برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (قبله)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 13-05- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
سلام ميکنم به همهي بينندههاي نازنينمان، شنوندگان بسيار گرانقدرمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. هفته گذشته روز دحو الارض بود، خيلي از دوستان عزيز پيام دادم که نايب الزياره مخاطبين سمت خدا هستيم، از لطف و محبت هميشگي شما سپاسگزارم. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز سلام ميکنم. سلام بر لبيک گويان پروردگار که از هر سمتي به سمت حرم در حرکتند و از عمق جان به خدا لبيک ميگويند، شايد اين زمزمه را دارند:
يا رب تو خواندي آمديم *** دل را ستاندي آمديم
از عشق و شور کعبهات *** بر ما چشاندي آمديم
از همه التماس دعا داريم.
شريعتي: دوستان و مخاطبان خوب سمت خدا انشاءالله مخصوص ما را ياد کنند. دعا ميکنيم «اللهم ارزقنا حج بيتک الحرام في عامي هذا و في کل عام» انشاءالله رزق مدام نصيب شما شود.
حاج آقاي بهشتي: يک دعاي ديگر هم دارد، «و اکتبنا من حجاج بيتک الحرام» نام ما را بنويسند گرچه آنجا نيستيم، نام ما ثبت شود.
شريعتي: امروز بحث ما در ذيل بحث تربيت عبادي در مورد قبله هست. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
زراره، شخصيتي که اين هفته در مورد او صحبت خواهيم کرد، ميگويد: از امام باقر پرسيدم مهمترين مسائل نماز کدام است؟ نماز چند هزار مسأله دارد، امام به هفت موضوع اشاره فرمودند. وضو، وقت، قبله، تکبيرة الاحرام، رکوع، سجده و دعاي پس از نماز، ما اگر زنده باشيم در مورد اين موضوعات صحبت خواهيم کرد. قبله يکي از هفت موضوع مهم نماز است. قبله يعني جهت، حتي در قرآن گاهي به جاي کلمهي قبله، کلمهي وجهه به معناي جهت هست. ما انسان هستيم و بايد در زندگي هويتي داشته باشيم و به هر جهتي دل ببنديم و فکر کنيم. مثل پشههاي در هوا نباشيم حتي به لحاظ فيزيکي بايد به سويي رو کنيم. معنايش اين نيست که خدا اين سمت هست. چون بعضي گمان ميکنند خدا به سمت قبله هست يا خدا در آسمان هست. قرآن ميفرمايد: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيم» (بقره/115) به هرسو رو کنيد، خدا آن سمت هست. اما قبله چيست؟ اساساً قبله براي مسلمانهاست يا نه، همه اديان آسماني و همه امتها قبله داشتند.
قرآن ميفرمايد: همه امتها قبله داشتند «وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها» (بقره/148) خدا قبله را تعيين ميفرمود. قبله به معناي جهت براي عبادت به سمتي که خدا فرموده رو ميکنيم، اين يک جنبهي تربيت شخصي دارد، يک جنبه تربيت اجتماعي دارد، يک جنبه تربيت سياسي دارد. اما تربيت شخصي، وقتي ميگوييم به اين سمت، اين سمت هم پايگاه خداپرستان و موحدان است. قبله مسلمانها مکه، مسجدالحرام، کعبه، آنجا کجاست؟ جايي که آدم بنا گذاشته، ابراهيم و اسماعيل بازسازي کردند. هزاران پيامبر اشک ريختند و سجده کردند. فرودگاه جبرئيل است. پايگاهي از که حضرت مهدي از آن پايگاه قيامش را آغاز ميکند. يک جاي فوق العاده است. يک مسلمان روزي پنج بار به آن سمت دقت ميکند. ياد اين حوادث ميافتد که بعضي در گذشته رخ داده و بعضي در آينده رخ خواهد داد. يعني بخواهيم خوب نماز بخوانيم در هر نمازي ياد ابراهيم، اسماعيل و هاجر هستيم. الآن حاجيان که وارد مسجدالحرام ميشوند نمادهايي در مسجدالحرام هست که قرآن ميفرمايد: «فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ» (آل عمران/97) يکي مقام ابراهيم است. يعني سنگي که حضرت ابراهيم پايش را روي آن ميگذاشت و ديوار کعبه را بالا برد. يا حجر اسماعيل، يعني قبر اين مادر و پسر، يا صفا و مروه، وقتي تمرکز ميکنيم به سمت قبله ياد هاجر و اسماعيل ميافتيم. شخصيتهاي بزرگي که همه هستي خود را براي خدا گذاشتند. تسليم در بست بودند. ابراهيم اسماعيلت را بده، چشم! هاجر اسماعيل را آماده کن به ديدار دوست ببرم. همه تسليم بودند. ابراهيم(ع) در سرزمين خوش آب و هوايي زندگي ميکرد در حاشيهي درياي مديترانه، خداوند مأموريت داد ابراهيم به بد آب و هواترين جا برو. چشم! همسر و فرزندش را در مکه گذاشت. نه درختي، نه منطقه مسکوني و نه آبي، خدا گفته است. اينها راه و رسم بندگي است. ابراهيم همسر و فرزندت را بگذار و براي تبليغ به عراق برو. بچه داشت گريه ميکرد، هاجر دنبال آب ميدويد. قبله يعني همه اين مفاهيم درونش است. قبله چيز مهمي است. ما خيلي ساده ميگيريم. قبل از هر نماز يک مقدار بايد چشممان را ببنديم و تمرکز کنيم. چه وقايعي در اين سرزمين رخ داد که خداوند اين نقطه را براي ما مشخص کرد؟ «هُوَ مُوَلِّيها» تعيين کننده قبله خداست.
کعبه، به ما فرمودند: نمازگزار به هر حال ايستاده يا نشسته يا خوابيده به سمت قبله بايد نماز بخواند. نماز پشت به قبله باطل است. اين جهت جزء ارکان نماز است. به لحاظ شخصي اينکه به ما هويت و جهت ميدهد. چون پيغمبر اخلاقش اين بود که وقتي ميخواست بنشيند به سمت قبله مينشست. ميخواست دعا بخواند به سمت قبله مينشست. امام صادق فرمود: مسجديها که به مسجد ميآيند، جلوي مسجد ميرسند بايستند به سمت قبله و دعايي را تعليم داد. «بسم الله و بالله و من الله» بعد پاي راست وارد مسجد شويم. يا غذايي که ميخوريم، حيواني که ذبح شده بايد به سمت قبله ذبح شده باشد. موقع خواب به سمت قبله بخوابيم. اميرالمؤمنين فرمود: مؤمن به سمت قبله ميخوابد. احکام به سمت قبله خوابيدن دو جور است يکي مثل محتضر يکي مثل ميت است. محتضر کيست؟ کسي که الآن آماده رفتن از اين دنياست. بر اطرافيان واجب است او را به سمت قبله بخوابانند. اين هويت مسلماني است. يعني آدمهايي که از اين دنيا ميروند، تعدادي مسلمان هستند، مسلمان بايد با اين اذکار اين دنيا را ترک کند. با اين شکل جهتدار، چطور؟ صورت و سينه به سمت آسمان و کف پا به سمت قبله، بعد که از دنيا رفت او را ميبرند و شست و شو ميدهند و لباس تميز بر تن ميکنند و در قبر ميگذارند. در قبر به پهلوي راست، صورت و سينه به سمت قبله باشد. يکي از راههاي شناسايي قبله قبرستان مسلمانها هست، چون قبرها همه به سمت قبله است.
