-برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
- قيامت
91-09-19
به نسيمي همه را ه بهم مي ريزد کي دل سنگ تو را آب بهم مي ريزد، سنگ در برکه اي اندازم و مي پندارم با همين سنگ زدن ماه بهم مي ريزد، عشق بر شانه ي هم چيدن چندين سنگ است گاه مي ماند و ناگاه بهم مي ريزد، آن چرا عقل به يک عمر بدست آورده است دل به يک لحظه ي کوتاه بهم مي ريزد، آه يک روز همين آه تو را مي گيرد گاه يک کوه به يک کاه بهم مي ريزد.
سوال – در مورد نداهاي قيامت توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در ميان افرادي که در محشر هستند سه گروه را صدا مي زنند که يکي از آن گروه، کساني هستند که ظلم کرده اند. ظلم موارد متعددي دارد مثل ظلم نسبت به فرزند يا شاگرد. اگر معلمي يا پدر و مادري به صورت فرزند بزنند و صورت فرزند سرخ بشود، ديه آن يک مثقال و نيم طلا است و اگر صورت کبود بشود سه مثقال طلا ديه دارد و اگر سياه بشود شش مثقال طلا، ديه دارد. اگر مرجعي فتوا بدهد که آقايان حق دارند که خانم هايشان را بزنند طرفداران زيادي پيدا خواهند کرد. هيچکس حق ندارد که کس ديگري را بزند. اين جمله باعث شده است که پيامک هاي زيادي مبني بر اين موضع بدست ما برسد. خانمي نوشته اند که شوهر من زود از کوره در مي رود و با زبان حرفش را به من نمي رساند بلکه با مشت و لگد حرفش را به من مي رساند و اين کار او باعث اذيت و آزار فرزندانم مي شود. من خجالت مي کشم که جلوي بچه هايم کتک بخورم. من هيچ وقت او را نمي بخشم.
خانم ديگري نوشته اند که من پشت دست پسرم را با قاشق داغ سوزاندم زيرا موهاي خواهرش را کشيده بود. حالا بايد چکار بکنم؟
خانمي نوشته اند که شوهرم من و فرزندانم را کتک مي زند و اظهار پشيماني هم نمي کند. ما از او ناراضي هستيم، او مي گويد که من حق دارم شما را بزنم زيرا پدر و مادر من اين جوري بوده اند.
خانمي نوشته اند که چند روز پيش پدرم بقدري مادرم پنجاه ساله را زده بود که بدنش کبود شده بود و او به عنوان قهر به خانه ي فرزندش رفته بود و مي خواهد تقاضاي طلاق کند. پدرم زدن زن و فرزند را حق خودش مي داند.
آيه 34 سوره نساء مي فرمايد: زنان را بزنيد. خيلي از آقايان اين آيه را از حفظ هستند. به آساني نمي توان از روي معاني قرآن، حکم داد. قرآن آيات محکم و متشابه دارد. تفسير قرآن به عصر پيامبر برمي گردد. اگر فهم قرآن به همين آساني بود ديگر نيازي به اين همه روايات نبود. مفسري مثل علامه طباطبايي شصت سال زحمت مي کشد و همه عمرش را روي تفسير قرآن مي گذارد. سوره قيامت آيه 23 داريم:فرداي قيامت عده اي چهره هاي شادي دارند و به خدا نگاه مي کنند. عده اي اين طور ترجمه کرده اند که خدا در قيامت قابل روئيت است. در سوره انعام آيه 103 داريم: خدا ديده نمي شود. در سوره نور آيه 33 داريم:(درعصر جاهليت عده اي کنيزاني داشتند و اينها را به تن فروشي مجبورمي کردند تا درآمدي کسب کنند) اگر آنها با فحشاء موافق نبودند اين کار را نکنيد. آيا مي توان اين آيه را اين طور معنا کرد که اگر آنها موافق فحشا مي بودند مي توانند به کارشان ادامه بدهند؟ سوره اسراء آيه 22 مي فرمايد: اگر کسي مظلومانه کشته شد اولياءدم حق دارند ولي در کشتن اسراف نکنند. آيا معنايش اين است که چند نفر را بيشتر نکشند ؟ آيه 72 اسراء مي فرمايد: کسي که در دنيا کور است در آخرت هم کور است. ما نمي توانيم آيات را اين طور ترجمه کنيم.
آيه 34 سوره نساء مي فرمايد: زنها را بزنيد. آيا به استناد اين آيه شوهر حق دارد که زنش را بزند؟ مي توانيد اين سوال را از مراجع بپرسيد. آيا بزرگترها حق دارند که براي تربيت کوچکترها را کتک بزنند.
از مرحوم آيت الله گلپايگاني سوال کردند:اينجانب هشتاد سال از عمرم مي گذرم. فکر مي کنم از زمان جواني ديه هاي زيادي به ذمه من آمده است. مثلا زدن زن و فرزند، زدن به سر و صورت بوسيله ي دست و چوب و غيره که به حد کبودي يا جراحت رسيده است. من بعضي از مضروبين و مجروحين را نمي شناسم. من چگونه بايد ديه آنها را بپردازم؟ در صورتي که افراد مجروح يا مضروب را مي شناسيد يا ورثه ي آنها را مي شناسيد بايد از آنها تحصيل رضايت نماييد، چنانچه آنها را نمي شناسيد بايد به اندازه اي که يقين به ديه داريد رد مظالم بپردازيد..(با دادن ديه يا مصالحه. هدف ما اين است که ببينيم چکارکرده ايم. اميرالمومنين فرمودند: اگرمن زنده بمانم ضارب خودم را مي بخشم.)
شخصي براي تربيت فرزندانش دست به کتک با کمربند يا هر چيزي ديگري مي زند و آنها را به وضعي تنبيه مي کند که جاي آن سياه و کبود مي شود يا خون مي آيد. آيا چنين کاري جايز است ؟ تاديب فرزندان بر پدر لازم است لکن در حدودي که شرع مقدس اجازه داده است و دستور شرع به اتفاق همه ي مراجع اين است که تنبيه بايد به نحوي باشد که موجب ديه نشود، پس اگر طوري باشد که بدن سرخ يا کبود يا خون بيايد، اين کار حرام و معصيت است و ديه دارد. زدن زياد مخصوصا به صورت غالبا نتيجه ي معکوس دارد و عکس العمل هاي غير مطلوب از طرف فرزندان دارد. بايد کمال ملاحظه را در تاديب فرزندان نمود که هدف تربيت باشد نه تشفي قلب.
از امام خميني سوال کردند: اگر پدر فرزند خود را براي تاديب بزند و موجب سياهي يا کبودي يا قرمزي پوست بشود، آيا ديه دارد ؟ اگر براي تشفي خاطر و در اثر ناراحتي بزند آيا ديه دارد ؟با فرض اينکه موجب جرح يا کبودي بشود، ديه دارد.
معصيت بالاتر از کتک زدن اين است که ما فعلي را انجام بدهيم و آنرا گردن اسلام بيندازيم. اين گناه خيلي بزرگتر از گناه کتک زدن است. بعضي ها مي گويند که قرآن گفته: زن را بزن، اين گناه بزرگتر است. اين کار بدعت در دين است. چرا عده اي اميرالمومنين را کافر مي دانستند ؟خوارج مي گفتند که شما حکميت را پذيرفته ايد و اين گناه است و بايد توبه کنيد و اِلا کافر هستيد. اميرالمومنين مي فرمودند که من حکميت را نپذيرفتم ولي پذيرفتن آن هم کفر نمي آورد ولي آنها حرف خودشان را مي زدند. ما در تمام مسائل به متخصص آن مراجعه مي کنيم. مثلا براي بيماري قلب آيا ما خودمان به داروخانه مي رويم و چند تا داروي قلب را انتخاب مي کنيم و آنرا مصرف مي کنيم يا اينکه پيش متخصص قلب مي رويم و داروهايي که دکتر تجويز کرده مصرف مي کنيم ؟پس در دين هم بايد به متخصص مراجعه کنيم نه اينکه خودمان نظر بدهيم.
سوال – درنيروي انتظامي، بعضي از افرادي که هنوز جرم شان ثابت نشده است را کتک مي زنند، آيا اين کارشرعي است ؟
پاسخ – خير، ما براي اقرار گرفتن از متهم، نمي توانيم او را بزنيم. ممکن است که ما بگوييم که اگر دزدها را نزنيم، اعتراف نمي کنند. ما نمي توانيم در مورد مسائل نظر بدهيم. نظر دين مهم است. در سوره نساء آيه 65 داريم که اگر کسي دچارعمل فحشاء شد بايد چهار شاهد داشته باشد. ما نمي توانيم بگوييم که چرا چهار تا شاهد لازم است ؟ نظر قرآن مهم است. ممکن است که هر کسي را بعنوان متهم دستگير کنند، آيا شما دوست داريد که بعنوان متهم کتک بخوريد و بعد از شما بخاطر اشتباه، عذرخواهي کنند؟ پس ما بايد براي ديگران هم راضي به اين امر نباشيم و تسليم دين باشيم.
شيخ طوسي در کتاب تهذيب دارد که اميرالمومنين به قنبر فرمان داد که هشتاد ضربه شلاق به شخصي بزند، او هشتاد و سه ضربه زد و اميرالمومنين فرمود که بايد سه تا ضربه ي شلاق را بخوري. پس او تسليم حکم حضرت شد. هيچ کس حق ندارد که سرباز را تاديب کند به حدي که سرخ يا سياه شود و به ديه برسد. پدر و مادر حق ندارد که فرزندانش را بزند و اگر اينکار باعث ديه شد، بايد ديه را براي فرزند کنار بگذارند تا او بزرگ شود. اگر شما مي خواهيد فردي را راضي کنيد بايد مبلغ ديه را به او بگوييد و بعد رضايت بگيريد.
سوال – صفحه 171 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داريم که به يهوديان خطاب شد که روزهاي شنبه به صيادي نرويد و صيادي در روز شنبه حرام شد. اتفاقا در روز شنبه ماهي ها بيشتر مي آمدند. آنها حوضچه هايي درست کرده بود که اين ماهي ها به آنجا مي رفتند و در روز بعد آنها را صيد مي کردند و مي گفتند که ما آنها را در روز شنبه صيد نکرديم. آنها با دين بازي مي کردند و تسليم نمي شدند. ما نبايد در دين، از خودمان نظر بدهيم.
پيامبر فرمود: خدا به من وحي فرستاد که امت خودت را انذار کن که به خانه ي من (مسجد) نروند اگر ظلمي به کسي کرده اند و اگر بروند تا زماني که نماز مي خوانند، مورد لعن قرار مي گيرند. منظور اين روايت اين نيست که ما اگر بدهکار هستيم به مسجد نرويم بلکه منظور اين است که نسبت به حقوق مردم بي خيال نباشيم. و بدنبال جبران بدهي هاي خود باشيم. ما نبايد فکر کنيم که با نماز خواندن، بدهي هاي ما درست مي شود.مثلا ما به مسجد مي رويم و بعد وقتي به خانه مي آييم، بداخلاقي مي کنيم. ما نبايد نسبت به بدهکاري بي تفاوت باشيم.
ما به معلمين گفتيم که حقوق دانش آموزان را رعايت کنند ولي دانش آموز هم بايد به معلم احترام بگذارد.ولي اگر اين دانش آموز حرمت نگه نداشت، معلم اجازه ي کتک زدن نداريم. خانم ها بايد به شوهرشان احترام بگذارند و از آنها اطاعت کنند ولي اگر اينکار را نکردند، شوهر حق کتک زدن ندارد.
خدايا به همه ي ما توفيق تسليم در برابر احکام دين را عنايت بفرما.