برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راههاي شناخت شيطان براساس قرآن
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 27-11-98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوب و نازنينمان، انشاءالله هرجا که هستيد خداي متعال پشت و پناه شما باشد. به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. ايام را به شما تبريک ميگويم، روز مادر و ميلاد با سعادت حضرت زهرا به همه مادران سرزمينمان مبارک باشد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم. من هم اين روز را به همه ارادتمندان حضرت و فرزند عزيزش امام زمان(ع) تبريک ميگويم،ولادت حضرت امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي و روز زن را به بانوان عزيز ملتمان و روز مادر را به همه مادران عزيز تبريک ميگويم. از خدا ميخواهم به همه آنها عزت و سلامت و صحت و برکت و حسن عاقبت بدهد و ما را نسبت به وظايفمان آگاه و عامل قرار بدهد.
شريعتي: بحث ما تربيت عبادي بود، به به نماز رسيديم، سوره حمد را آيه به آيه پيش رفتيم و به ضالين رسيديم، قرار شد اين هفته از شيطان براي ما بگوييد.
حاج آقاي بهشتي: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
از خداوند ميخواهم بحث امروز بحثي مفيد و به دور از خطا و اشتباه باشد. بسياري از حرفهايي که امروز خواهيم زد شايد نزديک به صد در صدش از قرآن است. در قرآن 99 بار نام شيطان آمده است. 88 بار با کلمه شيطان و شياطين، يعني موجود شرور و يازده بار با کلمه ابليس، موجود مأيوس و مأيوس کننده، چهارده بار هم خدا در قرآن فرموده او دشمن است، يعني توهم نيست، خرافه نيست، جدي جدي است. چهارده بار فرمود: اي انسان تو محبوبترين مخلوق من هستي. دشمني در کمين تو هست و تو توانايي مبارزه و مقابله با او را داري. من يک ساز و کاري براي تو قرار دادم که کم نميآوري منتهي بايد بيدار باشي.
بحث ما از اينجا شروع ميشود که دشمني که خدا به ما فرموده: دشمن است، الآن پيش روي ما هست. ما وقتي وارد بحث دشمني ميشويم، به يک سؤالاتي بايد پاسخ بدهيم. اين دشمن زورش چقدر است و چه امکاناتي دارد؟ چون يکوقتي کسي براي کسي کُري ميخواند و بعد ميبيند جمعيتي پشت او آمدند، آرام آرام عقب نشيني ميکند. اين دشمني که خدا گفته چقدر امکانات دارد؟ هدفهايش چيست؟ ميخواهد با ما چه بکند؟ سوم اينکه از چه ابزاري استفاده ميکند؟ با چه شيوههايي کار ميکند و راههاي مقابله با او چيست؟ قرآن کريم ميفرمايد: او هواداران فرهنگي دارد و فقط خودش تنها نيست. «هُوَ وَ قَبِيلُهُ» (اعراف/27) يک جمعيتي در دنيا هستند اينها کار فرهنگي براي شيطان انجام ميدهند، غير از نظاميها، سوره فاطر آيه 6 و سوره مجادله آيه 19 ميگويد: هواداران سياسي دارد و حزب دارد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ» شيطان دشمن شماست، «فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» مراقب باشيد به دشمن به او نگاه کنيد، «إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ» او حزبش را فراخوان ميدهد. او هواداران و جمعيت فرهنگي دارد. فيلم ميسازند، کتاب مينويسند، کاريکاتور ميکشند، امام عزيز ميفرمود: آمريکا شيطان بزرگ است. حوزه سياسي دارد، حزب و تشکيلات دارد، هوادار سياسي دارد. سوم اينکه او تشکيلات نظامي دارد «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ» (شعرا/95) جنود جمع جند است، يعني لشگريان، ارتشهاي متعدد، تسليحات و تجهيزات دارند. در تصور ما تا حالا يک نفر بود به نام شيطان، اما از اين به بعد ميبينيم يک دشمن قوي، هوادار فرهنگي و سياسي و نظامي دارد. جنود ابليس، هواپيما دارند، بمب و تفنگ دارند.
قرآن ميفرمايد: شيطان ذريه و فرزند دارد. «أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي» (کهف/50) خداوند رو ميکند به جمعيتي که آيا شيطان و ذريه او را به جاي من سرپرست خودتان انتخاب کرديد، «وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ» اينها جمعيتي هستند دشمن شما هستند، «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» اينکه بيايد به جاي خدا شيطان و فرزندانش را سرپرست خود قرار بدهيد، اين خيلي بد جا به جايي است. يکي از امکانات شيطان اين است که مرموز است. او شما را ميبيند و شما او را نميبينيد، ميکروبها گاهي با چشم طبيعي قابل رؤيت هستند و گاهي با ميکروسکوپهاي آزمايشگاهي قابل ديدن هستند ولي بعضي از آنها خيلي ريز هستند. قرآن در سوره اعراف ميفرمايد: او دشمني است که شما را گول ميزند و جاخالي ميدهد، در آن جلسه حضور دارد. دشمن غير محسوس در کمين شماست. اين هم کار را براي ما سخت ميکند.
«إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» (اعراف/27) او شما را ميبيند و شما او را نميبينيد. او مرجع عوامل نفوذي بين شماست، يک کساني را ميفرستد به شکل و شمائل شما نماز ميخوانند، روزه ميگيرند و در اصطلاح به آنها منافقين ميگوييم ولي اينها مرجعشان شياطين هستند. قرآن کريم در سوره بقره ميفرمايد: «وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا» (بقره/14) منافقين نزد مؤمنين ميآيند و ميگويند: ما ايمان داريم. «وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُن» ما با شما هستيم. شيطان يک نفراتي دارد درون شماست و در جامعه شما زندگي ميکند. در مسجد رفت و آمد ميکنند. نماز ميخوانند و روزه ميگيرند. عامل نفوذي بين شما دارد. ما جنگ را تجربه کرديم، هشت سال از مرزهاي غربي ما حکومت عراق به ما حمله کرد. چقدر شهيد داديم. تصور کنيد اگر همزمان با مرزهاي غربي، مرزهاي شرقي هم جنگ داشتيم، چقدر سخت ميشد. قرآن ميفرمايد: شيطان دشمني است که از چهار طرف حمله ميکند. فقط بخواهي مواظب سمت چپ باشي از راست ضربه ميخوري، جلو را ببيني از عقب ضربه ميخوري. يک چنين دشمني را تصور کنيد، هوادار فرهنگي و سياسي دارد، هوادار جمعيت نظامي دارد، ذريه دارد، مرموز است و از چهار طرف حمله ميکند. از جلو، از عقب، از راست و چپ. لحظهاي خوابت ببرد، از بين رفتي!
بعدها راههاي مقابله با او را خواهيم گفت که خدا به ما ياد داده است. يکي همين نماز است. اين يک پشتوانه بزرگ براي فرد و جامعه است براي مقابله با شيطان، نماز يعني اتصال به قدرت بي انتهاي پروردگار، خدايي که دشمن را ميشناسد و ما را ميشناسد، ما را دوست دارد، نماز را دست کم نگيريم. چه رازي در اين نماز هست که اينقدر اسلام توصيه کرده است. بيش از هزار مورد در قرآن به اين موضوع اشاره ميکند. امکانات اين دشمن چقدر است که گفتيم.
دوم اينکه اهداف شيطان چيست؟ از خدا ميپرسيم: پروردگارا تو به ما ياد دادي او دشمن است، چه هدفي را تعقيب ميکند. اگر ما بدانيم دشمن پالايشگاه تهران را ميخواهد بزند، ضد هواييها را پالايشگاه تهران ميبريم. اگر بدانيم فرودگاه مهرآباد را ميزند ميبريم آنجا ولي اگر خطا کنيم در اين ديدمان ضد هواييها يکجا هستند، هواپيماي دشمن جاي ديگر را بمباران ميکند. شناخت اهداف خيلي مهم است. نقشه ايران را جلويشان گذاشتند و اين نقطهها را ميزنند. ما اگر هوشيار باشيم بايد دست دشمن را بخوانيم. کجاها را شيطان ميخواهد دست بگذارد. هدف اول تفرقه است. از کجا ما فهميديم اين هدف است؟ «وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ» يعني ميخواهد «أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ» (مائده/91) او ميخواهد بين شما انسانهاي آزاده و مسلمانها، عداوت و دشمني و کينه ايجاد کند. ما اگر اين را بدانيم، الآن دوره انتخابات است. نزاعهايي که حاضر است براي رأي آوردن تهمت بزند و تخريب کند. حديث داريم براي دنياي ديگران آخرت خودتان را نفروشيد. ما از کانديد خودمان تعريف کنيم، ايرادي، نقدي به کانديد ديگر داريم بيان کنيم اما حرف ناروا، نادرست، تهمت، اينها را همه بايد جواب بدهيد، پولي در جيب ما نميرود. ما وظيفه ديني و مليمان هست در انتخابات شرکت کنيم، مشورت کنيم و پرس و جو کنيم، بهترينها را انتخاب کنيم. اما تهمت زدن يعني انتخابات تمام شد يکي از آسيبهايش همين نامهربانيها و تفرقهها و جداييهاست. چقدر رفيقها از هم جدا ميشوند و فاصله ميگيرند. اين را بايد مواظب باشيم، شيطان هدف اولش تفرقه است. اين تفرقه را از درون خانه بين زن و شوهرها شروع ميکند. زنها را در چشم شوهرها بد جلوه ميدهد، شوهرها را در چشم زنها بد جلوه ميدهد.
اين را بايد بدانيم و زن و شوهرها بايد بدانند. بين بچهها و پدر و مادرها، بين خواهر و برادرها با هم، چقدر در دادگاهها پرونده داريم. پروندههاي خانواده، بين زن و شوهرها و بين والدين و فرزندان، بين خواهرها و برادرها، اگر از ابتدا بدانيم مباني قرآن کريم است. يکي از هدفهاي شيطان تفرقه است. ما در نقطه مقابل بايد به اتحاد، انسجام، آشتي دادن، به صلح کردن، فکر کنيم. يعني دشمن من ميخواهد ما از هم جدا باشيم. با هم نباشيم، در مهمانيها با هم نباشيم. همسايهها از هم ميپرسيم چند سال است شما در اين محل هستيد، 22 سال است. همسايه راستي شما کيست؟ ارتباط و انسجام و همدلي نيست. اگر نباشد يعني شيطان موفق است. «يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ» (مائده/91) صميميتها را ميخواهد بر هم بزند، مهربانيها و محبتها و پيوندها را بر هم بزند. در سوره بقره آيه 208 ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً» همه شما با صلح و صفا زندگي کنيد، «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» شيطان ميخواهد صلح نباشد، آشتي نباشد. رفاقت نباشد، بين دوستان و زن و شوهرها رنجيدگي خاطر باشد، کدورت باشد و از هم بدشان بيايد. غير از اين آمار طلاقي که در کشور ما اعلام ميکنند، شايد چند برابر اين به صورت غير رسمي، يعني زن و شوهر در يک خانه هستند اما مهربان نيستند. طلاق عاطفي ميگويند. اگر مبنايي به اين نگاه کنيم، من ميخواهم در صراط مستقيم حرکت کنم و جزء ضالين نباشم. هر نمازگزاري در نمازش به اين فکر کند که با همسرم چه رابطهاي دارم. با پدر و مادرم، با فرزندم، با خواهر و برادرم، با همسايهها، با دوستان، با هموطنان.
در قصه يوسف صديق پايان قصه چيست؟ حضرت يوسف فرمود: شيطان بين من و برادرهايم اين مشکل را ايجاد کرد. گرچه آنها با اختيار اين کار را کردند، ولي ما از آن قصه اين درس را ميگيريم اگر اختلافي بين خواهر و برادرها پيش آمد بدانيم شيطاني در کمين بوده و رفع و رجوع کنيم. مدارا و گذشت کنيم. حضرت يوسف ذکر کرده است که يک شيطان بين من و برادرهايم اين ماجرا را پيش آورد.
هدف دوم قطع رابطه انسان با خداست. در همان آيه هست که ميفرمايد: «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» (مائده/91) شيطان ميخواهد راه ياد خدا را ببندد، «وَ عَنِ الصَّلاةِ» راه نماز و برپايي نماز و شوق به نماز را مسدود کند. «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» آيا بيدار ميشويد؟ يک چنين دشمني با ابزارهايي که نگفتيم و امکاناتي که گفتيم، يعي با فيلم اين کار را ميکند، با لشگر نظامي اين کار را ميکند. با فرزندانش اين کار را ميکند، با جمعيتهايي که دارد سعي ميکند به هر شکلي شده، با يک قصه و طنز و فکاهي و شعر، نماز را در جامعه ما کمرنگ کند. دعا، اميرالمؤمنين به ما دعايي را تعليم داده که شبهاي جمعه بخوانيد، اين را کمرنگ کند. روز جمعه، عصر جمعه و صبح شنبه، يکي نااميد کند و يکي رابطه ما را با خدا قطع کند. اگر اين کار را کرد به اهداف بعدياش خواهد رسيد.
شريعتي: گاهي که يک خرده ته دل ما خالي ميشود، ميشود فهميد که اين کار شيطان است؟
حاج آقاي بهشتي: ميشود فهميد، مخصوصاً اگر از واجبات کم بگذاريد. چون مستحبات گاهي دل انسان حال ندارد، امام فرموده که ايرادي ندارد به همان واجبات اکتفا کن. اما يکوقتي ميبيني در واجبات کوتاهي ميکنيم. معلوم ميشود شيطان موفق شده است. يا مثلاً نماز را ميخوانيم شيرينياش را حس نميکنيم. اين معلوم است دارد موفق ميشود، در مسيري ما را ميبرد که حس ما نسبت به خدا کمرنگ شود. هدف دوم شيطان قطع رابطه ما با خداست. يکي از راه ذکر و دعا، يکي از راه نماز است. اينکه ما اينقدر روز نماز پافشاري ميکنيم که نسل آينده ما نمازگزار باشند. حديث داريم يک نمازگزار در جمعي که نماز نميخوانند مثل تک درختي است در کوير، رابطه با خدا نشانه سرسبزي و خرمي انسان است. نشانه پويايي انسان است، اگر انسان از خدا منها شود، برگهايش زرد و چوبهايش خشک ميشود. منتظر تبري است که بيايند قطعش کنند. از جهنميها ميپرسند: چه شد شما جهنم آمديد؟ ميگويند: نماز نميخوانديم. ما مثل لامپهايي هستيم که نور را ميگيريم و منعکس ميکنيم. اين لامپ وقتي ميسوزد دور مياندازند، انسان منهاي خدا ظاهرش هم گاهي قشنگ است ولي به درد نميخورد. انسان بي نماز مثل لامپ سوخته است. شيطان آرزو دارد و با تمام اجزاء نماز مخالف است. با وضو مخالف است، کسي که براي وضو بلند ميشود شيطان عصباني ميشود. با نيت و اذان و فرازهاي اذان مخالف است، با قبله، با کعبه مخالف است. با توجه داشتن نمازگزار در نماز و حضور قلب، وقتي هدف شيطان را فهميديم، بايد در مورد نماز مطالعه کنيم، در مورد نماز در مهمانيها گفتگو کنيم.
هدف سوم گمراهي است، سوره نساء آيه 60 «وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً» شيطان ميخواهد، ممکن است کسي بگويد: به چه دليل ميگوييد اين هدف شيطان است؟ «يريدُ» يعني قطع داريم اين هدف شيطان است. آمده انسان را گمراه کند. گاهي با جاده اصلي ده درجه زاويه داريم، گاهي نود درجه و گاهي 180 درجه، امام(ع) فرمود: بعضي با سرعت دارند حرکت ميکنند درست نقطه مقابل صراط مستقيم هستند. هرچه سرعت بيشتر فاصله با مقصد دورتر است. «ضلال بعيد» يعني شيطان ميخواهد انسان را به دوردستها ببرد که ديگر احتمال بازگشت به مقصد کم شود. هدف ديگر دعوت به کفر است، سوره حشر آيه 16 ميفرمايد: «كَمَثَلِ الشَّيْطان» آيه قبلش در مورد منافقين است. حکايت منافقين حکايت شيطان است. «إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ» شيطان به انسان ميگويد: کافر شو. «فَلَمَّا كَفَرَ» وقتي کافر شد، «قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ» من از تو بدم ميآيد، برو گمشو. مثل قاچاقچيهاي مواد مخدر که چند جوان را معتاد ميکند، حالا که نيازمند به مواد شد ميگويد: برو گمشو! پول نداري برو دزدي کن. خودفروشي کن!
قرآن ميفرمايد: روز قيامت در جهنم، جهنميها به مدير عامل جهنم ميگويند: اين شيطان بود ما را بدبخت کرد. شيطان هم به حرف ميآيد و ميگويد: من تنها کاري که کردم از شما دعوت کردم. خدا هم دعوت کرد، پيامبران دعوت کردند، صالحان و شهيدان دعوت کردند. اين همه سخن و شعر و کتاب و قصه، چرا فقط به حرف من گوش کرديد؟ من فقط شما را دعوت کردم، «فَاسْتَجَبْتُمْ لِي» شما هم پاسخ داديد. خدا هم دعوت کرد. 124 هزار پيغمبر، اوصياء، صالحان و کتاب را رها کردي، شيطان آنها را سرزنش ميکند. انسان اختيار دارد و بايد مراقب باشد از اختيارش سوء استفاده نکند. اينها حجتهاي خدا هستند، اگر کسي بگويد: پروردگارا اين شيطان مرا بدبخت کرد، خدا هم يک لشگري را ميآورد، آنها هم در همين زمانه و جامعه جهاني زندگي ميکردند، در اين شرايطي که ماهواره بود، اينترنت بود، عوامل اغواگر بود، زمينههاي انحراف بود. ولي آنها به خدا متصل شدند و متکي بودند. به اهلبيت مرتبط شدند و عاقبت بخير شدند.
ابزار شيطان را بگوييم، يکوقتي ميپرسيم اين دشمني که ميخواهد بيايد، چه دارد؟ يکوقت ميگويد: با کلت، يکوقت ميگويد: با بمب، با ليزر، با يک مجله مبتذل، مهم است ما ابزار دشمن را بشناسيم. در دوران جنگ يکوقتي که هواپيماهاي دشمن براي بمباران ميآمد، کساني که آموزش ديده بودند، ميگفتند: برادرها برويد تو سنگرها. تا کي؟ تا زماني که بمب شيميايي آمد. بايد داد ميزدند از سنگرها بيرون بياييد. حالا اگر يک هواپيما آمده بمب را رها کرده و من نميتوانم تشخيص بدهم، اين تخريب ميخواهد بکند، بايد درون سنگر بروم يا ميخواهد شيميايي بزند، اين اهميت اين بحثهاست. ابزار شيطان چيست؟ بحث شيطان شناسي که در روايت اميرالمؤمنين فرمود: زيرکترين شما دشمن شناسترين شماست. يک بحث مهمي است که دشمن را بشناسيم، از چه ابزاري ميخواهد استفاده کند. خدا چه ابزاري را به ما ياد داده است که دشمن شما از اين ابزار استفاده ميکند. ابزار اول شراب و قمار، سوره مائده آيه 90، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» اي مسلمانها و مؤمنين، «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ» شراب، قمار، بتها نجس هستند، «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» اينها شيطاني است. «فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» اگر سعادت و رستگاري ميخواهيد از اينها فاصله بگيريد.
شراب در دنيا، من بيست و چند سال پيش کتابي را خواندم که رسالهي دکتراي يک مسلمان هندي است در انگلستان. آستان قدس رضوي اين کتاب را چاپ کرده است. اسمش گياهان در قرآن است، نام پنجاه گياهي که در قرآن آمده است، تاريخچه و خواص آن گياه را تحقيق کرده است. مثلاً انگور سياه، بي دانه، عسگري، چقدر در دنيا توليد ميشود. ايشان گفته توليد انگور در جهان بيست ميليون تن در سال است که پانزده ميلون تن آن تبديل به شراب ميشود. دقيقاً همان چيزي که خدا گفته نکن. خداوند به آدم و حوا فرمود: اين باغ از آن شما، هرچه ميخواهيد از اين خوردني ميل کنيد ولي به اين درخت نزديک نشويد. شيطان دست روي همان گذاشت و وسوسه کرد. اين همه درخت و ميوه و خوردني در آن باغ بوده است. چطور شيطان توانست آدم و حوا را گول بزند؟ شيطان در کار خود استاد است. انگور لذت بخش را خدا آفريده است، همان را شيطان تبديل ميکند به چيزي که خدا گفته کار شيطان است. اين شراب که دنيا از آن استفاده ميکند، مسلمانها حرام ميدانند. در ايران ما، اخبار تلخي ميشنويم که وارد ميشود يا به صورت مخفي توليد ميشود يا در عروسيها هست. رئيس تالار با اطلاع اين کار را ميکند. ما که مسلمان هستيم اين را به عنوان امر به معروف و نهي از منکر براي هم بگوييم. يکي از ابزارهاي شيطان است. قرآن در آيات ديگر ميفرمايد: در شراب و قمار منافعي هم هست ولي ضررهايش، از منافعش به مراتب بيشتر است. «وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما » (بقره/219) خدايي که ما را آفريده و مصلحت ما را ميداند، ضرر شراب خيلي بيشتر از نفعش است. کسي که درخت را ميکارد، برداشت ميکند، وانتي که حمل ميکند، فروشنده و خريدار، ممکن است محاسبه کنند چقدر براي کشور سودآوري دارد و اشتغال زايي دارد ولي خدا به ما فرمود: اين کار شيطان است و از آن فاصله بگير. امام رضا فرمود: چيزهايي که خدا حرام کرده است حتماً آسيب به انسان ميرساند. قمار هم دنيا درگيرش است. حديثهاي زيادي در مورد قمار و تأثيرات بد قمار داريم، يکي از آسيبهايي که ميزند تفرقه است. الفت و انس و آشتي را به هم ميزنند. قمار با عقل انسان چه ميکند. شيطان با اينها ورود پيدا ميکند. گاهي چقدر در قمارخانهها پيدا شده که به قتل همديگر انجاميده است.
ابزار دوم پول است. يکي از ابزارهاي شيطان همين پول است. قرآن ميفرمايد: «شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» (اسراء/64) شيطان در پولهاي شما و بچههاي شما شريک ميشود. تفاسير را نگاه کنيد که امامان معصوم در توضيح همين آيه، شرکت شيطان در دارايي ما، کسي که از روز اول ميخواهد کسب و کاري را شروع کند بايد فقه بخواند و احکام بداند. طلبهها کتابي دارند به نام مکاسب محرمه، کسبهايي که حرام است. اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «الفقه ثم المَتجَر» کسي که بدون اطلاعات شرعي وارد تجارت ميشود، در مال حرام غرق ميشود. يکي از ابزار دشمن اين پول و درآمد حرام است. درآمدهايي که بدست ميآوريم، يکي کارمند است، يکي محقق است، يکي کارگر کارخانه است، هرکسي يک درآمدي دارد، دقت کنيم که نکند شيطان هم شريک ما هست؟ شيطان در دارايي شريک نشود. در ماه گذشته شما چقدر اضافه کار داشتيد؟ ما ميتوانيم بگوييم 30 ساعت، هشتاد ساعت، 120 ساعت. اگر من دروغ نوشتم اين پول همان شراکت شيطان است. پولي را ميخواهم سرمايهگذاري کنم.
يکوقت پسرم گفت: يکي از دوستانم از من پرسيده از پدرت بپرس يک مؤسسهاي هست پول ميگيرد و 140 درصد سود ميدهد. اين حلال است يا حرام است؟ گفتم: خدا به ما عقل داده است. سود يک رقم معقولي دارد. اين عدد بزرگ نشان ميدهد يک جاي کار اشکال دارد. همين عقلي که خدا به ما داده، ميتوانيم محاسباتي را انجام بدهيم. اين درجه از سود انسان يقين پيدا ميکند حرام است، يا اين پولي که طرف هديه ميدهد به چه مناسبتي هديه ميدهد؟ من چون قاضي هستم، يکي از کارگزاران اميرالمؤمنين که براي جمع ماليات و زکات رفته بود برگشت، يک مبالغي را داد که زکات است، يک مبالغي را اين طرف گذاشت که اينها براي خودم است. حضرت پرسيد: اينها چيست؟ گفت: اين هدايايي است که مردم به من دادند. حضرت پرسيد: اگر تو مسئول ماليات نبودي هم ميدادند؟ گفت: نه، هرکسي در هر شغلي اگر بخواهد شيطان در زندگياش نيايد، يکي از ابزارهاي شيطان مال است. مال به صورت جداگانه ربا را قرآن فرمود، به جز ربا درآمدهاي حرام ديگر، در سوره بقره آيه 168 ميفرمايد: «يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً» از آنچه روي زمين ميرويد، حلال طيب را ميل کنيد «وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» دنبال مال حرام نرويد. «إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِين» در سوره بقره آيه 275 ميفرمايد: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا» آنان که ربا ميخورند، «لا يَقُومُونَ إِلَّا كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ» اينها مثل کساني هستند که شيطان به آنها سيلي زده و مست هستند. «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا» شيطان هم يادش داده، چون يکي از شيوههاي شيطان توجيه است. اينها ميگويند: چه فرقي ميکند؟ بيع هم مثل ربا است.
شريعتي: اين بحث بسيار مفصل و پر دامنه است، با نکاتي که فرموديد احساس ميکنم دنياي ما ميدان مين شده است و خيلي بايد مراقب باشيم. امروز صفحه 319 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«كَذلِكَ نَقُصُ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَيْناكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْراً «99» مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وِزْراً «100» خالِدِينَ فِيهِ وَ ساءَ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ حِمْلًا «101» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقاً «102» يَتَخافَتُونَ بَيْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً «103» نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ إِذْ يَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِيقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا يَوْماً «104» وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبِّي نَسْفاً «105» فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً «106» لا تَرى فِيها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً «107» يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً «108» يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا «109» يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً «110» وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً «111» وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً «112» وَ كَذلِكَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا وَ صَرَّفْنا فِيهِ مِنَ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ أَوْ يُحْدِثُ لَهُمْ ذِكْراً»
ترجمه آيات: (اى پيامبر!) ما اين گونه از اخبار گذشته بر تو حكايت مىكنيم و همانا ما از جانب خويش به تو ذكر (قرآن) دادهايم. پس هركس از آن (ذكر) روى برگرداند، قطعاً او در روز قيامت، بار سنگينى (از گناه) را بر دوش خواهد كشيد. (آنها) براى هميشه در آن (بار گناه و عقوبتش) خواهند ماند و چه بد بارى است براى آنها، (بار گناه) در روز قيامت. (همان) روزى كه در صور دميده مىشود وما در آن روز، مجرمان را با چشمان تيره (و بدنهاى كبود) محشور مىكنيم. (آنها) در بين خودشان آهسته با يكديگر گفتگو مىكنند كه شما جز چندى (دهروز در دنيا بيشتر) توقّف نداشتيد. (البتّه) ما به آنچه آنها مىگويند داناتريم، آنگاه كه بهترين آنان در رفتار، مىگويد: شما درنگ نكرديد مگر يك روز! و (اى پيامبر!) از تو دربارهى كوهها (در قيامت) مىپرسند، بگو: پروردگار من آنها را از بُن بركنده و متلاشى مىكند. پس آنها را (همچون) كويرى صاف و هموار، رها مىسازد. كه در آن هيچ پستى و بلندى مشاهده نمىكنى. در آن روز، (مردم) از دعوت كنندهاى كه (هيچ) انحرافى ندارد پيروى مىكنند (و گوش به صداى اسرافيل هستند) و همه صداها در برابر (عظمت خداوند) رحمان فرو مىنشيند. پس (در آن روز) جز صدايى آهسته نمىشنوى. در آن روز، شفاعت (هيچ كس) سودى ندارد، مگر كسى كه خداى رحمان به او اجازه دهد و از گفتار او (شفاعت كننده يا شفاعت شونده) راضى باشد. (خداوند به) آنچه آنان در پيش روى دارند و آنچه را (در دنيا) پشت سر گذاشتهاند آگاه است، ولى مردم بر او احاطه علمى ندارند. و (در آن روز) همهى چهرهها در برابر خداوندِ زندهى پاينده، خوار و فروتن مىشود و البتّه هر كس كه بار ستم برداشت، مأيوس و زيان كار است. و (امّا) هر كس از كارهاى نيكو انجام دهد و مؤمن باشد، پس (در آن روز) نه از ستم و كاستى (در پاداشش) نترسد. و بدينسان ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم و در آن با انواع بيانها هشدار داديم، شايد آنها پروا كنند و يا برايشان پندى ايجاد شود.
شريعتي: انشاءالله خداي متعال بندهاي شيطان را از دست و پاي ما باز کند و همه ما به سمت خودش حرکت کنيم.
يک نقطه بي فرق رحيم و رجيم نيست *** از نقطهاي بترس که شيطانيات کنند
انشاءالله همه ما با پرهيز و تقوا دور شويم از سياستها و ابزار شيطان. اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي بهشتي: آيهاي که خوانده شد «كَذلِكَ نَقُصُ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ» خيلي آيه مهمي است. خدا ميفرمايد: قصههاي پيشينيان را براي شما بيان کرديم. «وَ قَدْ آتَيْناكَ مِنْ لَدُنَّا ذِكْراً» ما از طرف خودمان براي ياد، اين در فطرت شما هست ولي بايد يادآوري شود تا به سلامت به مقصد برسيد. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ يَحْمِلُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وِزْراً» هرکس از اين قرآن رو بگرداند، روز قيامت بار سنگيني را بايد حمل کند. اين کتاب دوست و دشمن و راه و بيراهه را به ما نشان ميدهد.
شريعتي: اين هفته قرار است از يک بانوي برجسته، صحابي جليل القدر رسول خدا و مدافع حريم ولايت و حضرت زهرا، جناب ام ايمن صحبت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: اين خيلي کار خوبي است، معرفي بانوان صدر اسلام بسيار خوب است. ام ايمن به همراه پيامبر و مادرش از مدينه راهي مکه بودند که بين راه مادر پيامبر در يک روستايي به نام ابواء از دنيا رفت و اين خانم مراقب پيامبر ما بود. پيامبر ما به چهار نفر مادر ميگفت، يکي مادر خودش، يکي حليمه سعديه که از او شير خورد، يکي فاطمه بنت اسد که شانزده سال در خانه او بود و يکي ام ايمن بود. بعدها ازدواج کرد خدا پسري به او داد به نام ام ايمن، آن پسر به شهادت رسيد و اين خانم مادر شهيد هم هست. شوهرش به رحمت خدا رفت. آن وقتها ازدواج براي بار دوم و سوم آسان بود و قبح نداشت. پيامبر به اصحاب فرمود: هرکس ميخواهد با بانوي بهشتي ازدواج کند ام ايمن، همسري داشت از دنيا رفت و فرزندش به شهادت رسيد. زيد بن حارثه داوطلب شد و با ام ايمن ازدواج کرد و فرزندي به نام اسامه که آن هم کسي است که پيامبر در لحظات آخر عمرش با عنوان فرماندهي سپاه روم برگزيده شد. ام ايمن از کساني است که در قصه فدک نامش ثبت شده در تاريخ است که فدک از فاطمه زهراست.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»