اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-06-03-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-قيامت

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

قيامت

92-06-03

روزي گره از کار تو وا خواهد شد راز شب تار برملا خواهد شد، تو آيه ي وحدتي که با آمدنت هر قطب نما قبله نما خواهد شد.

سوال – در مورد اسامي قيامت (يومهم البارزون) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – يکي ديگر از اسامي قيامت يومهم البارزون است يعني در قيامت درون انسان ها آشکار مي شود. در واقع يوم تبلي السرائر است. اگر کسي در دنيا رازدار مومنين باشد خداوند در قيامت رازدار او خواهد بود.

بعضي سوال کرده اند که در مورد افرادي از ما سوال مي کنند آيا ما بايد حقايق را پرده پوشي و رازداري کنيم ؟اگر شما در مقام مشورت قرار گرفتيد مثلا پسري مي خواهد به خواستگار دختري برود و در اين مورد از شما سوال مي کنند. اين موارد در استخدام و تجارت و ازدواج وجود دارد. وظيفه ي شما در مقام مشورت چيست؟ اگر ما عيبي از کسي سراغ داريم بايد دو مسئله را مورد توجه قرار بدهيم: 1- توجه به اهم و مهم. ما بايد ببينم که گفتن عيب شخص مهمتر است يا مشورت دادن. به فرض شما مي خواهيد چيزي را پيش کسي امانت بگذاريد ولي خيلي به او اطمينان نداريد، آيا من مي توانم به شما بگويم که اين فرد قبلا سابقه ي ي خوبي نداشته است؟ خير. آيا اين امانت ارزش دارد که آبروي مومني ريخته بشود؟ پس ما بايد ببينم که آيا ارزش دارد که حقايق گفته شود يا خير.

2- از راه کار ديگري استفاده کنيم. مثلا ما عيوبي از پسري مي دانيم و در مورد ايشان از ما سوال کرده اند. به فرض اين پسر شرابخوار است. لازم نيست که ما غيبت او را بکنيم، مي توانيم بگوييم که اجمالا ازدواج با اين مورد به صلاح نيست. ضرورتي ندارد که ما تمام عيوب شخص را افشاء کنيم. ما ملتزم به دين و قرآن هستيم. در بحث غيبت امام خميني در کتاب شان(فقهي) در مورد مشورت بحث کرده اند. امام خميني فرمودند: شما بايد مورد به مورد مشورت را مشاهده کنيد و هر کجا که مي بينيد که مسئله ي مشورت مهمتر است، آنرا بيان کنيد. در مورد مشوت، ما نمي توانيم بطور کلي بگوييم.

در جامعه ما اين طور فکر مي کنند که در مشورت بايد همه موارد را گفت. ما نمي توانيم پرونده ي سي ساله طرف را به سوال کننده بگوييم. ما مجاز نيستيم که در مقام مشورت اسرار ديگران را فاش کنيم. چه اشکالي دارد که ما در مورد آبروي مومن احتياط کنيم ؟مسئله ي حرمت غيبت خيلي مهمتر از مسئله ي مشورت دادن است. پس آبروي مومن حرف اول را مي زند. اگر شما ديديد که آبروي مومني در خطر است و مي خواهند با شما مشورت کنند شما احتياط کنيد و اين مسئله را از عالم ديني سوال کنيد. اگر ما باورکنيم که آبروي مومن مهم است براي آن وقت مي گذاريم.

بعضي موارد وقتي در مورد کسي با ما مشورت مي کنند ما حتي در مورد پدر فرد هم اطلاعات مي دهيم. ضرورتي ندارد که شما پرونده ي اجداد طرف را بگوييد به فرض اينکه اطلاعات شما واقعيت داشته باشد و اِلا تهمت است. پس در مقام مشورت فوري جواب ندهيم.

به فرض يک نفر مي خواهد وزير بشود و بايد نمايندگان مجلس اطلاعاتي در مورد آنها داشته باشند آيا لازم است که همه مردم از اين اطلاعات با خبر بشوند ؟نمايندگان خودشان بررسي مي کنند و راي مي دهند ولي ضرروتي ندارد که همه ي مردم ايران خبردار بشوند که ايشان چه عيبي دارد. اگر نظام ما ديني است و مي خواهيم با فتواي يک فقيه پيش برويم، بدانيم که ما در مقام مشورت نمي توانيم آبروي کسي را از بين ببريم.

کتاب فضيلت هاي فراموش شده در مورد زندگي ملا آخوندعباس تربتي است و بيش از چهل بار چاپ شده است. ايشان هفتادسال پيش از دنيا رفته اند. اين کتاب بخاطر احتياط هاي زياد، براي ما شبيه افسانه است.امام خميني در مثال هاي شان از عظمت ايشان مثال مي زدند. داريم: شيخ عباس قمي در بالاي منبر بودند و ديدند که آخوند تربتي در پاي منبر نشسته است. ايشان از منبر پايين آمدند و گفتند که وقتي ملا تربتي در اينجا هستند من بالاي منبر نمي روم.

در تربت آقايي حکم کردند که فلاني کافر است. مردم به خانه ي او ريختند و او فرار کرد و مخفيانه زندگي مي کرد. در روز عيد غدير اين فرد فراري به خانه ي آخوند ملا تربتي رفت. رفتن به خانه ي ايشان وجه اي براي فرد تکفير شده درست کرد. کسي که او را تکفير کرده بود به نزد آخوند تربتي آمد و گفت که چرا شما او را پذيرفتيد و او را تحويل گرفتيد؟ ملا سوال کرد که آيا ايشان در نزد شما منکر ضروري دين شده بود که شما حکم به کافر بودن او داديد؟A  او گفت : خير

آيا دوشاهد عادل شهادت دادند که او کافر است ؟ او گفت: خير، مردم مورد وثوق اين خبر را به من داده اند. ملا پرسيد: آيا شما حاضر هستيد که مال تان را به دست اين افراد مورد وثوق بسپاريد. او گفت: خير.

آيا شما در فهم مردم مورد وثوق اطمينان داريد که درست برداشت کرده اند؟ ملا تربتي فرمود: ما شب و روز تلاش مي کنيم که مردم را مسلمان کنيم و شما مسلمان را کافر اعلام مي کنيد.

فردي در مشهد از استاندار زمان شاه بد گفته بود. وقتي ملا تربتي او را در جلسه اي ديده بود فرمود: چطور شما در مورد ايشان صحبت کرده ايد، آيا دو شاهد عادل شهادت داده اند؟ شما بايد اول او را خصوصي نصيحت کنيد و بعد اگر موثر نبود امر به معروف ونهي از منکر کنيد. مبادا حرف هايي که در سخنراني مي زنيد براي هواي نفس و جذاب شدن سخنراني تان باشد. (وقتي سخنراني انتقادي باشد افراد جذب مي شوند)

روزي ايشان نزد پزشکي بنام ضياء الاطباء رفتند و منتظر نشستند تا نوبت شان بشود. و قبول نکردند که بدون نوبت نزد پزشک بروند. خانمي نزد پزشک رفت، پزشک نبض بيمار راA  گرفت و گفت که نسخه ي قبلي شما کجاست ؟ بيمار گفت: شما گفتيد که نسخه را بجوشانيد و بخوريد و من هم اين کار را کردم. پزشک به او گفت :حيف از ناني که همسرت به تو مي دهد، تو نمي داني که نسخه را بايد گرفت نه اينکه خورد. جمعيت خنديدند. وقتي نوبت مرحوم تربتي شد، ايشان به پزشک گفت که چرا اين خانم را پيش مردم خوار کردي. تو چه حقي داشتي که اين کار را بکني ؟بزرگترهاي فاميل، رئيس اداره يا سخنران فکر مي کند که حق دارد همه را مسخره کنيم. بايد از مسخره کردن مردم بترسيم. ما با بزرگان فاصله زيادي داريم.

آيت الله بروجردي در زمان مرجعيت شان عليه گروهي سخنراني تندي مي کنند. فردي از سران آن گروه، وقتي به خانه مي رود صاحبخانه او را جواب مي کند و مي گويد که مگر آيت الله بروجردي عليه شما سخنراني نکرده است؟ ديگر جاي شما اينجا نيست.(به فرض کسي محکوم شد ما نبايد به خانواده ي او اهانت کنيم و آبروي آنها را ببريم) اين آقا شبانه به در خانه ي يکي از بستگان آيت الله بروجردي رفت و گفت که من امنيت جاني ندارم و مي خواهم از قم بروم، مادر و خانواده ام را به شما مي سپارم. ايشان داستان را براي آيت الله بروجردي تعريف کردند. مرحوم بروجردي به صاحبخانه پيام داد که از اين به بعد من پول اجاره ي خانه را مي دهم و آنها مستاجر من هستند. و مقرري را براي خانواده ي ايشان در نظر گرفتند. ما وقتي با فردي بد مي شويم، بايد عدالت را رعايت کنيم. اخلاق، جامعه ي ديني را زنده مي کند. چرا نام اين بزرگان زنده است؟

آيت الله بروجردي 53 سال است که از دنيا رفته اند ولي هنوز نام شان زنده است. آيت الله بروجردي مسجد اعظم قم را ساخته اند و معمار آن آقاي لرزاده بود. آقاي لرزاده گفت که مسجد احتياج به يک چاه آب دارد. کسي که چاه آب خوب مي زند يک زرتشتي است که در تهران زندگي مي کند. آيا ما پيش اين زرتشتي برويم؟ آقا فرمود: هر کس کارش بهتر است پيش او برويد، ما به دين او کاري نداريم. بعد از اينکه اين آقاي زرتشتي کارش را انجام داد گفت :قبل از گرفتن دستمزدم مي خواهم مرجع ديني شما را ببينم. آقا او را پذيرفت.وقتي اين فرد زرتشتي چهره ي نوراني آقا را مي بيند(عده اي از اروپائيان وقتي به ديدن ايشان رفته بودند گفتند:ما در چهره ي ايشان نور عيسي مسيح را ديديم. ايشان فرد جذابي بود.)دست و پيشاني آقا را مي بوسد و در کنار ايشان مي نشيند. آقا از او تشکر مي کند و و مي فرمايد: چرا دستمزد خودتان را نمي گيريد؟ فرد زرتشتي گفت که شما اين مسجد را براي عبادت ساخته ايد و اجازه بدهيد که ما هم در اينجا سهيم باشيم، آقا پذيرفت.

فردي به آقا گفت: حالا که او شما را دوست دارد به اين فرد بگوييد که مسلمان بشود،آقا ناراحت شد (زيرا هرسخن جايي و هر نکته مکاني دارد) و فرمود: من دعا مي کنم خلوصي که ايشان در کارش داشت، خدا به ما هم بدهد. هنگام خداحافظي اين فرد زرتشتي دست و پيشاني آقا را مي بوسد و مي رود. سي سال بعد( متولي مسجد، نوه ي آيت الله بروجردي بودند)چاه مسجد مشکل پيدا مي کند. پسر آن فرد زرتشتي چاه را درست مي کند و مي گويد: پدرم در پرونده ي اين چاه نوشته است که تا زماني که آيت الله بروجردي در مورد اين چاه از شما کمک خواست موظف هستيد که آنرا مجاني انجام بدهيد.

بعضي از اقليت هاي ديني از بينندگان برنامه ي سمت خدا هستند. و همراه با پخش قرآن، قرآن را مي خوانند.

در خاطرات آيت الله بروجردي دارد که به ايشان خبر دادند که بعضي از بچه ها هنگام تشيع جنازه ي يهوديان به آنها سنگ مي زنند. آقا براي برداشتن اين کار غلط، دنبال جنازه ي يهوديان مي رفته و جنازه ها را تشيع مي کرده است.

بياييد به قرآن و فقه برگرديم. و ساده با آبروي مسلمانان بازي نکنيم تا روز قيامت خداوند گناهان ما را پرده پوشي کند.

سوال - صفحه 430 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم :شيطان بر مردم سلطه ندارد. و فقط مردم را وسوسه مي کند.

از ويژگي ما انسان ها اين است که مي خواهيم خطاي خودمان را گردن ديگران بيندازيم. به فردي در دادگاه گفتند که چرا اين کار را کردي ؟متهم گفت :شيطان مرا گول زد. اگر ما خطاهاي مان را به گردن شيطان بيندازيم، در روز قيامت تبرئه نخواهيم شد.

پس در دنيا، گناهان ديگران را پرده پوشي کنيم تا در روز يومهم البارزون خداوند بدي هاي ما را بپوشاند. در روز قيامت اعمال و نيات خوب و بد انسان ها آشکار مي شود. کساني که در دنيا خوش دل وخوش قلب بوده اند و آبروداري کرده اند در قيامت خداوند خوبي هاي آنها را هم نشان مي دهد.

اگر کسي شاهد حق الناسي بوده يا شاهد ريختن خون کسي بوده، بايد در دادگاه شهادت بدهد، اين اشکالي ندارد. ولي اگر جواني خلافي انجام داده است و حق الناس نيست، نبايد آنرا به کسي بگوييم. فردي نزد حضر امير آمد و گفت که من گناهکارهستم، حد را بر من جاري کن. حضرت فرمود: به خدا قسم، اگر بين خود و خدا توبه مي کردي بالاتر از اين بود که خودت را به من معرفي کردي.

وقتي کسي توبه مي کند بايد يقين داشته باشد که خدا او را مي بخشد. اگر خانم يا آقايي قبل از ازدواج انحرافي داشته اند نبايد آنرا برملا کنند و بايد بين خود و خدا توبه کنند. خداوند ستار است. پس در مسائل شخصي حق الله، ما نبايد خودمان را معرفي کنيم يا عليه کسي شهادت بدهيم. آيا خبر دادن به همديگر جايز است؟ خير. گاهي يک خبر درعرض چند ساعت بين همه ي مردم پخش مي شود که اين کارها اشتباه است.

حتي زدن پليس براي اعترافA  گرفتن از گناهکار اشکال دارد. ما بايد بيشتر احتياط کنيم. وسواس ديني خوب است. سعي کنيم که در مورد ديگران غيبت نکنيم و تهمت نزنيم. بعضي ها اسم تهمت را سوال مي گذارند و از ديگران سوال مي کنند که او در بين جمع جواب بدهد. اين کار هم اشتباه است.

يازده شهريور روز شهادت امام صادق (ع)است،مراسم اين روز را با عظمت برگزار کنيد.

انشاء الله خداوند به ما توفيق دقت در رعايت مسائل حلال و حرام و حفظ آبروي مومن را عنايت بفرمايد.


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها