اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

91-12-06-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-وصيت نامه

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

-وصيت نامه

91-12-06

بفرماييد فروردين شود اسفندهاي ما نه برلب بلکه در دل گل کند لبخندهاي ما، بفرماييد هر چيزي همان باشد که مي خواهد همان يعني نه مانند من و مانندهاي ما، سر مويي اگر با عاشقان داري سر ياري بيفشان زلف و مشکن حلقه ي پيوندهاي ما، به بالايت قسم سرو و صنوبر با تو مي بالند بيا تا راست باشد عاقبت سوگندهاي ما، نمي دانم کجايي يا کي آنقدر مي دانم که مي آيي که بگشايي گره از بندهاي ما، بفرماييد فردا زودتر فردا شود امروز همين حالا بيايد وعده ي آينده هاي ما.

سوال- در مورد نوشتن و متن وصيت نامه توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – يکي از نداهاي قيامت اين است که ما از فرصت هاي دنيا خوب استفاده کرده ايم يا نه. پيامبر فرمود: فرداي قيامت ندا مي آيد که شصت ساله ها کجا هستند؟ ... اين نداي الهي اشاره به ندايي است که در قرآن هم آمده است. سوره فاطر آيه 33-37 ( ترسيمي از بهشتيان و دوزخيان دارد)مي فرمايد: بهشتيان به بهشت مي روند و حمد خدا را بجا مي آورند که سختي هاي دنيا تمام شد و در بهشت غم و غصه و ناراحتي ندارند... دوزخيان در يک عذاب هميشگي هستند و دوزخ پاياني ندارد. اهل دوزخ فرياد مي زنند و مي گويند که خدايا ما را برگردان و قول مي دهيم که اين دفعه کار خوب انجام بدهيم. خطاب مي شود: آيا آنقدر عمر در دنيا نداشته ايد که وسيله تذکر و بيداري شما باشد؟ الان فايده اي ندارد.

انسان در سن شصت سالگي تمام هشدارها را دريافت کرده است. در بعضي روايات داريم که سني که انسان بايد هشدارها را دريافت کرده باشد چهل سالگي است زيرا اين سن کمال است. حتي داريم که سن هجده سالگي هم براي هشدار کافي است. پس در سن شصت سالگي هيچ عذري پذيرفته نيست. در کتاب ارشادالقلوب از پيامبر داريم که اي بيست ساله ها، دنيا شما را فريب ندهد( در اين سن اوج قدرت انساني است و مي فرمايند که فريب دنيا را نخوريد زيرا دنيا زود تمام مي شود.) اي سي ساله ها بشنويد نداهاي الهي را و آواز خدا هميشه در گوش دل است کو دل که دهد گوش به آواز خدا.A  اي چهل ساله ها چه چيزي براي ملاقات الهي آماده کرده ايد؟ اي پنجاه ساله ها، در اين سن خيلي هشدار آمده است وA  اي شصت ساله ها چه عمل صالحي را فرستاده ايد؟ و چه چيزي براي وارثي گذاشته ايد که به شما رحم نمي کند؟ (فردي که از دنيا مي رود فرشتگان الهي مي پرسند چه آورده اي و زميني ها مي پرسند که چه گذاشته اي) و اي هفتاد ساله ها شما کِشتي هستيد که وقت چيدن آن رسيده است.

در کتاب من لا يحذر شيخ صدوق داريم که خدا ندا مي کند: اي انسان من سه تا نعمت به تو دادم که از آن خوب استفاده نکردي: اي انسان من گناهان تو را پوشاندم که اگر دوستان و اهل تو از آن خبر داشتند حاضر نبودند تو را دفن کنند، اي انسان من به تو مال دنيا دادم و بعد از تو قرض خواست و تو حاضر نشدي که به من قرض بدهي(اميرالمومنان مي فرمايد: خدايي که خزائن آسمان و زمين است مي گويد که به من قرض بدهيد، اين قرض بخاطر فقر نيست بلکه بخاطر اين است که مي خواهد شما را امتحان کند. در اين شب عيد خوب است که از فقيران مخصوصا خويشاوندان مان دستگيري کنيم. قرض آسانتر است زيرا برمي گردد. روايت داريم که سر در بهشت نوشته شده است که قرض 18، صدقه 10 يعني ثواب قرض از صدقه بيشتر است با وجود اينکه برمي گردد. پيامبر در اين مورد از جبرئيل سوال کرد و جبرئيل گفت: زيرا در صدقه، ممکن است که انسان به فقير واقعي کمک نکند ولي در قرض حتما به کسي قرض مي دهيد که نياز دارد زيرا تا کسي مجبور نشود قرض نمي گيرد. پس بهترين سرمايه گذاري پيش خداست که به خدا قرض بدهيم.) و اي انسان در آخر عمر فرصتي به تو دادم که يک سوم مالت را وصيت کني و اين کار را هم نکردي. در دنيا وابستگي ها نمي گذارد که انسان اين کار را بکند ولي در آخرين لحظات عمر هم وصيت نکردي. يعني خدا به شما اين فرصت را داده است که بعد از خودتان وصيت کنيد که يک سوم اموال تان را براي امور خيريه صرف کنند ولي بعضي ها به اين کار هم بي تفاوت بودند. وصيت يک سوم مال ضرري به ما نمي رساند زيرا انجام اين کار بعد از مرگ ما انجام مي شود.

هشدارها از هجده سالگي شروع مي شود و بعد چهل سالگي و اوج آن در شصت سالگي است. پيامبر در روايتي دارد که عمر اکثر امت من بين شصت تا هفتاد سال است.

ما از يک ساعت ديگرمان خبر نداريم و بايد کاري بکنيم که از دسته اي باشيم که وقتي وارد بهشت مي شويم از غم و غصه رهايي پيدا مي کنيم. ما نبايد از دسته اي باشيم که به خداوند بگوييم ما را به دنيا برگردان تا کار خوب انجام بدهيم . گاهي ما مشکلي پيدا مي کنيم و بعد تصميم مي گيريم که کارهاي زشت را ترک کنيم ولي باز آنرا تکرار مي کنيم. پس معلوم است که اگر ما را از قيامت به دنيا برگردانند بازهيچ اتفاقي در ما نمي افتد.

نمونه ي يک وصيت نامه کامل و شرعي :

بسم الله الرحمن الرحيم

اللهم صل علي محمد و آل محمد، اينجانب در تاريخ ششم اسفند سال 91 به موارد ذيل وصيت مي کنم: وصيت نامه هاي ديگر قبل از اين تاريخ از درجه ي اعتبار ساقط است.

اين وصيت نامه داراي شش بخش مي باشد :

1-تعيين وصي يعني من وصي خود قرار مي دهم فلاني را( وصي بايد مورد اعتماد باشد يعني به وصيت عمل کند. گاهي انسان به فرزندش هم اعتماد ندارد)

2- تعيين ناظر بر وصي يعني کسي را بعنوان ناظر انتخاب کنيد تا بر کار وصي نطارت کند البته اين براي کساني است که مال و اموال زيادي دارند ولي اگر کسي A اموالي ندارد نياز به تعيين ناظر نيست.

3- تعيين قيم براي فرزندان صغير . وقتي فردي از دنيا مي رود که داراي فرزندان صغير است بطور طبيعي اگر پدر داشته باشد ايشان سرپرست فرزندان مي شود ولي اگر پدر هم از دنيا رفته باشد بايد به حاکم شرع مراجعه کرد تا سرپرست مشخص بشود مگر اينکه قبلا سرپرست مشخص شده باشد. در وصيت امام خميني ( در سال 1330)داريم :اکنون يک فرزند غيربالغ بنام احمد دارم، وصي من قيم اوست .(وصي امام حاج آقا مصطفي بودند)

وقتي کسي فوت مي کند مردم به خانه ي او مي آيند و آنها در شب هاي اول، دوم و سوم اطعام مي دهند. بايد بدانيد که در خانه اي که فرزند صغير است بدون اجازه ي سرپرست نمي توان اين کارها را کرد و اگر سرپرست تعيين نشده باشد چه کسي مي خواهد اجازه ي اين کار را بدهد؟ اگر بخواهيم اجازه بگيريم خيلي طول مي کشد.

در رساله ي امام خميني مسئله 877 داريم :اگر بعضي از ورثه ي ميت صغير باشند تصرف در ملک اين ميت حرام است و نماز در آن باطل است بدون اجازه ي ولي شرعي . اگر فردي فوت کند و اقوام به منزل او بيايند و فرزندان صغير او ولي شرعي نداشته باشند، رفتن به اين خانه و نماز خواندن در اين خانه جايز نيست.

در استفتائات مرحوم آيت الله گلپايگاني در مورد مخارج تجهيز ميت سوال کرده اند يعني مصارف سوم، هفتم و چهلم( در صورتي که ميت وصيت نکرده باشد)، ميت داراي فرزندان صغير است چه بايد کرد؟ فرمودند: مخارج تجهيز به مقدار واجب از اصل برداشته مي شود ( واجبش يک کفن است) .پس اگر ميت فرزند شش ماهه يا هفت ساله يا به سن تکليف نرسيده دارد،بايد ولي تعيين بشود و تصرفات بايد به نفع صغير باشد و نمي توان از مال صغير برداشت، اگر فرزند کبير دارد بايد از مال آن برداشته شود يا خانم از مال خودش بردارد. موارد زيادي است که ميت فرزند صغير دارد و مردم به خانه ي او مي آيند و به اين مشکل توجهي نمي کنند .در وصيت ثلث مال اين مشکل حل مي شود. ميت مي تواند وصيت کند که ثلث اموالم را براي مراسم بگذاريد. اما اگر کسي وصيت به ثلث مال نکرده باشد تمام اموال به فرزندان مي رسد. حتي کفن هم بايد به مقدار واجب باشد نه مستحب . در ادامه مي فرمايد: بيش از آن چون ميت وصيت نکرده است بايد از مال فرزندان کبير خرج شود و اِلا نه . باز در مورد مجالس پرسيده اند که فرموده اند: جايز نيست. پس تعيين سرپرست مشکل در تصرف مال را حل مي کند و وصيت به ثلث، مشکل مخارج را حل مي کند. مثلا جواني از دنيا رفته است و مي خواهند مراسم بگيرند، از مال صغير نمي توان مراسم گرفت مگر اينکه ميت وصيت به ثلث کرده باشد .خوب است که انسان سرپرستي فرزندان را به مادر فرزندان واگذار کند البته اگر مادر دنبال سرپرستي است. پس بخش اول معين کردن وصي ناظر و سرپرست فرزندان است.

بخش دوم بدهکاري هاست. بدهکاري ها عبارت است از :مهريه همسر، ما بايد مهريه همسرمان را بنويسيم. سوال کرده اند که ما بايد مهريه را به نرخ روز بدهيم ؟ اين سوال را هر کس بايد از مرجع تقليدش بپرسد. دوم اينکه اگر به افرادي بدهکار هستيم آنرا بنويسيم . سوم اينکه خمس درآمدها تا روزي که از دنيا مي رود را بنويسيم . اگر سال خمسي فردي اول فروردين است و روز ششم فروردين از دنيا رفته است پس بايد خمس تا امروز را پرداخت کند زيرا اگر از دنيا نمي رفت زمانش فرا رسيده بود که خمس را بپردازد. اگر گفته اند که خمس ساليانه باشد بخاطر اين است که انسان به زحمت نيفتد و الا هر درآمدي خمس دارد .پس در آمدهاي خمسي خودش از سال گذشته تا تاريخ فوت را مي نويسد. حتما سال خمسي خودمان که اول فروردين است را بنويسيم. چهارم اين است که اگر خمس و زکاتي را بدهکارهستيم بنويسيم. پنجم حج واجب است يعني اگر حج بر گردن من مستقر شده است و من بايد به حج مي رفتم و کوتاهي کرده ام بنويسم که حج واجب بر ذمه ي اينجانب است و شخصي از من نيابت کند. کساني که ثبت نام کرده اند بايد از مراجع تقليدشان سوال کنند. خيلي ها به نيابت پدرشان به حج مي روند، خيلي از اين نيابت ها باطل است زيرا حج نائب بايد کامل باشد و در حمد و سوره غلط دارد. اگر کسي حج خودش باشد تلاش مي کرد که حمد وسوره را درست کند و خدا مي پذيرفت ولي عمل نائب بايد صددرصد درست باشد. بسياري از اين نيابت ها مشکل دارد زيرا نمي تواند نيابت بکند. نماز، طواف و اعمال نائب بايد خيلي عالي باشد. در وصيت نامه بايد نوشت که شخصي با تاييد دفتر مراجع A به نيابت اينجانب گذاشته شود. زائري بود که مي گفت من به نيابت آمده ام و وقتي نمازش را تا اياک نعبدوا خواند، متوجه شدم که نمازش قابل اصلاح نيست . داستان حج را جدي بگيريد و اگر کسي را مي شناسيد مي توانيد بعنوان نائب انتخاب کنيد.

مرحوم آيت الله حکيم فرمودند که رفيقي داشتم که از دنيا رفت و قرار بود که هر کس که زودتر از دنيا رفت به خواب ديگري بيايد. بعد از يکسال به خواب من آمد و گفت که من حج را بجا نياورده بودم در حاليکه واجب الحج بودم، وقتي من مي خواستم بميرم به من گفتند که تو نمي تواني مسلمان بميري يا بايد يهودي بميري يا نصراني .چهارده معصوم در کنار من بودند و حضرت فاطمه به امام زمان(عج)سفارش کردند که شما امسال به نيابت اين آقا به مکه برو. من يکسال منتظر بودم تا امام نيابت کردند و بعد من آزاد شدم. اين داستان در کتاب روزنه هاي غيب آمده است. آيا ما مي توانيم به اين اميد باشيم که همه ي ما را امام زمان(عج)نيابت کند؟ ششم اينکه اگر بدهکاري ديگري داشتيم هم بنويسيم.

در بخش سوم، وصيت به يک سوم مال است يعني مي نويسيد که يک سوم اموالم در اين امور هزينه شود.و چهار سال نماز و روزه .امام خميني در وصيت شان فرموده بودند که احتياطاً چهار سال نماز و روزه برايم بگيريد. البته اين نبايد مورد سوء استفاده ثروتمندان قرار بگيرد که اگر نماز نخوانديم بعدا وصيت مي کنيم چون عِقاب نماز نخواند باقي مي ماند. اگر ما نماز و روزه را در وصيت نامه ننويسيم ورثه تکليفي ندارند و. گناهي مرتکب نشده اند. حتي اگر ما از ثروتمندترين افراد باشيم. دوم در مورد رد مظالم احتياطي را مي نويسيم که براي مان داده بشود. سوم در مورد کفارات مي نويسيم. اگر ما قضاي روزه ي سال قبل را داشته باشيم و آنرا نگيريم تا ماه رمضان سال بعد برسد، بايد کفاره بدهيم. چهارمA  هزينه ي غسل، کفن، دفن و مراسم را بنويسيم. در اين صورت اگر فرد، صغير هم داشته باشد مشکلي وجود نخواهد داشت. زيرا اين از ثلث مال است و براي خود ميت است. البته هزينه ها بايد متعارف باشد.

پنجم وصيت براي خويشاونداني که ارث نمي برند .فردي اولاد، پدر و مادر دارد و پسر عموي فقيري هم دارد که اين پسر عمو ارث نمي برد ولي مي تواند که وصيت کند که اين پسر عمو از او ارث ببرد. نفقه ي سه گروه به عهده ي ماست: خانم و فرزندان و نوه ها و پدر ومادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ .البته نفقه ي همسر مقدم است. اگر ما در زمان حيات از اقوامي غفلت کرده ايم مي توانيم براي افراد فاميل وصيت کنيم. ششم اينکه مي توانيم از باقي مانده ي ثلث مال مان هزينه ي کار خير بکنيم يعني براي هزينه بيمارستان يا مدرسه خرج کنند. بشرط اينکه ورثه نيازمند نباشد و اموال زيادي داشته باشد ولي اگر اين طور نيست وصيت نکنيم بهتر است. آيت الله بروجردي وصيت کرده بودند که يک سوم اموال شان وقف عزاداري سيد الشهدا بشود. آيت الله احمدي ميانجي سفارش کرده اند که نگوييد: يک سوم تمام اموالم را وصيت مي کنم زيرا وقتي مي گوييد که يک سوم تمام اموالم، ورثه گرفتار مي شوند. پس بگويند يک سوم اموالم از خانه يا از پول نقد يا مزرعه يا مغازه. A پس خوب است که مال معيني را بگويند.

پخش پنجم اين است که مطالبات خودش را بنويسد که مثلا از فلاني اين قدر طلب دارم. بخش ششم وصيت اخلاقي است. مثلا پدر وصيت مي کند که من در ماه رمضان به فقرا کمک مي کردم يا در عزاداري ها شرکت مي کردم، شما هم اين کار را فراموش نکنيد.

امام خميني در وصيت نامه A سال 1330 مي فرمايند: وصيت مهم من به همه ي اولادهايم خصوصا مصطفي آن است که با مادرشان سازگار و مهربان باشند و رضايت خاطر ايشان را بعمل آورند زيرا ايشان به همه ي ما حقوق فراوان دارد و اداي آن بر من ميسر نشده است. فرزندان من بايد به اطاعت و جلب رضايت ايشان خداي تعالي را راضي کنند. و بدانند رضايت من از آنها منوط به رضايت مادرشان است. و خود فرزندان من با هم گرم باشند و مطيع برادر بزرگترشان باشند و ايشان مهربان به آنها باشد. اين توصيه ها خيلي موثر است زيرا طرف مي گويد که پدرم گفته است که هواي مادرتان را داشته باشيد و تا سي سال هم يادش نمي رود. زيرا اين تاکيد ويژه است.

بحث ديگر حق واگذاري استفاده خانه به همسر است .مثلا وقتي فردي از دنيا مي رود همسرش يک هشتم ارث مي برد. اين مبلغ مقداري نيست که مادر بتواند يک خانه ي آبرومند تهيه کند، بچه ها خانه را مي فروشند و يک هشتم مادر را مي دهند. براي اينکه مشکلي پيش نيايد خيلي از بزرگان مثل امام اين کار را کرده اند يعني فرد در زمان حيات به همسرش بگويد که من حق استفاده از اين خانه ي مسکوني خودم (آدرس منزل) را تا زماني که در حيات هستي به تو واگذار مي کنم. اين غير از وصيت به ثلث است. اين بحث در کتاب تحريرالوسيله ي امام موجود است. به اين کار حق حبس مي گويند. ملک از ارث فرزندان بيرون نمي رود و وقتي مادر از دنيا مي رود مي توانند ملک را تقسيم کنند. اينکار نياز من ايجاب و قبول است يعني اين مطلب را به خانمش بگويد و خانم هم اين مطلب را قبول کند . در وصيت نامه ي امام داريم که حق استفاده از اثاث خانه را به مادرتان واگذار کردم. تا وقتي که زنده است. پس کسي حق ندارد که اثاث خانه را در زمان زنده بودن همسر قسمت کند.

در پايان وصيت نامه تعداد بخش نوشته مي شود و به امضاي گواهان مي رسد. در وصيت نامه ي امام آيت الله حائري و ديگران شهادت داده اند. وقتيA  آيت الله بروجردي مي خواستند وصيت کنند فرموده بودند که من مي خواهم وصيتم را محضري کنم، محضردار خبر کنيد. با محضري کردن مشکلات بعدي پيش نمي آيد.

نبايد بازماندگان با وصيت به دردسر بيفتند. گاهي در وصيت نامه جزئياتي مي نويسند که مثلا در کجا مرا دفن کنيد يا فلان کار را بکنيد يا ... يعني کارهايي که ديگران را به زحمت مي اندازد. امام خميني در وصيت نوشته اند که اگر ميسور باشد بدون زحمت و کلفت، کتابه هايي که نوشته ام به تدريج چاپ بشود. وصيت نامه حتما بايد در حضور عالم باشد و بدون مراجعه به عالم نباشد.

اگر وارثي گفت که ديون پدر را نمي دهم و فقط مي خواهم ارثم را بگيرم، هر کس که به او ارث رسيد مکلف است که ديون را بپردازد.

خوب است که هر سال در وصيت نامه تجديدنظر بشود که مشکلي پيش نيايد.

منظور از حج، حج واجب است و نيازي نيست که کسي حج عمره را وصيت بکند .

صغير يعني کسي که به تکليف شرعي نرسيده باشد و مکلف نشده باشد، دختر نه سال و پسر پانزده سالش تمام نشده باشد. پس هر کس به تکليف نرسد صغير بحساب مي آيد. و نمي توان د ر مال صغير تصرف کرد.

تمام ديون ميت نقد مي شود. يعني اگر من يک ميليون به شما بدهکار باشم و قرار باشد که يک سال ديگر بدهم وقتي فوت مي کنم بايد همان موقع دين را بپردازند و دين نقد مي شود. مگر اينکه اين مال براي موسسه اي باشد که راضي باشد و ورثه آن مال را کنار بگذارند .

نماز و روزه را نبايد به هر کس بدهيم که بخواند. مي توانيد از دفاتر مراجع سوال کنيد.

انشاءالله خداوند به همه توفيق تنظيم سفر آخرت و آماده شدن به اين سفر را عنايت بفرمايد.




ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها