برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين حسيني قمي
-نداهاي قيامت
91-09-12
هيچ کس نيست عزادار به اندازه ي عشق اين همه خسته و تب دار به اندازه ي عشق، چهارده قرن به آهنگ عطش مي گوييم مي شود حادثه تکرار به اندازه ي عشق، دستش افتاد ولي بيرقش از دست نرفت دست ها دارد علم دار به اندازه ي عشق، قد کشيده ست سر نيزه دوباره خورشيد تا به اندازه ي دلدار به اندازه ي عشق، غربت کيست که برشانه ي اندوه زمان مي شود اين همه آوار به اندازه ي عشق، بار اندوه تو را جز دل زينب نکشيد هيچ کس نيست سزاوار به اندازه ي عشق، کيستي اي گل گم گشته که اينگونه جهان مانده از عطر تو سرشار به اندازه ي عشق.
سوال – در مورد نداهاي قيامت توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – با اينکه در صحنه ي قيامت انسان هاي خوب و بد فراوان هستند ولي در ميان خوب ها دوازده گروه به عنوان شاخص خوبي صدا زده مي شوند و از ميان بدها، سه گروه بعنوان شاخص بدي ها صدا زده مي شوند.
از ميان خوب ها صابران، کساني که بر گناه و معصيت صبر کرده اند، رجبيون، امام سجاد، زائران حسين و عده اي خاصي از اصحاب ائمه و پيامبر و.. . را صدا مي زنند و در از ميان بدها سه گروه شاخص هستند که اين خيلي پيام دارد. گروه اول ستمگران و کساني که به آنها کمک مي کنند، گروه دوم کساني که دشمن خدا هستند يعني کساني که شراب خوار هستند و کساني که به نواميس مردم تجاوز مي کردند و دسته ي سوم کساني که بندگان خوب خدا را آزار مي کردند.
واژه ي ظلم و مشتقات آن سي صد بار در قرآن تکرار شده است. در روايات کلمه ظلم، ظالم و مظلوم ( در بحارالانوار دو هزار و پانصد بار حديث در اين مورد داريم )زياد تکرار شده است.
شيخ صدوق دارد که پيامبر به علي فرمود: بالاترين جهاد اين است که انسان وقتي از خواب بيدار مي شود هيچ فکري در ذهنش نداشته باشد که ديگران ظلم کند. يعني اينکه قصد ظلم نداشته باشد. حديث ديگر از ابن فهم حلي است. قبر اين عالم بزرگوار نزديک قبر سيدالشهدا است و ايشان ازعلماي قرن هشتم هستند. اين حديث قدسي است که مي فرمايد: اي پيامبر به مردم هشدار بده که به مساجد نروند در حاليکه ظلمي به کسي کرده اند و کسي از آنها طلبي دارد. زيرا وقتي او دارد نماز مي خواند مورد لعن و نفرين من است. اگر کسي بدنبال دادن حق مردم برود، جزو اولياء مي شود.
اگر ما ظلمي کرده ايم و براي مان مهم نيست بايد به اين حديث توجه کنيم که خدا مي فرمايد به مسجد نرويد بلکه حق مردم را ادا کنيد. اگر فردي در اول وقت مي خواهد نماز بخواند، طلبکاري بيايد و طلبش را درخواست کند، فرد بايد برود و طلبش را بدهد.
در حديث قدسي داريم: من از ظلم ظالم نمي گذرم حتي اگر شما دست کسي را فشار داده ايد و او اذيت شده است. علامه جعفري مي فرمودند: در کرمان حاکم خوبي بود ولي ظلم هايي هم مي کرد. او دستور داد که بي گناهي را به زندان بيندازند. و دستور داد که فرزند خردسال او را هم به زندان ببرند. زنداني پيام داد که فرزند مرا از زندان ببريد. حاکم به رابط گفت که قانون مملکت ما تغيير نمي کند. اين فرزند نتوانست فضاي زندان را تحمل کند و جلوي چشم پدرش از دنيا رفت. فرداي آن روز فرزند حاکم بيمار شد و نذر و نياز اثري نکرد. حاکم پرسيد که چرا دعا و نذر اثري ندارد؟ رابط گفت: قانون مملکت خدا تغيير نمي کند. گاهي ما فکر مي کنيم که مي توانيم انسان خوبي باشيم يعني نماز بخوانيم و به مسجد برويم ولي ظلم هم بکنيم. خانمي در تهران دستفروشي مي کرد و زندگي اش را از اين راه تامين مي کرد. مامور گفت که بايد اينها را جمع کني ولي زن اين کار را نکرد. يکي از مامورين لگدي به وسايل او زد. از فرداي آن روز مامور درد پا گرفت. درمان ها اثر نکرد و او به کربلا رفت و در شب حضرت ابوالفضل را ديد که فرمود: اگر پاي تو به حرم من برسد من تو را مجازات مي کنم زيرا تو دل مادري را شکسته اي و جمعي از يتيم ها را گرسنه گذاشته اي، بايد آنها را راضي کني. او به حرم نرفت و به ايران برگشت تا آن زن را راضي کند. ظلمي که انسان بر ديگران مي کند حق الناس است و با استغفرالله جبران نمي شود.
در سوره يونس آيه 54 مي فرمايد: به ظالمان مي گويند که به آتش برويد، در قيامت اگر تمام عالم براي او بود، حاضر بود که بدهد ولي عذاب نکشد. ما به شما ظلم نمي کنيم ولي شما به خودتان ستم مي کنيد. اينها هشدار است. انسان بايد ظلم ها را در همين دنيا جبران کرد. امام سجاد (ع) در قنوت نماز شب با خدا راز و نياز مي کرد و مي فرمود: خدايا به من رحم کن، روزي که همه از من نااميد مي شوند و زن و بچه با من وداع مي کنند، خدايا به مرور زمان نام من فراموش مي شود، قبرم هم محجور مي شود و کسي به زيارت من نمي آيد ولي مظلومان ( کساني که من به آنها ظلم کرده ام )در آنجا به صف مي ايستند. در سوره هود داريم: خدا ظالمين را لعنت کرده است. وقتي سر امام حسين (ع) را به شام و کوفه مي بردند، سر امام آياتي را تلاوت مي کردند( سيعلم الذين ظلموا.. . سوره هود).
امام فرمود: وقتي بازاري مي خواهد به دنبال کسب و کار برود، دو رکعت نماز بخواند(که رکعت اول سوره توحيد و در رکعت دوم سوره کافرون) بعد به خدا بگويد که به من روزي حلال بده، خدايا پناه مي برم از اينکه به کسي ظلم بکنم يا مورد ظلم واقع شوم، خدايا به تو پناه مي برم از شيطان و لشکريان شيطان. شيخ صدوقي در کتاب امالي دارد: کسي که به کارگري ظلم کند(حقوقش را ندهد يا دير بدهد) خدا اعمالش را حبط (پاک شدن تمام کارهاي خير)مي کند. گاهي مادر يا پدر فرزندش را براي تربيت مي زند ولي کسي حق ندارد اين کار را انجام بدهد زيرا ديه دارد. ما زدن به حق، نداريم ولي گاهي ما مي زنيم و مي گوييم که حقش بود. حق زدن فقط بدست حاکم شرع است. اگر صورت فرزند سرخ بشود، ولي هفت صد و پنجاه تومان به فرزند بدهکار مي شود. ما نبايد بزرگي گناه يادمان برود. اگر سرخي به کبودي بزند ديه دو برابر مي شود. زن يا شوهر اختيار ندارند که همديگر را بزنند، اينها ظلم است و آثاري دارد.
سوال – صفحه ي 164 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در اين صفحه داستان موسي و فرعون را داريم. وقتي موسي و هارون فرعون را به خداپرستي دعوت کردند او نپذيرفت و از اينکار ناراحت شد. فرعون با مشاورين مشورت کرد و خدا مي فرمايد: مشاوران گفتند که نگران نباش، موسي سحر کرده است،ما هم ساحران را مي آوريم. وقتي حضرت زينب و اسرا را به شام و کوفه بردند، حضرت زينب و امام سجاد(ع) جواب يزيد را دادند و يزيد از مشاورانش کمک گرفت. مشاوران گفتند: ما همه را گردن مي زنيم. امام باقر(ع) (در کربلا چهارساله بودند) ايستاد و گفت: همين اتفاق در نزد فرعون هم افتاد ولي مشاوران فرعون نگفتند که موسي را به قتل برسانيم. مي داني تفاوت مشاورين تو با مشاورين فرعون چيست؟ تفاوت آنها اين است که مشاورين تو حرام زاده هستند و مشاورين تو از فرعون بدتر هستند. يزيد سرش را پايين انداخت و از کشتن اهل بيت در آن مجلس منصرف شد.(امام حسين(ع) فرمود که فرزند حرامزاده، من را بين شمشير و تسليم قرار داده است.)
سوال – چند حديث از کتاب اصول کافي بيان بفرماييد.
پاسخ – در کتاب گزيده ي اصول کافي که روايات اخلاقي است از امام صادق(ع) داريم که مي فرمايد: بترسيد از نفرين مظلوم، نفرين مظلوم به آسمانها مي رود. چهار گروه دعايشان به آسمان مي رود که يکي از آنها دعاي مظلوم است. امام باقر(ع) مي فرمايد: لحظه شهادت پدرم مرا به سينه چسباند و فرمود که پدرم حسين لحظه ي شهادت مرا به سينه چسباند و فرمود: پسرم، بپرهيز از ظلم به کسي که جز خدا ياوري ندارد.
انشاءالله خداوند به همه ي ما توفيق بيشتر براي آشنايي با دين و عمل به آن را عنايت بفرمايد.