-خانم نيلچي زاده
-حسادت
88-09-02
سوال- چرا خانمها حسودتر هستند ؟
پاسخ- البته حسادت فرا جنسيتي است يعني ويژگي است که هم در زنان و هم در مردان وجود دارد ولي چون خانمها حساس ترند و ظريف انديش، جزئي نگري در روح و روان آنها وجود دارد و نيز چيزهاي کوچک برايشان مهم تراست پس خانمها بيشتر به حسادت مبتلا مي شوند و اين عزيزان بايد روي عزت نفس و اعتماد به نفسشان بيشتر کار کنند.
سوال- حسودي عجيبي دارم. لطفا کمک کنيد تا آن را درمان کنم.
پاسخ- کسي که يقين دارد حسادت بد است در حقيقت خودش را گول زده و خود فريبي مي کند يعني مي داند حسادت بد است ولي نمي تواند خود را نجات دهد. در اينجا راه علمي و عملي براي درمان حسادت در درون خودمان است. کسي که دچار اين بيماري چه کم و چه زياد شده است و نعمتهايي که خدا به او داده را نمي بيند، دراينجا راه عملي اين است که خودش را در اين مدار قرار داده و شروع به شکرگزاري از خداوند بکند و نسبت به نعمتهايي که خداوند به او داده، سجده ي شکر به جا آورد و هيچ الهي شکري را نگويد مگر اينکه همزمان نعمتهاي خدا را هم از پيش چشمش عبور دهد و آنها را به خود يادآوري کند. اين نعمتها مي تواند ثروت، تواناييهاي ذهني، زيبايي يا موقعيت اجتماعي باشد. او بايد با تک تک سلولهاي بدنش به خاطر سلامتي، جواني و تواناييهاي فکري و روحي خود خداوند را شکر کند. افراد حسود اين نعمتها را در راه رنج دادن خود استفاده مي کنند. دومين راه حل طبق فرموده پيامبر در کتاب وسائل الشيعه که حسد مانند تيغ برنده است اما اين تيغ برنده اي که مي تراشد و از بين مي برد درواقع دين را از بين مي برد، اين است که براي اينکه فرد حسود دينش دچار آسيب نشود با سه روش مي تواند خود را نجات دهد يکي اينکه از تخريب افراد براي گرفتن نعمتهاي آنها جلوگيري کند و از اين رفتار دست بردارد.دومي اينکه زبانش را نگه دارد يعني از بدگويي ديگران دست بردارد. سومي اينکه بديها را به زبان نياورده و به برادر ديني خود ابراز نکند. اين سه ويژگي يعني من شر حاسد اذا حسد و آنها حسادت را در درون خود نگه دارند که آسيب متوجه ديگران نشود تا اينکه درمان خود را شروع کنند.چون حسادت تا وقتي در قلب باشد فقط به خود حسود آسيب مي زند ولي وقتي در رفتار، گفتار و حرکات وارد شود باعث آسيب ديگران و از بين رفتن ارتباط هاي سالم مي شود. براي قطع ريشه ي حسد سه روش تکميلي ديگر وجود دارد. يکي اينکه وقتي ميخواهي شروع به بدگويي در مورد طرف مورد حسادت بکني با خودت مبارزه کن و برعکس به مدح و ثناي آن فرد بپرداز و با اين کار جلوي نفس خودت بايست. تشبيهي است که مي گويند حسد مانند سگي است که پارس مي کند اگر به آن اعتنا نکني پس از مدتي صدايش کم شده و ديگر قدرت نفوذ روي شما را ندارد. دومي اينکه افراد حسود، متکبر هم هستند و دلشان مي خواهد خودشان را بالاتر از ديگران نشان دهند وقتي اين حس به شما دست داد براي رضاي خدا نسبت به او تواضع کن. سومي اينکه افراد حسود بخيل هم هستند. دراينجا بلافاصله براي رضاي خدا بخشش کن. درحقيقت در يک مثلث طلايي من، خدا و او قرار بگيرد تا خداوند به طور مستقيم وارد عمل شده و او را کمک کند.
سوال- من عروس اول خانواده هستم از وقتي که برادر شوهرم نامزد کرده، پدر و مادر شوهرم به آنها احترام بيشتري مي گذارند و اين باعث ناراحتي من و همسرم شده است. ما به آنها احترام مي گذاريم ولي نسبت به رفتارشان حساس شده ايم و حسادت مي کنيم. چاره چيست؟
پاسخ- گاهي حسادتهاي درون خانواده ناشي از تبعيضي است که بزرگترهاي خانواده بين فرزندان، عروس ها و دامادهاي خود قائل مي شوند و اين رفتارغلط باعث مي شود رابطه ي عاطفي مثبت و کانون مهر و محبت در اين خانواده از بين برود. توصيه ي ما اين است که اگر رفتار ديگران باعث حسادت شما مي شود، خودتان را مهار کنيد. مثلا کسي که بيماري سختي دارد و سرفه مي کند، شما براي اينکه در معرض آسيب اين فرد بيمار قرار نگيريد از خود محافظت کرده و سعي مي کنيد در درمان بيماري به او کمک کنيد. در اينجا شما بايد ويژگي مثبت افراد اضافه شده به خانواده ي خود را که باعث محبت و جلب توجه مادرشوهرتان شده است و نيز نقصي که بين رابطه ي شما با آنها بوده و با آمدن افراد جديد به خانواده، تازه خود را نشان داده است را هم پيدا کنيد. حتما اشکالي در رابطه شما وجود داشته و اِلا محال است که يک رابطه ي خوب با آمدن يک فرد جديد تبديل به يک رابطه منفي بشود به خصوص در مورد پدر و مادر شوهرتان که داراي پختگي لازم هستند. ما بايد به دنبال مشکل ارتباطي خود با آنها باشيم و آنها را حل کنيم.
سوال- پدرم مرا به اجبار شوهر داد. من به کساني که با انتخاب خود و با عشق ازدواج مي کنند حسودي مي کنم. چه کاري انجام دهم تا اين حسادت از جانم بيرون برود؟
پاسخ- يادمان باشد که عشق حقيقي بعد از ازدواج بوجود مي آيد و محصول يک ارتباط سالم، پويا و دائمي است. اين خانم محترم ببينند همسرشان هيچ ويژگي مثبتي ندارد که شايسته ي دوست داشتن ايشان باشد؟ مشکل ما اين است که هميشه نيمه خالي ليوان را مي بينيم و اين خانم هميشه ويژگيهاي منفي همسرشان را که نمي پسندند را ديده اند. خداوند قدرت عاشق شدن و عشق ورزي را يکي از ويژگيهاي مخصوص زنان قرار داده است.
سوال- خانواده شوهرم براي من عروسي نگرفتند. چه طور مي توانم ببينم که براي فرزندان بعدي خود عروسي مفصلي مي گيرند؟ چرا اين همه تبعيض ؟
پاسخ- در بحث ازدواج بيان کرديم که هرگز اجازه ندهيد ازدواج ها بدون مراسم صورت بگيرد. يک مراسم خوب، معقول، زيبا و درعين حال ساده. اين مراسم کمک مي کند که شما با آمادگي و شادابي بيشتري وارد زندگي جديد شويد زيرا بعدها هميشه يک زمينه ي سرزنش و حسرت براي خودتان باقي خواهيد گذاشت. اما براي اينکه اين مشکل جبران شود در اولين سالگرد ازدواجتان يک مراسم کوچک خانوادگي برگزار کنيد و کارهايي را که درعروسي انجام نداده ايد همه را در اين مراسم سالگرد انجام دهيد. مثلا لباس عروسي بپوشيد ياعکس بگيريد و تا وقتي که با همسرتان زندگي مي کنيد اين عشق بين خود را بازآفريني کنيد.
سوال- من بچه دار نمي شوم و به هر کسي که بچه دارد و بچه دار مي شود حسودي مي کنم. آيا اين گناه است؟
پاسخ- مهمترين گناه اين است که انسان حسود به خود ش ضرر مي رساند شما تا کي مي خواهيد از بچه ها و خانواده هاي بچه دار فرار کنيد درصورتي که شما به محبت کردن به بچه ها نياز داريد؟ اگرشما محبت به کودکان را ياد نگيريد، لطافتهاي روحي شما رشد نکرده و دچار بدرفتاري و بدگفتاريهاي جدي مي شويد و خشونتي هم در طبيعت شما بوجود مي آيد. شما به جاي حسودي، عاشقي کردن را ياد بگيريد شايد خداوند به همين زودي به شما فرزند خوب و صالحي عطا فرمايد.
سوال-خواهرم درجمع ديگران به من گفت که تو نسبت به خواستگارانم حسودي مي کني. من از گفته ي او در جمع ناراحت شدم ولي اين موضوع صحت ندارد و من او را دوست دارم و دلم مي خواهد که او خوشبخت شود ولي چه طور به ديگران بفهمانم که اشتباه مي کنند و من به او حسودي نمي کنم؟
پاسخ- اين بدترين رفتار است که فردي را در جمع نصيحت کنيم چون اگرآن فرد غرور داشته باشد به بيماري لجبازي دچار خواهد شد و در غير اين صورت دچار ضعف اعتماد به نفس خواهد شد در هر دو صورت ما به اين فرد آسيب وارد کرده ايم. با نصيحت آشکار در عين اينکه فرد دچار بيماري نيست ولي ما او را وادار مي کنيم تا خودش را بيمار تلقي نمايد اما اين خانم بايد با عمل بي ريا، بي توقع و آشکارا به ديگران ابراز محبت کرده تا براي آنها ثابت شود که اشتباه مي کنند.
سوال- با اينکه به تازگي فرزندم را از دست داده ام ولي زن برادرم به من حسودي مي کند ؟ راهنمايي بفرماييد.
پاسخ- با عرض تسليت اميداريم که ايشان با انس بيشتر نسبت به خدا و با ارتباط حقيقي و سالم با انسانها بتواند اين خلاء دروني را تا اندازه اي پر نمايند. گاهي اوقات ما آنقدر حساس مي شويم که فکر مي کنيم ديگران به ما حسودي مي کنند مانند دستي که ظرف و لباس شسته و پوستش نازک شده باشد، شما حتي اگر به نوازش، دست اين آدم را بگيريد او احساس رنجش خواهد کرد. اين خانم به خاطر اتفاقي که برايشان افتاده به توجه بيشتري نياز دارند اما شايد نوع برخوردها و تعاملات باعث شده که ايشان حساسيت مضاعفي پيدا کنند چون حساسيت زياد بستر حسادت است به همين خاطر به اين خواهر عزيز عرض مي کنم که يا شما واقعا به اين واقعيت رسيديد که ديگران نسبت به شما حس حسادتشان برانگيخته شده يا شما خيال مي کنيد که ديگران به شما حسادت مي کنند و بهترين کار اين است که به کساني که فکر مي کنيد به شما حسادت مي کنند محبت کرده و نيز براي مهار کردن دل خود به شکرگزاري از خدا بپردازيد.
سوال- به خاطر حسودي خواهرشوهرم سه ماه است که من و همسرم باهم قهر هستيم. لطفا راهنمايي بفرماييد.
پاسخ- قهر خوب است ولي کوتاه مدت. در فرهنگ اهل بيت به ما مي آموزند که دو فرد مومن حق ندارند بيشتر از سه روز با يکديگر رابطه ي سرد و قهر آميز داشته باشند و وظيفه ي ما اين است که اين دو نفر را با هم آشتي بدهيم. در سوره ي حجرات که از سوره هاي اخلاقي درقرآن کريم است نيز تاکيد مي کند که فاصلحو يعني صلح ايجاد کنيد و اصطلاح ذات البين يعني با سخن چيني مثبت واسطه ي محبت بين دو نفر شويد. دراين خانواده هم خيلي اتفاق بدي افتاده و بدتر اين که هيچ کس براي آشتي بين اين زن و شوهر واسطه نشده است. من به اين خانم توصيه مي کنم که خودشان فرصت سازي کرده و منتظر باشند يا بهانه اي ايجاد کرده و آشتي کنند و ايشان يقين بدانند که خداوند محبتشان را بيشتر خواهد کرد.
سوال- خواستگاري براي خواهرشوهرم آمده بود که بواسطه ي حسودي من اين ازدواج انجام نشد و اکنون پشيمانم. چکار کنم؟
پاسخ- گاهي اوقات پشيماني خيلي دير و جبران ناپذير است. اين خواهر شجاعت اخلاقي را داشته که به اشتباه خودش اعتراف کند و اين کار باعث اصلاح رابطه ايشان با خدا مي شود ولي به ياد داشته باشيم که نبايد گناهان مان را پيش ديگران اعتراف کنيم مگر پيش کسي که بخواهد ما را راهنمايي کند. ايشان بايد با محبت ظلم و اشتباهشان را جبران کنند و اگر به فرد مقابل هم دسترسي دارند و مي دانند که اوهنوز ازدواج نکرده با توسل به اهل بيت و توکل برخدا و معامله آبروي خود با خدا به آن فرد بگويد که من همه صحبتهايم را نگفتم و شروع به تعريف و تمجيد رفتارهاي خوب خواهر شوهرشان کنند. شايد رابطه ي بين آنها اصلاح شود در غير اين صورت توبه ي واقعي کنند يعني تصميم بگيرند که نه عليه اين خانم بلکه عليه هيچ کس ديگري بدگويي نکرده و نعمتهايشان را از بين نبرند و در مرحله ي دوم اگر امکان جبران نيست، دعا کنند که همسرخوبي براي خواهر شوهرشان پيدا شود و با اين دعاي خير امواج منفي رفتار غلط خود را جبران کنند.
سوال- نمي توانم تحمل کنم که همسرم از مرد ديگري چه از لحاظ ايمان يا اخلاق يا ماديات تعريف کند. آيا اين غيرت مردانه است يا حسادت؟
پاسخ- در اينجا کمي غيرت است و کمي هم حسادت. غيرت و حسادت دو ويژگي مختلف هستند.غيرت خوب و حسادت بد است. غيرت هم مال زن و هم مال مرد است و اينکه حسادت مال زنهاست اولين غلط ديکته اي است که ما انسانها در زندگي مي نويسيم حسادت يعني اينکه من چه مرد باشم و چه زن دلم مي خواهد ديگري نعمتش را از دست بدهد و اصلا آن نعمت را نبينم و مدح و ثناي آن نعمت را هم نه بشنوم و نه ببينم. غيرت يعني من در قبال رفتاري که خدا از من مي پسندد بي تفاوت نباشم. در حقيقت بعد از غيرت يک صفت مي آيد مانند غيرت ديني ولي حسادت ديني نداريم چون حسادت شيطاني است. غيرت ديني يعني من چه مرد باشم و چه زن باشم نسبت به کارهايي که خدا از من خواسته بي تفاوت نبوده و حساس و دقيق باشم، دراين صورت من يک انسان با غيرت هستم. در فرهنگ امروز دنياي غرب با آزادي بيش از حد در هر کار، غيرت ديني را تحت الشعاع قرار داده اند.در اينجا اگر تعريف هاي اين خانم نسبت به ويژگي هايي است که نبايد به يک مرد نامحرم توجه داشته باشد. بله، اين غيرت شما خوب است و شما سعي کنيد ويژگي هاي شخصيتي خود را آن قدر بالا ببريد که همسر شما به هيچ مرد ديگري توجه نکند اما اگر همسر شما به عنوان يک انسان از مردان ديگر تعريف مي کند مثلا از نوع برخورد يا پشتکارمردي نسبت به خانواده اش تعريف مي کند و شما ازاين تعريفها ناراحت مي شويد پس دچار حسادت شده ايد. البته گاهي اوقات همسران از مردها يا زنان همسايه و فاميل و همکار تعريف مي کنند تا توجه همسرشان را به خود جلب کنند و اين بدترين راه حل است زيرا با اينکار چند مشکل را ايجاد مي کنند. اول اينکه حس اعتماد همسر را نسبت به خود از بين مي برند دوم اينکه از راه گناه سعي مي کنند که چيز خوب و خير را بدست آورند ولي محال است زيرا هدف، وسيله را توجيه نمي کند سوم اينکه آنها بجاي کمک به رشد همسر باعث از بين بردن عزت نفس او مي شوند. بهترين کار اين است که همسرتان را با خودش مقايسه کنيد. در حقيقت ويژگيهاي مثبت او را يادآوري کنيد. مثلا دردوره اول زندگي از زبان خانواده همسرتان ويژگيهاي مثبت او را شنيده ايد، اين حرفها را بهانه قرار داده و از او بخواهيد دوباره آنها را انجام دهد تا شما هم ببينيد و اين يک روش تربيتي است. سعي کنيد خودش را با خودش مقايسه کنيد. توصيه ي ما به والدين وهمسران اين است که سعي نکنند با يک رقابت غلط راه را درست کنند.
سوال- من همسر دوم هستم و همسر اول نسبت به من حسادت مي کند. چکار بايد بکنم ؟
پاسخ- اين طبيعي ترين نوع حسادت است. شرط عدالت براي مردان به عنوان شرط ضروري و واجب در به اختيار گرفتن همسر دوم است در صورتي که همسراول در قيد حيات باشد و اين يک حقيقت براي بقاي سلامت خانواده است و حسادت همسر اول براي اين است که آقا نتوانسته عدالت را رعايت کند. مانند پدر يا مادري که فرزندي را بيشتر از ديگري دوست داشته و محبت بيشتري نسبت به او دارند و اين رفتار باعث حسادت فرزندان ديگر مي شود. درواقع بين آنها تبعيض قائل شده اند. در رابطه زوجيت بدترين حالت اين است که فرد ازعدالت خارج بشود. زيرا دو زندگي را تباه ميکند.
سوال- پدر ما بين دختر و پسر فرق مي گذارد به خصوص پسرها را ارجح مي داند و براي خريد و گردش آنها را بيرون برده و برايشان چيزي مي خرد درحاليکه ما دختران از خريد و گردش بي نصيب هستيم. لطف کنيد و ما را راهنمايي کنيد.
پاسخ- دراينجا لازم است که دختران به پدرشان توجه و محبت بيشتري کنند و رابطه ي عاطفي خود را با ايشان قوي کنند و اين رفتار فرزندان است که مي تواند به اين پدر کمک کند. توصيه اي به اين نوع پدران و مادران مي کنم که شما تا وقتي در قيد حيات هستيد با اين رفتارتان باعث اختلاف بين آنها مي شويد و محبت آنها نسبت به شما کم خواهد شد و وقتي شما چشم از جهان بسته باشيد اين فرزندان دشمن خوني همديگرمي شوند. درهر دو حالت شما تخم دشمني را ميان آنها کاشته ايد و اين بدترين کار است زيرا شما با اين کار زندگي خود را از بين برده ايد.
سوال- من دوست دارم که همسرم مرا بيشتر از خانواده ي خود دوست داشته باشد. آيا اين حسادت است؟
پاسخ- هم بله و هم خير.همه خانمها به خاطر محبت عاشقانه اي که خداوند در دل آنها قرار داده يعني مودت، دوست دارند دُردانه ي همسرشان باشند اما اينکه حسادت بين عروس و خانواده همسرش يکي از دعواهايي است که درهمه ي کشورها وجود دارد. براي رفع اين مشکل سه راه حل پيشنهاد مي کنيم يکي اينکه شما وقتي با همسرتان تنها هستيد محبت را آن طور که او مي پسندد بيشتر ابراز کنيد. شما با اين کار يک رضايت خاطر ي از جهت عاطفي به او مي دهيد. دوم اينکه به کساني که او دوست دارد بيشتر محبت کنيد شما اگر مي بيني همسرت به خواهر و مادرش بيشتر محبت مي کند شما کمک کن که در اين جهت او قدرت توجه را داشته باشد از خريد گرفته تا هديه و وقت گذاشتن. درحقيقت شما اين رابطه عاطفي را بيشتر کنيد چون خودت هم سهيم ميشوي چون شما سرمايه گذار اين رابطه عاطفي هستيد و دور و کنار از اين بازي عاطفي نيستي و کمتر رنج خواهي برد. با اينکار محبت آنها را به سمت خودت جلب مي کني. سوم براي اينکه اين رابطه يک رابطه سالم باشد شما بايد بتواني رابطه عاطفي و معنوي خودت را با خدا بيشتر بکنيد. شما وقتي که رابطه تان با خدا بيشترشود اين قدر در قيد و بند نمي افتي که همسر من چند تا کلمه با مادر و خواهرش صحبت کرد و چه وقت آنها را ديد ؟
سوال:من حسودي نمي کنم ولي ديگران فکر مي کنند من حسود هستم و به همين دليل موفقيت هايش را از من مخفي مي کند مثلا کنکور قبول مي شوند به من نمي گويند يا وسيله مي خرند به من نمي گويند. چه طور به آنها ثابت کنم من حسود نيستم و چشم نمي زنم؟
پاسخ- با ابراز خوشحالي در موفقيت ديگران،مثلا اگر کسي کنکور قبول شده يا وسيله خريد و شما از طريق ديگران متوجه شدي، شما با وسيله اي خوشحاليت را نشان بدهيد از طريق تلفن، پيامک يا تهيه يک هديه و خوشحالي تان را اعلام کنيد. وقتي شما اين کار را به کرّات انجام بدهيد ديگران متوجه مي شوند که اشتباه کرده اند.
سوال- شايد عدم موفقيت ها را به حساب اينکه من موفقيتم را به فلاني گفتم و چشمش شور بود، حسادت کرد و اين موفقيت دچار خدشه شد بگذارند. در اين مواقع بايد چه کرد؟
پاسخ- چشم زخم در حقيقت يکي از بحث هاي جدي است که در فرهنگ همه ملت ها وجود داشته است. اينکه بلافاصله تا وقتي از کسي تعريف مي کنند مي گويند بزن به تخته و به تخته زدن به عنوان يک فرهنگ عمومي است.شما مثلا در دايرة المعارف آکسفورد هم نگاه کنيد مي بينيد در انگلستان هم رسم دارند به تخته بزنند چون معتقد هستند از اين طريق چشم زخم از بين مي رود يا انواع روش هاي مختلف. مثلا از نظر بندي هايي که سر شانه بچه ها مي زنند تا انواع چشم هايي که کشيده مي شود. در تمدن هاي مصر چشم زخم، چشم شوري و تنگ نظري يکي از بحث هاي جدي است. حسادت يکي از علت هاي چشم زخم مي تواند باشد. در حقيقت ما وقتي امکان دارد از طريق نوع تلقي و نگاه ديگران و احساس شگفتي که در آنها ايجاد مي شود دچار آسيب شويم که انرژي درون آنها خيلي انباشته باشد. در حقيقت حالت نفس آنها به خاطر شدت انرژي هاي منفي از طريق نگاه و رفتارشان به طرف فرد مي آيد و اگر من اين قدر پر، خالص و نوراني نباشم مي توانم دچار آسيب شوم اما هميشه چشم زخم در اثر حسادت نيست، چشم زخم مي تواند در اثر تحسين زياد و محبت زياد باشد.يعني مادري که فرزندش را تشويق مي کند مي تواند او را چشمش بزند؟ در مورد بچه ها تشويق زياد مي کنند. وقتي تعريف زياد مي کنند مي گويند چشمم کف پاش يعني مبادا من او را چشم بزنم. در حقيقت يک جور تعارف و مقاومت خيلي اندکي در مقابل نفسانيت ما است. تحسين زياد، علاقه زياد، حسادت و حسرت و آه چهار علت چشم زخم ميباشد. حسادت يکي از علت هاي چشم زخم است. فکر نکنيم اگر فردي دچار چشم زخم شد حتما حسود است در عين اينکه خيلي وقت ها فکر مي کنيم چشم زخم خورده ايم در حاليکه چشم زخم نبوده، يک توهم بوده است. تاکيدي که داريم اين است که در مقابل کسي که حس کرديد امواج منفي را سمت شما مي فرستد به خاطر نعمتي که داريد آيت الکرسي بخوانيد. در مورد فضيلت ويژه اين آيه ما به قدري روايت داريم که حتي مي فرمايند: اگر افراد مي دانستند که فضيلت آيت الکرسي چه قدر است از قرآن چيزي نمي خواندند اِلا آيت الکرسي. دوستان کتاب ارزشمند آيت الکرسي پيام آور توحيد را ازحجت الاسلام فلسفي حتما يک نگاه بيندازيد زيرا ويژگي هاي خاصي در اين دعاي شريف وجود دارد که قطعا مي تواند فرد را محافظت ويژه اي کند.
سوال- من و شوهرم عاشق همديگر هستيم اما حتي مادر و خواهر خودم هم حسادت مي کنند و ما نگرانيم که بالاخره چشم بخوريم. آيا به مسئله چشم زخم مربوط مي شود؟
پاسخ: دعاي ارزشمندي از امام سجاد(ع) به نام مکارم الاخلاق در اواخر مفاتيح وجود دارد. فراز هايي از اين دعا را انتخاب کرده ام. اين دعا مي تواند ابعاد وسيعي از ويژگي هاي مثبت شخصيتي را در ما پرورش بدهد بخصوص اگر با آن انس بگيريم و سعي کنيم که آن را در زندگيمان پياده کنيم. حضرت در يکي از اين فراز ها مي فرمايند: خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و تبديل کن بغض آن کساني که مي خواهند به من بدي کنند به محبت و مودت. در حقيقت اين مودت و محبت از من شروع مي شود و با اتصالم با خداوند کامل مي شود و آنهايي که نزديک من هستند به جاي اينکه با من دشمني کنند مادر و خواهرم که دارند احيانا به زندگي من حسادت مي کنند آنها را در حقيقت يک نوع سرپرستي، ياري و ياوري از آنها براي من قرار بده. اين فراز از دعا به عنوان اينکه اگر مي بينيم عزيزان و نزديکان ما به ما حسادت دارند شايد ما زياد از زندگيمان جلوه گري و خودنمايي کرده ايم در قبال آن چيزهايي که آنها ندارند. به همين دليل بايد يک مقداري دقت کنيم اگر کسي دارايي هاي معنوي و عاطفي اش کمتر است خيلي سعي نکنيم او را آزار و اذيت بدهيم.