برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (اهميت مسجد)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 31-06- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
با دشمن خويشيم دما دم در جنگ *** او با دم تيغ آمده ما با دل تنگ
ما رود مداميم بگوييد به تيغ *** ما شيشهي عطريم بگوييد به سنگ
سلام ميکنم به همهي بينندههاي نازنينمان، شنوندههاي بسيار گرانقدرمان، آغاز هفته دفاع مقدس را گرامي ميداريم و ياد ميکنيم از همه شهداء و ايثارگران و به خانواده محترم شهدا و جانبازان عرض ادب ميکنيم. همه آنهايي که در سالهاي دفاع مقدس سنگ تمام گذاشتند. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم. هفته دفاع مقدس را گرامي ميداريم، همچنين آغاز سال تحصيلي را به دانش آموزان و دانشگاهيان تبريک ميگويم و از خداوند ميخواهم سالي همراه با خير و برکت و پيشرفت و موفقيت باشد و بتوانيم اين نسلي که امانت دست ما هستند، به سمتي که خدا ميپسندد حرکت بدهيم.
شريعتي: انشاءالله در نيمه دوم سال بخاطر تغيير ساعت رسمي کشور حوالي ساعت 13:10 دقيقه خدمت شما خواهيم رسيد. آغاز سال تحصيلي جديد را به همه دانش آموزان و دانشجويان و طلاب عزيز تبريک ميگوييم و آرزو ميکنيم سالي سرشار از برکت در عرصه علم و تربيت داشته باشند. حاج آقاي بهشتي تجربيات ارزندهاي در آموزش و پرورش داشتند، خيليها دوست دارند توصيههاي شما را در آغاز سال تحصيلي بشنوند.
حاج آقاي بهشتي: رسالت انبياء تعليم و تربيت است و کار پدر و مادر و معلم در اين جهت است. هرچقدر پدر و مادرها اين کار را با دقت بيشتري انجام بدهند، اجر و پاداش شگفت آوري دارد. پيغمبر فرمود: آيا به شما خبر بدهم از خوبترين خوبان؟ «الله الاجودُ الأجود» خداست خوبترين خوبان «و أنا اجودُ بني آدم» من خوبترين فرزندان آدم هستم. «و أجودکم من بعدي» بعد از من خوبترين شما «الذي قتل في سبيل الله» شهيدي که در راه خدا جان باخت و معلمي که خوبي ميآموزد. کار تعليم آمده کنار کار جهاد قرار گرفته است. تعليم و تربيت را با همکاري هم، خانه و مدرسه پيش ميبرند. همين اندازه که اين کار را مهم بدانيم و بدانيم خود به خود انجام نميشود و نياز به مراقبت و دلسوزي دارد. اين جرقه مهمي است و بايد دنبال روشها برويم. به باغبان، مربي ميگويند. مثل باغبان که اگر باغ را رها کند، چيزي از باغ نميماند. بايد مراقبت کنيم و از خدا کمک بگيريم. اين هفته شهادت امام زين العابدين است، از خدا ميخواهد «وَ أَعِنِّي عَلَي تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِم» (صحيفه سجاديه، دعاي 25) پروردگارا مرا بر تربيت فرزندانم کمک کن.
شريعتي: انشاءالله دست به دست هم بدهيم و براي آيندهي بچههايمان تلاش کنيم. به بحث تربيت عبادي ميپردازيم، اين هفته در ذيل بحث مکان نمازگزار، به بحث مسجد و کارکرد تربيتي آن ميپردازيم. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
نماز براي ساخته شدن ما، طراحي شده و مراحلي را گذرانديم، به مکان و مسجد رسيديم. مسجد را در اين روزها خيلي مطالعه کردم و به نظرم رسيد اساسيترين موضوع اين است که کارکردهاي مسجد چيست تا بعدها براساس آن کارکرد بگوييم: هيأت امنا و خادم مسجد، مردم چه وظايفي دارند؟ مثال بزنيم مثلاً در خانه، کارکرد خانه چيست؟ در خانه ميخواهيم استراحت کنيم، اتاق خواب لازم دارد. ميخواهيم مهماني بدهيم، اتاق پذيرايي لازم دارد. بخواهيم غذا ميل کنيم آشپزخانه لازم دارد. براساس کارکرد يک خانه معمار طراحي ميکند. کارکرد مسجد از نظر آيات و روايات و سيره ائمه و پيامبر چيست و چه انتظاراتي داشتند تا در اين بنا شکل بگيرد، الآن هم حکومت اسلامي است و متفاوت با دوران قبل است و اگر بعضي از مسجدهاي ما به اين کارکردها نميپردازند، چون برايشان امکان ندارد، از اين به بعد کساني که ميخواهند مسجد بنا کنند، اينها را لحاظ کنند.
براي محل عبادت، عبادت کنندگان در قرآن چهار کلمه آمده است. کلمهي اول «صوامع» جمع صومعه، مکان عبادت مسيحياني که دوست داشتند از جمعيت دور شوند و در کوهستان يا در بيابان بروند و با خدا راز و نياز کنند. به دور از اجتماع و به دور از مناطق پر جمعيت، کلمه دوم «بيِع» جمع بيعه يعني کليسا، عبادتگاههاي مسيحيان داخل شهرها. کلمهي سوم «صلوات» جمع صلاة به عبادتگاه يهوديها گفته ميشود، به معناي نمازخانه و کلمهي چهارم «مساجد» است. يعني عبادتگاههاي پيروان اديان در يک آيه در قرآن آيهي 40 از سوره حج است. کلمهي صوامع و کلمهي بيع، کلمهي صلوات و مساجد. يک تفاوتي بين عبادتگاه مسلمانها و باقي اديان هست و آن تفاوت اين است که در بقيه اديان در هفته تنها يک روز عبادتگاهها باز است. مسيحيها يکشنبهها و يهوديها شنبهها و باقي روزها تعطيل است. مسلمانها همه روزها و همه شبها مسجدهايشان باز است.
تعبيري که در آيه 40 سوره حج آمده «وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً» صوامع، بيع و صلوات، اينها عبادتگاههاي اديان قبل و مسجدهايي که زياد ذکر خدا در آنجا برده ميشود که در تفسير ميفرمايد: منظور نمازهاي پنجگانه است. اين تفاوتي است بين مساجد و عبادتگاه اديان ديگر. اولين کارکرد مسجد عبادت است، يعني نماز، دعا، ذکر، اعتکاف، پيامبر عزيز ما که در مکه ظهور کردند، اولين نمازهايي که خواندند در مسجد بود، پيامبر جلو، اميرالمؤمنين سمت راست و حضرت خديجه پشت سر، ميتوانستند در خانه نماز بخوانند ولي اصرار داشتند نماز در مسجدالحرام باشد. حتي با مخالفت مشرکين روبرو ميشدند ولي اصرار داشتند همينجا باشد. تا به مدينه آمدند و در مدينه هم به قبا که رسيدند يک مسجد ساختند، يک هفته تقريباً در قبا، که بعدها روزهاي دوشنبه و پنجشنبه به اين مسجد ميرفتند. جمعه بود که وارد مدينه شدند و بناي مسجدالنبي را گذاشتند، نمازهايشان را در مسجد ميخواندند و به مسلمانها ميگفتند: نماز خود را در مسجد بخوانيد. بعد از مسجد جامع مدينه، نه مسجد ديگر در مدينه ساخته شد. محلههايي که دور بودند به مسجد مرکزي، پيغمبر اجازه دادند آنها هم مسجد داشته باشند. ولي نمازها را در مسجد بخوانند، کارکرد اول مسجد نماز است. مساجد جهان اسلام و ايران مأموريت اصلياش اين است که نماز به وقت و جماعت در آن مسجد خوانده شود. در مسجد بايد باز باشد تا وقتي مراجعهخوانها ميخواهند نماز بخوانند، چه فرادي، چه جماعت شرايط مهيا باشد.
با يکي از دوستان به يکي از شهرهاي پر جمعيت شمال رفتيم، ظهر ميخواستيم نماز بخوانيم، هفت تا مسجد رفتيم بسته بود. نماز ظهر، عبادت که اصليترين کارکرد مسجد است، سجده، نيايش، دعا و ذکر و اعتکاف، اعتکاف عبادتي است که فقط در مسجد است. اعتکاف بدون مسجد معني ندارد. اين کارکرد اول مسجد است. ائمه ما چقدر به ما دعاهايي ياد دادند که بهترين جاي خواندن دعا در مساجد است. اين بنا وقتي ساخته شد، شبستان و حياط و کاشيکاريها، آياتي که نوشته شده، همه بايد مطابق با فضاي مسجد باشد. در آينده خواهيم گفت که مسجد کارکرد آموزشي و تبليغي، کارکرد حمايتي و سياسي دارد ولي آن موضوعات نبايد لطمه به عبادت بزند. مثلاً در مسجد پيامبر ميخواستند آموزش بدهند، آموزش را در حياط ميبردند که اگر کسي ميخواهد نماز بخواند، هم نماز جماعت و هم فرادي، چون نماز فرادي در مسجد ثوابش بيش از نماز فرادي در منزل است. بازاريان هستند، بعضي اول وقت به جماعت ميآيند ولي بعضي يک ساعت بعد، دو ساعت بعد به مسجد ميآيند و اين پاداش دارد و در سبک زندگي اسلامي حتي الامکان مسلمانها، آقايان و خانمها در مسجد نماز بخوانند. در مسجد دعا بخوانند و ذکر بگويند.
قرآن کريم ميفرمايد: چه کسي ستمکارتر از کسي که جلوي ذکر در مسجد را بگيرد. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» (بقره/114) يعني برنامهها طوري طراحي شود که نماز تحت شعاع قرار بگيرد و برود در حاشيه و يک برنامه ديگر بيايد. آن کارکرد اصلي مسجد، عبادت و نماز بايد پررنگ باشد. درب مسجد بايد براي نماز در تمام ساعات باز باشد. اين اولين و مهمترين کارکرد مسجد است. مخصوصاً براي همسايههاي مسجد، اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «لا صَلاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلا فِي مَسْجِدِهِ» (تهذيبالاحكام، ج 1، ص 92) همسايههاي مسجد بايد در مسجد نماز بخوانند. کساني هستند بايد دو کيلومتر راه برود تا به مسجد برسد، ولي آن کسي که ده قدم راه است، به خصوص سفارش شده نماز همسايهي مسجد اگر در خانه خوانده شود يا قبول نيست يا کامل نيست.
مورد دوم کارکرد تبليغي و آموزشي است. اسلام ديني است فرهنگي، اولين آياتي که نازل شده، بخوان «أقراء» اولين سورههايي که نازل شد سوره قلم، يعني خدا به قلم قسم خورده است. به مرکّب و نوشته، «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ» (قلم/1) اين دين اسلام است يعني با آموزش و آگاهي و مطالعه و ياد دادن و ياد گرفتن همراه است. پيغمبر پايگاه اينها را در مسجد قرار داد. يکي از مأموريتهاي مهم پيامبر ما تبليغ دين است. «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» (مائده/99) تبليغ را هم پيغمبر در مسجد قرار ميداد، چه زماني که سيزده سال در مکه بودند و با ممانعتهايي که ميشد به مسجدالحرام ميآمدند، دوستانشان که پر تعداد هم نبودند در حجر اسماعيل مينشستند، پيامبر برايشان صحبت ميکرد. مخالفين هم اگر ميآمدند، مناظرههاي طولاني در مسجدالحرام، در گذرها و خيابانها، در مسجد مناظره کردند و در مسائل اعتقادي و آيات قرآن با مخالفين، به مدينه هم تشريف آوردند تبليغشان را در مسجد متمرکز کردند. پيامبر غالباً بعد از نمازها سخنراني ميکردند. يک مسجدي که بخواهد الگويش پيامبر باشد، کارکرد دوم مسجد تبليغ است. يعني امام جماعت نماز بخواند و برود، نه، بماند و موعظه کند. يا خودش يا يک نفر ديگر. اساساً در مسجد بايد آموزش صورت بگيرد. ما سيصد سال، يعني تا اواخر قرن سوم، آغاز قرن چهارم، بزرگترين مراکز علمي اسلامي مساجد بودند. يعني مسجدالحرام، مسجدالنبي، مسجد بزرگ بغداد، مسجد جامع بصره، مسجد جامع کوفه، مسجد شام، مسجد بيت المقدس، مراکز علمي بودند. بزرگترين کتابخانههاي اسلامي در مساجد بود. بعضي از کتابخانههاي مساجد، سي هزار جلد کتاب درونش بود. ما وقتي مسجد ميسازيم از اين غافل هستيم. اگر بنا را بر اين بگذاريم که مرکز آموزش مسجد است، کسي که از اين به بعد بخواهد مسجد بسازد، چه چيزهايي را ميخواهد آموزش بدهد به چه کساني، ممکن است بگويد: ميخواهم به کودکان آموزش بدهم. اينها کلاس خاص نياز دارند. به نوجوان يا بانوان ميخواهم آموزش بدهم. آموزش قرآن، تفسير، احکام، همه آموزشها بايد در اين مرکز انجام بگيرد و اينها کار يک نفر نيست. از بيرون کساني بايد بيايند و فضاهايي بايد در مسجد تعبيه شود، براي آموزش. اگر اين کارکرد را قبول کرديم که مسجد فقط براي عبادت نيست.
اروپاييها دوست دارند مسجد در مناطق مسلماننشين فقط براي عبادت باشد و کارکرد ديگري نداشته باشد. حتي در مسجدالحرام، مسجد النبي، خوش ندارند سعوديها که کسي با بغل دستياش حرف بزند. با دوستان در مسجدالحرام بوديم. يک مصري نشست، رفيق ما شروع کرد با او باب صحبت را باز کرد. چند دقيقه بعد مأموري او را بلند کرد. به ستون نگاه کرديم ديديم يک دوربيني است، از آنجا ديده بودند. چرا؟ اسلام ديني است اجتماعي که مسلمانها وقتي گرد هم ميآيند، حتي الامکان به جماعت نماز بخوانند. مسجد يک پايگاهي است براي تبليغ اسلام، اين شش هزار و چند صد آيه قرآن کجا بايد تعليم داده شود؟ روخواني، روانخواني و زيبا خواني، تفسير و قصهها و احکام قرآن بايد در مسجد تعليم داده شود. اميرالمؤمنين و امام حسن (ع)، امام حسين(ع)، امام زين العابدين(ع)، امام باقر و امام صادق(ع) که امام صادق چند هزار شاگرد داشتند و در مسجد مرکز درسي ايشان بود. مدل مسجدي که ما بخواهيم از اسلام ناب الهام بگيريم، بايد آموزش درونش باشد. هفته آينده در مورد حضور بچهها و جوانها صحبت خواهيم کرد و در مورد پيوند مسجد و مدرسه خواهيم گفت. بخواهيم مسجد زنده باشد از همه سطوح سني و همه اقشار بايد در مسجد حضور داشته باشند. مهندس و پزشک، دانشگاهي، کارگر، کشاورز، خانم و آقا بايد در مسجد باشند.
حديثي از اميرالمؤمنين هست که ميفرمايند: کسي که به مسجد رفت و آمد ميکند هشت چيز گيرش ميآيد، يکي علم تازه است. معلوم است در مسجد بايد علومي تعليم داده شود که هرکس ميآيد ميگويد: من کيف ميکنم. نشد به اين مسجد قدم بگذارم و يک حرف تازه ياد نگيرم. براي زندگي، خانواده، شغل و کار و عبادت و دينم، مسجد مرکز آموزش، مرکز تبليغ دين، همه ابعاد دين، اخلاق، عقايد، احکام، تفسير قرآن و تاريخ اسلام، اينها پايگاهش بايد مسجد باشد. يک شاعر بزرگي در حجاز بود که سران مشرکين زياد به او ميگفتند: به محمد(ص) نزديک نشو. ميگويد: يک روز صبحي وارد مسجدالحرام شدم و از بس به من گفته بودند، در گوشهايم پنبه گذاشتم. آهنگ خوشي به گوشم رسيد و مطالب زيبايي را ناخودآگاه شنيدم و ديدم پيامبر مسلمانهاست. گفتم: تو آدم با سوادي هستي، اين چه معنا دارد در گوشت پنبه بگذاري. اگر ديدي درست است بپذير و اگر ديدي نادرست است رد کن. پيامبر را تعقيب کردم تا به خانه رسيد. اجازه گرفتم وارد خانه شوم. حضرت فرمود: بفرماييد! داخل خانه شدم. گفتم: ميخواهم اسلام را بشنوم. آياتي از قرآن را براي من تلاوت فرمودند، ديدم خيلي معارف خوشي است. مسلمان شدم و بعد گفتم: در قبيله خودم ميروم و اسلام را تبليغ ميکنم. تا جنگ خيبر از قبيله خودش، هفتاد، هشتاد خانوار را مسلمان کرده بود و پس از رحلت پيامبر هم در يکي از جنگها به شهادت رسيد. اين مسجد پايگاه تبليغ است. فقط عبادت و نماز و ذکر نه، آنها هست، کارکرد اصلي مسجد عبادت است، ولي تبليغ دين. کسي وارد مسجد ميشود بايد برنامههاي مسجد او را با اسلام آشنا کند. با قرآن آشنا کند، با سيرهي پيامبر آشنا کند در تمام سطوح! کسي که ميخواهد مسجد بسازد، بايد براي آموزش فکر کند. در مساجد بايد مسابقات کتابخواني باشد. دوازده ماه سال به مناسبتهاي مختلف، ايام نوروز، مسجد مسابقه کتابخواني از طبيعت بگذارد. بهار در قرآن، طبيعت در قرآن، آيههاي خدا. موضوع آموزش و تبليغ در مسجد خيلي مهم است و امامان ما خيلي تکرار کردند.
امام صادق(ع) فرمود: «ما جلس قوم فى مسجد» ملتي در مسجد ننشست، «من مساجد اللَّه تعالى يتلون كتاب اللَّه و يتدارسونه بينهم» بحث کنند در مورد آيات قرآن، اگر اين کار را کنند، «الّا تنزّلت عليهم السكينة و غشيتهم الرّحمة» يک آرامشي براي آنها حاکم ميشود و فرشتگان دور آنها بال ميزنند. پيامبر عزيز ما وقتي اسرا را در جنگ بدر گرفتند، براي آزادي اسرا شرايطي قرار دادند، آنهايي که پول داشتند، پول بدهند تا آزاد شوند. بعضي يک فن و مهارتي بلد بودند و بنا شد تعليم بدهند و بعضي سواد داشتند. پيغمبر فرمود: کساني که سواد دارند در مسجد بيايند و به ده مسلمان ياد بدهند. جلسات پرسش و پاسخ، ما در روزگاري زندگي ميکنيم که بستههاي پرسش و شبهه از بيرون مرزها ميآيد. مسجدها بايد جواب بدهند. کلاسهاي پرسش و پاسخ در مسجدها بايد اجرا شوند. در ساعتهاي خاصي در مورد حجاب، اين مسجد به پرسشهاي شما پاسخ ميدهد. دربارهي نماز، دربارهي اقتصاد، دربارهي ربا، ديدگاه مراجع و اسلام را مطرح ميکند، مراکز پرسش و پاسخ در زمان پيامبر و ائمه بوده است. پيغمبر فرمود: اي اباذر، اگر ميخواهي در مسجد پاداش ببري، بايد براي اين سه منظور بنشيني، يکي براي نماز، «قِرَاءَةُ مُصَلٍّ أَوْ ذَاكِرُ اللَّهِ تَعَالَى أَوْ سَائِلٌ عَنْ عِلْمٍ» ذکر خدا، يا کسي که از مسألهي علمي پرسشي دارد.
کارکرد سوم سياسي و اجتماعي است که باز هم غربيها دوست ندارند مسلمانها در مساجدشان به اين کارکرد توجه کنند. وقتي به سيرهي پيغمبر نگاه ميکنيم، مسجد را جايي براي بيعت کردن قرار داده است. بيعت يک امر سياسي است و امروزيها انتخابات ميگوييم. اميرالمؤمنين(ع) در 25 سالي که تمام شد، مردم هجوم آوردند که با اميرالمؤمنين بيعت کنند. حضرت فرمود: بيعت در مسجد، ميشد در خيابان يا يک ميدان هم بيعت کنند ولي حضرت فرمود: «إِنْ كَانَ لَا بُدَّ مِنْ ذَلِكَ» من دوست ميدارم مشاور باشم تا امام شما، به دلايلي که خود حضرت فرمودند در آن 25 سال که چه حوادثي رخ داده است ولي حالا که شما فشار ميآوريد، «فَفِي الْمَسْجِدِ» جاي بيعت، بيعت يک امر سياسي است. يعني مردم ميخواهند دست در دست رهبر بگذارند و اعلام وفا کنند. اين کار را فرمود در مسجد انجام شود.
در کشور ما چهل سال است انتخابهايي که ميشود، يکي از اماکني که مردم براي رأي دادن مراجعه ميکنند، مساجد است. اين معناي قشنگي است و منطبق با کارکردي است که زمان پيامبر طراحي شده است. زمان اميرالمؤمنين طراحي شده است. ملاقاتهاي عمومي پيامبر ما در مسجد بود. ديدارهايش با هيأتهاي نمايندگي که از کشورهاي خارج ميآمدند، هنوز مسلمان هم نشدند، در مسجد بود. خلفاي پس از پيامبر و اميرالمؤمنين و پس از اميرالمؤمنين در مسجد، در انقلاب ما همه دنيا شاهد است که حضرت امام به دنيا اعلام کرد: انقلاب ما از مسجدها شروع شد. در پيداش انقلاب مسجدها نقش ويژه داشتند و پس از انقلاب در دفاع مقدس. حاج آقاي قرائتي چند بار از آقاي رحيميان که سالها نمايندهي مقام معظم رهبري و حضرت امام در بنياد شهيد بودند، نقل ميکرد هشتاد درصد يا بيشتر کساني که اعزام به جبهه شدند، از مساجد اعزام شدند. مسجد جايي بود براي پشتيباني از انقلاب براي جان فشاني و کمکهايي که به سمت جبههها از مساجد انجام شد.
به يکي از کشورهاي همسايه رفته بودم شايد چند صد ميليارد خرج کرده بودند، گفتند: سالي يکبار نماز عيد در اين مسجد خوانده ميشود. بقيه روزها گردشگران براي ديدن معماري به آن مسجد ميآيند. مسج بايد کارکردهاي اجتماعي و سياسي داشته باشد. احاديثي که به ما رسيده که امام زمان(ع) بعد از اينکه سخنانشان را در مسجدالحرام اعلام ميکنند و حرکتشان آغاز ميشود، استقرارشان در مسجد کوفه است.
امام خميني(ره) فرمود: مسجد در صدر اسلام هميشه مرکز جنبش و حرکتهاي اسلامي بوده است. از مسجد تبليغات اسلامي شروع شد و قواي اسلامي براي سرکوبي کفار حرکت ميکردند. اين مساجد است که نهضت را درست کرد، در عهد رسول الله(ص) و بعد از آن هم تا مدتها مسجد مرکز اجتماع سياسي و تجييش جيوش بود. مساجد و محافل دينيه را که سنگرهاي اسلامي در مقابل شياطين است، هرچه بيشتر گرم و مجهز نگه داريد. مسجد يک سنگر اسلامي است و محراب جنگ است. هم جنگ با شيطان و هم جنگ با طاغوتها، اي ملت مسجدهاي خود را حفظ کنيد و مساجد را پر کنيد، اگر اين مساجد و مراکز ستاد اسلام قوي باشد، ترس از فانتومهاي آمريکايي و ترس از آمريکا و شوروي نداشته باشيد. آن روز بايد ترسيد که شما به اسلام پشت کنيد، به مساجد پشت کنيد. اينها ديد سياسي اجتماعي و کارکرد سياسي و اجتماعي مسجد است.
کارکردهاي حمايتي، مسجد يک پايگاهي بايد براي حمايت باشد. در زمان پيامبر صدها بار در سيرهي پيامبر ميبينيم، فقرا، ضعفا، بينوايان، به مسجد ميآمدند و دست دراز ميکردند. يا رسول الله، به ما کمک کنيد. پيامبر نهي نميکرد که مسجد جاي اين چيزها نيست. يک کسي از راه ميرسيد و جايي را نداشت، به مسجد پناه ميبرد. پيغمبر به مسجديها ميفرمود: کسي هست ايشان را به خانهاش ببرد؟ يا کسي پولهايش گم شده و آسيب ديده به مسجد مراجعه ميکرد. پناهگاهي که براي دولت نيست و خودجوش براي مردم است. همه کمکهايي که در مسجد هست نه از بودجه دولت، مسلمانها که حول آن مسجد زندگي ميکنند، مسجد را از خودشان ميدانند و براي همه ماست، شما چه کاره هستيد؟ من مهندس هستم. شما چه؟ من پزشک هستم. من روحاني هستم. همه با هم کمک کنيم، درد هم را دوا کنيم. بيکارها به مسجد مراجعه ميکردند و پيغمبر نميفرمود: به من چه؟ صدا ميزدند کسي هست يک تيشه داشته باشد؟ يک کسي ميگفت: بله، يک کسي هست دسته تيشه داشته باشد؟ حضرت در مسجد دسته تيشه را مهيا ميکردند و ميفرمودند: برو کار کن! امروزه معناي اين کار چيست؟ يعني کساني که توانايي دارند و کارآفرين هستند، دست به دست هم بدهند. به امام جماعت اعلام کند، من ميتوانم ده نفر را به کار بگيرم يا پول در اختيار چند نفر قرار بدهم. ماشين در اختيار چند نفر قرار بدهم. يا من باغ دارم و احتياج دارم چند نفر در طول سال به من کمک کنند. اينها جايش درون مسجد است. بيکاران به مسجد مراجعه کنند. کساني که ازدواج نکردند، دختر يا پسر به پيغمبر مراجعه ميکردند. دخترخانم ميآمد ميگفت: يا رسول الله، وقت ازدواج من رسيده است. يا پسري ميگفت: من همسر ميخواهم! در مسجد بايد جايي باشد، افرادي که مطمئن هستند، مورد اعتماد ديگران هستند. از خانوادهها اطلاعاتي بگيرند. اين کار مسجد است و وقتي جوان ازدواج کند تا پايان عمرش از مسجد دست نميکشد و ميگويد: مسجد براي من کار درست کرد، مسجد براي من همسر معرفي کرد.
اختلاف که بين خانوادهها پيش ميآمد به پيغمبر و به اميرالمؤمنين مراجعه ميکردند. پيامبر وساطت ميکرد، موعظه ميکرد، اختلافات زن و شوهرها را حل ميکرد. در مسجد يک مراکزي بايد باشد مشاوران بيايند، همه اين امور را هم امام جماعت نميتواند، مقام معظم رهبري سه سال متوالي در اجلاس سراسري نماز که موضوعش مسجد بود، پيام دادند و رهنمودهايشان در مورد مسجد بود. ايشان فرمودند: امام جماعت در مسجد مثل پزشک در بيمارستان است. امام جماعت بايد به دردهاي مردم، دردهاي روحي و جسمي مردم برسد. معلوم ميشود حوزههاي علميه بايد يک چنين کسي را تربيت و اعزام کنند. باور کنيم اين کارکرد مسجد است. نگوييم: مسجد جاي عبادت است و به ما ربطي ندارد. نه! جايي در مسجد بود براي حمايتهاي درماني، هم زمان جنگ و هم غير جنگ، الآن مساجدي داريم که درمانگاه دارند. مخصوصاً در جنوب شهر که فقرا زياد هستند. پزشکاني داريم که هفتهاي چند روز رايگان ويزيت ميکنند. با اين کار دين در متن زندگي ميآيد. دين چقدر به من کمک کرده است. داروي رايگان، پزشک رايگان! رئيس قوه قضائيه اعلام کردند که هر مسجد يک حقوقدان داشته باشد، از هر محلي يک حقوقدان باشد که مشاوره حقوقي بدهد. کساني که اختلاف ملکي و تجاري دارند را راهنمايي کنند.
شريعتي: در آستانه بازگشايي مدارس هستيم، با توجه به هزينههاي لوازم التحرير، وظيفهاي که هرکدام از ما در بحث حمايت از کودکان کم بضاعت داريم، قرارگاه جهادي نبي اکرم(ص) طرحي دارند به نام «طلايه داران رويش علم» براي حمايت از دانش آموزان کم بضاعت، که شما هم ميتوانيد در اين طرح مشارکت کنيد. امروز صفحه 172 قرآن کريم، آيات 164 تا 170 سوره مبارکه اعراف را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدِيداً قالُوا مَعْذِرَةً إِلى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «164» فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِيسٍ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ «165» فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ «166» وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «167» وَ قَطَّعْناهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِكَ وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «168» فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنا وَ إِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَ لَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثاقُ الْكِتابِ أَنْ لا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ دَرَسُوا ما فِيهِ وَ الدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «169» وَ الَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ »
ترجمه آيات: و (به ياد آور) زمانى كه گروهى از آنان (بنىاسرائيل، به گروه ديگر كه نهى از منكر مىكردند) گفتند: چرا شما قومى را موعظه مىكنيد كه خدا هلاك كنندهى ايشان است، يا عذاب كنندهى آنان بر عذابى سخت است؟ گفتند: براى آنكه عذرى باشد نزد پروردگارتان و شايد آنها نيز تقوا پيشه كنند. پس چون تذكّرى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، كسانى را كه نهى از منكر مىكردند نجات داديم و ستمگران را به سزاى نافرمانى كه همواره انجام مىدادند، به عذابى سخت گرفتيم. پس چون از آنچه نهى شده بودند تجاوز كردند، به آنان گفتيم: به شكل ميمونهاى طرد شده در آييد. و (به ياد آور) آنگاه كه پروردگارت اعلام كرد: همانا تا روز قيامت، كسى را بر آنان (بنىاسرائيل) مسلّط خواهد كرد كه آنان را پيوسته عذاب سخت دهد. همانا پروردگارت زود عقوبت مىكند و شكّى نيست كه او (در برابر توبهكنندگان) بخشاينده و مهربان است. و ما آنان (بنىاسرائيل) را در زمين به صورت امّتها و گروههايى پراكنده ساختيم، بعضى از آنان صالحند وبرخى (لجوج و حيلهگر و) غيرصالح، و آنان را با نيكىها و بدىها آزموديم، شايد كه برگردند. پس از آنان، فرزندانى (ناصالح) جانشينان آنها شدند كه كتاب آسمانى (تورات) را به ارث بردند (ولى قدر آن را ندانستند)، متاع ناپايدار اين دنيا را مىگرفتند (و با رها كردن قانون خدا) مىگفتند: به زودى ما بخشوده خواهيم شد. و اگر بار ديگر همان منافع مادّى پيش آيد، باز هم آنرا مىگيرند (و قانون خدا را رها مىكنند). آيا از آنان در كتاب آسمانى، پيمان گرفته نشده كه جز حقّ، نسبتى به خدا ندهند؟ با اينكه مطالب آن كتاب وپيمان را بارها (به صورت درس) خواندهاند، (ولى در عمل، دنيا پرستند) در حالى كه خانه آخرت براى اهل تقوا بهتر است. آيا تعقّل نمىكنيد؟ و كسانى كه به كتاب (آسمانى) تمسّك مىجويند و نماز را به پا داشتهاند (بدانند كه ما) قطعاً پاداش اصلاحگران را تباه نخواهيم كرد.
شريعتي: ادامه فرمايشات شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: از بيماريهاي شايع که در دنيا هست و پر مصرفترين داروها وقتي وزارت بهداشت اعلام ميکند، داروهاي آرام بخش است. اضطراب، افسردگي، دلواپسي، نگراني، غصه و غم، در دنيا هم زياد است. پيشنهاد دين اين است که «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوبُ» امام صادق(ع) فرمود: هروقت دلتان گرفت و غصهدار شديد، وضو بگيريد و به مسجد برويد. آنجا همه ياد خدا هستند و سخني از خدا گفته ميشود. کارکرد مسجد مهم است، فضاي مسجد، نمازگزاران مسجد آدم را آرام ميکند. اين فضا انرژي مثبت دارد.
شخصيت ابوحمزهي ثمالي را از يک زاويهي حماسي و انقلابي نگاه کنيم، چون مردم بيشتر او را از دعاي ابوحمزه ميشناسند، غير از اينکه محدث و مفسر و مؤلف کتاب بوده، انقلابي هم بوده است. از دوستان زيد بن علي بن الحسين است. زيد بن علي بن الحسين شخصيتي است که مردم ما کم در مورد او شنيدند، چهارشنبه شبي به انتقام خون سالار شهيدان با چند هزار نفر که با او بيعت کرده بودند، بنا بود انقلاب کنند، جاسوسي خبر برد و در نطفه آن انقلاب خفه شد و انقلابيون بسياريشان شهيد شدند. از جمله زيد بن علي بن الحسين هم شهيد شد. از شهداي آن ماجرا پسران ابوحمزه هستند، سه پسر او به نام حمزه، نوح و منصور فرزندان شهيد ابوحمزه ثمالي هستند که در حمايت از حرکت زيد بن علي بن الحسين، شهيدي که پيغمبر شهادت او را پيشگويي کرده و اميرالمؤمنين برايش گريه کرده و امامان ما در حمايت از او اشک ريختند و مورد حمايت بودند، ابوحمزه ثمالي هم خودش از دوستان زيد بن علي بن الحسين بوده و هم سه پسرش را تقديم اين حرکت که حرکت براي انتقام «يا لثارات الحسين» يکي از آن حرکتها در اين زمينه بوده است. انشاءالله ما هم بتوانيم در اين نهضتي که به صورت ميليوني دارد اوج ميگيرد و لبيک يا حسين در جهان منتشر ميشود، ما هم بتوانيم سهمي داشته باشد.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: «اللهم ارزقنا زيارة الحسين في الدنيا و شفاعته في الآخره، اللهم اجعلنا عندک وجيها بالحسين (ع) في الدنيا و الآخره» از خداوند ميخواهيم که جوانهاي ما را از ادامه دهندگان نهضت امام حسين قرار بدهد و روز قيامت در پيشگاه امام حسين سربلند باشيم.
شريعتي:
ما سينه زديم و بي صدا باريدند *** از هرچه که دم زديم آنها ديدند
ما مدعيان صف اول بوديم *** از آخر مجلس شهدا را چيدند
السلام عليک يا أباعبدالله...