامل با پدر و مادر و اقوام را مورد بررسي قرار مي دهيم.
سوال – تا به حال از راه حرام پول در نياورده ام و هميشه از راه حلال روزي بدست آورده ام اما هرچه سعي مي کنم روزي من افزايش پيدا کند کم مي شود هر روز هم دعاي وسعت روزي مي خوانم نزد دعانويس هم رفته ام گفته روزي شما را طلسم کرده اند لطفاً دعاي باطل کردن طلسم و افزايش رزق و روزي را بگوييد ؟
پاسخ - اينکه دعاي وسعت رزق را مي خوانند خيلي خوب است، ولي اينکه نزد دعا نويس رفته اند خيلي وحشتناک است. «دعاي وسعت رزق دعا هاي مختلفي است که از اهل بيت به ما رسيده است و چند تا از آنها را ما امروز عرض مي کنيم». دعا در حقيقت رابطه من با ملکوت است و وصل شدن من به آب کر ملکوت است تا حوادث زود گذر زندگي، من را دچار ورشکستگي و شکست هاي عميق نکند. اما اينکه پيش دعانويس رفته اند قطعاً يکي از آن اشتباهاتي است که رخ داده و زمينه منفي ايجاد کرده است، اين را به دوستان جلسات قبل هم عرض کرديم رفتن نزد افرادي که دعانويس هستند يا جادو باطل مي کنند غير از اينکه گرفتگي زندگي شما را بيشتر بکند چيز ديگري نخواهد بود، يک گره را باز مي کنند ده تا گره ايجاد مي کنند.
سوال – دعايي که مختص رزق و روزي است بايد نزد چه کساني يافت و پيش چه مرجعي بايد رفت؟
پاسخ - نزد اهل بيت، بگذاريد بحثي را که من براي جلسه بعدي پيش بيني کرده بودم اينجا عرض کنم. ازجانب اهل بيت که کل ملک و ملکوت را مي بينند به ما يک راهکار خيلي ساده نشان داده مي شود مي گويند گناه نکن، گناه نکردن مي تواند رزق و روزي تو را زياد کند. يعني هر موقع من ديدم در زندگي از جهت مالي دچار مشکل شده ام حتماً گناهي انجام داده ام. طبق روايات، گناه يکي از آن چالش هاي سلبي است در زندگي به اين علت که من خود را با نظم عالم هستي هماهنگ نکرده ام، کوک ملکوتي من به هم ريخته است. به خاطر همين هم ضرب آهنگ زندگي من درست نخواهد بود. هر موقع ديدم دچار مشکل هستم دور و بر خود را نگاه کنم و ببينم چه اشتباهي کرده ام و چه غلط ديکته اي نوشته ام که خدا نمي پسندد، آن را اصلاح کنم، يعني استغفار عملي کردن. حتي نيت گناه مي تواند روزي انسان را از بين ببرد، بعضي از افراد فکر مي کنند چون هنوز گناهي مرتکب نشده اند لابد تأثيري ندارد. ما مي دانيم که بالاترين انرژي، انرژي فکر و اراده است و مي تواند ايجاد ظلمت يا نورانيت براي انسان بکند.
بالاترين عمل مؤمن نيت او است، نيت مؤمن بلندترين طول موج و فرکانس را در عالم هستي ايجاد مي کند به همين خاطر نيز امام سجاد (ع) در دعاي شريف مکارم الاخلاق از خداوند مي خواهد: خدايا خيلي نيت من را زياد کن، يعني همه کارهاي من ليبل رضاي خداوند بخورد، ما نمي توانيم گناه کنيم براي رضاي خداوند يعني آنجا ديگر ترمز دستي خود را محکم مي کشيم چرا که گناه ديگر براي رضاي خداوند نمي تواند باشد، و اين حالت شرمندگي و خجالت کشيدن اتفاقا يکي از راههايي است که باعث مي شود ما برگرديم. به همين دليل هم به ما مي گويند اگر کسي با خنده و خوشحالي گناه کند با غم و اندوه وارد دوزخ خواهد شد. يعني من نبايد به گناه خود مباهات کنم اگر خداي نا کرده يک دفعه خودم را وسط يک آلودگي ديدم بلافاصله شرمنده بشوم و از خود و خدا حيا کنم و برگردم. تنها عقب رفتني که خيلي زيبا است اين است که در گناه خود را عقب بکشم و داخل مرداب نروم. اهل بيت به ما مي آموزند و مي گويند دو وقت است در هر بيست و چهار ساعت که جزو وقتهاي طلايي رزق است يکي وقت بين الطلوعين يعني از اذان صبح تا زماني که خورشيد اولين طلوعش به کره خاکي مي رسد که در قوانين فيزيکي داريم حدود سه يا چهار دقيقه طول مي کشد از زماني که خورشيد طلوع مي کند تا نور آن به زمين برسد يعني فاصله صبح صادق و طلوع آفتاب. بين دو طلوع، طلوع خورشيد و طلوع فجر اين وقت يکي از زمانهاي طلايي است. اگر دوستان همين کتاب شريف مفاتيح که يکي از دعاهاي ارزشمند است را نگاه کنند داريم که تعقيبات نماز صبح همگي در زياد شدن رزق و روزي مؤثر است يعني تعقيبات ويژه اي داريم که مربوط به رزق وروزي است. چون بعد از نماز ما يک دعاي مستجاب داريم و تا زماني که شما از سر سجاده بلند نشده ايد هنوز در همان محور نورانيت ملکوتي قرار داريد. يکي ديگر از همان زمانهاي طلايي و ويژه براي زياد شدن رزق و روزي بعد از نماز عصر است. اين دو زمان متاسفانه زمانهايي است که ما عجله داريم يا استراحت کنيم يا به دنبال کارهاي خود برويم. داريم که يک فرصتي به خود بدهيد، هفت يا هشت دقيقه به اندازه اي که منتظر اتوبوس يا مترو مي شويد، منتظر شويد تا ملائکه بيايند و دعاي شما را به آسمان ببرند. آن گناهي را هم که به عنوان موانع، خدمت شما عرض کردم در حقيقت جزو آن مواردي است که بايد خيلي جدي و مداوم همه ما نگاه کنيم. گاهي اوقات بعضي از گناهها را ما گناه نمي دانيم که موجب مي شود در زندگي ما رشد پيدا بکند.
سوال - من مغازه اي دارم به مدت دو سال است که حتي کرايه خود را بدست نياورده ام احساس مي کنم که بي رزق و روزي مانده ام چه کنم ؟
پاسخ - يکي از چيزهايي که خيلي به ما درخصوص رزق و روزي تأکيد شده تلاوت قرآن در خانه و محل کار است. البته نه اينکه من پشت ميز نشسته ام کار مراجعه کننده را انجام ندهم و قرآن بخوانم اين يکي از فاجعه هايي است که گاهي اوقات ممکن است با غلط و وارونه خواندن اسلام رخ بدهد. نه، زماني که مجال و فرصتي دارم به اندازه يک صفحه قرآن قرائت کنم. تأکيد شده است که تلاوت نکردن قرآن موجب مي شود فقر وارد زندگي شود. در آن مغازه اي که شما مي گوييد درآمد خود را بدست نمي آورد نگاه کنيد ببنيد اگر اين مغازه اجاره داده شده يا خود ايشان کار مي کند شايد مال حرام وارد آن شده است. ببينيد آيا سود گرفتن آن واقعاً براساس معيارهاي ديني است يا روزي حلال مي آورد. روزي حلال برکت ويژه خود را دارد و قطعا گره گشايي مي کند، اگر من در اين مغازه دروغ مي گويم، قسم دروغ مي خورم و يا نه اصلاً قسم مي خورم بدانيد روزي آن کم است و از آن چيزي که مقدر شده بسيار کمتر است. اگر من در اين مغازه تلاوت قرآن نمي کنم، من بارها شده هنگامي که استانهاي مختلف مي روم معمولاً از فضاهاي سنتي ديدن مي کنم، يکي از آن فضاهاي سنتي هم در متن بازارهاي سنتي است خيلي زيبا است که مي بينم در مغازه ها گاهي اول وقت و گاهي نيز نزديک اذان ظهر يا اذان مغرب، مغازه دارها مشغول قرآن خواندن هستند. اصلاً در بازار رسم بوده کسي که مي آمد و کرکره مغازه را بالا مي برد و مي نشست نگران اين نبود که مشتري مي آمد يا نه چرا که مي دانست اولين مشتري او خدا است اله اشتري. . اولين مشتري من خدا است و آخرين مشتري من نيز خدا است، شروع مي کرد به تلاوت قرآن که از اين طريق قلب او آرامش پيدا مي کرد قلب خود را با ملکوت هماهنگ مي کرد و از گناه فاصله مي گرفت. آن نورانيتي که در اين فضا و در قلب اين فرد ايجاد مي شد، کاملاً آن فضاي معامله و تجارت او را نيز نوراني مي کرد. تلاوت قرآن و تدبر در قرآن يکي از راهکارهاي اصلي است، قطعا سوره هاي زيادي است که مي تواند به صورت ويژه روي روزي اثر بگذارد که به تعدادي از آنها اشاره مي کنيم. ازجمله داريم که شما اگر مالي را داريد که به فروش نمي رود يا مال التجاره و يا خانه اي است سوره قارعه را بخوانيد. قارعه که سوره قيامت است و نه تجارت چرا به ما مي گويند که اين سوره را بخوانيم ؟ اهل بيت اين را به ما آموخته اند که يادمان باشد آن ضربه کوبنده اي که مي خواهد همه چيز را از بين ببرد. دل خود را به سمت خدا ببر تا خدا همه ملکوت خود را به سمت تو بياورد يعني با مال دنيا فريب نخوريد و برويد دنبال اين که با دنيا معامله کنيد بلکه با خدا معامله کنيد تا خدا به بهترين و بالا ترين قيمت از شما بخرد.
سوال - اگر کسي با خواندن قرآن مشکل داشته باشد و نوار قرآن را در مغازه خود بگذارد و استماع کند آيا همان تأثير را دارد ؟
پاسخ - قطعا آن تأثير را ندارد اما آب دريا را اگر نتوان کشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد
حتي در قديم هم افرادي بودند که بيسواد بودند و سواد مکتبي هم نداشتند قرآن را باز مي کردندو نگاه مي کردند، ديدن قرآن که اعجاز لفظي دارد حتي مي تواند روي قلب مؤثر باشد. من که سواد دارم و مي توانم قرآن را بخوانم و يا ترجمه آن را بخوانم جفاي به خود و قرآن کرده ام که قرآن را بخوانم يا فقط بشنوم قطعاً وظيفه من اين است که قرآن را بفهمم تا به آن عمل کنم.
سوال – شوهر من يک کارگر ساده است که درآمد بسيار ناچيزي دارد که خيلي وقتها خرج خوراک خود را نيز نمي توانيم تأمين کنيم با اينکه فرزند کوچکي دارم احساس مي کنم که خداوند مرا کمک نمي کند و رزق و روزي فرزند من را نمي دهد. لطفاً راهنمايي کنيد؟
پاسخ - يک نکته اي دور از چشم اين عزيز مانده است ما دو نوع رزق داريم رزق مادي و رزق معنوي. فرزند شما يکي از آن هديه هاي بزرگ و با ارزش خداوند به شما است در حقيقت شما يک رزق معنوي داريد و اين بچه روزي را با خود آورده است اگر شما دچار سختي زندگي هستيد به دنبال اين باشيد که در زندگي شما يا همسرشما چه اشکال فني وجود دارد. احياناً امکان دارد که شما خوب همسايه داري نمي کنيد چون يکي از آن مهارتهايي که مي تواند خيلي مؤثر باشد خوب همسايه داري کردن است. صفحه 116 همان کتابي که خدمت دوستان معرفي کرديم روايات بسيار زيبايي را در ارتباط با همين موضوع مطرح مي کند، از امام صادق (ع) آمده است که خوب همسايه داري کردن روزي فرد را زياد مي کند، خوب همسايه داري کردن يعني چه ؟ يعني اينکه اگر گرفتار است به او کمک کنيم، اگر نياز مالي دارد بدون آنکه مجبور باشد آبروي خود را ببرد ما به او کمک کنيم به او قرض بدهيم. اگر در وسايل زندگي مشکل دارد از غذا و نوشيدني به او بدهيم. اينها زمينه هايي است که باعث مي شود ما خوب همسايه داري کنيم اگر غم و اندوهي دارد به او کمک کنيم تا تسلي پيدا کند. اگر شادي دارد در شادي او شريک بشويم، اينها مسائلي است که قطعاً در رزق و روزي فرد مؤثر است. از جمله يکي از چيزهايي که خيلي مي تواند به فرد کمک کند عدم اظهار فقر به ديگران است اين يکي از همان مهارتهاي ويژه است. از قديم به ما ياد داده اند که حتي اگر گرسنه بوديد تا زماني که جان تو به خطر نيفتاده است به ديگران نگو. اين در زندگي مدرن امروز شايد حرف عجيبي باشد خوب وقتي من گرسنه هستم اعلام مي کنم. احياناً شايد تکدي گري از همين جا شروع شده باشد که در فرهنگ ديني ما گدايي و گدايي پروري نيست. يعني به مؤمن ياد مي دهد که حتي اگر گرسنه هستي نگو، از آن طرف مي گويد ببينيد اگر کسي نيازي دارد حتي اگر به زبان نياورده به او کمک کنيد اين يعني روحيه عزت و استغنا. ما زماني که به ديگران مي گويم ما مشکل داريم و هشت ما گروي نه ما است، اگر کسي اظهار فقر بکند خداوند دوباره دري از فقر را به روي او باز خواهد کرد، يعني من عزت خود را فروخته ام و ارتباط حقيقي خود با خدا را خدشه دار کرده ام و فکر مي کنم مردم کاره اي هستند که مي توانند من را کمک کنند نه اينگونه نيست. حتي کساني که زمان پيامبر و اهل بيت سراغ ايشان مي آمدند، در صدر اسلام زن و شوهري بودند که در زندگي مشکل داشتند زن به شوهر مي گويد به خدمت پيامبر برو ايشان کريم هستند و کريمان کرمشان بي اندازه است مرد مي گويد من وارد مسجد شدم پيامبر مشغول صحبت بودند با خود سبک و سنگين کردم که خدمت آقا بگويم خجالت کشيدم، حضرت جمله اي را عنوان کردند که هرکس از ما کمکي بخواهد ما نياز او را برآورده مي کنيم اما اگر نخواهد و تلاش کند خداوند براي او جبران خواهد کرد. اين مرد مي گويد باز گشتم تا سه روز من مي رفتم و مي آمدم همسرم از خانه به من مي گفت برو و نزد پيامبر عرض نياز کن اما زماني که خدمت پيامبر مي نشستم با تمام عظمت و لطف ايشان پيامبر بالاترين پيام را به من مي دادند که دست خود را به زانو بگير و بگو يا علي. اين يا علي گفتن به معناي استمداد گرفتن از آن قوت والاي الهي است، روز سوم مي گويد اين کلام پيامبر روي قلب من اثر کرد رفتم يک تيشه با يک طناب برداشتم و به بيابان رفتم ديدم هيچ کاري از من ساخته نيست مقداري هيزم جمع کردم و آوردم و فروختم هر روز اين کار را تکرار کردم و زماني رسيد که آن تيشه اي را که قرض گرفته بودم توانستم پس بدهم و يک تيشه بخرم و از آن راه مال بسيار بدست آوردم. بعد که خدمت پيامبر رسيدم پيامبر مجدداً همان کلام خود را فرمودند. يعني حتي به وجود مبارک پيامبر که عزيزترين فرد هستند و تو را زماني که نياز خود را مي گويي ذليل نمي کنند به ايشان نيز نگوييد، پيامبر حتي مي گويد به من هم نگو تو رابطه مستقيم خود با خداوند را تقويت بکن قطعاً خداوند به داد تو خواهد رسيد.
سوال – يکي از همسايه هاي ما مدام دعا مي کند که گنج پيدا کند تا با پول آن به ديگران کمک کند لطفاً به اينگونه افراد بگوييد طمع و تنبلي کار اشتباهي است.
پاسخ - البته اين حرص نيست اين يک جور تنبلي و کسالت است. يعني تلاش نمي کند فقط مي گويد خدايا آسمان را سوراخ کن تا يک مقدار طلا و پول بدست من برسد تا من بتوانم به ديگران کمک کنم. اين آدم دچار يک جور خود فريبي شده است چون خداوند مي گويد از آنچه که من به تو داده ام صدقه بده و خيرات کن. خداوند که نيازمند من نيست چرا که تمام کليدهاي آسمان و زمين در اختيار او است اما چرا مي گويد قرض و صدقه بدهيد بخاطر اينکه من رشد کنم، همانطور که درخت انگور را زماني که مي خواهند انگور درشتي بدهد شاخه هاي اضافي آن را مي زنند. مالي را که من در راه خدا مي دهم بخاطر اين است که هويت دروني من رشد کند تا بتوانم به کمال برسم. اجازه بدهيد دو کليد را اينجا خيلي بصورت خلاصه بگويم: يک کليد صدقه، هر گاه در زندگي به مشکل مالي برخورد کرديد صدقه بدهيد شايد يک مقدار به نظر دوستان عجيب بيايد چرا که هرگاه ما پول زيادي داشته باشيم صدقه مي دهيم و در راه خدا خرج مي کنيم اما زماني که نداريم، چراغي که به خانه روا است به مسجد حرام است، نه زماني که نداري با صدقه، صدق خود را به خداوند اثبات بکن تا خداوند چندين برابر آن را به تو بدهد اين روش اهل بيت است. دوم اين است که هرگاه چيزي را از دارايي هاي خود خيلي دوست داشتي و ديدي که در زندگي گره بزرگي داري و از لحاظ معنوي جا مانده اي و در رزق و روزي مشکل داري از همان مال انفاق کن. يک کليد طلايي را قرآن به همه ما نشان مي دهد و مي گويد اين کليد طلايي راه ميانبر است حواس شما باشد که جايگزين ندارد و آن نيز اين است که هرچه را دوست داري فوري در راه خدا بده. اگر دو لباس داري آن را که خيلي دوست داري در راه خدا بده، اگر خوردني داري آن را که خيلي دوست داري در راه خدا بده. آن چه را که دوست داري و بدهي شايد براي فرد مقابل شما خيلي فرق نکند اما براي شما فرق مي کند دقيقاً هم قرار است شما رشد کنيد و با اين انفاق اثبات مي کنيد که خدايا تو را باور دارم. آنچه را که در خزانه غيب خود براي من قرار دادي بيشتر از آن چيزي است که من در اختيار دارم. و اين يعني ايمان صد در صد به آن خدايي که همه چيز در اختيار او است.
سوال – من دختري هستم محجبه و با ايمان اما چون پدر من خيلي در شهرما خوش نام نيست اکثر افرادي که به خواستگاري من مي آيند از نظر اعتقادي فرد مناسبي نيستند من هم کم کم ترس اين را دارم که فرصت ازدواج مناسب را از دست بدهم چه کنم ؟
پاسخ - يک مشکلي که در جامعه ما هر روز بيشتر مي شود اين است که مسئوليت اجتماعي پايين آمده است. در حقيقت اين وظيفه افراد دين دار است که اگر دختر خانم و يا آقا پسر مؤمني را مي شناسند با حداقلي از شناخت و اينکه به سلامت اوليه ي او مطمئن باشند به يکديگر معرفي کنند. اگر در فاميل، در خانواده و در محيط کار اين رويه به رويه اي سالم تبديل شود قطعاً آن دختر خوبي که در خانواده احياناً نا مناسبي است دچار يک چنين حسرتي نمي شود. گرچه اجازه بدهيد اين وعده الهي را به او بدهيم که کسي مثل آسيه که زن فرعون مي شود در کاخي پر از نکبت و فساد و گناه زندگي مي کند، با پاکي هاي دروني و بيروني خود يک رابطه مستقيم با پيامبر خدا و خداوند برقرار مي کند. پس تقوا قطعاً پاداش خود را در همين دنيا خواهد داشت. اما ما فراموش نکنيم بعنوان يک انسان مؤمن، اگر شقايق در کويري وجود دارد و اگر دختر و پسر مؤمن در يک خانواده نامناسبي هستند خيلي حواس ما به آنها جمع باشد که در روز قيامت خداوند از ما سؤال مي کند که آيا به فکر ازدواج آنها بوديد، آيا تلاشي کرديد يا فقط نگران فرزند خود بوديد. من بارها به مادران و پدران مي گويم حواس شما باشد اگر مي خواهيد مشکل ازدواج دختر يا پسر شما بر طرف شود صداقت خود را به خدا اثبات کنيد و حداقل براي ازدواج يک يا دو دختر يا پسر مسلمان تلاش کنيد. نه براي اينکه بگوييد خدايا من کردم پس جواب من را بده نه ما سر خداوند منتي نداريم ما هميشه بدهکارخداوند هستيم براي اينکه بگويم خدايا من باور دارم و تلاش کردم و از تو بي دريغ محبت مي خواهم. همينجا به بحث رزق و روزي اشاره مي کنيم که ازدواج يکي از همان راه هاي گشايش رزق است.
سوال – ما هرچه نگاه مي کنيم مي بينيم گناهي نکرده ايم اما شما مي گوييد اگر روزي ما کم است احياناً مربوط به گناه ها و اشتباهات ما مي باشد ما خيلي ها را مي بينيم که گناه زيادي مي کنند اما وضع مالي آن ها از ما خيلي بهتر است و رزق و روزي زيادي دارند.
پاسخ - ما زماني که آينه قرآن و روش اهل بيت را پيش روي خود باز مي کنيم به ما چهار گروه از انسان ها را نشان مي دهند که دو به دو به هم شبيه هستند اما حقيقت آنها متفاوت است. يک انسان هايي که خيلي داراي پول و مال و ثروت بوده و زمينه رشد علمي و اجتماعي دارند ياد ما باشد که رزق فقط مادي نيست، علم و معنويت و فرزند و چيزهاي ديگر هم مي تواند رزق قطعي ما باشد کساني هستند که اين نعمت ها را دارند و کساني نيز هستند که از اين نعمت ها فوق العاده کم بهره هستند، آنقدر دنبال رزق و روزي خود مي گردند که مي گويند به اصطلاح من دنبال يک صد يا دويست توماني مي گردم و در يک نهايت ضيق معيشتي هستند ما هميشه به دوستان مي گوييم که شما شاخص داشته باشيد. قرآن به ما شاخص داده است و مي گويد نه آنکه به او نعمت دادم خيلي آدم ويژه اي است و نه آن کسي که او را دچار سختي کرده ام. چهار مدل اينجا در مي آيد، هر موقع ديدي کسي، چه پول دار و چه فقير، چه دارا و چه ندار، آنچه را که دارد در راه اطاعت خدا خرج مي کند قطعي بدان که خداوند او را خيلي دوست دارد. چرا که مدار ثروت و قدرت نيست، مدار اطاعت هست. بخاطر همين هم قرآن به ما کسي مانند قارون را نشان مي دهد مي گويد آنقدر پول او زياد بود که نه پولهاي او را بلکه کليد گنج هاي او را با شتر حمل مي کردند، مردم که او را مي ديدند مي گفتند خوش به حال او. مانند امروز که بعضي مردم، ماشين هاي گران قيمت يا بعضي از خانه ها را مي بينند، مي گويند واي چه ماشين يا چه خانه اي ؛ خدا مي گويد که نه بگوييد واي بر او چرا که همه ديدند که قارون در زمين فرو رفت. چرا چون اهل اطاعت خدا نبود، با آنکه فاميل نزديک پيامبر زمان خود بود. اما در حقيقت انسان پولدار يا فقير اگر در راه اطاعت خدا باشد خدا اين آدم را خيلي دوست دارد. اما اگر فقير يا غني باشيم و کفر بگوييم قطعاً از چشم خداوند افتاده ايم. صلوات بر محمد و آل محمد يکي از راهکارهاي اصلي گشايش روزي خواهد بود.