اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

92-05-20-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-قيامت

معرفی برنامه

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

قيامت

92-05-13

من سايه اي از نيمه ي پنهاني خويشم، تصوير هزار آينه حيراني خويشم، صد بار پشيماني و صد مرتبه توبه هر بار پشيمان ز پشيماني خويشم، عالم همه هر چند که زندان من و توست از اين همه آزادم و زنداني خويشم، تا در خم آن گيسوي آشفته زدم دست چون خاطرم جمع پريشاني خويشم، فردايي اگر باشد باز از پي امروز شرمنده چوحافظ زمسلماني خويشم ، حافظ مگر از عهده ي وصف تو برآيد با حسن تو حيران و غزل خوان خويشم.

سوال – در مورد صفات اميرالمومنين توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – صفي الدين حلي يکي از شاگرد علامه حلي بود که قصيده اي در مورد حضرت علي(ع) دارد که معروف است. ايشان اشاره مي کند که حضرت جامع صفات متضاد بودند.

در تاريخ زاهد زياد است ولي وقتي حضرتA  که از زهد سخن مي گويد، انسان گمان نمي برد که او همان مرد جنگ هاست. او يک حاکمي بود که در اوج قدرت، زاهد بود. اين سوال هميشه در تاريخ مطرح بوده است که اگر علي زاهد وعادل بوده ،پس چرا مردم کوفه و شام با حضرت مخالفت مي کردند و از دستورات حضرت سرپيچي مي کردند ولي مردم عراق به دستورات معاويه گوش مي داند و عليه او کاري نمي کردند؟ حضرت هميشه از اصحاب خودش شکايت مي کردند .منشأ اين شکايت ها چيست؟ بعضي به اين سوال پاسخ هاي انحرافي داده اند.

در هر صفحه اي از نهج البلاغه، شکايت اميرالمومنين از اصحاب شان ديده مي شود. در خطبه ي 94، 34، 39، 282 و... شکايت ديده مي شود. حضرت در خطبه 94 مي فرمايد: در تاريخ هميشه مردمان نگران ظلم حاکمان بوده اند ولي من دارم از سوي مردم مورد ستم قرار مي گيرم. آرزو مي کنم :اي کاش معاويه با من معامله درهم و دينار مي کرد. اي کاش معاويه ده نفر از ياران مرا مي گرفت و يک يار به من مي داد.

يکي از بزرگان جواب داده است که مردم عراق مردمان زيرکي بودند و مواظب حاکمان خودشان بودند و با مشکلات مخالفت مي کردند. بخاطر همين عراقي ها با امام مخالفت مي کردند ولي مردم شام اين طور نبودند و حرف هاي حاکمان را مي پذيرفتند. آيا واقعا اين پاسخ درست است؟ استاد جواد مُقنيه يکي از شارحين نهج البلاغه است. ايشان مي گويد که اين پاسخ انحرافي است و دروغ مي گويد. مردم عراق چه ايرادي مي توانستند از حکومت اميرالمومنين بگيرند؟ چه بي عدالتي در حکومت حضرت وجود داشت؟

حضرت سه جنگ در طول حکومت داشتند. جنگ جمل پيش آمد. شيخ مفيد در هزار سال پيش کتابي بنام جمل نوشته است و در اين سه جنگ حرف زيادي وجود دارد. ايشان مي فرمايد: بيش از سي هزار نفر در جنگ جمل کشته شدند. چرا طلحه و زبير اين جنگ را پيش آوردند؟ حضرت در اين جنگ پيروز شد و دشمنان تلفات سنگيني داشتند. در اين جنگ پنج هزار نفر از ياران حضرت به شهادت رسيدند. حکومت حضرت امير چه ايرادي داشت؟

بعد از جنگ حضرت براي مردم بصره خطبه اي خواندند و فرمودند :ايراد من چيست؟ کجاي حکومت من ايراد دارد؟ من از بيت المال به اندازه ي يک پيراهن هم برنداشتم و اين پيراهن تنم را در مدينه براي من بافته اند. به خدا قسم اين کيسه ي خرج من از درآمدهاي خودم است.( حضرت از کشاورزي در نخلستان ها درآمدهاي بالايي داشتند)

طه حسين دانشمند مصري است که کتابهاي زيادي دارد و کتابي بنام علي و فرزندانش نوشته است. ايشان نابينا بوده است. اين دانشمند اهل سنت جواب اين سوال را که چرا در زمان حکومت حضرت علي(ع) اين همه با حضرت مخالفت مي کردند را داده اند و نوشته اند: اميرالمومنان حاکم بود ولي حکومتش براساس تقوا بود و حاضر نبود با مکر و حيله زندگي کند.

حضرت در خطبه 200 نهج البلاغه مي فرمايد: به خدا قسم معاويه از من سياستمدارتر نيست ولي او با مکر، خيانت ،فسق و فجور کار مي کند و من حاضر به اين کار نيستم . حضرت در خطبه ي 126 مي فرمايد: شما به من فرمان مي دهيد که پيروزي را از راه جور و رستم بدست بياورم؟

طلحه و زبير نزد حضرت آمدند و حق و حساب مي خواستند حتي نزديکان حضرت مثل مالک اشتر از سر خيرخواهي گفتند :آقا چرا شما سخت مي گيريد ؟ چيزي به طلحه و زبير بدهيد تا بروند ولي حضرت فرمود :من حاضر نيستم. معاويه به هر قيمتي حکومت مي کرد. داستان شهادت مالک اشتر به اين صورت بود که در راه فردي عسل مسمومي آورد و به مالک داد، او خورد و به شهادت رسيد. ابوبکر به اين صورت افراد را مي کشت و با افتخار مي گفت: خدا لشکرياني از عسل دارد.

پس چون اميرالمومنان در چارچوب عدل حرکت مي کرد و آنها تحمل عدل علي را نداشتند، با او مخالفت مي کردند. وقتي معاويه بعد از صلح با امام حسن(ع) به مدينه آمد و گفت که گمان نکنيد که من جنگيدم که شما نماز بخوانيد بلکه جنگيدم که حکومتم را تثبيت کنم .ولي حضرت علي(ع) بخاطر دين اصلا کوتاه نمي آمد.

قبل از جنگ صفين حضرت در حال استراحت بودند. محمد حنفيه (او يکي از فرزندان حضرت بود) ديد که لشکريان زيادي آماده تيراندازي بودند. او اميرالمومنين را بيدار کرد و حضرت با همان لباس آمد که لشکر را ببيند. او به حضرت گفت که چرا با اين لباس آمده ايد؟ امام فرمود: توکجا بودي؟ به خدا قسم تو نبودي، زمان پيامبر وقتي ما مي جنگيديم امکانات نظامي نداشتيم، پس نترس. بعد حضرت زره شان را پوشيدند.

در جنگ احزاب که جنگ تمام کفر در برابر اسلام بود ،پيامبر سه مرتبه فرمود: چه کسي با عمربن عبدود مي جنگد و هر سه مرتبه، فقط حضرت علي (ع) جواب داد.حضرت به ميدان کارزار رفتند.

سماواتيان پرده برداشتند/ به نَظاره گردن برافراشتند

که يارب چه زور وچه بازوييست اين/مگربا قَدرهم ترازوست اين

در جنگ احزاب اميرالمومنين ايستاده بودند و پيامبر دعا کردند: خدايا راضي به رضاي توهستم ولي در جنگ بدر عمويم عبيده به شهادت رسيد، در جنگ احد عمويم حمزه به شهادت رسيد، خدايا امروز علي را برايم نگه دار و مرا تنها نگذار. در اين جنگ افراد زيادي اطراف پيامبر بودند ولي پيامبر به خدا مي فرمايد که مرا تنها نگذار.

اميرالمومنين جايي که بايد بجنگد مي جنگد و جايي که بايد سکوت کند سکوت مي کند( بعد از مرگ پيامبر ) و تحمل مي کند. پس حضرت در اوج قدرت حلم مي ورزيد و سکوت مي کند. اين صفات متضاد ديگر حضرت است.

حضرت در نهج البلاغه از افتخاراتش نام مي برد و مي فرمايد: من کسي هستم که در جنگ نهروان ،چشم فتنه را از کاسه بيرون آوردم(فاتق).وقتي حضرت به خلافت رسيدند بعضي از استاندارهاي دوره ي قبل را ابقاء کردند مثل فرماندار يمن. حضرت به آنها فرمود که گزارشاتي به من بدهيد. آنها هفتاد نفر را انتخاب کردند و از ميان آنها يک سخنگو را انتخاب کردند و آن سخنگو ابن ملجم مرادي بود. ابن ملجم کسي است که در جنگ نهروان نتوانست حضرت را از پاي دربياورد.

پس وقتي دشمنان نتوانستند حضرت را در جنگ به شهادت برسانند تصميم گرفتند که حضرت را در محراب به شهادت برسانند. اگر حضرت چهار هزار نفر را در جنگ نهروان نمي کشت، ما بجاي يک ابن ملجم چهارهزار ابن ملجم مرادي داشتيم. همين اميرالمومنان، وقتي به محراب مي رفت اشک مي ريخت.

حضرت علي (ع) در دارالاماره دو نفر ميهمان داشت.نيمه شب حضرت براي نماز بلند شدند و داشتند اشک مي ريختند و آيات پاياني سوره آل عمران (که در ابتداي نماز شب مي خوانند) را تلاوت مي کرد، بشدت گريه مي کرد و به کمک ديوار راه مي رفت. حضرت به ميهمان ها رسيدند و ديدند که آنها بيدار هستند. حضرت فرمود: گريه کنيد، قطره اي اشک از خوف خدا درياهايي از آتش را خاموش مي کند.

شما سعي کنيد که در ماه مبارک رمضان يازده رکعت نماز شب را بخوانيد. آيت الله حق شناس مي فرمود: اگر نماز شب هم نمي خواني حداقل يک يا الله بگو که ارتباط قطع نشود.

آيت الله بهجت مي فرمود: در سخنراني ها از خطبه هاي حضرت امير استفاده کنيد. وقتي شما از خطبه هاي حضرت امير استفاده مي کنيد مردم پاي سخنراني حضرت علي(ع) هستند.

سوال – صفحه 409 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – خداوند در چند آيه ،ما را دعوت به سير در زمين کرده است در اين صفحه داريم: در زمين سيرکنيد تا عاقبت گناهکاران گذشته را ببينيد. در سوره انعام آيه 11 هم داريم: در زمين سير کنيد تا عاقبت دروغ گويان را ببينيد .سوره نمل آيه 69 مي فرمايد :در زمين سير کنيد تا عاقبت مجرمين را ببينيد.

کساني که ظلم کرده اند نام خوبي از آنها نمانده است. در اين صفحه داريم :روز قيامت روزي است که نمي توان آنرا باز داشت و آنرا برگرداند، قيامت روزي است که بهشتيان از جهنميان جدا مي شوند. در سوره شورا آيه 44و 47 داريم :وقتي عذاب را مي بينند مي گويند که آيا راهي است که ما برگرديم. در آنجا کسي آنها را ياري نمي کند ،قيامت روز بازگشت نيست و نمي توان جلوي قيامت را گرفت. آنجا پناهگاهي نيست. در اين آيات حسرت ،ندامت و پشيماني وجود دارد.

داريم که وقتي فرشته ها مي خواهند جان کافر را بگيرند آنها مي گويند: خدايا ما تسليم هستيم، ما را برگردان ،آنها دروغ هم مي گويند و مي گويند: ما کاري نکرديم. آنجا راه بازگشتي نيست.

روايت داريم که خداوند در هر شب ماه رمضان يک ميليون نفر را مي آمرزد. خدايا به حق همه ي خوبانت، ما را هم مورد رحمت و مغفرت خودتقرار بده.


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها