برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه (شرح دعاي مکارم الاخلاق)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 29-07- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صلي علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندههاي خوب و گرانقدرمان، انشاءالله هرجا که هستيد خداي متعال پشت و پناهتان باشد. عزاداريهاي شما قبول باشد.
کيستم من که به تکرار غمت بنشينم *** عشق، هر صبح به تکرار تو برميخيزد
انشاءالله هميشه زير سايهي مهربانيهاي سيدالشهداء باشيم و در دنيا و آخرت دست ما از دامن حضرت کوتاه نباشد. به سمت خداي امروز خوش آمديد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي قبولي طاعات و عبادات و زيارات را دارم. اميد داريم انشاءالله در مملکت ما کسي نباشد که به کربلا و عتبات نرفته باشد. از همه کساني که خدمت کردند و زحمت کشيدند، در رفت و آمد عزيزان مشارکت کردند تشکر ميکنم.
شريعتي: نايب الزياره همه بوديم، انشاءالله به زودي زود قسمت همه شما شود. در محضر صحيفه نوراني سجاديه هستيم و نکتههاي ناب شما را ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«السلام عليک يا أباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک، السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» در فراز ديگري امام سجاد(ع) ميفرمايد: «اللهم صل علي محمد و آله» در هيچ دعايي شايد مثل دعاي مکارم الاخلاق صلوات اينقدر تکرار نشده باشد. «وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ» خدايا مرا آراسته کن به زينت صالحان، «وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ» مرا بپوشان به زينت اهل تقوا، يعني لباس اهل تقوا تن بکنم و آراستگي صالحان را داشته باشم. لباس اهل تقوا چيست؟ آراستگي صالحان چيست؟ حضرت مفصل جملههايي را بيان ميکنند. «فِي بَسْطِ الْعَدْلِ» کارشان عدالت ورزي است «وَ كَظْمِ الغَيْظِ» فرو بردن خشم، هرچقدر انسان بتواند خشمش را فرو ببرد، برد کرده است. در حالت خشم هيچوقت تصميم نگيرد. حضرت امير(ع) جملهي زيبايي دارند. پدر و مادر، معلم و مربي، قاضي در حالت غضب تصميمگيريها عادلانه نيست و بايد حالت نرمال باشد تا تصميم بگيرد. «وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ» شاخصهي مهم اهل عدالت و تقوي اين است که هميشه آتش خاموش ميکنند. مؤمن يعني آتش خاموش کن. «وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ» اهل تفرقه را هميشه با هم ضميمه ميکند و زن و شوهر، پدر و مادر، کار مؤمن خاموش کردن آتش و ايجاد وحدت و يگانگي است. «وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ».
نماز و روزه و ذکر داريم ولي از شاه کليدهاي عبادت، گره گشايي از کار بندگان خداست. در طول زندگي ما دو تا خانواده را با هم آشتي داديم؟ اصلاح ذات البين عبادت بزرگي است که ما از آن بيخبر هستيم. گاهي يک جمله کليد واژهاي ميشود و مشکل يک خانواده را حل ميکند. «وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ» به من توفيق بده که کارهاي خوب را افشاء و ترويج کنم. افشاء سلام در روايت خيلي سفارش شده است. پيغمبر خدا فرمود: نزديکترين فرد به خدا و پيغمبر کساني هستند که ابتداي به سلام ميکنند. ترويج سنن پيغمبر، ترويج سيرههاي خوب را افشاء عارفه ميگويند. کارهاي خوب را در مردم ترويج کنيم. «وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ» از کارهاي خوبي که حضرت تقاضا ميکند از خداي متعال، خدايا به من توفيق بده هميشه عيب خود و ديگران را بپوشانم. اين عيب پوشي که بحث امروز من است، يک عبادت بزرگ و صفت برجستهاي است که ما زير اين صفت الهي زندگي ميکنيم. حافظ ميگويد:
به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات *** بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن
امام هشتم فرمود: مؤمن، مؤمن نميشود مگر سه علامت، از خدا، پيغمبر و امام در او باشد. علامتي که از خدا در او باشد، عيب پوشي است. کتمان سر، اسرار خودش و اسرار ديگران را بپوشاند. علامتي که از پيغمبر بايد در او باشد، مدارا کردن با بندگان خداست. علامتي که از امام بايد در او باشد، صبر در سختيها و ناگواريهاست. کسي اين سه علامت در او باشد، مؤمن واقعي است. رازداري و عيب پوشي يکي از شاخصههاي مهم مؤمن است که اگر ما واقعاً داشته باشيم. يکي از اسماء خدا ستار است، يا ستار العيوب، يا غفار الذنوب، اصلاً ما در دعاها خيلي ميگوييم: اغفر، يعني بيامرز. ولي معني لغوي اصلي آن چيست؟ به کلاه خود مغفر ميگويند. چون سر را ميپوشاند تا آسيب نبيند. کلمهي غفران به معني پوشاندن است. ما ميگوييم: خدايا «اغفر» يعني بپوشان. گناهان ما را نديده بگير. يا ميگوييم: «کفّر عنا سيئاتنا» خدايا سيئات ما را تکفير کن، يعني بپوشان. کافر هم ميگويند: کافر چون حق را ميپوشاند. مثل اينکه خورشيد ميتابد و اين ميگويد: نيست. خدايي که همه عالم را خلق کرده ميگويد: نيست. کفران تکفير و کفاره گناهان و غفران و آمرزش گناهان، به معني پوشاندن است. «اظهر الجميل» يک دعايي است که من سالهاي قبل خيلي ترويج ميکردم. دعاي «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» در مفاتيح نوع ديگرش هست، اين نوعي که من عرض ميکنم در مفاتيح نيست، در بحار هست و در عدة الداعي آخرين صفحه کتاب عدة الداعي اين دعاي «يا من اظهر الجميل» را آورده، اين دعا را فرمود: کسي بخواند خدا گناهانش را ميآمرزد، پدر و مادرش را ميآمرزد و او را شفيع قرار ميدهد. جبرئيل با بشارت اين دعا را براي پيغمبر آورد و به پيغمبر فرمود: کسي اين جمله را بگويد اينطور ميشود، در پايان فرمود: اي پيغمبر اين دعا را به متقين بياموز و به منافقين نياموز که اين دعايي است که مستجاب ميشود.
در دعاي «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» خيلي دعاي بلندي است. «اظهر الجميل و ستر القبيح» کار هميشگي خدا چيست؟ زيباييها، هنرها و قشنگيها را ظاهر ميکند، قبيح، زشتيها و گناهها و معصيتها را ميپوشاند. «اظهر الجميل ستر القبيح» به گناهان ما مؤاخذه نميکند و «لم يهتک الستر» پرده دري نميکند. يک تعبير عجيب مولا اميرالمؤمنين دارند که فرمود: «لو تکاشفتم ما تدافنتم» يعني اگر خدا پرده از روي اعمال مردم بردارد، کسي، کسي را دفن نميکند. مثلاً يک حيوان وحشي درنده افتاده باشد، ماشين را نگه ميداريم دفنش کنيم و غصه بخوريم؟ حيوان وحشي از بين برود. بعضي از مردم اينقدر درونشان خراب است، کسي رغبت نميکند. يعني اگر خدا پرده را بردارد، کشف کند، درون هرکسي چه خبر است. ولي ما زير پرچم ستاريت خدا زندگي ميکنيم. لذا بزرگان ما آيت الله بهجت، معمولاً ذکرشان اين بود، خيليها ديدنشان ميآمدند ميفرمود: يا ستار العيوب، ديگران هم نزد اولياي خدا ميرفتند، هي ميگفتند: يا ستار، يا ستار، بپوشان. البته خدا به اولياي امينش گاهي نشان ميدهد. اين ستاريت خيلي مهم است. «يا عظيم العفو، يا حسن التجاوز، يا واسع المغفره» دعاي بلندي است.
يک روايت زيبايي در ذيل اين دعا در بحار هست، که امام صادق(ع) فرمودند: «اظهر الجميل و ستر القبيح» خدايي که زيباييها را ظاهر ميکند و قبح و زشتي را ميپوشاند. امام صادق فرمود: نه فقط در دنيا از ديد مردم خدا ميپوشاند. چون همهي انسانها در آسمان چهارم يک شبح دارند. روايت داريم پيغمبر ما در آسمان چهارم بودند، حضرت علي آنجا تشريف دارند و همه ملائکه دسته دسته براي زيارت ميآيند. پرسيدند، گفتند: چون اينها از ديدن حضرت علي در آسمان محروم هستند، شبح حضرت اينجا هست، براي ديدن حضرت ميآيند و هر فرشته هم يکبار نوبتش ميشود. انسانها يک مثالي دارند، خانه کعبه روي زمين و تمثالش در آسمان چهارم است. آسمان چهارم يک ويژگيهايي دارد يکي اين است.
امام صادق فرمود: نه خدا فقط در عالم دنيا و طبيعت، در آسمان چهارم که فرشتهها رفت و شد ميکنند و تمثال و شبح ما هست، هروقت بندهاي کار نيکي انجام ميدهد، آن شبح هم آن کار را انجام ميدهد. يا عکسالعمل ما را نشان ميدهد. مثل آينه، حضرت فرمودند: اگر انسان روي زمين کار خوب بکند، آن تمثال هم کار خوب ميکند، همه ملائکه ميبينند و خوشحال ميشوند و دعايش ميکنند. اما وقتي تصميم به گناه ميگيرد که برود گناه کند، خدا ميفرمايد: يک پارچه و پردهاي بياندازيد ملائکه نبينند. يعني چه خداي مهرباني داريم که در آسمان چهارم هم ما را از ديد ملائکه ميپوشاند که ملائکه نفرين و لعنت نکنند، حتي در آسمان چهارم خدا پرده پوشي ميکند. فرمودند: معني «اظهر الجميل و ستر القبيح» اين است. لذا خيلي در روايات سفارش شده عيب خودت و ديگران، يک موضوعي است که گاهي ما مطرح کرديم عزيزان بيشتر عنايت کنند، بعضي گناهان است که ما نميدانيم گناه است و مرتکب ميشويم. يکي گفتن گناه است. اگر آقاي فلاني در جواني شراب ميخورد، قمار ميکرد حق ندارد بگويد. خانمي اشتباهاتي داشته، آقايي اشتباهاتي داشته، حتي به نامزد و نزديکترين فردش، حق باز گفتن ندارد. گفتن گناه از اصل گناه به مراتب بالاتر است. مثلاً گاهي ميپرسند تا حالا شما دروغ گفتي؟ اين سؤال بيجا است. اگر گفته که گفتنش حرام است و اگر نگفته که کم کسي است در عمرش دروغ نگفته باشد.
تا حالا شما با سرعت زياد رانندگي کردي؟ اين سؤال بيجاست؟ روي آنتن تلويزيون نبايد اين سؤالها را پرسيد درست نيست. ما حق نکير و منکري نداريم. نبايد از زندگي خصوصي افراد سؤال کنيم. چه کار داريم به حريم خصوصي افراد دست اندازي ميکنيم؟ لذا گفتن گناه از اصل گناه بالاتر است. بنده فرحزاد حق ندارم اگر خطايي در خلوت کردم بيايم بازگو کنم. يک روايت زيبايي است خيلي روايت عجيبي است. روايت داريم از امام هشتم که يک نفر خدمت آقا امام هشتم رسيد و گفت: آقا من ابن السبيل هستم. در راه اموالم را زدند و دست خالي هستم. شما يک قرضي به من بدهيد من به شما برميگردانم. حضرت در اندروني يک پولي تهيه کردند ولي داخل جمع نيامدند. دست مبارک را از لاي در بيرون آوردند و فرمودند: آنهايي که اهل خراسان بودند، بيايند. آمد و پول را به او دادند. فرمودند: اين هديه است و برگشت نميخواهد. بعد که رفت، حضرت داخل جمع شدند. گفتند: آقا چنين کاري را نديديم، اين بنده خدا درخواست کرد و شما از لاي در نيامدي؟ فرمودند: نميخواستم ذلت سؤال، اينکه چهره به چهره به کسي کمک ميکند، آن هم درون جمع و به آدم آبرومند، اين خجالت بکشد. براي همين مخفي کردم. حضرت فرمود: از جدم پيامبر خدا شنيدم 1- «الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حِجَّةً» هرچقدر ميتواني کارهاي خوبت را بپوشان. کارهاي خوب هم پوشاندنش خوب است. حديث داريم با دست راست صدقه دادي، کاري کن دست چپ نفهمد. منت نگذار، چنين کردي، نماز شب خواندم. امام باقر فرمود: کسي کارهاي خوبش را بازگو کند بار اول هفتاد درجه کم ميشود و بار دوم ريا ميشود. مگر موارد خاصي، مثلاً زکات را گفتند علني بدهيد و ديگران تشويق شوند. نماز جمعه و جماعت علني است و نميشود مخفي کرد. حج علني است. جايي که نميشود که هيچ، ولي کارهاي خصوصي خودم را که من نماز شب خواندم، گريه کردم را چرا ميگويي؟ پوشاندن فقط براي عيبها نيست. خوبيها را هم هرچه بتواني بپوشاني، خدا ظاهر کند اين قشنگتر است. لذا پيغمبر خدا فرمود: کسي که حسنه و خوبياش را ميپوشاند، نزد خدا به اندازه هفتاد حج ارزش دارد.
بعد فرمودند: «وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ» کسي که گناهانش را افشاء ميکند خوار و ذليل شده است. هم گناه خودت و هم گناه ديگران، حق نداريم گناهمان را افشاء کنيم، گناه ديگران را حق نداريم افشاء کنيم. در بعضي روايات داريم «يَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَنْ يَسْتُرَ عَلَيْهِ سَبْعِينَ كَبِيرَةً» (کافي/ج3/ص528) بر مؤمن واجب است گناه مؤمن ديگر را ولو هفتاد گناه کرده بپوشاند. مخصوصاً مسائل ناموسي و خانوادگي. ما همه نان آبرويمان را ميخوريم، يک خانوادهاي که آبرومند است در جامعه ارزش دارد. بسياري از خانوادهها بودند، بچهشان مشکل داشته است و نگذاشتند کسي بفهمد. در سفر کربلا کسي آمد، جواني بود همراه من ميآمد. به من رسيد گفت: خانم من قبل از ازدواج مشکل داشته و الآن فهميدم. چه کنم؟ گفتم: بپوشان. گفت: پشيمان است و نادم است و توبه کرده است. اينقدر او را تشويق کردم. نقل ميکنند جواني خدمت آقا شرفياب شد. يکي از اولياي خدا فهميد سرّ او چيست و گفت: شب عروسي اتفاقي افتاده است. قبلاً مشکل داشته و بخاطر خدا پوشانده است. اگر شما اين خانم را طلاق بدهي، ديگر کسي حتي با خواهرهاي او ازدواج نميکنند! اين مرد با خدا معامله ميکند و عيب خانمش را ميپوشاند و توفيق پيدا ميکند خدمت حضرت برسد. پوشاندن عيب و گناه خيلي برکات دارد. مسائل ناموسي را به هيچ عنوان مطرح نکنيد.
خانمي براي مشاوره نزد من آمده بود، خيلي گريه ميکرد. خانواده خيلي محترم و مذهبي بودند. گفتم: مشکل شما چيست؟ گفت: مشکلم اين است که شوهر من آدم خوبي بود، کارهاي خير ميکرد، يک بحران اقتصادي برايش پيش آمد. هرچه به اين طرف و آن طرف فشار آورد بحرانش حل نشد و سعي کرد بپوشاند. تا اينکه يک روزي آمديم ديديم خودکشي کرده است. خيلي داغ براي ما سنگين بود. گفت: ما مسئولين را خبر کرديم، که اين خودش اين کار را کرده است. هيچ فاميل و خواهر و برادر را نگذاشتيم بفهمند. گفتم: درود بر شما، شما واقعاً قهرمان هستيد. کار اين خانم خيلي سخت است، مثلاً ميگوييم: سکته و ايست قلبي کرده است، به اورژانس گفتيم: پخش نشود. برايش ختم گرفتيم و تا حالا نگذاشتيم به غير از خود بچهها و خودم جايي درز کند. حتي کتمان مصيبت، مگر هر درد و بلايي به من رسيد بايد بگويم؟ از گنجهاي بهشت يکي کتمان مريضي است. سختيهاي خودت را به دوست بگويي ناراحت ميشود، به دشمن بگويي خوشحال ميشود. کتمان مصائب، کتمان مرض، کتمان فقر، روايت داريم کسي که خودش را به نداري بزند، فقير هم نباشد، فقير ميشود.
پوشاندن عيب، حتي در مکتب ما اينقدر سفارش شده که اگر غسال، مردي که غسل ميدهد، زني که غسل ميدهد، اگر عيبي در بدن ميتي که غسل ميدهد ديد، حق ندارد افشاء کند. اين ميت خالکوبي دارد، اين ميت دست و پاي کج دارد، عيبي دارد نبايد گفت. اين يک عمري هفتاد سال پوشانده، ميخواهد کسي نفهمد. لذا پيغمبر فرمود: «وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ» کسي که گناهانش را افشاء ميکند خوار و ذليل ميشود. البته حق الناس استثناء است و بايد گفت. همه حدودي که جاري ميشود براي افشاء گناه است. چقدر روايت داريم که بعضيها کار فحشاء و منکر کرده بودند، ميآمدند خدمت پيغمبر و حضرت رويشان را برميگرداندند و ميگفتند: چرا اقرار ميکني؟ نگو، بار دوم اقرار ميکرد. کسي چهار بار در مسأله زنا و فحشاء اقرار کند، حد واجب ميشود. اميرالمؤمنين اينقدر ناراحت شدند از اينکه کسي اقرار به گناه کرد، فرمودند: «والله لتوبة فيما بينه و بين الله افضل من اقامة الحد عليّ» بخدا قسم اگر توبه ميکرد بالاتر از اقامه حدي است که من علي به او ميزنم. گناه شخصي را حق نداريم افشاء کنيم حتي نزد پيغمبر و اميرالمؤمنين.
پيغمبر خدا فرمودند: «وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ» کسي که گناه شخصي خودش را ميپوشاند، پيغمبر امضاء کردند و قول دادند خدا همه آن گناهان را ميبخشد. در خلوت کسي گناه و خطايي کرده، توبه ميکند و هيچکس به زبان نميآورد، تمام اين گناهان را خدا ميآمرزد. هرچه ميتوانيم گناه خودمان و ديگران را بپوشانيم که پوشاندن گناه جزء مهمترين واجباتي است که بر گردن ماست. عيب خود و ديگران را بپوشانيد. در مورد اربعين نکاتي دارم که عرض خواهم کرد.
شريعتي: انشاءالله خدا به همه ما توفيق بدهد از عيب جويي دور باشيم و اهل عيب پوشي باشيم. امروز صفحه 201 قرآن کريم، آيات 87 تا 93 سوره مبارکه توبه را تلاوت خواهيم کرد.
«رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ «87» لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «88» أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «89» وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «90» لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى وَ لا عَلَى الَّذِينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «91» وَ لا عَلَى الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ «92» إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَ هُمْ أَغْنِياءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»
ترجمه آيات: آنان راضى شدند كه با متخلّفان و خانهنشينان باشند و بر دلهاى آنان مُهرزده شده است، از اين رو نمىفهمند. ولى (در مقابلِ منافقانِ رفاهطلب وگريزان از جنگ،) پيامبر و مؤمنانِ همراه او، با اموال و جانهايشان جهاد كردند واينانند كه همهى خيرات و نيكىها براى آنان است و همانانند رستگاران. خداوند براى آنان باغهايى (در بهشت) آماده ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آنها جارى است، و در آنجا جاودانند. اين همان رستگارى بزرگ است. باديهنشينانى كه (از شركت در جنگ) معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (كه در جنگ شركت نكنند)، ولى كسانىكه به خدا و پيامبرش دروغ گفتند (و عذرى نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذابى دردناك خواهد رسيد. بر ناتوانان وبيماران (كه نمىتوانند در جهاد شركت كنند) و تهيدستانى كه چيزى براى خرج كردن (در راه جهاد) نمىيابند، ايرادى نيست، به شرط آن كه خيرخواه خدا و پيامبرش باشند، (و از آنچه در توان دارند مضايقه نكنند.) (زيرا) بر نيكوكاران راه سرزنش و مؤاخذهاى نيست و خداوند بخشندهى مهربان است. ونيز (اشكالى نيست) بر آنان كه چون نزد تو آمدند تا آنان را براى شركت در جبهه بر مركبى سوار كنى، گفتى: چيزى نمىيابم كه شما را بر آن سوار كنم و آنان (از نزد تو) برگشتند، در حالى كه چشمانشان از اندوه، اشكبار بود كه چرا چيزى ندارند كه خرج جهاد كنند. (آرى، بر اين گونه فقيرانِ عاشق جهاد، براى نرفتن به جبهه گناهى نيست) راه (ايراد ومؤاخذه،) تنها بر كسانى است كه در عينِ توانگرى و ثروتمندى، از تو اذن مىخواهند (كه به جبهه نروند) و راضى شدهاند كه با متخلّفان باشند. خداوند بر دلهايشان مُهر زده است، از اين رو نمىدانند.
شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: پيغمبر خدا فرمودند: «مَا مِنْ قَوْمٍ اجْتَمَعُوا فِي مَجْلِسٍ فَلَمْ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يُصَلُّوا عَلَى نَبِيِّهِمْ إِلَّا كَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً وَ وَبَالًا عَلَيْهِمْ» (کافي/ج2/ص497) هيچ جلسهاي نيست که عدهاي دور هم جمع شوند، اگر در آن جلسه ذکر و ياد خدا را نکنند و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستند، مجلسي که در آن ياد خدا و صلوات نباشد، آن مجلس حسرت و وبال بر صاحبانش خواهد بود.
شريعتي: عشق به پايان رسيد، خون تو پايان نداشت. محبت امام حسين در دل ما تولدي دوباره است.
حاج آقاي فرحزاد: جناب جابر شخصيت فوق العادهاي بود. هفت معصوم را درک کرده است و حامل سلام پيغمبر به امام باقر(ع) بود و مورد عنايت اهلبيت بود. وقتي به کربلا رسيد قدمهايش را آرام برميداشت چون هر قدمش ثواب يک حج و عمره دارد. به شهداي کربلا خطاب کرد که من در همه ثوابهاي شما شريک هستم. عطيه گفت: تعجب کردم، شما نه زخمي برداشتي و نه بچههايت يتيم شدند؟ گفت: قسم به خدايي که پيغمبر را مبعوث کرده است، از حبيبم پيغمبر خدا شنيدم، «مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِي عَمَلِهِمْ» هرکس هر دسته و گروهي را که دوست دارد با آنها محشور ميشود. اگر دلبرت امام حسين و ياران امام حسين هستند، شک نکن با آنها محشور هستي. برزخ و قيامت هم با آنها محشور هستي. عمل هر دسته و گروهي هم که تأييد کني در نامه عملت ثبت ميشود. کساني که پاي گيرندهها نشستند و گريه کردند، قطعاً بدانند در ثواب زوار کربلا و اربعين شريک هستند.
اربعين يک پديدهي فوق العادهاي است و يک معجزه ماندگار است. در يک کشور مثل عراق که دائم درگير جنگ بوده است، با همه بحرانها و نا امنيها، جمعيت چشمگيري آمده بودند و هيچ کشوري نميتواند در مدت کوتاهي از بيست ميليون پذيرايي کند. اين فوق العاده است و بزرگترين اجتماع است، بزرگترين پذيرايي و خدمت رساني است. مردم عراق هم مردم فقيري هستند. رفقاي ايراني ميگفتند: ما يک ناخن اينها نميشويم. بعضي از اينها يک فرش ماشيني در خانهشان ندارند. ولي براي امام حسين خودشان را ميکشند. ما ايرانيها اربعين را يک هفته، ده روز برگزار ميکنيم و کنار ميگذاريم. نبايد اينطور باشد. اربعين، اخلاق اربعيني، خوي خوش حسيني در طول زندگي ما بايد باشد. عراقيها اينطور نيستند. بعد از اربعين هم که تمام شد بخشي از زندگيشان براي امام حسين است. با امام حسين زندگي ميکنند. قطعاً من قسم ميخورم، آنهايي که با امام حسين سر و کار دارند، امام حسين آنها را رها نميکند. آنهايي که مال و جان ميدهند، امام حسين کريم و بزرگوار است. شفاعت ميکند قطعاً کسي که قطرهاي در راه امام حسين قدم بردارد، امام حسين بي پاسخ نميگذارد. لذا عراقيها اولاً ايثار و فداکاري فوق العاده دارند و بعد از اربعين بخشي از درآمدشان را براي امام حسين کنار ميگذارند تا سال آينده. اين کارهاي خوبي که در اربعين اتفاق افتاده، موکب دارها، خادمها، خيلي از خدمتگزارهاي عراقي بيست ساعت خدمت ميکردند. از موکبهايي که بعد از اربعين هستند تشکر ويژه ميکنم. الآن خيلي از عزيزان عراقي در ايام صفر به ايران ميآيند، تشکر ميکنيم از کساني که ويزا را براي عراقيها برداشتند که دو ماه بتوانند راحت به ايران بيايند و بروند. هرکس قدمي براي امام حسين بردارد پاسخ ميگيرد. روحيه ايثار، سخاوت و فداکاري با محوريت امام حسين بايد در طول سال باشد. پارسال که کرمانشاه زلزله آمد، همان موکبدارها به کرمانشاه آمدند. ايام عيد به شمال و لرستان و خوزستان آمدند. فرهنگ اربعين را به کل زندگي خود سرايت بدهيم. چقدر خوب است در اين عزاداريها، ايستگاههاي صلواتي که ميزنيم خير برسانيم. چقدر به من گفتند که کنار اين تکيه، خيريهاي زديم با محوريت امام حسين و اهلبيت، جهاز در طول سال براي صدها زوجين تهيه ميکنيم. چقدر خوب است همانطور که خدمت رساني به زوار ميکنيم، خدمت رساني به دوستان اهلبيت داشته باشيم. موکب جمکران که دندانپزشکي داشتند، همينها ماندگار است. آنچه براي خود هزينه ميکنيم ميرود. «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق» (نحل/96) هرچه به حساب خودت ريختي تمام ميشود ولي هر قدمي در راه خدا و اهلبيت کردي ماندگار ميماند. ريزترين چيزها، افرادي که دشمن بودند به کربلا آمدند و دلشان سوخت و اشک ريختند، حادثهاي پيش آمد و کسي با اينها درگير شد، به امسام حسين گفته: اين آقا مرا اذيت کرده است. آقا به خوابش آمده و گفته: او را نفرين نکن، بخاطر اينکه به عزادارهاي من خدمت کرده من ميخواهم او را ببخشم، تو هم بخاطر من ببخش.
ما سي موکب داشتيم که مسيحيها و اهل سنت آمدند. من خيلي اميد دارم که اين حرکت جهاني حسيني مقدمهاي باشد براي شناخت آقا عبدالله در سرتا سر دنيا، «ان الحسين يجمعنا» بيشترين هشتگ براي ايام اربعين بوده است. اين مقدمهاي باشد که مردم بفهمند که منجي عالم، مصلح کل فرزند اين آقا امام زمان(ع) است و روزي خواهد آمد و از همه دستگيري خواهد کرد. يکي از وعاظي که معروف است، گفت: روزي من از روضه بيرون آمدم. ديوانهاي رسيد و گفت: ميشود يک سؤال بپرسم. گفت: امام زمان ظهور ميکند آيا اين آبگوشت و حليم و پذيراييها هست يا جمع ميشود؟ گفتم: نميدانم. به اين روايت برخورد کردم، آقا أباعبدالله به امام سجاد فرمودند: فرزندم! به خدا قسم مرا که شهيد بکنند، خون من از جوشش نميافتد و اين موج در عالم فراگير ميشود تا زماني که فرزندم حضرت مهدي بيايد. اول کسي که رجعت ميکند امام حسين(ع) است و بعد از امام زمان، امام حسين حکومت ميکند. آن زمان ديگر اين شور و عزاداري نيست. در راه امام حسين هر قدمي برداريم خوب است. اينکه ما براي سال آينده از همين الآن برنامهريزي کنيم، خوب است. کساني که امسال رفتند، کمک کنند افراد ديگري از خانواده که نرفتند، بروند. ايام ديگر هم براي زيارت خوب است ولي ديدن اين مناظر زيبا و شکوه عظمت اربعين فوق العاده است.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را قسم ميدهيم به حق أباعبدالله الحسين رفع همّ و گرفتاري از همه گرفتارها بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. ما را جزء بهترين ياران امام زمان قرار بده. مريضهاي روحي و جسمي لباس عافيت بپوشان. به حق آقا أباعبدالله همه آنهايي که رفتند و نرفتند، به زيارت أباعبدالله توفيق تشرف مرحمت بفرما. آنهايي که قرض دارند، شغل ندارند، مسکن ندارند، اولاد ندارند، همه را حاجت روا بفرما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر آقا أباعبدالله و امام مجتبي(ع).
شريعتي: دهه پاياني صفر را قدر بدانيم که بهترين اتفاقهاي زندگي براي ما بيافتد و انشاءالله همه ما مشمول شفاعت و عنايت نبي مکرم اسلام شويم. دلهايمان را راهي مدينه ميکنيم و به حضرت رسول سلام ميکنيم.
السلام عليک يا رسول الله...