قبله، يک نقطه مبارک، اولين جايي که از کره زمين سر از آب درآورد. قرآن ميفرمايد: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمِين» (آلعمران/96) اولين بنايي که در کره خاکي خداوند ساخته جايي است براي مردم و براي عبادت، اين مکه و کعبه آنجاست. ميخواهم بخوابم به سمت قبله، ميخواهم غذا بخورم. خدا رحمت کند حضرت امام خميني هروقت ميخواست وضو بگيرد، شير آب پشت به قبله بود. مشتش را از آب پر ميکرد به سمت قبله، چون پيغمبر خيلي قبله را دوست داشت و به قبله عشق ميکرد. با قبله انس داشت و فقط يک جهت نيست. در تربيت ما بايد نقش داشته باشد. ميخواهيم غذا بخوريم، ميخواهيم مطالعه کنيم، دعا بخوانيم، حتي مسجد مينشينيد و سخنراني گوش بدهيد، سعي کنيد به سمت قبله بنشينيد. نشستن به سمت قبله عبادت است. اين براي تأثيرات فردي است.
تأثيرات اجتماعياش وحدت است. بالاخره ما بايد عبادت کنيم. اگر ميفرمودند: هرکس به هر سمتي ميخواهد عبادت کند، نظم و نظام به هم ميريخت. ميخواستند فيلمبرداري کنند هيچ جذابيتي نداشت. اما الآن مسلمانان کره زمين که نزديک دو ميليارد از هفت ميليارد مسلمان هستند، نزديک پنج بار، اگر از بالاي کره زمين فيلم برداري کنند و مسلمانها را به صورت نقطههاي نوراني نشان بدهند، اينها به صورت دايرههايي جذاب شبانه روز پنج بار از خانهها و مغازهها حرکت ميکنند و به سمت کعبه ميايستند. در آينده شايد چنين فيلمي را بشود تهيه کرد. چقدر در جامعه تأثيرگذار است. چون وقتي نظم داشته باشيم کيف ميکنيم، سيصد دانش آموز در يک مدرسهاي هستند همين که به صف ميايستند لذت ميبرند. مثلاً فرض کنيد سرود ميخوانند. يک حرکت دسته جمعي را گاهي از نظاميها تلويزيون نشان ميدهد، رژه ميروند. بيننده هرجاي کره زمين باشد، لذت ميبرد. يک سوره در قرآن داريم به نام سوره صافات، يک سوره به نام سوره صف داريم. خداوند اين جهان را براساس نظم و انضباط آفريده است. دوست دارد بندگانش منظم باشند. در نماز جماعت اگر زنده باشيم خواهيم گفت: چرا اين صفها، اينقدر بايد منظم باشد، خدا دوست ميدارد بين دو نمازگزار فاصله نباشد. کتفها به هم چسبيده به طوري که گرمي بدن نفر بغلي را حس کند. اينها براي آن نفر لذتبخش است. در بقيهي ابعاد زندگي هم ميگويد: من با ديگران باشم و کنار ديگران باشم و به فکر ديگران باشم.
همفکري و همکاري و همدردي اينها از آثار نماز جماعت است. بعد اجتماعي قبله وحدت است. هرجا هستي به سمت قبله بايست. با زاويه نه، دقيقاً يقين پيدا کن که به اين سمت است. ما از ديدن مراسم کعبه خسته نميشويم. مراسم حج حتي غير مسلمانها لذت ميبرند. ما چنين اجتماعي نداريم. اين وحدت و با هم بودن جذاب است. انسان نگاه ميکند که اسلام چقدر مترقي نگاه کرده است. الآن ما چنين اجتماع سه ميليوني در پهنهي زمين نداريم. مسيحيها و يهوديها ندارند. هنديها ندارند، چينيها ندارند. بيشترين جمعيتي که در طول سال جمع ميشوند، شايد سيصد، چهارصد هزار نفر است. من يکوقتي نگاه کردم، يک جمعيت سه ميليوني از شرق و غرب، سياه و سفيد، مرد و زن، از اقصي نقاط جهان با زبانهاي مختلف چقدر جذاب است. با يک نظم خاصي، همه بايد در اين زمان حرکت کنند و در اين زمان بايد پايان مأموريت باشد. اينها ديدگاههاي زيباي اسلام است و قبله خيلي جذابيت دارد. يک بعد سياسي هم دارد و آن تغيير قبله در اسلام است. پيامبر عزيز ما در سن چهل سالگي به پيغمبري رسيد و در سيره پيامبر از همان روز اول نماز شروع شد. شايد بيش از ده سال از اسلام گذشت ولي روزه نبود، حجاب نبود، خمس نبود، زکات نبود و حج نبود اما يک روز بدون نماز نداريم. ميخواهند نماز بخوانند، به چه سمتي؟ به سمت بيت المقدس، بيت المقدس قبلهي يهوديهاست، قبلهي مسيحيهاست، به دليل اينکه کعبه با بتها محاصره شده بود. داخل کعبه، دور کعبه و بر بام کعبه به تعداد روزهاي سال بت بود. کسي ميخواست کعبه را تماشا کند، نميشد. اگر پيامبر و حضرت خديجه و اميرالمؤمنين ميخواستند به سمت کعبه نماز بخوانند، متهم به بت پرستي ميشدند. يک قبله ديگري که در اديان سابق محترم است، قبله دوم هم محترم است. مسلمانها سيزده سال به سمت بيت المقدس نماز خواندند. به مدينه آمدند، در مدينه تا چند ماه به سمت بيت المقدس بودند. تا اينکه تحريکاتي از طرف يهوديها به سر زبانها افتاد. اينکه اسلام يک شعبهاي از يهوديت است. چرا؟ چون مسلمانها قبله مستقل ندارند. ما اصل هستيم و مسلمانها فرع ما هستند. پيامبر هم عزتخواه بود. آخرين و بزرگترين پيامبر خدا ميخواهد ديني را رهبري کند که تا پايان جهان ملت دنبالش راه بيافتند. خاتم الانبيا که دينش جامعترين دينهاست. غصه ميخورد و شبها به آسمان با حسرت نگاه ميکرد و سکوت ميکرد. آيه نازل شد «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ» (بقره/144) اي رسول ما، ما ميبينيم که نگاه ميکني، ميدانيم منظورت چيست؟ يک قبله مستقل ميخواهي، «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها» به زودي قبلهاي به تو ميدهيم که راضي باشي و خشنود باشي و در يک نماز ظهر که پيامبر داشت نماز ظهر ميخواند، حاجيان وقتي به مدينه ميروند، روزي آنها را به مسجد ذو قبلتين ميبرند. پيامبر دو رکعت را خوانده، جبرئيل نازل شد و کتفهاي پيامبر را صد درجه از بيت المقدس به سمت کعبه چرخاند. قبله تغيير کرد و مستقل شدند.
يهوديها احساس کرد رو دست خوردند. «سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها» (بقره/142) يهوديها گفتند: چرا قبلهاي که مسلمانها تا به حال داشتند، عوض شده است؟ يا آن قبله درست بوده که چرا عوض شده؟ يا اين قبله درست است، نمازهايي که تا حالا خواندند چه ميشود؟ يک شک و شبههاي در ذهن مسلمانها ايجاد کردند. بيست آيه از سوره بقره در مورد قبله است و آيه نازل شد، «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ» (بقره/177) اين بحثها را رها کنيد. خدا خواسته و آن قبله را هم خدا دوست داشت، اين قبله را هم خدا دوست دارد. چرا عوض شده است؟ بخاطر اينکه ما به مسلمانها استقلال بدهيم و ضمناً تسليمها را بشناسيم چه کساني تسليم هستند؟ خداست و قانون خدا عوض شده است. قانوني قبلي هم درست بود و نمازهاي شما درست است. اين وسط معلوم شود چه کساني زير بار نميروند. سورهي مبارکه بقره «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها» (بقره/144) «سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها» سفيه يعني سبک مغز، به زودي ميگويند: چرا قبله عوض شده است؟ بگو: مشرق و مغرب براي خداست، «يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيم» (بقره/142) خداوند هرکه را بخواهد به راه مستقيم هدايت ميکند.
قبله چرا عوض شد؟ «وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها» اين قبلهاي که تو بر آن بودي را ما تغيير نداديم «إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ» تا ببينيم چه کساني تابع و تسليم هستند؟ «مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ» اين تسليمها شناخته شوند از کساني که عقبنشيني ميکنند. «وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ» (بقره/143) اين تغيير رويه بر آنهايي که تسليم نيستند، سخت بود. «وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ» (بقره/145) هر دليلي براي اهل کتاب بياوري، «ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ» آنها حاضر نيستند به سمت قبله نماز بخوانند. «وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ» تو هم نبايد به سمت آن قبله نماز بخواني. قبله مستقل و مسلمانها دين مستقلي دارند. ممکن است کسي سؤال کند همچنان بتها در کعبه بوده است. چطور شد شما در مکه گفتيد بخاطر بتها؟ پاسخ ميدهند که در مدينه متهم به بتپرستي نميشدند چون فاصلهي چهارصد کيلومتري وجود دارد و در مکه مقابل بتها بودند، بتها چهل متري بودند. مسلمانها استقلال پيدا کردند و از آن به بعد به مسلمانها اهل قبله ميگويند. معلوم ميشود قبله يک شاخص فوق العاده مهم است. بعد از فتح مکه بتها از بين رفت.
چند جا در قرآن آمده اتمام نعمت، يعني خدا نعمتش را تمام کرد. کجاها هست؟ يکي تغيير قبله است. وقتي مسلمانها قبلهي استقلالي پيدا کردند، تعبير آيه اين است که نعمتش را تمام کرد. يکي سال هشتم که مکه فتح شده است. «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً، لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ» (فتح/1و2) يکي هم در معرفي علي بن ابي طالب در غدير خم، «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي» (مائده/3) ايستگاههاي اتمام نعمت را ببينيد، پيدا کردن قبله استقلالي، سال هشتم فتح مکه که همه بتها را شکستند و کعبه رخ نمود و قصهي غدير و ولايت.
نکتهاي که خيلي مهم است، اين است که وقتي ما از اين دنيا ميرويم وارد دنياي وسط يا همان برزخ ميشويم. بين دنيا و آخرت است و نميدانيم چقدر طول خواهد کشيد. اولين شبي که به آنجا ميرويم يک شب خاصي است، فرشتگان ميآيند و پرس و جو ميکنند. از چند چيز سؤال ميکنند، يک دعايي داريم به نام تلقين، مرده را که ميگذاريم، به او تلقين ميکنيم. اين جملات را مردم آشنايي دارند. يا فلان بن فلان، مثلاً من سيد جواد پسر هدايت هستم، «يَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ إِذَا أَتَاكَ الْمَلَكَانِ الْمُقَرَّبَانِ» وقتي دو فرشتهي مقرب خدا، «رَسُولَيْنِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» نزد تو آمدند «وَ سَأَلَاكَ عَنْ رَبِّكَ» از تو در مورد خدايت سؤال کردند، «وَ عَنْ نَبِيِّكَ» دربارهي پيغمبرت، «وَ عَنْ دِينِكَ» در مورد دينت، « وَ عَنْ كِتَابِكَ» دربارهي کتابت، «وَ عَنْ قِبْلَتِكَ» دربارهي قبلهات، «وَ عَنْ أَئِمَّتِكَ» از ائمهات، «فَلَا تَخَفْ» نترس، «وَ لَا تَحْزَنْ» غصه نخور، «وَ قُلْ فِي جَوَابِهِمَا اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ رَبِّي وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَبِيِّي، وَ الْإِسْلَامُ دِينِي، وَ الْقُرْآنُ كِتَابِي وَ الْكَعْبَةُ قِبْلَتِي» اينها مهمترين پرسشهايي است که در طي روزگار زندگي بايد پاسخهايش را آماده کرده باشيم. يک شعري را از خواجه عبدالله انصاري در مورد قبله نوشتم.
قبلهي شاهان بود تاج و کمند *** قبلهي ارباب دنيا سيم و زر
قبلهي صورت پرستان آب و گل *** قبلهي معناشناسان جان و دل
قبلهي تن پروران خواب و خورِشت *** قبلهي انسان به دانش، پرورش
قبلهي عاشق وصال بي زوال *** قبلهي عارف کمال ذي الجلال
هرکس در اين دنيا به دلش که نگاه ميکند دائم يک جهتي را تصور ميکند و ميگويد: من اين انرژي و هستيام را، جوانيام را بايد صرف اين جهت کنم. قبله چيز مهمي است. شب اول قب ميپرسند، قبلهات کدام طرف است؟ اگر با کعبه زندگي کرديم، يکي از دوستان ميگفت: يک آپارتماني را اجاره کردند، قبله را نميدانستند. از همسايه پرسيدند: قبله اينجا کدام طرف است. گفته: ما سه چهارماهي بيشتر نيست اينجا آمديم... چنين کسي شب اول قبر چه ميخواهد بگويد؟ قبله در زندگي و سبک زندگي يک مسلمان فوق العاده مهم است. از جمله احکام قبله اينجا ذکر کنيم که حرام است مسلمان به سمت قبله يا پشت به قبله دستشويي برود. البته از قديم معماران و مهندسين دقت داشتند ولي گاهي وقتها غافل ميشوند که فلانجا ساختمان ساختند يا در پارکي دستشويي ساختند، دستشويي به سمت قبله است. برجي ساختند با چند واحد ولي دستشوييها به سمت قبله است. چنين کسي که اينطور طراحي کند بايد فکر کند چقدر گناه به حسابش نوشته ميشود، هرکس اين گناه را ميکند در عقابش شريک است. قبله احترام دارد. يکي از نمادهاي احترامش اين است که دستشوييهاي مسلمانها، چون حديث داريم مسلمان وقتي دستشويي ميرود بايد اجتناب کند به سمت قبله يا پشت به قبله،
مسألهي علمي که بايد بگوييم اين است، در وقت نماز هم اين را گفتيم. گفتند: مسلمانها خيلي زود در علم نجوم پيشرفت کردند. به دو دليل يکي به خاطر احکام وقت نماز و يکي به خاطر احکام قبله. رصدخانههايي که بزرگترين رصدخانهها براي مسلمانها بود. در بغداد، در شام، در مراغه، در آندلوس، در اهواز بود. اينها يک انگيزه مهمش قبله شناسي بود. ما دانشآموزانمان را بايد تشويق کنيم. مقالاتي که در مورد راههاي شناخت قبله هست را نگاه کردم. مقالاتي بود شانزده راه داشت. ممکن است کسي بگويد: موبايل من قبله نما دارد. اسلام نخواسته ما به اين اندازه اکتفا کنيم و خواسته با آيات الهي، نشانههاي خدا، با طبيعت پيوند بخوريم، چه نظم و انضباطي وجود دارد. يک ستاره در آسمان هست تمام شبهاي سال قبله را از آن ستاره ميشناسيم. هرجا نظم بود، ناظم وجود دارد. هرجا حرکت بود، محرک وجود دارد. يعني ما به الله گره ميخوريم.
حشراتي هستند، بعضي مورچهها هستند که خانههايشان به سمت شمال است. اگر شمال و جنوب و مشرق و مغرب را مشخص کنيم قاعدتاً قبله را هم مشخص ميکنيم. قبله ما ايرانيها جنوب غربي است و شهرها مختلف است و بعضي کمتر و بعضي بيشتر. مسألهي قبله را از اين ديد بايد نگاه کنيم. از راه سايهي خورشيد حتي از راه سايهي ماه ميشود قبله را تشخيص داد. از راه ستارهها، از راه خانهي بعضي حيوانات و حشرات، از راه ساعت مچي، نيمساز عقربهها را تعيين ميکنيم و قبله را نشان ميدهد. از راه سايهي شاخص و از راه محراب مساجد، مسأله قبله را بايد علنيتر و محسوستر کنيم. مراکزي که در کشور ما، مراکز ستارهشناسي و نجوم است، دانشآموزان و دانشجويان و عموم مردم را دعوت کنند و بگويند: بخشي از مراسم ما قبله شناسي است. آيه شناسي يکي از راههاي خدا شناسي است. مفضّل از امام صادق(ع) پرسيد: خدا را به من بشناسان. خداشناسي که بتوانم با منکرين خدا بحث کنم. حضرت فرمود: فردا صبح بيا! در چهار نيم روز صبح تا ظهر خدا را از راه آيهها، يک روز شگفتيهاي خلقت انسان، يک روز شگفتيهاي خلقت حيوانات، يک روز شگفتيهاي خلقت گياهان و يک روز شگفتيهاي خلقت آسمانها، ستارهها، توحيد از راه آيه شناسي، چرا نمازهاي ما کمرنگ است؟ کم اثر است؟ اگر اينطور نماز بخوانيم و به آيات الهي دقت کنيم، از نشان به سمت صاحب نشان برويم.
تأثير قبله بر پيشرفت مسلمانها در علم نجوم، يک مسألهي احکامي ديگر اينکه نمازگزار تا ميتواند بايد ايستاده نماز بخواند. اگر نميتواند نشسته بخواند و اگر نشسته نميتواند، بخوابد. چطور بخوابد؟ با اين اولويتي که مسألهاش را از رو بخوانم. مسألهي 773 رساله است. من يک تحقيقي در بيمارستانهاي تهران و مشهد کردم. نمازخوانهاي مريضي که نماز ميخوانند، آنهايي که نماز نميخوانند که هيچ، آنهايي که نماز ميخوانند اين مسأله را غالباً اشتباه انجام ميدهند. کسي که نميتواند رو به قبله، ايستاده يا نشسته نماز بخواند بايد به پهلوي راست مثل ميت، الآن بيشتر نمازخوانها کف پايشان را به سمت قبله دراز ميکنند. اين اشتباه است. بايد صورت و سينه به سمت قبله باشد به نحوي که جلوي بدنش رو به قبله باشد. اگر نميتواند و پهلوي راستش درد ميکند به پهلوي چپ، باز هنوز نوبت محتضر نشده است. به پهلوي چپ و اگر نشد کف پا رو به قبله مثل محتضر. حالا که در حال مريضي نماز ميخوانيم و ثوابش سي برابر و سيصد برابر است. روايت هست مريضها که نماز ميخوانند ثواب نمازشان خيلي زياد است. پرستار و دکتري که مريض را به نماز خواندن تشويق ميکند. مثلاً سنگ تيمم ميآورد يا قبله را نشان ميدهد يا مُهر براي مريض ميگذارد همه در ثواب نماز شريک هستند.
يک مجموعهاي از آموزش تصويري احکام، در بيمارستانها تلويزيون هست. يکوقتي بيمارستاني رفتم و ديدم هر روز ساعت 8 تا 30/8 آموزش احکام است به صورت تصويري، از طريق شبکه داخلي بيمارستان نشان ميدادند. اگر بخواهيم و اعتقاد داشته باشيم، ميتوانيم اين کارها را انجام بدهيم. چون اگر کسي نماز بخواند و بعد بداند پشت به قبله بوده نمازش باطل است. استفتاء شده است که من وارد يک منطقهاي شدم و خانهاي اجاره کردم و از همسايهها قبله را پرسيدم. براساس جوابي که دادند نماز خواندم. بعد از يکسال متوجه شدم اين قبله نيست. تکليف چيست؟ ميفرمايند: اگر نود درجه به سمت راست و نود درجه به سمت چپ، اختلاف تا اين اندازه بوده نماز قضا ندارد اما اگر بيش از نود درجه بوده، نمازها را پشت به قبله خوانده بايد قضا کند. چقدر قبله در صحت نماز اثر دارد. يکجا سرگردان است و هرچه تلاش ميکند نميداند قبله کجاست، ميفرمايد: به چهار طرف نماز بخواند تا يقين کند به طرفي که وظيفه داشته نماز خوانده است.
شريعتي: خيلي نکات خوبي را شنيديم. امروز صفحه 123 قرآن کريم، آيات 91 تا 95 سوره مبارکه مائده را تلاوت خواهيم کرد.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «90» إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ «91» وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «92» لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جُناحٌ فِيما طَعِمُوا إِذا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ «93» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ «94» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ أَوْ عَدْلُ ذلِكَ صِياماً لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ «95»
ترجمه آيات: اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانا شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه، پليد و ازكارهاى شيطان است، پس از آنها بپرهيزيد، تا رستگار شويد. همانا شيطان مىخواهد به وسيله شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه بيفكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد. پس (با اين همه مفاسد) آيا دست برمىداريد؟ و خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را فرمانبردار باشيد و (از نافرمانى) بپرهيزيد. پس اگر روى گردان شديد (و اطاعت نكرديد) بدانيد كه وظيفهى رسول ما تنها ابلاغ آشكار است. بر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در آنچه (قبل از تحريم شراب) خوردهاند باكى نيست، هر گاه كه اهل پروا و ايمان و كارهاى شايسته باشند. سپس (از محرّمات) پرهيز نمايند (و به تحريم آن) ايمان آورند و آنگاه (نيز از حرام) بپرهيزند و كار نيك كنند و خداوند نيكوكاران را دوست دارد. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خداوند شمارا با چيزى از شكار كه دستها و نيزههايتان به آن مىرسد مىآزمايد تا خداوند معلوم گرداند چه كسى در باطن از او بيم دارد (و تسليم فرمان اوست و از شكار مىگذرد) پس بعد از اين هر كه تجاوز كند، او را عذابى دردناك است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در حال احرام، شكار را نكشيد، و هر كس از شما به عمد، شكارى را بكشد، كيفر و كفّارهاش كشتن نظير آن حيوان از چهارپايان است كه (به اين نظير بودن) دو شاهد عادل از ميان خودتان حكم كنند. (اين حيوان قربانى) هديهاى است كه به كعبه برسد (وآنجا ذبح شود) يا (به جاى قربانى) براى جبران آن (به شصت) فقير طعام بدهد يا برابر آن روزه بگيرد. (اين كفّارههاى سهگانه) براى آن است كه جزاى كار خود را بچشد. خداوند از گذشتهى شما (كه قانون كفّاره نيامده بود) گذشت و هر كس اين كار را تكرار كند، خداوند از او انتقام مىگيرد، و خداوند، شكستناپذير و انتقام گيرنده است.
شريعتي: در مورد شخصيت جناب زراره براي ما بگوييد.
حاج آقاي بهشتي: بيش از سي سال است يک نکته مهمي از زراره در ذهنم هست امروز ميخواهم بگويم. خاندان أعين، شايد تا بيش از دويست سال مفسر، محدث و استاد اخلاق داشتند و سرچشمهي گرايش اين خاندان يک خانم است. خواهر زراره، او اولين کسي است که شيعه شده است. أم اسود نامش هست و او باعث شد زراره شيعه شد. اينها از ياران امام پنجم، امام ششم تا زمان غيبت امام زمان اين خاندان کتاب تأليف کردند و مردم را هدايت کردند و اين نقش يک زن است. الآن در خانوادههاي ايراني چه بسا يک خانم مخصوصاً برادر فرهيختهاي دارد، استاد دانشگاه يا دانشجو است، چه بسا ميتواند با او بحث کند و تشويقش کند. اگر ايرادي و ابهامي دارد پاسخ بدهد.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند بزرگ سه حرم دارد. کتابش، قبلهاش، اهلبيت پيامبرش. کتاب خدا که قرآن هست و سرچشمهي همه برکت، «و بيتُه» مسجدالحرام که قبله هست، «الذي جعله قبلة للناس» اينها کنار هم قرار گرفتند «و عترة نبيکم» اهلبيت پيامبر شما که ملجأ و پناهگاه هستند، پيغمبر فرمود: علي جان مثل تو مثل کعبه است. همه بايد بيايند دور تو بچرخند و از تو خط بگيرند و الهام بگيرند.
شريعتي: تا عيد بزرگ غدير فقط شانزده روز فرصت باقي است.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»