برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي چهاردهم (ظلم)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 03- 10- 97
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سلام ميکنم خدمت شما بينندگان خوب و شنوندگان نازنينمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا هستيد خداوند متعال پشت و پناه شما باشد و بهترينها براي شما رقم بخورد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. آرزوي موفقيت براي همه عزيزان داريم. جا دارد از همه عزيزاني که در روز وفات حضرت معصومه(س) در شهر مقدس قم در برنامه حضور پيدا کردند، تشکر کنيم. انشاءالله از اول دي ماه کاروان زوار اوليها راه افتاده و تا بيستم اسفند برقرار است.
شريعتي: وقتي دعاهاي صحيفه سجاديه را مرور ميکنم با خودم ميگويم: ما چه خداي نازنيني داريم که وقتي امام سجاد اينقدر عميق و با معرفت خدا را صدا ميزنند و از خدا چيزي مسئلت ميکنند، خدا ما را هم جزء بندههاي خودش به حساب بياورد. امروز دعاي چهاردهم صحيفه سجاديه را با هم ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» دعاي چهاردهم صحيفه سجاديه خيلي موضوع مورد ابتلاي ماست، درباره ظلم است. اينکه آدم ظلم نکند و زير بار ظلم نرود و اگر ظلم و ستمي شد چطور دعا کند و چه بگويد، چطور حقش را بگيرد، آيا بگذرد و نگذرد، ظلمهاي کوچک و بزرگ، برخورد با ظلم، برخورد با ظالم چگونه باشد. بحث خيلي شيريني است و در عين حال خيلي مورد نياز جامعه است. حضرت ميفرمايد: «يَا مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِينَ» اي خدايي که خبر کساني که ستمديده هستند و مظلوم واقع شدند به تو ميرسد. يعني در منظر و ديد خداست. اينطور نيست که خدا از ظلم کسي خبر نداشته باشد. اين خودش يک آرامشي ميدهد. هيچ مظلومي فکر نکند که از ديد خدا اين ظلمش از بين ميرود و حقش به او نميرسد، بر خدا مخفي نيست. هر ستمديدهاي، هر ظلمي به او ميشود خدا آگاه است. همينکه خدا آگاه است خودش به انسان يک آرامش ميدهد. يعني آنکه ميتواند حق مرا بگيرد مرا ميبيند و پيگير هم هست. اين جمله خودش خيلي معني دارد. امام حسين(ع) که جان همه ما به قربانش، سختترين مصيبت يکي همين بود که در آغوش او طفل شش ماهه را به شهادت رساندند. طفل شش ماهه هيچ خطا و لغزش و فسادي ندارد، نهايت ظلم را کردند. چيزي که سبک ميکند و به من مقداري آرامش ميدهد، اين است که در ديد و منظر خداست. يعني از ديد خدا اين پنهان نيست و خدا ميبيند.
روايتهاي متعدد داريم که خدا قسم خورده هيجوقت من از ظلم ظالم نميگذرم. يعني آن حق را ولو شده يا در دنيا يا در موقع مردن، يا عالم برزخ، يا در آخرت خواهم ستاد. يعني به صاحب حق ميرسانم. اين خودش به انسان خيلي آرامش ميدهد. يعني اگر مال ما را خوردند، اگر آبروي ما را بردند، اگر حقي از ما ضايع شد اين است که در عوام الناس هم ميگويند: خدا گم نميشود. اين خودش خيلي مهم است. يعني اين به انسان آرامش ميدهد، اگر مال فرحزاد را ده تا دزد ببرند، مال فرحزاد، مال فرحزاد است. حالا دنيا هم به آن نرسم در آخرت ميرسم. اگر در آخرت هم مال نباشد، من خيلي گناه دارم، گناهان مرا بگذارند روي آنهايي که مال مرا خوردند و آبروي مرا بردند. همين که گم نميشود، انسان ديگر شتاب نميکند که فوري ظلم کند يا روي دستش بلند شود، تعدي بيجا کند. اين هم روايتش خيلي جالب است. آخرين منبري که اول شخصيت عالم، پيامبر عظيم الشأن که پاهايشان به زمين کشيده ميشد در بستر شهادت بودند و با زحمت زير بغل حضرت را گرفتند و براي نماز آوردند و منبر رفتند، فرمودند: مردم، خدا قسم خورده است که من روز قيامت از ظلم ظالم نميگذرم. خيلي گناهان است که خدا سريع الرضا است. بعضي ظلمها هست که خدا سريع ميگذرد، به خودمان ظلم کرديم يا حق خدا را خداي نکرده بعضي موارد غير از شرک، خدا سريع ميگذرد. ولي همان خدايي که دهها جا سريع ميگذرد، قسم خورده به ذات خودش و به عزت و جلال خودش که من از ظلم ظالم نميگذرم. آيات و روايات ظلم واقعاً تکان دهنده است.
پيغمبر ما فرمودند: خدا چون قسم خورده من از ظلم ظالم نميگذرم با اينکه ما به اين قرآن قسم ميخوريم پيغمبر اول معصوم عالم است ولي باز هم ادب و بندگي تقاضا ميکند که حلاليت بطلبد. فرمودند: حالا که اينطور هست، ايها الناس من رسول الله را حلال کنيد، من طاقت قصاص روز قيامت را ندارم. اين براي ما خيلي درس است. ما همه خودمان را مظلوم ميدانيم و همه عالم را ظالم، خيلي جاها خودمان ظالم هستيم. «يَا مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِينَ» هيچوقت پيش خدا ظلم هيچ ستمديدهاي مخفي نيست، يعني آنجا ثبت است. ثبتي است که خدا پشتش است. چيزي که خدا پشتش باشد گم نميشود.
«وَ يَا مَنْ لَا يَحْتَاجُ فِي قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِينَ» خيلي جاها به کسي ظلم شده اما سند و مدرک و شاهد ندارد، نميتواند اثبات کند. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايند: «اتَّقُوا مَعَاصِىَ اللَّهِ فِى الْخَلَوَاتِ فَإِنَ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ» (نهجالبلاغه، حكمت 324) در خلوت هم مواظب باشيم ظلم نکنيم و گناه نکنيد چون کسي که ميبيند، خودش هم قاضي است. قاضي اگر خودش يک صحنهاي را ديد، مثلاً کسي تصادف کرد، يا کسي، کسي را کشت. اين ديگر نياز به شاهد ندارد. شاهد و مدرک و پرونده براي جايي است که قاضي علم ندارد ولي خدا همه جا حضور دارد. خدا براي اثبات حق احتياج به شاهد ندارد. خودش شاهد است. از ديد خدا ميتوانيم برويم جايي که خدا نباشد و خدا نبيند، پس بايد مواظب باشيم هيچ جا گناه و ظلم نکنيم. متظلمين يعني ستمديدهها احتياجي به شاهد ندارند نزد خدا. «وَ يَا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِينَ» اي خدايي که ياري تو در حق مظلومها نزديک است. مثلاً فلان حاکم و مسئول ظلم کرده ولي ميبينيد ما هرچه نفرين ميکنيم ولي حق ما گرفته نميشود. گاهي ظالم کنارش يک کار خيري کرده است. فرعون با اينکه سمبل طاغوتها بوده و ته جهنم است، حضرت امير فرمود: خدا به فرعون مهلت داد چون چند صفت خوب داشت. اطعام طعام ميکرد به ايتام و فقرا و درماندهها غذا ميداد و شکمشان را سير ميکرد. اين کار را خدا دوست داشت. خيلي از اين بي عفتيها، پردهدريها، روابط ناشايست براي بي غيرتي پدرها و همسرها و شوهرهاست. چون بعضي از افعال اثر وضعي دارد، کافر هم يک کسي پناه بدهد، خدا بلا را از او کم ميکند يا به او مهلت داده است. بعضي کارها اثر وضعي دارد ، يعني سيئات را کم ميکند. عذابها را تخفيف ميدهد. در هر صورت فرعون غيرت داشت، يعني ناموسش را حفظ ميکرد. حاضر نبود حضرت آسيه را در کنار نامحرم قرار بدهد. خيلي شوهرها خودشان وادار ميکنند که چادرت را بردار. آرايش کن بيرون برو. تو دار گناه و معصيت را ترويج ميدهي، غيرت کجاست؟ آدم متأثر ميشود که خودش شوهرها يا پدرها يا خود بزرگترها و مسئولين ميگويند: بايد آرايش کرده بياييد. يعني بايد گناه کنيد. بعضي از فرعون هم پستتر هستند.
يکي از کارهاي فرعون اين بود که سهل الحجاب بود. يعني دسترسي به او آسان بود. الآن شما براي ديدن يک مسئول بايد ماهها مهلت بگيري. ولي فرعون اجازه ديدن ميداد و اينها صفت خوبي بود. اميرالمؤمنين فرمود: خدا به فرعون چهارصد سال مهلت داد. پس اگر موقعي ميبينيم که گرفتن حق تأخير ميافتد از ظالم ممکن است يک کارهاي خوبي دارد، خدا ميخواهد امتحانهايي کند ولي نصرت خدا به مظلوم قطعي است. «وَ يَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِينَ قَدْ عَلِمْتَ» خدا هيچوقت طرفدار ظالم نيست، هيچوقت کمک ظالم نميکند در ظلم، خدا سر سوزن نه ظلم ميکند و نه به ظلم راضي است. اگر جايي ميبينيم به ظالم مهلتي ميدهد يا قدرتي ميدهد اين امتحان ظالم است. امتحان مظلوم است، بايد قدرت داشته باشد که با اختيار خود کار خوب کند و کار بد بکند.
اين بحث را خواهش دارم عزيزان جدي بگيرند چون مهمترين گير ما در زندگي همين است. اين از بحثهاي کليدي و کاربردي است. يکي از مهمترين کاري که يک انسان، يک مؤمن و شيعه اهلبيت در رأس همه کارهايش بايد داشته باشد، حتي از نماز مهمتر است، از خمس و زکات واجبتر است، اين است که مواظب باشد دست و چشمش، اعضاء و جوارحش به ظلم آلوده نشود. مواظب باشيم حق کسي را پايمال نکنيم. مؤمن واقعي کيست؟ اميرالمؤمنين ميفرمايد: «المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه» نميگويد خيلي نماز شب ميخواند و عبادت ميکند، مسلمان و مؤمن واقعي کسي است که ديگران از دست و زبان او در امانند. آزارش به پدر و مادر و همسر و اولاد و همسايه و دوست و رفيق نرسد. اگر آزارش به افراد ديگر نرسيد محکم پايش امضاء ميکند و اين مؤمن واقعي است. «المسلم من سلم المسلمون من يده و لسانه» يعني ديگران در پرتو او امنيت داشته باشند.
حضرت محمد(ص) به مولا اميرالمؤمنين فرمودند: «يا علي افضل الجهاد من اصبح لا يهم بظلم احدٍ» بالاترين جهادي که خدا بر ما واجب کرده چيست؟ بالاترين کوششها و جهادها اين است که صبح از خواب بيدار ميشوي، از اول روز تا آخر شب که ميخوابيم، مواظب باشيم آزار و اذيتت به کسي نرسد. اول آدم بايد موانع را بردارد، اگر ظلم نکردي نمازت بالا ميرود. ظلم نکردي دعاي تو بالا ميرود. اول بايد جلوي ظلمت را بگيري. «افضل الجهاد من اصبح لا يهم بظلم احدٍ» همتش اين باشد که خدايا من خودم را به تو ميسپارم، به احدي اذيت و آزارم نرسد. آزارم به مورچه هم نرسد. سلام عليکم يعني شما در امنيت هستي و از طرف من سلامتي است. به رفيقم، دوستم، همکارم، ارباب رجوعم آزار و شکنجه ندهم. با سلامت وارد شوم و به سلامت بروم. پيغمبر فرمود: مثل مؤمن مثل زنبور عسل است. آدم مثل پشه و مگس نباشد. زباله و کثافت و آشغال ميشود ولي زنبور روي گل و گياه و شکوفه مينشيند. ورودي از شکوفهها ميخورد و خروجياش عسل مصفا است. «فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاس» (نحل/69) ميليونها حشره ريز ميروند تا دو کيلو عسل تهيه کنند. آنوقت يک سوره قرآن به نام زنبور عسل است. مثل مؤمن مثل زنبور عسل است و ورود و خروجش هم لطافت و متانت است. يعني آن گل و گياه را از بين نميبرد. «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصِيراً» (اسراء/80)
همه مبتلا هستيم و اگر اين گير را رد کنيم، همه اهل بهشت هستيم. بعضي حرفها هست که در اعماق وجود آدم اثر ميکند، بزرگواري حدود سي سال قبل يک جمله به من فرمودند که در ذهن من هست. فرمودند: فلاني من از خدا خاطرجمع هستم. از خوبيهاي خدا ميليونها سال بگوييم، ارحم الراحمين بودند خدا، لطفش، سريعالرضا بودنش، غفاريت و ستاريتش، عظيم العفو، واسع المغفره، از وسعت مغفرتش هرچه بگوييم کم است. ايشان به من فرمودند: من يقين دارم خداي متعال از حق خودش ميگذرد. «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» (جاثيه/14) همان خدايي که در نهايت مهرباني و آمرزش است قسم خورده من از ظلم ظالم نميگذرم. فرمودند: فلاني دغدغه من زير اين آسمان همين يک فقره است که در زندگي سعي کنند دلي را نرجانند. در زندگي سعي کنم با چشم و زبانم و گوش و دستم آزار به کسي ندهم. آبرويي را نريزم و مالي را تلف نکنم. به قرآن مراجعه کني آياتي که در مورد ظلم و ظالم است، يعني تندترين تعبيرها و خطرناکترين تهديدها را خدا در مورد ظالم و ظلم کردن آورده است.
در قرآن اين آيه تکرار شده «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» (هود/18) لعنت در مقابل رحمت است. يعني از رحمت خدا دور شوند و به طرف جهنم بروند. يک استاد بزرگواري شاگرد مرحوم شيخ رجبعلي خياط بود. چشم دلش باز بود و چيزهايي را در عالم خواب و مکاشفه ميديد. ايشان فرمودند: من يک جلسهي زيارت عاشورا و روضه و توسل شرکت کرده بودم، ديدم يک کسي دارد زيارت عاشورا ميخواند. بخش مهم زيارت عاشورا يا سلام است يا لعن است، لعن هم به ظالمهاست. «اللهم العن اول ظالماً ظلم حق محمد» اول ظالمي که حق پيغمبر و اهلبيت را برده تا آخر ظالم، شايعت، آنهايي که مشايعت کردند. بايعت، «تابعت علي قتله» خدا همهشان را لعنت کند. «سمعت و رضيت به» شنيد در کربلا مثلاً اين کار را کردند، گفت: دستشان درد نکند. آن هم خدا لعنتش ميکند. ايشان ميگويد من ديدم اين لعني که ايشان در زيارت عاشورا ميخواند به خودش ميخورد. ميشود کسي زيارت عاشورا را بخواند و به دشمنهاي اهل بيت لعن کند اما به خودش برگردد؟ ميشود. چون روايات ميفرمايد: کسي که به دوستان ما ظلم کرده به ما ظلم کرده است. کسي که به اولاد پيامبر ظلم کند به ما ظلم کرده است. کسي که زن و بچهاش را شکنجه ميدهد و اذيت ميکند، زير دستش را شکنجه ميدهد. ايشان فرمودند: من آن شخص را نميشناختم، ولي اين را که ديدم بيرون آمدم، پرسيدم: اين آقا کيست؟ گفتند: اين آقا در بازار کاسب است، اول رباخور اين شهر است و بعد آمده زيارت عاشورا ميخواند. رباخور و نزول بگيري است که اگر کسي چکش برگشت خورده و پول لازم دارد، بقيه پنج درصد ميدهند، اين ميگويد: من پولت را فوري ميگيرم و سي درصد ميدهم. يعني خون مردم را در شيشه ميکند و بعد مينشيند و زيارت عاشورا ميخواند. به دوستداران اهلبيت ظلم ميکند، سي درصد نزول ميگيرد، مال حرام به خودش و زن و بچهاش ميدهد، ممکن است روضهخواني هم بکند. از مال حرام ميشود آدم کار خوب کند؟ نه، مال مردم را چپاول کند و انفاق کند، نميشود. منافقين بدترين آدمها هستند. قرآن که شوخي ندارد. قرآن ميگويد: کسي که اهل ربا باشد در حکم جنگ با خداست. با خدا که جنگيد با پيغمبر هم جنگيد، با امام حسين هم جنگيد. اين کار را نکنيم، ظلم است که ريشه همه را درميآورد. حکومت با کفر باقي ميماند، با ظلم نه! واقعاً تکان دهنده است. «يبقي الحکم مع الکفر و لا يبقي مع الظلم» يک حکومتي کمونيست است ولي واقعاً به عدالت ظاهري ميپردازد و حق و حقوق مردم را به آنها ميدهد. در دادگاهها ظلم نميکنند، در دولتش ظلم نميکنند و آن حکومت ميماند ولي با ظلم نميماند. خيلي بايد حواسمان را جمع کنيم.
چند ماه پيش مقام معظم رهبري در ايامي که به مردم سکه دادند، فرمودند: آيا آنها که گرفتند مقصر هستند يا آنهايي که دادند؟ دو روز قبل که مفسد اقتصادي را اعدام کردند، بلاشک ايشان مفسد و مخرب بود، ميلياردها پول از دولت و بيمه گرفته و اين حق مردم بوده است. آيا او مقصر است يا اينهايي که به او دادند؟ ما اين بنده خدا را اعدام کرديم ولي آنهايي که ده برابر او ظلم کردند و ميکنند، شما يک وام ازدواج ده ميليوني که ميگيري، بيچارهات ميکنند. اين ظلم بزرگي است که ما پدر يک رده پايين را دربياوريم ولي ردههاي بالا را آزاد بگذاريم يا تشويق کنيم. مردم طاقت اين تبعيضها را ندارند. براي مبلغ ناچيزي مغازه طرف را پلمپ ميکنند ولي دزدهاي بالاتر را آزاد ميگذارند.
مرحوم دولابي اين واقعيتها را ميديد. ايشان ميفرمود: در زندگي خيلي مواظب باشيد و از آه مظلوم بترسيد. ميفرمود: اگر کسي در حقش ستم شود، پرونده برايش تشکيل شود، او را در زندان بياندازند، مال و آبرويش را بردند، اينکه گوشه زندان آه ميکشد تأثير اين آه مظلوم نه در قاضي، نه در مسئولين، فرمودند: در کل مملکت مانع و مزاحم ايجاد ميکند. حتي ايشان فرمودند: آن پيرزني که پشت کوه کاري به اوضاع و احوال مسئولين نداشته، او بيايد نماز بخواند، نمازش خوب بالا نميرود. در روايت فرمودند: «إِيَّاكُمْ وَ الظُّلْمَ فَإِنَّهُ يُخَرِّبُ قُلُوبَكُمْ» (صحيفهالرضا (ع)، ص 48) جامعه، خانواده، همه جا را خراب ميکند. اگر ميبينيد که خدا مهلت ميدهد بخاطر اين است که کميته امداد است و به هزارها مظلوم کمک ميکند. زائر اوليها هستند و دعا ميکنند کارهاي خير اتفاق ميافتد و خيلي از ارگانها هست که از آنها تشکر ميکنيم. اينها باز مانع ميشود از اينکه بلا نازل شود. در قوه قضاييه ما يک حکم ناحق نبايد باشد. ولي يک حکم ناحق از اول شخصيت مملکت تا آخرين نفر تأثير منفي دارد. «إِيَّاكُمْ وَ الظُّلْمَ فَإِنَّهُ يُخَرِّبُ قُلُوبَكُمْ» پيامبر فرمود: روز قيامت ظلمت و تاريکي ميآورد. در قرآن «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» (اعراف/44) چند بار تکرار شده است. «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (مائده/51) چندين بار تکرار شده است. آدم ظالم از نظر خدا افتاده است و خدا هدايتش نميکند.
در سوره مبارکه اسراء هست که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ» (اسراء/82) ما قرآن را نازل کرديم و شفاي درمان همه نوع درد روحي و جسمي و ظاهري و باطني و دنيايي و آخرتي است، براي مؤمنين! قرآن بلاشک شفاي همه دردهاست و رحمت براي مؤمنين است. مقابل مؤمنين بايد کافرين و مشرکين را بگويد، ولي در ادامه ميفرمايد: همين قرآني که شفاء و رحمت است بالاترين کتاب آسماني خداست «وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسارا» آن سندي که گفتم زيارت عاشورا ميخواند و لعن ميکرد، لعنش به خودش برميگشت، سندش است. ميگويد: همين قرآن براي ظالمين خسارت است. «رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَلْعَنُهُ» (جامعالاخبار، ص 48) چه بسا کسي که قرآن ميخواند، دروغ ميگويد، غيبت ميکند، قرآن او را لعن ميکند. «وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسارا» آيت الله دستغيب کتاب خوبي دارند، «داستانهاي شگفت» داستانهايش مستند است، يعني واقعي است. بسيار کتاب خوبي است. يک موقع که ايشان از قم آمدند به شيراز بروند، در تبعيد بودند، من خدمت ايشان رسيدم، فرمودند: همين داستان شگفت من که پخش شد، جوانهايي که مذهب نداشتند، ميگفتند: از خواندن اين کتاب متحول شدند، مؤمن ناب شدند. جواني بود که به آمريکا رفت و تحصيل کرد و در خانواده طاغوتي بود، فقط ميگفت: با خواندن اين کتاب متحول شدند. ايشان در داستان شگفت نقل کردند، قديم مرسوم بود کسي که از دنيا برود، سفارش شده ميت را در قبر رها نکنيم و سراغ کارهايمان برويم. بنشينيم برايش تلقين دوم بخوانيم. مرسوم بود سه روز قاري قرآن ميگذاشتند سر قبر ميت، در زمستان حتي دکّه ميگذاشتند. الآن ديگر در قبر مياندازند و دنبال کارشان ميروند. امام سجاد ميگويد: من از تنگي و تاريکي قبر گريه ميکنم، اينها شوخي نيست.
با يک قاري قرآن قرارداد بستند تا سه روز سر قبر پدرشان قرآن بخواند. فردا صبح برايش صبحانه آوردند ديدند نيست، او را پيدا کردند. گفتند: ما قرارداد سه روزه داشتيم. گفت: اگر همه دنيا را به من بدهيد من براي پدر شما قرآن نميخوانم. گفت: ديشب مقداري قرآن خواندم و خسته شدم و خوابيدم، پدر شما را در خواب ديدم که در شعلههاي آتش ميسوزد. آتش جهنم ظلمت و تاريک است. در آتش ميسوخت، ظالم بود و بخاطر ظلمش ميسوخت. اين ظلم، مال مردم، آبروي مردم، جان مردم و زن و بچه و ناموس را ميگيرد. چون ظالم بود گرفتار آتش جهنم بود و شعلهور ميسوخت. آمد گفت: چرا سر قبر من قرآن ميخواني؟ گفت: من برايت قرآن ميخوانم. گفت: هر آيهاي که ميخواني «وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسارا» عذاب من زياد ميشود. يک چماق آتش به من ميزنند. چماقي دستش بود، گفت: يا بلند شو برو يا با اين چماق تو را آتش ميزنم. اين ظلم را جدي بگيريم. زير اين آسمان گناهي بدتر از ظلم نيست.
شريعتي: نقلي که همه شنيديم که حضرت سيدالشهداء(ع) در آخرين وداعهايشان وقتي وارد خيمه امام سجاد شدند، توصيه کردند بترس از آه مظلومي که ياور و ناصري جز خدا ندارند.
حاج آقاي فرحزاد: امام سجاد ميفرمايد: حضرت از زرهشان خون بيرون ميزد، مرا در آغوش گرفت و اين جمله را فرمود. مهمترين پيام امام حسين چيست. فرمود: فرزندم از ظلم کردن به کسي که ياوري جز خدا ندارد بترس.
شريعتي: انشاءالله نه ظلم کنيم و نه راضي به ظلم باشيم. کتاب «داستانهاي شگفت» نوشته حضرت آيت الله شهيد دستغيب، براي تهيه کتاب به 20000303 پيامک بزنيد، دوستان ما شما را راهنمايي خواهند کرد. امروز صفحه 543 قرآن کريم، آيات 7 تا 11سوره مبارکه مجادله را تلاوت خواهيم کرد.
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «7» أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوى ثُمَّ يَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ يَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ وَ إِذا جاؤُكَ حَيَّوْكَ بِما لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَ يَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصِيرُ «8» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَناجَيْتُمْ فَلا تَتَناجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِيَةِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «9» إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ «10» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَ إِذا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ «11»
ترجمه: آيا نديدى كه خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است، مىداند. هيچ رازگويى و نجواى سه نفره نيست مگر آنكه او چهارمين آنهاست و هيچ پنج نفرهاى نيست، مگر آنكه او ششمين آنان است و نه (رازگويانى) كمتر از آن و نه بيشتر، مگر اينكه او با آنهاست، هر جا كه باشند، سپس در روز قيامت آنان را به آنچه كه انجام دادند، خبر خواهد داد. همانا خداوند به هر چيزى بسيار داناست. آيا نظر نكردى به كسانى كه از نجوا نهى شدند سپس به آنچه نهى شده، بازگشته و براى گناه و ستم و نافرمانىِ پيامبر با يكديگر نجوا مىكنند و (با اين حال) هنگامىكه سوى تو مىآيند، كلماتى براى تحيّت وسلام (وخوشآمد) بكار مىبرند كه (حتى) خدا با آن تو را تحيّت و سلام نگفته است و در بين خودشان مىگويند: (اگر اين مرد پيامبر است) پس چرا خداوند ما را به سبب آنچه مىگوئيم عذاب نمىكند؟ جهنم براى آنان كافى است كه وارد آن مىشوند، پس چه بد سرانجام و جايگاهى است. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه نجوا مىكنيد، به گناه و ستم و نافرمانىِ پيامبر نجوا نكنيد و نسبت به كار نيك و تقوا نجوا كنيد و از خدا پروا كنيد كه به سويش محشور مىشويد. همانا نجوا از سوى شيطان است تا كسانى را كه ايمان آوردهاند اندوهگين كند، در حالى كه جز به اذن خداوند، هيچ (نجوايى) ضرر رسان نيست، پس بايد مؤمنان تنها بر خداوند توكّل كنند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه به شما گفته شود در مجالس (براى ديگران) جا باز كنيد، پس جا باز كنيد تا خدا نيز براى شما گشايش دهد و هرگاه گفته شود برخيزيد، برخيزيد. (بزرگى، به نشستن در جاى خاص نيست، بلكه) خدا از ميان شما كسانى را كه ايمان آورده و كسانى را كه صاحب علم و دانشاند، به درجاتى رفعت و بزرگى مىدهد و خداوند به آنچه انجام مىدهيد به خوبى آگاه است.
شريعتي: از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: از برکات مهم ذکر شريف صلوات اين است که ميزان حسنات انسان را خيلي سنگين ميکند. همه ما روز قيامت کم ميآوريم، امام صادق(ع) فرمود: در ميزان حسنات کسي چيزي نهاده نميشود که سنگينتر باشد براي سنگيني حسنات و ثوابها از صلوات بر محمد و آل محمد.
اين نکته که در پايان عرض کرديم که براي اين ظالمي که قاري قرآن گذاشتند و قرآن ميخواند و به خوابش آمد و گفت: براي من قرآن ميخواني،«وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسارا» آتش وقتي زياد ميشود آب هم بريزي اثر ندارد. قرآن رحمت است ولي للمؤمنين. نکتهاش اين است که ظلم مراتب دارد. افرادي که همه وجودشان ظلم است. ديگر پاک کردن آن خيلي مشکل است. ولي ظلمهايي که قابل تدارک است. مال کسي را خورده، ارثي را درست تقسيم نکرده، نماز نخوانده و روزه نگرفته است. حديث داريم قرآن براي اهلش، ولو اينکه طرف کافر هم بوده ولو ظلم آنچناني نداشته، خدا تخفيف عذاب داد. چون ظلم از کفر بدتر است. حکومت با ظلم نميماند ولي با کفر ميماند. افرادي که از بستگان ما از دنيا رفتند، مهمترين کار اين است که حق خدا و حق مردم را ادا کنيم. بعد قرآن خواندن هم اثر دارد.
شريعتي: در مورد طرح اعزام زائر اوليها، در اين دوره يک اتفاق مهم افتاده که با توجه به پراکندگي زوار عزيز است که از ائمه جماعات خواستيم که آنها وارد سايت ما شوند و ثبت نام کنند و ما هم کارهاي اعزام آنها را انجام بدهيم.
حاج آقاي فرحزاد: اين سنتي که به برکت اين برنامه راه افتاده، ما هر هفته زائر داريم که در عمرشان بارگاه امام هشتم را نديدند. بانيان خير و عزيزان باز هم کمک کنند که بيشتر اعزام کنيم. از روز شنبه اعزام زوار اوليها به مشهد شروع شده است و هر سه روزي صد نفر را ميبريم تا بيستم اسفند، منتهي آنهايي که تا حالا ثبتنام نکردند، ما زوار پراکنده زياد داريم. اين عزيزان به امام جماعت محلهشان مراجعه کنند، امام جماعات هم باني شوند. خواهش ميکنيم که بعضي از هزينهها را خودشان تهيه کنند. جا دارد از معاونت امداد آستانه قدس تشکر ويژه کنيم. سرويس براي رفت و آمد گذاشتند، مجتمعي را جهت اقامت قرار دادند. نه وعده غذا مهمان امام رضا هستند. از بانيان خير تقاضاي کمک داريم که يگر کسي نباشد به زيارت امام رضا نرفته باشد. اينها هزارها بلا را از ما دفع ميکند و خير و برکت ميآورد.
شريعتي: براي جزئيات اين طرح به سايت ما مراجعه کنيد. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد همه ما را از ظلم کردن حفظ بفرما. به حق محمد و آل محمد حق همه مظلوم گردن ما ادا بگردان. همه گرفتارها و مريضها شفا عنايت بفرما. حاجت حاجتمندان روا بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: هرچه گفتيم از حکايت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم. «السلام عليک يا أبا عبدالله»