حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي شانزدهم- رحمت الهي
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي شانزدهم- رحمت الهي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 09-02- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي خوبمان، انشاءالله هرجا که هستيد خداوند متعال پشت و پناه شما باشد، انشاءالله دل و جانتان بهاري و سبز باشد و زير سايه خداوند متعال به سمت خودش حرکت کنيم. در محضر حاج آقاي فرحزاد هستيم. سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. بينندگان خوب خارج از کشور که برنامه ما را صبحها ميبينند. آرزوي موفقيت براي همه عزيزان داريم. تا ماه مبارک رمضان يک هفته بيشتر وقت نداريم. دوشنبه آينده اول ماه مبارک رمضان است. نکاتي را بعد از تلاوت قرآن عرض خواهم کرد. انشاءالله خداوند توفيق بدهد که با پاکي و پاکيزگي وارد اين ماه شويم.
شريعتي: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ» خدايا اگر تا اينجاي ماه شعبان ما را نيامرزيدي، بعد از اين ما را بيامرز که پاک و سبک بال وارد ماه رمضان شويم. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم، الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دو سه جمله از هفته قبل را تکرار کنيم، حضرت ميفرمايد: «وَ أَنْتَ الَّذِي عَفْوُهُ أَعْلَى مِنْ عِقَابِهِ» خدايا تو کسي هستي که عفو تو بالاتر از عقابت است. «وَ أَنْتَ الَّذِي تَسْعَى رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِهِ» خدايا تو کسي هستي که رحمت به دست توست و غضب در اختيار رحمت توست. يعني در تمام غضبهاي تو رحمت است. درونش لطف و عنايت است. پيشواي غضب رحمت است. «وَ أَنْتَ الَّذِي عَطَاؤُهُ أَكْثَرُ مِنْ مَنْعِهِ» خدايا تو کسي هستي که عطاي او اکثر از منعش است. يعني بيشتر ميدهي و يک جايي هم منع ميکني حتماً خير و صلاح توست. در صحيفه سجاديه جايي حضرت ميفرمايند: خدايا شکر مرا به ندادهها بيشتر قرار بده تا به دادهها، ما نميدانيم در چيزهايي که خدا نداده چه لطف و عناياتي خوابيده است. خيلي چيزهايي که باعث از بين رفتن دين و دنياي ما ميشود به ما نداده است. اگر داشتيم فرعون و نمرود ميشديم. اگر داشتيم جنايت ميکرديم، ولي الحمدلله ندادنهاي او باعث شده خيلي شلوغکاري نکنيم. لذا حضرت ميفرمايد: شکر مرا به ندادهها بيشتر قرار بده تا به دادهها، «وَ أَنْتَ الَّذِي اتَّسَعَ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ فِي وُسْعِهِ» خدايا تو کسي هستي که کل خلايق تو در وسعت رحمت تو زندگي ميکنند. «وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يَرْغَبُ فِي جَزَاءِ مَنْ أَعْطَاهُ» خدايا تو کسي هستي که اگر به کسي چيزي ميدهي مزد نميخواهي و اگر امر و نهي ميکني باز خير و منفعت خود اوست. يعني خداي متعال غني مطلق است. اگر به کسي چيزي ميدهد اميد اينکه برگردد، ما معمولاً به کسي چيزي قرض ميدهيم، بده و بستان است. ولي براي خدا اينطور نيست. «وَ أَنْتَ الَّذِي لَا يُفْرِطُ فِي عِقَابِ مَنْ عَصَاهُ» تو کسي هستي که اگر کسي معصيت تو را بکند در عقاب او افراط نميکني. مستحق اين کار است و به اندازه استحقاقش عقوبت ميکني، نه بيشتر. بعضي هستند يک متلک ميگويد، ده تا بارش ميکنيم.
شرح صحيفه سجاديه شيخ حسين انصاريان خيلي زيباست و اين روايت زيبا را آنجا خواندم. اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «خير آية في كتاب اللَّه» بهترين آيه در قرآن اين آيه مبارکه است. «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شوري/30) اينکه خدا افراط نميکند در عقوبت کسي، خداي مهربان ميفرمايد: هر پيشامدي ميشود به غير اولياي خدا، اولياء و بچههاي معصوم، حسابشان جداست. ظالمها يا افرادي که اهل گناه و معصيت هستند، بخشي در مورد خطاها و گناههايي است که کردند. خدا ميفرمايد: هر بدي به شما ميرسد دستاورد عمل شماست. در ذيل اين آيه حضرت امير فرمودند: اگر کسي خدشهاي به بدنش وارد ميشود، در چاله ميافتد و سنگي به پايش گير ميکند بخاطر گناه و معصيتي است که داشته است. خدا ميفرمايد: «وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» خيليهايش را خدا زير چشمي رد ميکند. 99 مورد را ميبخشد و يک مورد را هم گوشمالي ميدهد که ما را بيدار کند. لذا حضرت فرمود: اين آيه بهترين آيه است. مصيبتهايي که ميرسد دستاورد عمل خودشان است و بيشتر را خدا ميبخشد و آنهايي که به ما اصابت کرد ما را پاک ميکند و پاک به محضر خدا وارد ميشويم.
«وَ أَنَا، يَا إِلَهِي، عَبْدُكَ الَّذِي أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ» خدايا من بندهاي هستم که تو امر کردي تو را بخوانم. «فَقَالَ: لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ، هَا أَنَا ذَا، يَا رَبِّ» خدايا حالا که مرا دعوت کردي و گفتي: دعوت کردم، صدايم بزن و مرا بخوان. من بنده تو هستم. به نداي تو لبيک ميگويم. «مَطْرُوحٌ بَيْنَ يَدَيْكَ» من در پيشگاه تو افتادم، من چه کسي هستم؟ «أَنَا الَّذِي أَوْقَرَتِ الْخَطَايَا ظَهْرَهُ» من کسي هستم که گناه و معصيت پشتش را سنگين کرده است. «وَ أَنَا الَّذِي أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ» من کسي هستم که گناه عمر مرا به فنا و تباهي کشانده است. «وَ أَنَا الَّذِي بِجَهْلِهِ عَصَاكَ» من کسي هستم که به جهالت خودم معصيت تو را کردم. «وَ لَمْ تَكُنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاكَ» تو مستحق نبودي که من نافرماني تو را کردم. خدايا مرا ببخش.
يک خطکش خوبي بايد بگذاريم، هرچه خوب و لطف و رحمت است، چه براي خودمان و چه براي ديگران، اين خيلي براي رشد و توفيقات انسان خوب است. ديگر دچار عجب و غرور نميشود. اين طرف جهل محض هستم و هيچي ندارم، در امالي شيخ صدوق است که خداي متعال فرمود: «كُلُّكُمْ ضَالٌ إِلَّا مَنْ هَدَيْتُهُ وَ كُلُّكُمْ فَقِيرٌ إِلَّا مَنْ أَغْنَيْتُهُ» يعني همه شما غرق گناه هستيد مگر اينکه من نجات بدهم. همه شما گمراه هستيد مگر اينکه من هدايت کنم. همه شما فقر محض هستيد مگر اينکه من بي نياز کنم. براي رشد ما اين خيلي خوب است. امام سجاد معصوم کامل است و خطا و لغزش ندارد. اين يک بحث مفصل است که امامان ما که اظهار «ظلمت نفسي» ميکنند، اظهار گناه ميکنند، در مقابل عظمت خدا خودشان را ناچيز ميدانند، اينکه امام سجاد مينشيند گريه کند واقعاً خودش را گناهکار ميديد. امامام ما واقعاً خودشان را در مقابل عظمت خدا ناچيز و فقير و جاهل ميديدند. حضرت عسکري ميفرمايد: از من گناهکارتر روي زمين کيست؟ خودش را در مقامي ميبيند که منهاي خدا هيچ است. يک معني زيبا اين است که چون امام انسان کامل است، انسان کامل سعه وجودي دارد، يعني هر کجاي عالم هر مجرمي کاري ميکند يک بخشي به اين انسان کامل برميگردد. مثل پدري که بچه و نوهاش هر خطايي بکنند قهراً به او هم برميگردد. تو پدر هستي، مربي هستي، معلم هستي. لذا توجيه خوبي کردند که خدا گناه زيرمجموعه را گردن امام معصوم يا پيغمبر ميگذارد، لذا ايشان شرمنده ميشود و استغفار ميکند.
کرم بين و لطف خداوندگار *** گناه بنده کرده است و او شرمسار
بچه شما در مهماني شيشهاي را بشکند، شما خجالت ميکشيد. بچه باکي ندارد. لذا اين يک معني زيباتري است. معاني مهمي هم هست که سري بين آنها و خداست. در دعاي شانزدهم حضرت فراوان ميگويد: من غرق گناه هستم و اگر تمام عمرم سجده کنم و عبادت و بندگي کنم، پاسخ يک معصيتي که کردم را نميتوانم بدهم. من مستحق عقوبت هستم مگر تو عفو کني. حافظ شعري دارد که شايد خلاصه صدها ديث و آيه در اين است. ميگويد:
در کوي ما شکسته دلي ميخرند و بس *** بازار خودفروشي از آن سوي ديگر است
کسي که ميخواهد به خدا برسد، به محبت و معرفت برسد، «وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً إِلَى مَعْرِفَتِكَ إِلَّا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِك» (بحارالانوار/ج91/ص150) راه خدا راه تکبر و غرور و شانه بالا کشيدن نيست. اين من را بايد همان روز اول بشکني. راه خدا راه شکستگي است، راه فنا و نيستي است. يک غزل بسيار زيبايي حافظ دارد از شاهکارهاي غزل حافظ است و شهيد مطهري هم يک کتاب نوشتند به نام تماشاگه راز و اين غزل را شرح دادند.
غلام نرگس مست تو تاج دارانند *** خراب باده لعل تو هوشيارانند
تو دستگير شو اي خضر پي خجسته که من *** پياده ميروم و همرهان سوارانند
نصيب ماست بهشت، اي خداشناس برو *** که مستحق کرامت گناهکارانند
بيا به ميکده و چهره ارغواني کن *** مرا به صومعه که آنجا سياهکارانند
خلاص حافظ از آن زلف طاقدار مباد *** که بستگان کمند تو رستگارانند
اگر ما اين مرز و خطکش را از دست ندهيم، هميشه خودمان را در مقام تقصير و گناه ببينيم، خود امامان ما خودشان را ناچيز ميديدند. يونس پيغمبر ميگويد: «إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» (انبياء/87) ما ميتوانيم بگوييم: ظالم نيستيم. لذا در همان قرآن ميگويد: اگر حضرت يونس اينطور نميگفت و تسبيح نميکرد، «لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (صافات/144) اگر اقرار به ظلم و گناه نميکرد و سبحانک نميگفت تا روز قيامت در شکم ماهي حبس ميکرديم. اين چه ذکري است که آيت الله بهجت فرمودند: به برکت يک ذکر «سبحانک اني کنت من الظالمين» خدا از قعر دريا او را به اوج عزت ميبرد. همه خوبيها براي خداست، اين همه درها را باز ميکند و خودت هم راحت ميشوي. وقتي مالک خدا بود، دست خالي هم باشي، هرچه خدا بدهد، در مقابل خدا ديگر اصطکاک ندارد که چرا خدا اين را گرفت و اين را داد؟ چون مالک و همه کاره اوست. اصلاً آدم بلاها را باطل ميکند. مرگ را باطل ميکند. يعني اگر انسان اين خطکش را در زندگي حفظ کند هيچوقت ميان او و خدا گل آب نميشود.
ما در مورد رحمت خدا خيلي آيه و روايت داريم. اين روايتها خيلي فوق العاده است و فقط از خدا ميخواهيم يک ذره به ما باور بدهد. مرحوم دولابي هميشه ميفرمود: هر آيه و حديثي که باور کردي، يک نقطه به باور اضافه کن ياور ميشود و تو را تا مقصد ميبرد. ما کمبودمان باور است. به حديث، آيه و وعدههاي خدا، يعني هضم کنيم و بخوريم و درک کنيم و بيابيم. روايت داريم پيغمبر خدا(ص) فرمودند: خدا صد رحمت دارد. رحمت خدا صد درجه است. در عالم متعال خداي متعال يک درجه رحمتش را ظاهر کرده است. آن يک رحمت خداست که مادرها مهربانند، حيوانات به بچهها مهربانند، پدرها و برادرها و خواهر به هم مهربان هستند. اگر آدم براي اين خدا ميليون جان داشته باشد بدهد، کم است. تمام اين عالم دنيا جلوه يک رحمت خداست. روز قيامت خداي متعال 99 رحمت ديگر ظاهر ميکند. ميگويد: تمام مهربانيهايي که در افراد هست بروز و ظهور يک رحمت خداست و 99 مورد بعد را در قيامت ظاهر ميکنيم. اول دعاي افتتاح که دعاي مهمي است و از توقيعهاي امام زمان(ع) است. ميگوييم: «انک ارحم الراحمين في موضع العفو و الرحمه و اشد المعاقبين في موضع النکال و النقمه» اگر من از رحمت خدا استفاده نکردم، بذرش را بايد در اين دنيا بکارم. آمدم با گناه و معصيت و ظلم و فساد پشت به خدا کردم و با خدا درگير شدم، من از سفره رحمت الهي استفاده نکردم، حضرت فرمود: شقي کسي است که از غفران و رحمت خدا در ماه رمضان دور بماند. من وقتي از اين سفره استفاده نکردم محروم ميشوم. شرطش اين است که من هم استفاده کنم. لذا فرمود: 99 مورد را روز قيامت ظاهر ميکنيم.
امام صادق فرمود: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَشَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَحْمَتَهُ حَتَّى يَطْمَعَ إِبْلِيسُ فِي رَحْمَتِهِ تَعَالَى وَ تَقَدَّسَ» آنقدر خدا روز قيامت رحمت خودش را ميگستراند که حتي شيطان در رحمت خدا طمع ميکند. شيطاني که يک عمر گمراه کرده و دشمن رسمي و شمشير از رو بسته خدا و بندگان خداست. ما از اين رحمت نتوانيم استفاده کنيم خيلي ضرر کرديم. در جوشن کبير داريم «سبقت رحمتة غضبه» رحمت خدا بر غضب خدا سبقت دارد. يا رحمت بر غضب غال است. يا رحمت امام و پيشوا و رهبر غضب است. اين خود يک بشارت بزرگي است. اينکه رحمت بر غضب غالب است يعني اينکه بهشت بر جهنم غالب است. بهشت به اندازه عالم هستي است. ما يک ارتفاع داريم، يک عرض داريم و يک طول داريم. اين عرض يعني مساحت، «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْض» (آلعمران/133) عرض يعني مساحت، مساحت بهشت چقدر است؟ به اندازه عالم هستي است. آسمانها را کسي نميتواند اندازه بگيرد. بهشت به اندازه آسمانها و زمين است اما جهنم محدود است. پس بهشت بر جهنم هم خيلي وسيعتر و هم غالب است. اينکه رحمت بر غضب غالب است يعني «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ» (مجادله/21) خدا غالب است، انبياء غالب هستند، خوبها بر بدها غالب هستند. اگر رحمت و غضب مساوي بود، يا غضب بر رحمت غالب بود، تمام ما ديگر بايد نا اميد ميشديم. اگر دو تا کشتيگير، يکي يک ذره زورش بيشتر است، طرف را زمين ميخواباند ولو يک درصد، ولو چند گرم، يک کشتيگير در وزنه برداري ده گرم ميتواند بيشتر بلند کند اين رتبه اول و بعدي رتبه دوم ميشود. يک ذره، يعني اگر ما پنجاه درصد، يک سر سوزن رحمت بيشتر باشد، کار تمام است. ديگر غضب را تا آخر ميمالاند. يک طرف که يک مقدار سنگينتر باشد تا آخر عمر پايين و بالا ميرود. اين يک ذره براي ما خيلي مهم است. يعني قطعاً بدانيد رحمت بر غضب غالب است، يعني غضب را تا آخر ميمالاند و اين رحمت غالب ميشود.
آب مظهر رحمت خدا و آتش مظهر غضب خداست، آتش آب را خاموش ميکند يا آب آتش را خاموش ميکند؟ اگر خدا آتش را بر آب غلبه ميداد، بيچاره ميشديم. جهنم بر بهشت غالب بود. امام حسين بر يزيد و اميرالمؤمنين بر دشمنش غالب است. اينهمه طاغوتها و صدامها و نمرودها و فرعونها آمدند، ولي باز انبياء ماندند، اربعين مانده، ياد امام حسين مانده است. بني عباس پانصد سال حکومت کردند. دهها خليفه آمدند که بيشتر امامان ما را همينها کشتند. از امام سجاد تا امام عسکري همين بني عباس بودند. ولي يک امامزاده از اينها هست؟ يک زيارتگاه هست؟ نزديک عسکريين در سامرا و چند عزيزي که کنارشان دفن هستند، دويست سيصد متر آن طرفتر مقابر قريش است و مخروبه است و کسي به زيارت آنها نميرود. قبر حضرت رضا و حضرت معصومه 24 ساعت، نماز و توبه و سخنراني است. اين به انسان خيلي آرامش ميدهد، خدا ميگويد: من و رسل من غالب هستيم. رحمت غالب است، دين غالب است، امام زمان غالب است.
پروفسور کُربُن که با مرحوم علامه طباطبايي مصاحبه داشت و به دست ايشان شيعه شد، يک علت اينکه ميگويد: من شيعه شدم، ديدم تنها مکتب الهي که امام و پيشوايش حيّ و زنده هست، پشت پرده ابر غيبت فيض ميدهد، حيات ميدهد و هدايت ميکند، مکتب شيعه است. غير از شيعه همه ميگويند: پيغمبران ما مردند. خلفاي ما مردند و الآن زنده نيستند. «الحجة قبل الخلق و مع الخلق و بعد الخلق» حجت خدا بايد باشد و فيض را بگيرد و به همه بدهد. لذا اول مخلوق حجت خداست که خلق ميشود، همراه خلق هم حجت خداست که فيض ميدهد، آخر کسي هم که حتي بعد از بين بردن جبرئيل و ملائکه و ميکائيل، آخر سر باز امام يا پيغمبر است که از دنيا ميرود. چون اگر او نباشد عالم هستي طومارش پيچيده ميشود. رحمت قوي و غالب است. ما هرجا هستيم در رحمت خدا هستيم منتهي مهم اين است که بتوانيم از اين رحمت الهي استفاده کنيم. در بخش دوم خواهيم گفت: چگونه از اين رحمت الهي استفاده کنيم؟
شريعتي: اوج اين رحمت را در فرازهاي ناب مناجات شعبانيه ميتوانيم مرور کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: «إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِك» يقين به کرم آلائک دارم. يعني اگر گناه مرا از پا درآورده است، يقين به کرم عطف تو! خيلي دعاي خوبي است.
شريعتي: «إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ» انشاءالله با فرازهاي نابش آشنا شويد که دريچههاي نور و معرفت را به سمت شما باز ميکند.
«وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ «171» وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ «172» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُون «173» إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيم «174» إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «175» أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ «176» ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيد»
ترجمه آيات: وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مىنماييم. آيا (از آنان پيروى مىكنند) هرچند پدرانشان چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافته بودند؟ و مَثل كافران، چنان است كه كسى به حيوانى كه جز صدايى (از نزديك) ويا ندايى (از دور) نمىشنود بانگ زند، اينان كران، لالان و كورانند و از اينروست كه نمىانديشند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از نعمتهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم بخوريد و شكر خدارا به جاى آوريد. اگر فقط او را پرستش مىكنيد. همانا خداوند مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه (هنگام ذبح) نام غير خدا بر آن برده شده، حرام كرده است، (ولى) آن كس كه ناچار شد (به خوردن اينها) در صورتى كه زياده طلبى نكند و از حدّ احتياج نگذراند، گناهى بر او نيست، همانا خداوند بخشنده و مهربان است. كسانى كه آنچه را خداوند از كتاب نازل كرده، كتمان مىكنند و بدان بهايى اندك مىستانند، آنها جز آتش در شكمهاى خود فرو نمىبرند، و خداوند روز قيامت با آنها سخن نمىگويد و پاكشان نمىكند و براى آنها عذاب دردناكى است. آنها (كتمان كنندگان حقّ) كسانى هستند كه گمراهى را به بهاى از دست دادن هدايت و عذاب را به جاى آمرزش خريدند. پس به راستى چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟ آن (عذاب) به جهت آن است كه خداوند كتاب (آسمانى) را به حقّ نازل كرده است و البتّه كسانى كه در كتاب (خدا با كتمان و تحريف) اختلاف (ايجاد) كردند، همواره در ستيزهاى عميق هستند.
شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: از اعمال ماه شعبان و ماه رمضان زياد گفتن اين ذکر است. يکي از اميدواريهاي من اين است که گوينده اين ذکر زياد شود. اين روايت نوراني از اميرالمؤمنين(ع) است، فرمودند: تأثير صلوات براي از بين بردن گناهان، بيش از تأثير آب بر آتش است. آب مظهر رحمت خدا، آتش مظهر غضب خداست، آتش را با آب خاموش ميکنند. فرمود: «الصَّلَاةُ عَلَى النَّبِيِّ ص أَمْحَقُ لِلْخَطَايَا مِنَ الْمَاءِ لِلنَّارِ» بيش از تأثير آب بر آتش، براي خاموش کردن گناهان تأثير صلوات بر محمد و آل محمد است.
يک کليپ قشنگي از آيت الله بهجت هست، ايشان درسشان که تمام شد، معمولاً طلبهها دور ايشان را ميگرفتند و سؤال و جوابهاي معرفتي و اخلاقي داشتند. يکي از شاگردان ايشان گفت: چه کنيم حضور قلب پيدا کنيم و هميشه با خدا باشيم و آدم شويم؟ ايشان مکثي کردند و فرمودند: اگر کسي بخواهد به اين مقام برسد بايد محبت خدا در دلش بيايد. تا آدم به مقام محبت نرسد با جان کندن بايد به مقصد برسد ولي چيزي را که دوست دارد، ميکشد و ميبرد. مؤمنين کساني هستند که خدا را خيلي دوست دارند. اين طلبه گفت: چه کنيم به محبت خدا برسيم؟ ايشان مکثي کردند و فرمودند: با محبت و اشتياق بر محمد و آل محمد صلوات بفرست. چرا حضرت ابراهيم خليل خدا شد؟ «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا لِكَثْرَةِ صَلَوَاتِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ آلِهِ» آدم کسي را که دوست دارد زياد ياد ميکند. کسي که زياد ياد کردي محبت او در دلت ميآيد. پس صلوات راه ميانبر سريع است که ما را به مقصد ميرساند.
شريعتي: خيليها طبق قرار سالهاي قبل براي قرار خانههاي نوراني که مزين به نام حضرت خديجه کبري(س) بود، مهيا ميشوند. اشاره قرآني را بفرماييد و براي ما از نايب چهارم حضرت بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: نام حضرت خديجه را برديد، انشاءالله براي جلسات قرآني برنامهريزي کنيد به نام حضرت خديجه، ما تشويقهايي براي حضرت خديجه و نامگذاري حضرت داريم که پلاک طلا خواهيم داد. مجلسهاي باشکوه براي حضرت خديجه برگزار ميشود، دهه آخر اعتکاف است که ده روز است در مسجد جمکران، خبرهاي خوشي داريم. آيه 173 سوره بقره، خداي مهربان ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُون» در قرآن کلمه «کُلُوا» مکرر آمده است. ولي بلافاصله هرجا خدا گفته بخوريد، ميگويد: بخوريد، اسراف نکنيد. بخوريد، عمل صالح انجام بدهيد. يعني خوردن مقدمه باشد براي يک امر خيري، اينجا خدا ميفرمايد: اي کساني که ايمان آوردهايد، «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ» هم حرام است، هم حلال، هم پاکيزه هست و هم نجس، از پاکيزهها بخوريد! اما در کنارش «وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ» شکر خدا را هم به جا آوريد، اگر خدا را پرستش ميکنيد.
شريعتي: از نايب چهارم حضرت وليعصر(عج)، علي بن محمد سَمُري براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: ما نايب خاص مثل حضرت مسلم کم داريم. يا افراد به خصوصي که معين ميکردند براي يک مناطق يا براي کل، يعني نايب کل بودند. خيليها وکيل خاص در مناطق خاص بودند ولي نواب خاص واقعاً شخصيتهاي فوق العادهاي بودند، در امانتداري، در پاکي و کتمان، در تقيه، در صدق و وفا، امام هرکس را تعيين نميکند. علي بن محمد سَمُري وکيل امام عسکري بود و بعد نيابت خاص امام زمان را داشت. در حالات ايشان نوشتند در سختترين شرايط بود و خفقان بود و مدت نيابتش سه سال بود. شش روز قبل از وفات ايشان حضرت به ايشان توقيعي مرحمت کردند که شما بعد از شش روز از دنيا خواهي رفت و ديگر بعد از خودت کسي را وسيع قرار نده، غيبت کلي شروع خواهد شد. حضرت فرمودند: «أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ» خدا اجر برادرانت را در مصيبت تو بزرگ قرار بدهد، «فَإِنَّكَ مَيِّتٌ» بعد از شش روز تو از دنيا خواهي رفت، «مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ» کارهايت را مرتب کن، «وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ يَقُومُ مَقَامَكَ» وصيت نکن، ديگر بعد از شما غيبت کبري و غيبت طولاني شروع خواهد شد، «بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» بعد از وفات شما غيبت کامل اتفاق ميافتد، اما ظهور امام زمان فقط به دست خداست. ما بايد دعا کنيم، خود امام زمان هم قطعاً دعا کردند، ولي اذن ظهور به دست خداست. «وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً» اما علائم کلي اين است که ظهور زماني رخ خواهد داد که مدت طولاني خواهد شد، دلها قساوت خواهد گرفت و زمين پر از ظلم و جور ميشود. «وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ» بعد از من افراد زيادي ميآيند حتي از شيعيان خود ما ادعاي ديدن مرا ميکنند. حضرت فرمود: قبل از خروج سفياني و صيحه آسماني که دو علائم حتمي ظهور حضرت هست، ادعاي مشاهده و زيارت مرا بکند، او کذاب است. اينکه حضرت فرمودند: کسي ادعاي مشاهده بکند، کذاب است. بزرگان ما چند جور معنا کردند، چون به نايب چهارم ميگويند، يعني ادعاي نيابت کند. يعني بعد از من کسي بگويد: من نايب خاص هستم، قطعاً کذاب خواهد بود. منع ديگر اينکه بيايد علني بکند و دکان و دستگاه باز کند، گفت:
اين مدعيان در اثرش بي خبرانند *** آن را که خبر شد، خبري باز نيامد
ما اجمالاً اولياي بزرگي مثل علامه حليها، سيد بن طاووسها، ممکن است آقا را زيارت کرده باشند ولي اهل افشاگري نبودند. لذا حضرت ميخواستند اين راه را ببندند که هرکس بلند نشود ادعا بکند. لذا ما وظيفه داريم تکذيب کنيم، اگر کسي راست ميگويد نبايد ادعا کند و افشاء کند و مخفي باشد، بعد از مردنشان بعضيها افشاء شده است. راه علني ملاقات بسته شده است. يک فرمايش نوراني که عرض کردم رحمت خيلي گسترده است. حسن بصري از مدعياني بود که ادعاي اخلاق و عرفان داشت، يک جملهاي را درست کرده بود، ميگفت: «العجب کل العجب ممن نجي کيف نجي» الآن هم هستند افرادي که منفي باز هستند. جملهاي درست کرده بود که همه شگفتيها از اين است که مگر ميشود کسي نجات پيدا کند و برود بهشت؟ مگر ميشود کسي از جهنم دربيايد. همه تعجبها در اين است که کسي چطور نجات پيدا ميکند از عذاب الهي، اين جمله به گوش امام سجاد رسيد، حضرت فرمود: اين جمله غلطي است. فرمودند: «العجب کل العجب ممن هلک کيف هلک مع سعة رحمة الله» يعني شگفتي اين نيست که کسي نجات پيدا کند، شگفتي اين است که کسي با اين وسعت رحمت خدا چطور از رحمت خدا استفاده نميکند و خودش را به آتش و جهنم ميزند. از کسي که در دره ميافتد تعجب است. از کسي که در صراط مستقيم راه ميرود و عاقل است که تعجب نيست. يعني همه در مسير رحمت خدا هستند. اميدواريم خدا توفيق بدهد از اين رحمت الهي مخصوصاً در اين ايام بي بهره نمانيم.
اباصَلت هروي خدمت حضرت رسيد و فرمود: جمعه آخر ماه شعبان را قدر بدان، ولو يک روز روزه گرفتن حديث داريم که بهشت را بر انسان واجب ميکند. فرمودند: کارهايت را رديف کن، دلي شکستي، ديني داري، قرضي داري ادا کن که پرونده تو تميز و پاکيزه باشد. «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِيمَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ» خدايا اگر تا به حال ما را نبخشيدي اين چند روز آخر شعبان ما را بيامرز. در اين روزها و شبها، براي همديگر خيلي دعا کنيد.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را به حق محمد و آل محمد قسم ميدهيم قلب امام زمان را از ما راضي و فرجشي را نزديک بگردان. ما را جزء بهترين شيعيانش قرار بده. همّ و غم و گرفتاري همه گرفتاران را برطرف بفرما. به حق محمد و آل محمد مريضهاي روحي و جسمي شفاي عاجل عنايت بفرما. آنهايي که قرض دارند، قرضشان را ادا بگردان. آنهايي که همسر ندارند، اولاد ندارند، شغل ندارند، مسکن ندارند همه را حاجت روا بفرما. همه گرفتارها مخصوصاً هموطنان سيل زده را نجات و عافيت کامل، وسعت رزق و رفع گرفتاري مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين»