اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

98-02-22-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي-ابعاد مختلف تربيت عبادي(نماز در سيره انبياي الهي)

معرفی برنامه

حجت الاسلام والمسلمين بهشتي– ابعاد مختلف تربيت عبادي- (نماز در سيره انبياي الهي)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: ابعاد مختلف تربيت عبادي- (نماز در سيره انبياي الهي)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 22-02- 98
شريعتي:
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
دمي از خاک با شوق تجلّي سر برآوردن *** نمي‌ارزد به عمري خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگي چون لاله‌هاي واژگون عمري است *** به سوي آسمانم نيست روي سر برآوردن
کسي باور نخواهد کرد اعجاز تو را اي عشق *** براي خود پرستان تا به کي پيغمبر آوردن
تو خضر واقف از غيبي و من موساي بي صبرم *** چه دشوار است از کار تو اي دل، سر درآوردن
بپرسيد از کمانداران ابرويش چرا بايد *** به قصد کشتن يک نيمه جان، صد لشگر آوردن
به غير از وعده پاييز معنايي نخواهد داشت *** براي باغ پيغام بهاري ديگر آوردن
يکي از پيله‌ها لرزيد، چشم شعله‌ها روشن *** مبارک باد از پروانه‌ها، خاکستر آوردن
سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي نازنينمان. همه آنهايي که اين روزها اهل سحر و اهل روزه هستند، همه آنهايي که اهل روزه واقعي هستند و تمام اعضاء و جوارحشان روزه است. سلام به همه مهمان‌هاي اين ضيافت باشکوه، انشاءالله ما را دعا کنيد و ما هم دعاگوي شما هستيم. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد. طاعات قبول باشد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان سلام مي‌کنم. انشاءالله روزه‌داري، نيايش‌هاي سحرخيزي، انفاقات و خدمات، توجه به محرومان، از همه قبول باشد. از خداوند مي‌خواهيم که به حق امام مجتبي دلهاي ما را براي نزول رحمت‌هايش در شب‌هاي قدر آماده بفرمايد و ما را از پاک شده‌هاي اين ماه قرار بدهد.
شريعتي: داريم در مورد تربيت عبادي صحبت مي‌کنيم. نکات خيلي خوبي را شنيديم، امروز قرار است در مورد نماز صحبت کنيم. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم، از آيات قرآن فهميده مي‌شود نماز يک عبادت برجسته و متفاوتي است. حتي آنجايي که اسم عبادت را مي‌آورد نماز را به صراحت بيان مي‌کند يا آنجايي که اسم مناسک را مي‌آورد باز اسم نماز را تصريح مي‌کند. نماز متفاوت با روزه و حج است. امروز مي‌خواهيم بگوييم: نماز در اديان آسماني چه موقعيتي داشت. ما بخواهيم وارد موضوع نماز شويم بايد کارهايي انجام بدهيم تا شوق ما به نماز بيشتر شود. يکي همين چيستي نماز است. خدا رحمت کند شهيد بهشتي کتابي دارد به نام «نماز چيست» شايد شصت هفتاد صفحه بيشتر نباشد، تيراژ اين کتاب را نگاه کردم بيش از سه ميليون بود و به پنج شش زبان خارجي ترجمه شده است. به اردو و به عربي و آلماني و انگليسي و ترکي استانبولي ترجمه شده است. يک صفحه يا کمتر دارد که رکوع چيست، سجده چيست؟ يعني اينکه امروز ممکن است کسي سؤال کند چه فايده‌اي دارد حضرت ابراهيم نماز مي‌خوانده است؟ خداوند اصرار دارد اين را به ما بفهماند که انبياء براي خوشبختي شما آمدند و اين موضوع در دستور کارشان بود و يک موضوع متوسط يا حاشيه‌اي نبود. جزء آرمان‌هاي انبياء بود. جزء اهداف آنها بود. انبياء با دلگرمي که از نماز مي‌گرفتند فعاليت مي‌کردند و در سايه نماز آرامش پيدا مي‌کردند. آيات قرآن تمامش تا روز قيامت به کار ما مي‌آيد، اينکه امروز مي‌گوييم، مثلاً موسي بن عمران نماز داشت و صرف يک اطلاع نيست. مي‌خواهيم بگوييم: خداوند خواسته با اين آيه مطلبي را به ما بفهماند و اينکه بين عبادات اين موضوع خيلي قابل استفاده است. از مشترکات اديان است، نماز در همه اديان در يک جايگاه والايي مشترک است.
از حضرت ابراهيم شروع مي‌کنم، سوره ابراهيم آيه 37 «رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ‏ ذُرِّيَّتِي‏ بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ» حضرت ابراهيم(ع) در خوش آب و هواترين جاي دنيا زندگي مي‌کرد، در حاشيه درياي مديترانه، فلسطين امروز. خداوند به او دستور داد به همراه همسر و فرزندش در سخت‌ترين آب و هوا يعني مکه بيايند. جايي که گياه نيست و آثار سرسبزي نيست. ابراهيم(ع)اطاعت کرد و با همسرش هاجر و فرزندش اسماعيل به مکه آمدند، کعبه را بنا گذاشتند. حضرت ابراهيم در اين دعا مي‌گويد: خدايا من خانواده‌ام را در اين سرزمين بي آب و علف آوردم. براي چه؟ مي‌شد بگويد: براي حج، اما فرمود: براي اقامه نماز. يعني اين همه سختي کشيد براي اينکه کساني در آينده بيايند نماز بخوانند. مثل اينکه کسي تلاش مي‌کند مسجدي مي‌سازد. مي‌گويد: مي‌خواهم در آينده‌ها خداپرستان اينجا بيايند، پيشاني به خاک بسايند. حضرت ابراهيم پيامبري است که مسيحي‌ها، يهودي‌ها، مسلمان‌ها در رقابت هستند که بگويند: ما پيرو ابراهيم هستيم. او مي‌گويد: من اين سختي‌ها را پيمودم تا نماز برپا شود، پس ارزش دارد ما سختي بکشيم، پول خرج کنيم، تلاش کنيم تا پرچم نماز در اهتزاز باشد.
مورد دوم، «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ‏ ذُرِّيَّتِي‏ رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ» (ابراهيم/40) چيزهاي خوب را براي خودمان و عزيزانمان و نسل و دودمانمان مي‌خواهيم. مخصوصاً انسان‌هاي بزرگ به آينده‌هاي دور فکر مي‌کنند. کارخانه مي‌سازد، مي‌داند عمرش چقدر است ولي براي دويست سال آينده، سيصد سال آينده طراحي مي‌کند. انبياء که در قله انسانيت قرار دارند براي آينده و نسل خودشان آرزو مي‌کردند. آرزوي حضرت ابراهيم اين است که خدايا، خودم و ذريه‌ام را، الي يوم القيامه از برپاکنندگان نماز قرار بده. امام مجتبي(ع) که تولدش نزديک است و سلام خدا بر او باد، کسي از او پرسيد: اي پسر رسول خدا، از خدا چه بخواهيم؟ فرمودند: برو قرآن بخوان و دعاهاي قرآن را سوا کن و همان‌ها را از خدا بخواه. يکي همين دعاست و افراد مختلفي نوشتند. خدايا خودم را و نسلم را از برپا کنندگان نماز قرار بده. اين موضوع مهمي است براي اين نسل و نسل‌هاي آينده.
آيه سوم سوره بقره آيه 125 «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ‏ وَ أَمْناً» ياد کن آنگاه که ما مسجد الحرام را قرار داديم محل گردهمايي مردم و محل امن. «وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى» خداپرستان، سنگي را که ابراهيم زير پا مي‌گذارد، چون ديوار کعبه بلند است. آن سنگي که ابراهيم زير پا مي‌گذاشت و بالا مي‌برد، مصلي قرار بدهيد. «وَ عَهِدْنا إِلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ» ما که خدا هستيم با اين پدر و پسر قرار گذاشتيم، «أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُود» دو تا پيامبر بيايند خادم مسجد شوند. نه سخنراني در مسجد کنند، جارو دست بگيرند و تميز کنند، يک معنايش اين است که مسجدالحرام را از شرک و بت‌ها پاک کنند. خدمت به معبد، جايي که نماز در آنجا برگزار مي‌شود. اينقدر شرافت دارد که دو پيامبر با هم، اين هم نکته دارد که پدرها و پسرها در مسير خدا بايد با هم باشند. نکند مادرها در مسجد و دخترها در خانه، پدرها در مسجد و پسرها در ورزشگاه، دوش به دوش هم، نشان مي‌دهد اين آيه چقدر نماز مهم است و چقدر مسجد مهم است که دو پيامبر جارو دست بگيرند و مسجد را تميز کنند براي طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و رکوع کنندگان. اين زمينه سازي براي نماز است. در آينده وظايف حکومت براي نماز را خواهيم گفت. سندي هست که وظايف حکومت در جمهوري اسلامي را مشخص مي‌کند. 1- تمهيد، 2- تعليم، 3- تبليغ 4- تشويق. حکومت کسي را مجبور به نماز نمي‌کند ولي اولين گامي که حکومت برمي‌دارد فضاسازي است. ابراهيم(ع) اين کار را انجام مي‌دهد و خدا دستور مي‌دهد خودت و پسرت فضا را براي طواف کننده، اعتکاف کننده و رکوع کننده آماده کن. اينها نشان مي‌دهد موضوع خيلي موضوع مهمي است. در همه دوران‌ها انسان اگر بخواهد به مقصدي که خدا برايش تعيين کرده برسد، بايد با نماز گره بخورد.
حاجيان بعد از طواف پشت مقام ابراهيم مي‌روند، فاصله سيزده متري بين کعبه و مقام ابراهيم است که داستاني دارد و آن سنگ از سنگ‌هاي ويژه اين عالم است. به موسي بن عمران مي‌رسيم، پيامبري که 136 بار نامش در قرآن آمده و در 34 سوره قصه‌اش آمده و نزديک 800 آيه از کتاب آسماني ما در مورد اين پيامبر است. پيامبر عزيز ما فرمود: همه قصه‌هاي قرآن، به ويژه قصه موسي را بخوانيد. مسلمان‌ها ماجراهاي موسي بن عمران در امت من تکرار خواهد شد. با دقت قصه موسي را بخوانيد و الهام بگيريد. اولين باري که سخن از نماز در قصه حضرت موسي هست، آن وقتي است که به پدرزنش گفت: قرار من با شما تمام شده است! وقتي مي‌خواست ازدواج کند قرارشان اين بود هت سال يا ده سال در آن سرزمين بمانند که کنعان بود. موسي بن عمران با همسر و فرزندان و بره‌ها از بيراهه و کوهستان، چون تحت تعقيب بود آمدند. بين راه، راه را گم کردند و هوا سرد بود و خانمش درد زايمان گرفت. احتياج به کمک داشت. موسي بن عمران آتشي ديد، به خانمش فرمود: مي‌روم کسي را پيدا کنم و راهنمايي بگيرم، يا آتشي بياورم تو را گرم کنم. اول احساس کرد آتش از درختي است، به درخت نزديک شد ديدند نور است و آتش نيست. حالت خاصي پيدا کرده بود، اين صدا را شنيد. از اينجا مي‌توانيم بخوانيم، «هَلْ‏ أَتاكَ‏ حَدِيثُ‏ مُوسى‏» (طه/9) قصه موسي را شنيدي؟ «إِذْ رَأى‏ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ» (طه/10) به خانواده‌اش گفت: «امْكُثُوا» درنگ کنيد و بايستيد، «إِنِّي آنَسْتُ ناراً» من آتشي را ديدم، «لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِقَبَسٍ» يا بروم شعله‌اي از آتش بياورم، «أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً» يا در پرتو آن آتش راه را پيدا کنم. «فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ يا مُوسى‏» وقتي به آتش و نور رسيد، صدايي شنيد که يا موسي! «إِنِّي أَنَا رَبُّكَ» من پروردگار تو هستم. «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» کفش‌هايت را بيرون بياور، «إِنَّكَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» تو در سرزمين مقدس طوي هستي. «وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى‏» (طه/13) من تو را برگزيدم، تو پيغمبر شدي. سراغ پيغمبري حضرت موسي بياييم!
عليرغم اينکه موسي بن عمران بايد برود براي هدايت مردم، براي مبارزه با فرعون، ولي خداوند در حکمش در تارک آن حکم، در پيشاني آن حکم نماز را آورد. «وَ أَنَا اخْتَرْتُكَ» من تو را انتخاب کردم، «فَاسْتَمِعْ لِما يُوحى‏» به وحي گوش کن. «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ» من الله هستم، «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا» جز من معبودي نيست. «فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» مرا عبادت کن، نماز هم عبادت است و به صورت ويژه نماز را ادا کن. چرا؟ تا هميشه به ياد من باشي. به يادم باشي من کمک تو مي‌کنم. راهنمايي مي‌کنم و پشتيباني مي‌کنم و دستت را مي‌گيرم.
يک رهبر انقلابي بزرگ از روز اولي که حکم رهبري را گرفته، بالاي حکمش، سطر اول موضوع نماز است. پيامش براي امروز ما چيست؟ آيا يک داستاني است از تاريخ که ما اطلاعي پيدا کنيم يا پيامي براي ما دارد. انقلاب‌هاي آسماني که انبياء راه‌اندازي کردند با ياد خدا و عبادت خدا آغاز مي‌شود. اين نماز را از انقلاب بگيريم چيزي نمي‌ماند. مي‌شود مثل انقلاب‌هاي زميني، موسي بن عمران چه کار کرد. مثل هرکسي که وقتي يک حکمي به او مي‌دهند، شما استاندار و فرماندار و امام جمعه، از حرف‌هايي که مي‌زند به مقام بالاترش مي‌گويد: من اين چيزها را لازم دارم. من اختيارات و امکانات مي‌خواهم. چه مي‌خواهي اي موسي؟ «قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/25) پروردگارا براي اين کار بزرگ شرح صدر يعني سينه فرخ که بتوانم تحمل کنم نيش و نوش‌ها را به من بده. «وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي» و مهيا کردن زمينه «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي، يَفْقَهُوا قَوْلِي» (طه/27 و 28)يک زبان گويا که مردم سخن مرا بفهمند. «وَ اجْعَلْ لِي وَزِيراً مِنْ أَهْلِي» (طه/29) دستياري که از خانواده من باشند. «هارُونَ أَخِي،اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي» (طه/31) ما از موسي بن عمران مي‌پرسيم: اي پيامبر خدا اينها را براي چه مي‌خواهي؟ دوباره به نماز برمي‌گردد، «كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً، وَ نَذْكُرَكَ كَثِيراً» (طه/33 و 34) تمام فعاليت‌هاي من يک چشم‌اندازي را هدف گرفته است. ما مي‌خواهيم جامعه‌اي سرشار از تسبيح خدا و لبريز از ياد خدا بسازيم. يعني آيه‌هايي که مي‌خوانيم گزارشي از گذشته هست اما پيغام‌هايي براي آينده درونش است. هرکسي در آينده بخواهد کاري شبيه به حضرت موسي انجام بدهد، نماز بايد رکن کار او باشد.
شريعتي: يعني براي اقامه و برپايي نماز در جامعه همه ابزارهايي که حضرت موسي تمنا کردند، لازم است.
حاج آقاي بهشتي: بله، ادبيات لازم است، سخن خوب لازم است، حوصله لازم است. در آينده به روش‌هاي اقامه نماز خواهيم پرداخت. در جريان حضرت موسي(ع) يک مقداري جلوتر مي‌رويم، پس از پيروزي بر فرعون، فرعونيان غرق مي‌شوند، فرعون نابود مي‌شود، خداپرستان در جايي مستقر مي‌شوند و اين دستور مي‌رسد. سوره يونس آيه 87، «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخِيهِ» ما به موسي و برادرش هارون وحي فرستاديم، «أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً» اولين کاري که مي‌کنيد براي مردم مصر، اين مردم محروم که تحت فشار فرعون بودند خانه سازي را شروع کنيد. «وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً» خانه‌ها را به سمت قبله بسازيد. «وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ» صحبت خانه سازي است، در دل خانه سازي مسأله نمازخواني است. «وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً» دو معنا شده است. يک معنا خانه سازي است، قبله يعني مقابل، خانه‌ها با نظم خاصي ساخته شود. بتوانند با هم ارتباطات مکتبي داشته باشند ولي «اقيموا الصلاة» هم همانجا دارد. هردو معنا را گفتند، يعني انقلاب به پيروزي رسيده و امام در انقلاب اسلامي ايران شايد يک سال نشده بود، يک زمزمه‌اي را بلند کردند که انقلاب پيروز شده و ما محرم و عزاداري و حسينيه نمي‌خواهيم. امام فرمود: انقلاب ما از همين محرم و سفر به پيروزي رسيد. مگر ممکن است علت مُحدثه، علت مُبقيه نباشد؟ پايداري انقلاب هم در پرتو خدماتي است که کرديم. همان حضوري که در 28 صفر، در روز تاسوعا و عاشورا، فرمودند: عزاداري‌ها به همان شکل سنتي بايد ادامه پيدا کند.
الآن انقلاب موسي بن عمران به پيروزي رسيده است. حکومت مي‌خواهد خانه‌سازي کند. خانه‌سازي با خداپرستي بايد با هم باشد. به قول حاج آقاي قرائتي، شهرک مي‌سازند وزير افتتاح مي‌کند، همه چيز دارد، مسجد ندارد. خداوند وقتي شهرک مي‌سازد اول مسجد مي‌سازد. «إِنَّ أَوَّلَ‏ بَيْتٍ‏ وُضِعَ‏ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً» (آل عمران/96) اين کره خاک را وقتي خداوند اراده کرد مسکوني شود، از مکه و معبد شروع کرد. اين آيه‌ها براي گذشته‌ها نيست و براي همه روزگاران است. من رفتم شهرکي خيله غصه خوردم، فضايي براي مسجد پيش‌بيني نشده بود و بعد رفته بودند زمين ورزشي را مسجد کردند. يک بدبيني به نماز است! حاج آقاي قرائتي مي‌فرمود: قبل از انقلاب کرمان رفتم، يک شب يکي از دبيرهاي هنرستاني آمد از من دعوت کرد که فردا بروم دبيرستان براي دانش آموزان صحبت کنم. رفتم ديدم مدير مدرسه زنگ زد و بچه‌ها را از ورزش بازداشت و گفت: به نمازخانه بيايند. من گفتم: بچه‌ها بسم الله الرحمن الرحيم، اسلام با ورزش موافق است، برويد ورزش کنيد! مسجد جامع شهر بياييد حرف‌هاي مرا بشنويد. شهرک مي‌سازيم مسجد کو؟ نمازخانه‌اش کو؟ گاهي يک مسجد مي‌سازند ولي در آنجا هشتاد هزار نفر جمعيت هست، نه متناسب با آن جمعيت. هفته آينده پيامبر اسلام را مي‌گوييم و امروز پيامبران گذشته را مي‌گوييم.
ده فرمان حضرت موسي دارد که مسيحي‌ها و يهودي‌ها برايش فيلم ساختند. قرآن چند جا به آن ده فرمان اشاره مي مي‌کند و يکي از آن ده فرمان نماز است، يعني انقلاب که به پيروزي رسيد، نماز يکي از شاخص‌هاي آن انقلاب است. سوره بقره آيه 43 يکي از اسناد است. «يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ‏ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ» نعمتي که به شما دادم را ياد کنيد و فراموش نکنيد. «وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي» قرارهايمان يادمان نرود. به عهد من وفا کنيد، «أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُون‏» پروا کنيد از من، تا مي‌رسد به «وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِين‏» (بقره/43) يک فرمود: نماز به پا داريد و يکي به جماعت. نماز بايد پرشکوه و پر جمعيت باشد. ما به تاريخ اسلام که مراجعه مي‌کنيم، پيامبر اصرار داشت نماز به جماعت باشد.
پيامبر سوم عيسي بن مريم است که سلام خدا بر او باد. عيسي بن مريم به دنيا آمد. مردم از حضرت مريم پرسيدند: پدر تو خوب بود، مادرت خوب بود. بدون شوهر چطور بچه‌دار شدي؟ مريم به فرمان خدا اشاره کرد به گهواره و گفت: از خود بچه بپرسيد. گفتند: چطور ممکن است بچه حرف بزند؟ بچه به زبان آمد. چه گفت؟ «قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ‏ الْكِتابَ‏ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا، وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» (مريم/30 و 31) من پيغمبر هستم و به من کتاب داده شده است. خبر داد تا زنده هستم در ميان شما اي مسيحيان، اي خداپرستان تا زنده هستم، خداوند مرا به دو چيز سفارش فرموده است. شما را به نماز و زکات توصيه مي‌کنم. همين الآن عيسي بن مريم از آسمان بيايد و ما خدمتشان برسيم. سؤال مي‌کنيم يا نبي الله، شما چه توصيه‌اي به ما داريد؟ ما الآن در قرن 21 زندگي مي‌کنيم با اين دشواري‌هاي فرهنگي، مي‌فرمايد: من از روز اولي که متولد شدم اين را گفتم، نماز، نماز، نماز! مادر حضرت عيسي نامش مريم است. کلمه مريم يعني بانوي عبادت کننده، اسم‌ها چقدر مهم هستند و در تربيت نقش دارند. مادرش بچه‌دار نمي‌شد، اين قصه در سوره آل عمران آمده است. نذر کرد، ماجرايي دارد که عمران همسرش، توسل پيدا کرد و از خدا طلب فرزند مي‌کرد و خانمش روزي آمد از جلوي لانه کبوترهايي بگذرد، ديد کبوتر مادري دانه در دهان جوجه‌ها مي‌گذارد، اشکش جاري شد و از خدا فرزند خواست و علائمي پيدا شد که بچه‌دار شدند. مادر که بچه‌اي در شکم دارد، به نظرش رسيد که بچه پسر است. نذر کرد اين بچه به دنيا بيايد در خدمت مسجد باشد. چرا خدا اين قصه‌ها را به اين شکل براي ما بيان مي‌کند؟ خداوند با اين قصه مي‌خواسته چه چيزي را به ما بفهماند؟ هنوز بچه به دنيا نيامده مي‌گويد: اين بچه در خدمت نماز باشد، در خدمت معبد باشد. در خدمت نيايش با خدا باشد.
بچه به دنيا آمد و ديد دختر است. خدايا دختر با پسر فرق دارد من چه کنم؟ خداوند دعاي او را مستجاب کرد و يک پيامبري را به سرپرستي آن دختر گماشت. خدا هم «وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَنا» (آل عمران/37) رشد جسمي آن بچه که مريم بود. حضرت زکريا که سرپرستي او را به عهده دارد، محلي را قرار داد، «وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» هروقت حضرت زکريا مي‌امد سر بزند، معلوم است يکبار نبود. مرتب مي‌ديد يک ميوه يا غذايي جلوي حضرت مريم است. مي‌پرسيد: از کجا آمده است؟ جواب مي‌داد از طرف خدا، سؤال: چطور ممکن است يک دختر دوازده ساله يک غذاي بهشتي برايش بيايد؟ در سايه نماز و عبادت، امروز مي‌شود چنين دختر و پسري باشد؟ بله، کليدهايش در قرآن مطرح شده است. يعني نماز يک قوه‌اي دارد که انسان را مي‌تواند سر سفره مستقيم خدا ببرد. از ميوه و غذاي بهشتي استفاده کند.
باز درباره مريم داريم «يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ‏» (آل عمران/42) خدا تو را سوا کرده است. «وَ طَهَّرَكِ» و تو را پاکيزه کرده است. «وَ اصْطَفاكِ‏ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِين‏» بر همه زنان تو را برتري داده است. «يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِين‏» يا مريم در پيشگاه خدا تواضع کن، سجده کن، با رکوع کنندگان و نمازگزاران نماز بخوان. اينها قهرمانان تاريخ گذشته هستند از نظر خدا، يعني از خدا بپرسيم: پروردگارا اين صدها ميليون نفري که به اين کره خاک قدم گذاشتند درخشان‌ترين را سوا کن، اينها هستند. مي‌فرمايد: «وَ اذْكُرْ فِي‏ الْكِتابِ‏ مَرْيَمَ» (مريم/16) مريم را ياد کنيد! مريم که بود؟ يک دختر عبادت کننده، اهل عبادت و سجده، اهل رکوع و راز و نياز بود. تا قيامت مسيحي‌ها در برابرش تعظيم مي‌کنند به پاکي از او نام مي‌برند.
پيامبر ديگر حضرت زکريا بود. حضرت زکريا در سوره آل عمران هست که وقتي ديد براي دختر دوازده ساله از بهشت غذا مي‌آيد دلش شکست، «هُنالِكَ‏ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ» (آل‌عمران/38) حديث داريم دعا هميشه مستجاب است ولي در چند جا به استجابت خيلي نزديک است. يکي لحظات افطار است. يا وقتي باران مي‌بارد، يا شب و روز جمعه، وقتي دو لشگر حق و باطل به مصاف هم مي‌روند. يکي از جاهايي که دعا به استجابت نزديک است وقتي است که دل مي‌شکند. همانجا يک چيزي از خدا بخواهد. ماجرايي پيش آمده که دل شکسته شده است. حضرت زکريا دل شکسته شد و گفت: پروردگارا، «رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» من بچه ندارم، بچه‌هاي طيب و پاکيزه به من بده. «إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاء» خداوند پيغام فرستاد و فرشتگاني را فرستاد. کي؟ وقتي حضرت زکريا در محراب عبادت ايستاد. ما در شبانه روز نماز نمي‌خوانيم، هفده رکعت نماز ما هفده دقيقه است. حضرت زکريا کارهاي مختلفي داشت ولي وقتي در محراب به نماز ايستاد، فرشته‌ها آمدند و بشارت آوردند، خبر فرزند‌دار شدن، يعني من که قرآن مي‌خوانم اگر از خدا يک لطف ويژه مي‌خواهم، وضو بگيرم و به سمت قبله بايستم و نماز بخوانم. چرا امامان ما به ما فرمودند: بعد از نماز دست به دعا برداريد. در خطبه پيامبر در آخرين روزهاي ماه شعبان فرمود: در وقت‌هاي نماز دست به دعا برداريد و از خدا چيزي بخواهيد. پيامبر در سفر معراجشان در مسجدالحرام نماز خواندند. سفر معراج که يکوقتي بايد در موردش صحبت کنيم، در هر آسماني پيامبر مي‌رفت، نماز مي‌ديد. در بيت المقدس انبياء همه نماز مي‌خواندند. يعني بيشترين چيزي که در سفر معراج گزارش شده، اقامه نماز است.
فرشته‌ها حضرت زکريا را صدا زدند، «فَنادَتْهُ‏ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ» (آل عمران/39) در حالي که ايستاده بود در محراب نماز مي‌گذارد. فرشته‌ها چه گفتند؟ «أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى» خداوند بشارت داد به تو به پسري به نام يحيي، «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِين‏» پيامبري که دين حضرت مسيح، چون حضرت عيسي و زکريا همزمان بودند، مبلغ دين حضرت عيسي بود. «قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ» چطور ممکن است من بچه‌دار شوم؟ «وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ» من پيرمرد شدم و زن من نازا است. جواب آمد خداوند هرچه را بخواهد، مي‌کند. يک نشاني بده که من مطمئن شوم اين خبر، خبر درستي است! «قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزاً» (آل‌عمران/41) تا سه روز زبانت بند مي‌آيد و نمي‌تواني سخن بگويي، الا ذکر خدا. سبحان الله مي‌گويي زبان باز مي‌شود. الحمدلله زبان باز مي‌شود، الله اکبر باز مي‌شود و حرف عادي مي‌خواهي بزني باز صحبت نماز است. بعد مي‌فرمايد: «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ كَثِيراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكار» زياد خدايت را ياد کن. در تفسير اين آيات فرمودند، منظور همان نماز است. صبحگاهان و شامگاهان نماز بگذار.
شريعتي: انشاءالله خداوند همه ما را از نمازگزاران واقعي قرار بدهد. امروز صفحه 39 قرآن کريم، آيات 238 تا 245 سوره مبارکه بقره را تلاوت خواهيم کرد. اين هفته ثواب تلاوت اين آيات را به حضرت ام المؤمنين خديجه کبري هديه خواهيم کرد که مادر امت هستند و انشاءالله نگاه مادرانه‌شان را از ما دريغ نکنند.
«حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى‏ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ‏«239» فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ‏ «240» وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏ «241» وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ‏ «242» كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ‏ «243» أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ‏ «244» وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏ «245» مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُون‏»
ترجمه آيات: بر انجام همه‏ى نمازها و (خصوصاً) نماز وسطى (ظهر)، مواظبت كنيد و براى خدا خاضعانه بپاخيزيد. پس اگر (از دشمن يا خطرى) بيم داشتيد، پياده يا سواره (به هر شكل كه مى‏توانيد نماز گزاريد) و آنگاه كه ايمن شديد خدا را ياد كنيد، همانگونه كه آنچه را نمى‏توانستيد بدانيد به شما آموخت. و كسانى از شما كه در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و همسرانى از خود به جاى مى‏گذارند، درباره‏ى همسرانشان اين سفارش است كه تا يك سال، آنها را (با پرداخت هزينه زندگى) بهره‏مند سازند و از خانه بيرون نكنند. ولى اگر آنها خود بيرون رفتند و تصميم شايسته‏اى درباره‏ى خودشان گرفتند، بر شما گناهى نيست و خداوند توانا و حكيم است. و براى زنان طلاق داده شده، بهره‏ى مناسبى است كه (پرداخت آن) بر مردانِ پرهيزكار سزاوار است. اين چنين خداوند آيات خود را براى شما تبيين مى‏كند، شايد كه انديشه كنيد. آيا نديدى كسانى را كه از ترس مرگ از خانه‏هاى خود فرار كردند، در حالى كه هزاران نفر بودند، پس خداوند به آنها گفت: بميريد (و آنها مردند،) سپس آنان را زنده كرد (تا درس عبرتى براى آيندگان باشند؟) همانا خداوند نسبت به مردم احسان مى‏كند، ولى بيشتر مردم سپاس نمى‏گذارند. و در راه خداوند پيكار كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و داناست. كيست كه به خداوند وام دهد، وامى نيكو تا خداوند آن را براى او چندان برابر بيافزايد و خداوند (روزى بندگان را) محدود و گسترده مى‏سازد، و به سوى او بازگردانده مى‏شويد.
شريعتي: به همه دوستان اهل مطالعه اين بشارت را بدهم که کتاب «نماز چيست» نوشته شهيد مظلوم دکتر بهشتي را دوستان ما در کانال قرار دادند، مي‌توانيد استفاده کنيد و بهره‌مند شويد.
حاج آقاي بهشتي: آيه اول که تلاوت شد در مورد نماز بود. «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» خداپرستان از نماز مراقبت کنيد، «وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى» مخصوصاً نماز ظهر، در آينده خواهيم گفت که هرکدام از نمازها يک ويژگي دارند. نماز صبح يک اهميت دارد، نماز ظهر که در دل کار و فعاليت است، دل بکنند بيايند جمع شوند و نماز ظهر را بخوانند.
دو شخصيت ديگر هست، يکي حضرت اسماعيل(ع) است که قرآن اينگونه موضوع نمازش را بيان مي‌کند، «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ‏ بِالصَّلاةِ» (مريم/55) پيوسته خانواده‌اش را به نماز سفارش مي‌کرد و به همين دليل در پيشگاه خدا مورد پسند بود، «وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا» خداوند او را مي‌پسنديد، به نماز خانواده‌اش دغدغه داشت و توجه داشت. شخصيت ديگر ولو پيامبر نيست ولي خداوند سخنان او را در يک سوره گنجانده است، حضرت لقمان که باز نماز و خانواده است. «يا بُنَيَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ» (لقمان/17) پسرم، نماز را به پا دار. «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ» در مجموع خواستيم بگوييم: جايگاه و اهميت نماز را اگر بخواهيم از آيات قرآن استخراج کنيم يکي به سير بعثت انبياء بايد نگاه کنيم. نماز جايگاه والايي دارد، در حرکت انبياء، امروز هم بخواهيم کار ابراهيمي انجام بدهيم، کاري مثل موسي بن عمران يا عيسي بن مريم از آن جنس بايد به نماز اهتمام داشته باشيم.
در مورد حضرت خديجه دو نکته را عرض کنم، در يک سال حضرت خديجه و حضرت ابوطالب از دنيا رفتند، پيامبر اسم آن سال را عام الحزن گذاشت، سال غصه! در اين چند روز فکر مي‌کردم آن سالي که ما مي‌ميريم، ممکن است امام زمان اسمش را سال غصه بگذارد؟ ما براي امام زمان چقدر خدمت کرديم؟ حضرت ابوطالب پيش مرگ پيامبر شد. حضرت خديجه تمام دارايي‌اش را براي پيغمبر داد. رحمت خدا به روح بلند شيخ مفيد که قبرش نزديک قبر موسي بن جعفر(ع) است، امام زمان در تشييع جنازه‌اش شرکت کرده بود و اشعاري فرموده که آن اشعار الآن بر سنگ قبر اين عالم هست که امام زمان اعلام عزاداري کرده است. من داغدار هستم بخاطر اين عالمي که از دنيا رفته است. حضرت ابوطالب و حضرت خديجه دو يادگار به جا گذاشتند، حضرت خديجه دخترش فاطمه و حضرت ابوطالب پسرش اميرمؤمنان، به خودم و عزيزان اين سفارش را بکنم، بچه‌هاي ما بايد ادامه دهنده راه ما باشند. اگر هيأتي هستيم و در صندوق قرض الحسنه کار مي‌کنيم، اگر اهل خير هستيم، در هر حوزه‌اي بچه‌هاي ما ادامه دهنده راه ما باشند. نکند طوري باشد که در صحنه هستيم ولي از بچه‌ها غافل هستيم. گاهي يک هيأت هست که دويست سال پابرجا است. اين نورانيت را به نسل‌هاي بعد بسپاريم. حديث داريم اگر صد نسل از شما گذشته باشد، يکي از دودمان شما خدمت يا عبادتي کند، شما در ثواب آن شريک هستيد. بچه‌هايمان را يادگاراني از کار خودمان به جا بگذاريم.
شريعتي: هفته آينده در ادامه همين بحث، انشاءالله در مورد شخصيت پيامبر(ص) و مأموريتشان و نماز محوري در سيره ايشان صحبت خواهيم کرد و نکات حاج آقاي بهشتي را خواهيم شنيد. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: خدايا شيريني نماز، عبادت، مناجات و سحرخيزي را به ما بچشان، نمازهاي ما را مورد قبول خودت قرار بده. همه کساني که ما را نمازخوان کردند، در اين ماه رمضان بر سفره احسانت مهمان بفرما. مسلمان‌ها ياري بفرما و وسيله ازدواج و اشتغال و مسکن جوانان را فراهم بفرما. بيماران را لباس شفاء بپوشان.
شريعتي: تا اولين شب قدر فقط دوازده شب باقي است. «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها