برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيرهي عبادي امام جعفر صادق (عليهالسلام)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 09-04- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم و بينندههاي خوب نازنينمان، شنوندگان ارجمند راديو قرآن که صداي ما را ميشنوند. انشاءالله خداي متعال پشت و پناه شما باشد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان سلام ميکنم. شهادت امام صادق را تسليت ميگويم که بيشترين معارفي که در دست بشريت است براي سعادت و خوشبختي از اين شخصيت به ما رسيده است. انشاءالله بتوانيم سرباز خوبي براي آن بزرگوار باشيم.
شريعتي: هرچقدر از امام صادق بگوييم کم گفتيم، گفت:
کتاب فضل تو را آب بحر کافي نيست *** که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
امروز هم از امام صادق و سيره عبادي حضرت خواهيم شنيد، در ذيل بحث تربيت عبادي که در مورد نماز صحبت کرديم، بحث امروز را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي.
رهبران آسماني دنبال مأموريت اصلي هستند که بندگي خداست. فلسفه خلقت به کمال رسيدن انسان است و انسان هم در سايه بندگي خدا به آن نقطه ميرسد. بهترين عبادت کنندگان انبياء بودند و بعد از انبياء، اوصياء، لذا اگر بخواهيم الگوهاي برتر در زمينه عبادت و نماز را بگوييم همين شخصيتها هستند. با اين جمله شروع ميکنيم که رهبر يکي از فرق مسلمان، مالکيها پيرو او هستند، چند سال شاگردي امام صادق را کرده است. يکي از توصيفاتش از امام صادق اين است که «وَ قَدْ كُنْتُ أَخْتَلِفُ إِلَيْهِ زَمَاناً» زماني به خانه امام صادق در رفت و آمد بودم، او را در يکي از اين سه حال ميديدم، «فَمَا كُنْتُ أَرَاهُ إِلَّا عَلَى ثَلَاثِ خِصَالٍ إِمَّا مُصَلِّياً» يا نماز ميخواند، «وَ إِمَّا صَامِتاً» يا در حال سکوت بود که سکوت ائمه هم با تفکر همراه است. «وَ إِمَّا يَقْرَأُ الْقُرْآنَ» يا قرآن ميخواند. نماز خواندن با قرآن خواندن ائمه با ما خيلي متفاوت بوده است. مثل گرسنگي که نياز به غذا دارد يا تشنهاي که به دنبال آب ميگردد، اگر نميرسيد، واقعاً پر پر ميشدند. گاهي نماز ما دير ميشود يا قضا ميشود اينقدر غصه نميخوريم. آنها دنبال اين رابطه بودند، حيات و خوشبختي خودشان را رد پرتو اين رابطه ميدانستند. امام صادق فرمود: پدرم شخصي کثير الذکر بود. از کودکي در خانهاي بزرگ شديم که پدرم بچهها را صدا ميزد و ما را به تلاوت قرآن و نماز خواندن تشويق مي کرد. از اين خاطره معلوم ميشود که نميشود کسي ناگهاني اهل نماز باشد. يعني طي فرايندي بايد رخ بدهد، نميشود آمپولي را درست کنيم و تزريق کنيم تا کسي اهل نماز شود.
در يک فضايي بايد بچههاي ما در کودکي که شخصيتشان شکل ميگيرد، هرچه به سمت تولد برويم حساستر، فکر نکنيم هفت سالگي، نه سالگي و دوازده سالگي، نه از همان دوران جنيني، شخصيت آنها شکل ميگيرد، در برنامههاي آينده خواهيم گفت که از چه زماني بايد دعوت به نماز کنيم. از زمان خواستگاري، نه از نه سالگي و هفت سالگي و پنج سالگي و سه سالگي، از وقتي که پسري ميخواهد دختري را براي زندگي انتخاب کند، يا دختري، پسري را انتخاب کند بايد به نماز او فکر کند. اين را حديث ميگويد. اگر آنجا فکر کرد، در آينده فرزنداني که خدا به آنها داد، در دامان پدر و مادري که دغدغه نماز دارند پرورش پيدا ميکند و اهل نماز ميشود. مراحلي دارد که عرض خواهيم کرد. امام صادق(ع) اشاره ميکند که در کودکي پدر ما به نماز ما اهميت ميداد.
امام صادق(ع) طبق حديثي فرمودند: خداوند به موسي بن عمران پيغام داد که آيا ميداني را تو را برگزيدم؟ کلمه «اصطفاء» در قرآن زياد آمده است. «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً» (آلعمران/33) کساني را قرآن اسم ميبرد که خدا اينها را سوا کرده است. در احاديثي دارد که برايشان پيغام داده، براي حضرت ابراهيم، براي حضرت موسي بن عمران، ميداني چرا شما را سوا کردم؟ موسي بن عمران پاسخ داد: پروردگارا، خودتان بفرماييد، خداوند فرمود: زيرا خضوع و خشوع تو به درگاه من بينظير بود. هرگاه به نماز ميايستادي گونههاي خود را به خاک مينهادي. يکوقت يادم هست اولين بار که جبهه رفتم، در اتوبوس در مسير اهواز به خودم گفتم: در قم که تو نماز شب نميخواني، بهانه درس ميآوري و مطالعه، لااقل در جبهه که فرصت و فراغت هست، تصميم گرفتيم رسيديم اين بساط نماز شب را برپا کنيم. نيمه شب برخاستيم و وضو گرفتيم و تصميم گرفتيم خلوت کنيم. لشگر علي بن ابي طالب(ع) از قميها بود، ديدم چند هزار نفر به نماز شب ايستادند و با خدا عشق بازي ميکنند. آن لشگر يک مناجات خواني داشت، گاهي ميشد گونه راست و گونه چپ را به خاک ميگذاشت و چطور اشک ميريخت. صد بار يک ذکري را تکرار ميکرد، به شهادت رسيد.
اي موسي ميداني چرا تو را سوا کردم؟ چون وقتي به نماز ميايستادي و به سجده ميرفتي، گونههايت را به خاک مينهادي، اين دليل سوا کردن تو بود. اين اوج خضوع بود. چنين کسي براي رهبري خوب است که ارتباطش با مبدأ و با الله گرم است و به مردم هم دل ميسوزاند. راه و راهبر را ميشناسد، گذشته و آينده را ميشناسد، همچنين امام صادق فرمود: اين پيغام را خداوند به ابراهيم داد. اي ابراهيم ميداني چرا تو را برگزيدم، چون خيلي اهل گريه و دعا بودي. خود امام صادق به يکي از اصحابشان فرمودند: هروقت در قنوت نماز به گريه افتادي به من دعا کن. از نظر احکام نماز گريستن و خنديدن از مبطلات نماز است. اگر براي دنيا باشد، اما گريستن براي خدا از روي شوق يا ترس از آخرت خيلي پسنديده است. مخصوصاً در قنوت و سجده، خيلي نماز عالي ميشود. قرآن ميفرمايد: کساني سجده ميکنند و گريه ميکنند، «خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» (مريم/58) امام صادق(ع) به دوستشان فرمود: در قنوت اگر به گريه افتادي اين يک وقت طلايي است.
يکوقتي در احاديث دنبال اين ميگشتم که التماس دعا که به هم ميگوييم، داريم؟ يکجا اين بود که امام معصوم به شخصي التماس دعا ميگويد، کجا؟ وقتي در قنوت در حال گريه هستي. حضرت به اين آيه اشاره کردند، آيه 75 سوره هود «إِنَّ إِبْراهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ» يعني آه ميکشد. منيب همين اهل توبه و رجوع و بازگشت به سمت پروردگار است. يک مطلبي را در مورد امام صادق(ع) هر سال که تولد يا شهادت امام صادق ميشود، گويندهها به آن اشاره ميکنند و اينکه امام صادق(ع) دانشگاهي تشکيل داد و چهار هزار شاگرد داشت و اين مبالغه نيست و من اسامي اين چهار هزار شاگرد را دارم. شيخ مفيد ميفرمايد: اين مبالغه نيست. يک نکته اينکه امام صادق(ع) اين همه شاگرد و دانشجو را کجا تعليم ميداد؟ در مسجد. ميتوانست ساختماني بسازد و مکانهايي را قرار بدهند، اما مسجد را قرار داد. کتابي است به نام «تاريخ آموزش در اسلام» دانشمند عربي به نام شَلَبي نوشته است که يکي از بزرگان ايران به نام آقاي ساکت ترجمه کرده است. انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، که ايشان با اسناد ثابت کرده که در قرنهاي اول شما هرجا دنبال دانشگاه و مدرسه ميگردي بايد سراغ مساجد بروي. يکي از کاربردهاي مهم مساجد پايگاه تعليم و تربيت است. الآن مساجد ما هستند که بسيار پر هزينه هستند اما کم بهره هستند. الآن تابستان است و چند ميليون دانشآموز و دانشجوي بيکار داريم، مساجد بايد اينها را جذب کند. وقتي وارد فضاي مسجد ميشويم ياد عبادت و دعا ميافتيم، همانجا بايد کلاس تعليم و تربيت باشد. امام صادق(ع) رشتههاي مختلف را تدريس ميکردند. شيمي و نجوم و زمينشناسي ياد ميدادند. گره زدن تعليم و تربيت، اساساً بخش نوسازي وزارت آموزش و پرورش در طي اين چهل سال بايد به اين ايده فکر ميکرد. مجتمعهاي مسجد و مدرسه، خيلي کم داريم. در ايران صد هزار مدرسه داريم، از اين مدل به تعداد انگشتان داريم يا نه؟ در تهران مجتمعي به نام پيام غدير هست، وسط يک مسجد باشکوه است و اين طرف دوره متوسطه اول و اين طرف متوسطه دوم است. وقت نماز همه اينها مجتمع ميشوند و در به خيابان باز است. شب هم که مي شود اهل محل براي خواندن نماز ميآيند. اين خاطره هم در ذهنشان هست که من مسجدي ميروم که به مدرسه متصل است.
در کلاسها درس ميخوانند و اينجا عبادت ميکنند. اين کار مهمي است که امام صادق انجام داده است، چون امام صادق(ع) سالهايي از عمرشان در مدينه، سالهايي در کوفه بودند که خيلي کم گفته ميشود. ميتوانستند در کوفه يک مجتمع آموزشي بسازند ولي به مسجد کوفه آمدند. در تاريخ دارد صدها نفر هر روز درس را شروع ميکردند، ميگفتند: «قال الصادق» کجا، در مسجد. تعريف علم ديني که الآن در دانشگاه ما ميگذارند، بخشي به آن فضا برميگردد. هرکسي هر علمي ميآموزد يادش نرود من بنده خدا هستم. اين دانش را بايد در مسير خدا به کار ببرم. مبدأ دانشي که ميآموزم و مقصدش را نبايد فراموش کنم. يکوقت يکي از دوستان اقامه نماز خوزستان به من ميگفت: به خوزستان بيا و مسجدهاي اينجا را ببين. يکبار براي منظور ديگري به اهواز رفتم، انصافاً در طي اين بيست سي سال تجربه کاري من، اين از خاطرات فوق العاده شيرين بود. به اين راننده گفتم: به اين مسجد برو. همينطور به صورت اتفاقي رفتيم. چون ايشان به من گفته بود: مساجدي در اهواز داريم که تعداد نوجوانها و جوانهايش از تعداد بزرگسالها بيشتر است. رفتيم ديديم همينطور است. دو سوم از مسجد نوجوان و جوان و يک سوم بزرگسال بودند. نماز تمام شد، تلاوت صفحه قرآن انجام شد. بچهها به گروههايي تبديل شدند. گفتم: اين گروهها چيست؟ گفت: آن گروه اول راهنمايي هستند. آن گروه دوم راهنمايي هستند تا چهارم متوسطه، هفت گروه بودند و در هر گروه يک دانشجو و يک طلبه، دانشجو مشکلات علمي آنها را و طلبه هم مسائل ديني و شرعي را حل ميکرد. پرس و جو کردم، گفتند: همه در اين محل هستند، منتهي اين مسجد و پايگاه اطلاعات جمع کرده، در محلي که با اين شعاع مردم زندگي ميکنند چند طلبه هست؟ آدرس خانههايشان کجاست؟ چند دانشجو هست؟ اينها را با التماس به اين مسجد آوردند. گفتند: شما دانشجو هستيد، مسلمان هستيد، نمازت را در مسجد بخوان و بعد از نماز هم به هر نسبتي که وقت داري، من احساس کردم اينها برگشتند به زمان امام صادق(ع) و مسجد يک پايگاه لذتبخش شده است. علم و دين با هم، اين کار مهمي است از امام صادق(ع) و در تربيت عبادي بايد بيان کنيم. بچهها تا آخر عمرشان خاطراتي که از دين دارند، در مسجد ياد گرفتند. ما هيأت و حسينيه داريم ولي سر نخ ماجراهاي من از مسجد است.
امام صادق فرمود: «وَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْ مُؤْمِنٍ عَمَلًا وَ هُوَ مُضْمِرٌ عَلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ سُوءاً» (کافي/ج2/ص361) در مورد قبولي عمل صحبت کرديم. عمل مؤمن قبول نيست اگر در دلش کينه مؤمني را داشته باشد. يا نيت و قصد بدي داشته باشد و بخواهد به کسي آزار برساند. قبولي نماز با مناسبات ما با يکديگر گره خورده است. امام صادق(ع) فرمود: «القلب حرم ُالله» دل انسان حرم خداست «فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّهِ» (بحارالانوار/ج67/ص25) خانه خودش است، مثل اينکه ميگوييم: مسجد خانه خداست. در قلب هم به جز خدا را در اينجا اسکان ندهي. هرچه نگاه ميکني اين قلب سرشار از عشق به خدا باشد. چند نفر گفتند: ما نمازهاي خصوصي امام صادق(ع) را ديديم. يکي گفته که شمردم ذکر رکوع و سجده را که امام صادق(ع) سي بار تکرار ميکند. يکي ديگر گفته: شصت بار. يکي از اصحاب گفته: پانصد بار.
وقتي از خيابان شريعتي گذر ميکردم، از کنار مسجدي رد شديم. يک نفر در ماشين به من گفت: من تا آخر عمرم به اين مسجد نميآيم. فکر کردم مسألهي سياسي است. گفت: يکبار اينجا نماز خواندم، امام جماعت ذکر رکوع و سجده را سه بار ميگويد. اين درست است و امام جماعت بايد نماز را مختصر بخواند ولي تو اينقدر بايد بيزار باشي از ذکر خدا. ابراهيم خليل الرحمان يک صدايي را در فضا شنيد و به صاحب صدا گفت: من هزار گوسفند دارم، نصف گوسفندانم را ميدهم، يکبار ديگر اسم معشوق مرا ببر. امام صادق(ع) سي بار، يا شصت بار يا پانصد بار سبحان الله ميگفت و لذت ميبردند. اين را بايد از خدا بخواهيم که «الهي اذقني حلاوة مناجاتک»
به اصفهان رفته بودم، دانش آموز اصفهاني از من پرسيد: شيريني نماز چطور است؟ مثل عسل است يا شکر و گز؟ يکوقت اين پسر ديد من گريه ميکنم. گفت: حاج آقا اهانت کردم؟ گفتم: نه به خدا نچشيدم! خود من نچشيدم. ما حرفش را ميزنيم. امام صادق(ع) پيشاني را روي خاک ميگذارد، رها نميکند. لذت ميبرد! امام صادق(ع) فرمود: در خانههايي که نماز و قرآن خوانده ميشود، آن خانهها نزد آسمانيها همچون ستارهها ميدرخشند. بچههايمان را با تلاوت قرآن بيمه کنيم. با شرايط فرهنگي دنيا چه کنيم؟ آيا راهي داريم به جز ارتباط با خدا و توسل به اهلبيت؟ خدا فرمود: رابطه با من از راه نماز است. قديميها گاهي نقل ميکنند که آهنگ صداي نماز پدرم همچنان در گوش من است. سالهاست پدرم از دنيا رفته، يا آهنگ تلاوت قرآن صبحگاهي پدرم، يا سجادهاي که مادرم ميانداخت، اينهاست که شخصيت ما را شکل ميدهد.
نقل شده امام صادق(ع) بعد از هر نماز به چهار مرد و چهار زن لعن ميکرد. ما بعد از انقلاب، بعد از نمازمان يک شعاري داريم که بعضي خوش ندارند و ميگويند: مسجد جاي اين چيزها نيست. امام صادق و جدش امام زين العابدين، بعد از نماز به چهار مرد و چهار زن لعنت ميکردند. ما امروز به آمريکا و اسرائيل و انگليس نيرنگ باز و منافقين لعن ميکنيم. اين لعن ريشه قرآني دارد و در قرآن اعلام ميکند که در دنيا و آخرت فرياد ميزنند «لعنة الله علي الظالمين» بعد از هر نمازي، مردها و زنها که بودند، در اين حديث نيست ولي اين سيره که بعد از نماز که طلاييترين وقت دعا هست به خودمان و به ديگران دعا و نفرين کنيم.
در تفسير اين آيه قرآن «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» (اعراف/31) مسلمانها مسجد ميرويد، با خود زينت ببريد. يکي اينکه پاکيزه به مسجد برويد. با لباس نا مرتب و کثيف نرويد. طوري باشد که وقتي نوجواني وارد مسجد ميشود لذت ميبرد. خدا رحمت کند آيت الله حائري شيرازي را ميفرمود: بچهها از عروسي خاطره خوش دارند. چون همه لباسهاي مرتب پوشيدند، مسجد بايد اينطور باشد. دندانها مسواک زده و موها شانه زده و مرتب باشد. معطر باشد و روغن زده باشد، مسجد ميرويد آراسته باشيد. يک تفسير هم اينکه امام فرمود: زينت مسجد امام جماعت است. مواظب باشيد پشت سر چه کسي اقتدا ميکنيد. مسجدي برويد که امام جماعتش را ميپسنديد. از نظر علمي و معنوي و تقوايي، در اين حديث امام صادق(ع) فرمودند: زينت مسجد امام جماعت است.
امام صادق(ع) در مورد نماز جمعه فرمودند: اصحاب پيغمبر طوري بودند که از روز پنجشنبه انتظار روز جمعه را ميکشيدند و خودشان را براي نماز جمعه آماده ميکردند، طوري برنامهريزي ميکردند که فردا به نماز جمعه برسند. امام صادق(ع) فرمودند: هروقت مشکل يا حاجتي داشتي، نماز جعفر طيار بخوان. ما 350 نوع نماز مستحبي داريم. غير از نمازهاي واجب که چاپ هم شده است. علما اينها را طبقهبندي کردند، نماز پيغمبر، نماز حضرت فاطمه، نماز اميرالمؤمنين داريم تا نماز امام زمان، نماز سلمان و ابوذر داريم. در اين 350 مورد شايد يکي دو سه مورد را از برترينها بشماريم، يکي نماز جعفر طيار است که امام رضا(ع) هرشب نماز جعفر طيار ميخواند و در نماز شب که يازده رکعت است، چهار رکعت از آن يازده رکعت را نماز جعفر طيار ميخواند که سيصد بار در اين نماز، اين ذکر تکرار ميشود. «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» امام صادق(ع) فرمود: شبيه کعبه يا کعبهاي در عرش خداست که يک ضلعش سبحان الله و يک ضلعش الحمدلله و يک ضلعش لا اله الا الله و يک ضلعش الله اکبر است. خيلي امام صادق توصيه ميکردند به خواندن نماز جعفر طيار مخصوصاً کساني که به کارشان گره افتاده است. گره مالي، خانهدار نميشود، ازدواج بچهاش مشکل پيدا کرده است.
يکوقت کسي محل کار من آمده بود. آنوقتها صندوقهاي قرض الحسنه پنج هزار تومان وام ميدادند. ايشان به من گفت: من پانصد هزار تومان وام ميخواهم و نميتوانم به هرکس بگويم. گفتم: من ندارم، ولي يک کاري به تو ياد ميدهم که انشاءالله درست شود. روز جمعه قبل از ظهر نماز جعفر طيار را بخوان. ايشان گفت: دستت درد نکند. صبح شنبه آمد و گفت: نماز خواندم، در خانه به صدا درآمد. يکي از دوستانم بود، گفت: فردا سربازي ميروم، پانصد هزار تومان دارم، دو سال کار ندارم، براي تو باشد. نحوه خواندن اين نماز در مفاتيح هست.
امام صادق فرمود: هرکس دوست دارد بداند چقدر نمازش قبول شده يا نه، ببيند آن نماز چقدر او را از زشتيها باز داشته، به همان اندازه قبول شده است. امام صادق(ع) فرمود: ما بچههايمان را از پنج سالگي و پسرهايمان را از شش سالگي، شما يکسال ديرتر، دخترانتان را از شش سالگي و پسرانتان را از هفت سالگي با نماز آشنا ميکنيد. بعد فرمودند: همانطور که بچهها را از کودکي نماز ياد ميدهيم، تسبيحات حضرت فاطمه را هم ياد بدهيم. فرمودند: تسبيحات حضرت فاطمه زهرا(س) پردهها و حجابها را ميشکافد و ما را وارد دنياي نور ميکند. امام صادق فرمود: تسبيحات حضرت فاطمه زهرا ثواب هزار رکعت نماز مستحبي دارد. غافل نشويم. بعد از نماز شايد دو دقيقه هم طول نکشد. به اين ذکر مقيد باشيم. 34 بارالله اکبر، 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله.«يَا أَبَا هَارُونَ، إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَام كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلَاة» (کافي/ج3/ص343) همانگونه که بچهها را از کودکي به نماز سفارش ميکنيم، به تسبيحات حضرت فاطمه(س) سفارش کنيم.
شخصي به نام ابي خديجه ميگويد: وارد خانه امام صادق شدم ديدم آيت الکرسي را دور تا دور در خانه نوشته است. آيت الکرسي قله قرآن است، از اين 6236 آيه قلهاش آيت الکرسي است که خيلي ارزش دارد. مرحوم فلسفي کتابي دارند به نام آيت الکرسي که چاپ شده است. بعضي در خانههايشان «و ان يکاد» گذاشتند يا چهار قل گذاشتند و تزئينات است و يک تزئين هم ميتواند اين باشد که چشم ما به آيه قرآن بيافتد.امام صادق(ع) به عبدالله بن ابي يعفور فرمود: «إِذَا صَلَّيْتَ صَلَاةً فَرِيضَةً» وقتي نمازهاي واجب و شبانهروزي ميخواني، توصيه ميکنم اينطور بخوان «فَصَلِّهَا لِوَقْتِهَا صَلَاةَ مُوَدِّعٍ» گويي نماز آخر توست. دو ساعت ديگر از دنيا ميروي. اين بار نماز حتماً با گريه و حضور قلب و اخلاص خواهد بود. نمازهايت را به وقت بخوان، طوري که نماز آخر و نماز خداحافظي است بخوان. همه نمازهايت اينطور باشد. «يَخَافُ أَنْ لَا يَعُودَ إِلَيْهَا» (أمالي/ص256) ديگر ميترسيد موفق نشود نماز ديگري بخواند. بعد هم نگاهت و چشمانت را به جاي سجده بدوز، به سمت راست و چپ نبر که مشغول شوي. «أَبَداً ثُمَّ اصْرِفْ بِبَصَرِكَ إِلَى مَوْضِعِ سُجُودِكَ فَلَوْ تَعْلَمُ مَنْ عَنْ يَمِينِكَ وَ شِمَالِكَ لَأَحْسَنْتَ صَلَاتَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ يَرَاكَ وَ لَا تَرَاهُ» در پيشگاه خدايي هستي که او تو را ميبيند و تو او را نميبيني.
امام صادق(ع) فرمود: دوست دارم شيعيان ما طوري نماز بخوانند، که با تمام قلب حضور داشته باشند. حضور قلب يکي از ارکان نماز است. ما ميگوييم: ارکان نماز پنج مورد است و يکي نيت است، از اول تا آخر نماز بايد باشد. به قول حاج آقاي قرائتي مثل نخ اسکناس است. آنهايي که اسکناس قلابي چاپ ميکنند، نميتوانند اين نخ را دربياورند. نماز ما و عبادت ما نخي دارد که به نماز ارزش ميدهد، آن نيت است، حضور قلب و توجه است. امام فرمود: دوست دارم شيعه ما با تمام قلبش توجه داشته باشد و اينطور نماز بخواند.
در حديث ديگري جمعي از شيعيان خدمت امام صادق آمدند و پرسيدند: اي پسر رسول خدا، ما در جايي زندگي ميکنيم از اينجا دور است. نميتوانيم در مجالس شما شرکت کنيم و مواعظ شما را بشنويم. رهنمودهايي کن. ظاهراً از حديث فهميده ميشود اينها در مناطقي زندگي ميکردند که با بقيه فرق اسلامي با هم بودند. امام به اين جمع فرمودند: اگر شيعه ما هستيد بايد بهترين باشيد. يک کسي ميخواهد اذان بگويد او از شما باشد و بهترينها باشد. بهترين نماز را بخوانيد و مؤذن و امام جماعت باشيد. زينت ما باشيد. اگر کسي ميخواهد اموالش را به امانت بگذارد، پيش شما بگذارد. کسي مريض ميشود شما براي عيادت رفتن پيش قدم شويد. کسي از دنيا ميرود شما پيش قدم شويد در تشييع جنازه، وقتي اسم شما برده ميشود بگويند: اينها جعفريها هستند. جعفريها باوفا و امانتدار هستند. پيروان امام صادق به مسجد و نماز اعتماد دارند. اينکه ما مسجد برويم و نماز بخوانيم ولي بدهيمان را سر وقت ندهيم، در امانت خيانت کنيم، بد اخلاق باشيم. اين بار امام زمان دل شکسته ميشود. اين شيعه است که به عهدش وفا نکرد و بدهي را به وقت نپرداخت. خيلي بايد مواظب باشيم که رهبران ما از ما دل شکسته نشوند. بهترين امانتدار بايد شما باشيد. در يک منطقهاي که هستيد بايد طوري باشد که آوازه شيعيان به خوبي و خوشي سر زبانها باشد.
امام صادق در يک ماه رمضان مريض شدند. شب 23 ماه رمضان رسيد، فرمود: با اينکه حالم بد است، مرا بلند کنيد و به مسجد ببريد که بتوانند احياء بگيرند و تا صبح بيدار ماندند و با اينکه خيلي بيمار بودند، امام را بغل کردند و به مسجد آوردند. امام صادق فرمود: هرکس دو رکعت نماز بخواند، «يَعْلَمُ مَا يَقُولُ» بداند چه ميگويد، مفهوم اين ذکرها چيست، ذکر يک ظاهري دارد که تلفظ حرف است. يک باطن و مفهومي دارد، الله اکبر چه مفهومي دارد؟ سبحان الله يعني چه؟ به افکار ما مربوط است. به رفتار ما مربوط است. به علايق و قلب ما مربوط است. اين را بفهمد، اگر اينطور باشد بعد از نماز خدا همه گناهان او را ميبخشد.
امام صادق فرمود: در خانه ما سبک زندگي اينطور است که هروقت مشکلي براي ما پيش ميآيد، همه وضو ميگيريم. بچهها و اهل خانه را جمع ميکنيم، من دعا ميکنم و آنها آمين ميگويند. به خصوص بچهها که معصوم هستند، هنوز دلشان به گناه آلوده نشده است. فرمودند: بچهها را جمع کنيد و دعا کنيد آمين بگويند. اينها آدابي است که امام صادق(ع) در تربيت عبادي به ما ياد داده است. امام صادق(ع) فرمود: بر شما باد به مسجد برويد و حتي الامکان نمازهايتان را در مسجد بخوانيد. مسجدها خانههاي خدا در زمين هستند، هرکس در خانه وضو بگيرد و در مسجد نماز بخواند، نامش جزء زائران خدا است «کتب من زوار الله» جزء زائران خدا به ثبت ميرسد. «فأكثروا فيها من الصلاة و الدعاء» (بحار الانوار، ج80، ص 384) زياد در مسجدها نماز بخوانيد و دعا بخوانيد.
امام صادق(ع) در تفسير اين آيه که «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّه» (جمعه/9) با شتاب به مسجد برويد، ما مسجد ميرويم، شتاب نداريم. انگار جايي آتش گرفته که با شتاب ميروند، با شتاب بايد رفت. بدويد به سمت مسجدها، اگر يک خارجي آمده اصفهان را ببيند، از مترجم بپرسد: چه خبر شده است؟ بگويد: به نماز ميروند. امام صادق(ع) فرمود: «وَ عَلَيْكُمْ بِطُولِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ» (کافي/ج3/ص199) رکوع و سجود را طولاني کنيد، رکوعها را طولاني کنيد. البته ما به اندازه سه سبحان الله اگر بگوييم، رکوع و سجده ما درست است، ولي فرمودند: ذکر رکوع و سجده را سه بار، پنج بار، هفت بار و بيشتر تکرار کنيد.
ابوحنيفه رهبر يکي از فرق اهل سنت، از شاگردان امام صادق(ع) است. به امام صادق عرض کرد: «يَا بَا عَبْدِ اللَّهِ مَا أَصْبَرَكَ عَلَى الصَّلَاةِ» چقدر خودتان را در نماز به زحمت مياندازيد؟ «فَقَالَ وَيْحَكَ يَا نُعْمَانُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الصَّلَاةَ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ» آيا نميداني نماز وسيله تقرب به پروردگار است؟ همه ما در اين دنيا آمديم تا به خدا نزديک شويم. وسيله و ابزار اين تقرب، نماز است. من بايد در حد خودکشي به نماز اهتمام داشته باشم. امام صادق(ع) فرمود: بر شما باد اي شيعيان، يکي مراقب نمازهايتان باشيد و يکي مراقب فقرا باشيد.
شبکه سه چند وقت است يک حرکتي را براي مستأجرين راه انداخته است، نمازخوانها بايد پيشقدم باشند. مستأجر بگويد: صاحبخانه ما اهل نماز و مسجد است. امسال به ما تخفيف داد. ميداند ما توان نداريم يا نوزادي داريم، به فکر ماست. بيشتر مؤسسات خيريه در ايران همين نمازخوانها هستند. رحمت خدا به روح بلند شيخ صدوق، شيخ صدوق دو کتاب دارد يکي فضايل الشيعه و يکي صفات الشيعه، اولي در مورد ارزش شيعيان است و دومي در مورد ويژگيهايي که يک شيعه بايد داشته باشد. احاديث بسياري در آن کتاب هست، يکي را انتخاب کردم. فرمود: «شِيعَتُنَا أَهْلُ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَ الْأَمَانَةِ وَ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ أَصْحَابُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ الْقَائِمُونَ بِاللَّيْلِ الصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ يُزَكُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ وَ يَجْتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّمٍ» شيعيان ما از گناه فاصله ميگيرند، کار زياد ميکنند، قول دادند عمل ميکنند، وفادار هستند، به دنيا دل نبستند و اهل عبادت هستند. شيعيان ما شبانهروزي 51 رکعت نماز ميخوانند، هفده رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله، شبها نماز شب ميخوانند و روزهداري ميکنند. زکات مالشان را ميدهند و حج بيت الله الحرام را به جا ميآورند و از محرمات دوري ميکنند.
کسي به نام عبدالله بن زياد ميگويد خدمت امام صادق رسيديم و سلام کرديم و خواستيم ما را نصيحت کند، امام فرمود: مراقب وقت نمازهايتان باشيد و نمازهايتان را اول وقت بخوانيد. امام صادق فرمود: «عَلَيْكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ» بر شما باد به تقواي الهي «وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ» اخلاق با عبادت آميخته است و اينها همه از يک سرچشمه است. نميشود کسي نمازخوان باشد و دروغگو هم باشد. خروجياش بايد صداقت باشد. «وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبَكَ» با مردم که معاشرت ميکنيد خوش معاشرت باشيد. ابراز کنيد سلام کردن خود را، طعام بدهيد.
شريعتي: اين هفته قرار گذاشتيم از جناب محمد بن مسلم که از شاگردان مبرّز و برجسته و بسيار با عظمت امام صادق هست صحبت کنيم. براي ما از اين شخصيت بگوييد.
حاج آقاي بهشتي: بزرگان ما کساني چون شيخ مفيد که اصحاب را طبقهبندي کردند، درجه يک، درجه دو، محمد بن مسلم را بالاي قله بردند. شايد بي نظير باشد. 46 هزار حديث از دو امام دارد. سي هزار حديث از امام باقر و شانزده هزار از امام صادق (ع). در طي هزار و چند صد سال اين چهل و شش هزار حديث چقدر انتشار يافته و گويندگان گفتند و انسانها هدايت شدند. اين شخصيت در ثوابش شريک است. امام صادق(ع) به کساني که دسترسي نداشتند و ميفرمودند: مسائل خود را از محمد بن مسلم بپرسيد. يعني اينقدر اعتماد دارد و ارجاع ميدهد.
برخي از علماي اهل سنت مثل ابوحنيفه براي حل مسائل و مشکلات علمي به محمد بن مسلم مراجعه ميکردند و اين نشانه بزرگي اين شخصيت است. شيخ مفيد ميگويد: محمد بن مسلم سرسلسله فقهايي است که حلال و حرام شيعه را، تمام شيعه مرهون او هستند. کتابي دارد به نام «الاربعه مسأله في ابواب الحلال و الحرام» جناب محمد محسن طبسي کتابي در مورد محمد بن مسلم دارد. به اين کتاب مراجعه کنيد، انتشارات دليل ما اين کتاب را چاپ کرده است. شخصيت مهمي است که در بصيرت ما تأثير ميگذارد
شريعتي: نکات خوبي را شنيديم. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: خدايا ما را براي امام صادق(ع) زينت قرار بده. اگر امام صادق از ما دلخوري دارد دلش را مرهم ببخش. ظهور فرزندش حضرت مهدي موعود(ع) را تعجيل بفرما. دوستان و خانوادههاي ما را از بهترين سربازان امام زمان(ع) قرار بده.
شريعتي: امروز صفحه 88 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد.
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالًا بَعِيداً «60» وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً «61» فَكَيْفَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جاؤُكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا إِحْساناً وَ تَوْفِيقاً «62» أُولئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغاً «63» وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً «64» وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً «64» فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً»
ترجمه آيات: آيا كسانى را كه مى پندارند به آنچه بر تو و آنچه (بر پيامبران) پيش از تو نازل شده است، ايمان آورده اند نمىبينى كه مى خواهند داورى را نزد طاغوت (وحكّام باطل) ببرند، در حالى كه مأمورند به طاغوت، كفر ورزند. و شيطان مىخواهد آنان را گمراه كند، گمراهى دور و درازى! و چون به آنان گفته شود (كه براى داورى) به سوى آنچه خداوند نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد، منافقان را مىبينى كه به شدّت از پذيرش دعوت تو روى مىگردانند. پس چگونه وقتى به خاطر كارهايى كه از قبل انجام دادند، مصيبتى و مشكلى به آنان مىرسد و (از براى رهايى از آن) سراغ تو مىآيند، به خدا سوگند ياد مىكنند كه هدف ما (از مراجعه به طاغوت) جز نيكى و توافق (ميان دو طرف نزاع) نبوده است. آنان كسانىاند كه خداوند، آنچه را در دل دارند مىداند. پس از آنان درگذر و پندشان ده و با آنان سخنى رسا كه در جانشان بنشيند بگوى. و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى آنكه با اذن خداوند فرمان برده شود و اگر آنان هنگامى كه به خود ستم كردند (از راه خود برگشته و) نزد تو مىآمدند و از خداوند مغفرت مىخواستند و پيامبر هم براى آنان استغفار مىكرد قطعاً خداوند را توبهپذير و مهربان مىيافتند. و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى آنكه با اذن خداوند فرمان برده شود و اگر آنان هنگامى كه به خود ستم كردند (از راه خود برگشته و) نزد تو مى آمدند و از خداوند مغفرت مى خواستند و پيامبر هم براى آنان استغفار مى كرد قطعاً خداوند را توبپذير و مهربان ميافتند. نه چنين است؛ به پرودگارت سوگند، كه ايمان (واقعى) نمىآورند مگر زمانى كه در مشاجرات و نزاعهاى خود، تو را داور قرار دهند، ودر دل خود هيچگونه احساس ناراحتى از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داورى تو) كاملًا تسليم باشند. نه چنين است؛ به پرودگارت سوگند، كه ايمان (واقعى) نمىآورند مگر زمانى كه در مشاجرات و نزاعهاى خود، تو را داور قرار دهند، ودر دل خود هيچگونه احساس ناراحتى از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داورى تو) كاملًا تسليم باشند.