اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-11-13-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-قرض الحسنه

معرفی برنامه

سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

-قرض الحسنه

92-11-13

اي ابر دل گرفته ي بي آسمان بيا، باران بي ملاحظه ي ناگهان بيا. چشمت بلاي جان و تو از جان عزيزتر، اي جان فداي چشم تو با قصد جان بيا. مگذار با خبر شود از مقصدت کسي، حتي به سوي ميکده وقت اذان بيا. شهرت در اين مقام به گمنام بودن است، از من نشان بپرس ولي بي نشان بيا. ايمان خلق و صبر مرا امتحان مکن، بي آنکه دلبري کني از اين و آن بيا. قلب مرا هنوز به يغما نبرده اي، اي راهزن دوباره به اين کاروان بيا.

سوال- در خصوص قرض الحسنه و آثار آن توضيح بفرماييد.

پاسخ- حضرت محمد(ص) هرگز به هيچ ظلمي راضي نبودند. قبل از بعثت پيامبر، ايشان به همراه تعدادي از جوانمردان مکه عضو پيماني به نام حلف الفضول بودند. مضمون اين پيمان اين بود که اگر کسي مورد ستم قرار گرفت، اين گروه از او حمايت کنند. در آن زمان گاهي عده اي از مکان هاي دور براي تجارت به مکه مي آمدند و پيش مي آمد که افرادي قوي و زورمند پول آنها را نمي دادند. اين هيئت جوانمردان تصميم گرفتند که اگر کسي چنين ظلمي کرد، حق مظلوم را از او بگيرند. بعد از رسالت نيز پيامبر اعلام کردند که همچنان عضو آن گروه باقي مي مانند. در روايت است که فردي نزد پيامبر(ص) آمد و گفت: من مي خواهم بخشي از دارايي خود را به يکي از فرزندان خود ببخشم، شما شاهد من در اين کار باشيد. پيامبر پرسيدند که آيا فرزند ديگري هم داري؟ آن شخص گفت: بله دارم. فرمودند: به آن فرزندان هم چيزي داده اي؟ گفت: نه فقط مي خواهم به اين فرزند خود بدهم. حضرت فرمودند: ما پيامبران گواه ظلم نمي شويم. البته گاهي ممکن است پدري به دلايلي خاص مال بيشتري به يکي از فرزندان خود بدهد. مثلاً يکي از فرزندان نياز مالي بيشتري دارد. در اين صورت مصداق ظلم نيست. ولي اگر کسي بي دليل به يکي از فرزندان مالي را ببخشد، ظلم است. اين مسئله نشان مي دهد که پيامبر راضي به هيچگونه ظلم در جامعه ي ديني نيستند. اگر ما هم مي خواهيم به سيره ي پيامبر عمل کنيم، نبايد شاهد ظلم باشيم. امروز يک ظلم عمومي و فراگير در جامعه رخ داده است. مشکلات زيادي در خصوص وام هاي مختلف بوجود آمده وعده ي زيادي زندگي خود را از دست داده اند. در زيارت امام زمان (ع) آمده است که ايشان مظهر عدالت هستند. اينکه ما در جامعه ظلمي را مشاهده کنيم و بگوييم منتظر عدل گستر هستيم معنايي ندارد. خوب است که همه ي ما براي رفع اين ظلم قدم برداريم. هدف ما دستگيري از افرادي است که در اين ظلم گرفتار شده اند. تعداد زيادي پيام از طرف افراد براي ما ارسال شده است. در سايت سمت خدا قسمتي در نظر گرفته شده که کساني که مي خواهند در طرح قرض الحسنه شرکت کنند، مي توانند آنجا اظهار نظر کنند. آقايي عنوان مي کردند که من و همسرم مبلغ هفتاد و چهار ميليون تومان پول داريم که قصد داشتيم آن را در بانک بگذاريم و هرماه مبلغي را به عنوان سود دريافت کنيم. اما با طرحي که شما مطرح کرديد، از اين سود صرف نظر کرديم و آن را در يک صندوق قرض الحسنه ي سنتي قرار داديم تا افراد بتوانند قرض بگيرند و مشکلات خود را برطرف کنند. فرد ديگري مي گفت که بعد از برنامه ي شما من ده ميليون تومان در صندوق قرض الحسنه ي محله ي خود گذاشتم. هفته ي پيش نيز فردي نزد من آمد و مبلغي را همراه آورده بود. ايشان گفت که اين مبلغ را به فردي که اعلام کرديد مشکل دارد بدهيد. بسياري از افراد گفته بودند که ما گرفتار سود دادن به بانک ها هستيم. اين بانک ها ابتدا سود خود را دريافت مي کنند. در دفترچه ي اقساط بانک قيد شده که اگر قسط اول وام دريافتي مثلاً دويست هزار تومان است. مبلغ صد و نود و پنج هزار تومان از آن سود پول است. با اين کار بانک بعد از شش ماه تا يک سال، کل سود پولي را که بصورت وام پرداخت کرده دريافت مي کند. اگر شما بخواهيد بعد از يک سال مثلاً کل مبلغ وام دريافتي را به بانک بازپرداخت کنيد، بانک کل سود ده ساله ي خود را قبلاً دريافت کرده است. خانمي مي گفت که من مبلغ سي ميليون تومان با بيست و هشت درصد سود از بانک وام گرفته ام. به دليل جريمه ي ديرکرد و سودي که بانک دريافت کرده، اين مبلغ به صدو هشتاد ميليون تومان تبديل شده است. الان کار به جايي رسيده که منزل من را بانک مصادره کرده است. اما به دليل اينکه کل پول هنوز تسويه نشده شوهر من در زندان است. آقاي جانبازي مي گفت که مبلغ هفت ميليون تومان بصورت وام از يکي از بانک ها به من تعلق گرفته بود. من چند روزي دير مراجعه کردم و اين وام منتفي شد. اما بعد از چند روز يک دفترچه براي من آمد که سي و سه قسط سي و پنج هزارتوماني بابت وامي که دريافت نکرده ام بايد پرداخت کنم. من به آن بانک رفتم و اعتراض کردم. رئيس شعبه به حال من دلسوزي کرد ولي باز هم مبلغ صد و بيست هزار تومان سود پولي را که نگرفته بودم، را دريافت کرد. ما مي خواهيم براي اينگونه مشکلات راه حلي پيدا کنيم. اگر يک ظلم عمومي است بايد همه در رفع آن سهيم باشيم. مسئولين، مردم و علما بايد در اين کار نقش داشته باشند. برنامه ريزان اقتصادي، بانک ها، مسئولين و غيره بايد براي اين مسئله فکر کنند. آيا در يک جامعه ي ديني ما مي توانيم اينگونه زندگي کنيم وشاهد اين ظلم باشيم؟ کتاب وسائل الشيعه يک کتاب مشتمل بر سي و هشت هزار حديث است. اين کتاب بابي دارد به اين مضمون که يکي از وظايف حکومت ديني اين است که اگر کسي بدهکار شد و نتوانست بدهي خود را بپردازد. حکومت، حاکم و امام بايد اين بدهي را بپردازد. در سوره ي مبارکه ي توبهA  آيه ي شصت آمده است که يکي از مصارف زکات در حکومت اسلامي، براي کساني است که وامي دريافت کرده اند و قدرت پرداخت ندارند. البته اين مسئله مربوط به جامعه ي ايده آل مذهبي است. امام و مراجع ديگر براساس روايات فتوا داده اند که يکي از وظايف حاکم همين مسئله است. حتي اگر حکومت اسلامي نمي خواهد اينگونه عمل کند اما چه خوب است که اگر کسي قرضي گرفت اين مقدار از او سود وجريمه ي ديرکرد گرفته نشود. الان مردم به بانک ها اعتماد ندارند. بايد اين اعتماد برگردانده شود. مديران بانک ها بايد بر روي نحوه ي هزينه شدن اين قرض الحسنه ها نظارت کنند. در يکي از برنامه ها از بانک ها سوال کرده بودند که قرض الحسنه اي که مردم به شما مي دهند، چگونه هزينه مي کنيد. بعضي از بانک ها پاسخ داده بودند که پنجاه درصد مبلغي که به عنوان قرض الحسنه نزد ما است، ما به پرسنل خود وامA  داده ايم و پنجاه درصد مابقي را به مشتريان بانک داده ايم. آيا اين کار عادلانه است. نبايد فکر کرد که بحث جريمه هاي بانک، يک معماي پيچيده است. آيا جريمه هايي که بانک ها از افراد مي گيرند بايد بازدارنده باشد يا درآمد زا؟ جريمه ها تبديل به يک منبع درآمد براي بانک ها شده اند. بانک ها قوانيني دارند که نه تنها سود وام پرداختي را از افراد مي گيرند، بلکه بيمه ي منزلي که نزد آنها وديعه گذاشته شده را نيز دريافت مي کنند. جريمه بايد بازدارنده بوده و به حساب بيت المال برود. در حالي که الان اين جريمه به حساب بانک مي رود. به همين خاطر است که هر روز يک شعبه ي جديد داير مي کنند. تقاضاي ما اين است که مسئولان اقتصادي، مسئولان بانک و همگان براي حل اين مشکل کمک کرده و بر هزينه ها نظارت داشته باشند. جريمه ي ديرکرد بايد در حد جبران خسارت بانک باشد. يک مديربانک در يک شهر دورافتاده نيز مي تواند به وظيفه ي خود عمل کند. يک مدير محلي بانک نبايد وام را فقط به بستگان و خويشاوندان خود بدهد و آنها را مقدم بداند. در همه ي رسانه ها گفته شده که بانکي به يک طفل چند روزه پنجاه ميليون وام داده است. اگر نظارت ها قوي باشد همه ي اين مسائل قابل حل است. الان دهه ي مبارکه ي فجر است چقدر خوب است که ما کام مردم را با يک راه حل شيرين کنيم. مرحوم حاج آقا حسين فاطمي در کتاب خود مي نويسد که عده اي دزد به قافله اي زدند و اموال مردم را غارت کردند. در ميان اين اموال يک نوشته اي پيدا کردند و آن را نزد رئيس دزده ها آورند. روي آن نوشته شده بود که هرکس اين دعا را بخواند مال او به سرقت نمي رود. رئيس دزدها گفت تمام اموال اين افراد را بازگردانيد. ما اگر الان اموال اين افراد را برداريم به دين آنها لطمه مي خورد. ما نمي خواهيم دزد دين مردم باشيم. فتواي مرجع تقليد است که اگر بدهکار امکان بازپرداخت نداشت، حکومت ديني بايد اين کار را انجام دهد. ما اگر الان اين کار را انجام نمي دهيم، حداقل مي توانيم مشکلات را کم کرده و گره ها را باز کنيم. بايد اعتماد مردم به سيستم بانکي بازگردد. بخش دوم نيز مربوط به اقشار مردم است. مردم مي توانند در اين راه کمک کرده و قرض الحسنه ها را توسعه دهند. اگر در هر شهر و روستايي صندوق هاي قرض الحسنه ي سنتي بود و مي توانستند بدون سختي و مشکل به مردم وام بدهند، افراد مجبور نبودند به بانک ها مراجعه کنند و گرفتار شوند. مرحوم شيخ صدوق در ثواب الاعمال آورده است که امام باقر(ع) فرمود: کسي که به مومني قرض بدهد و با او مدارا کند، خداوند تمام گذشته ي او را مي بخشد و بايد اعمال خود را دوباره شروع کند. اين تعبير در مورد حجاج در روز عرفه نيز آورده شده است. مرحوم کليني در کافي شريف آورده است که اگر کسي مبلغي را قرض داد، تا زماني که آن فرد پول را باز پس نداده، فرشتگان آسمان بر او درود مي فرستند. امام باقر(ع) مي فرمايد: اگر من گرفتاري مسلماني را برطرف کنم، از هفتاد حج خانه ي خدا براي من بهتر است. در روايت است که از امام صادق (ع) سوال کردند: چرا خداوند ربا را حرام کرده است؟ ايشان فرمود: به اين خاطر که وقتي ربا حرام شود مردم به سراغ فضايل اخلاقي مي روند. اگر من الان تمام ثروت خود را به يکي از فرزندان خود ببخشم، شرعاً کار اشتباهي انجام نداده ام. اماA  پيامبر (ص) مي فرمايند که من نمي خواهم شاهد ظلم باشم. بنابراين ممکن است کاري شرعي، مصداق ظلم اخلاقي باشد. تبعيض ناروا ظلم است. بسياري از کارهايي که الان در نظام بانکي انجام مي گيرد شرعي است. آنها تمام امضاء ها را از وام گيرندگان دريافت مي کنند و کارهاي خود را قانوني مي کنند. بالاي دفترچه هاي پس انداز نوشته شده و امضاء مي گيرند که افراد ابتدا بايد سود بانک را پرداخت کنند. اين مسائل شرعي است اما پيامبر (ص) مي فرمايند که من شاهد ظلم نمي شوم. بنابراين افراد بايد کاري کنند که مردم نياز به اينگونه قرض هايي که سود دارد، نداشته باشند. چه خوب است که ما بجاي اينکه پول خود را در بانک هايي که سود مي دهند پس انداز کنيم در صندوق هاي قرض الحسنه ي سنتي بگذاريم و کاري کنيم که وام گيرندگان عمري دعا گوي ما باشند. ربا حتي اگر به صورت مخفيانه هم باشد در زندگي اثر دارد. کار خير هم به همين صورت است. لازم نيست کار خير علني باشد و همه متوجه شوند، اگر مخفيانه هم باشد در زندگي اثر دارد. اگر اقوام ما نياز مالي دارند، چه خوب است که به آنها وام بدهيم. در روايت داريم که کار خير به کمال نمي رسد مگر اينکه سه شرط داشته باشد: اول زود و فوري انجام بگيرد، دوم اينکه مخفي باشد، سوم اينکه در نزد خود آن را زياد بزرگ نکنيد. افراد مي توانند از ائمه ي جماعات، معتمدين و غيره بپرسند که يک صندوق قرض الحسنه ي مطمئن و خوب کجا است. البته اگر ضرورتي به گرفتن وام وجود ندارد نبايد اين کار را انجام دهيم. الان در جامعه ي ما وام گرفتن تبديل به يک کار شده است. فکر مي کنيم که اگر وامي وجود دارد که مشمول ما مي شود، در صورتي که اين کار را نکنيم ضرر کرده ايم. امام در تحرير الوسيله مي فرمايند که مکروه است اگر کسي احتياج شديد ندارد وام دريافت کند. فقها گفته اند که گاهي وام واجب است، گاهي مستحب است، گاهي نيز مکروه است. خوب است که وام را براي افرادي بگذاريم که مشکل بيشتري دارند. حتي اگر وامي را دريافت کرديم که حق ما بود خوب است به افرادي بدهيم که نيازمندتر هستند. البته افرادي هم که واممي گيرند بايد آن را به موقع بازپس بدهند. در روايت داريم که مومن راحت وام مي دهند و راحت نيز قسط آن را مي پردازد. خانمي مي گفت که من پولي داشتم که مي خواستم با آن النگو بخرم اين کار را نکردم و پول را در صندوق قرض الحسنه گذاشتم. مسئولين، مردم و علما بايد در اين قضيه سهيم باشند. مسئولين بانک ها انواع استفتاء ها را از علما کرده اند و همه ي راه حل ها را رفته است. اين کار ها را کرده اند که سود محفوظ بماند و جريمه را بتوانند از افراد دريافت کنند. البته امام رضوان الله مي فرمودند که جريمه اصلاً موضوعيتي ندارد. اول انقلاب به ايشان گفتند که اگر جريمه نباشد مردم پول را پس نمي دهند. ايشان فرمودند که من جريمه را قبول ندارم. اما الان زندگي يک عده در اين راه از بين رفته است. جريمه بايد در حد يک بازدارنده باشد نه يک منبع درآمد. اين مشکلي است که براي همه ي مردم وجود دارد. افراد در هرجايي و به هر شکلي بايد سهمي در از بين بردن اين ظلم عمومي داشته باشند. درروايت است که پيامبر(ص) هر روز اين دعا را مي خواندند و آن را به اصحاب خود آموزش مي دادند. از اصحاب نقل شده که همانطورکه معلم در کلاس درس نوشتن را به کودکان آموزش مي دهد، پيامبر نيز به ما آموزش مي داد. خدايا به تو از بخل پناه مي برم. فردي به امام باقر(ع) گفت: آيا راست است که پيامبر هر روز به خدا پناه مي برد. فرمود: بله ما هم همين کار را مي کنيم. در قرآن آمده که اگر کسي از بخل و حرص جدا شود رستگار مي شود. درروايت است که اميرالمومنين (ع) فرمود: من تعجب مي کنم از بخيل. در دنيا مانند فقرا زندگي مي کند، اما روز قيامت چون اين ثروت را جمع کرده بايد جوابگوي آن باشد. ما از مسئولين مي خواهيم که در اين دهه ي مبارک فجر کام مردم را شيرين کنند و در اين راه قدم برداشته شود. به گونه اي شيرين کنند که مردم تا سال ها اين اتفاق خوب را به خاطر داشته باشند و مشکل آنها برطرف شود.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها