برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه، شرح دعاي يازدهم- (توبه)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 21- 08- 97
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، به نام خداوند بخشنده و مهربان
اي قبلهي ابرهاي بار آور تو *** دريا به نماز ايستاده در تو
باران که گرفته است تسبيح به دست *** دارد صلوات ميفرستد بر تو
«اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» سلام ميکنم خدمت شما بينندگان خوب و شنوندگان نازنينمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. در يک روز باراني با سمت خدا در کنار شما هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. حقيقتاً شکرگزاري ما خيلي کم است. انشاءالله بر اين بارندگيهايي که در اين چند روز باريده خدا را خيلي شکر کنيم و «وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ» (سبأ/13) نباشيم. الحمدلله، سجده شکر و نماز شکر بخوانيم و از صميم دل تشکر کنيم که خداوند باران رحمتش را بيشتر بر ما بباراند. از خداوند متعال ميخواهيم که عزاداريها را به فضل و کرمش از ما به شايستگي قبول کند و همه عزيزان اربعين سال ديگر موفق شوند که به زيارت آقا أباعبدالله مشرف شوند. جا دارد باز هم از مسئولين و نظاميها، نيروي انتظامي، ارتش و سپاه جمهوري اسلامي تشکر کنيم. اول ربيعالاول روز هجر پيغمبر و شب ليلة المبيت است و افتخار بزرگي براي مولا اميرالمؤمنين(ع) است که جاي پيغمبر خوابيدند و جان پيغمبر را حفظ کردند. حلول ماه ربيع را صميمانه تبريک ميگوييم. انشاءالله همه ما جزء رهروان واقعي پيغمبر باشيم.
شريعتي: انشاءالله، بحث ما در مورد صحيفه سجاديه بود، دعاي دهم را با هم مرور کرديم. بحث توبه و بازگشت به سوي خداوند متعال بود. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «الحمد لله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» دعاي يازدهم و دوازدهم باز در رابطه با توبه هست. با اين جمله شروع ميشود. «يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ» اي خدايي که ياد تو يک شرافت است، يک برتري و امتيازي است براي آنهايي که تو را ياد ميکنند. اگر ياد خدا هيچ آثار و برکاتي نداشته باشد، الا اين بشارت بزرگ که خداي متعال ميفرمايد: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (بقره/152) يادم کنيد من شما را ياد ميکنم خدا هم که ياد کند لطف و عنايت و برکات سر انسان ميريزد. لذا ياد خدا شرافت بزرگي است. «وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ» شکرگزاري چزي به خدا اضافه نميکند. همه عالم قلباً تشکر کنند و الهي شکر بگويند يا نکنند بر دامن کبريايي چيزي کم و زياد نميشود. ولي کفران نعمت، نعمتهاي ما را کم ميکند و شکر نعمت، نعمتهاي ما را زياد ميکند. ما رشد پيدا ميکنيم. لذا ميفرمايد: «وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ» همه اعمال و کارها به خود ما برميگردد. «وَ يَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ» افرادي که حرف شنوي دارند و امر خدا را اطاعت ميکنند، خيرش به خود آنها برميگردد. نجات پيدا ميکنند از آتش جهنم و هوا و هوس، «صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» موقع شنيدن نام پيغمبر مستحب مؤکد است که ذکر صلوات گفته شود. در جا جاي دعاها ذکر صلوات را اضافه ميکنند که چاشني دعاهاست. «وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ» خدايا آنقدر تو را ياد کنيم که غير تو را فراموش کنيم. يعني محو خدا شويم و ذوب در خدا شويم. اين خيلي قشنگ است.
در دعاي ديگر از حضرت امير داريم « و انقلني من ذکري الي ذکرک» ما همه فشارهايي که ميبينيم اين است که دور خودمان ميچرخيم. خودمان را محور حساب ميکنيم ولي اگر محور مولا و خدا بود، يک عارف برجسته گفته بود: من هميشه مستجاب الدعوه هستم. چون گفت: آنچه من ميخواهم نميخواهم درست شود، هرچه خدا بخواهد را ميخواهم! ما چون خودمان را محور قرار داديم، لذا جنگ و دعوا داريم. صبح و شام مستحب است اين دعا را بخوانيم «الحمدلله الذي يفعل ما يشاء و لا يفعل ما يشاء غيره» ما چون نميخواهيم تسليم شويم، با خدا تقابل داريم. بزرگي ميفرمودند: جاهايي که دعاهاي ما مستجاب ميشود او ميخواسته ولي اگر نميخواست خودمان را بکشيم هم نميشود. يعني اصل دعا راهي است که با او آشنا شويم و تسليم او شويم. لذا اگر جايي که خواست او هست که اين کار بشود يا نشود، همه عالم حتي پيغمبر ما که عزيزترين و سرور اولين و آخرين است، در روايت داريم به خدا گفت: خدايا بلاها را از اهلبيت من بردار. خدا گفت: اين يکي نميشود. چشم، تسليم و راضي هستيم. ما بايد در دعاها به اين نتيجه برسيم که ما تسليم او شويم نه او تسليم ما شود. ما خيلي پيام داريم که چرا خدا دعاي ما را مستجاب نميکند؟ خودش را بر خواست خدا مقدم ميکند. ما بايد لباس بندگي و عجز را تن کنيم. مگر امامان ما مستجاب الدعوه نبودند؟ عزيز خدا نبودند؟ اجابت واقعي اين است که تسليم او شويم. يک مقدار از ياد خودمان به ياد او منتقل شويم. يعني خودمان را فراموش کنيم و خدا را ياد کنيم. مجنون همه وجودش ليلي شده بود. چون حواسش به او بود بلاهاي خودش را ديگر باطل ميدانست. فقرش، غنا و خوشياش همه محو بود. لذا امام حسين سختي و رنج و نيزه و شمشير را درک نميکردند چون ذوب شده بودند.
«وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ» خدايا دلهاي ما را به ياد خودت به خودش مشغول کن که از هر ذکري غير خودت ما را غافل کند. «وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ» زبانمان را به شکر خودت مشغول کن که از شکر ديگران دور باشد و دائم در خانه اين و آن نرويم. «وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ» از اينکه نفس را بپرستيم، شيطان را بپرستيم، اعضاء و جوارح ما را به طاعت خودت مشغول کن. در واقع عبد کامل شويم. بحث ما در اين دو سه دعا در مورد توبه و استغفار و انابه و بازگشت به سوي خداي متعال است، جا دارد در اين برنامه مفصل در مورد توبه و راههاي توبه و آثار توبه و شرايط توبه صحبت کنيم. پيغمبر (ص) فرمودند: چيزي در نزد خدا محبوبتر از توبه مرد مؤمن و زن مؤمنه نيست. «لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي مِنْ مُومِنٍ تَائِبٍ وَ مُومِنَةٍ تَائِبَةٍ» (عيونأخبارالرضا (عليه السلام)، ج 2، ص 29) يعني خدا اين را خيلي دوست دارد. محبوبترين، دين يعني محبت به خدا، به بندگان خدا، محبت به همه دوستان و مؤمنين و مؤمنات، محبوبترين چيز نزد خدا بازگشت و توبه بنده به سوي خداست و خدا خيلي اين را دوست دارد. پيغمبر فرمود: اگر بندهاي حقيقتاً توبه کند و به سوي خدا برگردد، خدا در دنيا و آخرت هزار در رحمت به رويش باز ميکند. نه تنها قبليها را ميبخشد، هزار در رحمت به روي او باز ميکند. باز در فرمايش ديگر پيامبر فرمود: «اذا تابَ عبد المؤمن توبتاً نصوحا أحَبّه الله» هرگاه بنده مؤمن توبه خالص کند و برگردد، خدا او را به محبوبيت ميگيرد. مقام محبوبيت خيلي مقام بلندي است. در زيارت امين الله يک موقع ميگوييم: ما خدا را دوست داريم، اما يکوقت خدا بگويد: من تو را دوست دارم و عاشقت هستم. آن طرف خيلي مهم است. حتي حديث داريم ولو اينکه لغزش و خطايي هم بعدش سر بزند، يعني کاري کنيم خدا ما را دوست بدارد. اگر کسي محبوب خدا شد و خطايي کرد، خدا ميگويد: من ميبخشم و جبران ميکنم. يعني يک کاري کنيم محبوب شويم. در زيارت امين الله داريم «محبوبة في ارضک و سمائک» خدايا کاري کن که ما محبوب اهل آسمان و زمين باشيم. يعني خدا ما را دوست بدارد، همه انبياء و مؤمنين و امامان ما را دوست دارند.
خدا رحمت کند استاد بزرگوار ما فرمودند: اگر شما با کسي خيلي يگانه شديد، اگر يک وقتي من بدون عمد پاي شما را لگد کردم، بي ادبي کردم و حرف نا مربوطي زدم وقتي بگويم: مرا ببخش، شما ميبخشي! اگر کسي واقعاً با خدا يکي شود، اگر ناخواسته لغزشي سر بزند، خدا ميگويد: من نميبينم. ستار هستم، غفار هستم. ايشان فرمودند: چقدر روايت داريم که بدي ديگران را فراموش کنيد و ناديده بگيريد، لقمان هم به پسرش سفارش کرد که دو چيز را هميشه ياد کن، خدا و مرگ را و دو چيز را هميشه فراموش کن. يکي خوبي به ديگران است. به هرکس خدمتي کردي فراموش کن. دوم بدي که ديگران به شما کردند را فراموش کن. همسر، پدر و مادر، دوست، همسايه، حرفي زده، بي ادبي کرده، بدي ديگران را به ما گفتند فراموش کنيد. بعضي چهل سال است با هم قهر هستند، سر اينکه عروسي دعوت نکرده است. اميرالمؤمنين فرمود: «قلة العفو أقبح العيوب و التسرع إلي الانتقام أعظم الذنوب» (غررالحكم، ص 465) اينکه انسان کم گذشت کند، کم گذشت کردن زشتترين عيبهاست. خداي بزرگ ميتواند اين عيب را داشته باشد؟ امکان ندارد. امامان ما ميگويند: بدي ديگران را فراموش کن، آنوقت خودشان عمل نميکنند؟ پيغمبر فرمود: وقتي بنده مؤمن توبه کند، توبه خالص و واقعي، خدا او را دوست ميدارد و محبوب خدا ميشود. خدا در دنيا و آخرت پردهاي مياندازد که هيچکس متوجه نشود. روايت داريم افرادي که توبه ميکنند زميني که ضبط کرده و فرشتههايي که شاهد بودند و نوشتند، تمام آنها را خدا محو ميکند. چه خداي خوبي داريم!
پيغمبر ما شب معراج با خداي متعال گفتگوهايي ميکرد که وقتي فرشتهها ميآيند که قوم لوط را که آن عمل شنيع را انجام دادند را هلاک کنند، خدمت حضرت ابراهيم(ع) آمدند. حضرت ابراهيم وساطت و مجادله کرد که عذاب را از اينها بردارند. اين را خدا خيلي دوست دارد که پيغمبر و امام و واسطهها وساطت کنند براي مجرم و به نفع مجرم کار کنند، حامي مجرم باشند ولو اينکه حق با او نيست و مستحق عذاب و آتش است. اينکه مجادله کند که خدايا اگر ميشود بگذر و گذشت کن. چرا حضرت يونس در شکم ماهي افتاد؟ روايت داريم که امام هشتم فرمود: چون قومش را رها کرد و وساطت بيشتري نکرد. پيغمبر ما شب معراج طرف مردم و خلق را نزد خداي متعال ميگرفت. يکي از درخواستهايش اين بود، به خداي متعال عرض کرد: بار پروردگارا، بعضي از امت من خيلي گناه و معصيت ميکنند. حساب امت من را به من واگذار کن که نزد امتهاي ديگر آبرويشان نرود. مثل اينکه مثلاً در خانواده دعوا ميشود ميگويند: خودمان حل کنيم که همسايه و فاميل متوجه نشوند! خدا چقدر مهربانتر است. خداي مهربان فرمود: اي پيغمبر و حبيب من، تو مهربان به امتت هستي، فرمود: اي حبيب من، اين عشق و محبت را چه کسي به پيغمبر داده هواي امت را دارد و دغدغه امت را دارد. پس او چه خبر است؟ لذا خداي متعال فرمود: نگران نباش، من طوري از امت تو حساب ميکشم که نزد خودت هم مفتضح نشوند. يعني آبرويشان ريخته نشود. «بل أحاسبهم أنا لکيلا يفتضحوا عند الامم» خدا رحمت کند آيت الله بهاءالديني خيلي اين جمله را تکرار ميکردند. فرمودند: مشکل ما اين است که خدا را نشناختيم. يک چشمه، يک پرده، يک ذره جمال زيباي خانم آدم معمولي را ديوانه ميکند! آن خدايي که اين همه زيبايي خلق کرده و يک زيبايياش يوسف صديق است، يک زيبايياش عالم خلقت است. حافظ ميگويد:
هردو عالم يک فروغ روي او *** گفتمت پيدا و پنهان نيز هم
دردم از يار است و درمان نيز هم *** دل فداي او شد و جان نيز هم
ايشان ميفرمودند: اگر کسي يک ذره با خدا رفيق شود و انس بگيرد که خدا چقدر مهربان و با گذشت است، چقدر بندهاش را دوست دارد و ستار است، 124 هزار پيامبر فرستاده ما را نجات بدهند، هزارها پدر و مادر، معلم و مربي، واعظ و گوينده، فرشتهها را براي نجات ما خلق کرده است. اگر يک ذره از خدا بخواهيم در مسير قرار بگيريم و يک ذره معرفت و مودت خدا را به ما بچشانند ديگر با هيچ چيز عوض نميکنيم. به زليخا يک ذره نشان دادند. هروقت حضرت يوسف نزد او ميآمد، ميگفت: من وقت ندارم. گفت: تو کسي بودي که زندگي و جواني و آبرويت را براي من گذاشتي، حالا مرا تحويل نميگيري؟ گفت: آن زمان خدا را نميشناختم. بياييم سرچشمه را پيدا کنيم. گفت:
خيز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنيم *** کاين همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
روايت داريم که خدا خيلي دوست دارد آدمهايي که طرف خلق را بگيرند، طرف گنهکاران را بگيرند و حمايت کنند که خدا اينها را ببخشد. بعضي از هم لباسهاي بنده، بعضي دائم دنبال اين هستند که جهنم را پر کنند. جهنم پر هست و زود پر ميشود. اينقدر داعشي و تکفيري و وهابي داريم که پر ميشود. بحث دفاع کردن نيست، بحث وساطت و دستگيري است، ما نظرمان اين است که انسان واقعي کسي است که با مجرم و گنهکار مثل برخورد طبيب با مريض باشد. طبيب بر سر مريض نميزند که چرا مريض شدي؟ دنبال خوب شدن اين است. «يجادلنا في قوم لوط» که حاج آقاي حسيني قمي فرمود شايد صدها آيه و حديث و مدرک هست، دندان و پيشاني پيغمبر خدا را شکستند، چه فرمود؟ «اللهم اهد قومي انهم لا يعلمون» قومي يعني همين بدها! سختترين جنگها بر پيامبر جنگ احد بود. حضرت حمزه(ع) بدنش را مثله کردند و جگرش را درآوردند که حضرت فرمود: هيچجا در عمرم به اين سختي به من نگذشت که بدنم عمويم را مثله کردند. يک نفر به حضرت گفت: نفرين کن! مگر حضرت نوح و لوط نفرين نکردند؟ بله ولي آنها «رحمة للعالمين» نبودند و رحمتشان محدود بود. اين عالمين است. اول دعاي کميل ميگوييم: «اللهم اني اسئلک برحمتک التي وسعت کل شي» اين کُل را هم بايد کشيد. از اول دعاي کميل خدا را به حق محمد قسم ميدهيم. خدا را به رحمت واسعه قسم ميدهيم. رحمت واسعه پيغمبر است، اميرالمؤمنين است، خدا را به اينها قسم ميدهيم. من ميلياردها پول قرض ميکنم و به کسي ميدهم که آيهاي پيدا کند که غضب خدا مثل رحمت «وسعت کل شيء» باشد. عذاب خدا محدود است ولي رحمت نا محدود است و همه را ميگيرد. ما مدرکي نداريم که عذاب همه را بگيرد و عذاب خدا محدود است. جهنم زندان خداست، محدود است ولي بهشت مهمانخانه خداست. بهشت اندازه ندارد. در قرآن داريم «إِنَ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (بقره/143) جهنم و بهشت هست و حق است اما هنر انبياء و اولياي خدا اين است که جهنم را خالي کنند و بهشت را پر کنند. در جهنم را ببنديم، اگر کسي به جهنم رفت دستش را بگيريم و بالا بياوريم.
اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: «اعرف الناس بالله اعذرهُم لخلقه و ان لم يکن لهم عذرا» چه کسي از همه بيشتر خدا را شناخته است؟ چه کسي خدا را خوبتر از همه شناخته است؟ کسي که طرف مردم را بگيرد و بگويد: خدايا اين مردم را ببخش، جاهل هستند و نميدانند. گفت:
سيرهاش اندر ظهور و در کموم *** اهد قومي انهم لا يعلمون
هميشه ذکر پيامبر اين بوده است. اينها قوم من هستند، همشهريهاي من هستند، اين سنگ زدن و جنگيدن با من از روي جهالت است. «و ان لم يکن لهم عذرا» براي مجرم که گناه مجوز ندارد. عذر ندارند و جنايت و بدي ميکنند ولي تو غذر بتراش! در نهجالبلاغه هست «أطلب لأخيک» عذر برادرت را اگر عذرخواهي کرد بپذير و اگر هم عذر ندارد، «أطلب له عذرا» عذر برايش بتراش. حرف بدي زده، يادش رفته، عذر يادش بده.
شريعتي: خيلي نکات خوبي را شنيديم. انشاءالله همه شامل رحمت لا يتناهي خداي متعال شويم و موانع رحمت را از پيش پايمان برداريم که اين رحمت به سمت ما سرازير شود. امروز صفحه 501 قرآن کريم آيات 23 تا 32 سوره مبارکه جاثيه را تلاوت خواهيم کرد.
«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «23» وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ «24» وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ ما كانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «25» قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «26» وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ «27» وَ تَرى كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28» هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «29» فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ «30» وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ «31» وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ «32»
ترجمه: پس آيا ديدى كسى را كه هواى خويش را معبود خود قرار داده و خداوند او را با وجود آگاهيش به بيراهه گذاشت و بر گوش و قلبش مهر زد و بر چشمش پردهاى نهاد. پس بعد از خدا كيست كه او را هدايت كند، پس آيا پند نمىگيريد؟ و گفتند: جز همين زندگى دنيايى، زندگى ديگرى نيست، مىميريم و زنده مىشويم (يك گروه مىرويم و يك گروه مىآييم) و ما را چيزى جز طبيعت و روزگار نابود نمىكند، در حالى كه هيچ گونه علمى بر اين ادّعا ندارند. آنان جز گروهى خيالباف نيستند. و هرگاه آيات روشن ما (درباره معاد) بر آنان تلاوت گردد، دليل و حجّتى ندارند، مگر آنكه گويند: اگر راست مىگوييد پدران ما را (زنده كنيد و) بياوريد. بگو: خداست كه شما را زنده مىكند و سپس مىميراند و آنگاه براى روز قيامتى كه شكى در آن نيست همه را جمع مىنمايد ولى اكثر مردم نمىدانند. حكومت و فرمانروايى آسمانها و زمين مخصوص خداست و روزى كه رستاخيز بر پا شود، آن روز ياوه سرايان زيانكارند. (در روز رستاخيز) هر امّتى را به زانو در آمده مىبينى، در حالى كه هر امتى به سوى كتابش (براى دادرسى) فراخوانده شده است. امروز آنچه را عمل مىكرديد دريافت خواهيد كرد. اين است كتاب ما كه به حقّ درباره شما سخن مىگويد، همانا ما آنچه را انجام مىداديد نسخه بردارى و ثبت مىكرديم. پس كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، پروردگارشان آنان را در رحمت خويش داخل مىكند، اين است آن رستگارى آشكار. و امّا كسانى كه كفر ورزيدند (به آنان گفته مىشود) مگر آيات من بر شما خوانده نشد، پس استكبار ورزيديد و گروهى مجرم بوديد. و هرگاه گفته شد كه وعده الهى حقّ است و در قيامتى كه (در پيش است) شكى نيست، گفتيد: ما نمىدانيم قيامت چيست، ما آن را جز گمانى نمىپنداريم و ما به سراغ باور كردن آن نيستيم.
شريعتي:
باران که گرفته است تسبيح به دست *** دارد صلوات ميفرستد بر تو
از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم و انشاءالله قرار هست از شخصيت حضرت آيت الله سيد علي آقاي قاضي طباطبايي بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: همه ايام ذکر صلوات بهترين ذکرها و دعاهاست. در هر صلواتي ما دو بار نام پيغمبر خدا را ميبريم. در روايات ما خيلي مذمت شده از کساني که اسم و ياد پيغمبر ميشود ولي اين ذکر صلوات را نميگويند. در بعضي روايات داريم کسي که نام مرا بشنود و ذکر صلوات بر محمد و آل محمد را نفرستد، خدا او را از خودش دور ميکند. پيغمبر ما دغدغهاش ما امت هستيم. هرچه صلوات بفرستيم به خود ما برميگردد. لذا اين رابطه است و ما با هر صلوات شفاعت را محکم ميکنيم. در روايت داريم بخيلترين مردم يا جفاکارترين امت به من کساني هستند که نام مرا بشنوند و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستند.
شريعتي: حاج آقاي ميرباقري ميگفتند: چرا بخيل واقعي اين شخص است، چون يک چيزي را کسي ميخواهد به تو بدهد و تو دريغ ميکني و نميخواهي.
حاج آقاي فرحزاد: پيغمبر ميخواهد ما را وصل به رحمت بي انتها کند. لذا فراوان داريم گنهکاراني که ميگويند: با ذکر صلوات از گناه نجات پيدا کرديم. مرحوم سيد علي آقاي قاضي(ره) در زمان خودش يک مقدار ناشناخته بود و بزرگان زيادي چون آيت الله شهيد دستغيب، آيت الله نجابت، مرحوم سيد محمد حسين تهراني، مرحوم علامه طباطبايي، آيت الله بهجت، مثل علامه طباطبايي و آيت الله بهجت شخصيتهاي برجستهاي بودند. ميگويند: گل عمر ما و بهرهاي که گرفتيم زماني بود که ايشان را درک کرديم.
شريعتي: يک جمله از علامه طباطبايي شنيدم خيلي جالب بود. ميفرمود: من تمام علوم معقول را خواندم ولي وقتي نزد ايشان رفتم فهميدم چيزي نفهميدم.
حاج آقاي فرحزاد: من شنيدم ايشان به يکي از رفقايشان فرمودند: من بعد از فوت ايشان ديگر از عطر استفاده نکردم. ايشان خيلي ارادت عجيبي به مرحوم قاضي داشتند. ايشان اواخر عمرشان جملاتي را سفارش کردند. يکي از فرزندانشان ميگويد: يکي از وصيتهايشان اين بود که فرمودند: سعي کنيد عزت نفس خودتان را حفظ کنيد. اگر از گرسنگي رو به قبله هم بوديد، در خانه حلق دست گدايي دراز نکنيد حتي در خانه مراجع، نزد خدا برويد يا اولياي خدا که واسطه هستند. نزد خلق عادي دست دراز نکنيد. يکي هم اينکه فرموده بودند: روزي يکبار محضر اهلبيت حاضر باش بزنيد. بعد از ماه محرم و صفر زيارت عاشورا، زيارت جامعه، زيارت امين الله را قطع نکنيم. يا مجالس و زيارت را قطع نکنيم. روزي يکبار اتصال و ارتباط داشته باشيم. سلام به چهارده معصوم، ايشان زماني که در نجف بودند، فرمودند: روزي يکبار در حرم حضرت علي حاضر باش بزنيد. انسان همينطور که به پدر و مادرش سر ميزند، اميرالمؤمنين و اهلبيت هم پدر و مادر ما هستند. وصيت آخرشان اين است که فرمودند: الله الله الله، سعي کنيد در زندگي دل کسي را نرنجانيد. از آه مظلوم بترسيد! هفته آينده نهم ربيع، آغاز جشن امامت امام زمان(ع) است. دهم ربيع خواهش دارم زياد اطلاع رساني کنيد. حضرت خديجه ام المؤمنين حقش ضايع شده است. پيامبر و دين ما مديون گذشت و فداکاري اين بانو است. گردهمايي عظيمي در قم خواهيم داشت، عزيزان براي حضرت خديجه سنگ تمام بگذارند و جشن ازدواج پيغمبر و حضرت خديجه کبري احياء شود.
خدايا به حق محمد و آل محمد تو را قسم ميدهيم خير دنيا و آخرت به همه ما مرحمت بفرما. خدايا همه ما را به توبه نصوح و خالص موفق بفرما. قلب امام زمان را از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. خدايا باران رحمتت را بيش از اين بر ما نازل بفرما. به حق محمد و آل محمد قرض قرضمندان ادا بگردان. آنهايي که اولاد ندارند، همسر ندارند، شغل و مسکن ندارند، اموات و درگذشتگان غرق رحمت بگردان و مريضها را شفا عنايت بفرما به برکت صلوات بر امام حسن و امام حسين(ع).
شريعتي:
هرچه گفتيم جز حکايت دوست *** در همه عمر از آن پشيمانيم
«السلام عليک يا أبا عبدالله»