برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: شناخت شيطان براساس قرآن کريم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 04-12- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
رفته بودم سنگ بردارم دستهايم دست شيطان شد
ناگهان قلبم ترک برداشت، ناگهان حالم پريشان شد
پيکري سنگين، دلي سنگين ناگهان از هم فرو پاشيد
هفت سنگ از هفت جا برخاست، کم کَمک دستي نمايان شد
در ميان گريهام ناگاه هر سه شيطان خنده سر دادند
خندههاشان گريهام را خورد، گريهام در خنده پنهان شد
باز شيطان سنگ ديگر زد، باز من بودم که ميمردم
چشمهايم سنگ شد افتاد، دستهايم باز ويران شد
کاش سنگي ميشدم تنها، مينشستم در کف دستي
گاه حتي قسمتم اين نيست، گاه حتي سنگ نتوان شد
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوب و نازنينمان، پناه ميبريم از شر شيطان رجيم، به سمت خداي امروز خوش آمديد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم. براي همه ملت ايران آرزوي صحت و سلامت دارم و از خدا ميخواهم اين گفتگوها را موجب خير و رشد و نور و به دور از هر آفت و آسيبي قرار بدهد.
شريعتي: بحث ما شيطان شناسي بود و نکات نابي که شنيديم، امروز هم اين بحث را ادامه خواهيم داد.
حاج آقاي بهشتي: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
جايي که نمازگزار ميايستد محراب ميگويند، محراب يعني محل جنگ، بعضي ميپرسند: نماز و جنگ چه ارتباطي دارد؟ جواب اين است که جنگ با شيطان است. يعني از مقرهايي که ما خودمان را براي مبارزه با شيطان آماده کنيم، همين نماز است. به سوره حمد و ضالين رسيديم و عوامل ضلالت و گمراهي يکي شيطان است و شيطان را هم چهارده بار خداوند اعلام کرد، او دشمن شماست. اگر چنين دشمني وجود دارد بايد درست بشناسيم، امکاناتش چقدر است. چه ابزار و شيوههايي و شايد دهها جلسه وقت نياز باشد.
ابزار شيطان را گفتيم، يکي از ابزارهاي شيطان نگاه است «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ مَسْمُومٌ» نگاه، يکي از ابزارهاي شيطان است. يکي از تيرهايي است که شيطان موفق ميشود، تير مسموم که به هدف ميزند و انسان را از پا درميآورد. شيطان برهنگي را دوست دارد. به خانمها توصيهي پوشيدن لباسهاي مهيج و برهنگي را ميکند و به آقايان توصيه نگاه. اين دو مأموريت که انجام شد صداي قهقهه شيطان بلند است. در روزگار ما بيش از هر زمان ديگر، شنيديم که از پردرآمدترين تجارتهاي دنيا ساختن فيلمهاي مبتذل است. ميلياردها ساعت از وقتهاي آدمها صرف ديدن عکس و فيلم ميشود که مجموعه اينها شيطان و عواملش را خوشحال ميکند. اسلام ميفرمايد: مردان و زنان با ايمان مراقب چشمهايتان باشيد. خدا شما را براي هدف مقدسي آفريده، خودتان را پاک نگه داريد. خودتان را آلوده نکنيد. شايد اگر به اين بيش از صد حديث در مورد نگاه آلوده داريم، چه زن و چه مرد گزاف نگفتيم. بعد از نگاه رابطه ميآيد و بعد از رابطه، گفتيم: شيطان در اموال و اولاد شرکت ميکند. در اولاد شرکت ميکند يعني چه بسا بچههايي از طريق نامشروع به وجود ميآيند. يکي از آسيبهايي که در دنياي غرب دارند، بچههاي پيوندهاي غير رسمي هستند. زن و مردي بچه را به وجود آوردند و رها کردند و دولت اين بچهها را نگه ميدارد. رابطههاي نامشروع که از نگاه شروع ميشود. ما در معرض اين آسيبها در کشور هستيم. اينکه گاهي ميگوييم: اين فيلم را نگاه نکن و بعضي مسخره ميکنند و طعنه ميزنند، چرا نبايد آزادي باشد؟ بخاطر اينکه منجر به چنين چيزهايي ميشود. نگاه راکنترل ميکنيم براي سلامت خودمان و نسلمان خوب است. صدايي که ميشنويم، منظرهاي که ميبينيم دادهها ميشود. پردازشي درون ما به وجود ميآيد و شخصيت ما با همانها شکل ميگيرد. يعني شايد ساعتها روي همان عکس و فيلم فکر ميکنيم. دل ما را ميربايد. باباطاهر ميگويد:
ز دست ديده و دل هردو فرياد *** که هر چه ديده بيند دل کند ياد
يعني وقتي اين تصوير در ذهن و حافظه اين جوان ميآيد، او را مشغول ميکند. از اولين کارهايي که ميکند او را از خدا دور ميکند. خيلي بايد مواظب باشيم. ابزار ديگر شيطان موسيقي است. موسيقي هم بحث حساسي است که کمتر کسي چند جلسه وارد اين بحث ميشود. چند جور موسيقي داريم و اسلام چه نگاهي به موسيقي دارد؟ اديان آسماني قبل از اسلام چه نگاهي داشتند؟ موسيقي حلال چيست؟ موسيقي حرام چيست؟ رهبر عزيز انقلاب شايد بيش از يک سال در هفتاد جلسه درس خارجشان بحث غنا را مطرح کردند و خوشبختانه مطرح شده است، من در تفسير سوره لقمان به آيه موسيقي و غنا رسيدم، اين کتاب را خواندم و در سه چهار جلسه بحث چکيده آن کتاب را گفتم. شايد کسي بگويد: مگر اسلام با هنر و موسيقي مخالف است؟ در تاريخ اسلام از زمان خليفه دوم به بعد ورود موسيقي به مدينه، موسيقي يک جاذبهاي دارد، ساز و آوازش از دو قسمت تشکيل شده است. هم سازش ميتواند مخرب باشد هم آوازش، محتواي شعري است که آوازهخوان ميخواند. ميتواند سازنده هم باشد. ولي تاريخ نشان داده موسيقي براي تخريب انسان بيشتر بهرهبرداري شده است.
يک آوازهخواني وارد مدينه شد، زمان خليفه دوم، از بزرکترين استقبالهايي که در مدينه شده، مدينهالنبي، چند سال پيش پيغمبر در اينجا تشريف داشتند، از بيرون شهر آمدند به استقبال اين آوازهخوان و آنقدر جمعيت جمع شد که به زمان عباسيان که ميرسيم خانمها هم وارد شدند و بعد موسيقي طبعش يک طوري است که هيجان دارد و شهوات انسان را تحريک ميکند، بعد از آوازهخواني خانمها مسأله رقص اضافه شد. لباسهاي مبتذل با آوازهخواني اضافه شد. شراب اضافه شد، يک کتاب چهارده جلدي از قرن اول و دوم اسلام به نام اغاني داريم. چه آوازهخوانهايي از کشورهاي خارجي آمدند با پول دولت چه شعرهايي خواندند و چه جوايزي گرفتند، اينها مجموعهاش وجود دارد. ما به تاريخ گذشته به عنوان عبرت وقتي نگاه ميکنيم، گويندهها در اين مورد صحبت کنند. راحتترين کار اين است که خودمان را کنار بکشيم، بحث نکنيم. رهبر عزيز ميفرمايد: در اين زمينه نفر کم داريم. کسي که موسيقي را بشناسد، مباني اسلام را بشناسد، آيات قرآن، احاديثي که به ما رسيده را تحليل کند. کساني بايد وارد اين حوزه شوند و موسيقي هم يکي از ابزار است. ميليونها جوان در خيابان موسيقي گوش ميکنند. موسيقي حرام! يکي از ابزارهاي شيطان موسيقي است و در سوره اسراء آيه 64 داريم «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ» شيطان با صوت و آواز ورود پيدا ميکند و زمينه را آماده ميکند براي انحرافهاي ديگر.
شيوهها و شگردهاي شيطان، دشمني که 99 بار اسمش در قرآن آمده و چهارده بار خدا فرمود: شيطان دشمن است، با چه شيوهاي ورود پيدا ميکند. شايد بيست شيوه را معرفي ميکند. در معرض چنين دشمني هستيم و خدا توانايي مقابله با او را در وجود ما قرار داده است. ما بهترين مخلوق خدا هستيم و توانا هستيم و نبايد خودمان را ببازيم و بايد بيدار باشيم. اولين شيوه او تحريک است. به عربي وسوسه است، در زبان عربي جايي که طلاي زيادي باشد، طلافروشها قديم شب همه طلاها را در گاوصندوق ميگذاشتند. جايي که طلاي زيادي باشد و زير و رو کنند، صدايي به گوش ميرسد، عرب به آن وسواس ميگويد. يعني صداي اغواگر، جاهايي که يک نوع تحريکي هست، کجا تحريک ميشويم؟ بچه مثلاً هيجان را دوست دارد، با هيجان تحريک ميشود. يک اسلحه را ميبيند در اسباببازيها پسرها اسلحه را دوست دارند. يا غذاي شيرين را دوست دارند. اين نسبت به شيريني، انسان يک چيزهايي را خيلي دوست دارد، نسبت به آن تحريک ميشود، قدرت، ثروت، شهوت، مقام، شيطان از همينها سراغ انسان ميآيد. اين را وسوسه ميگوييم. يکي از کارهاي شيطان تحريک نسبت به چيزهايي است که ما ميل داريم. همانجا ما را به دام مياندازد. بعضيها هم تحريک نميشوند. اراده و قوت دارند، نه من به اين پول دست نميزنم. اين قدرت را مگر وظيفه من باشد، نزديک نميشوم. اين ثروت و سرمايه حرام يا حلال است.
شيوه دوم تدريج است، بارها قرآن فرمود: خطوات، يعني قدم به قدم، از تخم مرغ دزدي شروع ميکند و به شتردزدي ميرسد، از کم شروع ميکند و به زياد ميرسد. اين کار را شيطان ميکند. از اول نميگويد: اين کشتي را بدزد. اول همان اتوبوس مترو و اتوبوس واحد را، بليط نميدهد. مبالغ کم آرام آرام، اول دروغ شوخي ميگويد تا به دروغ جدي برسد. يا در تفسير روح البيان آمده که شيطان اول دعوت به کفر ميکند. موفق نشد دعوت به بدعت ميکند. موفق نشد دعوت به گناه کبيره ميکند. موفق نشد گناه صغيره، موفق نشد کارهاي مباح به جاي عبادات، در جاي ديگر داريم اول تحريک ميکند و در سينه ميآيد و بعد دوست ميشد، وقتي دوست شد انسان را به عنوان يکي از سربازان خود برميگزيند و امر و نهي ميکند، قدم به قدم و گام به گام شيطان ورود پيدا ميکند. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ» خناس در يک آيه ديگر هم داريم به ستارهاي ميگويند که چشمک ميزند و خاموش و روشن ميشود. يعني شيطان طوري است که وارد ميشود در خانه، بيرونش کني از پنجره ميآيد. وسوسهگري که ما را رها نميکند. يک دست رد به سينهاش ميزني دوباره از يک راه ديگر وارد ميشود.
يکي از شيوههاي شيطان تسويف است، سَوف، سوف يعني بعداً، ميخواهي خدمتي کني ميگويد: باشد براي بعد، فعلاً چرتي بزنيم. فردا، ميخواهد توبه کند، اتفاقاً حديث داريم شيطان تا کسي تصميم به توبه ميگيرد، نميگذارد. شما جوان هستي، تا 60 سالگي وقت داري، 60 سالت شد مشهد ميروي، ريش ميگذاري، سجاده مخمل سبز ميخري، تسبيح ميخري. اينها کار شيطان است که نميگذارد جوان توبه کند. نميگذارد جوان عبادت کند. تسويف يعني کار خوب را ميگويد: باشد براي بعد. ما اگر بخواهيم مقابله کنيم، همين الآن شتاب کن. «حيّ علي الصلاة»، «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات» (بقره/148) ما در مقابل او از اين شيوه بايد استفاده کنيم. تسويف، امام صادق فرمود: وقتي اين آيه نازل شد «وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ» (آلعمران/135) کساني که وقتي کار زشت انجام دادند تا بد کردند، «ذَكَرُوا اللَّهَ» خدا را ياد ميکنند «فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ» از گناهانشان پوزش ميطلبند، ابليس ياران خود را جمع کرد، چاره جويي طلبيد که با اين آيه چه کنيم؟ شياطين پيشنهاداتي دادند و هيچيک را نپذيرفت. تا وسواس خناس که اسم شيطاني هست، گفت: من چاره را ميدانم. به آنها وعده ميدهم و به آرزوهاي آينده گرفتارشان ميکنم. گفتند: اين خيلي خوب است! يعني کار خير و خدمت و عبادت و توبه باشد براي بعد.
يکي از شيوههاي شيطان تزئين است، يعني کار زشت را خوب جلوه ميدهد. «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (انعام/43) کارهاي بدي که انجام ميدهند، نميگويد: بد است انجام بده. ميگويد: اين کار بدي نيست. ميخواهد دروغ بگويد، يک توجيهي برايش ميآورد و زيباسازي ميکند. مثل اينکه ظاهر يک غذاي مسمومي را خوب جلوه بدهد، يک پروژکتور رويش بگذارد و با نئون تبليغ کند. اين کار شيطان است، زيباسازي کارهاي زشت، اين کار شيطان است. لذا وقتي غذا ميخريم بايد دقت کنيم از چه رستوراني غذا ميخريم، اين غذا بهداشتي است، حلال است، حرام است؟ اين مراقبتها را بايد انجام بدهيم.
براي مشرکان کارهايي که انجام ميدهند زينت داده شده است. مثلاً بت ميپرستيدند، «وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لا يَهْتَدُونَ» (نمل/24) شيطان کارهاي زشت و بد و غير منطقي را زيبا جلوه ميدهد و پيشنهاد ميکند. يکي از شيوههاي شيطان ترساندن است. مسلمانها در جنگ احد شکست خوردند، در جنگ بدر پيروز شدند. در جنگ احد هفتاد شهيد دادند، تعدادي مجروح شدند. مدينه را غم گرفته بود. خبر آمد دوباره مشرکين ميخواهند حمله کنند. اينجا قرآن ميفرمايد: شياطين آمدند دل مردم را خالي کردند و گفتند: دشمن دوباره اجتماع کرده است. «فَاخْشَوْهُمْ» بترسيد، اما آنها نترسيدند، پيغمبر مسلمانها را جمع کرد، فرمودند: ما نفر تازه نميخواهيم، همانهايي که در احد بودند بايد جمع شوند، حتي مجروحان، اين خبر به دشمن رسيد، ديد مسلمانها مصمم هستند، برگشتند.
گفتيم شيطان لشگر دارد، حزب دارد و هوادار فرهنگي دارد. يکي از کارهايي که دشمن يعني شياطين در حق امت اسلامي انجام ميدهند ترساندن است. با کشتيهايشان، با رسانهها و هواپيماهايشان ميخواهند مسلمانها را بترسانند و بعد هم مسلمانها مثل گاو شيرده شوند. يکي از شيوههاي شيطان ترساندن است. «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين» (آلعمران/175) شيطان هواداران خود را ميترساند، نترسيد و از من خدا پروا کنيد. يا مثلاً ميخواهد بخششي کند، اين همه خانواده بي بضاعت است، دستش را پس ميگيرد. «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ» (بقره/268) شيطان ميگويد: خودت پيري و کوري و کچلي داري، فقر داري، پولها را حفظ کن، در بانک بگذار و سود بگير. به ديگران نده! مؤمنين را از فقر و دشمن ميترساند. اين هم يکي از شيوههاي شيطان است.
يکي از شيوههاي شيطان اين است که انسان را به دنبال کسب شهرت و شخصيت کاذب ميفرستد. سوره نساء آيه 38، «وَ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النَّاسِ» (نساء/38) آنهايي که براي خودنمايي پول ميدهند، «وَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطانُ لَهُ قَرِيناً فَساءَ قَرِيناً» پول را تحريک ميکند که براي نشان دادن خودت پول بده. بالاخره شما اين همه خرج کردي و بيمارستان ساختي، بايد اسمت را بنويسند و در تلويزيون نشان بدهند. يعني يک کاري ميکند خدمت کرده اما در قيامت دست خالي است. يک کساني خدمت نکردند، خساست به خرج دادند، بخل کردند، کمکي نکردند. کساني هم که کمک ميکنند شيطان کاري ميکند آن کمک خالصانه را تبديل به کمک ريايي کند. از اينها ميفهميم چقدر شيطان مجهز است. شهيد آيت الله دستغيب کتابي به نام استعاذه دارد، ميگويد: طلبهاي در نجف خواب شيطان را ديد و به شيطان گفت: به زودي بازارت کساد ميشود. شيطان گفت: چطور؟ گفت: استادم دارد عليه تو کتاب مينويسد. شيطان هم خنده کرد و گفت: خودم به او گفتم بنويسد! گفتم: تو عالم هستي چرا علمت را رو نميکني؟ همه در معرض اين دشمن هستيم. چقدر نيازمند به التجاء در پيشگاه خدا و راز و نياز با خدا و کمک با خدا هستيم.
يکي از شيوههاي شيطان انتشار اخبار نظامي و امنيتي از طريق رسانه بيگانه است. «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ» (نساء/83) در مورد امنيت يا ترس، «أَذاعُوا بِهِ» اين را منتشر ميکنند. يک خبر مربوط به داخل خانه ما هست و همسايهها نبايد بدانند. زن و شوهري دعوا کردند نبايد فاميلها بدانند، يک خبر در مورد کشور ما هست و کشورهاي بيگانه نبايد مطلع شوند. شخص خبيثي از روي خباثت خود اين خبر را ميبرد و به آمريکا و اسرائيل ميفروشد و به عنوان خودشيريني، اين کار شيطان است. «وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ» اين خبر را بايد به پيامبر برسانند. «وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ» بايد به رهبران خودي اين خبر را بسپارند. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلَّا قَلِيلًا» از کارهاي شيطان انتشار اخبار امنيتي به بيگانههاست.
ترويج خرافات از کارهاي شيطان است. چيزهايي است که ريشه منطقي ندارد، عقل تأييد نميکند، شرع تأييد نميکند، اين کار شيطان است. در زمان جاهليت حيواني بود که يک خرده گوشش سوراخ داشت يا گوش نداشت، ميگفتند: خوردن گوشت اين حيوان حرام است. حلال و حرام چيزي است که بايد از خدا بپرسيم، خرافه اضافه کنيم اين کار شيطان است. توجيه يکي ديگر از کارهاي شيطان است. مثلاً ميترسد، ميگويد: احتياط ميکنم. ميگويي: حجابت را حفظ کن، ميگويد: قلبت پاک باش. نماز ميخواني؟ قلبت پاک باشد. به ظاهر حرف بدي نيست. قلبت پاک باشد بايد نماز بخواني. همان خدايي که انسان را آفريده گفته: زن و مرد در تعاملشان خط قرمزها را رعايت کنند تا پاکيزه بمانند. يا ميگويد: سخت نگير جوان است! اين يک توجيه است. يک شب که هزار شب نميشود... اين توجيه است. يا خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو! اين منطق دارد؟ در يک جمع 30 نفري 30 نفر سيگاري هستند و 27 نفر نه، همه سيگاري شوند منطقي است؟ نه!
تن پروري ميکند و ميگويد: خدا خواسته است. يزيد به امام زين العابدين و زينب کبري اين را گفت: که خدا خواسته من سر کار باشم. خدا عدل و احسان و محبت را ميخواهد. خداوند هيچگاه ظلم را نميپسندد. رشوه ميگيرد و ميگويد: حق حساب و هديه است، خودش هم راضي است. رشوه را توجيه ميکند. ميگويد: قسم خوردم با فلاني حرف نزنم. دو نفر با هم قهر کردند، ميگويد: من قسم خوردم، اين قسم حجيت ندارد. يک توجيه است. به مسکرات آلوده شده و ميگويد: شانس ما همين آلودگي بوده است. توجيه يکي از شگردهاي مهم شيطان است.
نماز نميخواند ميگويد: مقدر بوده جزء بي نمازها باشيم. مشرکين ميگفتند: اگر خدا ميخواست ما مشرک نميشديم. کي خدا خواسته ما مشرک باشيم؟ اينها توجيههايي است که سابقه دارد. آن کسي که آيت الله اشرفي اصفهاني را ترور کرد، گفت: سازمان دستور داده است. با اين توجيه ميتوان يک عالم رباني را به قتل برسانيم؟ آمريکاييها مظلومان منطقه را براي امنيت منطقه ميکشند. هارون الرشيد موسي بن جعفر(ع) را به زندان انداخت و در حرم پيغمبر شروع به گريه کردن کرد. گفت: يا رسول الله من بچه تو را به زندان انداختم، اين براي چيست؟ براي اينکه مردم را متفرق ميکند. اينها توجيهاتي است که در تاريخ بوده و وجود دارد. از گناهان شخصي تا گناهان جهاني، يک کلمه هست معناي قشنگي دارد ولي در طول تاريخ چه بلاهايي سر اين کلمه آمده است. استعمار، يعني ميرويم براي آباد کردن، انگليسيها در هندوستان آمدند، يا آمريکاييها آمدند، در کتاب ريشهها اين سياهان را در آمريکا بردند و چقدر اينها را کشتند و در کشتيها چه ماجراهايي پيش آمد. استثمار و استعمار توجيه گناهان است که شيطان ياد ميدهد. يکي از شگردهاي شيطان اينهاست.
يکي از ياران عمر سعد بعد از اينکه همه عزيزان امام حسين را کشتند، به خيمهها حمله کردند، گوشوارهي يکي از دختربچهها را ميکند و گريه ميکرد. يکي گفت: چرا گريه ميکني؟ گفت: من جنايت ميکنم. گفت: نکن! گفت: اگر انجام ندهم ديگري انجام ميدهد. اين يک توجيه است. شيطان ميآيد اين جنايتکار را قانع ميکند که گوشواره را بکند. اگر بچهام را کنترل کنم ميترسم عقدهاي شود. آدم و حوا وارد باغ شدند، خداوند فرمود: هرچه ميخواهيد از اين باغ ميل کنيد و به اين درخت نزديک نشويد. شيطان آمد نزديک اين دو نفر شد و شروع کرد توجيه کردن که ميدانيد چرا خدا گفته: از اين ميوه ميل نکنيد؟ براي اينکه اگر ميل کنيد جاويد ميشويد. ميل کنيد فرشته ميشويد و قدرت زياد پيدا ميکنيد. آدم و حوا مشورت کردند که بخوريم و وسوسه شدند و تحت تأثير قرار گرفتند. ولي زود متوجه شدند و از خدا طلب مغفرت کردند.
يکي از شگردهاي شيطان قسم است. قرآن در سوره منافقون آيه 2 ميفرمايد: اينها تحت تأثير شيطان از قسم استفاده ميکنند. چون وقتي ميبينيم کسي حرفي به ما ميزند و حرف نادرستي است قبول نميکنيم. وقتي قسم خورد، خود شيطان به آدم و حوا قسم خورد، بخوريد به خدا هيچ طوري نميشود. «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ» (اعراف/21) من خيرخواه شما هستم. ما چنين دشمني داريم که ظاهرش نرم است، آقا ميفرمودند: دستکش مخملي، زير آن دستکش چدن و فولاد است. اين همان دست شيطان است. ظاهرش قشنگ است و در باطن مهلک است. البته شيطان جنگ رو در رو هم دارد. «الَّذِينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» (نساء/76) شيطان رو در رو هم جنگ ميکند. يکوقت به جايي ميرسد که جنگ رو در رو را انتخاب ميکند. از حربههاي شيطان وعده دادن است، «يعدهم» وعده ميدهد که اگر در ميدان من بيايي، همه جا را به تو ميدهم. در ميدان من بيايي، پولدار و زوردار ميشوي، ميداندار ميشوي. «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى» (طه/120) ملک پيدا ميکني.
يکي از شگردهاي شيطان بحث کردن با مؤمنان است. شيطان نفراتش را ميفرستد با حزب اللهيها بحث کنند. تشويق ميکند خوب صحبت کنيد. اطلاعات خوب گردآوري کنيد، ما مبتلا هستيم. غير از رسانهها نفراتي که شيطان در جمعهاي ما دارد، در کشورهاي اسلامي، در جامعه ما، آگاهانه، ميداند اين حرف ناحق است ولي درگيرش ميشود و اثبات ميکند، از شعر و مثل استفاده ميکند. از رسانههاي خارجي استفاده ميکند تا طرف را قانع کند. «وَ إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُمْ» (انعام/121) وحي يعني يک خبر سري و آهسته، شياطين آهسته مطالبي را به هوادارانشان القاء ميکنند تا با شما بحث کنند. امروز در مورد حسين بن سعيد اهوازي صحبت ميکنيم. دو برادر بودند، حسن و حسين. حساسيت کار اينها در زمان امام هادي اين است که بيشترين فرقههاي انحرافي و مکاتب انحرافي و افکار انحرافي براي زمان امام هادي و بعد است. اين دو برادر سي کتاب نوشتند تا بتوانند حراست کنند از مکتب اهلبيت، اينجاست که کار حوزههاي علميه و دانشجويان سخت ميشود. امام صادق يکي از سفارشاتشان به شيعيان اين است که پسران و دخترانتان را مهارت بحث کردن بياموزيد که اينها مجهز شوند. اطلاعات داشتن يک حرف است، موفق بودن در بحث کردن يک حرف است. کارگاههايي لازم است تا مطالبي که بلد هستيم بتوانيم عرضه کنيم و دفاع کنيم. يکي از شگردهاي شيطان همين است.
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ» (حج/3) يکي از کارهايي که شيطان ميکند براي اينکه اعتقادات ما را تضعيف کند، پشت سر هم بحث ميکند. يکوقتي رفتم دانشگاه تهران نماز بخوانم، ديدم دختري گريه ميکند، گفت: حاج آقا بيا اينجا. رفتم ديدم يک گوشه بحث است. گفت: اينها عليه اسلام و امام حسين و امام زمان حرف ميزنند. گفتم: خوب جواب بده! ديدم اين دختر اطلاعات دارد ولي شجاعت بيانش را ندارد. شيطان يکي از راههاي ورودياش همين است. مثلاً انگلستان که شيعه و سني را دوست ندارد، ماه رمضان چند سال است يک مناظره بين دو عالم شيعه و سني برگزار ميکند. چه شيعه ببازد چه سني او خوشحالي ميکند. مثل اسرائيليها که در قصه داعش گفتند: در منطقه هرکس کشته شود ما شادماني ميکنيم. نه شيعه را دوست دارد نه سني را، ولي يکي از شگردهاي شيطان بحثهاي بدون منطق است. اين اهل ايمان، ايمانهاي خود را تقويت کنيد. جلسات مخفي و صحبتهاي در گوشي يکي از شيوههاي شيطان است، «إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ» (مجادله/10) يعني در جلسات سري مينشينند و برنامهريزي ميکنند که در جامعه به صورت علني چه کارهايي انجام بدهند. حرفهاي سري و در گوشي از شيطان است «لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا» تا مؤمنان را ناراحت کنند. «وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً» البته مؤمنان اگر وظيفه انجام بدهند، نميتوانند ضرر برسانند، «إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»
اولين راه مقابله با شيطان استعاذه است. «وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ» (مؤمنون/97) پيامبر عزيز ما به ما سفارش کردند صبحها که از خانه بيرون ميآييد و شبها که به بستر خواب ميرويد اين چند سوره را بخوانيد، دو سوره اسمش معوذتين است. يعني با اعوذ شروع ميشود. «قل اعوذ برب الفلق، قل اعوذ برب الناس» ما به اين استعاذه ميگوييم. يعني به دامن کبريايي پروردگار پناه ببريم. حتي ميخواهيم قرآن بخوانيم، «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» (نحل/98) يعني شيطان همانجا ميآيد. در مسيرهاي خوب شيطان ميآيد تا حزب اللهيها را صيد کند.
شريعتي: نکاتي که توسط کارشناسان برنامه مطرح ميشود به صورت خلاصه در يک سالنامه گرد آمده است، براي تهيه اين سالنامه به 20000303 پيامک بدهيد. امروز صفحه 326 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ «45» وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «46» وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ «47» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ «48» الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ «49» وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ «50» وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ «51» إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ «52» قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ «53» قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «54» قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ «55» قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلى ذلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ «56» وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ»
ترجمه آيات: بگو: من فقط از طريق وحى به شما هشدار مىدهم. امّا (اى پيامبر! بدان) كسانى كه (نسبت به شنيدن حقّ) كر هستند، زمانى كه انذار مىشوند، آن را نمى شنوند! در حالى كه اگر دمى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، قطعاً خواهند گفت: اى واى بر ما، همانا ما ستمكار بوديم. و ما براى روز قيامت، ترازوهاى عدل برپا خواهيم كرد، پس (در آن روز) هيچ ستمى به احدى نخواهد شد و اگر (عملى) همسنگ دانهى خردلى (هم) باشد، ما آن را (براى محاسبه) خواهيم آورد و (همين قدر در دقّت محاسبات) كافى است كه ما حسابرس باشيم. و همانا ما به موسى و هارون، فرقان ونور وتذكّرى براى اهلپروا عطا كرديم. (همان) كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند و همانانى كه از قيامت در هراسند. و اين (قرآن)، مبارك ذكرى است كه ما آن را (براى شما) نازل كرديم، آيا شما آن را انكار مىكنيد؟! و همانا ما پيش از اين، ابراهيم را به رشد و كمال خود رسانديم، و (البتّه) ما به (شايستگىهاى) او آگاه بوديم. آن زمان كه به پدرش (عمويش) و قومش گفت: چيست اين (صورتها و) مجمسه اى بىروحى كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟ (آنان در پاسخ) گفتند: ما پدرانمان را بر پرستش آنها يافتهايم! (ابراهيم) گفت: به تحقيق كه شما و پدرانتان در گمراهى آشكار بوده و هستيد! (مشركين به ابراهيم) گفتند: آيا تو سخن حقّى براى ما آوردهاى يا اينكه شوخى مىكنى؟! (ابراهيم) گفت: البتّه (كه حقّ مىگويم) پروردگارشما (همان) پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را به وجود آورده و من (نيز) بر اين حقيقت از گواهانم. وبه خداوند سوگند كه درغياب شما، نقشهاى براى (نابودى) بتهايتان خواهم كشيد.
شريعتي: زلزلهاي امروز در خوي و سلماس رخ داده که براي مصدومين آرزوي عافيت و سلامتي ميکنم.
حاج آقاي بهشتي: براي ماجرايي که در کشور ما پيش آمده، يک نکته بگويم. عقل و شرع ميگويد که ما بايد مراقبتهاي لازم را بکنيم. رابطه ما با خدا هم بايد تنگتر و صميميتر شود. دو نعمت ويژه خدا به ما داده است، امنيت و سلامت، قدردان و شاکر خدا باشيم. وقتي نعمت ميرود ياد نعمت خدا ميافتد. بعد از هر نماز يکي از دعاهايي که کوتاه و شيرين است «وَ اجْعَلِ النُّورَ فِي بَصَرِي وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلَاصَ فِي عَمَلِي وَ السَّلَامَةَ فِي نَفْسِي» بعد از هر نماز به ما ياد دادند براي سلامت خود و ديگران دعا کنيم. رحمت خدا را گفتيم، خدا بندگانش را دوست دارد. توسل داشته باشيم و دعا را فراموش نکنيم.
حسين بن سعيد اهوازي از مفاخر اهواز و ايران است که مدتي از عمرش را در قم و اهواز بوده است. در دوره سختي زندگي ميکردند و خفقان شديد بود. امکان ارتباط بين امام معصوم و شيعيان کم بود. در اين شرايط اين دو برادر سي کتاب نوشتند. کتاب بخوانيم، نويسندگان و محققانمان را ارج بنهيم. کساني که ميراث مکتوب را براي آيندگان ميگذارند خدمات بزرگي به جامعه بشر کردند. دو برادر در دوره بسيار سخت سي کتاب بنويسند. خدايا صحت و سلامت و امنيت را از ملت ايران نگير و به همه بندگانت از رحمت خاص خود عنايت بفرما. وسيلهي ازدواج و اشتغال و مسکن جوانان را فراهم بفرما، ما را به خودمان وا مگذار.
شريعتي: براي سلامت حضرت دعا کنيم...
خليل آتشين سخن تبر به دوش بت شکن *** خداي ما دوباره سنگ و چوب شد، نيامدي
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»