اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-06-19-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (ع) - شرح دعاي نهم (توبه)

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (ع)    - شرح دعاي نهم (توبه)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 19- 06-97

شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
اگرچه مثل محرم نمي‌شوم هرگز *** جدا ز حلقه ماتم نمي‌شوم هرگز
مرا ببخش مرا چونکه خوب مي‌دانم *** که توبه کردم و آدم نمي‌شوم هرگز
گناهکارم و اما بدون اذن شما *** نصيب خشم جهنم نمي‌شوم هرگز
اسير جاذبه حسن يوسف ياسم *** که محو در گل مريم نمي‌شوم هرگز
نَمي فرات بياور چرا که من قانع *** به سلسبيل و زمزم نمي‌شوم هرگز
قسم به قلب سپيدت سياه پوش کسي *** به جز شهيد محرم نمي‌شوم هرگز
به جان عشق قسم غير چهارده معصوم *** به پاي هيچکسي خم نمي‌شوم هرگز

السلام عليک يا أبا عبدالله! سلام مي‌کنم به روي ماهتون، به همه بيننده‌هاي خوب و شنونده‌هاي نازنين‌مان. اينجا سمت خداست که در آستانه ماه محرم و در آستانه ماه عزاي سيدالشهداء با احترام تقديم شما خواهد شد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.

حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. پيشاپيش ايام محرم را تسليت عرض مي‌کنيم. انشاءالله که ذره‌اي از فداکاري و ايثارگري‌هايي که آقا أباعبدالله داشتند در ما تجلي کند و ما جزء ياران و رهروان آن امام بزرگوار باشيم. امروز روز آخر ماه ذي‌الحجه است، يک عمل مهمي در مفاتيح ذکر شده، عمل روز آخر ماه ذي الحجه، چون آخرين ماه قمري ذي الحجه است و محرم شروع سال قمري است. دو رکعت نماز مختصر دارد و يک دعاي کوتاه دارد. مضمون اين دعا اين است که خدايا اگر در اين سال قمري من گناه و معصيتي کردم مرا عفو کن و اگر بندگي کردم قبول کن. دنبال حديث هست که آه و فرياد شيطان     بلند مي‌شود که من يکسال او را به گناه و معصيت انداختم. حالا آخر سال توبه کرده و پرونده‌اش را پاک کرده است. امروز تا غروب وقت دارند، در مفاتيح هم اعمال اين روز هست. جا دارد با تمام وجود تشکر کنم از همه عزيزاني که براي عيد غدير، مباهله، نزول سوره هل أتي، با مال و جان و فکر و عمل تلاش کردند. قطعاً بدانند که پاسخ کارهايشان را خواهند گرفت، حتي مخالف و دشمن هم اگر براي اهل‌بيت قدم بردارند، مد نظر مي‌گيرند. «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ‏ إِلَّا الْإِحْسان‏» (الرحمن/60) را حتي به بهترين‌ها آدم‌ها دارند. در بعضي جاها داريم که بعضي شيعيان را آزار مي‌دادند، اينها نزد امام مي‌آمدند و شکايت مي‌کردند. امام مي‌فرمود: چون در فلان‌جا احترام ما را گرفته يا خدمتي کرده خواهش داريم شما از حقتان بگذريد و ما به اينها نفرين نکنيم. اين جمله که گفتيم: به عشق علي کاري بکنيم و اکثراً هم هرکاري توانستند براي حضرت کردند، پيام‌هاي زيبايي به دست ما رسيد. گفته بودند: ما قلک تهيه کرديم و از حالا تا سال ديگر پولي داشته باشيم در اين قلک مي‌ريزيم تا در ايام غدير براي حضرت هزينه کنيم. هميشه گفتيم: غدير را بايد عاشورايي برگزار کرد. اگر غدير احياء شود عاشورا هم احياء مي‌شود.
شريعتي: هفته گذشته دعاي نهم صحيفه سجاديه را با هم مرور کرديم. نکات خوبي را شنيديم. در مورد استغفار و توبه صحبت کرديم. باز هم يادآوري کنم که يک کانال مجزايي دوستان ما ايجاد کردند که فايل‌هاي متني برنامه را به تفکيک روزها و کارشناسان مي‌توانند ببينند و مطالعه کنند.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمؤمنين و الائمة المعصومين عليه السلام»، «السلام عليک يا أباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک» دعاي نهم صحيفه سجاديه عمدتاً درباره‌ي توبه است. حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «اللَّهُمَّ وَ مَتَى وَقَفْنَا بَيْنَ نَقْصَيْنِ فِي دِينٍ أَوْ دُنْيَا، فَأَوْقِعِ النَّقْصَ بِأَسْرَعِهِمَا فَنَاءً، وَ اجْعَلِ التَّوْبَةَ فِي أَطْوَلِهِمَا بَقَاءً» ما در زندگي‌مان بين دوراهي زياد قرار مي‌گيريم، دنيا و آخرت، دنيا و خدا، يعني گاهي با هم اصطکاک دارد. الآن مثلاً مشتري آمده و خدا مي‌گويد: «حي علي الفلاح» من نياز ندارم و به اندازه هم دارم. خدا مي‌گويد: نماز بخوان، شيطان مي‌گويد: نه، دنيا را بچسب و حرص بزن. يک کارهاي غير ضروري و پيش پا افتاده و ما بين دنيا و آخرت خيلي قرار مي‌گيريم. امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: اگر قرار است نقصي وارد شود و به دين يا دنياي ما بخورد، خدايا کمک کن به دنيايي که زودگذر و ناپايدار است و بقايي ندارد بخورد. اگر نقصي هست به دنيا بخورد و دين و ايمان ما ضرر نکند و توبه ما را قرار بده در مسيري که بقاي آن بيشتر است. يعني هميشه در مسائل ديني زود توبه کنيم و برگرديم و در مسائل دنيايي خيلي مهم نيست. حافظ مي‌گويد:
سود و زيان و مايه چو خواهد شدن ز دست *** از بهر اين معامله غمگين مباش و شاد
لذا حضرت مي‌فرمايد: اگر بنا شد نقصي در دين يا دنياي ما بيافتد، آن نقص را در چيزي که فناي سريع دارد يعني دنياي ما قرار بده و توبه و برگشت ما را در مسيري که بقاي آن بيشتر است. يعني اگر خطايي کرديم زود توبه کنيم و برگرديم. «وَ إِذَا هَمَمْنَا بِهَمَّيْنِ يُرْضِيكَ أَحَدُهُمَا عَنَّا، وَ يُسْخِطُكَ الْآخَرُ عَلَيْنَا، فَمِلْ بِنَا إِلَى مَا يُرْضِيكَ عَنَّا، وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنَا» بعضي مواقع تصميم مي‌گيريم براي منفعت‌ها، ما الآن برويم در يک جلسه روضه شرکت کنيم يا يک ساعت اضافه کار کنيم، يا يک بازي را تماشا کنيم. امام سجاد اين راهکار را در زمينه دعا به ما نشان مي‌دهد و مي‌فرمايد: خدايا هروقت ما هَمّ‌مان را در دو چيز قرار مي‌دهيم که يک چيز در مسير رضايت توست و ما را به تو نزديک مي‌کند و يک چيز در مسير سخط توست، خيلي مواقع مثل حُرّ بن يزيد رياحي بين بهشت و جهنم قرار مي‌گيرد. آيا اين ربا را بگيرم يا نگيرم، اين رشوه را بدهم يا ندهم. اين گناه را بکنم يا نکنم. اين رابطه نامشروع باشد يا نباشد. همه ما در شب و روز مکرر بين دو راهي قرار مي‌گيريم. چشم و زبان و دست ما همه مي‌تواند دريچه جهنم باشد، دريچه بهشت باشد. لذا در اين دعا حضرت     از خدا کمک مي‌خواهد که خدايا هروقت ما همت مي‌کنيم به دو کاري که يکي رضاي توست و يکي سخط توست، خدايا ما را متمايل کن، ميل قلبي ما را در مسيري که رضاي توست قرار بده. «وَ أَوْهِنْ قُوَّتَنَا عَمَّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنَا» خدايا ما را سست و ضعيف کن در مسيري که مسير غضب و سخط توست. يعني اگر در مسير پرتگاه جهنم و گناه و معصيت قرار مي‌گيريم، انرژي و نيرو را از ما بگير ناتوان و بي حال باشيم. خيلي نکات قشنگي است. سعدي مي‌گويد:
چگونه شکر اين نعمت گزارم *** که دست مردم آزاري ندارم
اين خودش يک نعمت بزرگي است که خدا توان گناه و معصيت را از ما سلب کند و توفيق کارهاي خوب به ما بدهد. بعضي مي‌گويند: توفيق اجباري است، بعضي موردها که خدا درهاي جهنم را مي‌بندد و اجباراً آدم مسير صحيح را مي‌رود. آيت الله شبيري زنجاني کتابي دارند به نام «جرعه‌اي از دريا» سه جلد است و خاطراتي از علما و بزرگان است. ايشان نوشته در کرمانشاه دو تا اشرف بودند که معروف بودند. يکي اشرف الواعظين بوده که واعظ معروفي بوده و روضه‌هاي عالي مي‌خوانده، يکي ديگر هم خانمي بوده که زني خرابکار بوده است. يکي از سرمايه‌دارهاي کرمانشاه گاهي براي عيش و نوش اين زن را مي‌گفته و گاهي براي روضه اشرف الواعظين را دعوت مي‌کرد. يک موقع بساط عيش و نوش را فراهم مي‌کند و به خدمتکار مي‌گويد: به اشرف بگوييد بيايد. اين خدمتکار اشراف الواعظين را خبر مي‌کند که بيايد. يکباره به او خبر مي‌دهند و بساط همه چيز را عوض مي‌کنند و بساط روضه را پهن مي‌کنند. همين باعث مي‌شود مسير زندگي او عوض شود. او قصد گناه داشت ولي خدا براي او راه را بست. همين فرمايش حضرت که خدايا اگر در مسير گناه رفتيم راهش را ببند و به ما کمک کن.
بحث توبه خيلي مورد نياز است و نياز است که گاهي اين بحث توبه و استغفار گفته شود. يکي از نکاتي که در بحث توبه خيلي مهم است، اين است که ما از کجا زمين مي‌خوريم؟ از کجا درها بسته مي‌شود و از کجا فشارهاي روحي به ما وارد مي‌شود و از کجا راه برون رفت پيدا کنيم. روايت‌هاي کليدي زياد داريم، يک موقع مشکل مهمي براي مملکت و حوزه و مردم پيش آمده بود و عده‌اي خدمت آيت الله بهجت آمدند. ايشان در مجامع عمومي کم صحبت مي‌کردند و معمولاً درس و بحث داشتند. ايشان با اين حديث بحثشان را آغاز کردند که ما از کجا ضربه مي‌خوريم و از کجا افت مي‌کنيم و زمين مي‌خوريم و از کجا اوج مي‌‌گيريم و بالا مي‌رويم. بعضي مواقع پيغمبران و امامان ابتداعاً يک مطلبي را بيان مي‌کردند و بعضي مواقع به صورت سؤال. پيغمبر خدا در جمع اصحاب اين سؤال را مطرح کردند، «أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِدَائِكُمْ‏ مِنْ دَوَائِكُمْ» نمي‌خواهيد بدانيد که درد شما، همه مريضي‌ها و دردها از کجا شروع مي‌شود و همه درمان‌ها و نسخه‌ها که شفا دهنده چيست. خيلي چيز جالبي است. يک چيزي است که همه درها را قفل مي‌کند، يک چيزي هست که همه درها را باز مي‌کند. يک مخرّب و مرضي هست، ريشه اين را در مي‌آورد. يکي هم هست دوايي پيدا کرده که هر نوع مريضي را خوب مي‌کند، اين خيلي قشنگ است. «أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِدَائِكُمْ‏ مِنْ دَوَائِكُمْ» شما را آگاه نکنم که درد شما از کجاست و درمان شما و دواي همه دردهاي شما چست. گفتند: بله يا رسول الله! ما همه دنبال يک چنين چيزي هستيم. فرمود: «دَاوكُمُ الذُّنُوبُ وَ دَوَاوكُمُ الِاسْتِغْفَارُ» (مستدرك‏الوسائل، ج 11، ص 333) يعني هرجا آدم ضربه خورد، زمين خورد، کمبود و کاستي شد، ببيند کجا پياله شکسته است. کجا ظلم کرده و حرف ناحق زده است. کجا چشم و دستش خطا رفته است. کجا مال حرام خورده است. خيلي‌ها در تهيه مال حلال دقت نمي‌کنند و به زن و بچه‌شان مال حرام مي‌دهند. پيغمبر ما فرمودند: اگر کسي عمداً لقمه حرام بخورد، «إذا وقعت اللقمة من حرام في جوف العبد لعنه‏ كل‏ ملك‏ في السماوات و في الارض‏» (مكارم الاخلاق، ص150) اگر کسي علم داشته باشد که اين لقمه حرام است و بخورد، تمام فرشته‌هاي آسمان و زمين او را لعنت مي‌کنند. يعني اينقدر دوري از خدا مي‌آورد تا جايي که جلوي امام حسين بايستد. ديگر کلام امام حسين در وجودشان اثر نمي‌کند. اگر هم کسي چهل روز لقمه حلال بخورد، خدا قلبش را نوراني مي‌کند. ميل به خوبي‌ها در او ايجاد مي‌شود. يک راه اينکه آدم ميل به خوبي‌ها بکند لقمه است.
فرمود: تمام دردهاي شما بخاطر گناه است و درمان برون رفت از همه گرفتاري‌ها و دردها استغفار و توبه است. لباس گناه و معصيت را در بياورد و لباس بندگي تن کند. از اين ساعت بگويد: خدايا هرکجا بگويي باش هستم و هرجايي بگويي نباش، نيستم. اين حرف را بزن مي‌زند و اين حرف را نزن، نمي‌زند. اين راه را مي‌روند و اين راه را نمي‌روند. ديشب حرم بودم، يک خانمي گفت: من مي‌خواهم ناخن روي ناخن بکارم. خدا ناخن زيبا را قرار داده، باز مي‌خواهد رويش ناخن بکارد. اين حرام است. وضو و غسل اشکال دارد. يک ناخن که مي‌چسباني مانع رسيدن آب مي‌شود. دلم مي‌خواهد! با لاک نماز مي‌خواند، نماز باطل است. تو دلت را از خدا بيشتر دوست داري. يک چيزي که شيطان و مردم مي‌خواهند، دلم مي‌خواهد، نفسم مي‌خواهد، يک چيزي را خدا مي‌خواهد. من که حاضر نيستم از يک ناخن در راه خدا بگذرم، چه انتظاري دارم خدا همه حوائج مرا برآورده کند. فراوان داريم خانم‌هايي که مؤمن و دوست اهل‌بيت هستند، مشهد و کربلا مي‌روند اما از يک لاک ناخن نمي‌گذرند. مي‌گويد: نماز مي‌خوانم و لاک هم مي‌زنم. خوب اين باطل است. امام حسين از همه هستي‌اش گذشت. من حاضر نيستم از يک رنگ بگذرم؟ حاضر نيستم چند شاخه مو را از نامحرم بپوشانم! تمام فسادهايي که در جامعه هست، براي ناهنجاري‌هاي اخلاقي و ديني و مذهبي است. اگر در جامعه‌اي همه به فرمان خدا باشند، چرا اين همه بي ساماني باشد. هفته‌هاي قبل گفتيم که امام رضا فرمود: کسي که در گناه کوچک حيا نمي‌کند در گناه بزرگ هم حياء نمي‌کند. کسي که از مردم حياء نمي‌کند از خدا هم حياء نمي‌کند. جلوي ريزها را بايد بگيريم تا به درشت‌ها برسيم. فرمود: درد شما از گناه است، درمانش هم توبه و استغفار است. بگو: خدايا من بخاطر ت ديگر اين کار را کنار مي‌گذارم. بخاطر تو با حجاب و نماز خوان مي‌شوم.
امام حسين همه هستي‌اش را داد، من حاضر نيستم هفده دقيقه نماز بخوانم. نمازي که ستون دين است. اگر ستون وسط خيمه را بکشي، خيمه مي‌خوابد. امام حسين روز عاشورا نماز خواند. مي‌گويد: من سينه مي‌زنم، کربلا مي‌روم ولي نماز نمي‌خوانم. با خودت مبارزه کن، يک مقدار در مقابل خدا خودمان را زمين بزنيم و بعد آرامشي که خدا به ما مي‌دهد را ببينيم. اميرالمؤمنين فرمودند: دو پناهگاه و امان خدا در عالم قرار داده است، «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ‏ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (انفال/33) استغفار را در کنار پيغمبر قرار داده و اين خيلي مهم است. از هردو به امان تعبير کرده است. خدا چه وقت ما را عذاب نمي‌کند؟ 1- تا وقتي که ما با پيغمبر رابطه داريم. پيغمبر در خارج هست يا در وجود ما جاري شده، هيچوقت خدا آن امتي که پيغمبر در درون آنهاست، امکان ندارد خدا آنها را عذاب کند.2- تا وقتي امتي توبه و استغفار مي‌کنند، تا وقتي توبه مي‌کنيد، برگشت داريد و شرمنده هستيد، خدا مي‌گويد: من امان نامه مي‌نويسم و شما را عذاب نمي‌کنم. ولي وقتي گناه مي‌کني و لبخند مي‌زني که گناه مي‌کني، يا نماز نمي‌خواني، خيلي بد است. اينکه گناه مي‌کني و سرت را با افتخار بالا مي‌گيري، خيلي بد است.
الآن بعضي خانواده‌ها هستند در دکورشان يک چيز خيلي قيمتي دارند. اگر اين دکورها جمع شوند هزارها فقير را مي‌تواند اداره کند. مثلاً قاليچه ابريشمي را به ديوار مي‌زند. اين چه مشکلي را حل مي‌کند؟ فرش روي فرش مي‌اندازد با اينکه ميليون‌ها نفر گرسنه هستند. اگر در دکور خانه يک وسيله گران قيمت داريم و با ارزش و به همه گفتيم که به اين دست نزنيد. اگر يک بچه‌اي آمد اين وسيله شما را بر خلاف دستور شما برداشت و از دستش افتاد و شکست. پدر فهميد، به بچه مي‌گويد: چرا شکستي؟ مي‌گويد: شکستم که شکستم. شکستي؟ يادگار پدرم را شکستي. حالا مقابله هم مي‌کني؟ اينها همان‌هايي هستند که اصرار در گناه دارند. اين فردا همه مملکت را مي‌شکند، فردا اختلاس‌گر مي‌شود. اين شمر مي‌شود و با امام حسين مقابله مي‌کند. خدا اين را رها نمي‌کند و بر سرش مي‌زند، ما هم بايد اينها را تنبيه کنيم. اما اگر اين بچه اين را شکست، گفتيم: چرا شکستي؟ ديديم وا رفت و به زمين افتاد، بيشتر از آنچه که شکست، خودش مي‌شکند. گفت: ببخشيد بابا، اشتباه کردم و ناراحت هستم. اينجا در امن خداست. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ‏ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» کسي که حال انفعال و شرمندگي دارد، حال توبه دارد، امام حسين اجازه نداد حر سرش را پايين بياورد. اگر کسي خودش را شکست و با توبه و استغفار، نه عذاب نمي‌شود بلکه درجه هم مي‌دهند.
«إِنْ أَحْسَنْتُمْ‏ أَحْسَنْتُمْ‏ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7) يعني اگر احسان کرديد و کار خوب کرديد خدا به شما مزد مي‌دهد. اگر هم گناه کردي، بايد بگويند: پدرت را درمي‌آوريم، مي‌گويد: «فَلَها» در ذيل اين آيه امام هشتم فرمود: «فَلها ربٌّ يغفر لها» اگر هم گناه و معصيتي کردي نا اميد نباش. خدايي هست که مي‌بخشد. توبه کن و برگرد. اگر به کسي سرمايه‌اي داديم و خلاف دستور ما عمل کرد و ورشکست شد، اگر توبه کرد بايد بدهي‌هايش را بدهيم. اما خدا مي‌گويد: من بدهي‌هاي تو را مي‌دهم، «يُبَدِّلُ‏ اللَّهُ‏ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» (فرقان/70) اين خيلي قشنگ است و راه را باز مي‌کند. خداي مهربان تا وقتي آدم توبه و استغفار مي‌کند، ميليون بار هم توبه شکسته و باز استغفرالله بگويد، خدا او را بغل مي‌کند و در امان خداست. اين خيلي مهم است که استغفار و توبه را کنار نفس پيغمبر قرار داده است. همانطور که هرجا پيغمبر است، رحمت است و عذاب راه ندارد، هرجا هم توبه و استغفار هست لعنت راه ندارد.
مرحوم شيخ جعفر شوشتري(ره) مي‌گويد: آنهايي که در ماه رمضان و شب‌هاي قدر جا ماندند، ايام محرم کشتي امام حسين همه جا موج مي‌زند. در همه کشورهاي کره زمين براي امام حسين عزاداري مي‌شود. هندوستان بيش از يک ميليارد جمعيت دارد و هفتاد و دو ملت در آن کشور هستند. گاو پرست، بت پرست، آتش پرست، ولي روز عاشورا تعطيل رسمي است. کشوري که اصلاً مسلمان، شيعه کم آنجا هست ولي هندي‌ها هم عزاداري مي‌کنند. تعطيل رسمي است، فضايي که امام حسين ايجاد کرده و جذابيتي که دارد، مرحوم دولابي مي‌فرمودند: وقتي کشتي امام حسين به ميدان مي‌آيد همه کشتي‌ها کنار مي‌روند. همه ما کشتي نجات هستيم ولي کشتي امام حسين هم سريع است و هم وسيع است و جذابيت فوق‌العاده دارد. اسم امام حسين افراد را منقلب مي‌کند. روايت داريم وقتي حضرت آدم ترک اولي را مرتکب شد، خيلي دلشکسته شد، مدت‌ها توبه و استغفار مي‌کرد ولي رمز پذيرش نيامده بود. چون رمز پذيرش اهل‌بيت هستند، تا اينکه جبرئيل نازل شد و گفت: اي آدم اگر مي‌خواهي توبه تو قبول شود و خدا زود تو را قبول کند بايد آن رمز را بگويي. «فَتَلَقَّى آدَمُ‏ مِنْ‏ رَبِّهِ‏ كَلِماتٍ‏ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم‏» (بقره/37) کلماتي را به حضرت آدم تلقي کرديم و توبه کرد و پذيرفته شد. آن کلمات اين بود «يا حميدُ بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمه، يا محسن بحق الحسن، يا ذي الاحسان بحق الحسين» جالب است که حضرت آدم به جبرئيل گفت: من اسم آن چهارتا را آوردم حال من عادي بود. ولي گفتم: يا ذي الاحسان بحق الحسين، دلم لرزيد و اشکم جاري شد. روضه از اول خلقت بوده است. روايت داريم حضرت جبرئيل براي حضرت آدم جريان کربلا را خواندند که او را بين دو نهر آب با لب تشنه سر مي‌برند و حضرت آدم گريه کرد. اشک که جاري مي‌شود خدا توبه‌‌اش را مي‌بخشد. ما عددي نيستيم، آدم صفي الله هم در کشتي امام حسين مي‌آيد، فضا عوض مي‌شود.
بزرگي مي‌گفت: امام حسين هم صورتش را به کف پاي مادرش حضرت زهرا گذاشت. يعني در برابر مادرت تواضع و ادب کن که اين رمزها درها را باز مي‌کند. شيخ جعفر شوشتري مي‌گويد: اگر از باب ماه رمضان و شب قدر و توبه راهت ندادند، يک باب توبه وسيع، راه امام حسين است. امام حسين مظهر«يُبَدِّلُ‏ اللَّهُ‏ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» است. حُر آن لحظه‌ي آخر، وقتي امام حسين «هل من ناصر» گفت و نداي عجيبي که داد، حُر ديد بين بهشت و جهنم است. گفت: به خدا قسم چيزي را بر بهشت مقدم نمي‌دانم ولو قطعه قطعه و سوزانده شوم. فرزندش، غلامش، برادرش هم آمدند. عجيب است از مرکب پياده نشد. ايستاده اجازه گرفت. حضرت ديدند سرش پايين است و خيلي شرمنده است،     فرمودند: «ارفع رأسک يا حُر» سرت را بالا بگير. کسي که حسيني شد سر بلند است. حضرت به علي اکبر فرمودند: کنار پيکر حُر برايش روضه بخوان و حضرت علي اکبر مرثيه خواندند. با اينکه حُر امام حسين و اهل‌بيت را آورد تحويل دشمن داد و لحه آخر برگشت و توبه کرد. اگر کسي چنين جنايتي را کرده قابل پذيرش است و راه اميد را باز مي‌کند.
شريعتي: براي رفتن به يک مقصد، نيازمند زاد و توشه هستبم. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» (بقره/197) اگر اين مسير طولاني باشد يا بايد زاد و توشه ما خيلي عظيم تدارک ديده شود يا سوار يک وسيله سريع شويم. حضرت آيت الله جوادي در ديداري که خدمتشان بوديم فرمودند: حالا که زاد و توشه ما کم است بياييم سوار کشتي امام حسين شويم که «سفينة الحسين اسرع»‏ کشتي امام حسين کشتي سريعي است و با همين زاد و توشه کم ما را خواهد رساند. خوش به حال آنهايي که از مدت‌ها قبل خودشان را مهيّا کردند تا اين روزها و شب‌ها سوار کشتي نجات شوند. در اين روزها و شب‌ها براي همديگر دعا کنيم. امروز صفحه 438 قرآن کريم، آيات 31 تا 38 سوره مبارکه فاطر را تلاوت خواهيم کرد. اين هفته قرار هست از شهيد محراب، عالم مجاهد، شهيد آيت الله مدني ياد کنيم.
«وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ‏ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ «31» ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ «32» جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ «33» وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ «34» الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ «35» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى‏ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ «36» وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ «37» إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «38»
ترجمه: و آن چه از كتاب به سوى تو وحى كرديم، همان حقّ است كه تصديق كننده‏ى كتاب‏هاى پيش از آن است؛ قطعاً خداوند نسبت به بندگانش خبير و بينا است. آنگاه اين كتاب (قرآن) را به گروهى از بندگانمان كه (آنان را) برگزيديم به ميراث داديم، پس برخى از بندگان ما (در عمل به كتاب) بر خود ستمكارند و بعضى ميانه‏رو و برخى با اذن الهى نسبت به كارهاى خير سبقت گيرند، كه اين همان فضل بزرگ الهى است. (پاداش الهى و آن فضل بزرگ،) باغ‏هايى هميشه سرسبز است كه به آنها وارد خواهند شد، و در آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏شوند و لباس آنان در آن جا (از) ابريشم است. و گويند: سپاس براى خداوندى است كه اندوه را از ما زدود، همانا پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خداوندى كه ما را از فضل خويش در سراى ابدى جاى داد كه در آن جا هيچ رنجى به ما نمى‏رسد و درماندگى به سراغ ما نمى‏آيد. و كسانى كه كفر ورزيدند، برايشان آتش دوزخ است، نه بر آنها حكم مى‏شود كه بميرند و نه از عذاب دوزخ تخفيفى برايشان هست؛ ما اين گونه هر ناسپاسى را كيفر مى‏دهيم. و آن كفّار در دوزخ ناله مى‏زنند (و مى‏گويند:) پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم، غير از آنچه كه قبلًا انجام مى‏داديم. (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آيا ما به شما چندان عمر نداديم كه در آن هر كس كه بناى تذكّر دارد متذكّر شود و (عبرت گيرد؟ به علاوه) هشدار دهنده به سراغتان آمد (ولى شما توجّهى نكرديد)، پس اينك بچشيد، پس براى ستمگران هيچ ياورى نيست. همانا خداوند به غيب آسمان‏ها و زمين آگاه است، بدون شك او به راز دل‏ها داناست.
شريعتي: به رسم دوشنبه‌ها از فضيلت ذکر بلند صلوات براي ما بگويند و نکاتي که وعده داده بودند را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: در روايات خيلي مذمت شده از کساني که نام و لقب پيامبر را مي‌شنوند و ذکر صلوات را فراموش مي‌کنند يا عمداً نمي‌گويند. در بعضي روايات داريم که جفاکارترين مردم، بخيل ترين مردم کساني هستند که نام مرا بشنوند و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستند.
کتاب ماه ولايت که مناسبت‌هاي ايام غدير و قبل و بعد آن را در اين کتاب آوردند، در کانال برنامه قرار دارد و عزيزان مي‌توانند دانلود کنند. تا هفدهم ربيع الاول مي‌توانند جواب اين را ابلاغ کنند و در مسابقات شرکت کنند. آيت الله شهيد مدني در فضايل اخلاقي فوق العاده بودند. ايشان وقتي نجف مشرف شدند، شاگردان زيادي داشتند. در کرمانشاه يکي از خيرين جلسه روضه‌اي مي‌گيرد و از ايشان وعده مي‌گيرد در فلان موقع شب جمعه شما شرکت کنيد. ايشان هم قول مي‌دهند. به نجف مي‌روند، آنجا اقامه گرفتند. بار اول هم بايد مدتي بمانند تا اقامه بدهند. به ايشان     خبر مي‌دهند که شب جمعه وعده داريد. ميزبان هم بزرگان کرمانشاه و خيرين را دعوت کرده بود. اگر ايشان مي‌آمدند اقامه‌شان به هم مي‌خورد، بار اول بايد چند ماه مداوم بمانند. ايشان بخاطر اينکه خلف وعده نشود خدمت آيت الله حکيم مي‌آيد که حرف ايشان نزد دولت خريدار داشت، ايشان را واسطه مي‌کند که به ايشان يک مجوزي بدهند که شب جمعه با ماشين کرمانشاه بيايند و برگردند و به وعده‌اي که دادند عمل کنند.
دوست عزيزي داشتيم که جزء وعاظ کشوري بود و هفته گذشته در روز مباهله روي منبر از دنيا رفتند و شخصيت کم نظيري بودند. حاج آقاي عرفان که خدا رحمتشان کند، از شهرت و اسم و رسم گريزان بودند. ايشان چند ماه قبل جايي منبر رفته بودند درباره‌ي مرگ‌هاي زيبا و نا زيبا صحبت کرده بودند. مرگ در حال گناه و معصيت، مرگ در حالت ظلم، مرگي که در حالت عبادت و بندگي و سجده، ايشان فرمودند: نمونه‌اي از مرگ‌هاي زييا اين است که افرادي بودند که در حالت وعظ و تبليغ و روضه از دنيا رفتند. مرحوم خندق آبادي شب بيست و يکم در حالت قرآن سر گرفتن و «بک يا الله» با ذکر اهل‌بيت از دنيا رفتند.     گفته بودند: دوست دارم من هم اينطور از دنيا بروم و از روز مباهله در مسجد امام کرمان ايشان در حالت وعظ و تبليغ، روزي که مربوط به اهل‌بيت است از دنيا رفتند و در اخلاق و تواضع‌شان و سخاوتشان کم نظير بودند و زندگي بسيار ساده‌اي داشتند. در يک محله فقير نشين در قم زندگي مي‌کردند. يک ماشين از خودشان نداشتند و با اتوبوس رفت و آمد مي‌کردند. گاهي لب چهارراه که مي‌رسيدند به تمام کارگرها کمک مي‌کردند. ايشان که روي منبر سکته کردند، در اين زمان دو هزار تومان در جيبشان بود با اينکه مسافر بودند. ايشان کتاب‌هاي زيادي دارند که واقعاً بي نظير است و مرگ ايشان فاجعه بزرگي براي جامعه وعاظ و همه آنهايي که پاي منبر ايشان کلي خاطره دارند، بود.
شريعتي: دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: از همه عزيزان خواهش دارم که براي ايشان يک حمد و سه «قل هو الله» بخوانند، خواهش دوم اينکه از امشب که محرم شروع مي‌شود حتماً مقيد باشند و بي تفاوت نباشند. حالا يا مجلس روضه سخنراني شرکت کنند، يا زيارت عاشورا بخوانند، يک ارتباطي با امام حسين داشته باشند. آنهايي که وصل مي‌شوند شفاعت مي‌شوند. خدايا تو را به حق آقا أباعبدالله قسم مي‌دهيم ما را جزء بهترين شيعيان و يارانش قرار بده. ما را جزء مروجين دستگاه أباعبدالله قرار بده. آنهايي که مريض هستند خدا شفاي عاجل عنايت بفرمايد. قرض قرضمندان را ادا بگردان، آنهايي که شغل ندارند، مسکن ندارند، همسر و اولاد ندارند، به آنها مرحمت بفرمايد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن و امام حسين.
شريعتي: از ازل شور حسين بن علي در سر ماست *** تا ابد در دل خود داغ محرم داريم
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها