اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-10-24-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد-سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي چهاردهم (ظلم)

معرفی برنامه

حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي چهاردهم (ظلم)

برنامه سمت خدا

موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي چهاردهم (ظلم)

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد

تاريخ پخش: 24-10-97

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.


سلام مي‌کنم خدمت شما بينندگان خوب و شنوندگان نازنين‌مان، انشاءالله هرجا هستيد خداوند متعال پشت و پناه شما باشد. انشاءالله در اين روزهاي سرد زمستان دلتان گرم باشد و بهترين اتفاق‌هاي زندگي براي شما رقم بخورد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي فرحزاد: خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. از مسئولين و عوامل برنامه که سخت‌کوش هستند تشکر مي‌کنيم، انشاءالله خداوند بهترين‌ها را نصيبشان کند. از خدا مي‌خواهيم که انشاءالله باران رحمت معنوي و مادي ببارد و ما هم شاکر و قدردان نعمت‌هاي خدا باشيم. ولادت زينب کبري را پشت سر گذاشتيم. ولادت حضرت زهرا(س) در ماه آينده هست، ولادت فرزندشان حضرت زينب که روز يکشنبه بود. بيشتر در جشن‌ها شادي داشته باشيم و در آستانه فاطميه هم انشاءالله عزاداري‌هاي خوبي براي حضرت داشته باشيم که مورد قبول اهل‌بيت باشد.

شريعتي: انشاءالله همه ما هميشه زير سايه اهل‌بيت(ع) باشيم. بحث ما در هفته‌هاي اخير صيفه نوراني سجاديه است. کلمات ناب امام سجاد(ع) که حضرت به ما ياد مي‌دهند چطور با خداوند متعال صحبت کنيم. در مورد ظلم صحبت مي‌کرديم و نکات خوبي را شنيديم، بحث امروز شما را خواهيم شنيد.


حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

در فراز ديگر دعاي چهاردهم حضرت مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّي بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِكَ» خدايا مرا نا اميد نکن از اينکه انصاف و عدل تو درباره‌ي ظالم و مظلوم پياده خواهد شد. چون بعضي‌ها حقشان زود گرفته نمي‌شود نا اميد مي‌شوند. مي‌گويند: ديگر ما به حقمان نمي‌رسيم. حضرت مي‌گويد: نه، مرا نا اميد نکن و بگذار اميد داشته باشم، قطعاً بدانيد نزد خدا چيزي گم نمي‌شود و در دنيا و آخرت قطعاً قصاص ظالم گرفته مي‌شود. قصاص از ظالم گرفته مي‌شود. «وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْكَارِكَ» خدايا ظالم را امتحان نکن به اينکه فکر کند تو به او کاري نداري. بعضي هستند خدا به آنها مهلت مي‌دهد و مي‌گويد: آيا آنهايي که ظلم مي‌کنند فکر مي‌کنند خدا غافل از آنهاست؟ خدا آنها را تأخير انداخته براي روز قيامتي که چشم‌ها از کاسه درمي‌آيد. اينطور نيست که خدا از ظالم‌ها غافل باشد. گاهي دير پاسخ دادن قصاص و انکار ظالم، باعث مي‌شود ظالم در ظلمش پيشروي کند. اينجا حضرت مي‌فرمايد: ظالم را هم به فتنه و امتحان نيانداز که دير گوشمالي بدهد و به ظلمش ادامه بدهد. خدا دوستانش و دوستان اولياي خدا را زود گوشمالي مي‌دهد که حواسشان باشد.

«فَيُصِرَّ عَلَى ظُلْمِي» اگر دير پاسخ بدهي بر ظلم من اصرار و پافشاري مي‌کند. «وَ يُحَاضِرَنِي بِحَقِّي» به زور حق مرا ضايع مي‌کند. «وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِيلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِينَ» خدايا آن وعده‌هاي تندي که به ظالم دادي زود انجام بده که از ظلمش جلوگيري شود. «وَ عَرِّفْنِي مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَةِ الْمُضْطَرِّينَ» به مضطرين و مظلومين هم وعده داده زود اجابت مي‌کنم. اين را هم به من بشناسان که من آرام و راحت شوم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ وَفِّقْنِي لِقَبُولِ مَا قَضَيْتَ لِي وَ عَلَيَّ» خداي متعال يک چيزهايي براي ظالم و يک چيزهايي براي مظلوم بريده است. حضرت مي‌فرمايد: به من توفيق بده آنچه خدا براي ظالم و مظلوم مي‌برد من قبول کنم. نگويم خدا حق مرا نداده يا حق او اضافه شده، اينها را قانع و راضي باشم. «وَ رَضِّنِي بِمَا أَخَذْتَ لِي وَ مِنِّي» آنچه از من خدا امر مي‌کند گرفته شود، مرا راضي نگه دار آنچه از من مي‌گيري به نفع من مي‌گيري، راضي باشم. «وَ اهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ» از دعاهاي زيباست که هميشه خدايا ما را هدايت کن به راهي که از همه برتر و بهتر است. ما گاهي صد تا راه داريم ولي يکي از همه بهتر و سهل الوصول‌تر است. هميشه در دعاها بخواهيم نزديک‌ترين و بهترين راه‌ها نصيب ما شود. «وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَسْلَمُ» به راهي هدايت کن که از همه سالم‌تر و بي خطر تر است.

چون اين بحث خيلي مورد ابتلاء هست طولاني شد، من شرمنده مي‌شوم از اينکه قوه قضاييه اعلام مي‌کند در يک سال پانزده ميليون پرونده تشکيل مي‌شود، خيلي‌ها هستند در خانه مشکل دارند، در بيرون مشکل دارند، هر پرونده‌اي دو الي سه نفر درگير باشند، 45 ميليون، مي‌شود. اينها همه براي اين است که ما مراعات حق خودمان و ديگران را نمي‌کنيم. اين واقعاً ناهنجاري فوق العاده است. لذا مي‌طلبد ما بحث ظلم را همينطور که بحث وسواس را گفتيم جدي بگيرند، اين را هم جدي بگيرند. اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: «بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ الْعُدْوَانُ‏ عَلَى الْعِبَادِ» (نهج‏البلاغه، حكمت 221) بدترين چيزي که ما از عالم دنيا براي آخرت مي‌بريم، ظلم به بندگان خداست. ظلم است که ما را بيچاره مي‌کند. امام صادق(ع) در ذيل اين آبه مبارکه فرمود : «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» (فجر/14) همانا پروردگار تو در کمينگاه است، يعني يک موقفي است که آنجا از اين موقف بايد رد شويم. تا بازرسي نشوي تو را رد نمي‌کنند. امام صادق فرمود: «قَنْطَرَةٌ عَلَي الصِّرَاطِ لا يَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ» (كافي، ج 2، ص 331) براي عبور از پل صراط يک جايي است که نگه مي‌دارند. حق الناس را بايد ادا کني و ظلم در کيسه‌ات نباشد. در اين دنيا بياييم صاف کنيم. حضرت امير مي‌فرمايد: «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا» (وسائل‌الشيعة، ج 16، ص99) الآن مي‌توانيم حلاليت بطلبيم، الآن مي‌توانيم مال طرف را بدهيم.

در روايت داريم براي يک درهم بدهکاري هفتاد تا نماز قبول شده از طرف مي‌گيرند و به طرف مقابل مي‌دهند تا راضي شود. اينجا مي‌توانم بدهي‌ام را بدهم يا عذرخواهي کنم و حلاليت بطلبم. اگر اين کار را کردم خدا مي‌گذرد و جبران مي‌کند. اما خيلي‌ها بي خيال هستند. وام مي‌گيرد و قسط نمي‌دهد. حقوق پنج شش ماه کارگرهايش را نمي‌دهد. اين ظلم است و بايد از خودمان بزنيم و ديون را بدهيم. يک کتاب زيبايي آ شيخ عباس قمي دارند، ايشان مؤيد من عند الله بوده و خاتم المحدثين بود و روحشان شاد. در بين علماي شيعه نداريم که کسي به اندازه شيخ عباس قمي کتاب‌هايش چاپ شده باشد. يکي مفاتيح الجنان است. يک کتابي دارند به نام «منازل الآخره» شرح حال احتضار و برزخ و قيامت را خلاصه بيان کرده است. آنجا اين داستان را نقل کردند، فرمودند: در عراق يک مؤمني بود دائم به سينه‌اش دست مي‌زد. گفتند: چرا اينقدر به سينه‌ات دست مي‌زني؟ سينه‌اش را باز کرد آثار سوختگي روي سينه‌اش بود. گفتند: چه شده؟ گفت: سوخته است. گفت: من در بغداد زندگي مي‌کردم، مي‌خواستم جنس بخرم، در بازار بغداد يک يهودي زندگي مي‌کرد، رفتم جنس خريدم، صد دينار شد، هشتاد دينار داشتم و بيست دينار ماند. گفتم: ندارم. گفت: باشد بعداً بياور. رفتم کاهلي کردم. اداي دين از نماز واجب‌تر است. يکي از جاهايي که من وسواس دارم، پول آب و برق و گاز بيايد سريع با تلفن همراه پرداخت مي‌کنم. بدهي را جدي بگيريم. اين آقا مي‌گويد: سهل انگاري کردم و گفتم: بعداً مي‌دهم، چند ماه طول کشيد. گفتم: بروم بدهي‌اش را بدهم. آمدم ديدم مغازه‌اش تعطيل است و فوت کرده بود. نرفتم به ورثه‌اش بدهم و سهل انگاري کردم. چند وقتي گذشت تا اينکه چند وقت قبل خواب ديدم، قيامت به پا شده است. از موقف‌هاي مختلف رد شديم و به پل صراط رسيديم.

امام صادق فرمود: «قَنْطَرَةٌ عَلَي الصِّرَاطِ لا يَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ» قنطره يعني پل، روي جهنم يک پلي هست که همه بايد رد شوند، کسي که حق الناس بر گردنش باشد نمي‌تواند از اين پل بگذرد. گفت: آمدم از روي پل صراط رد شوم، وسط‌هاي پل ديدم يهودي آمده و همه بدنش آتش است. گفت: بدهي مرا بده. گفتم: ندارم بدهم. گفت: تا ندهي نمي‌گذارم بروي. چرا نسيه کردي نياوردي بدهي؟ هرچه التماس کردم گفت: نمي‌شود. تا حق طرف را ندهي نمي‌گذارند بروي! آنجا يا بايد از ثواب‌هايت به طرف بدهي يا اگر نداشته باشي عذاب او به شما منتقل مي‌شود. پيامبر ما روز آخر به مردم التماس مي‌کند اگر کسي حقي دارد بيايد حقش را بگيرد. خدا قسم خورده من از ظلم ظالم نمي‌گذرم. يهودي گفت: يک کاري مي‌توانم بکنم، من يک انگشت به سينه تو بگذارم و از عذاب من به شما منتقل شود. گفت: انگشت گداخته به سينه من گذاشت، سينه من آتش گرفت و از خواب پريدم و ديدم سينه من سوخته است. خوابي است که در بيداري آثارش بوده است.

ما رؤياي صادقه داريم. دوستي داشتم شهيد شد مرحوم آ شيخ حسين اويسي، خيلي احتمال بود ايشان سيد باشد. در عالم رؤيا بزرگواري را خواب ديد، به او گفتند: تو سيد هستي و يک تربتي به او دادند. از خواب بلند شد اين تربت در دستش بود. اين تربت را پدر ايشان خدمت آقاي گلپايگاني آورد، ايشان بخشي را گرفتند و اين تربت فوق العاده بود. بعضي خواب‌ها عين بيداري است. ايشان سينه‌اش را کنار زد و گفت: اين آثار سوختگي است و چند وقت دارم معالجه مي‌کنم و هنوز سوزش دارد. اين واقعيت است و يک تلنگر عجيبي است که ما حق الناس را جدي بگيريم.

مراحل ظلم را مي‌گفتيم، حتي به يک پرنده هم کسي ظلم کند، ما در بچگي پرنده‌اي را ظلم کرديم، جبرانش اين است که استغفار کنيد و به پرنده‌ها محبت کنيد. کسي مي‌گويد: گبري را ديدم که در برف و يخبندان دانه مي‌پاشيد. گفتم: چرا چنين مي‌کنيد؟ گفت: پرنده‌ها آذوقه ندارند من دانه مي‌پاشم. بعد ديدم همين گبر مسلمان شد و دور خانه کعبه مي‌چرخد. گفت: همين خدمت به پرنده‌ها مرا عاقبت بخير کرد. آنجايي که مي‌شود حلاليت بطلبيم. اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ‏ الظُّلْم‏» (نهج‏البلاغه، نامه 31) يکوقت شما ظلم مي‌کني به کسي که قدرت دارد، پول دارد، پارتي دارد و امکانات دارد، حقش را زود مي‌گيرد. همان‌جا هم قطعاً نبايد ظلم کنيم. ولي اين ظلم خطرش خيلي کم است. يک متلک مي‌گويي ده تا بارت مي‌کند. اينها ظلمش کمتر است. ولي به کسي ظلم مي‌کند که فقط آه مي‌کشد. توان دفاع از خودش ندارد. اميرالمؤمنين فرمود: فاحش‌ترين ظلم‌ها ظلم به آدم ضعيفي است که جز خدا کسي را ندارد.

استاد بزرگواري داشتيم خدا رحمتش کند. فرمودند: پدر و مادر، همسر و اولاد و خواهر و برادر، کساني که ارتباط ما با آنها بيشتر است. پدر و مادري داري قوي و قدرتمند، اگر حقشان را ندهي، بي احترامي کني فوري کف دستت مي‌گذارند. گفت: اينها خطر ندارد. خانمي هست نفقه‌اش را ندهي، مسافرت نبري، چنين و چنان مي‌کند، اگر خانمي است که زبان و توان دارد حقش را بگيرد خيلي خطر ندارد. ولي خانمي هست برعکس، شوهري است که هرچه اذيتش مي‌کني، بد و بيراه مي‌گويي، نمي‌تواند دفاع کند و فقط يک گوشه سجاده مي‌رود و آه مي‌کشد. از اينها خيلي بترسيد. حضرت علي مي‌فرمايد: بزرگترين ظلم، ظلم به يک ناتوان است که غير از خدا کسي را ندارد. مادر و پدر يا اولاد، يا همسري که اذيتشان مي‌کند، نفرين نمي‌کند، ولي اثر وضعي‌اش را مي‌گذارد. يک موقع آه مي‌کشد و نفرين مي‌کند، يک موقع نه، همينقدر پکر مي‌شود و ناراحت مي‌شود.

ما پدران و مادرهايي داريم که ماه به ماه بچه به اينها زنگ نمي‌زند. پدري مي‌گفت: من ده تا بچه دارم، يکي از اينها براي من پيرمرد نان نمي‌گيرد بياورد. چرا اينقدر بي رحمي؟ از اينکه به يک مظلوم‌هايي که نمي‌توانند حقشان را بگيرند، خيلي بترسيم. سفارش پيامبر و حضرت علي(ع) در هنگام شهادت اين بود که مواظب باشيد زير مجموعه شما، خصوصاً بچه‌ها و خانم‌ها، آنهايي که زير مجموعه شما هستند، يکوقت اينها مظلوم واقع نشوند. پيغمبر فرمود: چه وقت خدا خيلي غضب مي‌کند؟ آن موقعي که بچه‌ها يا همسر، خانم‌ها که از نظر روحي لطيف‌تر و حساس‌تر از مردها هستند، خدا وقتي به بانوان و بچه‌هاي خانه ظلم مي‌شود، شديداً غضب مي‌کند. «ان الله لا يغضبُ کغضبه للنساء و للصبيان» از مواردي که ظلم خيلي شديد است. اميرالمؤمنين فرمود: «من أفحش‏ الظلم ظلم الكرام‏» (غررالحكم، ص 456) ظلم کردن به آدم‌هايي که بزرگوار و محترم هستند، مؤمن، امام، پيغمبر، عالم، يک شخصيت و يک آدم محترمي است، يک موقع پاي يک آدمي که کافر و مشرک است، لگد مي‌کند. همان هم نبايد بشود. يکوقت پاي يک شخصيت بزرگي که سر تا پا نور و ايمان است لگد مي‌کند. اين فرق مي‌کند. اهانت و جسارت کردن به همه انسان‌ها حرام است ولي به يک انسان کامل، آدم‌هاي با شخصيت و با کرامت اين جزء بدترين ظلم‌هاست.

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «ظلم المستسلم أعظم الجرم» (غررالحكم، ص 343) ظلم کردن به کسي که اشتباهي کرده، حالا تسليم شده است. حال قتلي بوده، جرمي بوده، پاي کسي را لگد کرده، آبروي کسي را ريخته، حالا مستسلم است يعني دست بالا کرده که غلط کردم و نفهميدم. چند نفر به من زنگ زدند که ما با شوهرمان دعوا کرديم و اشتباه کرديم و بيرون آمديم. حالا هرچه پيغام مي‌دهيم برگرديم قبول نمي‌کند. ظلم کردن به کسي که مي‌گويد: من اشتباه کردم و غلط کردم و پشيمان هستم. شما قبول نمي‌کني و اين ظلم بزرگي است. شما هم ظالم هستي. بايد عذر پذير باشيم. پيغمبر ما فرمود: «يا علي! من‏ لم‏ يقبل‏ العذر من متنصل صادقا كان أو كاذبا لم ينل شفاعتي‏» خيلي تهديد تندي است. همه ما اميدمان به شفاعت و دستگيري پيغمبر خداست. فرمود: يا علي، کسي که عذر عذر آورنده را قبول نکند، اين آقا و خانم خطا و اشتباه کرد، حالا به غلط کردن افتاده است. فرمود: علي جان، يک موقع طرف حقيقتاً عذرخواهي مي‌کند و يک موقع کارش گير کرده است، حتي آنجا را هم قبول کن. عذر از روي دروغي را هم قبول کن! بعضي ظلم مي‌کنند و طلبکار هم مي‌شوند، در گوش طرف مي‌زند و مي‌گويد: خوب کاري کردم. همين عذرخواهي و غلط کردن هم خيلي هنر است، همين که پا روي خودش گذاشته است. پيغمبر من فرمود: شفاعت من به آنها نمي‌رسد و من از آنها دستگيري نخواهم کرد.

الآن بعضي پدر و مادرها، اولاد و همسر با هم قهر هستند. مي‌گويد: چند بار رفتم براي عذرخواهي مرا بيرون کرده است. تو به مراتب از او بدتر هستي. مواظب باشيم. از امام صادق هست که فرمودند: کسي که برادر مؤمنش مي‌آيد مصالحه کند، او مي‌گويد: من صلح نمي‌کنم. «مَلْعُونٌ‏ مَلْعُونٌ‏ رَجُلٌ يَبْدَوهُ أَخُوهُ بِالصُّلْحِ فَلَمْ يُصَالِحْه‏» (كنزالفوائد، ج 1،ص 149) امام صادق فرمود: ملعون ملعون است کسي که دوستي مي‌آيد و عذرخواهي مي‌کند تا صلح کند اما مي‌گويد: من آشتي نمي‌کنم. بعضي مي‌گويند: چند ماه است پدر و مادر با اولاد يا زن و شوهر با هم قهر هستند. اين خيلي بد است. يکي از ظلم‌هاي بزرگ ظلم به آدم مستسلم است. از ظلم‌هايي که خيلي بد است، ظلم آبرويي و ناموسي است. يک موقع به مال و جان طرف ظلم مي‌کنيم، يک موقع طرف را اهانت و جسارت مي‌کني. بي آبرويش مي‌کني و تهمت ناروا مي‌زنيد. اين بدترين ظلم‌هاست. يک موقع يک فيلم و عکس است که مي‌فرستند و آبروي يک شخص، يک روحاني ريخته مي‌شود. شما در اين ظلم‌ها شريک هستي و با اين کار آبروي کل روحانيت را مي‌بري. تر و خشک را مي‌سوزاني و شما در اين آبروي ريخته شده شريک هستي. حرمت آبروي يک انسان از حرمت جان و مالش بالاتر است. پيغمبر ما نگاهشان به کعبه افتاد، فرمودند: اي خانه کعبه تو خيلي احترام داري ولي حرمت مؤمن از تو بيشتر است.ما جرأت مي‌کنيم به کعبه آب دهان بياندازيم؟ روايت داريم کسي که دل مؤمني را بشکند، مثل اين است که خانه کعبه را منهدم کرده است.

امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ رَوَي عَلَي مُومِنٍ رِوَايَةً يُرِيدُ بِهَا شَيْنَهُ وَ هَدْمَ‏ مُرُوءَتِهِ‏ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ وَلايَتِهِ إِلَي وَلايَةِ الشَّيْطَانِ فَلا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ‏» (كافي، ج 2، ص 358) اگر کسي بر عليه مؤمن يک چيزي را نقل کند، قصدش اين باشد که عيب وارد کند و آبرو و حيثيت او را ببرد، خدا مي‌گويد: برو گمشو از ولايت من، از مدرسه من بيرون برو و در مدرسه شيطان برو. حتي شيطان هم او را قبول نمي‌کند. کسي که مي‌رود جاسوسي کند يا فيلمي از کسي بگيرد، بعد پخش کند و طرف را زمين بزند از ولايت خدا بيرون مي‌رود و شيطان هم قبولش نمي‌کند. فرمود: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَي‏ الْكُفْرِ أَنْ يُوَاخِيَ الرَّجُلَ عَلَي الدِّينِ فَيُحْصِيَ عَلَيْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلاتِهِ لِيُعَنِّفَهُ بِهَا يَوْماً مَا» (كافي، ج 2، ص 354) چه وقت انسان در شرف کافر شدن است؟ آن موقعي که بخواهد از کسي لغزش و خطايي را بگيرد و نگه دارد و روزي او را زمين بزند. اهانت و سرزنش کردن، تحقير کردن، «مَنْ‏ أَنَّبَ‏ مُومِناً أَنَّبَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الاخِرَةِ» (كافي، ج 2، ص 356) کسي که مبالغه و زياده روي در توبيخ کند، بچه و مادر و همسر يک اشتباهي کرد، چرا هي مي‌گويي و تکرار مي‌کني؟ زياده روي در توبيخ و ملامت و سرزنش، فرمود: کسي مؤمني را انکار کند، خدا هم در دنيا و آخرت او را گرفتار مي‌کند. امام هشتم(ع) فرمود: سعي کنيد به ديدن همديگر برويد، به عبدالعظيم حسني فرمود: سلام مرا به شيعيانم برسان و بگو: به زيارت همديگر بروند و با هم مهربان باشند. مواظب باشيد همديگر را ناراحت نکنيد و آبروي همديگر را نبريد. کسي که ولي از اولياي مرا ناراحت کند، من امام هشتم دعا و نفرين مي‌کنم «دَعَوْتُ اللَّهَ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنْيَا أَشَدَّ الْعَذَابِ‏ وَ كَانَ فِي الاخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ» در دنيا گرفتار شود چون آن کسي که را شکستي، امام را شکسته است. گفت:

اي بسا کس را که صورت راه زد *** قصد الله کرد و بر صورت بزد

فرمود: کسي دوستي از دوستان ما را اذيت و آزار کند، نفرين مي‌کنم در دنيا گرفتار شود و در آخرت هم اشد عذاب براي او باشد. کسي که کشف عيبي از ديگران بکند، در خلوت خانه هم باشد خدا عيب او را پخش مي‌کند. آبروي مردم و نظام، آبروي گروه و جناح و شخص را جدي بگيريم. الآن در يک لحظه يک عکسي را بفرستي کل دنيا با خبر مي‌شود. در افشاگري‌ها و معصيت‌ها و آبروريزي‌ها سهيم نباشيم.

شريعتي: نکات خيلي خوبي را شنيديم و روي اين نکات فکر کنيم که انشاءالله با همين نگاه حرکت کنيم. براي اينکه مرتکب ظلم نشويم يکبار ديگر رساله حقوقي امام سجاد را بخوانيم. امروز صفحه 564 قرآن کريم، آيات پاياني سوره مبارکه ملک و آيات ابتدايي سوره مبارکه قلم را تلاوت خواهيم کرد.

«فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ‏ الَّذِينَ‏ كَفَرُوا وَ قِيلَ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ «27» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ يُجِيرُ الْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ «28» قُلْ هُوَ الرَّحْمنُ آمَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْنا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «29» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ «30»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ «1» ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ «2» وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ «3» وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ «4» فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ «5» بِأَيِّكُمُ الْمَفْتُونُ «6» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ «7» فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ «8» وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ «9» وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ «10» هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ «11» مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ «12» عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ «13» أَنْ كانَ ذا مالٍ وَ بَنِينَ «14» إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «15»

ترجمه: پس چون آن (دوزخ موعود) را نزديك ببينند، چهره‏هاى كسانى‏كه كفر ورزيدند، زشت و گرفته گردد و (به آنها) گفته شود: اين است آنچه (در دنيا به عنوان تمسخر) مى‏خواستيد. (اى پيامبر!) بگو: اگر خداوند من و كسانى را كه با من هستند نابود كند، يا بر ما رحم نمايد، پس چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه مى‏دهد؟ بگو: او خداى رحمان است، ما به او ايمان آورده‏ايم و بر او توكل نموده‏ايم، پس خواهيد دانست، كيست آن كه در گمراهى آشكار است. بگو: به من خبر دهيد اگر آب (چشمه‏ها و چاههاى) شما در زمين فرو رود، كيست آن كه آب روان و گوارا براى شما بياورد.

به نام خداوند بخشنده مهربان‏، نون. به قلم و به آنچه مى‏نويسند سوگند. كه تو به خاطر (لطف و) نعمت پروردگار ديوانه نيستى. و همانا براى تو پاداش بى‏پايان است. و حقّاً كه تو بر اخلاق بزرگى استوارى. پس به زودى مى‏بينى و آنها نيز مى‏بينند كه كداميك از شما (تو يا دشمنانت) گرفتار جنونيد. همانا پروردگارت، خود به آنكه از راهش منحرف شده، آگاه‏تر است، و همو به هدايت يافتگان داناتر است. پس، از تكذيب كنندگان اطاعت نكن. آنان دوست دارند كه تو سازش كنى و آنان نيز با تو سازش كنند. و از هر فرومايه كه بسيار سوگند ياد مى‏كند، پيروى نكن. (آن كه) عيب جوست و براى سخن چينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مى‏ورزد، متجاوز و گنه‏پيشه است. خشن و بى اساس و تبار است. (تمام اين زشتى هابه خاطر آن است كه او داراى مال فراوان و فرزندان نيرومند است. هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود، گويند: افسانه‏هاى پيشينيان است.

شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.

حاج آقاي فرحزاد:
صلوات براي از بين بردن گناهان خيلي تأثير گذار هست، وسيله خير مي‌شود آدم به توبه برسد و حق ديگران را ادا کند، اميرالمؤمنين فرمود: «الصلاة علي نبي و آله امحق للخطاياء من الماء علي النار» چگونه آب آتش را خاموش مي‌کند. فرمود: بيش از تأثير آب بر آتش براي از بين گناهان تأثير صلوات بر محمد و آل محمد است.

سوره مبارکه ملک که مثل سوره الرحمن، ياسين و واقعه فضيلت دارد و در مفاتيح هم آمده است، از سوره‌هايي است که خواندن آن سفارش شده است. در آيه آخر خداي مهربان مي‌فرمايد: «قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِماءٍ مَعِينٍ» اي پيغمبر به اينها بگو: اگر شما صبح کرديد آب‌هايي که در چاه هست و چشمه هست خشک شود و فروکش کند. چه کسي غير از خدا مي‌تواند براي شما آب گوارا تهيه کند؟ اگر ابر نيايد و باران نيايد و آب‌هاي زميني خشک شود، غير از خدا کسي مي‌تواند آب براي شما بياورد؟ به اين خدا بايد ايمان آورد و باور کرد و از خدا بخواهيم. روايت زياد داريم که اين آيه تأويل شده به امام زمان(ع) که اگر شما صبح کرديد و امام شما غائب بود و آب گواراي همه عالم از وجود آن امام است، چه کسي غير از خدا مي‌تواند امام را ظاهر کند؟ انشاءالله از خدا بخواهيم آن ماء معين، ربيع انام، آن کسي که اين عالم را از همه ظلم‌ها پاک مي‌کند به زودي بيايد و چشم و دل ما به جمالش نوراني شود.

شريعتي: اين هفته قرار گذاشتيم از عالم و فقيه مبارز و آگاه، مرحوم آيت الله حجت ياد کنيم. کسي که از شهرت به شدت بيزار بود، بسيار متواضع بود و نهي مي‌کرد از اينکه اسمش را ببرند. براي ما از اين شخصيت بگوييد.


حاج آقاي فرحزاد:
ايشان شخصيت فوق العاده‌اي بودند. مرحوم آقاي خوانساري رفتند نماز باران خواندند، ايشان در زيرزمين خانه‌شان رفتند و گفتند: تا باران نيايد و آبروي اين آقا حفظ نشود من از زير زمين بيرون نمي‌آيم. واقعاً در زهد و ورع بي نظير بودند. زندگي بسيار ساده داشتند، با اينکه امکانات داشت و هدايايي برايش مي‌آوردند، ولي فرمود: چون من به عنوان يک مرجع و عالم هستم، خيلي زندگي خودش و خانواده‌اش ساده بود. مرحوم آ شيخ مرتضي حائري(ره) در کتاب سر دلبران که شرح حال ايشان و پدرشان هست، چون پدر خانم ايشان بود، آ شيخ مرتضي حائري داماد آقاي حجت بود و خاطراتي از ايشان نقل کرده است. در عظمت و بزرگي اين شخصيت مي‌گويد: اواخر عمر که ايشان مريض شدند به من فرمودند: من معلوم نيست زياد زنده باشم، بيشتر نزد من بيا. من بيشتر مي‌رفتم نزد ايشان و خانم من که دخترشان بود از ايشان پذيرايي مي‌کرد. روزهاي آخر دچار نفس تنگي شدند و درست نمي‌توانستند استراحت کنند و برايشان آب آوردند. ايشان فرمود: نمي‌توانم آب بخورم. گفتم: در اين آب تربت قبر أباعبدالله ريخته شده است. فرمودند: پس مي‌خورم. خوردند و فرمودند: اين آخرين زاد و توشه من از دنياي شماست. به ايشان فرموده بودند که من سر ظهر از دنيا مي‌روم. آقاي حائري مي‌گويد: من آمدم بيرون بروم به نماز برسم، موقع اذان به من خبر دادند که ايشان از دنيا رفتند. روحشان شاد باشد. مدرسه حجتيه، خدمات علمي ارزنده، احياي تفسير تبيان شيخ طوسي کار ايشان بود و کارها و تأليفات گرانسنگ و ارزنده ديگر.

خدايا تو را قسم مي‌دهيم به حق محمد و آل محمد قلب امام زمان را از ما راضي و فرجش را نزديک بفرما. ما را جزء بهترين يارانش قرار بده. باران معنوي و مادي را بر تمام ملت‌ها و مملکت‌ها نازل بفرما. خدايا به حق محمد و آل محمد رفع گرفتاري از همه گرفتارها، آنهايي که قرض دارند، همسر ندارند، اولاد ندارد، شغل ندارند، مريض دارند، به حق محمد و آل محمد حاجاتشان را روا بفرما. زيارت عتبات و مشاهد مشرفه به زودي نصيب ما بگردان. مريض‌ها شفاء عنايت بفرما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام بر امام حسن و امام حسين.

شريعتي: دعايم کن هميشه در پناه اين حرم باشم. «السلام عليک يا أبا عبدالله...»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها