برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: زندگي هوشمندانه و راههاي دوري از اشتباه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين لقماني
تاريخ پخش: 26-02-97
بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
بي تو اي جان جهان، جان و جهان را چه کنم *** خود جهان ميگذرد، ماندن جان را چه کنم؟
ماه شعبان و رجب، قطره اشکي شد و رفت *** خانه ابري است خدايا، رمضان را چه کنم؟
شانه بر زلف دعا ميزنم و ميگريم *** موسي من تو بگو روز و شبان را چه کنم؟
صاحب حي علي لقمه نوري برسان *** سحر از راه رسيده است، اذان را چه کنم؟
کاتبان تو مرا خط اماني دادند *** کشته خال تو ام، خط امان را چه کنم؟
کاش ميشد که سبکتر شوم از سايه خويش *** آفتابا تو بگو خواب گران را چه کنم؟
شريعتي: سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوبمان، خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز. طاعات و عبادات شما قبول باشد. اين ماه باشکوه و ضيافت بي نظير از راه رسيد. پيشاپيش حلول ماه مبارک رمضان را تبريک ميگويم. انشاءالله اين رمضان، رمضان المبارکي باشد که براي همه ما پر خير و برکت باشد. انشاءالله خداوند متعال توجه خاص خودش را نسبت به ما دريغ نکند. در اين روزهاي نوراني با حضور کارشناسان عزيز در خدمت شما خواهيم بود و با همدلي هرچه بيشتر شما که انشاءالله بتوانيم از معارف ناب اهلبيت و قرآن کريم در بهار قرآن بهرهمند شويم. حاج آقاي لقماني سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد. طاعات و عبادات شما قبول باشد.
حاج آقاي لقماني: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و همه بينندگان عزيز عرض سلام دارم. ساعاتي که پشت سر ميگذريم انشاءالله وارد نوروز بندگي ميشويم. عيد بندگي و بالندگي و تابندگي است. حلول ماه شريف رمضان را تبريک ميگويم. بهار عبوديت انسان است. لحظه لحظههايش را قدر بدانيم با قرائت قرآن، با تفکر و خواندن دعا، ممکن است اين آخرين فرصت براي ما باشد. انشاءالله بتوانيم بيشترين بهره را ببريم. به همديگر دعا کنيم که انشاءالله گرههاي زندگي همه به لطف خداوند باز شود.
شريعتي: «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِىَ مِنْهُ» خدايا اگر تا اين لحظه از ماه شعبان ما را نيامرزيدي، از تو عاجزانه درخواست ميکنيم که در باقيمانده اين ماه ما را بيامرز که با يک دل پاک و روح سبک وارد اين ضيافت با شکوه شويم و در جمع بندگان مخلص خودت قرار بگيريم. بحث ما در ذيل بحث خوب زيستن به زندگي هوشمندانه و بدون خطا رسيد. نکاتي را در جلسه گذشته شنيديم و آن هم تقوا بود که باعث ميشد ما زندگي مصون از اشتباه داشته باشيم و همينطور بيرون کردن حبّ دنيا از دلمان و استفاده از تجربيات و خطاهاي پيشينيان که دوباره آنها را تکرار نکنيم. قرار شد ادامه اين بحث را در اين جلسه براي ما بگويند. انشاءالله بتوانيم مطالب مفيدي را مثل هميشه بياموزيم.
حاج آقاي لقماني: بسم الله الرحمن الرحيم
سازگار تب انسان نيست عيش و بي غمي *** ميرود بيرون ز جنت هرکه آدم ميشود
يکي از ويژگيهاي والاي انسانها در زندگي دقت نظر است. عامل دوم مصون ماندن از اشتباه همين مسأله است. اينکه انسان باري به هر جهت و سر به هوا نباشد، بي دقتي باعث شکستها و سرشکستهاي پياپي خواهد شد. هر مقدار در زندگي انسان نگراني مثبت باشد، نه ترس، دقت و توجه به عواقب امور، زندگي آرامش بيشتري دارد. کساني که ميگويند: من چشم بسته هم ميتوانم رانندگي کنم، بيشتر تصادف ميکنند تا کسي که تمام حواسش هست. در زندگي هم همينطور است خداي نکرده يک لحظه انسان خطايي کند، کار از دستش ميرود. شصت سال بايد تاوان اشتباه را بدهد. يک جملهاي از اميرالمؤمنين هست به قدري اين جمله با زندگي انسان سر و کار دارد و فوق العاده است. حضرت انسانهاي والا را توصيف ميکنند. «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَي أَسْيَافِهِمْ» (نهجالبلاغه،خطبه150) بصيرتهايشان را بر شمشيرهايشان حمل کردند. اول بصيرت است و بعد شمشير زدن است. خوارج، داعش، گروه فرقان و امثال اينها اول شمشير است. در زندگي هر مقدار انسان بصيرت داشته باشد يعني دقت، توجه کامل، در زندگي کمتر اشتباه ميکند و بيشتر موفق ميشود.
جلسه قبل وعده دادم مطلبي را درباره جناب حُر بگويم. در زيارتنامه جناب حر بن يزيد رياحي داريم «السلام عليک يا من وفي بالسعادة الرابح» گاهي سعادت رابح ذبح ميشود و گاهي رابح است. اين سعادت در خانه عمر سعد را هم زد. ولي آن ذبحش کرد. پس زد! هردو ترديد داشتند، ولي ترديد يکي باعث شد حُر شد. عمر سعد هم خسر الدنيا و الآخره شد. سلام بر تو اي کسي که بهرهبرداري کردي از سعادت سود رساننده و ابدي! بصيرت داشتي و فهميدي بايد چه کني. اين سعادت است. پايان زيارتنامه هست: سلام بر تو، اي کسي که حسين براي تو گريست! آمد با تو صحبت کرد و گفت: مادرت اشتباه نکرد نام تو را حر گذاشت «فأنت حُرٌ في الدنيا و سعيدٌ في الآخره».
ماه شريف رمضان که در حال ورود به آن هستيم اگر يک برنامه ريزي کنيم، خدا ميداند گاهي در يک ماه انسان ميتواند به اندازه شصت سال بهرهبرداري و استفاده کند. امام هشتم(ع) در يک روز سه ختم قرآن داشت. حضرت امام رهبر کبير انقلاب در سه روز، يک ختم قرآن داشتند. يعني اينقدر انسان ميتواند استفاده کند؟ بله. مهم اين است که انسان قدر عمر خودش را بداند. اين زمانها ديگر برنميگردد. کسي که چنين باشد و از لحظههاي عمر استفاده کند، آن طرف اعمالش چيست؟ کساني که وارد بهشت ميشوند، آنهايي هستند که اهل قرآن هستند و قرآن ميخوانند. در بهشت ميگويند: بخوان و بالا برو. با اينکه اعمال قطع ميشود. الآن موقع عمل است و موقع پاداش نيست. ولي براي اهل قرآن چنين نيست. خدا چه فرصتي به ما داده است. ميخواهي محضر امام حسين باشي؟ بايد قرآن بخواني. ما اين را بايد بيشتر قدر بدانيم.
عامل دوم اشتباهات انسان بي دقتي، باري به هر جهت، بي خيال بودن است. محتاط چيست؟ از احتياط ميآيد. احتياط چيست؟ از حائط است. ديوار، ميگويند: فلاني در شنيدنيهايش محتاط است. ديوار کشيده است. در ديدنيهايش ديوار کشيده است. کساني هستند وجودشان نرده دورش هست و بعضي ديوار هست. گاهي نرده نيم متري است. طرف اين طرف ميپرد. گاهي ديوار است. بعضي هستند داخل قلعه هستند. حِصن! ده پانزده مورد از اين حصنها را انتخاب کردم که بگويم. بعضي در عمرشان در حصن هستند، در قلعه هستند، ديدهبان دارد و در محکم دارد. انسانهاي عادي و مادي شهري هستند صد دروازه، سرنوشت هروقت خواست از هر دري وارد ميشود ولي انسانهاي خردمند، دقيق، پاک و پرهيزگار، شهري هستند با يک در، آن هم در هميشه بسته. اگر سرنوشت خواست وارد شود بايد در بزند، اجازه بگيرد، شايد به او اجازه بدهند. بي خيال بودن يعني من نرده هم ندارم. لذا فرمودند: کساني که بين احساسات و افکارشان فاصله ايجاد کنند، اشتباه نميکنند.
بسياري از اشتباهات ما بخاطر احساساتي شدن است. از يک چشم و ابرو خوشمان ميآيد. از يک جلوه زيبا خوشمان ميآيد، اقدام ميکنيم بعد ميبينيم به درد ما نميخورد. حالا بدو دنبالش! يک مدينه فاضله درست ميکند که اگر وارد اين حرفه و شغل شدي، چه ميشود؟ هيجاني ميشويم. بدون مطالعه، بدون مشورت، بدون سنجيدن بين احساسات و افکار، کساني که فاصله ايجاد کنند يک زندگي سراسر بدون دغدغه دارند. انسانهايي که دقيق هستند و سر به هوا نيستند قدمهايشان را روي زمين ميگذارند ولي نگاهشان به آسمان است. مَن و مَن ندارند. من کسي هستم که دانشگاه رفتم. من کسي هستم که اين مدرک را دارم. نه، هر لحظه «توکلتُ علي الله»، «افوض امري الي الله» خدايا آنجا که بايد به فرياد من برسي، فرياد رسي کن. خداوند مهربان است. مچ ما را نميگيرد، دست ما را ميگيرد. چه خداي مهرباني است. «سالها گمان ميگردم چون گرفتار هستيم به خدا نميرسيم، الآن فهميدم گرفتاريم چون به خدا نميرسيم.» سحرخيزيها، اشکها، توبهها، با انسان چه ميکند. هيچ لذتي با اين لذتها برابري نميکند. جنگل کجا و کنار درياي کجا... کسي که چشيد آنجا ميرود ولي برايش اصل نيست. قدمهايش را روي زمين ميگذارد ولي نگاهش به آسمان است. گفت: اگر ميخواهي نجات پيدا کني، به سوي ساحل پارو بزن اما نگاه به آسمان هم داشته باش. هردو بايد باشد. افرادي که خردمند هستند و باري به هر جهت نيستند، نه اجازه ميدهند کسي بدبختشان کند نه منتظر ميمانند کسي خوشبختشان کند. با همت و تلاش و پشتکار هستند. خوش شانسترين آدمهاي روي کره زمين کساني بودند که هيچ اعتقادي به شانس نداشتند. تلاش ميکنند! يک عدهاي هم داريم شصت سال است منتظر شانس است. اگر چه شود، چه ميشود!!! عجله داريم، ميخواهيم از راه ميانبر برويم و حال کار هم نداريم، زود هم ميخواهيم به خيلي برسيم و قانع نيستيم. علامه طباطبايي فرمودند: بعضيها شهوت شهرت دارند. بعضيها شهوت مال دارند. يعني ميل شديد دارند و قانع هم نيستند. فکر ميکنيم تمام ارکان آسايش آمد، آرامش ميآيد در حالي که اينطور نيست. بسياري از ما اول زندگي مشترک که چيزي نداشتيم آرامش ما بيشتر بود، يا بعد که صاحب چيزهايي شديم؟ بستگي به اين دارد که انسان نگاهش به زندگي چه باشد. ميرود و ميرود و به جايي هم نميرسد!
کسي که با اندک قانع نميشود با زياد هم قانع نميشود! خدا نکند انسان اين روحيه را داشته باشد. هرچه جلو ميرود سيري ناپذير و از زندگي هم لذت نميبرد. ميفرمايند: انسانها گاهي خام و سر به هوا هستند. گاهي پخته و دنيا ديده و پر تجربه هستند. کساني که خام و سر به هوا هستند، دنيا برايشان لهو و لعب است. خدا رحمت کند شيخ بهايي ميفرمايد: اين پنج دوره زندگي است. لعبٌ، کودکي. آبي که از گوشه دهان بچه شيرخوار ميآيد، خانمها لعاب ميگويند. بي هدف است. لهو، سرگرمي و نوجواني، زينة، جواني. تفاخرٌ، ميانسالي. تکاثرٌ، کهنسالي. اما کساني که پخته هستند، اولوالالباب هستند، پشت صحنههاي زندگي را ميبينند. در ماه مبارک رمضان دعا کنيم خدا اين حالت را به ما بدهد. پشت صحنهها را ديدن يعني زياد با از دست رفتنها و به دست آمدنها انسان بي تابي نميکند. متزلزل نميشود. نه آن طرف دست افشاني و پايکوبي کند و نه اين طرف بر سرش بزند. اين نيز بگذرد!
به عنوان گلايه نزد ولي خدا رفت، گفت: اين چه زندگي است که ما داريم؟ من بخاطر نداري يک کاسه قديمي بوده براي سيصد سال قبل بوده که براي گذران زندگيام فروختم! پولي که بدست آوردم تا شش ماه است، بعد چه کنم؟ ايشان گفتند: ببين چه خداي مهرباني داري. سيصد سال قبل به فکر رزق و روزي الآن تو بوده است. نگاه را ببينيد! اولوالالباب، «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ» (زمر/18) در ماه مبارک رمضان نيم ساعت، چهل دقيقه يک بحث حکيمانه گوش ميدهد. «فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» خوبهايش را هم انتخاب ميکند. «أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ» اينها را خداوند هدايت ميکند چون گوش شنوا دارند. ميفهمند و عمل ميکنند، بعد ميفرمايد: «وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ» (زمر/18) صاحبان خرد هستند. عميق نگاه ميکنند و سطحي زندگي نميکنند. بي خيال بازي و ولش بازي نيست!
يکبار اشاره کردم ، دو سه نفر بودند صبح تا شب خيلي با هم شوخي ميکردند. قرار گذاشتند هرکدام زودتر از دنيا رفتند به خواب ديگري بيايد و بگويد: آن طرف چه خبر است! يکي از دنيا رفت، چند ماهي گذشت، به خواب کسي نيامد. بعد از يک سال که گذشت به خواب يکي رفت. گفت: چه خبر از آن طرف؟ گفت: همين قدر بگويم که هرچه در دنيا شوخي ميگفتيم، فرشتگان جدي نوشتند و من اينجا جواب ميدادم!! گاهي حرفهايي که ميزنيم، رفتاري که انسان ميکند. ميفرمايد: جايي که جواز غيبت است ميتوانيم غيبت کنيم. بزرگان ما ميفرمايند: همان را هم مرتکب نشويد. اگر آمدند براي پسر همسايه يا دختر همسايه از بنده تحقيق کنند، اگر منفي هست و عليه السلام نيست، صحيح نيست بگوييم: خيلي خوب است. يک زندگي از هم پاشيده ميشود. اينجا اشکالي ندارد عيبهاي او را بگوييم. از نظر فقهي اشکالي ندارد و جايز است انسان غيبت کند و بگويد ولي از نظر اخلاقي ميفرمايند: همين هم مرتکب نشويد و بگوييد: ببخشيد از ديگري بپرسيد! طرف اگر زيرک باشد ميفهمد قضيه چيست. اينها اولوالالباب هستند و انسان تا همين مقدار هم احتياط کند. علماي اخلاق ميفرمايند: در پياده رو که ميرويد لازم نيست به هر ويتريني نگاه کنيد، دلتان آشوب ميگيرد. فقهي طوري نيست ولي اخلاقي مهم است. گاهي فکر گناه، گناه ندارد.
حضرت عيسي يک جملهاي دارند بسيار زيباست. برادرم موسي گفت: گناه نکنيد، من ميگويم: فکر گناه نکنيد! در اين يک ماه رمضان، در اردوگاه بندگي تمرين کنيم فکر بد هم نکنيم. نگذاريم وارد ذهن ما شود. وروديها را ببنديم. شهر يک دروازه باشيم با دروازهاي که هميشه بسته است. فکر گناه اين است که بنده سيگاري نيستم ولي بغل دستي من سيگاري است. اثر ميگذارد و دل را تيره ميکند.
آيت بصيرت، آيت الله بهاءالديني(ره) در اين زمينه مطالب فوق العادهاي دارند. گفتيم: عامل دوم اشتباه سر به هوا و بي دقتي است، ايشان ميفرمودند: کساني که مرده نان و کباب هستند، هيچ حقيقتي از حقايق عالم را نميفهمند. عالم، عالم عقل است. عالم، عالم تدبير است. مراقب خودتان باشيد. آن جمله که فرمودند: بفهميد در زندگي چه ميکنيد. اين جمله دقت و ژرف انديشي به انسان ميدهد. لحظه لحظههاي عمرش را وسواس داشته باشد و از دست ندهد. بده و بگيرد. مثل صرافي! من سرمايهام را صرافي ميبرم و مثل همان را ميگيرم. پول ميبرم و پول ميگيرم، از هر نوعي باشد.A شن نميبرم پول بگيرم! خدا نکند انسان اسير اينطور موارد شود.
يک فرازي داريم در آموزههاي ديني، سرگرميهاي مؤمن در زندگي، ممکن است بعضي از عزيزان بگويند: اين آقايان روحانيون هي ميگويند: نگو و نکن و نخور و نپوش! در شهرستانها به مادر ننه ميگويند. ميدانيد چرا ننه ميگويند؟ از بس به بچه نه نه ميگويد! چندين مورد داريم کارهايي که بايد انجام بدهيم. در روايت داريم پيامبر فرمودند: «لهو المؤمن» سرگرمي مؤمن چه چيزي است؟ شنا، براي خانمها «لهو المرأة المغزل» نخ ريسي! کار اقتصادي در منزل. روايت ديگر باز از پيامبر (ص) است. فرمودند: «كُلُّ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ بَاطِلٌ» تمام سرگرميهاي مؤمن باطل و بيهوده است مگر سه چيز، اسب سواري! چون امروز لذت ميبرد و فردا بهره ميبرد. دوم تيراندازي است. سرگرمي است و در آينده هم به درد ميخورد. سوم بهرهبرداري از زندگي است. همسر از همسر، گفتن، شنيدن و لذت بردن، کنار هم بودن.
آمد گفت: يأبن رسول الله، من به اعتکاف نرسيدم! چه کنم؟ حضرت فرمودند: برو يک ظرف شيريني بخر و کنار زن و بچههايت برو و با هم بگوييد و بخنديد، فضيلتش از اعتکاف در مسجد پيامبر بيشتر است. يکي از نشانههايي که دشمن گرفته است، خانواده است. ما با دست خودمان خانواده خودمان را متلاشي کنيم. گاهي هرکسي يک شيطان در جيبش دارد. يک شيطان بزرگ در خانه دارد. چيزهايي که ميبيند باعث ميشود دلبستگيهايش از خانه بيرون برود. به ديگران، به اشياء و اشخاص رو بکند، مراقبت کنيم.
چشم خيلي جهش دارد. دل خيلي پرش دارد و بايد مراقبت کنيم. ماده سوم پروتکل يهود همين است، فروپاشي خانوادههاي مسلمانان به ويژه شيعه! اين فرزند نداند بچه چه کسي است. هر روز يک جلوه و مد جديدي هست. گسست نسل هست. پدر پنج صبح صبحانه ميخورد و فرزند شام ميخورد. بعضي از خانهها چهار ساعت سفره پهن است. بعضي نه، همه با هم هستند. حداقل يک وعده با هم غذا ميخورند. تلويزيون هم خاموش ميکنند. چقدر لذت دارد با هم گفتگو کنند، کدورتها هم برطرف ميشود. با هم حرف بزنند. گفت: بهشت زودرس خانواده خوشحال است.
اين چه حرفي است که در عالم بالاست بهشت *** هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
دوزخ از تيرگي بخت درون من و توست *** گر درون تيره نباشد، همه دنياست بهشت
بعضيها مثل آبشار هستند، تا دعا ميکند ميگويد: خدايا همه... همه! «في مشارق الارض و مغاربها» اين خوشحال است، اين خوشبخت است. امام باقر(ع) يک روايت دارند «لَهْوُ الْمُومِنِ فِي ثَلاثَةِ أَشْيَاءَ» سرگرمي مؤمن در سه چيز هست. 1- «وَ مُفَاكَهَةِ الاخْوَانِ» خوش و بش کردن با دوستان، همجبههاي بودن، هم دورهاي بودن، هم دانشکدهاي بودن، ميگويند: آنقدر لذت دارد. 2- نماز شب «وَ الصَّلاةِ بِاللَّيْلِ» (خصال صدوق، ج 1، ص 161) در کنار نماز شب چه چيزي است که آن ويتامين را دارد؟ گفتگو با همسر، بهره بردن زن از شوهر، با هم بودن، ثواب نماز شب دارد. چه دين عجيب و جالبي داريم. مثلث شخصيت يک مؤمن اول اجتماعي، من و دوستان، از مسائل با خبر باشم. دوم خانوادگي است. با همسر و فرزندان بودن، 3- الهي، نه نماز صبح، نماز شب. همت خودتان را بالا ببريد. پيامبر فرمودند: دو رکعت نماز در دل شب بهتر است از دنيا و آنچه در دنياست. آنهايي که ميخواهند تجارت کنند، زرنگي کنند، ميانبر بروند، زود برسند، الآن وقتش هست. ده دقيقه، يک ربع زودتر براي سحري خوردن بيدار شود، نماز شب را بخواند، ميتواند بين الطلوعين هم بيدار شود و قرائت قرآن داشته باشد، بعد از يک مدتي ديگر نميتواند دل بکند. کساني که بي وضو بودند، تا ياد ميگيرند دائم الوضو باشند، ميگويد: حاج آقا يک هفته دائم الوضو بودم و ديگر نتوانستم دل بکنم. انشاءالله خدا اين شيريني و حلاوت را نصيب همه عزيزان سمت خدا بکند.
شريعتي: نکات بسيار خوبي را شنيديم. باز هم حلول ماه رمضان را تبريک ميگويم. انشاءالله اين ماه براي همه ما پر خير و برکت باشد. ماهي که از هر ماهي ماهتر است و دعوتنامهاي که براي همه ما فرستادند، همان هلال باريک و نقرهاي که انشاءالله امشب ديده شود و اگر ديده شد انشاءالله فردا اولين روز ماه مبارک رمضان خواهد بود. طرح خانههاي نوراني که با همکاري شما سالها قبل محقق شد و به اوج خود رسيد، خيليها به ما ميگويند: ما همچنان اصرار داريم آن جلسات در منازل ما اتفاق بيافتد و اعضايي را هم جمع کردند و جذب کردند و انشاءالله اين طرح به همت شما مردم عزيز و مخاطبين برنامه سمت خدا امسال هم اتفاق بيافتد و خبرهاي خوبش به گوش ما برسد که همه ما انشاءالله بهرهمند شويم. امروز صفحه 321 قرآن کريم، آيات 126 تا 135 سوره مبارکه طه را تلاوت خواهند کرد.
«قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى «126» وَ كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى «127» أَ فَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِأُولِي النُّهى «128» وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى «129» فَاصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّكَ تَرْضى «130» وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى «131» وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى «132» وَ قالُوا لَوْ لا يَأْتِينا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ ما فِي الصُّحُفِ الْأُولى «133» وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى «134» قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى «135»
ترجمه: (وخداوند در جواب خواهد) فرمود: همان گونه كه آيات ما به تو رسيد وتو آنها را فراموش كردى، امروز هم همانطور فراموش گرديدهاى. ما اين گونه هر كس را كه افراط واسراف كند و به آيات پروردگارش ايمان نياورد جزا مىدهيم وقطعاً عذاب آخرت سختتر وپايدارتر است. پس آيا مردمانى كه پيش از اين مورد قهر و هلاكت ما قرار گرفتند و (اينان امروز) در خانههاى آنان رفت و آمد مىكنند، براى هوشيارى و هدايتشان كافى نيست؟! همانا در آن (حوادث) براى صاحبان عقل و انديشه نشانهها و عبرتهاست. و اگر سنّت و تقدير پروردگارت و (ملاحظهى) زمان مقرّر نبود، هر آينه عذاب الهى لازم مىآمد (و دامان آنان را نيز مىگرفت). پس بر آنچه مىگويند، شكيبا باش و پيش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن با ستايش پروردگارت (او را) تسبيح كن و (همچنين) برخى از اوقات شب و اطراف روز را تسبيح بگوى، باشد كه خشنود شوى. و هرگز به متاعى كه ما به گروهى از آنها دادهايم، چشم مدوز كه (اين) شكوفه و جلوهى زندگى دنياست (و ما مىخواهيم) تا آنها را در آن بيازمائيم و (به يقين) روزىِ پروردگارت بهتر و پايدارتر است. وخانوادهات را به نماز فرمان ده و بر آن پايدار باش. ما از تو روزى نمىخواهيم، (بلكه) ما تو را روزى مىدهيم، و سرانجامِ (نيكو) براى (اهل) تقوا است. و (كافران) گفتند: چرا (پيامبر) از جانب پروردگارش معجزه و نشانهاى براى ما نمىآورد؟ آيا دليل و نشانه روشن در كتب قبلى برايشان نيامده (كه ايمان نياورند؟) واگر ما آنان را قبل از (آمدن پيامبر ونزول قرآن) با عذابى هلاك مىكرديم، مىگفتند: پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا ما از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و خوار شويم. بگو: هر يك (از ماو شما) در انتظاريم، پس انتظار بكشيد كه به زودى خواهيد دانست ياران راه راست كيانند و چه كسى راه يافته است.
شريعتي:
صحن تو و ضريح تو و بارگاه تو *** هر حاجت نگفته گمانم روا شود
سلام ميکنيم به امام رئوف، امام رضا(ع). حتماً در اين ايام آنهايي که مشهد هستند، عتبات هستند، آنهايي که در شهر مقدس قم در جوار کريمه اهلبيت حضرت فاطمه معصومه هستند، ما را هم دعا کنند. انشاءالله زيارت مشاهد مشرفه رزق و روزي همه ما بشود. اشاره قرآني را بفرماييد. اين هفته قرار هست از عبد صالح خدا حضرت آيت الله بهجت ياد کنيم.
حاج آقاي لقماني: آيه 132 اين سوره را انتخاب کردم. عنوانش را عشق و علاقه واقعي و ماندگار به خانواده گذاشتم. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» خانواده خود را به نماز فرمان بده، امر کن و بر انجام آن پايداري کن. حرف زدن من و شما سه حالت دارد. گاهي از پايين به بالا صحبت ميکنم، التماس است. گاهي همسطح هستند خواهش است. گاهي بالا به پايين امر است. دستور است، آيه را ببينيد چقدر کلمات زيباست. اهل خودت را به نماز امر کن. التماس و خواهش نه، براي انجامش هم نگو، يکبار گفتم گوش نکرد. يک سال هست ميگويم، نه! «وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها» بگو... بگو! حاج آقاي قرائتي مثال خوبي ميزنند، کسي که ميوه فروش است و سر کوچه آمده است، يکبار که داد زد: پرتقال! بعد ول نميکند برود. اينقدر داد ميزند که همه پرتقالها را بفروشد. در مسائل معنوي هم همينطور است. زود خسته نشويم. منتهي خداي نکرده اين امر با خشونت و تندي نبايد باشد.
علامه طباطبايي کسي که در 24 ساعت، چهارده ساعت کار مفيد علمي داشت. ولي دخترشان گفتند: وقتي پدر ما خواستند ما را براي نماز صبح بيدار کنند نميگفتند: بلند شو! کنار ما ميآمدند و ما را ميبوسيدند و نوازش ميکردند و ميگفتند: بلند شو نماز بخوان! بعضي از پدر و مادرها فقط به فکر امور رفاهي هستند. بعضي فقط به فکر امور الهي هستند. جمع بين اين دو هم مسائل ظاهري، هم آن طرف ابديت! فقط «شَغَلتنا» نباشد. عاطفه زياد همراه با دلسوزي براي ابديت باشد.
فراز پاياني اين بحث، پدر و مادر نمونه کيست؟ «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً» (تحريم/6) روز قيامت پدر و مادر اهل نماز شب ولي به عبادتشان ميرسيدند و کاري به فرزندشان نداشتند، بچه را که ميخواهند جهنم ببرند، ميگويد: تقصير اينها شد. به عبادتشان رسيدند و کاري به من نداشتند. من منحرف شدم. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً» خودتان و اهل و عيالتان را از آتش جهنم حفظ کنيد. با مهرباني، عزيزم! پوشش تو بهتر باشد. عزيزم درآمد تو پاک باشد.
«وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» (شعرا/214) نزديکان، گاهي با انذار. نکته سوم اينکه «يا بُنَيَ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف» (لقمان/17) عزيز دلم، پسرم، نماز را به پا دار. من بعضيها را ميشناسم هنگام افطار ميگويند: ببخشيد من يک نمازم را بخوانم، بعد بيايم! همه ياد ميگيرند تا اينکه آدم بخورد و سنگين شود و برود تا يازده شب نماز بخواند. نکته بعد «وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ» (مريم/55) بعضي از انبياء هميشه اهلشان را امر به نماز ميکردند. فقط خوردن و پوشيدن نيست، بندگي هم هست. بالندگي هم هست. تابندگي هم هست. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ» پايداري کردن، استقامت، وقتي انسان استقامت داشت، روي پا ايستاد از آن طرف هم خداوند فرشتگان را براي او نازل ميکند و يک زندگي نوراني خواهد داشت انشاءالله.
شريعتي: حسن ختام امروز ما يادي باشد از عبد صالح خداوند مرحوم آيت الله العظمي بهجت که از مفاخر معاصر ما بودند.
حاج آقاي لقماني: يک داستاني از آيت الله بهجت بگويم که بدانيم راه خدا چقدر هموار و شيرين و سر سبز است. الآن که بهار بندگي شروع ميشود گاهي يک قطره اشک و يک الهي العفو، ببينيد چه ميکند. همسايه آيت الله بهجت خانمي بود از دنيا رفت. گفتند: آيت الله بهجت با اين کهولت سن و اشتغالات منزل همسايه رفتند. هنوز بدن را تشييع نکردند. نشستند حمد و سوره خواندند. بعد بدن را که بلند کردند، تا صحن حضرت معصومه آمدند و بعد بر بدن اين خانم نماز خواندند. در قم قبرستاني به نام قبرستان بقيع هست. نزديک جمکران است. خواستند با بقيه براي دفن بروند. شوهر اين خانم گفت: شرمنده! شما چرا با اين حالتان؟! ايشان فرمود: شما نميدانيد خانم شما چه کسي بود! همسرش گفت: چطور؟ آيت الله بهجت فرمودند: ايشان در زمره شهداست. شهيدي که جبهه برود و بدنش چاچ چاک شود. گفت: چطور؟ فرمود: من يکبار صداي خانم شما، خنده خانم شما را نشنيدم. الآن که نگاه ميکنم ملکوت اين خانم ثواب شهيد دارد. چقدر انسان ميتواند با يک مراعات و توجه کوچک، بنده خوب خدا شود. کسي مثل ايشان نماز بخواند و بعد ملکوت انسان را بگويد: ثواب شهيد دارد. انشاءالله خداوند اين ويژگيهاي والا را نصيب همه ما بکند.A A A A A A
شريعتي: انشاءالله اين ماه، ماهي سرشار از برکت و رحمت و مغفرت براي همه ما باشد. سفرهاي پهن شده به صرف رحمت و برکت و مغفرت که انشاءالله همه ما از سر اين سفره دست خالي برنگرديم و متنعم شويم. يادي کنيم از کساني که سحرهاي گذشته و سر سفره افطار همراه ما بودند و امسال جاي خالي آنها محسوس است. انشاءالله همه آنها مهمان سفره اهلبيت باشند و از همين جا براي آمرزش آنها دعا ميکنيم. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.A A A A A A
حاج آقاي لقماني: خدايا به حق محمد و آل محمد اين ماه مبارک رمضان را نورانيتر و آسمانيتر براي ما مقدر بگردان. توفيق قرائت و تلاوت قرآن را بيش از پيش نصيب ما بگردان. به حق محمد و آل محمد توفيق شب زندهداري، آشتي با خداوند، تنفر از گناه نصيب ما بگردان. کساني را که ساليان قبل در بين ما بودند و الآن نيستند، روح و رحمت خداوند و برکات قرائت قرآن و اعمال ما را نصيبشان بگردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: تا شب ليلة القدر فقط 18 روز باقي مانده است.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»