سوال – آيا بهتر نيست به جايساختن مسجد يا حسينيه به فقرا کمک کنيم ؟
پاسخ – آيا ما مي توانيم به خدا بگوييم که بجاي چشم به ما پا بده يا بجاي پا به ما دست بده. هر عضويي جاي خودش است. مسجد محلي است که مسلمانها در آن جمع مي شوند و با معارف و خدا آشنا مي شوند. ما نمي توانيم بگوييم بجاي اينکه کاسه داشته باشيم آش داشته باشيم زيرا آش ظرف مي خواهد. مسجدي ها بيشتر به فقرا کمک مي کنند. مسجد يک ظرف است که در آن تجار يا فقرا شناسايي مي شوند و جواب شبهات گرفته مي شود. وقتي کارگرها مي خواهند در زميني ساختمان بسازند اول يک اتاق براي خودشان مي سازند. حتي در زمان زلزله وقتي مي خواهند کمک کنند اول يک محلي بنام ستاد زلزله درست مي کنند و در آنجا فکر مي کنند که چکار بايد بکنند، سران مملکت وارد ستاد زلزله مي شوند و در آنجا فکرمي کنند که تخمين خرابي چقدر است. مسجد اتاق فکر ماست. آيت الله ستوده استاد بيشتر از 70 درصد از طلبه هاي قم بودند. وقتي به پدر ايشان مي گفتند که رضا شاه چادر خانم ها را برداشته است، ايشان مي گفتند که خدا او را لعنت کند ولي وقتي به ايشان مي گفتند که رضا خان عمامه ي روحانيون را برداشته است ايشان بشدت عصباني مي شدند و وقتي علت را پرسيدند، ايشان فرمودند: درست است که عمامه مستحب است ولي اگر عمامه باشد چادر هم هست. ارزش کِش کمتر از لباس است ولي اگر نباشد لباس مي افتد. اگر مسجد باشد کارهاي خير ديگر هم هست. نود درصد کساني که در هشت سال جنگ شهيد شدند، بچه هاي مسجد بودند. وقتي ما از مردم در زلزله يا مسائل ديگر کمک مي خواهيم آنها در مسجد جمع مي شوند. افراد معتبر محله در مسجد شناخته مي شود. ما داريم که اگر مي خواهيد دوست انتخاب کنيد ببينيد که آيا اهل مسجد است يا خير. کسي که لطف خدا را ناديده مي گيرد لطف شما را هم ناديده مي گيرد و به درد دوستي با شما نمي خورد. پس مسجد بايد سر جاي خودش باشد و کمک کردن به فقرا هم بايد سر جاي خودش باشد. کساني که به مکه مي روند بيشتر به فقرا کمک مي کنند. وقتي فردي مي خواهد به مکه برود بايد خمس و زکات بدهد و شرط قبولي حج اين است که با مال پاک برود. کساني هستند که نه به مکه مي روند و نه به فقرا کمک مي کنند و فقط نق مي زنند.
سوال – از کجا بفهميم بهترين کاري که مي توانيم با سرمايه ي مادي مان بکنيم چيست ؟
پاسخ – اگر ما شال گردن نداشته باشيم مشکي پيش نمي آيد ولي انسان بايد لباس و شلوار داشته باشد. ما بايد ببينيم که چه کاري واجب است. مي گويند: عالم خوب کسي است که وقتي از دنيا مي رود جايش خالي بماند،جاي بهشتي و مطهري خالي است. اگر مسجدي دو تا منار نداشت اتفاقي نمي افتد. انسان بايد بعضي از اخبار را بداند ولي دانستن بعضي از اخبارها فايده اي ندارد. گاهي اگر انسان دلالي نکند پسر، عروس پيدا نمي کند و فردي با تلاش مي تواند آنها را به يکديگر معرفي کند. در سفره اول آب و بعد نان است زيرا ممکن است که فردي اولين لقمه ي نان را بخورد و آب در گلويش گير کند. درکارهاي واجب بايد واجب ترين را انتخاب کرد. اگر در خانواده اي جوانان بخاطر نداشتن پول ازدواج نمي کنند و به گناه مي افتند و فرد هر سال به عمره مي رود، درست نيست که فرد هر سال به عمره برود. روايت داريم که اگر در فاميل فقير داريد، نمي توانيد صدقه را به غريبه ها بدهيد. امامان ما به خدا پناه مي بردند که پير بشوند،پدر بشوند و بي پول بشوند و به پسرشان بگويند که به من پول بده. اگر پسر از پدر پول بگيرد خجالت نمي کشد. وقتي پدر و مادرها پير شدند، بچه ها در کيف آنها پول بگذارند زيرا آنها کسرشان شان مي آيد که بگويند به پول احتياج دارند. روزي پيرمردي نزد پيامبر آمد و گفت که پسر من سالها از من پول گرفته است ولي حالا وضعش خوب شده است و به من توجه نمي کند. پيامبر فرمود: جاي دارد، اگر سنگ گريه کند. گاهي رسيدن به فاميل از رفتن به عمره واجب تراست. شما مي توانيد در کارهاي تان با علماي محل مشورت کنيد. گاهي بعضي ها در وصيت اشتباه مي کنند. پس تا کار واحب است به طرف کار مستحب نرويد، تا کار ارزان است به سراغ کارهاي گران نرويد. ما درتمام عمر با همين لب خيلي کارها مي کنيم. مثل مکيدن، خوردن، سخنراني کردن و. .. حالا اگر به انسانها مي گفتند که اين را طراحي کنيد، هزاران لوله از سر ما درمي آوردند تا کارائي لب را داشته باشد. شصت در بدن ما خيلي کار مي کند. ما بايد با پول کم بازدهي زيادي داشته باشيم. پس در کار بهتر، خوب است که ما با عالم آن منطقه مشورت کنيم و ببينيم که آن منطقه به چه چيزي نياز دارد. پس کارها را اولويت بندي کنيم.
سوال – در مورد جزئيات طرح خيرين مسجدساز توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در اين طرح نظر ما مسجد هاي حداقلي است. ساخت مسجدهاي ميلياردي باعث مي شود که از ساختن مسجدهاي ديگر باز بمانيم، هر وقت که ما دنبال تزيين رفتيم عده اي محروم ماندند. چيزي که مورد نياز است بايد ساخته بشود. ما دراين طرح از دکتر فيروز آبادي دعوت بعمل آورديم و ايشان هم با فرمانده ي کل قوا مشورت کردند و ايشان فرمودند که شما نمي توانيد پول قواي مسلح را به آنها بدهيد ولي شما مي توانيد از امکانات قواي مسلح استفاده کنيد مثل خاکبرداري، طراحي، خاکريزي و حمل ونقل. پس ما در اين زمينه ها مي توانيم از دولت استفاده کنيم. رئيس سازمان محيط زيست هم دستور دادند که در 50 منطقه جنگلي که پاسگاه هم هست مسجد بسازند و از آنها نگهداري کنند. پس ما نمي توانيم به کسي پول بدهيم. من وقتي در کميته ي زکات بودم نه پولي مي گرفتم و نه پولي مي دادم ولي حديث مي خواندم و تبليغ مي خوانم. خدا مي فرمايد که شما تبليغ کنيد و کار را به مردم بسپاريد.
سوال – صفحه ي 33 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – ما مَثَل هايي داريم که ريشه ي قرآني و روايي دارد. دراين صفحه داريم که دير و زود داريم ولي سوخت و سوز نداريم. گاهي بر پيامبر خيلي فشار مي آمد و مردم از پيامبر سوال مي کردند که. ..خدا مي فرمايد: دير و زود دارد ولي سوخت و سوز ندارد.
سوال – چطور مي شود که تمرين عزم و اراده به بهترين وجه، در ماه رمضان در وجود ما نهادينه بشود؟
پاسخ – دستورات ماه رمضان طوري است که اراده را تقويت مي کند. خدا مي فرمايد از از اذان صبح تا اذان مغرب نخوريد يعني ببينيد ولي نخوريد، اين تمرين اراده است. کسي که سي روز نان و غذاي خودش را نخورد مي تواند نان و آب مردم را هم نخورد.ما در طول سال مي خوابيم ولي در اين ماه بايد سحر بلند بشويم و کسي که يک ماه مي تواند سحر بلند بشود پس ماههاي ديگر هم مي تواند سحرخيز باشد. وقتي کسي سي روز سيگار نکشيد مي تواند در روزهاي ديگر هم نکشد. يکي ديگر از برکات ماه رمضان اين است که انسان مي تواند جلوي خودش را بگيرد. آيت الله بروجردي خودشان را جريمه کرده بودند که اگر عصباني شدند فلان کار را بکنند. اگر شما يک روزه بخوريد بايد شصت تا روزه بگيريد. اين جريمه ي قرآني است. ما جريمه ي اجتماعي داريم، مي گويند فردي که از جبهه فرارکرده است به جنازه اش نماز نخوانيد. داريم که شلاق را جلوي مردم بزنيد. مي گويند بچه هايي که به مسجد نمي آيند به آنها دختر ندهيد. چرا بعضي از جوانها اصلا به مسجد نمي آيند؟ اگر مردم به جواناني که به مسجد نمي آيند دختر ندهند، به حرف قرآن گوش داده اند. در مکه خدا مي گويد که اگر نمازتان را درست نخوانيد همسرتان به شما حرام مي شود. گاهي بايد اولتيماتوم داد. خدا به پيامبر فرمود که اگر از مرز توحيد خارج بشوي نابود هستي. در غدير خدا مي فرمايد که اگرعلي را معرفي نکني پيامبري تو از بين مي رود. يوسف به برادرانش گفت که اگر برادرتان را نياوريد، از گندم خبري نيست. پيامبر در مسجد با چشمهايش حاضر و غايب مي کرد و از احوالات آنها سوال مي کرد. البته برنامه هاي مسجد بايد جاذبه دار باشد. بعضي ازعبادتها در مسجد استاندارد نيست. گاهي منبر را تا نيمه شب طول مي دهند. اسلام خودش استاندارد است. دعاي لحظه ي افطار يک سطر است زيرا شکم گرسنه است. مسجد ما بايد همه ي کارهايش استاندارد باشد. وزارت نيرو براي مسجدهاي صدمتري برق را رايگان کرده است. گاهي يک تبليغ به درد اين مسجد نمي خورد. فاصله ي فکري گوينده و شنونده نبايد خيلي زياد باشد. پيامبر در همه ي بازارها حرکت مي کرد يعني از احوالات مردم خبر داشت. صدا وسيما بايد مسجد استاندارد را تبليغ کند. علت ضعيف بودن مساجد بخاطر اين است کهA کدخدا و رئيس زياد دارد. مساجد بايد مديريت داشته باشند.
سوال – خاطره اي از ماه مبارک رمضان بفرماييد.
پاسخ – من دراوايل جواني که پيش نماز مسجد شدم، در شب قدر که مسجد شلوغ مي شد مسجد را تفکيک مي کردم. بچه ها را در گوشه اي جمع مي کردم و فردي را براي آنها مي گذاشتم و افرادي هم که وارد بودند را جمع مي کردند و فرد خوش صدايي را مي گذاشتم تا دعاي جوشن کبير را بخواند و خودم هم سوالات جوانان را جواب مي دادم. امام وقتي دعا مي کند براي تمام اعضاي بدنش دعا مي کند و براي هر قشر دعاي خاصي مي کند. ما بايد برنامه هاي مختلف داشته باشيم. خوب است که در يک مسجد پاسخ به سوالات باشد و در مسجدي خواندن قرآن باشد و. .. يعني هر مسجدي تفکيک بشود و هر کدام متخصص خودش را داشته باشد. الان دنياي تخصص هاست. مساجدي که شبستان دارند مي توانند برنامه ريزي کنند که هر شبستان تخصصي بشود. پس بايد مساجد فني باشد و کارشناس داشته باشد.
حديث داريم که اگر بعد و قبل از دعا صلوات بفرستيد دعاي تان مستجاب مي شود.زيرا صلوات دعاي مستجاب است. خدايا تمام خيرات ماه مبارک رمضان را نصيب ما بفرما.