اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-12-05-حجت الاسلام والمسلمين بهشتي-جايگاه و مقام مادر در تعاليم ديني اسلام

معرفی برنامه

حجت الاسلام والمسلمين بهشتي- جايگاه و مقام مادر در تعاليم ديني اسلام
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: جايگاه و مقام مادر در تعاليم ديني اسلام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين بهشتي
تاريخ پخش: 05- 12-97
شريعتي:
بسم الله الرحمن الرحيم، «إِنَّا أَعْطَيْناكَ‏ الْكَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ، إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» اللهم صل علي فاطمة و أبيها و بعلها و بنيها و سر المستودع فيها بعدد ما احاط به علمک»
سلام مي‌کنم به همه بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي نازنين‌مان، ميلاد با سعادت حضرت زهرا و روز مادر و روز زن را به شما تبريک و شادباش مي‌گوييم، انشاءالله بهترين‌ها براي شما رقم بخورد. حاج آقاي بهشتي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي بهشتي: سلام عليکم و رحمة الله. من هم اين روز عزيز را خدمت بينندگان و شنوندگان و همه دوستداران حق و حقيقت تهنيت مي‌گويم. مخصوصاً به بانوان، مادران، دختران و همسران، از خداوند مي‌خواهم به برکت اين مولود همه حاجت روا باشند، مريض‌ها شفا پيدا کنند، وسيله ازدواج و اشتغال و مسکن جوانان فراهم شود.
شريعتي: خيلي‌ها از نتايج قرعه کشي کربلا مي‌پرسند. حدود 214 هزار نفر ثبت نام کردند، انشاءالله اسامي استان‌ها را خدمت شما عرض خواهيم کرد. امروز قرار هست نکاتي را در مورد عظمت شخصيت مادر از نگاه قرآن و احاديث بشنويم که قطعاً بحث جذابي خواهد بود.
حاج آقاي بهشتي: بسم الله الرحمن الرحيم. روز سه‌شنبه چهار مناسبت دارد، ولادت حضرت فاطمه(س)، روز زن، روز مادر، و ولادت فرزند فاطمه زهرا حضرت امام خميني(ره) است. من موضوع مادر را انتخاب کردم. چهل نکته نوشتم تحت عنوان چهل چراغ مادر. آيات و احاديث و رهنمودهاي پيامبر و بزرگان است. در چهار جاي قرآن پدر و مادر کنار هم به عنوان والدين در کنار توحيد مطرح شده است. چينش موضوعات در قرآن خيلي اهميت دارد. امام رضا(ع) فرمود: قرآن مي‌خوانيد، نگاه کنيد چه موضوعي کنار چه موضوعي آمده است. همين احسان به والدين کنار توحيد است. اين معنا دارد. يعني موضوع خيلي مهم است. يا تشکر از والدين کنار تشکر از خدا آمده است. «أَنِ اشْكُرْ لِي‏» (لقمان/14) خداوند مي‌فرمايد: بندگانم، از من که خدايتان هستم تشکر کنيد، «وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ» از پدر و مادرتان، اين جايگاه و منزلت پدر و مادر را مي‌رساند. از پيامبر سؤال کردند: آن دو نفري که در قرآن سفارش شدند حق کدام، جايگاه کدام بالاتر است؟ پدر يا مادر؟ پيغمبر فرمود: حق کسي که نه ماه تو را بين پهلوهايش نگه داشت. دو سال تو را از سينه‌هايش شير نوشاند و مدت‌هايي تو را روي زانوانش پرورش داد. يعني در اين آياتي که در سوره مبارکه بقره 83، نساء 36، انعام 151، اسراء 23، «و بالوالدين احساناً» آمده است، يک خط ويژه‌اي پيامبر براي مادر بيان کرده است.
در سوره لقمان تنها جايي است که در قرآن ديدم بين پدر و مادر خط ويژه‌اي براي مادر آمده است. «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْه‏» (عنکبوت/8) يعني توجه به پدر و ماد توصيه خداست. ما که خدا هستيم انسان را نسبت به پدر و مادرش توصيه کرديم. سراغ مادر مي‌رود «حَمَلَتْهُ‏ أُمُّهُ» (لقمان/14) مادرش او را حمل کرد، اين ويژگي بخاطر دو سختي است که مادرها دارند، يکي دوران بارداري و يکي دوران شيردهي، بانوان در اين نه ماه دشواري زيادي دارند. هورمون‌هايي که فعال مي‌شوند تا مادر بتواند جنين را نگه دارد. «وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ» وهن يعني ضعف، يعني رنج و ضعف و دشواري، البته مادر عاشقانه تحمل مي‌کند ولي فرزندان بايد قدر بدانند. «وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ» دو سال هم شير مي‌دهد. کسي از پيغمبر پرسيد: مادرم مرا که به دنيا آورد از پدرم جدا شد. باز بر من حق دارد؟ حضرت سراغ همين نه ماه رفتند. نه ماهي که او از شيره جانش براي تو سرمايه‌گذاري کرد.
احترام به والدين؛ در اين کلمات گاهي ما را غافل از اين موضوعات مي‌کند. احسان داريم، احترام و محبت داريم، تشکر داريم. در قصه يوسف صديق وقتي پدر و مادر به مصر آمدند، «رَفَعَ‏ أَبَوَيْهِ‏ عَلَى الْعَرْش‏» (يوسف/100) پدر و مادرش را در جايگاه بلندي نشاند. حديث داريم پدر و مادر را احترام آميز صدا کنيد، کلمه‌اي پيدا کنيد که هرکس مي‌شنود از آن احترام بفهمد. قرآن تعبيري دارد براي تواضع نسبت به پدر و مادر «وَ اخْفِضْ‏ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (اسراء/24) بالهاي تواضع را در برابر پدر و مادر باز کن. نسبت به پدر و مادر سرکشي نکن. عيسي بن مريم وقتي در گهواره به زبان آمد براي مردم اينچنين گفت: خداوند مرا پيامبر قرار داد، «وَ أَوْصانِي‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» (مريم/31) تا زنده هستم به من اين دستور را داده که شما را به نماز و زکات توصيه کنم. «وَ بَرًّا بِوالِدَتِي وَ لَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّاراً شَقِيًّا» (مريم/32) خداوند مرا توصيه کرده به محبت به مادر و مرا جبار يعني سرکش، شقي و بدبخت قرار نداده. معلوم مي‌شود کسي که نسبت به مادرش سرکشي مي‌کند، انسان شقي و بدبخت است. اينها نکته‌هاي مهمي است.
الآن روز مادر هست و پس از آن روز پدر مي‌رسد، بهانه‌هايي است براي اينکه گذشته خودمان را مرور کنيم، بيدار شويم. تجديد نظر در رفتار کنيم و حتماً خدا نظر مي‌کند. يک جوان مسيحي مسلمان شد، خدمت امام صادق آمد و پدر نداشت. امام صادق فرمود: نصيحت من اين است که تا مي‌تواني به مادرت احترام کن. اين مادر ديد جوان فرق کرده است. پرسيد: اين چه آئيني است که مدتي است به سمت آن رفتي؟ من هم مي‌خواهم به اين آئين بيايم و مسلمان شد. احترام به مادر، احترام به پدر. از دستورات قرآن نسبت به پدر و مادر دعا به آنهاست، چه زماني که در قيد حيات هستند، يا از دنيا مي‌روند. پيامبر عزيز ما به دنيا آمد پدر نداشت. شش سال و اندي بعد مادرش را از دست داد. خدا به او فرمود: «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي صَغِيراً» (اسراء/24) خدايا مهرت را نسبت به آن دو جاري کن همانطور که آنها در کودکي به من مهر ورزيدند. دعايي در صحيفه سجاديه هست، دعاي 24، دعاي به والدين است. يک جمله اين است که امام زين العابدين از خدا مي‌خواهد که خدايا کمکم کن که بعد از هر نمازي به پدر و مادرم دعا کنم. وقت‌هايي هست مي‌گوييم: وقت طلايي يکي وقت بعد از نماز است. چقدر حديث داريم بعد از نماز زود رها نکنيد. بنشينيد دستتان را به سمت آسمان بلند کنيد. خداوند دو فرشته مي‌فرستند يکي سمت راست و يکي سمت چپ تا حاجت‌هاي ما را به آسمان ببرند. گاهي فرشته‌ها نزد خدا مي‌روند و مي‌گويند: اين بنده شما حاجتي نداشت. نماز را سلام داد و رفت! بعد از نماز حتي به فارسي دست به دعا برداريم. چون دعاي فرزندان در حق والدين مستجاب است و دعاي والدين در حق فرزندان مستجاب است. خدايا پدر و مادر ما را بيامرز. آنها را سلامت بدار. اين دعا را حفظ کنيم: «رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَ‏ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ» (ابراهيم/41) خدايا خودم و پدر و مادرم را و مؤمنين را روزي که حساب‌ها برپا مي‌شود، حفظ کن.
رضايت مادر چقدر نزد خدا مهم است؟ قصه چند مادر را در قرآن داريم يکي مادر موسي بن عمران است. «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ أُمِّ مُوسى‏ أَنْ أَرْضِعِيهِ» (قصص/7) ما الهام کرديم به مادر موسي به بچه شير بده. معلوم مي‌شود چقدر شيردادن در دفعات اول چقدر در شکل‌گيري بچه اثر دارد. مادر دلواپس است، بچه را در صندوق بگذارد و در دريا بياندازد، خداوند مي‌فرمايد: ما رضايت تو را تأمين مي‌کنيم و بچه را به تو برمي‌گردانيم تا اين مادر راضي شود. حالا که خدا براي رضايت مادر اينقدر اهميت قائل است، ما چه؟ در خاطرات امام خميني خواندم که ايشان وقتي تبعيد شدند به ترکيه، چند نامه به خانواده دارند از جمله به فرزندانشان، مي‌فرمايد: رضايت مادرتان را که رضايت خدا در آن هست جلب کنيد. يعني يک شخصيت مجاهد فقيه به يک سرزمين ديگر تبعيد شده ولي يادش هست اين موضوع که براي خدا مهم است، براي ما هم بايد مهم باشد.
خداوند در حديث قدسي فرمود: «رضايَ في رضاهما» رضايت من خدا در سايه رضايت پدر و مادر است «و سخطي» خشم من «في سخطهما» در خشم آن دو هست. يک کسي نزد پيغمبر شکايت کرد از مادر بداخلاقش، پيغمبر فرمود: وقتي که تو را باردار بود باز بداخلاق بود؟ آنوقتي که تو را شير مي‌داد، بداخلاق بود؟ چه شب‌هايي که براي تو بيدار ماند. چه روزهايي که آرزوي سلامت تو را داشت. به تلافي آن روزها تحمل کن و بداخلاقي را با بداخلاقي پاسخ نده. مواردي هست که از ائمه مي‌پرسيدند: پدر و مادر ما بداخلاق است، مي‌فرمودند: صبوري کنيد. حق‌هايي که بر گردن ما دارند خيلي زياد است. يک کسي از پيغمبر پرسيد: حق پدر چيست؟ پيغمبر فرمود: حق پدر اين است که تا زنده است از او اطاعت کني. حق مادر چه؟ فرمود: نمي‌توانم توصيف کنم. پيامبري که احاطه علمي بر هستي دارد، به حق مادر مي‌رسد اعلام مي‌کند نمي‌توانم توصيف کنم. معلوم است ما نمي‌توانيم با اين محاسبات اين کارها را انجام بدهيم.
کسي از پيغمبر پرسيد: مادر من کاري براي من نکرده است. حضرت پرسيد: تو چه کار براي او کردي؟ گفت: من او را مکه بردم. حضرت فرمود: با اين مکه‌اي که بردي هنوز حق يکي از ناله‌هاي او را در دوران بارداري ادا نکردي. ما تا زنده هستيم بايد خدمتگزار آنها باشيم حتي در فقدان‌ آنها سر قبرشان برويم و برايشان خيرات کنيم. امام باقر فرمود: آنهايي که از دنيا مي‌روند، زيارت مي‌رويد نيت آنها را بکنيد. کار خير را به نيت آنها انجام بدهيد که چشم انتظار هداياي شما هستند. داريم عصرهاي پنجشنبه و صبح‌هاي جمعه اموات به شهرها مي‌آيند. سراغ خانواده‌هايشان مي‌آيند و روي ديوار خانه‌شان مي‌نشينند و هي نگاه مي‌کنند، آيا کسي هست از عزيزانشان برايشان هديه‌اي بفرستد؟ هدايايي که اگر بود مي‌برند و شب جمعه اموات جلسه دارند. به همديگر نشان مي‌دهند. پسرم، دخترم، همسرم، اين هديه را براي من فرستاده است. به همديگر نشان مي‌دهند و بعضي هم با دست خالي هستند. مخصوصاً پدر و مادرها، روز جمعه وضو بگيريد و به زيارت قبر آنها برويد. حتي توسل پيدا کنيد. گره‌اي به کارتان افتاده سر قبر پدر و مادر برويد. دستتان را به دعا دراز کنيد و بگوييد: خدايا به حق مادرم به کارم گره افتاده، هر دري مي‌زنم باز نمي‌شود. يکي از جاهايي که وسيله قرار دادن توصيه شده است، مادر را وسيله قرار بدهيم. خدايا به حق مادرم نظر عنايتي به ما کن. خدا مي‌پسندد و مي‌پذيرد.
قصه‌ي اول؛ جواني نزد پيغمبر آمد و گفت: انواع گناهان را انجام دادم، آيا راه توبه‌اي براي من هست؟ پيامبر فرمود: مادر داري؟ يعني او گنجي است که خدا به او خيلي نظر دارد. گفت: نه، متأسفانه مادر ندارم. پدر چطور؟ گفت: پدر دارم. فرمود: برو از پدرت بخواه برايت طلب آمرزش کند. جوان بيرون رفت. پيغمبر رو کرد به اصحاب و فرمود: اي کاش مادر داشت. اول از مادر سؤال کرد و دوم جوان رفت و باز پيغمبر فرمود: اي کاش مادر داشت! تا مادر داريم قدرش را بدانيم. بعد حسرت خواهيم خورد.
مردي نزد پيامبر آمد، از آداب بد زمان جاهليت بي احترامي به دختران بود. به پيغمبر گفت: يا رسول الله، گناهي دارم خيلي بزرگ است. نمي‌دانم راه جبران دارد يا نه؟ خداوند دختري زمان جاهليت به من داد. اين دختر بزرگ شد و به بلوغ رسيد. روزي او را بردم سر چاهي و در چاه انداختم. آخرين کلمه‌اي که از او در گوشم است پدرجان است. مسلمان شدم و ديدم اسلام اين کار را حرام مي‌داند، چه کنم؟ کفاره‌ي کشتن دختر، پيغمبر فرمود: مادر داري؟ قرآن مي‌گويد: روز قيامت از آنهايي که دختراني را کشتند سؤال مي‌شود. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَت‏» (تکوير/8) پيغمبر از او پرسيد: مادر داري؟ گفت: نه، متأسفانه. اين بار پيغمبر فرمود: خاله داري؟ الآن آنهايي که مادر ندارند، خاله دارند. اين آدرسي است که پيغمبر به ما داده است. سراغ خاله بروند. اگر نيازمند است، کمک مالي کنند. اگر مريض است، دکتر ببرند. خدمت کنند. پيغمبر فرمود: خاله مثل مادر است. اين هم يک قصه است.
علاقه به مادر، علاقه مادر به فرزند شديدترين علاقه‌هاست، به چه دليل؟ چون در اين دنيا مناسبات انسان‌ها با هم زياد است. از کجا ما مي‌گوييم: علاقه مادر به فرزند شديدترين علاقه‌هاست؟ در قرآن سوره حج، آيه دوم مي‌خواهد توصيف کند سختي روز قيامت را، مي‌فرمايد: روز قيامت اينقدر سخت است که مادر باردار آرزو مي‌کند بچه‌اش را بياندازد. يا مادري که بچه شيرده دارد، به بچه شير مي‌دهد، مي‌خواهد سختي قيامت را توصيف کند، حاضر مي‌شود اين بچه را از خودش جدا کند. اين نشان مي‌دهد از اين بالاتر علاقه‌اي در دنيا وجود ندارد. خداوند براي توصيف سختي قيامت اين مثال را زده است. «يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ» قيامت صحبت مادري نيست. مرده‌ها زنده مي‌شوند. خدا مثال مي‌زند. مادر فراموش مي‌کند که باري همراه دارد و فرزندي در شکم دارد.AA AA  AA  «وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها» بچه‌اي که دارد اگر شير مي‌دهد فراموش مي‌کند شير بدهد و اگر باردار هست دوست دارد او را زمين بگذارد.
سه نفر را پيامبر مادر صدا مي‌زد، يکي مادر خودش آمنه که خاطراتي از او دارد و خيلي دوستش داشت. در سفري که از مدينه به مکه مي‌آمدند بين راه در جاده اين مادر از دنيا رفت. پيامبر ما شش ساله بود. حتي حضرت آمنه اشعاري براي پسرش خواند تا جان داد. پيامبر خيلي او را دوست دارد، در آينده‌ها بيش از گذشت پنجاه سال از رحلت مادرش، وقتي از مدينه به اين روستا مي‌آمد، ايست مي‌کرد و اصحاب هم نمي‌شناختند، سر قبر مادر مي‌آمد و مثل ابر بهاري گريه مي‌کرد. اصحاب مي‌پرسيدند: اينجا قبر چه کسي است؟ مي‌فرمود: مادرم! بعد از پنجاه سال، حتي در سفر به غدير خم، نفر دومي که مادر صدا مي‌زد حليمه سعديه بود، بانويي که بيش از سه سال با او بزرگ شد. گهگاهي برايش هديه مي‌فرستاد، يکوقتي خواهر رضايي پيامبر يعني فرزند حليمه به مدينه ديدن پيغمبر آمد. پيغمبر او را احترام کرد، پشتي خودش را براي او گذاشت و از او پذيرايي کرد، در راه بازگشت هدايايي را همراه او کرد. مدتي گذشت برادر رضايي او آمد ولي آن احترامي که براي خواهر گذاشته بود، براي برادر نگذاشت. اطرافيان گفتند: چرا فرق گذاشتيد؟ فرمود: خواهر رضايي من به مادر بيشتر احترام مي‌کند الآن اگر پيغمبر باشد، پيامبر کدام يکي از ما را بيشتر دوست دارد؟ آن کسي که بيشتر به مادرش محبت و احترام مي‌کند.
نفر سوم که پيغمبر مادرم صدا مي‌زد، فاطمه بنت اسد است. مادر اميرالمؤمنين، شانزده سال در خانه او زندگي کرد. او برايش غذا درست کرد، او را بزرگ کرد، وقت جان دادن پيامبر پيراهن خودش را کفن او قرار داد. برايش تلقين گفت و وقتي از دنيا رفت، در قبر پيغمبر او را صدا زد. فرمود: آيا وعده‌اي که خدا به تو داد، به وعده‌اش عمل کرد؟ فاطمه بنت اسد در قبر صدا زد بله، خداوند به وعده‌اش عمل کرد. اين را براي چه گفتم؟ چون گاهي ما فقط به فکر مادرانمان هستيم. يک کسان ديگر هم نقش مادري را براي ما ايفا کردند و مدتي ما را بزرگ کردند يا نا مادري، يا به ما شير داده است، آنها هم به عنوان مادر بخواهيم به پيغمبر اقتدا کنيم، مثل خاله، عمه، از اينها روز مادر ياد کنيم. آنها هم به گردن ما حق دارند. نامادري‌ها مي‌بينند که از آنها هم سخن به ميان مي‌آيد. الآن وقت قدرداني از او هم هست.
نکته ديگر جواني داشت جان مي‌داد. آمدند نزد پيغمبر و گفتند: يا رسول الله در خانواده ما جواني جان مي‌دهد. تشريف بياوريد. پيامبر خيلي صميمي بود. تشريف آوردند و به خانه نگاه کردند، فرمودند: تشخيص شما درست است و اين جوان دارد از دنيا مي‌رود. فرمودند: جوان بگو لا اله الا الله! جوان زبانش قفل شد. پيامبري که اشاره مي‌کند کره ماه دو نيمه مي‌شود، به اين جوان دارد مي‌گويد: لا اله الا الله بگو، نمي‌تواند. به مادرش گفت: از پسرت راضي هستي؟ گفت: نه، راضي نيستم. پيغمبر فرمود: به احترام من از او راضي شو. مادر اعلام رضايت کرد. اين بار پيامبر فرمود: جوان بگو: لا اله الا الله! زبانش باز شد. اين نقش مادر است. يعني اگر اين جوان در حال کفر اين دنيا را ترک مي‌کرد اهل جهنم بود. بد عاقبت بود، خدا رحمت کند مرحوم سيد مهدي طباطبايي را، از ايشان شنيدم. يک روز تاسوعا به خودم گفتم: مثل مردم در عزاداري برو. لباس‌ها را درآورديم و بازار تهران رفتيم. يکجايي ديديم آقاي طباطبايي دارد سخنراني مي‌کند. پاي منبر ايشان نشستيم. ايشان گفت: يکي از شاعران اهل‌بيت جيحون يزدي است. جيحون هم براي اهل‌بيت و هم براي موضوعات ديگر شعر مي‌گفت. پدر هم نداشت، بيشتر ايام را راهزني مي‌کرد. مادرش مي‌گفت: جيحون اين يک لقمه ناني که مي‌خواهي براي من بياوري، نان حلال باشد، او هم مي‌رفت ماهي دو سه روز کار مي‌کرد، درآمد حلالي براي مادر مي‌آورد، بقيه را به امورات خودش مي‌گذراند. روز تاسوعا رسيد، دسته‌هاي عزاداري از جلوي خانه جيحون رد مي‌شدند. مادر نشسته بود در عزاي سيد مظلومان گريه مي‌کرد. خدا رحمت کند آقاي طباطبايي مي‌فرمود: بچه‌هايتان را نفرين نکنيد. حتي اگر بد هستند نفرين نکنيد و دعايشان کنيد. مادر جيحون به جيحون دعا مي‌کرد. يکوقت ديد پسرش دارد مي‌آيد و اشعاري را زمزمه مي‌کند. پرسيد: جيحون باز هم شعر ساختي؟ اين بار ديد چشمش پر از اشک است، گفت: مادرجان اين بار سوختم و ساختم. پسر منقلب شد، داخل خانه تا صبح گريه کرد. دعاي مادر چنين پسري را سر به راه مي‌کند. به هيچ وجه بچه‌ها را نفرين نکنيم.
اينها همان مصاديقي است که الآن هم قابل تکرار است. خيلي از بچه‌ها هستند مادرهايشان ناراضي هستند، دعوا و درگيري شده است. دو بار امام صادق فرمود: «ملعونٌ ملعونٌ» يعني از رحمت خدا به دور است جواني که حاضر باشد مادرش را بزند. متأسفانه گاهي پيدا مي‌شود. يعني بايد برود دست و پاي مادر را ببوسد اگر چنين جرمي مرتکب شده است. يادي کنيم از مادر شهدا، در کربلا نه نفر از شهدا مقابل چشم مادر شهيد شدند. در اسلام حضور زنان در جنگ واجب نيست ولي کمتر جنگي داريم که زنان غايب باشند. داوطلبانه مي‌آمدند و پيامبر هم ممانعت نمي‌کرد. ما در جنگ احد مادري داريم به نام نسيبه، آن وقتي که همه فرار کردند، جمعيت کمي بودند و پيامبر، نسيبه ديد پسرانش دارند فرار مي‌کنند، محکم آنها را گرفت و گفت: الآن وقت فداکاري شماست. دو دسته گل فداي پيغمبر شدند. در يکي از جنگ‌ها مادري با چهار فرزندش آمده بود. پسرها را تشويق مي‌کرد، آيه 200 سوره آل عمران را براي پسرانش مي‌خواند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون‏» مقاومت کنيد و ديگران را به مقاومت توصيه کنيد. تقوا پيشه کنيد. پسرانش يکي يکي به ميدان رفتند، خبر شهادت پسر چهارم که آمد مادر گفت: «الحمدلله الذي شرفني بالشهاده» تاريخ اسلام چنين صحنه‌هايي را به خود ديده است.
در کشور ما هم چون به آن الگوها نگاه مي‌کردند، سالهاست رهبر انقلاب نويسندگان را توصيه مي‌کند که در مورد مادران شهدا و همسران شهدا کتاب بنويسيد. کتاب‌هايي خوبي خوشبختانه وارد بازار شده است، وقتي آدم مي‌خواند متوجه مي‌شود چه انسان‌هاي بزرگي در اين کشور بودند. خاطره‌اي خواندم پدر و مادري سر مزار شهيدشان رفتند، پدر دسته گلي آماده کرد و روي قبر پسرش خواست بگذارد، مادر گفت: چه مي‌کني؟ پايت را روي سينه پسرم گذاشتي؟ يعني دقيقاً اعتقاد به اين دارد که پسرش زنده است. خدا به همه آنها عزت و سربلندي داده و اصل قصه براي قيامت مي‌ماند که همه عظمت اين شخصيت‌ها را تماشا کنند.
جا دارد ياد کنيم از مادر همه مؤمنين، حضرت خديجه ام المؤمنين، خداوند اين تعبير ام المؤمنين را به ما فرمود. يعني ما تمرين کنيم حضرت خديجه را مادر صدا بزنيم. مي‌تواند در پيشگاه خدا براي ما وساطت کند. شخصيتي که در يک برنامه روز ازدواجش با پيامبر صحبت کرديم. خداوند همراه وحي سلام خديجه را رساند. پيامبر ساليان طولاني از خديجه ياد مي‌کرد. اشک ميريخت در فراق خديجه، چنين فرزندي را به دنيا آورد، حضرت خديجه چه معامله‌اي با خدا کرد. کثير داد و کوثر گرفت، چون دارايي زيادي داشت. از روي اخلاص و بدون منت دارايي داد و دسته گلي به نام فاطمه را گرفت. از اين معامله‌ها بعضي‌ها مي‌کنند. دنيا را مي‌دهند و آخرت را مي‌گيرند.
نکته ديگر نمادهاي مادر در مسجدالحرام، مقدس‌ترين جاي کره زمين مسجدالحرام است. بعد از مسجد الحرام، مسجد النبي، مسجد الاقصي و مسجد کوفه، به لحاظ قداست مقدس‌ترين جا روي کره زمين مسجد الحرام است. نمادهاي مادر را ببينيد، حجر اسماعيل، قبر يک مادر است. حضرت هاجر و خداوند به همه حاجيان فرمود: همينطور که دور کعبه طواف مي‌کنيد دور قبر اين مادر هم طواف کنيد. نماد ديگر ديواري است که مادر اميرالمؤمنين از آن وارد شد و بچه خودش را به دنيا آورد. سه روز يا چهار روز داخل کعبه بود، همانجا بچه نامگذاري شد. نماد ديگر چاه زمزم، نماد يک مادر است. سعي صفا و مروه يادآور يک مادر است. نمادهاي مادر در مسجدالحرام که خدا قرار داده است. «فِيهِ آياتٌ‏ بَيِّناتٌ» (آل‌عمران/97) در اين مسجد نشانه‌هاي روشن خدا هست يکي مقام ابراهيم است. حديث داريم بعضي از نگاه‌ها عبادت است. نگاه به قرآن، نگاه به کعبه و نگاه به مادر. نگاه به قرآن؛ همينطور به صفحات قرآن نگاه کنيم، عبادت است. نگاه به کعبه، خدا قسمت کند حج خانه خدا يا عمره با نابودي آل سعود، بهترين کار در مسجدالحرام طواف است. کساني خسته مي‌شوند از طواف، نماز است. باز خسته مي‌شود از نماز همين نگاه است. جاي مناسبي بنشينيم و به کعبه نگاه کنيم، عبادت است. نگاه به قرآن، نگاه به کعبه، نگاه به صورت مادر. اينها نشان دهنده قداست مادر است.
کسي از حضرت فاطمه زهرا(س) پرسيد: در مورد مادر به من مطلبي را بفرماييد. حضرت فرمود: «الزم بيتها» در رکاب مادر باش. که از پدرم شنيدم «الجنة تحت اقدام الأمهات» بهشت زير پاي مادران است. دست مادر را ببوسيم. پاي مادر را ببوسيم. بدانيم اينجا قداست هست و عظمت هست. افتخار به مادر کردن، امامان ما به مادرشان افتخار مي‌کردند و در مجامع عمومي اعلام مي‌کردند: من فرزند فاطمه هستم. امام حسن مجتبي(ع) در نامه‌اي به معاويه مي‌نويسد، من فرزند فاطمه هستم. امام حسين(ع) در کربلا شعار ماندگار «هيهات من الذلة» را سر مي‌دهد و مي‌گويد: اين را از دامن مادرم ياد گرفتم. يعني کار خودش را به تربيت مادر مستند مي‌کند. امام حسين(ع) وقت وداع پيکر شهدا را در ميدان ديد، ديد وقت خداحافظي با پسرش سجاد رسيده است. آمد با پسرش خداحافظي کرد و فرمود: مادرم دعايي به من ياد داد که مي‌خواهم به تو ياد بدهم. باز در لحظه عبور از اين جهان خاکي از مادرش ياد مي‌کند. امام زين العابدين در مجلس شام در حضور هزاران نفر از يزيدي‌ها گفت: من فرزند خديجه و فاطمه هستم!
گاهي وقت‌ها کسي است پزشک است، مهندس است، مي‌خواهد از پدرش اسم ببرد، پدرش روستايي کم سواد است، ما هرچه داريم از پدر و مادرها داريم، با افتخار بايد از پدر و مادرها ياد کنيم. يک کسي وارد خانه امام صادق شد. گفت: خداوند به من دختر داده است. فرمودند: نامش چيست؟AA AA  AA  گفت: فاطمه، امام صادق با تعظيم آنقدر اين کلمه را آنقدر تکرار کردند تا پيشاني‌شان نزديک خاک شد. بعد فرمودند: حالا که اسمش را فاطمه گذاشتي، به او بي احترامي نکنيد. در مجلس مأمون، امام رضا(ع) در زمان مناظره اعلام مي‌کرد: من فرزند فاطمه هستم. امام زمان(ع) مي‌فرمود: الگوي من فاطمه است. به مادرانمان بنازيم هم در پيشگاه خدا واسطه قرار بدهيم و هم بباليم به پدران و مادرانمان، داشته‌هاي خودمان را از آنها بدانيم. گاهي مي‌شنويم کسي که در مجلس امام حسين تا اسم اباعبدالله مي‌آيد اشک جاري مي‌شود براي مادرم است. روز مادر بايد اينها را مرور کنيم.
شريعتي: اين ايام قرار گذاشتيم آياتي از سوره مبارکه انسان و سوره کوثر را تلاوت کنيم و ثوابش را هديه کنيم به روح بلند حضرت زهرا(س). نتايج قرعه‌کشي را از فردا روي سايت قرار خواهيم داد.
حاج آقاي بهشتي: يکي از اصحاب امام صادق(ع) از خانه امام بيرون آمد. با مادرش به خانه مي‌رفتند. در کوچه بحثشان شد. پسر به مادر تندي کرد. فردا خدمت امام صادق آمد، حضرت فرمود: ديشب با مادرت تندي کردي؟ جا خورد. ما شيعيان اعتقاد داريم امام زمان ما از کارنامه عمل ما با خبر است. اين قصه بايد ما را بيدار کند. بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران فرمود: چند گروه شغلشان شغل انبياء است. يکي معلمان و يکي مادرها، به نوشته‌هاي امام مراجعه کنيد. مادري و معلمي شغل انبياء است. قرآن کريم مي‌فرمايد: وقتي پدر و مادر به پيري رسيدند، «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما» (اسراء/23) اينجا بايد کوتاه بياييم. روز مادر براي مادرها چه هديه‌اي ببريم؟ يک پيشنهاد دارم غير از کادو که خيلي خوب است، اينکه ببينيم مادر از ما چه مي‌خواهد؟ مثلاً مي‌گويد: شما با هم قهر هستيد رفيق شويد. مادرجان شما مي‌خواستي ما خواهر و برادر با هم خوب شويم، با هم رفيق شديم. يا دوست دارد دخترها حجابشان را رعايت کنند، به احترام مادرم، من بيشتر حجاب را رعايت مي‌کنم. يا به نماز بيشتر اهتمام مي‌کنم. مادر از ما چه مي‌خواهد. مرحوم فلسفي خدمت امام در جماران رسيد، عرض کردند: امام عزيز ما بايد براي شما هديه‌اي مي‌آورديم. آن هديه يک سخن خوب است، ما مي‌خواهيم حديثي براي شما هديه بياوريم.
غفلت نورزيدن مسئولين از مادرانشان، وزير، وکيل، نماينده مجلس يادش مي‌رود روز مادر کاري کند. در احوالات شيخ انصاري هست که از درس مي‌آمد نزد مادر مي‌رفت و يک حرفي مي‌زد تا مادر بخندد و بعد کتابخانه مي‌رفت. سالهاي آخر عمر مادرش نابينا شد و او را سرپرستي مي‌کرد تا اينکه مادرش را از دست داد، خيلي گريه مي‌کرد. مردم گفتند: خوب نيست با اين موقعيت اينقدر گريه مي‌کنيد. فرمود: مي‌دانيد براي چه گريه مي‌کنم؟ براي اينکه چه بلاهايي را خداوند به خاطر مادر از من دور مي‌کرد و حالا او را از دست دادم.
شريعتي: نکات بسيار خوبي را شنيدم. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي بهشتي: خدايا مادران ما را، چه آنهايي که هستند و چه آنهايي که از دنيا رفتند را مشمول رحمت‌هاي ويژه‌ات قرار بده، آنها را از ما راضي قرار بده، ما را مايه افتخار آنها قرار بده، در دنيا و آخرت به ما بنازند. ما هم به آنها مباهات کنيم. مادرهاي که دل شکسته هستند، کسالت دارند، بچه‌هايشان به آنها سر نمي‌زنند، پروردگارا فرشتگانت را براي ديدار آنها برسان.
شريعتي: از روز سه‌شنبه ميلاد حضرت زهرا(س) طرح ما شروع مي‌شود تا ميلاد اميرالمؤمنين، در محضر سرکار خانم نيلچي زاده هستيم و استفاده خواهيم کرد.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها