برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي (لباس نماز)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 30-04- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
بيا يک روز قدري آسمانيتر بيانديشيم *** به ادراک نسيم باغ نيلوفر بيانديشيم
تمام آسمان را گرم تسبيح خدا ديدم *** چه ميشد دست کم يک سجدهي ديگر بيانديشيم
سحر سجادهمان را مرغ آمين ميبرد بالا *** اگر غرق نماز شبنم و شبدر بيانديشيم
بهاران از نفسهاي بهاري غنچه خواهد زد *** در اين زردي به آن دست بهار آور بيانديشيم
کسي دل را به سقف آسمان سنجاق خواهد کرد *** اگر در سايهي ابري نوازشگر بيانديشيم
خدا را در سکوت سنگها بايد تماشا کرد *** قنوت درهها جاري است، سرتاسر بيانديشيم
به خود آييم از صبح قيامت پرده ميافتد *** اگر يک دم به زنگ ساعت محشر بيانديشيم
غزل ديباچهي عشق است مثل موج بنويسيم *** وصيتنامهي درياست پهناور بيانديشيم
سلام ميکنم به همهي بينندههاي نازنينمان، شنوندگان بسيار گرانقدرمان، انشاءالله هرجا که هستيد باغ ايمانتان آباد باشد و خداي متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بينندگان و شنوندگان عزيز و زائران بيت الله الحرام سلام ميکنم. انشاءالله زيارت مقبول، حج مقبول و مراسم پرشکوه و بي خطر را خداوند براي همه آنها تقدير بفرمايد و اين سفر را قسمت ما و همه آرزومندان بکند يا اگر قسمت ما نيست، ما را در ثواب آنها شريک بفرمايد.
شريعتي: دعاي خير همه مردم ايران بدرقهي حجاج بيت الله الحرام هست، انشاءالله دست پر و با خير و سلامتي برگردند. بحث ما با حاج آقاي بهشتي در ذيل بحث تربيت عبادي، در مورد نماز و نکتههاي نابي که شنيديم، امروز قرار هست در مورد لباس نمازگزار صحبت کنيم.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
بارها حضرت امام بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران عرض کردند که نماز کارخانهي انسانسازي است. يک مقدار با حوصله و ايستگاه به ايستگاه جلو برويم. ببينيم در اين فضا ما جدي بوديم يا بي توجه هستيم. لباسي آسماني است در سوره اعراف ميخوانيم «يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً» (اعراف/26) از آسمان براي شما لباس فرستاديم. حيوانها لباس ندارند. خداوند دوست دارد براي تربيت بندگانش آنها با لباس باشند. البته دربارهي لباس نگاه کردم صدها آيه و حديث وجود دارد که گذاشتم در تربيت اجتماعي مطرح کنم. امروز دربارهي لباس بندگي صحبت ميکنيم. بنده وقتي ميخواهد نماز بخواند بايد با لباس باشد. شرايطي که رهبران و امامان ما براي لباس نمازگزار فرمودند در تربيت ما نقش دارد. اولين شرط اينکه پاک باشد. يعني يک نمازگزار شبانهروز چندين بار به پاکي بدن و پاکي لباس فکر ميکند. اينقدر اين موضوع مهم است که حتي اگر اين لباس نجس است، بايد اين نماز را به هم بزنم. يا يادم رفت با همان لباس نماز خواندم و وقت گذشته بايد قضا کنم. طهارت لباس خيلي مهم است.
در رساله توضيح المسائل بعد از مبحث تقليد موضوع پاکي و ناپاکي است. بچههاي ما از همان کودکي ميآموزند، چيزهايي در دين ما ناپاک و نجس است. چيزهايي از پاک کنندهها و مطهرات مثل آب و آفتاب و غيره. اين مباحث را براي نماز نياز داريم و از اول بايد بياموزيم چه چيزهايي نجس هستند و چگونه يک چيزي نجس ميشود و نجاست چگونه انتقال پيدا ميکند؟ اين لباسي که با آن بندگي خدا را ميکنيم بايد پاک و پاکيزه باشد. ما هنوز به نيت نرسيديم. در آينده به نيت ميرسيم. دلمان هم بايد پاک باشد، پاکي ظاهر و باطن، لباس بايد پاک باشد. اين ويژگي اول است.
ويژگي دوم اينکه غصبي نباشد. مباح باشد، اين هم به ما يادآوري ميکند که به دارايي ديگران نبايد طمع کنيم. چطور ممکن است نمازگزار اختلاسگر باشد و سرقت کند و به دارايي ديگران طمع و تجاوز کند؟ اينها نماز نيست. چون اول در مورد آب وضو گفتيم که آب وضو و ظرف وضو نبايد غصبي باشد. نماز ما را تربيت ميکند. شغلي که داريم و درآمدي که داريم بايد مواظب باشيم، من چند سال تعهد دادم اينجا کار کنم؟ هشت ساعت بايد کار کنم تا حلال باشد. اگر حلال نباشد و با آن پول پيراهن بخرم و لباس بخرم نميتوانم با آن لباس نماز بخوانم. آقاي قرائتي مي فرمايد: با خر دزدي که نميشود مکه رفت! نماز يک کار مقدسي است و مقدماتش هم مقدس است. يکي از مقدسات لباس است که بايد حلال باشد و غصبي نباشد.
مثلاً ميفرمايد: يک لباسي را ميدانيم دزدي يا غصبي است، وسط نماز يادم افتاد، اين نماز نيست. بايد به هم بزنم. يا فراموش کردم با همان لباس غصبي نماز خواندم، باطل است. دوباره بايد قضا کنم تا هوشيار باشم. بايد به دارايي مردم احترام بگذارم. اين بعد تربيتي مهم است. چقدر از لباس بايد مباح باشد؟ تمام لباس، حتي دکمه لباس و نخ دکمه بايد مباح باشد. اين درس دارد، بچههاي ما از کوچکي بايد ياد بگيرند، لباس نمازگزار، لباس غير غصبي يعني براي کسي نباشد. حتي ميرود لباس نسيه ميخرد ولي بنا دارد پولش را ندهد. نماز با اين لباس اشکال دارد. يا با پول خمس نداده، گاهي وقتها حق مردم است و گاهي وقتها حق حکومت اسلامي است. با پول خمس نداده و زکات نداده لباس ميخرد، نماز اشکال دارد. کساني هستند دامداري و کشاورزي دارند، درآمدي را از آن راه کسب کرده و زکاتش را نداده و رفته لباس خريده، اشکال دارد. اينها ابعاد تربيتي لباس است. لباس پاک باشد، مباح باشد. مورد بعد اينکه از مردار نباشد. در شرع ما حيوانات را به حلال گوشت و حرام گوشت تقسيم ميکنيم. حلال گوشت بايد با ضوابطي ذبح شود تا گوشت و بقيه اعضايش قابل استفاده باشد. به سمت قبله باشد. بسم الله بگويد، مسلمان ذبح کند. گوسفند با چاقو بايد ذبح شود. به مجموعه آن ضوابط تذکيه ميگوييم، تزکيه يعني خودسازي و تذکيه يعني ذبح حيوان، شتر يک ذبح دارد، گاو و گوسفند و ماهي يک جور است. ضوابطي در شرع مقدس مشخص شده که بايد رعايت کنيم. به آن حيوان مذکي گفته ميشود. گوشت و پشم اين حيوان قابل استفاده است. اگر مذکي نباشد يعني در يک کشور خارجي گوسفند ذبح شده نميتوانيم از گوشت و پوست او استفاده کنيم. اينها احکامي دارد. لباس نمازگزار نبايد از مردار باشد. بايد حيوان طبق ضوابط اسلامي باشد.
دسته ديگر حيوانات حرام گوشت هستند، مثل گربه که حتي موي گربه نبايد به لباس نمازگزار باشد، يا موي سگ نبايد چسبيده باشد. موي گربه نجس نيست ولي به لباس نمازگزار نبايد باشد. موي سگ نجس است. اينها مواظبتهايي است که در دين به ما ياد دادند. يک قدم جلوتر برويم، لباس نمازگزار بهترين لباس بايد باشد. امامان ما فرمودند: با بهترين لباسهايتان نماز بخوانيد. امام جواد(ع) بهترين لباس خود را براي نماز ميگذاشت. بهترين لباس ما براي عروسي است. اما يک کسي عاشق خدا باشد و نماز برايش فوق العاده باشد، امام زين العابدين در خيابان ميرفت، يک کسي پرسيد: اي پسر رسول خدا، به حجلهي عروس ميرويد؟ فرمود: براي نماز ميروم. موهاي شانه زده و سر و روي عطر زده و لباسهاي اتو کشيده! پيغمبر فرمود: خداوند ناخوش ميدارد کسي که به ملاحظهي لباس، لباسهاي قشنگش را دربياورد. لباس خيلي قشنگ دارد، کنار ميگذارد و با بيجامه نماز ميخواند. دليلش چيست؟ براي چه اين لباس قشنگ را درميآورد؟ اگر دليل اين بايد که خط اتو به هم نخورد، اهانت به خداست.
بهترين کار نماز است و بايد بهترين لباس را براي نماز بگذاريم. بچههاي ما اگر اين حالتها را در ما ببينند. معمولاً ما خاطرات قشنگي از چادرهاي مادرهايمان داريم. زنان ايراني چادرهايي با رنگ روشن براي نماز دارند. يادم هست بچه بودم به قسمت خانمها در مسجد ميرفتم، يادم هست چادرها با رنگهاي قشنگ، يا گاهي در خانه روي چادر مادر خوابمان ميبرد. از بهترين لباسها باشد. بچهها ببينند پدر لباس عوض ميکند، کجا ميرود؟ چه خبر است؟ بابهايي در کتابهاي حديثي داريم که براي نمازتان لباس خاص داشته باشيد. يکبار ديگر هم عرض کردم، طراحان لباس در ايران، ما براي دخترخانمها و بانوان چادر نماز داريم. همه دنيا ميدانند اين لباس براي نماز خانمهاست و براي پسرها نداريم. متناسب با فرهنگ ايران بيايند پيراهنهايي را طراحي کنند، يا عبايي را طراحي کنند. ثواب نماز چند صد برابر ميشود.
حديث داريم مستحب است همين پيراهن نماز را وصيت کنيد قطعهاي از کفن شما باشد. روايت دارد همين لباس احرام حاجيان، همان را وصيت کنيد که قطعهاي از کفن شما باشد. در آن جهان اينها به بندگي شما شهادت ميدهند. با اين لباس اشک ريختم و مناجات کردم و لبيک گفتم. پيغمبر روزي به خانمش فرمود: لباسهاي ما تا وقتي تميز هستند سبحان الله ميگويند. چرکين که ميشوند ديگر نميگويند. ما به شعور در هستي اعتقاد داريم. سنگها و ستارهها و کوهها سجده ميکنند و تسبيح ميگويند. فرمودند: اين لباس تا زماني که تميز هست، سبحان الله ميگويد. لباس پاک و تميز، لباس مباح و غير غصبي.
لباس مخصوص؛ ما لباس مخصوص نداريم. روايت دارد که «أَنَّهُ كَانَ لَهُ بُرْدَانِ مَعْزُولانِ لِلصَّلاةِ لا يَلْبَسُهُمَا إِلا فِيهَا» (كنزالفوائد،ج 2، ص 185) پيامبر دو لباس داشتند که اينها را براي نماز کنار گذاشته بودند. اين لباسها را فقط براي نماز ميپوشيدند. يادم هست طلبه کم سوادي بودم، به شاهين شهر اصفهان رفتم. در يک مسجدي رفتم براي جوانها صحبت کردم. در مورد لباس نمازگزار صحبت کردم که مستحب است نمازگزار لباسي مختص نمازش داشته باشد. يک پسر هجده ساله بود که شهيد بود. دو سه روز بعد ديدم با وضع خاصي به مسجد آمد. يک پيراهن خاص و با شلوار تميز و قشنگ و عطر هم براي نماز خريده بود. هر روز وقت مغرب که نزديک ميشد، لباسهاي کهنه را درميآورد و لباس نو ميپوشيد. خدا مرحوم آقاي فاکر را رحمت کند نماينده خراسان در مجلس بودند. در خاطرات ايشان هست قبل از انقلاب شبي به منزل شهيد مطهري رفتم. گفتگوي ما طول کشيد. ايشان فرمود: امشب به قم برنگرد. همينجا منزل ما بمان. ما استراحت کرديم، شب به نيمه رسيد، ديدم صدايي ميآيد. چشمم را باز کردم و ديدم آقاي مطهري لباس ميپوشد. لباس کامل و عمامه و عبا و قبا و عطر، بعد ديدم به نماز شب ايستادند. اينطور بايد فکر کنيم.
حاج آقاي قرائتي ميفرمايد: بي نهايت کوچک به گفتگو با بي نهايت بزرگ ميرود. لباس نماز نشان ميدهد چقدر براي خدا عظمت قائل هستيم. دقت داريم که چه کار مهمي انجام ميدهيم. از نظر فقهي ممکن است لباس ما کم باشد و نماز هم قبول باشد ولي از نظر معرفتي نگاه ميکند با خداي بزرگ که الله اکبر از او بزرگتر است، قابل تصور نيست ميخواهم گفتگو کنم. لباسهايم بايد معطر و تميز باشد. در حديث داريم دکمههاي لباس نماز نبايد باز باشد. به تناسب اينکه ما با هر شخصيت بزرگي ديدار کنيم بيشتر به ظاهرمان ميرسيم. موها را مرتب ميکنيم. حتي در خانه وقتي مهمان ميآيد سريع لباس ميپوشيم. اين را بايد در خانه کاري کنيم بچههاي ما از ما بياموزند لباس نمازگزار بخشي از تربيت است. با همين لباس بچه ميفهمد خدا بزرگ است. من به پيشگاه خدا ميروم، با خدا گفتگو ميکنم لباس نظيف و اتو کشيده و مرتب با رنگ روشن ميپوشم.
احاديثي داريم که لباس نو ميخريد چندين دعا دارد. يک وجه مشترک اين است که از خدا بخواهيد که خدايا اين لباس را لباس عبادت من قرار بده. لباس تقواي من قرار بده و در اين لباس گناه نکنم. از امام باقر اين دعا به ما آموزش داده شده است. لباس نو خريديد، براي اولين بار ميخواهيد بپوشيد، «اللهم ارزقني فيه حُسن عبادتک» معلوم است اسلام ميخواهد به همه کارهاي ما جهت خدايي بدهد. بسم الله الرحمن الرحيم يعني به رنگ خدا و براي خدا و به راه خدا، همه کارها را ميتوانيم آرم خدايي بزنيم. همه مردم لباس نو ميخرند ولي ما با اين کار خودمان را در مسير هدفي که خدا براي ما قرار داده، خدا ما را براي خودش آفريده است. تو را آفريدم تا به سمت من بيايي و مثل من بشوي. «اللهم ارزقني فيه حسن عبادتک» خدايا در اين لباس بهترين عبادتها را روزي من کن. «و عملاً بطاعتک» در اين لباس روزه بگيرم و در اين لباس حج بروم و زيارت بروم و دعا بخوانم. «و اداء شکر نعمتک» در اين لباس شکر نعمتهايت را به جا بياورم. افتخار کنم!
امام زين العابدين(ع) يک فصل که تمام ميشد، لباسش را ميشست و تا ميزد و صدقه ميداد. ميگفتند: ميتوانيد اين لباس را بفروشيد. ميفرمود: لباسي که در آن نماز خواندم را نميفروشم! اين يک قداست و کرامتي دارد. اميرالمؤمنين فرمود: مؤمن وقتي لباس نو ميخرد چه خوب است وضو بگيرد و به مسجد برود و اولين کاري که ميکند، نماز بخواند. اين را بايد زياد بگوييم. «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ» يعني مؤمنين هر روز همديگر را به حق دعوت ميکنند. فرمودند: مؤمن وقتي لباس نو ميخرد چه خوب است وضو بگيرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند. اينها سفارشات اميرالمؤمنين است. سورهي حمد، آيت الکرسي، سورهي «قل هو الله احد» و سورهي «انا انزلناه» بخواند. اين بار اين لباس همراه ما به همان سمتي که خداوند براي ما مقرر کرده است. يک دعاي ديگري که به ما ياد دادند اين است «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِبَاسَ التَّقْوَى» اين لباس را لباس پاکي من قرار بده. «وَ لِبَاسَ الْعَافِيَةِ» و لباس آسايش و سلامتي من قرار بده. «وَ اجْعَلْهُ لِبَاساً أَسْعَى فِيهِ لِمَرْضَاتِكَ» به من کمک کن در اين لباس براي جلب رضايت تو تلاش کنم. «وَ أَعْمُرُ فِيهَا مَسَاجِدَكَ» با اين لباس مساجد را آباد کنم.
يک نکته ديگر مسأله تبرک لباس است. خدا آيت الله احمدي ميانجي را رحمت کند. از علماي اخلاق بود که من زياد به مسجد ايشان ميرفتم. يک کتاب دارند به نام «التبرک» چون يکي از مباحث شيعه و وهابيت اين است که آنها تبرک را قبول ندارند. مثلاً از آب وضوي پيامبر دست ميگرفتند، قطرات آب که ميريخت به خودشان ميماليدند. اينها وجود دارد. پنجاه و چند حديث که بيشتر از اهل سنت است آيت الله احمدي ميانجي آوردند که کساني از پيامبر لباسشان را براي تبرک ميخواستند. يعني مريض دارند آن لباس را به خودشان بمالند و مريض شفا پيدا کند. يا ميخواهد کسي از دنيا برود، بخشي از کفن خود قرار بدهد. غير از پيامبر ائمه هم همينطور هستند. دعبل خزاعي که اين هفته از او خواهيم گفت، امام رضا(ع) صد دينار به او داد. قسم خورد که اين قصيده را براي پول نگفتم. امام فرمود: اين پول را بگير و بگو چه ميخواهي؟ گفت: پيراهني که با آن نماز ميخوانيد. يعني از زمان پيامبر و ائمه لباس عبادت براي تبرک بود و اگر گره به کار کسي افتاده از آن لباس استفاده ميکرد. خديجه کبري(س) تمام دارايياش را در راه اسلام داد. حالا ميخواهد از دنيا برود، به پيغمبر عرض کرد: يک آرزو دارم. اينکه در لباس شما کفن شوم. حضرت خديجه از اين لباس چه تصوري دارد، حتماً مطالبي از پيامبر شنيده که اين لباس وقتي با تن بنده نزديک ميشود، درونش اشک ميريزد و عبادت ميکند و روزه ميگيرد يک قيمت خاصي پيدا ميکند. ديده در اين لباس چه اتفاقاتي افتاده است.
شريعتي: همين کار را امروز در مشاهد مشرفه ميتوانيم بکنيم؟
حاج آقاي بهشتي: ميشود لباس را به در و ديوار آنجا تبرک کرد و هم از بزرگاني که امروز وجود دارند، يکوقتي يادم هست حضرت امام نجف بودند، در يک خانهاي رفتم مريض بدحالي بود. يک کسي از راه رسيد و گفت: اين پيراهن حضرت امام خميني است و من براي شفاء آوردم. آن مريض چند روزي لباس را پوشيد و شفاء پيدا کرد. اينها از اعتقادات ما هست. چرا؟ چون در آن لباس ذکر يا الله گفته شده است. از چيزهايي که براي لباس مردان ممنوع شده است يکي استفاده از طلا هست. زينت کردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و حلقه و انگشتر طلا و بستن ساعت مچي طلا براي مردان حرام و در نماز اگر استفاده شود آن نماز باطل است. امام رضا(ع) فرمود: چيزهايي که اسلام فرموده انجام بدهيد، يک مصلحتي براي انسان در آن بوده است. چيزهايي که فرموده حرام است انجام ندهيد يک فساد و تباهي و مفسدهاي درونش بوده است. اين را باور کنيم و همه چيز را از دريچهي علمي محض نگاه نکنيم. علمي محض هم نگاه کنيم، روزگاري در آخرالزمان شايد حکمتهايي از آن مشخص شود. مثلاً عروسي ميشود، امامان ما براي مردان و پسران انگشتر عقيق پيشنهاد کردند. امام رضا(ع) فرمود: روز غدير خم انگشتر عقيق به هم هديه بدهيد. لباس به هم هديه بدهيد. پوشاک هديه بدهيد، اين خانواده عروس ميخواهد حلقه بخرد، يک انگشتر عقيق که در حديث داريم انگشتر عقيق ثواب نماز را هزار برابر ميکند. ما روزي را در پيش داريم به نام روز قيامت، به حسنات نياز داريم. حالا با يک انگشتر دست کردن يا با عطر زدن، با مسواک زدن، چيزهايي که ثواب نماز ما را چند برابر ميکند، چرا خودمان را از آن محروم کنيم؟ انگشتر عقيق هديه ببريم.
خانواده عروس به جاي ساعت طلا يا انگشتر طلا بيايند بگويند: خدايا من بنده تو هستم. هرچه فرمودي تابع و مطيع هستم. استفاده از طلا و ابريشم خالص براي مردان ممنوع است. حرير براي مردان در اين دنيا ممنوع است. در بهشت نه! در حديث داريم «أَنَّهُ نَهَى الرِّجَالَ عَنْ حِلْيَةِ الذَّهَبِ قَالَ هِيَ حَرَامٌ فِي الدُّنْيَا» استفاده از طلا براي مران حرام است. جابر بن عبدالله انصاري خودش را خواست معرفي کند، در اين جمله معرفي کرد «والله ما دخلتُ في نهي رسول الله» به خدا هرگز مواردي که پيغمبر فرموده انجام ندهيد، انجام ندادم. پيغمبر فرمود: براي مردان حرام است، چشم! عاشق امام رضا مطيع امام رضاست و عاشق پيامبر مطيع پيامبر است. عاشق اميرالمؤمنين، چون اميرالمؤمنين از خودش نميگويد. اينها معارفي را از آسمان دريافت کردند و به ما منتقل ميکنند. پيغمبر انگشتر عقيقي داشتند و با آن نماز ميخواندند. بعد از مدتي به اميرالمؤمنين هديه دادند. از بس دوستشان داشتند، فرمودند: علي جان با انگشتر نماز بخوان. بعد فرمودند: انگشتر عقيق تسبيح ميکند و ثواب نماز را هفتاد برابر ميکند.
شريعتي: يکي از نشانههاي مؤمن هم انگشتر عقيق است.
حاج آقاي بهشتي: عقيق هم به سمت صورت باشد. اميرالمؤمنين فرمود: محبوبترين نماز نزد من نمازي است که وقتي دست به دعا برميدارم عقيق آن مقابل چشم من بيافتد. لباس نماز بخاطر قداست چقدر خوب است نگه داشته شود. امام صادق(ع) گاهي لباسي را به بعضي دوستانش نشان ميدادند و ميفرمودند: اين لباسي است که جدم در حال نماز در اين لباس به شهادت رسيد. يعني امام مجتبي(ع) و امام حسين و امام سجاد و امام باقر و امام صادق، نگهداري ميکردند و نشان ميدادند. در حديث ديگري دارد که امام صادق(ع) بعضي از مهمانان خصوصي که داشتند، داخل ميرفتند، پيراهني را آوردند و فرمودند: جدم پيغمبر در جنگ احد در اين پيراهن ضربه خوردند و اين قطرات خون است. بنياد شهيد نمايشگاهي دارد که لباس خونين شهيدان را نگه ميدارد. ائمه ما اين آثار را که جهاد در راه خدا، عبادت در راه خدا نشاني در آن لباس دارد، نگهداري ميکردند.
امام صادق(ع) فرمود: «خَيْرُ لِبَاسِكَ مَا لَا يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» بهترين لباس تو لباسي است که تو را از خدا سرگرم کار ديگري نکند. «بَلْ يُقَرِّبُكَ مِنْ ذِكْرِهِ وَ شُكْرِهِ وَ طَاعَتِهِ» بلکه بهترين لباس را انتخاب کند، لباسي که شما را به خدا نزديک کرد، ذکر خدا را بيشتر گفتيد، شکر خدا را بيشتر کرديد و طاعت خدا را در آن لباس بيشتر کرديد و بدترين لباس، لباسي است که براي تفاخر، به رخ کشيدن و عجب و خود را بزرگ جلوه دادن باشد. روز قيامت من مسأله لباس خيلي مطرح است. روايت دارد فرشتگان لباسهاي فاخري را براي بعضي ميآورند و بر تنشان ميپوشانند و همه به اينها نگاه ميکنند که عجب لباسهايي است. اينها لباسهاي کساني است که در دنيا خوب بندگي کردند.
اولاً به ما سفارش شده در کتاب وسايل الشيعه که بانوان وقتي نماز ميخوانند زينت آلات را همراه داشته باشند. خاطرهاي خواندم که پيامبر ما(ص) به خانه دخترش رفت. ديدند دختر نماز ميخواند. نمازش تمام شد، فرمودند: عزيزم، فاطمه جان، نور چشمانم، چرا زينت نداري؟ حضرت فاطمه عرض کردند: پدر جان من زينتي ندارم. جواهراتي ندارم، طلا ندارم فقط گردنبندي دارم که از صدفهاي کنار دريا است. پيغمبر فرمود: همان را خدا دوست دارد. با موهاي شانه زده و بوي خوش باشند. در کتابهاي حديثي بابي وجود دارد، چند حديث داريم از ائمه ميپرسيدند: ما لباس گشاد مرتبي داريم و روسري بلند، با همين نماز درست است؟ نماز خواندن با مانتو و مقنعه امروز، فرمودند: بله درست است اما بهتر است چادري باشد. در کشور ما مرسوم است دختربچهها به تکليف که ميرسند از هدايي که پدر و مادر برايشان ميخرد چادر است. يا عروس خانمهاي مانتويي، خانواده داماد برايش چادر ميخرند. خانمهاي مانتويي هم تلاش کنند که نمازهايشان را با چادر نماز بخوانند. بانوان در نماز با زينت باشند، مرتب باشند و با چادر باشند. از حضرت علي(ع) هست که فرمود: «فِي الْمَرْأَةِ تُصَلِّي فِي الدِّرْعِ وَ الْخِمَارِ إِذَا كَانَا كَثِيفَيْنِ وَ إِنْ كَانَ مَعَهُمَا إِزَارٌ وَ مِلْحَفَةٌ فَهُوَ أَفْضَلُ» (دعائمالاسلام، ج 1، ص 177) پيراهن پوشيده و بلند با روسري، حضرت فرمودند: اما اگر چادر باشد بهتر و افضل است.
امام صادق(ع) در مورد لباس خانمها فرمودند: در لباس بدن نما و تنگ نماز نخوان. به همين بهانه نيت کرديم جلسه آينده در مورد حجاب صحبت کنيم. بايد حجاب را در تربيت اجتماعي مطرح کنيم. محدثان ما هم بحث حجاب را در بحث لباس نمازگزار آوردند. از اميرالمؤمنين روايت شد که چرا شما هنگام نماز چند لباس داريد؟ فرمود: وقتي بندهاي به نماز ميايستد، بدن او و لباس او و همه موجودات اطراف نمازگزار تسبيح ميگويند. رنگ لباس را هم خيلي حديث داريم که رنگ روشن باشد. رنگ سياه براي عمامه و عبا و کفش اشکال ندارد. رنگ سياه براي عزاي سيدالشهداء ايراد ندارد. رنگ روشن براي نماز توصيه شده است مخصوصاً رنگ سفيد، امامان ما گاهي رنگ سبز، در حديث داريم امام زمان(ع) با لباسي به رنگ سبز يا عمامهاي به رنگ سبز ديده شدند. رنگ زرد گاهي امامان ما ميپوشيدند. از رنگهاي شادي آور استفاده ميکردند. روز عيد امام رضا عمامه سفيد ميپوشيدند. فرشتگان در جنگ بدر به کمک آمدند با لباسهايي به رنگ روشن ظاهر شدند. با لباس و عمامه سفيد ظاهر شدند. امام صادق(ع) فرمود: به خصوص امام جماعت بايد لباسش از ديگران مرتبتر باشد، امام جماعت نمايندهي آن جمع است، بخواهد جوراب يا شلوارش پاره باشد، اينها پسنديده نيست، لباس امام جماعت به صورت ويژه هم تميز و مرتب بايد باشد. حاج آقاي قرائتي ميفرمايد: اگر سخنراني ميکنيد به جلوي عمامه دقت کنيد و اگر پيشنماز هستيد پشت عمامه مرتب باشد.
دعبل خزاعي از شاعراني است که يکي از ويژگيهايش اين است که جباران و ستمگران را هجو ميکرد، يا طنز، دو روز پيش هم طنزگويان خدمت مقام معظم رهبري رسيدند. چرا امروز طنزگويان در مورد ترامپ نميگويند؟ دعبل اين کار را کرد و به زندان رفت. کساني که هزار هزار نفر از مظلومان را ميکشند چرا لبه تيز شعر به سمت آنها نباشد؟ اين از افتخارات دعبل است.
شريعتي: نماز يکشنبه ماه ذي القعده را فراموش نکنيد، نماز توبه که دستور آن در مفاتيح هم هست. غسل کنيد و وضو بگيريد، به نيت نماز يکشنبه ماه ذي القعده، سوره حمد و بعد هم سه مرتبه قل هو الله، سوره فلق و ناس و بعد هفتاد مرتبه استغفار که ختم به «لا حول و لا قوة الا بالله» شود، يک دعاي مختصري هم دارد از صبح تا وقت مغرب زمان اين نماز هست.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «10» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «11» وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ «12» فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»
ترجمه آيات: و آنان كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب نمودند، همانان اهل دوزخند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خداوند را بر خودتان ياد كنيد، آنگاه كه جمعى (از دشمنان) قصد داشتند به سوى شما دست تعدّى دراز كنند (و شما را نابود سازند)، امّا خداوند دست آنان را از شما كوتاه كرد و از خدا بترسيد و مؤمنان بايد تنها بر خداوند توكّل كنند. و به تحقيق خداوند از بنىاسرائيل پيمان گرفت، و از ميان آنان دوازده سرپرست (براى دوازده طايفه) برانگيختيم، و خداوند (به آنان) فرمود: من با شمايم، اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به پيامبرانم ايمان آورده و يارىشان كنيد وبه خداوند وامى نيكو دهيد، قطعاً گناهانتان را مىپوشانم و شمارا به باغهايى وارد مىكنم كه نهرها زير (درختان) آن جارى است. پس از اين، هر كس از شما كافر شود، به راستى از راه راست منحرف گشته است. پس (بنىاسرائيل را) به خاطر شكستن پيمانشان لعنت كرديم (و از رحمت خويش دور ساختيم) و دلهايشان را سخت گردانيديم. آنان كلمات (الهى) را از جايگاههاى خود تحريف مىكنند و بخشى از آنچه را به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند، و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى (هر روز توطئه و خيانتى تازه دارند) مگر اندكى از ايشان (كه سنگدل و تحريفگر و خائن نيستند). پس، از آنان درگذر و از لغزشهايشان چشم بپوش. همانا خداوند نيكوكاران را دوست مىدارد.