اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

98-07-08-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-سيري در صحيفه سجاديه -شرح دعاي بيستم(مکارم الاخلاق)

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي بيستم (مکارم الاخلاق)

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 08-07- 98

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

سلام مي‌کنم به همه دوستان عزيزم، بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوبمان، حلول ماه صفر را تسليت مي‌گويم. از نماز اول ماه و صدقه اول ماه غافل نشويد. ماهي که اربعين سيدالشهداء در اين ماه هست و 28 صفر سالروز رحلت نبي مکرم اسلام، 7 صفر سالروز شهادت امام مجتبي(ع) و شهادت امام رضا(ع) هم در اين ماه است. انشاءالله همه ما مشمول عنايات نبي مکرم اسلام و اهل‌بيت گرانقدرشان شويم و از لحظه لحظه اين ماه استفاده کنيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي قبولي عزاداري‌ها و طاعات را داريم، امروز اول ماه صفر است. ماه صفر به فرموده آ شيخ عباس قمي مشهور به نحوست است و بهتر است که صدقه و دعا در اين ماه بيشتر داشته باشيم. دعاي کوتاهي در مفاتيح هست، ذکر يونسيه که بسيار کوتاه است و اعمال ماه صفر هم در مفاتيح هست.

شريعتي: ايام شهادت امام سجاد را که پشت سر گذاشتيم، خيلي خدا را شکر کرديم که دوشنبه‌ها مهمان سفره‌ي صحيفه سجاديه هستيم و با دعاهاي بي نظير امام سجاد، دعاي مکارم الاخلاق و نکته‌هاي شما را خواهيم شنيد.

حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

«السلام عليک يا أباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک، السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» بخش ديگري از دعاي صحيفه سجاديه، امام سجاد(ع) عرضه مي‌دارد، «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه» بر پيامبر و آل او درود بفرست، «وَ سَدِّدْنِي‏ لِأَنْ أُعَارِضَ مَنْ غَشَّنِي بِالنُّصْحِ» خدايا مرا محکم کن، کمک کن با کساني که با من غش مي‌کنند، خيانت مي‌کنند، اذيت و آزار مي‌کنند، با نصح و خيرخواهي رفتار کنم. اين فراز و فرازهاي زيادي از دعاي مکارم الاخلاق در پاسخ به سؤال‌هاي زيادي که پيامک دادند افرادي که ما را اذيت کردند، مي‌کنند، شما چطور مي‌گويي ما کوتاه بياييم و عفو و گذشت کنيم. انسان به اندازه‌اي که عادلانه بتواند حقش را بگيرد و بدون دردسر و پيشامد ناگوار حقش را بگيرد، ولي اگر جايي نمي‌تواند حقش را بگيرد و يا نگرفتنش اولويت دارد يا سوء استفاده نمي‌شود، قاعده کلي اين است که انسان در کنار اينها مدارا کند و کوتاه بيايد. در جاي جاي صحيفه و دعاي مکارم الاخلاق ما را به اين سيره رهنمون مي‌کند.

«وَ أَجْزِيَ مَنْ هَجَرَنِي بِالْبِرِّ» خدايا جزا بدهم کسي که از من مفارقت کرده و قهر کرده، جدا شده برّ و نيکي با او کنم. مهاجرت کرده، جواب تلفن نمي‌دهد، قهر کرده است، من براي او برّ و نيکي داشته باشم و از طرف من قطع نشود. خدا با اين همه گناه و معصيت، غفلت‌ها، ما پشت مي‌کنيم و خدا آغوش باز مي‌کند. آقاي دولابي مي‌فرمودند: «کما تدينُ تدان» هرطور به ديگران مزد بدهي، همانطور به شما مزد مي‌دهند. دلي را بشکني، دلت را مي‌شکنند. آبروي کسي را بريزي، آبرويت را مي‌ريزند. زمين بزني، زمين مي‌زنند. «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ‏» (زلزله/8) با ديگران چطور رفتار مي‌کني، همانطور هم ممکن است با شما رفتار شود. ايشان مي‌فرمودند: بياييد برعکس کنيد. خدا مي‌گويد: اينقدر بدي کردي، بدي‌ها را بخشيدم. «کما تدان» يعني همانطور که خدا با شما رفتار کرده، بياييد شما همانطور رفتار کنيد. خدا مي‌گويد: من شما را پوشاندم، بخشيدم، ناديده گرفتم، کمترين حسنه را قبول کردم، زيادي ثواب دادم.

«وَ أُثِيبَ مَنْ حَرَمَنِي بِالْبَذْلِ» پاداش بدهم کسي که مرا محروم کرده و کمکش کنم. کار بد کرده، کار خوب کنم. «وَ أُكَافِيَ مَنْ قَطَعَنِي بِالصِّلَةِ» با کسي که با من قطع رحم کرده، صله کنم و مثل او نشوم. يک نفر خدمت امام صادق آمد و فرمود: فاميل‌هاي من مرا ترک کردند. فرمودند: اگر ترک کني، هم عمر آنها کوتاه مي‌شود، خير و خوشي نمي‌بينند و تو هم همانطور مي‌شوي. بيا با آنها مراوده داشته باش و صله رحم کن. گفت: بخاطر صله رحم من چندين سال حضرت فرمودند: خدا عمر تو را زياد کرد و الا عمر تو هم کوتاه مي‌شود. او بدي کرده، تو بدي نکن! حضرت مي‌فرمايد: به من توفيق بده مکافات کنم کسي که قطع کرده و من صله کنم. «وَ أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى حُسْنِ الذِّكْرِ» خدايا کمکم کن کساني که غيبت مرا مي‌کنند، من بنشينم ذکر خيرشان را بکنم. بارها آيت الله بهاءالديني فرمودند: ما اوايل کار خيلي به راه‌هاي الهي وارد نبوديم، فکر مي‌کرديم جواب کلوخ، سنگ است. بدي را با بدي پاسخ مي‌داديم. به ما فرمودند: خلاف سيره‌ي خداست. سيره‌ي تمام انبياي ما، پر است از اينکه تا مي‌شود انتقام نگيريد و مدارا کنيد و رد شويد. اگر اميرالمؤمنين ابن ملجم را بخشيد، اميرالمؤمنين بالا مي‌رود و او ضرر مي‌کند. خدا توبيخش مي‌کند، عذابش مي‌دهد و ما هم لعنش مي‌کنيم. من بالا مي‌روم و رشد مي‌کنم. براي اين شخص خيلي خير و برکت خوابيده است. يک روايت زيبايي است که خداي متعال مي‌فرمايد: «وَ إِذَا ظُلِمْتَ بِمَظْلِمَةٍ فَارْضَ بِانْتِصَارِي‏ لَكَ فَإِنَّ انْتِصَارِي لَكَ خَيْرٌ مِنِ انْتِصَارِكَ لِنَفْسِكَ» (کافي/ج2/ص304) خداي مهربان در حديث قدسي مي‌فرمايد: اگر يکجايي به شما ظلم شد و اذيت و آزاري ديدي و مظلوم قرار گرفتي، به من واگذار کن. چون ما در گرفتن حق تعدّي مي‌کنيم، او غيبت مي‌کند ما ده تا غيبت مي‌کنيم. آبرو مي‌بريم، دادگاه تشکيل مي‌دهيم. «أُفَوِّضُ‏ أَمْرِي‏ إِلَى اللَّهِ» (غافر/44) در مقابل مکر و نقشه‌ي بي‌جاي ديگران اين آيه سفارش شده خوانده شود. کارمان را به خدا تفويض کنيم. خدا مي‌فرمايد: در مقابل ظالم قرار گرفتي، به من بسپار، بهتر از آن است که خودت بخواهي حقت را بگيري. چه وکيلي بهتر از خدا! در جاي جاي دعاي مکارم الاخلاق مي‌فرمايد: به من توفيق بده کسي که غيبت مرا کرده، از او تعريف کنم.

شيخ بهايي مي‌گويد، يک نفر آمد گفت: کسي غيبت شما را کرده است. فرمود: برايش پولي بفرستيد. گفتند: مثل اينکه گوش‌هاي آقا سنگين است. غيبت شما را کردند! فرمود: فهميدم چه مي‌گوييد. کسي که غيبت مرا مي‌کند ثواب‌هايش را براي من مي‌فرستد. گناهان ما را به او مي‌دهند. اين سيره‌ي اولياي خدا بود. «وَ أَنْ أَشْكُرَ الْحَسَنَةَ، وَ أُغْضِيَ عَنِ السَّيِّئَةِ» خدايا به من توفيق بده محکم باشم در اينکه هميشه کارهاي خوب را سپاسگزاري کنم. هر قدم خيري برايم برداشتند تشکر کنم و اگر خطا و لغزشي کردند، چشم پوشي کنم. بدي‌ها را ناديده بگيرم، خوبي‌ها را تشکر کنم. اگر کسي سيره‌ي پيغمبر و امامان ما را مرور کند، در روايت داريم جبرئيل امين بر من نازل مي‌شد «أمرني بمداراة الناس کما أمرني بالفرائض» چطور نماز واجب است؟ روزه واجب است، حج و زکات و خمس واجب است؟ همينطور هم اگر بچه شلوغکار است، همسر آزار مي‌دهد، رفيق، دوست، همسايه، هرکس، همانطور که خدا نماز و روزه را واجب کرده، مدارا کردن با مردم هم جزء واجبات بدانيم. چون تحمل نمي‌کنيم پانزده ميليون پرونده در دادگاه هست.

يک مقدار از خدا بخواهيم، امام مي‌گويد: از خدا مي‌خواهم. بعد از صلوات از خدا کمک مي‌خواهد. ممکن است بنده ده سال جلوي غضبم را بگيرم ولي نشود اما وقتي از خداي متعال بخواهم مي‌شود. بزرگي فرمود: اين نفس أماره چه آتشفشاني است، چه چيزي در گوش او مي‌گويند که مثل بچه رام و فرمانبردار مي‌شود. مطيع مي‌شود، بعضي مواقع آنچنان چموش مي‌شود که بد از بدتر است. خدا اين را براي ما امتحاني قرار داده است. همه انسان‌ها نفس أماره دارند. «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي» (يوسف/53) اگر خدا کمک ما نکند، ما منتقم هستيم. کينه‌ورز هستيم، اگر خدا کمک نکند هر جنايتي ممکن است بکنيم. حالت عمر سعد و شمر و حالت حسيني در همه هست. از خدا بخواهيم و جدي بخواهيم، صلوات زياد بفرستيم، خدايا نفس چموش ما را رام کن.

«وَ لَوْ لا فَضْلُ‏ اللَّهِ‏ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى‏ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً» آب صاف را خدا کف دست ما ريخته است. تو مي‌خواهي ديگران را آدم کني؟ کار تو نيست. از پيغمبر بالاتر نداريم، اول شخصي که آمد و هادي است ولي خدا مي‌گويد: تو بدون من نمي‌تواني هدايت کني. «وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي‏ مَنْ‏ يَشاء» (بقره/272) فکر نکني تو هدايت مي‌کني، من هدايت مي‌کنم. تو واسطه هدايت هستي و همه کاره من هستم. پدر و مادر، در خانه خدا التماس کن که خدايا تو دل بچه ما را نرم کن! «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى‏ مِنْكُمْ‏ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً» (نور/21) اگر فضل و رحمت خدا نباشد، عنايت خدا نباشد،ت پيرمرد نود ساله هم خيانت مي‌کند. به خدا تکيه کن و به خدا بسپار. اگر فضل و رحمت خدا نباشد، محال است احدي تزکيه شود. از خدا جدي کمک بخواهيم، از اهل‌بيت جدي کمک بخواهيم.

هيچ نکشد نفس را جز ظلّ پير *** دامن آن نفس کش را سخت گير

آن پير مغان که مولا اميرالمؤمنين و اهل‌بيت هستند، دست اهل‌بيت روي سر ما نباشد همه طلحه و زبير و عمر سعد مي‌شوند. «مَنِ‏ اعْتَصَمَ‏ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّه»‏ (من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 613) چون اينها نماينده خدا هستند. کسي به شما چنگ بزند، به خدا چنگ زده است. در طول هستند.

شريعتي: تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافري است *** راهرو گر صد هنر دارد، توکل بايدش

حاج آقاي فرحزاد: يعني حتي به حسن سابقه‌ات، همان علمت تو را زمين مي‌زند. تقواي منهاي خدا تو را زمين مي‌زند. توکل و استغاثه ما محکم و جدي باشد. بزرگي مي‌گويد: مدت‌ها در خودم تندي احساس مي‌کردم، هرچه با خودم مبارزه مي‌کردم، نمي‌شد. در تک تک انجام کارهاي خوب يا ترک گناه، بايد از خدا جدي کمک بخواهيم. راهکار ديگر اينکه طرفي که با شما ناهنجاري مي‌کند، طفل حساب کن. ممکن است هشتاد سال و ممکن است پنجاه سال داشته باشد. آدم بزرگي است ولي عقلش کوچک است. کسي که ما را اذيت مي‌کند عاقل فهميده است؟ حتماً بداند يک مشکلي دارد. کم کسي است که کاملاً نرمال باشد. غير از معصومين و اولياي خدا همه يک کمبودهايي در وجودشان هست. هرکسي يک روحيه‌اي دارد. ممکن است سن و سال بالا باشد، طرف را بچه حساب کن. عقل و فهمش به آن حد نيست. چه بسا افرادي سن بالا دارند ولي رفتارشان کودکانه است. اگر معلول جسمي نمي‌تواند راه برود، معلول روحي را هم همينطور حساب کنيم.

مثالي از حکما هست که مي‌گويند: کسي مهمان حکيمي شد، دانا و عاقل و فهميده بود. سفره انداختند غذا ميل کنند. خانمش عصباني بود، آمد سفره را کشيد همه غذا را به هم ريخت. مهمان بلند شد برود، صاحبخانه آدم عاقلي بود. دستش را گرفت گفت: چرا مي‌خواهي بروي؟ گفت: اين چه خانمي است داري؟ همه را به هم ريخت. گفت: بنشين. گفت: اگر مرغي خروسي مي‌آمد همه را به هم مي‌ريخت، شما ناراحت مي‌شدي؟ گفتم: نه، گفت: خانم مرا يک پرنده فرض کن. حتماً بدانيد بنده فرحزاد اگر کسي را اذيت کردم، ناراحت کردم يک کمبودي دارم. آدمي که کمبود نداشته باشد کار خلاف نمي‌کند. صد در صد، حتماً از افق خودش نگاه کنيد. آيا خداي متعال روز قيامت همه را يکسان حساب مي‌کند؟ نه. اين چقدر حلال مشکلات هست، «إِنَّمَا يُدَاقُّ اللَّهُ الْعِبَادَ فِي الْحِسَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلى‏ قَدْرِ مَا آتَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ فِي الدُّنْيَا» (کافي/ج1/ص27) خدا هيچوقت از همه يکسان حساب نمي‌کشد. از انبياء يک جور، از اولياء و مؤمنين يک جور، ميلياردها فرق مي‌کند. افرادي که در يک محيطي دينشان را حفظ کردند که محال بود حفظ شود. ولي يک کسي که در محيط مذهبي هستند، اين هنر نکرده است. افراد فقيري که براي کربلا کمک مي‌کنند. مددجوهاي کميته امداد کمک مي‌کنند با کسي که ميلياردر است و يک ميليارد مي‌دهد، فرقي ندارد. خدا براي هرکس شرايط عقل و درک و فهم داده، مطابق با عقل و فهم و درکش با او رفتار مي‌کند.

يکي از بزرگواران مي‌فرمودند: کارشناس مسائل خانوادگي است، ولي خودش مشکل حاد خانوادگي دارد. «فربّ عالم قد قتله‏ جهله‏» چه بسا فرهيخته و دانشمند، علمش در مغزش است ولي در عمل و رفتارش نيست. علم در وجودش تسري پيدا نکرده است. آيت الله است ولي ممکن است ناهنجاري داشته باشد. ممکن است به صورت عنوان داشته باشد ولي محتوا خالي است. برخوردهاي ما خيلي مهم است.

يک نصراني اخلاق تندي داشت، ناهنجاري داشت. به امام محمد باقر(ع)رسيد. امام باقر مظهر حلم هستند. روايت داريم علم با حلم توأم باشد، مفيد است. علم با حلم گره خورده و عالم بايد حليم و صبور و بردبار باشد. به امام باقر رسيد و حضرت را حيوان خطاب کرد نعوذ بالله. حضرت فرمود: نه، من آن حيوان نيستم. من باقر هستم، شکافنده علم هستم. گفت: تو بچه زني هستي که آشپز بود. حضرت فرمودند: آشپزي حرفه‌ي خوبي است. گفت: نه، تو بچه زني هستي که بدزبان بود. با اينکه مادر حضرت فاطمه بنت الحسن، دختر امام حسن مجتبي و همسر امام سجاد(ع) بود. حضرت فرمودند: اگر اين نسبت ناروا را به مادرم مي‌دهي راست باشد، خدا مادرم را بيامرزد. اگر اين نسبت ناروايي که مي‌دهي در مادرم نيست، خدا تو را هدايت کند. نصراني منقلب شد و برگشت و شهادتين گفت و مسلمان شد. يک برخورد زيبا ديد. روايت حلم و بردباري زياد و فوق العاده است. در روايت داريم عالم عالم نمي‌شود مگر اينکه حليم باشد. کساني که عصباني هستند يا حليم زياد بگويند. يا حليمُ يا حليم! در روايت داريم پيغمبر ما احساس ضعف کردند، از خداوند درخواست کمک کردند. جبرئيل نازل شد و حليم سفارش کرد. امام صادق فرمود: عابد، عابد واقعي نمي‌شود مگر حليم باشد. با خداي حليم گفتگو مي‌کني بايد آثارش در شما ديده شود. ما يک پيغمبر رسمي داريم که 124 هزار هستند و يک پيغمبر غير رسمي داريم. آنهايي که حليم هستند و بلاها و مصيبت‌ها ديدند و از کوره در نرفتند. مثل دريا و اقيانوس هستند. «كَادَ الْحَلِيمُ‏ أَنْ يَكُونَ نَبِيّا» (بحارالانوار/ج43/ص70) يعني نزديک است که آدم حليم، پيغمبر شود.

شريعتي: چشم‌ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد! عينک خود را عوض کنيم و طور ديگر به دنيا و اطرافيان خود نگاه کنيم که رفتار ما تغيير خواهد کرد. امروز صفحه 180 قرآن کريم، آيات 26 تا 33 سوره مبارکه انفال را تلاوت خواهيم کرد.

«وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «26» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ «27» وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ «28» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «29» وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ «30» وَ إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِمْ آياتُنا قالُوا قَدْ سَمِعْنا لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «31» وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «32» وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»

ترجمه آيات: و به ياد آوريد زمانى را كه شما كم بوديد و در زمين (مكّه) مستضعف بوديد، مى‏ترسيديد مردم (دشمنان) شما را بربايند، پس (خداوند در مدينه) پناهتان داد و با يارى خويش، شما را نيرومند كرد و از پاكيزه‏ها به شما روزى داد، باشد كه شما شكرگزارى كنيد. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد كه در اين صورت آگاهانه به امانت‏هاى خود خيانت كرده‏ايد. و بدانيد كه اموال و فرزندانتان آزمايشى (براى شما) هستند و البتّه نزد خداوند (براى كسانى كه از عهده‏ى آزمايش برآيند)، پاداشى بزرگ است. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر تقواى الهى پيشه كنيد، خداوند برايتان فرقانى (قوّه‏ى شناخت حقّ از باطلى) قرار مى‏دهد و بدى‏هايتان را از شما مى‏پوشاند و شما را مى‏آمرزد و خداوند صاحب فضل وبخشش بزرگ است. و (به ياد آور) زمانى كه كافران درباره‏ى تو نقشه مى‏كشيدند تا تو را زندانى كنند، يا تو را بكشند يا (از مكّه) تبعيد كنند. و آنان نقشه مى‏كشيدند و خدا هم (با خنثى كردن توطئه‏هاى آنان) تدبير مى‏كرد و خداوند، بهترين تدبيركنندگان است.و هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود، گويند: به خوبى شنيديم (چيز مهمى نيست)، اگر بخواهيم قطعاً مانند اين قرآن را بيان مى‏كنيم، اين جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست. و (به ياد آور) زمانى كه مخالفان (دست به دعا برداشته) گفتند: خدايا! اگر اين (اسلام و قرآن) همان حقّ از جانب تو است، پس بر ما از آسمان سنگ‏هايى بباران يا عذابى دردناك براى ما بياور. و (لى) تا تو در ميان مردمى، خداوند بر آن نيست كه آنان را عذاب كند، و تا آنان استغفار مى‏كنند، خداوند عذاب كننده‏ى آنان نيست.

شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بفرماييد.

حاج آقاي فرحزاد: آنهايي که دوست دارند با پيغمبر خدا محشور شوند، گفتن زياد اين ذکر، پيغمبر خدا وعده دادند که نزديک‌ترين افراد به من روز قيامت کساني هستند که بر محمد و آل محمد صلوات مي‌فرستند.

پنجم ماه، روز جمعه گراميداشت حضرت رقيه(س) است و انشاءالله عزيزان در مجالس شرکت خواهند کرد. باب الحوائجي حضرت رقيه فوق العاده است. روز يکشنبه هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبي است که همه کشورهاي اسلامي اين روز را براي حضرت مراسم مي‌گيرند. آقاي انصاريان در مسجد اعظم از ديشب يک دهه به نام امام حسن مجتبي(ع) مجلس گرفتند. امام مجتبي خيلي غريب است ولي حضرت أباعبدالله خيلي گريه کن دارند. اهل‌بيت دوست داشتند مخصوصاً اهل‌بيت و اميرالمؤمنين و پيغمبر و حضرت زهرا که نام امام حسن هم احياء شود. يک دهه به نيت امام حسن مجالس بگيريم. همه عالم براي مظلوميت امام حسين اشک مي‌ريزند ولي امام حسين براي غربت و مظلوميت برادرش امام مجتبي گريه مي‌کند. چون در آستانه اربعين هستيم، ميليون‌ها نفر هستند کربلا نرفتند. محض رضاي خدا امسال که ويزا ندارد و خروجي نيست، هرکسي با خدا عهد ببندد و باني اين خير شود. روايت فوق العاده‌اي در کامل‌الزيارت است، امام صادق مي‌فرمايد: «يَا زُرَارَةُ! مَا فِي‏ الْأَرْضِ‏ مُؤْمِنَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وَجَبَ عَلَيْهَا أَنْ تُسْعِدَ فَاطِمَةَ- صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهَا- فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السلام» زراره، در روي زمين خانم مؤمنه‌اي نيست، الا بر او واجب است فاطمه زهرا را در زيارت امام حسين کمک کند. چون روايت داريم حضرت فاطمه سر قبر فرزندش أباعبدالله مي‌آيد. خودش برود، يا شوهرش را بفرستد. بچه‌هايش را بفرستد و باني خير شود. حضرت فرمودند: وقتي روز قيامت مي‌شود امام حسين در ظلّ عرش الهي قرار مي‌گيرد و خدا زوار و شيعيانش را جمع مي‌کند که کرامت و نصرت و بهجت و سرور را ببينند که خدا چه کار بزرگي با دوستان و شيعيان أباعبدالله کرده است. به حدي محو امام حسين مي‌شوند که نماينده حورالعين مي‌گويند: حورالعين منتظر شما هستند. مي‌گويند: ما محو جمال آقا أباعبدالله هستيم و صبر کنيد ما در بهشت شما را زيارت خواهيم کرد. در روايت هست اگر مردم مي‌دانستند در زيارت امام حسين چه خير و برکتي خوابيده، «لَاقْتَتَلُوا عَلَى‏ زِيَارَتِهِ‏ بِالسُّيُوفِ‏ وَ لَبَاعُوا أَمْوَالَهُمْ فِي إِتْيَانِهِ» خانه و زندگي خود را مي‌فروختند. خانم‌ها اگر طلا دارند به نيت امام حسين و حضرت رقيه بدهند و باني شوند ده نفر را به کربلا بفرستند. حضرت مي‌فرمايد: اگر مي‌دانستند چه خيري در زيارت أباعبدالله هست با شمشير موانع را برمي‌داشتند و اموالشان را مي‌فروختند تا به زيارت نائل شوند.

خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق آقا امام مجتبي و به حق آقا أباعبدالله همه آرزومندان را به زيارت اربعين أباعبدالله موفق بگردان. خدايا در دنيا و آخرت ما را از اهل‌بيت جدا مکن. مريض‌ها شفاي عاجل عنايت بفرما. رفع هم و غم و گرفتاري از همه بفرما. آنهايي که شغل ندارند، مسکن ندارند، همسر ندارند، اولاد ندارند حاجت روا بفرما. توفيق خدمت به زوار و موکب‌ها و دستگاه امام حسين را خالصانه به همه مرحمت بفرما.

شريعتي: به قول آقاي سعيد حداديان؛

روح پدرم شاد که مي‌گفت به من *** خوش باد دمي که ديده آيد به سخن

عمري به زبان بي زباني چون چشم *** يک چشم حسن گفت و يک چشم حسين

السلام عليک يا أباعبدالله...

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها