برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي بيستم (مکارم الاخلاق) - يادآوري مناسبتهاي ماه ذيالحجه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 21-05- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
عمري به جز بيهوده بودن صرف نکرديم *** تقويمها گفتند و ما باور نکرديم
در خاک شد صد غنچه در فصل شکفتن *** ما نيز جز خاکستري بر سر نکرديم
دل در تب لبيک تاول زد ولي ما *** لبيک گفتن را لبي هم تر نکرديم
حتي خيال ناي اسماعيل خود را *** همسايه با تصويري از خنجر نکرديم
بي دست و پا تر از دل خود کس نديدم *** زان رو که رقصي با تن بي سر نکرديم
سلام ميکنم به همه دوستان عزيزم، بينندهها و شنوندههاي خوبمان، عيد قربان، روز گذشتن از جان و نفس بر شما مبارک باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عليکم السلام و رحمة الله. خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. عيد قربان و شروع ايام جشنهاي بزرگ غدير را تبريک ميگويم. انشاءالله خداي متعال توفيق بدهد، موج قرباني که بهترين اعمال عيد قربان است و سنت مؤکد است راه بيافتد. تشکر ميکنم از عزيزاني که قرباني کردند و در جاي جاي ميهن اسلامي قرباني کردند، تا غروب آفتاب امروز هم فرصت هست، انشاءالله بر همه مبارک باشد و از الآن خودمان را براي جشنهاي باشکوه غدير آماده کنيم.
شريعتي: در محضر صحيفه سجاديه و دعاي مکارم الاخلاق هستيم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
بخش ديگر از فرمايش آقا امام سجاد، ميفرمايد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» صلوات در فرازهاي اين دعا بسيار تکرار شده است. «وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ» خدايا به جاي کينهورزيهاي اهل کينه به من توفيق محبت به آنها را بده. هنر مهم اين است که بتوانيم در مقابل بدها خوبي کنيم. «وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ» آنهايي که به من حسادت ميورزند، ميخواهند زير پاي مرا خالي کنند، با اينها مودت و دوستي کنم. در مقابل حسادت ورزيها اظهار دوستي کنم. «وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ» خدايا به من توفيق بده تبديل کنم بدگماني که به خوبها دارم به وثوق و اطمينان. خيلي وقتها انسان به افراد صالح و شايسته بدگمان است و چقدر روابط را به هم ميزند.
اينکه غيبت از يک رابطه نامشروع بدتر است، شما به آقاي الف خوشبين هستي، بنده اگر دربارهي فلاني که شما به او اطمينان داري، عيبي را آشکار کنم، شما تا چهل سال ديدت نسبت به او عوض ميشود. لذا خيلي گناه بزرگي، غيبت يعني آنچه هست را شما افشاء کني. لذا حضرت ميفرمايد: خدايا به من کمک کن که بدبينيهايي که به افراد صالح دارند تبديل به وثوق و اطمينان شود. «وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ» عوض دشمني کساني که با من نزديک هستند و رابطه دارند، من ولايت و محبت و دوستي به آنها پياده کنم. «وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ» به جاي نافرمانيهايي که فاميل و بستگان من با من دارند، من برّ و نيکي و احسان کنم. چون هفته گذشته چند جمله مهم صحيفه سجاديه در مورد غرور و تکبر و خودخواهي بود، با امروز هم که عيد قربان است تناسب کامل دارد. يک بخشي از اين را عرض کنيم و بعد هم مناسبتهايي که اين ايام زياد است، از عيد قربان تا محرم ديگر شهادت و وفات نداريم. ديگر مقداري جشن و شاديها را بيشتر کنيم و زود به استقبال محرم نرويم. از ايام غدير و عيد مباهله در حق اهلبيت و امام حسين و حضرت زهرا جفا کرديم. اينکه عيد غدير را کمرنگ برگزار کنيم. فرمودند: در شادي ما شاد باشيد و در غم ما غمگين باشيد. حضرت رضا(ع) در روايتي که مفصل براي کربلا و عزاداري صحبت کردند، «ان کنتَ باکياً» فرمود: «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلَايَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» پسر شبيب دوست داري در اعلي درجه بهشت با ما چهارده معصوم همنشين باشي، سه تا کار کن. در غم ما غمگين باش و در شادي ما شاد باش. يعني عيد غديرو قربان شادي کن، مباهله شادي کن. ابتداي کربلا غدير است. غدير از عاشورا و اربعين بالاتر است. غدير را بايد بسيار پررنگ و پرشور برگزار کنيم. امام هشتم فرمود: اگر کسي سنگي را دوست بدارد با او محشور ميشود.
عيد قربان که بزرگترين عيد مهم و مذهبي و ديني ماست، ما چهار عيد مهم داريم که يکي عيد قربان است. اعمال مهمي دارد مثل غسل و زيارت امام حسين که سفارش ويژه شده است. نماز عيد و تکبيرات بعد از نماز ولي امام باقر(ع) فرمودند: افضل اعمال عيد قربان، قرباني کردن است. بايد چهارپا باشد مرغ و خروس نميشود. چرا مؤکداً دستور به قرباني دادند؟ شرطش حاجي بودن نيست، هرکس تمکن دارد. قرباني کردن يک پيام دارد و يک نمادي است، اينکه نفس مؤمن در عالم ملکوت و عالم بالا به صورت گوسفند است. منافقين و ظالمها به صورت روباه و سگ است. گوسفند برکت دارد و بي آزار است. بعضي حيوانها هست زاد و ولدشان چهارقلو است ولي توليدشان زياد نيست. خدا در گوسفند يک برکت گذاشته است. ميگويد: قرباني کردن گوسفند نماد اين است که نفست را، هوا و هوس خود را در راه خدا از بين ببري. من را ميشکني، چرا حضرت ابراهيم عيد قربان نامش به او گره خورده است؟ چون حضرت ابراهيم ايثار و فداکاري کرد. در زمان او موحدي نبود، ديد يک نفر ميگويد: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوح» گفت: تو چه کسي هستي که نام محبوب من، عزيز مرا ميبري؟ من نصف گوسفندانم براي تو، يکبار ديگر بگويي همه گوسفندانم براي تو. گفت: يکبار ديگر بگويي من خودم چوپانت ميشوم. جبرئيل امين گفت: از طرف خدا آمدم امتحانت کنم. چقدر ما حاضر هستيم براي محبوبمان و عيد غدير خرج کنيم؟ اهلبيتي که همه هستي خود را براي ما گذاشتند. امتحان ديگر در مورد فرزندشان اسماعيل بود که خدا امر کرد عزيز دل بند تو در سن بالا، بعد از عمري بچهدار شدي، او را هم در راه من قرباني کني. حضرت ابراهيم به قصد قرباني آمد ولي خداوند امر کرد نبر و بعد گوسفند از بهشت آمد و اين نمادي شد که از تعلقات خود بگذريم و قرباني کنيم و از آن امتحان سربلند بيرون بياييم.
به ما ميگويند: يک پنجم خمس بدهيد، دست و پاي ما ميلرزد. بچهام را بدهم و به جبهه بفرستم راحتتر است. اما به پدر بگويند: خودت سر بچهات را ببر، سخت است. حاضر نيستيم از پول بگذريم. بچهمان را فدا کنيم. امتحان سوم اينکه بتها شکست و گفتند: بايد خودت را در آتش بياندازي. اگر حضرت ابراهيم ميدانست که آتش گلستان ميشود که صحنهسازي و تئاتر بود، اين هنر نيست. حضرت ابراهيم ميدانست که لحظات بعد خاکستر ميشود ولي رفت. اين خيلي مهم است. در راه خدا از مال و جان و فرزند و آبرو بگذريم، خودخواهيهايمان، نفسمان را بگذاريم. در عيد قربان تجلي در کوه طور شد، از اول ذي القعده يک اربعين، عيد قربان خداي متعال بر حضرت موسي کليم تجلي کرد، نور الهي که به کوه تجلي کرد، کوه متلاشي شد، هفتاد نفر بني اسرائيل همراه او بودند، مردند از تجلي نوري که به کوه زده شد، خود حضرت موسي هم بيهوش شد. «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ» (اعراف/143) کوه هم متلاشي شد، روز جلوه کردن خدا بر قلب مؤمن است و مؤمن هم از جان و مال و فرزندش بگذرد. اگر انسان سر دوراهيها با خانمش بگو مگو دارد، با دوستش، رفيقش، ارباب رجوعش، گذشت کند و کوتاه بيايد. يک جايي اراذل و اوباش است، ما يک حديث داريم که عفو براي مُصِر به کاري بي انصافي است. يک کسي که ميگويد: اگر مرا رها کني، باز هم آدم ميکشم. اما واقعاً جاهايي که گفتند: عفو کن، قابل اصلاح است. جاهايي که پيغمبر و امام عفو ميکردند، اگر عفو نکنيم دائم بايد درگير باشيم. اگر عفو و گذشت کنيم خيلي زيباست.
يک استاد اخلاق و عرفاني بود، شاگردهاي زيادي تربيت ميکرد. يک شاگرد دچار مشکلي شد و بيست سال به مسافرت رفت و بعد از بيست سال برگشت. خيلي حسرت ميخورد که بيست سال نبودم. به استادش گفت: من بيست سال سر درس شما نبودم. ميشود خلاصه و چکيده آن بيست سال را به من انتقال بدهيد؟ فرمود: بله. فرمودند: خلاصه همه درسهاي اخلاق و عرفان، در يک جمله بسيار کوتاهي است که روي ناخن هم ميتواني بنويسي. «ذبِّح نفسک و الا فلا» نفست را قرباني کن، من را زير پا بگذار و پرچم خدا را بلند کن. تا خدا يک قدم بيشتر نيست. هرکس روي خودش پا گذاشت رستگار شد. خلاصهي همه اخلاق و عرفان اين است که خودت را قرباني کن وگرنه اگر ميليونها سال عبادت کني، هرکاري کني دور خود ميچرخي. اصلاً اميدوار نباش. شيطان ميليونها سال عبادت کرد، سر امتحان خدا گفت: به بهتر از خودت سجده کن، نکرد و خودش را زير پا نگذاشت. مرحوم دولابي ميفرمودند: بعضي هفتاد سال است دور خود ميچرخند. در کار خودش است و نميخواهد خدا را راضي کند، ميخواهد خودش را راضي کند. صرف نظر کن براي خدا و خدا را باش و خود را نباش. تمام غصههاي ما و غمهاي ما اين است که چرا حرف من نشده و حرف خدا شده است؟ ميجنگيم و با خدا قهر ميکنيم، چون حرف ما را پياده نکرده است.
خدا به حضرت ابراهيم فرمود: «أسلِم» تسليم شو، «أَسْلَمْتُ لِرَبِ الْعالَمِين» (بقره/131) تسليم، حضرت امير فرمود: من اسلام را طوري معنا کنم که هيچکس معنا نکرده باشد. «اسلام هو التسليم» است. «أسلم» يعني تسليم خدا شو، خودت را در اختيار خدا قرار بده. مثل کسي که در جنگ دست بالا ميکند و ميگويد: تسليم هستم. بعضي از ما هفتاد سال با خدا ميجنگيم. چرا براي من نشد؟ چرا خدا به من پسر نداد؟ کم داد، زياد داد؟ آخر هم همان شود که خدا ميخواهد. مرحوم دولابي ميفرمود: لاتها ميگويند: بايد لُنگ بياندازي. لُنگ يعني تسليم شوي. ايشان فرمودند: هرچه سرمايه داري، عقل و فکر داري لُنگ بخر و در راه خدا لُنگ بيانداز. «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ» (انعام/79) من وجه و قلبم را به کسي ميدهم که مرا خلق کرده، «حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (انعام/79) بزرگترين تعريفي که خدا از حضرت ابراهيم ميکند، ميگويد: مشرک نبوده است. اين تعريف است. بزرگترين تعريف است. مشرک نبوده يعني خدا را در همه جا بر خودش و نفسش و ديگران مقدم ميکرد. شرک واقعي اين است. در جاهايي که من را بر خدا مقدم ميکنم. خدا ميگويد: اين کار را بکن، ميگويم: نه، غرور خود را بشکنيم.
روايت بسيار زيبايي داريم، حضرت عيسي(ع) خيلي پيامبر بزرگي است. شايد بيشترين پيروي که روي کره زمين داشته باشند مسيحيها باشند. پيروان حضرت عيسي که بعد از آمدن پيغمبر ما دين انبياي ديگر منسوخ است و بايد پيغمبر ما را قبول کنند، ولي قرآن ميگويد: نصاري به ما نزديکتر هستند. در زمان ظهور آقا بيشتر از همه مسيحيها گرايش به امام زمان ميکنند، چون حضرت عيسي(ع) ظاهر ميشود و با امام زمان بيعت ميکند و جزء خدمتگزاران و سربازان امام زمان است، مسيحيها همه ايمان ميآورند و زود تسليم ميشوند. حضرت عيسي سن بالايي نداشتند، همسر نداشتند و ازدواج نکردند، خانه و زندگي نداشتند. يکسري حواريين جمع شدند و کمک حضرت کردند. حضرت عيسي خيلي با اينها يگانه بود و کمک اينها ميکرد. يک روز حضرت عيسي به حواريين فرمودند: من يک خواستهاي از شما دارم. امر نميکند با اينکه پيغمبر اولوالعزم است. دعا يعني من التماس ميکنم، نه اينکه ما آمر باشيم. گفت: من حاجت دارم، ميشود حاجت مرا برآورده کنيد. شايد اگر ميدانستند چه ميخواهد بگويد قبول نميکردند. گفتند: در خدمت هستيم! فرمودند: همه بنشينيد، رفتند ظرف آب آوردند، فرمودند: ميخواهم پاي همه شما را بشويم. گفتند: خجالت ميکشيم. امام رضا حمام رفتند، يک کسي حضرت را نميشناخت، حضرت با کمال متانت کيسهکشي کردند!! عيسي روح الله و نماينده خدا، پاي شاگردان خود را ميشويد. خيلي خجالت کشيدند، حضرت فرمودند: همانطور که در سنگ سفت گياه نميرويد، بذر پاشيده نميشود. بلکه در خاکي که نرم است گياه رويش دارد، قلبهايي که مغرور و متکبر است، درونش خير و برکت و علم و معارف الهي رويش ندارد. قلبي که متواضع است، حکمت و معارف و حقايق در آن رويش دارد. آدمهاي مغرور و متکبر به درد تازيانهي جهنم ميخورند.
شريعتي: «اللهم اهل الکبرياء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و اهل التقوي و المغفره، اسئلک بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا و لمحمدٍ صلي الله عليه و آله ذُخرا و شرفا و کرامتاً و مزيدا أن تصلي علي محمد و آل محمد و أن تدخلني في کل خير ادخلت فيه محمد و آل محمد» انشاءالله به حق اين روز عزيز آن خيري که خداوند متعال به پيامبر و اهلبيتش عنايت کرده نصيب فرد فرد ما شود و همه مشمول توجهات اهلبيت(ع) باشيم. امروز صفحهي 131 قرآن کريم، آيات 28 تا 35 سوره مبارکه انعام را تلاوت خواهيم کرد.
«بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «28» وَ قالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ «29» وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ قالَ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ «30» قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا يا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فِيها وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «31» وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «32» قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ وَ لكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ «33» وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلى ما كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّى أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ وَ لَقَدْ جاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ «34» وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّماءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِينَ»
ترجمه آيات: (چنين نيست،) بلكه آنچه (از كفر و نفاق) قبلًا (در دنيا) پنهان مىكردند، (در آن روز) برايشان آشكار شده و اگر آنان (طبق خواسته و آرزويشان) به دنيا بازگردانده شوند، بىگمان باز هم به آنچه از آن نهى شدهاند بازمىگردند و آنان قطعاً دروغگويانند. و گفتند: جز زندگى دنيوى ما، هيچ زندگى ديگرى نيست و ما (پس از مرگ) برانگيحته نمىشويم. و اگرببينى آنگاه كه در برابر پروردگارشان بازداشته شدهاند، (خدا) مىفرمايد: آيا اين (رستاخيز) حقّ نيست؟ مىگويند: بلى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است). او مىفرمايد: پس به كيفر كفرورزىها و كفرانهايتان، عذاب را بچشيد. قطعاً كسانى كه ديدار خداوند (در قيامت) را تكذيب كردند زيانكار شدند، همين كه ساعت موعود ناگهان به سراغشان آيد، در حالى كه بار سنگين گناهان خويش را بر پشتشان مىكشند، گويند: دريغا از آن كوتاهىهايى كه در دنيا كردهايم، آگاه باشيد كه چه بد بارى است آنچه به دوش مىكشند. و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و البتّه خانهى آخرت، براى تقوا پيشگان بهتر است. آيا نمىانديشيد؟ البتّه ما مىدانيم كه آنچه مىگويند، تو را اندوهناك مىكند، (ولى غم مخور و بدان كه) آنان (در واقع) تو را تكذيب نمىكنند، بلكه (اين) ستمگران آيات خدا را انكار مىكنند. و همانا پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند، ليكن در برابر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند صبر كردند، تا يارى ما به آنان رسيد. (تو نيز چنين باش زيرا) براى كلمات (و سنّتهاى) خداوند، تغيير دهندهاى نيست. قطعاً از اخبار پيامبران براى تو آمده است (و با تاريخ آنان آشنا هستى). و اگر اعراض و بىاعتنايى آنان (كافران) بر تو سنگين است (و مىخواهى به هر وسيله آنان را به راه آورى، ببين) اگر بتوانى سوراخى در زمين يا نردبانى در آسمان بجويى تا آيهاى (ديگر) برايشان بياورى (پس بياور ولى بدان كه باز هم ايمان نخواهند آورد) و اگر خدا خواسته بود همهى آنان را بر هدايت گرد مىآورد (ولى سنّت الهى بر هدايت اجبارى نيست) پس هرگز از جاهلان مباش.
شريعتي: عيد بر شما مبارک باشد، انشاءالله به برکت نام و ياد اميرالمؤمنين بهترينها براي شما رقم بخورد. از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: در همه ايام خصوصاً مناسبتها خيلي به جا هست آدم هديه به چهارده معصوم و اموات خودش، مؤمنين و مؤمنات، سلامتي مريضها، صلوات براي همه کارها گره گشاست. مرحوم آيت الله بهجت فرمودند: صلوات را به نيت همه خاصيتهايش بگوييد و ما گشتيم و گشتيم ذکري از اين بهتر پيدا نکرديم. امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ صَلَّى عَلَيَ مَرَّةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ أَلْفَ صلاةٍ في أَلْفَ صفٍّ من الملائکه» کسي يکبار بر پيغمبر صلوات بفرستد، خداي متعال هزار صلوات رحمت نازل ميکند با هزار صف از ملائکه به کسي که يکبار صلوات بفرستد.
شريعتي: انشاءالله گرههاي ما به برکت همين ذکر صلوات باز شود و ما همنشين پيغمبر در بهشت باشيم. هشت روز تا غدير مانده است. خوشا به حال کساني که براي اين ايام برنامهريزي کردند.
حاج آقاي فرحزاد: ماه ذي الحجه مناسبت در رابطه با اهلبيت خيلي زياد است، کتاب ماه ولايت که پارسال معرفي کرديم، مناسبتها را جمعآوري کردند، پرچمهايي هم که تهيه شده را بيايند کار کنند و کارهاي فرهنگي انجام بدهند که اين مناسبتها احياء شود. بيست مناسبت مهم در رابطه با اهلبيت هست که چند مورد را عرض کنم. ديروز روز عرفه بود، روز سدّ الابواب يعني وقتي پيغمبر مسجد ساختند، همه خانههايشان را دور مسجد درست کردند و ورودي درهايشان را به مسجد گذاشتند. بدن نجس و گاهي جنابت، به مسجد ميآمدند. جبرئيل آمد و فرمود: خداوند ميفرمايد: همه درها را به مسجد ببنديد، الا در خانهي پيغمبر و مولا علي(ع). «و سدّ الابواب الا باب» اين پيام دارد اين خانواده حسابشان جداست. در به سوي خدا و پيغمبر غير از در خانه علي و پيغمبر بسته شده است. امروز که عيد قربان است اعلان سورهي برائت به دست با کفايت مولا علي(ع) است که پيغمبر، ابوبکر را فرستادند سوره برائت را در مکه که هنوز مشرکين و کفار بودند، تلاوت کنند. جبرئيل امين نازل شد، خداي متعال ميفرمايد: اين پيغمبر اين کار فقط کار خودت يا کسي که به منزلهي جان توست که مولا علي است، کار کسي ديگر نيست. مکه پر از دشمن بود، اگر حمله ميکردند، کسي که ضعيف باشد، فرار ميکند. لذا اميرالمؤمنين را فرستادند و سورهي برائت را از ابوبکر گرفتند. خود مولا علي رفتند و فرمودند: من وقتي مکه رفتم که مردم به خون من تشنه بودند و در جنگها بزرگان آنها را کشته بودند ولي با کمال صلابت و شجاعت، از مشرکين و کفار اعلان برائت کردند.
روز عيد قربان در منا پيغمبر خدا که بارها حديث ثقلين را بيان کردند، حديث ثقلين را در ميان امت بيان کردند که من سال آينده، حج آخري پيغمبر، حجة البلاغ بوده است. چون تبليغ ولايت مولا علي(ع) را کردند. حجة الوداع هم ميگويند چون آخرين حج پيامبر بود. فرمودند: من در سال آينده در جمع شما نيستم ولي دو گوهر ارزشمند را در ميان شما ميگذارم که اينها از هم جدا نميشوند. انگشتانشان را به هم چسباندند. «کتاب الله و عترتي» مادامي که به اين دو ميچسبيد و متمسک ميشويد، هيچوقت گمراه نميشويد. در پاسخ به آنهايي که گفتند: «حسبنا کتاب الله» قرآن کافي است. اين همه روايات و آيات، «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» (اسراء/9) «هي أقوم» چه کسي است؟ ولايت اميرالمؤمنين و مولا علي است. تجسم قرآن در پيغمبر و اهلبيت تجلي پيدا کرده است. بعد از عيد قربان و روز عيد قربان، ودايع و امانتهاي انبياي گذشته را به اميرالمؤمنين تحويل دادند، مثل عصاي حضرت موسي و انگشتر سليمان پيغمبر، بعد از عيد غدير جبرئيل نازل شد و فرمود: اي پيغمبر، خدا امر کرده «سلموا عَلي عليٍ بامرة المؤمنين» تنها کسي که شايستگي اين را دارد که لقب بلند اميرالمؤمنين زيبنده و مخصوص اوست، ويژه حضرت علي(ع) است و قافله سالار اولين و آخرين مؤمنين است. لذا اصحاب را جمع کردند که هرکس در محضر پيغمبر بود به مولا اميرالمؤمنين سلام بدهند «السلام عليک يا اميرالمؤمنين».
در همين ايام اتفاق زيبايي که گفته، پيغمبر خدا دعا کردند که خدايا محبت مولا علي را در دل مؤمنين و هيبت او را در دل منافقين قرار بده. آيه آخر سوره حضرت مريم نازل شد، «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مريم/96) وُد بيشتر از محبت است. خدايا آنهايي که ايمان دارند و عمل صالح ميکنند، محبت مولا علي را در وجود اينها قرار بده. در ذرات وجود ما محبت علي(ع) قرار دارد. «جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمؤمنين عليه السلام» چهاردهم اين ماه اعطاي فدک به امر الهي به حضرت فاطمه زهرا(س) است. پانزدهم ماه ولادت سرتا سر نور امام هادي، زيارت جامعه کبيره، زيارت غديريه که خيلي زيارت مهمي است.
شريعتي: کتاب «ماه ولايت» را مجدد در سايت و کانال قرار خواهيم داد تا دوستان بيشتر استفاده کنند و بهرهمند شوند. در سايت ما ميتوانيد به قسمت خريد اينترنتي کتاب مراجعه کنيد و يا به 20000303 پيامک بدهيد.
حاج آقاي فرحزاد: براي تهيهي پرچم هم پيامک بدهند، اين پرچم بزرگ براي عتيهي علويه است که ما از آستان مقدس نجف اجازه کتبي گرفتيم و زير پرچم را امضاء کردند و اين را هديه به کاروانهاي غدير ميکنيم که روز غدير بيرون بيايند. براي تهيهي پرچم کوچک هم به 20000303 پيامک بدهيد و شما را راهنمايي خواهند کرد.
شريعتي: خيليها ميپرسند امسال براي غدير چه کار کنيم که دل ديگران را هم شاد کنيم و اين مناسبت يک مناسبت ويژه شود.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از پيشنهادي خوبي که در احياي امر غدير و مناسک غدير خوب است احياء شود اطعام است. شب عيد غدير، ظهر غدير و شام غدير، افطار غدير، اطعام دادن بسيار پسنديده است. من دهها ميليون جايزه ميدهم که کسي روايتي بياورد معادل اطعام غدير به اين عظمت و فوق العادگي روايت داشته باشيم. اطعام غدير از عاشورا، از اربعين و از اعياد ديگر و مبعث، شبهاي قدر بالاتر است. يک روايت ميفرمايد: کسي که به يک مؤمن طعام بدهد مثل اين است که 124 هزار پيغمبر را طعام داده است. اگر امام زمان فقط منزل ما بيايد، چه ميشود؟ از خوشحالي بايد هزار بار جان بدهيم. در روايتي ديگر داريم که 200 هزار صديق و انبياء و پيغمبر و مؤمنين را اطعام داده است. عظمت اطعام غدير را درک نميکنيم و برکاتي که نصيب انسانها ميشود. بسيار پيام دادند ما اول ده کيلو برنج داديم و سالهاي ديگر چندين ديگ بار کرديم و بعضي شهرها سي هزار و پنجاه هزار اطعام ميدهند. براي اميرالمؤمنين بايد سنگ تمام گذاشت.
امسال دوستان بيايند، همسايهها و آشناهاي نزديک، چون در شهرهاي بزرگ روابط ضعيف شده است و يکي از آداب غدير به زيارت همديگر رفتن است. هفتاد هزار فرشته ميآيند براي کسي که در عيد غدير به ديدن يک مؤمني برود. اين ديد و بازديد به فاميل و همسايهها و علما و سادات کم شده است. بياييم همسايههايمان را اطعام بدهيم به عشق اميرالمؤمنين و يک کتاب و پرچم هم بگذاريم، يک هديهي فرهنگي هم بدهيم. اين هم صميميت ايجاد ميکند، اين اطعام همسايهها و نزديکان را احياء کنيم و بذر محبت غدير را در دلها بکاريم. غدير اينقدر مهم است که امام صادق فرمود: «لعلک تري ان الله خلق يوماً افضلمن غدير ٍخم» شما فکر ميکنيد در عالم هستي روزي بالاتر از غدير خم خدا خلق کرده است؟ حضرت سه بار فرمود: «لا والله، لا والله، لا والله» نه به خدا قسم! روزي بالاتر از غدير خم را خدا خلق نکرده است. روزي است که همه انبياء وصي تعيين کردند. همهي انبياء جانشين داشتند اما با کمال تأسف بگوييم که پيغمبر ما جانشين نداشته است!!! چنين چيزي ميشود؟ حضرت موسي چهل شب ميخواهد به کوه طور برود، «وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي» (اعراف/142) تو جاي من باش، يک چوپان گله را رها ميکند به امان خدا؟ يک پدر خانه را رها ميکند برود؟ چنين چيزي نميشود. همه انبياء جانشين داشتند و در همه تاريخ و قرآن ما ثبت است. فرمود: عيد بزرگ خداست. امام هشتم(ع) فرمودند: «وَ اللَّهِ لَوْ عَرَفَ النَّاسُ فَضْلَ هَذَا الْيَوْمِ بِحَقِيقَتِهِ لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَشْرَ مَرَّات» اگر مردم عظمت غدير خم را درک ميکردند، ملائکه الهي روزي ده بار با اينها مصافحه ميکردند. فرمودند: من نميتوانم فضايل غدير را بگويم. امامان ما مبالغه ندارند. ما غدير را به اندازهي شب چله، عيد نوروز و به اندازهي مناسبتهاي ملي و مذهبي جشن نميگيريم.
ديروز روز عرفه بود، شبکه يک از مکه، شبکه دو از شيراز و شبکه سه از کربلا، والله غدير از عرفه مهمتر است. شما براي شيرخوارگان، جمعه اول محرم برنامه ميگذاريد. چرا کاروانهاي غدير و شادي را پخش نميکنيد؟ کارواني که از حرم تا جمکران راه مياندازيم يکي از شبکهها پخش نميکند. بياييم غدير را معرفي کنيم، غدير هويت تشيع ماست. رسانه و مردم خيلي نقش دارند. خطبهي غدير را پخش کنيد که خيلي برکات و آثار دارد. پيغمبر ما وقتي مولا علي(ع) را منصوب کردند هم دعا کردند و هم نفرين کردند. قطعاً ما معتقد هستيم دعا و نفرين پيغمبر بلا شک اجابت ميشود و يک امر تکويني است. پيغمبر خدا فرمودند: خدايا هرکس علي را ياري کرد، او را ياري کن. «و اخذل» خذلان را ما فکر ميکنيم اين است که شمشير برداريم و مقابل حضرت علي بايستيم، خذلان يعني ياري نکردن، يعني نسبت به غدير بي تفاوت باشيم. مسائلي که در اولويت آخر است اول بياوريم و غدير را آخر ببريم. ما نسبت به غدير و احياي غدير کاري کنيم و از عيد قربان تا عيد مباهله اين ايام را برگزار کنيم. ما در مشهد در صحن جامع خدمت عزيزان هستيم، در حرم حضرت معصومه هم پانزده شب مراسم مفصل شادي داريم و هر شب به دو نفر براي کربلا جايزه ميدهيم.
شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميکنم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»