اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-09-17-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي- خطبه امام حسين (ع) در منا

معرفی برنامه

سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

92-09-17

کنج خرابه منزل يک ماه پاره نيست، اينجا که جاي سوختن اين ستاره نيست. آن شهاب کوچک غمگين سه ساله نه، خورشيد ساله است که از اين هزاره نيست. سيلي که از قشنگي گل کم نمي کند، اين قطره هاي سرخ کم از گوشواره نيست. يک تازيانه مي کُشدش بيشتر چرا، بايک اشاره هست و با يک اشاره نيست.A  عمه براي دخترکش شرح مي دهد، راهي است راه عشق که هيچش کناره نيست. دختر سوال مي کند از تشت با نگاه ، آيا جز آنکه سربسپارند چاره نيست؟

سوال- درخصوص خطبه ي مناي حضرت سيدالشهدا توضيح بفرماييد.

پاسخ - من هم شهادت حضرت رقيه را به همگان تسليت مي گويم. روز گذشته يکي از دوستان عراقي که در ايران مقيم است من را ديد. ايشان گفت: که من تازه از عراق بازگشته ام. تمام دوستان و بستگان ما که در عراق هستند و فارسي بلد هستند، برنامه ي سمت خدا را مي بينند و پيگيري مي کنند. ما به همه ي دوستاني که در تمام عالم اين برنامه را تماشا مي کنند عرض ارادت داريم.

امام حسين (ع) در فرازي از خطبه فرمودند که من نگران هستم که همه چيز نابود شده و حق از بين برود. اين خطبه در دو سال پاياني حکومت معاويه يعني در سال پنجاه و هشت بيان شده است. مباحثي که ما بيان مي کنيم سه ويژگي دارد :يکي اينکه ما آن ها را بدون تعصب عنوان مي کنيم. دوم اينکه هميشه صحبت هاي ما همراه با احترام بوده و تنها نهي ديني است. سوم اينکه همه ي آنها مستند هستند. امام حسين (ع) نامه اي به معاويه نوشتند و فرمودند تو نبودي که حجرابن عدي را به شهادت رساندي؟ امام در اين نامه يک به يک جناياتي را که معاويه کرده بود برشمردند. حجر يک صحابي معمولي نبود. مرحوم علامه اميني در جلد دهم و يازدهم الغدير به طور مفصل به وضعيت معاويه پرداخته است. از جمله در خصوص حجرمي نويسند که ايشان از اصحاب خاص پيامبر بوده است. حجر مستجاب الدعوه و از اعظم صحابه در عبادت بوده است. در حالات ايشان است که هميشه با وضو بوده و اگر وضوي ايشان از بين مي رفته بلافاصله وضو مي گرفته و نماز مي خوانده. بنابراين نمي توان به راحتي از کنار کشته شدن حجر به دست معاويه گذشت. معاويه مالک اشتر، محمد ابنابي بکر، عمرابن حميق را نيز به شهادت رسانده است. اهل سنت به چهارشاخه ي شافعي، مالکي حنبلي و حنفي تقسيم مي شوند . آنها داراي چهار امام به نام هاي امام ابوحنيفه، امام شافعي،احمد حنبل و مالک ابن انس هستند . احمد حنبل داراي کتابي بسيار معتبر به نام مسند است. همانطور که ما شيعيان بحار علامه مجلسي و اصول کافي و غيره را مي شناسيم، در اهل تسنن نيز کسي نيست که کتاب مسند حنبل را نشناسد. در جلد پنجم اين کتاب در صفحه ي 347 حديثي از بُرِيد نقل شده است. عبدالله ابن بريده مي گويد: من با پدرم ميهمان معاويه بوديم. او از ما پذيرايي کرد و براي ما غذا آورد. بعد از غذا معاويه بر سر سفره شراب آورد. معاويه شراب را نوشيد و به پدر من نيز تعارف کرد. پدرم گفت: از روزي که پيامبر شراب را حرام کرده و آيه ي تحريم آن نازل شده من ديگر نخورده ام. بريده از اصحاب پيامبر بوده و به روشني اين مطلب را بيان کرده است. کتاب تاريخ طبري جزو قديمي ترين تواريخ است.بيش از هزار و صد سال از وفات طبري مي گذرد. يکي از کارهايي که معاويه انجام داده بيعت گرفتن براي يزيد بوده است. بعد از حادثه ي کربلا گروهي از مدينه به شام رفتند. آنها قصد داشتند از نزديک اوضاع داخلي يزيد را بررسي کنند. اين گروه در هنگام بازگشت به مدينه شرح سفر خود را براي مردم بيان کردند. در تاريخ طبري آمده است که آنها گفتند ما از پيش کسي آمده ايم که دين ندارد، شراب مي خورد، سگ بازي مي کند و غيره. چه کسي چنين فردي را بر سر مومنين مسلط کرده است؟ چنين فردي به عنوان خليفه ي رسول الله بر مردم حکومت مي کند. يکي از افراد ديگر اين گروه مي گويد: به خدا قسم يزيد شراب مي خورد و به قدري مست مي شود که نمي فهمد نماز يعني چه. بعد از اين گزارش عبدالله ابن حنزله و مردم مدينه قيام کردند. بعد از شهادت سيد الشهدا چندين قيام اتفاق افتاد. از جمله مي توان قيام مردم مدينه، قيام توابين، قيام مختار، قيام يزيد، قيام يحيي ابن زيد و غيره را نام برد. يزيد، مسلم ابن عقبه را براي سرکوب قيام مردم مدينه فرستاد. اين فرد نه تنها خون مردم مدينه را ريخت بلکه نواميس آنها را بر سپاهيان خود مباح کرد. او بعد از اينکه عده ي زيادي را کشت از بقيه ي مردم بيعت گرفت تا در امان باشند. به آنها گفت من به شرطي با شما کاري ندارم که عبوديت و بندگي يزيد ابن معاويه را بپذيريد. در ضمن بايد بپذيريد که يزيد هرطور مي خواهد بر خون، مال و نواميس شما حکم کند. آيا پيامبر مبعوث شد که کسي بگويد من خليفه ي رسول الله هستم و اينگونه از مردم بيعت بگيرد؟ حکومت يزيد يکي از جنايات معاويه است. تمام اين گناهان به حساب معاويه گذاشته مي شود. ابن ابي الحديد از علماي بزرگ اهل سنت است و در هفتصد سال پيش مي زيسته است. کتابي دارد به نام نهج البلاغه که بارها در کشورهاي اسلامي به چاپ رسيده است. در جلد پنجم صفحه 129مي گويد: بسياري از اصحاب ما دين معاويه را زير سوال بردند نه فقط اينکه آدم فاسقي بوده است. او کافري است که پيامبري حضرت محمد(ص) را قبول نداشته است. در جلد ششم صفحه 285 داستاني را به طور مفصل در ده صفحه نقل مي کند. چهارنفر نزد معاويه آمدند و گفتند که يک جلسه اي را برگزار کن که امام حسن (ع) در آن حضور پيدا کند. ما مي خواهيم هرچقدر که مي توانيم به او و پدرش حضرت علي (ع) دشنام بگوييم. آن چهارنفر عبارت هستند از: عمروعاث، وليد، عتبه برادر معاويه و مقيره. اين مطلب در احتجاج طبرسي، در مقتل خوارزمي و غيره نيز آمده است. معاويه امام مجتبي (ع) را به جلسه آورد. آن چهار نفر جسارت هاي بسيار زيادي به امام مجتبي (ع) کردند. حضرت به هرکدام از آنها به طور جداگانه پاسخ دادند. به معاويه فرمودند: مي دانيد که علي ابن ابيطالب(ع) به دو قبله نماز خواند در حالي که تو و پدرت کافر بوديد و بت لات و عزي را مي پرستيديد؟ پدرم با پيامبر دو بيعت فتح و رضوان را داشت در حالي که تو کافر بودي. مي داني که اميرالمومنين اولين کسي بوده که به پيامبر ايمان آورده است. تو و پدرت اگر يک روزي هم به اسلام روي آورديد در باطن کافر بوديد. به خاطر داري که اميرالمومنين در جنگ بدر پرچم دار پيامبر بود، در حالي که تو و پدرت پرچمدار مشرکين بوديد. در جنگ بدر، احد و احزاب پرچمدار پيامبر علي ابن ابيطالب(ع) بوده و پرچمدار مشرکين تو و پدرت بوديد. به خاطر داري که يک روز پدرت سوار بر مرکب بود تو مقابل بودي و برادرت عتبه از پشت سر مي آمد. پيامبر فرمود: خداوند کسي که سوار برمرکب است، آنکه جلو مي رود و آنکه پست سر مي آيد را لعنت کند. تو اين شعر را براي پدرت نوشتي: مبادا يک روزي اسلام بياوري. امام مجتبي به طور مفصل مقامات اميرالمومنين و موقعيتي را که معاويه داشت بيان کردند. ايشان فرمود: به خاطر داري که پيامبر در هفت موضع ابوسفيان را لعنت کرده: در احد، احزاب، حديبيه، در آن روزي که به همراه دوازده نفر قصد کشتن پيامبر را داشتند. سپس امام مجتبي (ع) جوابي به عمروعاث دادند. حضرت فرمود: هيچ جنگي نبوده که تو مقابل پيامبر نايستاده باشي. هميشه پيامبر را دشنام دادي. به خاطر داري که به حبشه رفتي و با پادشاه آنجا صحبت کردي که افرادي را که به آنجا پناه برده بودند بازگرداند و آنها را عذاب بدهد. البته نجاشي حاضر به اين کار نشد. تو شعري را در هفتاد بيت در دشنام به پيامبر گفتي. پيامبر در جواب او گفتند که خدايا من شعر نمي گويم ولي به هر حرفي که در اين هفتاد بيت آورده هزار بار لعنت خود را به او بفرست. سپس امام حسن(ع) رو به وليد کرده و گفتند که من چه چيزي به تو بگويم. تو همان کسي هستي که پدرم به خاطر شرابخواري به تو هشتاد تازيانه زد. وليد در زمان خليفه ي سوم شراب خورده بود و کسي جرأت نمي کرد حد را بر او جاري کند. اميرالمومنين فرمود: اگر حد الهي را جاري نکنيد من اين کار را مي کنم. تو همان کسي هستي که آيه ي شش سوره ي حجرات در مذمت تو و فسق تو نازل شد. اميرالمومنين در چندين خطبه در نهج البلاغه در خصوص معاويه مطالبي بيان کرده اند. در مسئله ي امامت دو نگاه وجود دارد:. چه کسي مي تواند خليفه و جانشين پيامبر باشد؟مسئله ي کربلا يک دفعه و در يک روز اتفاق نمي افتد. پنجاه سال مسير عوض شده است. اگر خطبه اي که در سال پنجاه و هشت امام خواندند اثر مي گذاشت مسئله ي عاشورا اتفاق نمي افتاد. چون اين خطبه اثر نکرد سيد الشهدا با خون خود و اهل بيت خود خواستند مردم را بيدار کنند. ايشان ثابت کردند که خون بر شمشير پيروزمي شود. زينب کبري وارد قتله گاه شدند و به بدن سيدالشهدا نگاه کردند فرمودند: پدرم به فداي تو که لشکر تو را دوشنبه غارت کردند. معروف است که حادثه ي عاشورا در روز جمعه اتفاق افتاده است. از امام صادق (ع) سوال کردند که امام حسين(ع) در چه روزي به شهادت رسيدند فرمودند: ايشان روز دوشنبه به شهادت رسيد. دوشنبه همان روزي است که در سقيفه نشستند و مسير خلافت را تغيير دادند. دو نگاه وجود دارد: در حديثي از پيامبر در کتاب صحيح مسلم جلد نهم صفحه ي 387 آمده است که ايشان فرمودند: بعد از من پيشواياني مي آيند که در مسير من نيستند و سنت من را عمل نمي کنند. در ميان آنها مرداني هستند که دلشان دل شيطان است و فقط به صورت انسان هستند. چنين اماماني بر شما حاکم خواهند شد. فردي پرسيد: اگر ما در آن زمان بوديم چه کار کنيم؟ پيامبر فرمود: بايد اطاعت کنيد. حتي اگر مال شما را گرفت و شما را کشت. ( البته به نظر ما اين سخنان دروغ است و پيامبر هيچگاه اينگونه نمي گويند) . حديث ديگري نيز در اين مورد وجود دارد که در کافي کليني، در ثواب الاعمال شيخ صدوق و در کتاب شيخ طوسي آمده است. ما اعتقاد داريم که اين حديث درست است. پيامبرفرمود: خداوند فرموده است من عذاب مي کنم مردمي را که از امام ظالم و کسي که از جانب خدا نيست اطاعت کنند. حتي اگر کارهاي اين مردم خوب باشد.

سوال- درخصوص صفحه ي 535 قرآن کريم توضيح بفرماييد.

پاسخ – افراد نبايد از قرائت سوره ي واقعه غفلت کنند. خواندن اين سوره در رکعت اول نماز وتيره (دو رکعت نشسته ي بعد از نماز عشاء) توصيه شده است. در حديثي است که فردي به يکي از اصحاب پيامبر گفت: پول مي خواهي؟ او گفت نه من هيچگاه فقير نشده ام.چون در عمرم تلاوت سوره ي واقعه را ترک نکرده ام.

حديثي که در کتاب صحيح مسلم از پيامبر نقل شده را ما قبول نداريم اما نتيجه ي همين نگاه بود که شمر،با دستي به خون سيد الشهدا آلوده شده در کنار کعبه نشست و خود را تطهيرکرد. به آنها آموخته بودند که اگر کسي خليفه بود حتي اگر دل او شيطان باشد تا زماني که نماز را به پا داشت بايد از او اطاعت کرد. برخلاف نگاه دوم که مي گويد: اگر امتي نماز بخوانند و عبادت کنند اما اگر اطاعت امام ظالم را داشته باشند فايده اي ندارد. کتاب لباب الانساب نوشته ي علامه بيهقي از علماي بزرگ شيعه است که در سال 565 وفات کرده است. مرحوم آيت الله مرعشي مقدمه ي مفصلي در خصوص عظمت علامه بيهقي نوشته است. ايشان هفتاد و شش کتاب تأليف کرده است. در اين کتاب ايشان دختران امام حسين(ع) را به نام هاي فاطمه، سکينه و رقيه بيان مي کند. بنابراين هيچ ابهامي در اين مورد وجود ندارد. در صفحه 179 جلد دوم کتاب کامل بهائي تأليف محمد ابن علي ابن حسن طبري نيز که مربوط هفتصد سال پيش بوده آمده که زنان و دختران پيامبردر حالت اسيري قصه ي کربلا را از بچه ها مخفي مي کردند. تا رسيدند به شام، شبي کودکي از خواب بيدار شد و پرسيد پدر من حسين (ع) کجا است اين ساعت او را در خواب ديدم. زنان و کودکان جملگي به گريه افتادند. يزيد از خواب بيدار شد و باقي داستان آورده شده است. از مرحوم علامه طباطبايي نقل شده است که براي حضرت رقيه (س) به دنبال سند نباشيد. همين سند کافي است که وقتي انسان وارد حرم ايشان مي شودبي اختيار قلبش مي شکند و اشک او جاري مي شود. آقاي محدث قمي فرزندي داشتند به نام حاج ميرزا علي آقاي محدث زادهکه منبري بودند.ايشان نقل مي کردند که هنجره ي من مشکل پيدا کرده بود و پزشکان گفته بودند که نبايد چند ماه صحبت کنم. يک شب سيد الشهدا را در خواب ديدم و متوسل به ايشان شدم. آقا فرمودند: نزد سيدي که جلوي در است برو و بگو روضه ي رقيه را بخواند خدا تو را شفا مي دهد. ايشان مي گويند که آن آقا روضه رامي خواندند و من گريه مي کردم که همسرم من را از خواب بيدار کردند. فردا که به پزشک مراجعه کردم تعجب کرد و گفت کدام پزشک تو را معالجه کرد؟ در جواب گفتم که حضرت رقيه (س) اين کار را کرد.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها