برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (اهميت مسجد)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 07-07- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
گرچه مسجد را گروهي با تجمل ساختند *** اهل دل ميخانه را هم با توکل ساختند
عشق، جانکاه است يا جانبخش، حالا هرچه هست *** عشق بازان بين مرگ و زندگي پل ساختند
سقف آگاهي ستوني جز فراموشي نداشت *** اين بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند
بي سبب مهمان نواز مجلس ماتم نبود *** اين گلاب تلخ را از گريهي گل ساختند
روز خلقت در گِل ما شوق ديدار تو بود *** از همان آغاز ما را کم تحمل ساختند
سلام ميکنم به همهي بينندههاي نازنينمان، شنوندههاي بسيار گرانقدرمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله در اين پاييز دل انگيز دلتان بهاري و سبز باشد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم. از خداوند ميخواهم اين گفتگوها را با خير و رشد و نور و به دور از هر آفت و اشتباه تقدير بفرمايد و تقاضا ميکنم به روان پاک شهيدان صلوات بفرستيد.
شريعتي: امروز در ذيل بحث تربيت عبادي، در ذيل بحث مکان نمازگزار به بحث مسجد ميرسيم. هفته گذشته مقدمه پربار و نکتههاي خوبي را شنيديم. بحث امروز را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
در اين دو سه هفته بنا نداشتم بيش از دو يا سه برنامه در مورد مسجد صحبت کنم. اما هرچه به سراغ کتابها و مقالات و آيات و احاديث رفتم، ديدم خيلي حرف دارد و موضوع خيلي مهمي است و در طي اين چهل سال گذشته مقالات بسيار و کتابهاي پر محتوا براي اقشار مختلف نوشته شده و من در اين مدت کتابهايي را نگاه کردم. مرکز رسيدگي به امور مساجد سايت قابل دسترسي دارد، امروز نيت کردم در مورد فضيلت و آداب مسجد صحبت کنم. ميخواهم نتيجه بحث امروز اين باشد که شوق ما در رفتن به مسجد بيشتر شود. يعني مسجد خانه خدا و خانه مردم است. وقتي وارد مسجد ميشويم به خداوند عرض ميکنيم پروردگارا مهمانت آمد. ما مهمانان خدا هستيم. اين بازار معنوي را رونق ببخشيم. مساجد شلوغ زياد داريم مساجد پرشکوه و پر جمعيت و پر جوان، اما مساجد بسياري هستند که جمعيتي حول آنها هست، بياييم دست به دست هم بدهيم و خودمان را محروم نکنيم. «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ» يکي از حقها مسجد است. همه خانمها و همه آقايان، هر مسلماني در هرجاي کره خاکي زندگي ميکند بايد به مسجد يک تعلق خاطر داشته باشد. اين حديث را اگر مردم شنيدند و حديث مهمي است، پيغمبر فرمود: هرکس خدا را دوست دارد بايد مرا دوست بدارد. من رسول خدا هستم. هرکس مرا دوست ميدارد، بايد عترت مرا دوست بدارد. هرکس عترت مرا دوست دارد بايد قرآن را دوست بدارد. هرکس قرآن را دوست دارد بايد مسجد را دوست بدارد. يعني خدا، پيامبر، عترت، قرآن، مسجد! اينها با هم پيوند بخورد، انسان تربيت ميشود. بحث ما بحث تربيت است، اين فضا، فضاي مهمي است و مهمترين معراجي که در تاريخ بشر تجربه شده، معراج پيامبر اسلام است. هم فرودگاهش مسجد است، هم گذرگاهش مسجد است. «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» (اسراء/1) هم آغاز حرکت از يک مسجد است و هم در مسير از يک مسجد، اين يک نکتهاي درونش است. احاديث بسياري داريم که خداوند فرمود: مسجدها خانههاي من هستند. به جز مسجدالحرام که نامش بيت الله هست، بقيه مساجد هم خداوند فرمود: بيوتي، خانههاي من هستند.
امام صادق(ع) فرمود: بين سرزمينهاي اين کرهي خاک، بهترين قطعههاي اين سرزمين چند جا هست. يکي بيت الله الحرام، مکه، مسجدالنبي، مرقد پيامبران، مزار امامان و اولياء، مقتل شهيدان و مسجد، اينها بهترينهاي قطعههاي کرهي زمين هستند به لحاظ مبارکي و معنويت، کسي ميخواهد آنجا برود، يک نيروي آسماني کسب بکند. به مقتل شهيد برود يا به زيارت يک امام معصوم موفق شود. يا يک پيامبري را در ايران هم قبور پيامبران داريم. يا موفق شود به مکه و مدينه و مسجد کوفه يا بيت المقدس، اين مساجد بزرگي که در کتابها آمده است. اينها کهکشان معنويت است و مثل ستاره ميدرخشد. بايد تلاش کنيم که بازاريان و دانشگاهيان ما، من در هر استان و شهرستاني نمازخانه رفتم، شلوغترين نمازها در مساجد دانشگاههاست. ولي همچنان جاي کار دارد. پيغمبر فرمود: دسته جمعي به مسجد برويد. کسان خودتان را ببريد. مادر خانه، دخترش را هم ببرد. پدر خانه، پسرش را ببرد. اعصاي خانه با هم مهيا شوند.
چرا بعضي مسجد نميروند عليرغم اين همه پاداشي که برايش ذکر شده است؟ بعضي نميروند چون مسجد به خانهشان دور است. بعضي از وضع نظافت و پاکيزگي مسجد ناراضي هستند. ميگويند: کفشداري مرتب نيست. موکتهايش کثيف است. بعضي از نمازگزاران ناراضي هستند که اين موضوع خيلي مهمي است. گاهي ما با زبان دعوت ميکنيم اما با عمل دافعه ايجاد ميکنيم. اخلاق نمازگزاران مهم است. بعضي به من ميگويند: خيلي از حاج آقاي قرائتي مثال ميزني. نه اينجا، من هرجا صحبت کنم به طور اتوماتيک از حاج آقا مثال ميزنم. حاج آقاي قرائتي ميفرمودند: در ميدان هفت تير رفته بودم ختم يک کاشوني، يک سالني هست کنار مسجد الجواد يک کاشوني آمد گفت: من سي سال است مسجد نرفتم و از اين به بعد هم عهد کردم نروم! پرسيدم: چرا؟ گفت: بچه بودم به مجد آمدم، پدر من در مسجد بود. يکي از مسجديها با پدرم شوخي کرد، يک نخي را با آب دهانش تر کرد و به کلاه پدر من چسباند. پدرم متوجه نشد. او هم هي با بغل دستياش صحبت ميکرد و سرش را تکان ميداد و پشت سريها ميخنديدند. يک حرکت يک مسجدي و نمازگزار باعث ميشود سي سال به مسجد نرود. اين معلوم است اخلاق ما درست نيست. يک نوجواني به مسجد ميآيد، جا برايش باز نميکنند و استقبال نميکنند. گاهي اينطور است. مسجديهاي خوب هم زياد داريم چرا بعضي از مردم مسجد نميآيند؟ مشغلههاي روزمره. مورد ديگر اينکه ممکن است از امام جماعت ناراضي باشند. ممکن است حوصله نداشته باشد. بايد کمک کنيم اين عوامل را که در مسائل اجتماعي هر پديدهاي عوامل مختلف دارد.
يکوقتي حاج آقاي قرائتي در مورد عوامل نماز نخواندن تحقيق کرده بود و سيزده دليل براي نماز نخواندن اعلام کردند. ما را جمع کرد و فرمود: بعضي از اينها از دست ما کاري برنميآيد انجام بدهيم. ولي بعضي را ميتوانيم. مثلاً گفته: من فلسفه نماز را نميدانم. اين از ما برميآيد. ولي اقتصاد مملکت به ما ربطي ندارد. گراني هست، اختلاس بوده. من نماز نميخوانم به خاطر عملکرد بعضي از مسئولين! اين دست من نيست ولي اينکه بتوانم نماز را خوب بيان کنم. آثار و اسرار نماز را بيان کنم. اينها دست ما هست. مسجد خانه ماست، يک جايي است که به دست مردم ساخته و اداره ميشود. حضور در آنجا لذتبخش است. اسلام اينگونه طراحي کرده که تربيت ما در آن فضا انجام شود. عبادت پروردگار در کنار هم انجام بدهيم. بياييم فکر کنيم، آنهايي هم که مسجد نميروند از هفتهاي يکبار شروع کنند. مثل نماز شب است که از همان سه رکعت شروع کنيم. اصلاً بلند شويم وضو بگيريم و بخوابيم. از کم شروع کنيم. ولي خودمان را از مسجد رفتن محروم نکنيم.
حتي نماز فرادي، مسجدي هست در روستا يا در حاشيه شهر است، يا در وسط بازار است ولي امام جماعت ندارد، همان نماز فرادي را در مسجد بخوانيم. به جاي مغازه و خانه در مسجد بخوانيم. اين چيزي است که پيامبر ما توصيه کرده است. دهها و صدها برابر نماز در خانه، در مسجد احاديث مختلف دارد. يعني پاداشهايي هست که ما خودمان را محروم ميکنيم. با اين مقدمه که گفتيم اگر برسيم به ده آيه از قرآن اشاره ميکنيم که موضوع مسجد را مطرح کرده و هر آيه از يک زاويهاي است. گاهي مسجديها انتظار دارند مسئولين مسجد بيايند. ميگويد: چرا اين آقا وزير است و اين آقا مدير کل است نميآيد؟ اين آقا سردار و سرهنگ و سرتيپ است نميآيد؟ جلسه بعد در مورد حضور بچهها، بانوان و جوانان در مسجد صحبت خواهيم کرد. همانجا بايد بگوييم که معلمها هم اثرگذار هستند. درست است ميگوييم: دانش آموز مسجد بيايد، ولي دانشآموز وقتي معلم خودش را در مسجد ميبيند ذوق ميکند. کيف ميکند. همه طبقات، چون ما يک بهانهاي نميتوانيم روز قيامت بياوريم که پروردگارا به اين خاطر من مسجد نيامدم. بهانه نداريم. مسجد جاي همه هست، همه وقتي حضور پيدا کنند دلگرمي به وجود ميآيد، رحمت منتظره، يعني پروردگار به همه آن جمع نظر ميکند، در کتاب شريف نهجالفصاحه هست که پيغمبر فرمود: دو تا بهتر از يکي است. سه تا بهتر از دو تا، چهار تا بهتر از سه تا، پنج تا بهتر از چهار تاست. بعد فرمود: مسلمانها پر جمعيت، پر تعداد، همه يکجا جمع شويد و منسجم باشيد، متحد باشيد و کنار هم خدا را صدا بزنيد.
آيهي اول سورهي اسراء آيه اول بود، معراج پيامبر که ميخواستيم يکبار اشاره کنيم پيامبر از مسجدالحرام به مسجد الاقصي با چه تشريفاتي از آنجا به آسمانهاي اول و دوم و سوم و چهارم، پنجم و ششم و هفتم و بعد بازديدي از بهشت و جهنم، بر دو تا از درهاي بهشت يک شعاري از مسجد هست. يکي شعارش اين بود که هرکس ميخواهد در دنيا جاي خودش را در بهشت ببيند، به مسجد زياد رفت و آمد کند. يک جمله ديگر اينکه هرکس ميخواهد در عالم قبر با روشنايي گذران عمر کند، به مسجد رفت و آمد کند. دو تا از شعارهايي که بر درهاي بهشت نوشته شده در مورد مسجد است. پيامبر از مسجد به معراج رفته است. مسجد ديگري در گذرگاهش قرار داشته و خداوند طي اين سفر ميخواسته آيات خود را «لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا» (اسراء/1) ما ميخواستيم آيات خودمان را به او نشان بدهيم. سورهي اسراء آيهي اول است.
يک آيهاي است همه مردم ما اين را ميدانند، «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ» در محراب مساجد بيش از نود درصد اين آيه را نوشتند. خداوند نور هستي است که همان نور هدايت است. اين نور کجاست؟ «في بيوتٍ» اين نور هدايت الهي در خانههايي است که آن خانهها يا مساجد است و يا زيارتگاه ائمه و پيامبر است، جايي که ذکر و عبادت خدا و بندگي خدا موج ميزند. خانههايي که نور هدايت الهي آنجاست. «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ» (نور/36) خانههايي که خداوند اجازه فرموده ديوارهايش بالا برود و مرتفع باشد. هم ارتفاع مادي، هم معنوي، «وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» نام خدا در آنجا ياد شود. «يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» صبحگاهان و شامگاهان تسبيح پروردگار در آن خانهها گفته ميشود. امام (ع) فرمود: «يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» يعني نمازهاي پنجگانه، از اين آيه بعضي از مفسرين استفاده کردند مسجدها لااقل وقت نماز بايد باز باشند. چند دقيقه قبل از نماز، چند ساعت بعد از نماز، طوري نباشد که اين بنا ساخته شده، هزينه شده، يک کسي ميخواهد نماز بخواند، وقت ظهر رسيده، همه بايد به هم کمک کنيم. چون پيغمبر فرمود: گاهي امر به معروف و نهي از منکر را به هم پاس ميدهند. امروزيها فرافکني ميگويند. مثلاً يک معضل فرهنگي پيش آمده ميگويند: اين تقصير ارشاد است. به ما ربطي ندارد. ارشاد ميگويد: تقصير صدا و سيماست. صدا و سيما ميگويد: تقصير آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش ميگويد: تقصير حوزه علميه است. يک مسجد يک مشکلي پيدا کرده، به جاي اينکه گردن هم بياندازيم، بياييم کمک به همديگر کنيم. بعضي از مسجدها خادم ندارد، خادم افتخاري مسجد شويم. يا خادم گرفتاري دارد، کمک او کنيم. همه با هم مسجد را پررونق کنيم. شلوغ باشد، لذتبخش باشد. از مسجد برميگرديم احساس خوبي داشته باشيم.
آيهي سوم، سورهي اعراف آيه 29 ميفرمايد: نمازهايتان را در مسجد بخوانيد. يکي از تفسيرها اين است «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ» (اعراف/29) اي پيامبر بگو: پروردگارم فرمان به عدالت داده است. «وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» وقت نمازها رويتان را به سمت پروردگار کنيد در مسجد، مسلمانها نمازهايتان را در مسجد بخوانيد. حتي الامکان در خانه و مغازه نه، در مسجدها نماز بخوانيد. «وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» و پس از نماز هم تعقيبات بخوانيد. تسبيحات فاطمه زهرا را بگوييد و خالصانه خدا را نيايش کنيد. «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ» همانطور که آفريده شديد و زندگي را شروع کرديد، مجدداً زنده خواهيد شد، برخواهيد گشت و بايد پاسخگوي اين عمري که خدا به شما داد باشيد. دهها حديث داريم براي اجر و پاداش کسي که مسجد بسازد يا کسي که مسجد را مفروش کند، يا کسي که روشنايي مسجد را تأمين کند. يا کسي که غبار روبي کند. يا کسي که جارو کند، روزي پيامبر(ص) وارد مسجد شدند. فرمودند: پيرزني مسجد را تميز ميکرد، مدتي است او را نميبينم، گفتند: يا رسول الله! فوت شده است. فرمود: چرا خبر نداديد؟ او آدم مهمي است و نزد خدا خيلي آبرو دارد. چرا خبر نداديد؟ بلند شويد نزد قبر او برويم. خادم مسجد يعني هرکسي که افتخار کند کاري براي مسجد بکند و مهمترين کار حضور است. پدر سه شهيدي در مسجد محل ما، مسجد خاتم الاوصياء در خيابان دماوند، معمولاً بين دو نماز چند دقيقه صحبت ميکرد. به مردم ميگفت: مهمترين نقش شما حضور است. همين اندازه که به مسجد تشريف ميآوريد بزرگترين کار است و از پول دادن و ساختن مسجد مهمتر است.
آيهاي که خوانديم خيلي نکته دارد، خداوند در اين آيه واژههاي عميقي مثل تربيت، عدالت، عبادت، جماعت، نيايش، نيت، قيامت را کنار هم گذاشته است. در يک سطر است، همه اين موضوعات را خداوند در اين آيه آورده است که معنا دارد. يعني عدالتخواهي با نيايش پروردگار ارتباط دارد. اين حکايت طبيبي است که يک نسخه پنج دارويي نوشته و به همه داروها بايد عمل کنيم تا درمان صورت بگيرد. فقط نماز نه، اول ميفرمايد: «قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ» به عدالت رفتار کنيد. در يک جامعه وقتي عدالت پياده شد، عبادت هم بود، آن عبادت خوش معنا ميشود ولي وقتي نماز بود، عبادت بود، عدالت نبود، جوان شاکي ميشود. اين چه نمازي است که کنارش عدالت نيست. اين واژهها در اين آيه هست. تربيت، عدالت، عبادت، وحدت، نيت، قيامت، خيلي آيهي قشنگي است. فقط نماز خواندن نيست و در بقيهي ابعاد زندگي هم بايد خدايي باشيم.
دو آيه در سورهي مبارکه بقره هست که دربارهي حضرت ابراهيم(ع) است که «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ» (بقره/127) دو تا پيغمبر خانه خدا ميسازند، پس مسجد سازي کار پيغمبري است. در ساخت مسجدالنبي هم در مدينه بيشترين کار را خود پيغمبر ميکرد. نه اينکه دستور به ديگران بدهد چه کار کنيد؟ خود پيغمبر، ديگران گل و خشت ميآوردند، خود پيامبر ديوارها را ميچيد و ميآورد. ابراهيم خليل ديوارها را بالا ميآورد و پسرش اسماعيل، «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيم» قبولي کار خيلي مهم است. صرف مسجد ساختن معلوم نيست ما را خوشبخت کند. با چه نيتي خيلي مهم است. آيهي 125 سورهي بقره، «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ» آن آيه در مورد ساختن مسجد بود و اين آيه در مورد نظافت مسجد، پاکيزگي مسجد، يکوقتي در مسجد محل ديدم يکي از مسئولين، در حد معاون وزير دارد دستشوييها را ميشويد. چون مکان مقدس است براي او افتخار است. خدا رحمت کند آيت الله حائري شيرازي در خاطراتش هست که وقتي همدان رفته بودند، جايي براي استراحت ايستادند، کسي که با ايشان همراه بود، گفت: ديدم ايشان خيلي دير از دستشويي آمد، رفتم ديدم ايشان دستشويي را ميشويد. اين نشان دهنده اعتقاد ما به نظافت و طهارت است. ورود افراد نا مرتب به بهشت ممنوع است. نظافت مسجد، من يکوقتي يک مسئوليتي در ستاد اقامه نماز داشتم، دوستي دارم به من زنگ زد که من مکه بودم برايت سوغاتي آوردم، ما فکر کرديم يک عبايي، پيراهني است. به محل کار ما آمد و يک جزوه روي ميز من گذاشت، گفتم: اين چيست؟ گفت: سوغاتي است. گفتم: اين چطور سوغاتي است؟ گفت: من چون ميدانستم تو مسئول اقامه نماز هستي، رفتم در مکه و مدينه، يک فرمي را طراحي کردم به زبان عربي و مسجدهايي که دور از مسجد النبي و مسجدالحرام هست، اين فرم را به مردم و نمازگزارها دادم که براي چه اينها گرايش به مسجد دارند؟ چهل، پنجاه سؤال طراحي کرده بود. بيشترين عامل نظافت و تميزي مساجد و خنکي مسجد است. يک مسجدي خوب است، فصل زمستان نمازگزار ميلرزد. گرمايش و سرمايش مهم است. مثلاً حديث قشنگي را با خط بدي نوشته است. يعني اين زيباييها و ظرافتها را بايد رعايت کنيم.
نگاه ميکند فرش مسجد ممکن است قيمتي نباشد اما تميز است. «طَهِّرا بَيْتِيَ» دو تا پيغمبر را «عَهِدنا» ما که خدا هستيم با آنها قرار گذاشتيم. «طَهِّرا بَيْتِيَ» اين را به يک نفر واگذار نکنيم. خانمها، آقايان، افتخار بدانيم تميز نگه داشتن مسجد را، براي «لِلطَّائِفِينَ» طواف کنندگان، «وَ الْعاكِفِينَ» اعتکاف کنندگان، «وَ الرُّكَّعِ السُّجُود» رکوع کنندگان و سجده کنندگان، اين درس مهمي هست که مساجدمان نبايد نامرتب باشد، کثيف باشد، ديوارهايش، کاشيهايش هر چند وقتي يکبار تميز شود. به جز آن روزي که غبار روبي مساجد است، هر چند وقت يکبار غبارروبي کنيد، بوي خوش در فضاي مسجد بيايد. اگر چيزي دغدغه ما باشد، با هم مشورت ميکنيم، آدمش هم پيدا ميشود. خود کسي که به مسجد ميآيد نماز ميخواند لذت ميبرد وقتي تميزي را ميبيند. دستشوييها تميز است و شيرها خراب نيست. پلهها شکسته نيست، محراب مرتب است. فرشها مرتب هستند، چه کسي اينها را مرتب کرده است، خود مسجديها، اينها چيزهايي است که خدا خيلي دوست دارد. بوي خوش، چقدر حديث داريم اگر دهانتان بو ميدهد مسجد نياييد. مثلاً پياز يا سير خورده يا مسواک نزده است. قبل از مسجد رفتن مسواک بزنيم. معنياش اين هست که وقتي از مسجد بيرون ميآييم براي ما خوشايند باشد.
تعمير مسجد به عهده چه کساني باشد؟ خيلي از مسجديها اين آيه را بلد هستند. «إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ» (توبه/18) فقي اين کسان مساجد خدا را آباد ميکنند. «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» کساني که ايمان به خدا دارند. «وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» ايمان به جهان آخرت دارند. «وَ أَقامَ الصَّلاةَ» خودشان اهل نماز هستند. نه اينکه بگويد: من پول ميدهم مسجد بسازيد و خودش اهل نماز نباشد. «وَ آتَى الزَّكاةَ» به محرومان توجه دارد، زکات ميدهد. «وَ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ» شجاع و ظلم ستيز است. با ظالم دست و پنجه نرم ميکند «فَعَسى أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ» اميد است اينها مورد هدايت پروردگار قرار گيرند.
فيض کاشاني در تفسير همين آيه ميفرمايد: تعمير شامل اين چيزها ميشود. شامل مرمت، نظافت، فرش کردن، روشنايي، تبليغ، تدريس، يعني هم سخت افزاري و هم نرم افزاري، تعمير کنيد يعني آباد کردن، آباد کردن يکي به همان بنا هست که بناي قشنگي باشد. تميز و مرتب باشد. هم نمازگزاران و امام جماعتش، افرادي که رفت و آمد ميکنند، خلق و خويي که با همديگر دارند، يک جاي آباد مادي و معنوي باشد. اگر ميبينيم در مسجدهاي ما اين نکتهها رعايت نميشود، نه اينکه با مسجد خداحافظي کنيم. بياييم فعال برخورد کنيم و شانههايمان را زير اين بار بياوريم. بنشينيم مشورت کنيم بخواهيم مسجد ما شلوغتر شود و جوانها بيشتر بيايند، چه کنيم؟ خود مسجديها فکر کنند. مشورت بدهند و بعد يک سهمي را قبول کنند. اين مسجد هشتاد لامپ دارد که سي لامپ سوخته است. يعني همه دست به دست هم بدهند. کساني که مسجد ميسازند و به مسجد کمک ميکنند خودشان بايد خوش اعتقاد باشند. خودشان بايد اهل عبادت باشند.
سورهي اعراف آيه 31، «يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف/31) اي آدميان! مسجد ميآييد بايد با بهترين لباسهايتان بياييد. با موهاي شانه زده و بوي خوش و دندانهاي مسواک کرده، روايت دارد که امام مجتبي فرمود: بهترين لباسش را براي مسجد ميپوشيد و بعد ميفرمود: «انّ اللّه جميل يحبّ الجمال فاتجمّل لربّى» من براي خدايم، با بهترين لباس مسجد ميآمد. حاج آقاي قرائتي ميفرمايد: بچهها چرا عروسي را دوست دارند؟ در عروسي همه ميخندند، لباسها مرتب است. دوست دارند ادامه پيدا کند. در مسجد گاهي آدم ميبيند يک کسي مسجد آمده لباسش نامرتب است، ولي خود خدا فرمود: زينتهاي خود را آراسته به مسجد برويد. لباسهاي شما مرتب باشد، جوراب شما مرتب باشد و بو ندهد. امام باقر(ع) وارد مسجد شد. ديدند يک کسي نماز ميخواند بوي عرق از لباس و بدنش ميآيد، صبر کردند نمازش تمام شد. فرمود: تو به جاي جاذبه، دافعه ايجاد ميکني. ما بايد طوري باشيم که ديگران کيف کنند وقتي به لباس نمازگزار و بوي خوشي که نمازگزار دارد، دربارهي چند امام خواندم که مردم جاي آن امام را در مسجد ميشناختند. از بويي که اينجا ميآمد و بوي خوشي که حضرت استفاده ميکرد. «وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا» بعضي از اين آيه استفاده کردند که اول نماز، بعد غذا، الآن يکي از مشکلات ما اين تقدم و تأخر است. در وزارتخانهها که سي سال خدمت کرديم وقت ظهر که ميرسيد دو صف بود يک صف نمازخانه و يک صف سلف سرويس، يکي از صفها شلوغتر بود. همسر پيامبر فرمودند: پيامبر نه غذا خوردن را و نه هيچ کار ديگر را بر نماز ترجيح نميداد. بعضي از اين آيه استفاده کردند اول مسجد برويد، بعد غذا ميل کنيد. «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»
شريعتي: يکجا فرموده يک وقتهايي هم پچههايتان را به مسجد ببريد. «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» نکتهي مهمي گفتيد که مسجد يک قرار جمعي خانوادگي باشد که اگر اين اتفاق بيافتد خيلي دلچسب است.
حاج آقاي بهشتي: اصل مسجد براي رابطه با خداست و برکات جانبي که دارد فوق العاده است. مسجديها نماز ميخوانند، حال و احوال ميکنند و از کار هم گره باز ميکنند. ديگر برکات مسجد رفتن است.
شريعتي: بايد قدر نعمتها را بدانيم. نکاتي که حاج آقاي بهشتي گفتند و روزهاي ديگر کارشناسان برنامه ميگويند، همه ثمرهي سالها تلاش علمي اين بزرگواران در حوزهها و خون دل خوردنها و مطالعات متعدد و گسترده که خلاصهي چندين جلد کتاب را در اين چند دقيقه که خدمت شما هستيم ميشنويم و اين خيلي نکته مهمي است و يک فرصت است براي دوستاني که مشتاق معارف اهلبيت هستند. از شما تشکر ميکنيم، بايد بدانيم سر چه سفرهاي نشستيم و چه پشتوانهاي پشت اين نکاتي که ميشنويم هست. امروز صفحه 179 قرآن کريم، آيات 17 تا 25 سوره مبارکه انفال را تلاوت خواهيم کرد.
«فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «17» ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرِينَ «18» إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ وَ إِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَنْ تُغْنِيَ عَنْكُمْ فِئَتُكُمْ شَيْئاً وَ لَوْ كَثُرَتْ وَ أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ «19» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ أَنْتُمْ تَسْمَعُونَ «20» وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ «21» إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ «22» وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُمْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ «23» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «24» وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25»
ترجمه آيات: شما (با نيروى خود)، آنان (كفّار) را نكشتيد، بلكه خداوند (با امدادهاى غيبى) آنها را به قتل رساند. (اى پيامبر!) آنگاه كه تير اافكندى، تو نيفكندى، بلكه خدا افكند (تا كافران را مرعوب كند) و تا مؤمنان را از سوى خويش به آزمونى نيكو بيازمايد، زيرا خداوند، بسيار شنوا و داناست. آن، (شكست دشمن وپيروزى شما لطف خدا بود.) و (بدانيد) كه خداوند، سست كنندهى نيرنگ كافران است. اگر (شما كافران) در انتظار فتح وپيروزى (اسلام) بوديد، كه آن فتح آمد (وحقّانيّت اسلام آشكار شد) واگر دست (از انحراف و باطل خود) برداريد، برايتان بهتر است واگر (شما به كفر وعناد) برگرديد، (ما هم به سوى قهر) برمىگرديم وهرگز گروه شما هر چند بسيار باشد، به كارتان نخواهد آمد، چرا كه خداوند با مؤمنان است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا و فرستادهى او اطاعت كنيد و در حالى كه (سخنان او را) مىشنويد، از وى سرپيچى نكنيد. و مثل كسانى نباشيد كه گفتند: «شنيديم»، ولى (در حقيقت) آنها نمىشنيدند. همانا بدترين جنبندگان نزد خداوند، (كسانى هستند كه نسبت به شنيدن حقّ) كران (و نسبتبه گفتن حقّ) لالهايند، آنها كه تعقّل نمىكنند. و اگر خداوند خيرى در آنان مىدانست، شنوايشان مىساخت، (حرف حقّ را به گوش دلشان مىرساند،) ولى با (اين روحيهى لجاجتى كه فعلًا دارند، حتّى) اگر شنوايشان مىساخت، باز هم سرپيچى كرده روى مىگرداندند. (در دل يقين پيدا مىكردند، ولى در ظاهر اقرار نمىكردند) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه خدا و رسول شما را به چيزى كه حياتبخش شماست دعوت مىكنند، بپذيريد و بدانيد خداوند، ميان انسان و دل او حايل مىشود و به سوى او محشور مىشويد. و بترسيد (و حفظ كنيد خود را) از فتنهاى كه تنها دامنگير ستمگران شما نمىشود، (بلكه همه را فرا خواهد گرفت، چرا كه ديگران نيز در مقابل ستمگران سكوت كردند) و بدانيد كه خداوند سخت كيفر است.
شريعتي: فردا اول ماه صفر است، صدقه و نماز اول ماه را فراموش نکنيد. کتاب «فرهنگنامه مسجد» کاري از انتشارات وزين دارالحديث است. زحمات حاج آقاي ري شهري و همکارانشان است. نکات بسيار نابي در اين کتاب هست که ميتوانيد مطالعه کنيد. براي تهيهي کتاب به 20000303 پيامک بدهيد.
حاج آقاي بهشتي: حذيفه قهرماني است که خيلي بايد در مورد او صحبت کرد. فرزند شهيد و پدر شهيد است. يک کسي به نام ابوعامر است، يک نفر دوم به نام عبدالله بن اُبّي است که اينها رهبران مخالفين پيامبر در مدينه هستند. از دو قبيلهاي که در مدينه بودند، همدست بودند و هردوي اينها خيلي ضربه زدند. ايشان به مکه آمد و با مشرکين همدست شد و در جنگ احد مقابل پيغمبر قرار گرفته بود، يک سفري کرد به روم با قيصر روم ملاقاتي داشت و از او پولي براي براندازي اسلام گرفت، آن پول را مکه آورد و براي منافقين فرستاد که شما يک مسجد بسازيد. شما تصور کنيد روم آنوقت يعني اروپاي امروز، اروپا پول ميدهد براي مسجد ساختن، چقدر بيداري ما ضرورت دارد. آنها دست به کار شدند يک مسجدي بسازند و پيامبر هم عازم جنگ تبوک هستند، خواستند اجازه بگيرند، فرمودند: من اين جنگ را بروم و برگردم. تشريف بردند جنگ برگشتند، آنها گفتند: ما مسجد را ساختيم، شما تشريف بياوريد افتتاح کنيد، اين آيه نازل شد. «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً» (توبه/107) منافقيني که مسجدي براي ضربه زدن ساختند «وَ كُفْراً» نه براي تبليغ ايمان، براي تبليغ کفر «وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ» نه براي انسجام و اتحاد، براي پراکنده کردن و جدايي «وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ» پايگاهي براي مبارزه با دين خدا و رسول خدا «وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى» قسم ميخوردند قصدي جز نيکي نداريم. «وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ» نيت ما خير است اما خداوند گواهي ميدهد که دروغ ميگويند. اي پيامبر در اين مسجد نماز نخوان! يک مسجد قبا داريم که پايگاه وحدت است، ذکر خدا و عبادت است. يک مسجد هم مثل مسجد ضرار است، مواظب باشيم گاهي دشمن سرمايهگذاري ميکند و يک مسجد شيکي ميسازد، مسجد جاي وحدت مسلمانها، جاي رونق بازار و ذکر خدا و نماز است. از اين توطئهها غافل نشويم.
شريعتي: انشاءالله توفيق نماز خواندن در بهترين مسجدها، مسجدالنبي، مسجدالحرام، مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد جمکران نصيب شما شود. تا تو زمين سجدهاي سر به هوا نميشوم...
السلام عليک يا أباعبدالله...