برنامه سمت خدا
-خانم نيلچي زاده
- آثار بد زباني
90-03-11
سوال – شوهر من مي گويد که با اين حرفها دارند ما را از دين مي ترسانند و مقام امام صادق (ع) از اين بالاتر است که بخاطر يک فحش تا آخر عمر با کسي حرف نزند. حرف اين همسر من بخاطر اين است که خودش حرفهاي زشت زياد مي زند حتي به من. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – وقتي ما مي گوييم که در آيين اهل بيت که آئينه ي تمام نماي قرآن هستند فحش و ناسزا دادن بخصوص فحش هاي رکيکي که حدالهي بايد بر آنها جاري بشود، خيلي جدي و محکم مي ايستند و ترجيح مي دهند که اين دوري را در جامعه نشان بدهند که آن انسان دارد از رحمت خدا دور مي شود، آيا معني اش اين است که ما داريم مردم را از بي ديني مي ترسانيم يا از دين داري ؟ فحش دادن جزو دين داري است يا بي ديني ؟ اگر مي گوييم که فحش دادن چه اثراتي در زندگي شخصي، معنوي و اخروي مان دارد يعني اگر مي خواهيم دين دار زندگي کنيم بايد مراقب خودمان باشيم. پس ما داريم شما را از بي ديني مي ترسانيم. و اينکه خيلي از اوقات کارهاي خيلي کوچک نتيجه اش خيلي سريع به بي ديني مي رسد. مثل اين است که يک نفر يک انبار بزرگ از باروت را داشته باشد و کافي است که يک کبريت بکشد و همه اش منفجر خواهد شد. اگر من مقدار گندم داشته باشم و در کنار آن مقداري مواد محترقه داشته باشم، فحش دقيقا اين مکانيسم را دارد. بعضي از گناهان اين قدر بعد ملکوتي آن وحشتناک است و متاسفانه اين قدر در زندگي ما رايج است که ما نمي خواهيم باور کنيم و مي گوييم که مگر نمي بيني همه دارند فحش مي دهند. اين خطايي است که ما داريم. خدا مي گويد بياييد و از پشت دوربين نگاه من به عالم نگاه کنيد. ببينيد که فحش چقدر آثار عجيب و غريب دارد. در روايت داريم که فردي که فحش دهندگي جزو روحيه اش شده باشد و خيلي طبيعي و عادي، چه به شوخي و چه به جدي فحش بدهد، اين انسان را روز قيامت هقتاد هزار ملک او را تازيانه مي زنند در حاليکه وارد صحنه ي قيامت مي شود. دوستان مي توانند امتحان کنند و با يک نخ کاموايي ظريف شش بار به دست خودشان بزنند و ببينند که تحمل را دارند. اين يعني اين که من با همين شتاب دارم از رحمت خدا دور مي شوم. اگر ما داريم عواقب دنيوي و اخروي کارهاي بد خودمان را مي گوييم نتايج منفي است که بطور طبيعي رخ مي دهد.مرداب هايي است که در زندگي مان ايجاد کرده ايم و بوي تعفن آن را بخاطر حجاب هاي دروني مان نمي شنويم. بوي بد را زماني مي فهميم که شامه مان پاک بشود. خيلي ها اين تجربه جدي را نمي کنند و وقتي از اين دنيا مي روند تازه جلوه هاي اخروي شان را مي بينند. پس دقت کنيم که زشتي ها جزو دين داري نيست. خداوند ما را به زيبايي و عدالت دعوت کرده است. ان الله يعمر بالعدل و الاحسان. خدا ما را به زشتي ها دعوت نکرده است و مي گوييم از بي ديني فاصله بگيريم تا دين همه ي زيبايي هايش را به ما نشان بدهد.
سوال – همسر من نماز مي خواند و کار خير هم انجام مي دهد ولي با اهل خانه بد رفتار است و اهل کتک زدن و ناسزا گفتن است. آيا خداونداين جور اشخاص را بخاطر کارهاي خوب ديگري که انجام مي دهند مي بخشد ؟
پاسخ – بعضي از کارهاي ما رابطه اش طوري است که اعمال خوب ما را ازبين مي برد. در بحث حسادت روايتي از پيامبر داريم که حسد مثل آتش شعله اي مي شود که چوب هاي خشک را از بين مي برد و کارهاي خوب شما را از بين مي برد. اينکه کسي به خودش اجازه بدهد که با اهل خانه هر رفتاري بکند و بگويد که من بايد جلوي همه مودب باشم و در خانه مي خواهم راحت باشم و آن فردي که هستم باشم، اين انسان دچار يک آسيب دروني عميق شده است و راه اينکه خودش را درمان کند اين است که خودش را با نظارت خدا ببيند. جمله ي حضرت امام که عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنيد يعني اگر من حضور خدا را باور بکنم ديگر نمي توانم در پنهاني ترين لحظات گناه بکنم و بعد هم به گناهم افتخار بکنم. اين خطر بزرگي است که همه ي انسانهايي خوبي که گاهي گناهان را به خودشان مي بخشند بايد از اين موضع جدي مراقبت بکنند. حالا اينکه کارهاي خوب اين انسان با کارهاي بدش چه رابطه اي برقرار مي کند، يک بحثي در مباني کلامي داريم به اسم حبط يعني از بين رفتن و سوزاندن. کارهاي بدي که مي تواند کارهاي خوب ما را دچار آسيب و لغزش بکند. مثل اينکه شما يک ديگ پلو براي امام حسين (ع) بگذاريد ولي وقتي در ديگ را باز مي کنيد دو تا فضله ي موش در آن ببينيد، بنظر شما آن برنج پاک است ؟ اين خوراک آلوده است. گاهي عمل من خيلي خوب بوده است و نيت آن هم خوب بوده است ولي روش من روش غلطي بوده است. اين خواهر ما با فردي هم افق شده که بدي هايي دارد که هنوز نتوانسته آنرا ترک کند، شما در درجه ي اول سعي کنيد که دچار روحيه ي سرزنش گري يا عيب جويي نشويد. چون وقتي من در کنار يک کسي هستم که يک عيب تکراري دارد ناخودآگاه روحيه ي سرزنشگري در من تقويت مي شود و من هم بيمار مي شوم. انساني که اهل سرزنش بشود خودش بيمار شده است. پس من مراقبت کنم که من دچار سرزنش نشوم. ديگر اينکه دچار بيماري عيب جويي نشوم. راويي نقل مي کند که پيامبر با ما نماز را در مسجد خواندند بعد با سرعت به دم در مسجد آمدند. دستشان را روي در مسجد گذاشتند و با صداي بلند فرياد زدند: اي کساني که با زبان ايمان آورده ايد و ايمان در دلهايتان جاي نگرفته است، عيب هاي مومنان را جستجو نکنيد. مثلا يک آزردگي از طرف پيدا کرده اي و دنبال اين هستي که عيب هاي ديگرش را هم پيدا کني و طرف را رسوا بکني. زيرا هر کس که عيب هاي مومنان را بجويد خداوند هم در پي عيب هاي اوست و خداوند عيب هاي او را آشکار مي کند حتي اگر در خانه اش باشد. اين از کتاب شيخ صدوق بنام ثواب الاعمال و عقاب الاعمال است. من توصيه مي کنم که اين کتاب را بعنوان يک دايرة المعارف در خانه هايتان داشته باشيد. با اين کتاب مي توانند با نگاه اهل بيت آشنا بشوند. هيچ فردي نيست که دنبال خوشبختي باشد و محتاج به اين کتاب نباشد. آيا همسر من که اخلاق و رفتار بدي دارد و زشتي هايي در رار او هست، آيا من تلاش کردهام که با خوبي هاي خودش بدي هايش را از بين ببرم. مردي که دست بزن دارد و پيامبر فرموده: واي بر مردي که دست روي زن و بچه اش بلند بکند. در واقع تخليه خشم مي کند و هدفش تربيت نيست. اين فرد خودش بيشتر سزاوار کتک خوردن است. به چه حقي ديگران را مي زند ؟ اگر مردي دستش بلند شد و محل زدن سرخ شد بايد بيست و پنج درهم طلا بدهد و اگر سياه شد، بايد پنجاه درهم بدهد. چطور ما کارهاي اشتباه را به خودمان مي بخشيم. حالا خانم با کسي زندگي مي کند که اين بديها را دارد. با قانون شش به اضافه ي يک خوبي هاي خودش را به او بگوييد تا بر بدي هاي خودش پيروز بشود. چون او در زندگي اش تحقير شده به خودش اجازه مي دهد که ديگران را تحقير کند. يا اينکه اين را بهترين روش تنبيه مي داند. ديگر اينکه اگر شما فرض کنيد که همه ي تلاش خودتان را کرديد به قول قرآن هرکس که مي خواهد با سعي و تلاش هدفهاي ملکوتي اش را بالا ببرد و اراده ي حقيقي او رضايت خداست و همه ي تلاشش را صرف رضايت خدا بکند و نگويد من که گفتم و او گوش نداد. اگر در مقابل تغيير روحيه همسرت مثلا دست بزن او، به شما مي گفتند که صد ميليون به تو مي دهيم، چقدر تلاش مي کردي ؟ آيا ببين به آن اندازه تلاش کرده اي. سعي نهايي اين است که براي من يک پاداش جدي ديده بشود و آن وقت همه ي توان خودم را خرج خواهم کرد. اگر همه ي تلاش خودت را کردي و باز ديدي که تغيير نکرد، نگران و خسته نشويد. مگر آسيه وقتي با فرعون زندگي مي کرد و خدا او را براي همه ي زنان و مردان عالم مثل زده است، آيا او توانست فرعون را درست کند ؟ نه. اما آسيه نه از او طلاق گرفت و نه بدگويي او را کرد و نه هيچ کار منفي انجام داد. در حقيقت در نوع تعامل خودش بهترين تعامل را داشت. حضرت لوط و نوح هم بعنوان دو پيامبر، اسير رفتارهاي بد بودند. اسير يعني بعضي مواقع ما در زندگي مجبور هستيم که تحمل بکنيم و بخاطر مصلحت هاي بزرگتري که وجود دارد ناچار هستيم. اين دو پيامبر در خوبي هايشان چيزي کم نداشتند و سعي و تلاششان هم کم نبود ولي نتوانستند همسرانشان را عوض کنند.پس وقتي خدا مي بيند همه ي سختي ها آسان مي شود. در ظهر عاشورا وقتي حضرت علي اصغر در ظهر عاشورا در دامن ايشان به شهادت مي رسد و وقتي خونها را به آسمان مي پاشند مي فرمايند: براي من سختي ها آسان مي شود وقتي که تو مرا مي بيني. وقتي ما بدون سرزنش همسرمان را داريم تحمل مي کنيم و صبر خلاق داريم، بايد بدانيم که خدا بهترين زيبايي ها را براي ما دارد.
سوال – من به شوهرم مي گويم که هنگام عصبانيت صلوات بفرست. او هم بعضي از وقتها قبول مي کند ولي بعضي مواقع هم مي گويد که ببين اين راننده چطور رانندگي مي کند ؟ حقيقتا جاي فحش دادن ندارد ؟ من به او حق مي دهم ولي با دشنام دادن او هم مخالف هستم. چکار کنم ؟
پاسخ – ايشان از روش رفتار درماني استفاده کرده است. در جايگاهي که اين فرد خيلي عصباني است خواسته که با صلوات کام او را شيرين کند و به او اين رفتار را ياد داده است و درصد قابل توجهي هم موفق بوده است. وقتي ما عصباني هستيم مي توانيم با تومأنينه نه با تعجيل مي توانيم ذکر صلوات را داشته باشيم و کام خودمان را شيرين کنيم. وقتي ما صلوات مي فرسيتم همه ي ذرات اطراف ما بر ما درود مي فرستند يعني بارش نوراني انرژي هاي ملکوتي به سمت ما مي آيد و حالت هاي منفي را خنثي مي کند. و اگر با توجه باشد اثر آن خيلي زياد خواهد بود. پس اين يک موفقيت است. حالا آيا بعد از اينکار مثبت شما او را تحسين کرديد؟ آيا رفتار او را تاييد کردي ؟ اگر رفتار به موقع و تاييد شايسته نکردي توقع نداشته باش که رفتار خوب همسرت ادامه پيدا کند. ما در روابط جدي خودمان نياز به تحسين هايي داريم. و در بحث روانشناسي مردان اين خيلي جدي است و در روابط خانوادگي هم خيلي موثر است. وقتي شما رفتار خوب همسرتان را مي بينيد و او را تحسين مي کنيد موفقيت ايشان خيلي بالاتر مي رود زيرا عزت نفس او بيشتر مي شود و احساس مي کند که ديگران ديدند که او به خودش مسلط شده است. اين ديده شدن يک ارزشمندي است. ديگر اينکه راننده اي که بد رانندگي مي کند و يک دفعه مي پيچد بدون اينکه چراغ راهنما بزند و همسر شما مي گويد که جاي فحش ندارد، شايد آن راننده جاي فحش داشته باشد و جاي آنرا دارد که انسان حرفي را بزند که بگويد کار تو خيلي غلط بود. آيا شما شايسته هستي که حرف زشتي را بر زبان خودت جاري کني ؟ براي شما حرف زشت ناشايست است و خدا مي گويد که همه ي بندگان من که در امنيت عبوديت من هستند مي خواهم که اين امنيت را با ناشايست حرف زدن و فحش دادن آسيب نزنند. آن فرد حتي اگر سزاورا هم باشد شما شايسته ي فحش دادن نيستيد.
سوال – سوره يوسف آيات 104 تا 111 را توضيح بدهيد.
پاسخ – خدا مي فرمايد که در بعضي از مراحل کار بر انبياء هم سخت مي شد. در آيه آخر مي فرمايد که انبياء هم به بن بست مي رسيدند و کار بر آنها سخت مي شد و فکر مي کردند که خدا آنها را ياري نمي کند. خدا مي فرمايد: من انبياء خودم را هم امتحانات سخت مي کنم و از آنها امتحانات سختي تري مي گيرم. پس به ميزاني که بن بست هاي زندگي ات زياد مي شود يادتباشد که خدا مي خواهد بداند که در ما چقدر کفر پنهان وجود دارد. اين اصطلاحي است که بعضي از پدر و مادرها به بچه هايشان مي گويند که کُفر من را در نياور. همه ي ما انسانها يک کفرهاي پنهاني در وجودمان هست. وقتي شما چيزي سرگاز مي گذاريد چيزهايي که زير است مي جوشد و به روي ظرف مي آيد. من خيلي از اخلاقيات بدخودم را پنهان کرده ام. حتي خودم هم به اين توجه ندارم و فکر مي کنم که اين اخلاق بد را ندارم. خداوند در امتحانات سخت زمينه را باز مي کند که من خودم را بشناسم. خدا مي فرمايد که حواست باشد که گذشتگان چطوري رفتار مي کردند و بداني که آخرت براي اهل تقوا بهترين جايگاه است، آن وقت در سختي ها کم نمي آوري و سرمايه هاي معنويت ادامه پيدا مي کند.
سوال – من با شوهرم نه سال اختلاف سني داريم. شوهر من وقتي عصباني مي شود به من و دختر پنج ساله ام فحش هاي بد مي دهد که بعضي از اين فحش ها توهين به خودش هم هست. من خيلي نگران کودکم هستم و مجبور شدم که مدام با او از خوبي، بدي، بهشت و جهنم صحبت بکنم که بد دهان نشود. من بخاطر بددهاني همسرم دوست ندارم که بچه دار بشوم. من چطور يک مرد سي و چهارساله ي بد دهان را تغيير بدهم ؟ خسته و افسرده شده ام. لطفا من را راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – قرار شد که هرگز خسته نشويم. انسان مومن بايد تکاليفش را جدي بگيرد. امام مي فرمايد: کار براي خدا خستگي ندارد. ما مکلف به تکليف هستيم نه موظف به نتيجه. شما به اندازه ي تلاش خودت بزرگي روح پيدا مي کني نه به اندازه ي نتيجه اي که بدست مي آوري. به همين دليل است که قانون کار در دنياي ملکوت با عالم فيزيک فرق مي کند. عالم فيزيک مي گويد که اگر براي برداشتن سنگ بزرگ چند نفر تلاش کردند و نتوانستند آنرا حرکت بدهند، کاري انجام نداده اند ولي در قانون خدا مي گويد که اگر شما واقعا دردلت مي خواستي کاري انجام بدهي و امکانش فراهم نشد، خدا آن کار را برايت مي نويسد که آنرا انجام داده اي. حالا اگر من اين خواسته را با عمل صالح ترکيب کنم و کمي از آنرا انجام بدهم آن کار بزرگ است زيرا همراه با تقوا است. خدا فرموده که کارهاي کوچک خودتان اگر همراه با تقوا است، آن را کوچک حساب نکنيد. دوره ي جنيني دوره ي خيلي مهمي است. بچه ها سرمايه هاي معنوي زيادي از ما خواهند داشت و با بي توجهي هاي ما ممکن است که بچه ها اين سرمايه هاي معنوي را از دست بدهند. خوب است که اين خواهرمان به اين موضوع دقت دارد ولي اگر شما که در اين آسيب ها قرار مي گيريد ودر دوران بارداري تان مجبور باشيد که عکس دندان بيندازيد، شما از حفاظي استفاده مي کنيد که به جنين شما آسيب نزند. شما هم در نوع تامل با همسرتان يا کساني که مجبورهستيد با آنها زندگي بکنيد و نمي خواهند خودشان را تغيير بدهند لازمه اش اين است که شما از يک سيستم حفاظتي استفاده بکنيد و آن سيستم محافظتي اين است که شما در قبال کلمات زشت او مراقبت کنيد که اين کلمات زشت را براي جنين بازگو نکنيد. بگوييد با اينکه داري اين حرفها را مي شنوي ولي مي خواهم آنها را نشنوي، خدا به من و تو اجازه نداده که حرفهاي زشت بشنويم حتي اگر اين حرفها را پدرت بگويد. خوب است که ايشان براي فرزند پنج ساله شان از بهشت و جهنم مي گويند. اما بيشتر از اينها بايد يک نکته ي ويژه را ياد بدهند. آن ممکن الخطا بودن يا جايزالخطا بودن انسانها را ياد بدهند. اينکه يک بچه مي بيند که پدر خوبش بعضي وقتها انسان بدي مي شود و در خودش تعارض ايجاد مي شود که باباي من خوب است ولي چرا اينقدر بد است ؟ هم از پدر تنفر پيدا مي کند و هم احساس محبت نسبت به پدر دارد، اين احساس تعارض و تضاد شخصيتي را بوجود مي آورد که وقتي بزرگ شد اگر نتواند با آن کنار بيايد او را دچار مشکل مي کند. من با نگاه ديني کمک کنم که بچه ام اصلاح بشود. به او بگويم پدرت که اين همه خوب است اگر حواسش را جمع نکند امکان دارد که اشتباه بکند. پدرت اشتباه کرده است. پس بيا با هم به سر سجاده برويم و از خدا بخواهيم که خدا بابايي را ببخشد. يعني من مکانيسمي را استفاده بکنم که بچه ياد بگيرد که اشتباهات ديگران نبايد تاثير جدي روي زندگي اوبگذارد و او را براي هميشه تخريب بکند حتي اگر عزيزترين فرد خانواده اش باشد.
سوال – من به همسرم فحش مي دهم. در مورد اينکه همسرم چکار کند که من از فحش دادن دست بردارم توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – شما که خودتان مي دانيد که دچار اين بيماري هستيد، آيا اگر شما بيماري سردرد داشته باشيد و همسر شما بجاي شما قرص بخورد آيا سردرد شما خوب مي شود ؟ خيلي بد است که ما هميشه مي خواهيم ديگران براي ما کاري انجام بدهند بدون اينکه ما حرکت جدي بکنيم. از توحرکت ازخدا برکت. اگر شما دلت مي خواهد که همسرت به شما کمک بکند بايد با اوصحبت بکني و بگويي که من واقعا دلم نمي خواهد که فحش بدهم اما عادت کرده ام و معتاد به فحش دادن شده ام. يک تخريب عجيب که مدام دين و ايمان من را مي سوزاند و فرصت هاي موفقيت من را از بين مي برد. چه کسي بهتر از تو که مَحرم ترين فرد عالم هستي مي تواند به من کمک کند ؟ به من کمک کن. قطعا همسر شما مي پرسد که چه کمکي مي تواند به شما بکند. شما خودت را خوب مي شناسي و توانمنديهاي همسرت را هم خوب مي شناسي. به همسرت بگو هر وقت که من ميخواهم فحش بدهم خوراکي يا چيزي را که من دوست دارم با يک ليوان آب بياور و با محبت دست روي شانه ي من بگذار و بگو ناراحت نباش و من سعي مي کنم که رفتارم را اصلاح کنم يا اگر ديگران اشتباه کردند فرصت بدهيم که آنها اشتباهاتشان را اصلاح کنند. نوازش گفتار و رفتار کمک مي کند که فرد از آن خشم و غضب پايين بيايد. شما بايد نشان بدهي که هندسه ي روح تو در کجا قابليت جذب نورانيت ملکوتي را دارد.
سوال – شما فحش دادن را مذمت مي کنيد ولي در بعضي از زيارت ها مثل زيارت عاشورا يا در صحبت هاي امام حسين(ع) در روز عاشورا مي بينيم که اصطلاحي بنام فرزند ناپاک بکار برده اند که احساس مي کنم آنها هم ناسزا هستند. در اين مورد چه نظري داريد ؟
پاسخ – اهل بيت دو تا روش ويژه را به ما ياد داده اند که اينها روش هاي مکمل هستند نه متضاد. وقتي به خود ائمه ناسزا گفته مي شد، آنها افراد پست را با بزرگواري کمک شان مي کردند که برگردند و مقابله به مثل نمي کردند. امام باقر (ع) لقب شکافنده ي علم را از پيامبر دارند ولي شما مي بيند که يک فرد تحريک شده از نام ايشان نغوذبالله به بقر ياد مي کند. که بعضي مواقع افراد جوري از هم ياد مي کنند که اسمشان به فحش تبديل مي شود و اين هم جزوناسزاها است. حضرت با او مقابله ي سالم مي کند که طرف مقابل خلع صلاح مي شود. اما در جايگاههايي که نسبت به دين، خدا، پيامبر يا پاکي هاي حقيقي مشکلي پيش مي آيد، اينجا جايگاه غيرت ديني است و اهل بيت خيلي جدي مي ايستند. در دنيا شما مي بينيد که بعضي ها به خودشان اجازه داده اند که زشتي هايي را به تحريک صهيونيست ها به پيامبر يا خوبان عالم منتسب کنند، کسي در مقابل اينها نبايد سکوت بکند و اگر کسي اين کار را بکند بي غيرت است و غيرتديني ندارد. ناسزا يعني کلمه اي که سزاوار نيست. فرد در جايگاهي رفتار غلطي را انجام مي دهد و زشتي هايش عيان مي شود مثلا امام حسين (ع) در روز عاشورا کلمه را به زشتي بيان نمي کنند و با فصاحت و بلاغت مي گويند: اي فرد ناپاک که فرزند فرد ناپاکي هستي يعني پاکي ولادت مشخص نيست.پاکي ولادت پدر و مادرت هم مشخص نيست. يعني شما از نسل ناپاکي هستي و اين شهره و معروف بوده است نه به عنوان دروغ بلکه بعنوان يک واقعيت و بُعدي از جاهليتي که در آنجا وجود داشته است. حضرت مي خواست بگويد که تو که اين قدر زشتي از خودت نشان مي دهي و در مقابل خدا و پيامبر ايستاده اي و وقتي ناپاکي خودت را درمان نکني ببين چه بلايي سر تو مي آورد که در مقابل نوه ي پيامبر مي ايستي. پس در حقيقت حضرت به او ناسزا نگفته و او را توصيف کرده است و مردم را وادار کرده که درست فکر بکنند. بعضي مواقع اهل بيت کلمه اي را بکار بردند که کلمه ي درشتي است از حضرت علي (ع) داريم که مي فرمايد: مادرت به عزايت بنشيند. فردي در مورد دين تحليل غلط و عجيبي ازدين ارائه کرده است. در عربي اين معنايش يک جور نفرين است. اين کلمه ي درشت ناسزا نيست. يک ايست و توقف است. اين يک شوک رواني است بدون اينکه ناسزايي گفته بشود براي اينکه اين انسان مودب بشود. مي گويد که تو اين قدر عمرت را اشتباه رفته اي که بقيه عمرت دارد بيهوده مي گذرد و مي گويد که عمرت کوتاه بشود. کساني که دور از رحمت خدا هستند شايسته ي لعن هستند و اين لعن در عاشورا به تاييد قرآن است. لعن براي کسي است که خدا و پيامبر از او اعلام برائت کرده باشند که در قرآن روشن است. کساني که راه گمراهي را در پيش گرفته اند، راه هدايت را مي دانند و با لجاجت به سمت گمراهي مي روند و کساني که درها را به روي خودشان بسته اند شايسته ي لعن هستند. علت اينکه ما مقام لعن زيارت عاشورا را بالا مي دانيم زيرا اين زيارت حديث قدسي است و ترجمان ديگري از کلام خداوند در قرآن کريم است که بايد آنرا ياد بگيريم. امام مي فرمايند که ما مفتخر هستيم که صحيفه ي سجاديه (زبور آل محمد ) از ماست. دوستان به دعاي مکارم الاخلاق توجه ويژه بکنند. در دعاي بيستم صحيفه ي سجاديه و بند سيزدهم آن امام مي فرمايد: خدايا اگر حواسم نبود و فحشي دادم يا کلام نامناسبي را گفتم يا آبروي کسي را بردم، مي خواهم که اينها را براي من تبديل کني و سپاسگزار تو باشم و ثناي تو را زياد بگويم و شکر تو را بگويم. اين دعا براي کساني است که مي خواهند خودشان را نسبت به فحش دادن درمان بکنند. دعاي مکارم الاخلاق براي ما خوب است که بتوانيم اخلاق هاي خوب را در خودمان گسترش بدهيم و هم روش ها را به ما ياد مي دهد. يک وقت چراغ قرمز است و راننده چراغ را رد مي کند و پليس دنبال او مي کند تا او را بگيرد زيرا رفتارش پرمخاطره بوده است. رفتار پرمخاطره نيازمند اين است که من به او هشدار بدهم و کمک بکنم بدون اينکه بخواهم تخليه خشم خودم را کرده باشم.
سوال – اثرات فحش و بد دهاني پدر و مادر بر روي جنين را توضيح بدهيد.
پاسخ – جنيني بعنوان فرزندي است که بايد نُه ماه از روح وروان و همه ي ويژگي هاي مادر تغذيه مي شود براي اينکه ما بتوانيم روحيه ي معنوي بچه را بالا ببريم نيازمند به اين است که صداها و کلمات زيبا بشنود. همان جور که مادر مراقب ميزان مصرفي کلسيم يا آهن خودش است بايد مراقب دريافت نور ملکوتي و معنوي قرآن، مناجات و کلمات پرمحبت پدر و مادر بخصوص پدرها در اين زمان بايد از نوازش گفتار استفاده بکنند. اين آرامش رواني که مادر بدست مي آورد، فقط خرج مادر نمي شود بلکه خرج فرزند هم مي شود همان جور که شما غذاهاي خوبي را براي مادر باردار تهيه مي کنيد، هم به مادر و هم به جنين او مي رسد. بايد سرمايه هاي معنوي زياد باشد که وقتي بچه بدنيا مي آيد به خوبي ها ميل بسيار بيشتري دارد و بدون اينکه خودش بخواهد از بديها فاصله مي گيرد.
سوال – اگر خواستگار من بد دهان باشد به او جواب مثبت بدهم يا منفي ؟
پاسخ – جواب منفي بدهيد. از پيامبر و ائمه سوال مي کنند که فردي است که خانواده ي خوبي دارد و متدين است ولي بداخلاق و بد دهان است، آيا مي توان با او ازدواج کرد ؟ پيامبر مي فرمايند: خير با او ازدواج نکنيد. در مقابل خواستگار اين مراقبت را داشته باشيم که بددهاني براي ما از بي پولي خيلي مهمتر باشد. بد دهاني کليه ي سرمايه هاي معنوي ما را به باد مي دهد، برکت زندگي و رزق و روزي ما از بين مي رود. ممکن است که خيلي پول داشته باشيم ولي پولهاي مان حرام مي شود، نه دنياي ما را آباد مي کند و نه آخرت ما را آباد مي کند. فرزندان مان ناشايست مي شوند. بچه هايي که از شما فحش را مي شنوند نسبت به خودشان يا پدر و مادر قطعي بدانيد که وقتي اينها بزرگ بشوند، اگر سرمايه هاي معنوي خودشان را پربار نکرده باشند، آسيب هايي که شما به آنها زده ايد چند برابر به خودتان برمي گردانند. بچه اي که فحش مي شنود اين امکان را دارد که فحش دهنده باشد و زمينه ي فحش ديگران را براي شما بخرد. اين قدر کار بد مي کند که به پدر و مادرش ناسزا مي گويند يعني مي گويند که چرا اين بچه خوب تربيت نشده است. يکي از علت هايش مي تواند اين باشد که شما براحتي در زندگي فحش و ناسزا گفتي و روح او را پر از زخم کرده اي. مراقب اين زخم هاي چرکي باشيم که هم سرمايه هاي عاطفي و معنوي و هم بهره هاي ملکوتي مان را از بين مي برد.
سوال – آيا فحش هايي هم که به شوخي گفته مي شوند همين آسيب هايي که گفتيد به دنبال دارند ؟
پاسخ – بله. مثل اينکه شما در تولد کسي، در يک جعبه حشرات آلوده جمع بکني و روي آنرا يک پاپيون بزرگ بزني. و به طرف بدهي، چه احساس زشتي به انسان دست مي دهد ؟ مثل اينکه شما مي خواهيد دوستتان را تحويل بگيريد و با او احساس صميميت بکنيد اما کلمات زشت بکار مي بريد. به همان اندازه که شما حشرات آلوده روي سر او بريزي، زشتي نثارش کرده اي. گاهي فحش هاي شوخي دردش بيشتر از فحش هاي جدي است زيرا فحش هاي جدي من را مجبور مي کند که يک روزي برگردم ولي فحش هاي شوخي را جزو لطف هاي خودم تلقي مي کنم و اين فوق العاده خطرناک تر است.
امام صادق (ع) مي فرمايند: کسي که مي خواهد کلام زشت را از خودش دور بکند با سوره ي همزه مانوس باشد. در روايتداريم که کسي که سوره ي همزه را بيست و يک بار مي خواند کلام هاي زشت و سخن بدگويان را از خودش دور کرده است. انس با قرآن برکات زيادي را براي ما خواهد داشت. با خواندن آن هم خودمان از ناسزا گفتن دور بشويم و هم اين که اين فرصت را براي ديگران بسوزانيم و اجازه ندهيم که آنها در مورد ما بد بگويند. حالا ممکن است کساني که در زندگي مشتر ک شان مي بينند که همسرشان داراي روحيه ي فحش دادن است احساس ورشکستگي خيلي جدي را بکنند. بگويند که کاش ما زودتر اين حرفها را مي دانستيم. من به اين دوستان مي گويم که شما وارد يکي از فازهاي امتحاني خدا شده ايد. شما با کسي همنشين شده ايد که او بيماري دارد. اگر اين بيماري روحي واخلاقي باشد و سرطان بدخيم فحاشي باشد، براي درمان اين روحيه لازم است که هم به ادعيه تمسک بکنيد هم خلق خودتان را خوش بکنيد و هم مراقبت کنيد که شما بيمار نشويد. هر کدام از اينها را که شما انجام بدهيد، در نزد خدا محاسبه مي شود. خدا مي گويد که همه ي اينها براي شما نورانيت مي آورد. يک انسان رشد يافته مي شويد و تعادل خودت را بيشتر مي کني براي اينکه بتواني و آسيب هاي اين فحش ها را از بين ببري لازمه اش اين است که کلمات زيبا بشنوي. مثلا وقتي ما در دود تهران هستيم و سرب مصرف مي کنيم لازم است که مقدار زيادي اکسيژن مصرف کنيم. بخاطر همين اکسيژن هاي پاک کلام ها را بشنويد. اهل بيت از ما خواسته اند که هم قرآن را بشنويم و هم بخوانيم. که هر کدام از اينها آسيب هاي روحي ما را پاک مي کند و بخشي از گناهان خاص را از بين مي برد. کسي که در فضاي نامناسب قرار مي گيرد به خودش فرصت بدهد که صداي مناجات و قرآن را بشنود و از خدا بخواهد که با ياد خدا روحش پاک بشود و تو ياد مي کني کسي که تو را ياد آوري کند.