اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

91-10-17-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي-قيامت

معرفی برنامه

-برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي

-قيامت

91-10-17

ما شهيدان جنون بوديم ازعهد قديم سنگ قبر ماست دريا نقش قبر ما نسيم، شهر ما آن سوي آبي هاست دور از دسترس شهر ابراهيم ادهم شهر لقمان حکيم، اندکي بالاتر از آبادي تسليم محض صاف مي آيي سر کوي صراط المستقيم، خاک آن عرشي است گل هايش زيارتنامه خوان سنگ فرش آسمانش بالهاي ياکريم، شهر ما آبادي عشق است اما راز عشق عشق يعني واژه هاي رمز قرآن کريم، عشق يعني قاف و لام قل هو الله احدعشق يعني باي بسم الله الرحمن الرحيم.

سوال – در مورد شاخص هاي بدي در روز قيامت توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – در قيامت سه گروه را بعنوان شاخص بدي صدا مي زنند: ظالم ها، دشمنان خدا (يعني شرابخواران و کساني که تجاوز به نواميس مردم مي کنند) و کساني که مومنين را آزار مي دادند. اين سه گناه ازهمه ي گناهان بدتر است. عذاب قيامت از يک طرف، سختي در وقوف قيامت از طرف وجود دارد ولي صدا زدن افراد در ميان همه ي مردم بعنوان شاخص بدي از همه سخت تر است. اعلام اسم يک نوع مجازات سنگيني است و گاهي از مجازات ديگر سنگين تر است. نمونه هاي ستمگري چيست؟ يک نمونه ي آن کتک زدن است که باعث ديه بشود. جامعه ي ما هنوز گرفتار اين مسئله است. هنوز عده اي مي گويند که مرد حق دارد که زن و فرزندش را بزند يا اينکه معلم مي تواند دانش آموز را بزند ولي اين درست نيست.

کافي هشت جلد است. کتاب گزيده ي کافي خيلي مفيد است در کافي داريم که پيامبر فرمود: از ظلم بپرهيزيد زيرا ظلم در دنيا، تاريکي قيامت است. واژه ي ظلم و ظلمت يکي است. امام صادق(ع) مي فرمايد: خدا هيچ وقت خودش را حمد نکرده است مگر وقتي که ريشه ي ظالم را کنده است در سوره انعام آيه 45 داريم: ما ستمگران را به عذاب گرفتار کرديم ما ريشه ي ظالم ها را کنديم، ستايش مخصوص خداست. پس خدا هنگامي نابودي ظلم، خودش را تسبيح مي کند.

خدا حق مومن را در کنار حق خودش قرار داده است. امام صادق (ع) مي فرمايد: کسي که حق مومني را از بين ببرد خدا در صحراي محشر او را نگه مي دارد، مدت زيادي مي ماند، عرق شرم مي ريزد تا منادي صدا مي زند که بشناسيد اين همان ظالمي است که حق الهي را از بين برده است. اين روايات خوفي نيست ولي جاي نگراني دارد.

ما در زيارت عاشورا ظالم ها را لعن مي کنيم. ما فقط ظلم هاي بزرگ نداريم بلکه ظلم هاي کوچک و شخصي هم داريم. يکي از نزديکان آيت الله گلپايگاني مي گفتند که ايشان در دفترشان مي نشستند و کساني که با ايشان کار داشتند مشکلات شان را مطرح مي کردند. يک روز پيرمردي آمد و گفت که من مي خواهم چشمم را عمل کنم. آقا دستوردادند که براي ايشان بنويسند که چشم شان را رايگان عمل کنند. پيرمرد يک حواله ي زغال و پول هم مي خواست، آقا به او حواله زغال و پول هم داد و وقتي پيرمرد مي خواسته حرف چهارمش را بگويد آقا با احترام به او مي فرمايد که ديگران هم هستند که کار دارند، پيرمرد بلند مي شود و مي رود. وقتي آيت الله گلپايگاني کارش تمام مي شود با ناراحتي قدم مي زد و مي فرمود که چرا اين پيرمرد را ناراحت کردم،به پيرمرد پيغام داد که فردا پيش ايشان بيايد. ايشان با صداي بلند مي گويد که من ديروز مقابل جمع به شما بي احترامي کردم و امروز در مقابل جمع از شما معذرت خواهي مي کنم. آقا گريه کردند و مردم بخاطر اين کار، گريه کردند. ايشان تا اين حد در کارشان دقت مي کردند که به کسي ظلم نکنند. ما اصلا اين نکات به ذهن مان هم خطور نمي کند. الان در روزنامه ها در صفحه ي اول تهمتي مي زنند و وقتي اين تهمت تکذيب مي شود آنرا در آخرين صفحه روزنامه مي نويسند. آنها با اينکار آبروي فرد را مي برند. ما غيبت کسي را مي کنيم و آبروي ديگران را مي بريم ولي خيلي براي مان مهم نيست. اگر ما آبروي کسي را پيش ديگران مي بريم براي جبران، بايد پيش همان افراد برويم و معذرت خواهي کنيم. اينها بدترين ظلم است و نکات ظريفي است. پس در اين روايت حق مومن در کنار حق خدا قرار داده شده است. ما بايد مواظب ظلم هاي مان باشيم.

مفلس کسي است که وضع مالي خوبي نداشته باشد. پيامبر فرمود: مفلس کسي است که در روز قيامت با نماز، روزه، حج و زکات مي آيد ولي چون پول کسي را خورده يا به A صورت کسي سيلي زده يا حق الناس به گردنش دارد، تمام اعمال شان را بر مي دارند تا ظلم هايش را جبران کند. (ممکن است که اعمال و کارهاي خير شما به فرد غير مسلماني که شما حقش را ضايع کرده اي برسد.) اگر اعمال يک فرد تمام شود ولي هنوز ظلمهايش جبران نشده باشد اعمال بد ديگران را بر روي اعمال او مي گذارند. ما بايد اينها را باور کنيم. روايت داريم: کسي که غيبت مي کند،حسناتش را بر مي دارند و به غيبت شونده مي دهند. وقتي او پرونده ي اعمالش را مي بيند،مي گويد که خدايا اين نامه ي من نيست، کارهاي خوب من نيست و يکسري گناهاني است که من انجام نداده ام، در آن نوشته شده است. به او مي گويند که حسنات تو به ديگران منتقل شده و گناهان آنها براي تو نوشته شده است. ما بدنبال ترک اعمال بد نيستيم و فقط بدنبال انجام اعمال هستيم. صبر برگناه خيلي بالاتر از صبر بر طاعت است. ما در عبادات مثل نمازخواندن و روزه خيلي مشکل نداريم ولي در صبر برگناه مشکل داريم.

در کتاب امالي و من لايحذر شيخ صدوق داريم: اگر کسي مهر همسرش را پرداخت نکند و ظلم کند و کاري بکند که زن مهريه اش را ببخشد، در قيامت خداوند به او خطاب مي کند که تو به اين زن ظلم کرده اي، از حسنات اين مرد برمي دارند و به همسرش مي دهند. اگر حسنات او کفايت نکرد، او را به آتش مي اندازند.

ما در قرآن آيات فراواني داريم آيه چهارم سوره نساء مي فرمايد: مهر همسرانتان را بدهيد بعنوان يک هديه،اگر خودشان مهريه را برگرداند گواراي شما باد. بقره 237 مي فرمايد: اي زنان، اگرمهريه تان را ببخشيد به تقوا نزديکتر هستيد. سه گروه زنان فشار قبر ندارند: يکي گروهي که به همسرشان بگويند که مهريه ام را بخشيدم. منظور اين است که دعوا سر مهر که يک هديه است نباشد ولي بدانيم که اين يک حق الهي است. آيه 19 سوره نساء مي فرمايد: زن را در فشار قرار ندهيد که مهري را که به او داده ايد از او بگيريد. گاهي آقايان در مسئله ي طلاق آنچنان زن را در فشار قرار مي دهند تا زن مهريه اش را ببخشد. در مثل، جامعهA  ي ما مي گويند که چه کسي مهريه را داده و چه کسي گرفته است؟ آيا فرهنگ جامعه ي ما به اين آيه قرآن نزديک است؟ بعضي ها مهريه را بعنوان يک دِين طلقي نمي کنند. نگاه ما با نگاه دين فرق مي کند.

آقايي ده هزار سکه بهار آزادي را براي مهريه تعيين کرده بود و مي گفت که من خيلي همسرم را دوست دارم. اگر ما کسي را دوست داريم بايد مهريه اي را تعيين کنيم که نتوانيم آنرا پرداخت کنيم؟ مهريه ها بايد معقول باشد. روايت داريم: کسي که مهريه را تعيين کند که قصد پرداخت آنرا ندارد، او مثل دزد است. هر کس که مي خواهد ازدواج کند حتما اين روايات را به ياد داشته باشد. مهريه دِين است و بلافاصله بعد از عقد بايد پرداخت شود. البته نگاه دين بخشش است وليA  آقا بداند که مهريه يک دِين است و بايد پرداخت شود.

فردي به امام کاظم(ع) گفت که مي خواهيد من کفن شما را فراهم کنم؟ امام فرمود: خير، ما خانواده اي هستيم که سه چيز را از پاک ترين مال ها انتخاب مي کنيم: حج، کفن و مهريه زنان را. فردي نزد امام حسين(ع) رفت و ديد که زندگي امام، زرق و برقي دارد. امام فرمود که اين مهريه ي همسرم است و خودش اينها را خريده است. ائمه بعد از ازدواج مهريه را با دست خودشان و از حلال ترين مال ها مي دادند. ولي ما از اول مي گوييم که چه کسي داده و چه کسي گرفته يعني نمي دهيم و اگر کار به طلاق کشيد آنقدر زن را اذيت مي کنيم که آنرا ببخشد.

اگر ما به مهريه بعنوان دين نگاه نکنيم اين حکم پاک نمي شود. چند سال پيش پدري پيش من آمد و گفت که فرزندم از دنيا رفته است و مي خواهم تکليف ارث او را مشخص کنيد. او پدر و مادر و يک همسر جوان دارد، پسرم يک آپارتمان شصت ميليوني دارد. من گفتم که پسر شما بدهي نداشته است؟ ايشان گفت: خير. گفتم: پسر شما مهريه خانمش را پرداخته است؟ پدرگفت: خير او از دنيا رفته است، چه مهريه اي؟ مهريه بدهي است و با مرگ پاک نمي شود. مهريه خانم سيصد تا سکه بود. مهريه حدود صد و بيست ميليون مي شد. من به پدر ايشان گفتم که شما بايد شصت ميليون ديگر روي اين آپارتمان بگذاريد و به خانم ايشان بدهيد و ديگر ارثي نمي ماند که تقسيم بشود زيرا دِين بر ارث مقدم است. آيت لله احمدي ميانجي در وصيت نامه شان نوشته بودند که من نياز به مجلس بزرگداشت ندارم زيرا اين مجالس بزرگداشت زنده هاست.زيرا مي خواهند آبرويشان حفظ شود. بزرگداشت ميت به اين است که دين او را بپردازي. آيا اين نگاه در جامعه ي ما وجود دارد؟ پس مرد را در قيامت بعنوان يک ظالم صدا مي زنند اگر مهريه همسر را ندهند. پس مهريه ها بايد معقول باشد و پرداخت شود و اگر در حيات پرداخت نشد، بعد از مرگ ابتدا مهريه پرداخت شود بعد ارث تقسيم شود.

سوال – صفحه 199 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – خدا مي فرمايد: عده اي عهد بسته بودند که اگر از فضلت به ما عطا کني صدقه مي دهيم ولي وقتي خدا به آنها داد و بخيل شدند. چون بخل ورزيدند، دردل شان نفاق پيدا کردند. و آيات را دروغ پنداشتند.

پس آثار گناه اين است که انسان به نفاق و کفر کشيده مي شود. گناه کاري نيست که انجام بدهيم و بعد توبه کنيم و تمام مي شود.

اميدواريم که به سمتي برويم که مهريه هاي ما معقول باشد و آقايان به فکر پرداخت دِين باشند.انشاء الله ازدواج هاي آسان، مهريه معقول و مراسم هاي کم تشريفات داشته باشيم و سنتهاي غلط را بشکنيم.


ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها