حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (ع) - شرح دعاي نهم (توبه)
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (ع) - شرح دعاي نهم (توبه)
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 12- 06-97
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: «الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمؤمنين و الائمة المعصومين عليه السلام» سلام ميکنم به روي ماهتون، اين ايام و اعياد را تبريک ميگويم. به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله همه ما زير سايه اميرالمؤمنين(ع) باشيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. ايام فرخنده و خجسته غديريه را تبريک ميگويم. گفتيم پانزده روز از عيد قربان تا عيد مباهله، بعضي بزرگان فرمودند: عيد مباهله کمتر از عيد غدير نيست. از صميم دل تشکر ميکنيم از عزيزاني که کاروانهاي فراوان، اطعام، پذيرايي و جشن و شادي بر پا کردند. شک نکنند حضرت علي، حضرت زهرا و پيغمبر خدا پاسخ آنها را خواهند داد. از هيأتيهاي عزيز خواهش ميکنم که براي استقبال از محرم عجله نکنند. بعد از بيست و پنجم که عيد بزرگ سوره «هل ئأتي» هست، چند روز قبل از محرم به استقبال بروند و تا آخر ماه صفر عزاداري کنند. شادي و غم را قاطي نکنيم. انشاءالله همه مدافع و مروج غدير و ولايت مولا علي(ع) باشيم.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد صحيفه نوراني سجاديه بود، نکات خوبي را شنيديم، امروز قرار هست دعاي نهم صحيفه سجاديه را با هم مرور کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. «الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولاية اميرالمؤمنين و الائمة المعصومين عليه السلام» اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي نهم صحيفه سجاديه عمدتاً دربارهي توبه است. خداي متعال دري را به روي امت باز کرده که اگر در توبه بسته بود غير از معصومين کامل، همه ما گرفتار ميشديم. يعني اگر قابل بخشش و جبران نبود، در مناجات توابين اولين مناجات خمس عشر دارد که خدايا «أنت فَتَحت لِعبادك باباً الى عَفوِك، سمّيتَه التّوبه» در گذشت و عفو به روي بندگانت باز کردي و آن را باب التوبه گذاشتي. اکثر افراد از راه توبه به بهشت ميروند. اين لطف بزرگ الهي است که راه توبه را باز کرده که آتش جهنم را خاموش کنيم. حضرت ميفرمايد: «اللهم صل علي محمدٍ و آله» اول و آخر و وسط دعا صلوات يادمان نرود. «و صَيّرنا الي مَحبُوبَکَ من التوبه» خدايا ما را منقلب کن و برگردان به آن چيزي که محبوب توست که توبه باشد.
روايت داريم پيغمبر عظيم الشأن فرمود: «لَيْسَ شَيْءٌ أَحَبَ إِلَي اللَّهِ تَعَالَي مِنْ مُومِنٍ تَائِبٍ وَ مُومِنَةٍ تَائِبَةٍ» (عيونأخبارالرضا (ع)، ج 2، ص 29) بعضي چيزها را خدا ده درصد دوست دارد، پنجاه درصد دوست دارد، نود درصد دوست دارد. بعضيها را خدا خيلي دوست دارد. يا اعمال و فردي را خيلي دوست دارد. اهلبيت در حد اعلاي محبت خدا هستند و دوست دارند ما را به آنجا بکشانند. چه کنيم کاري که خدا خيلي دوست داشته باشد انجام دهيم؟ پيغمبر فرمود: چيزي نزد خدا محبوبتر نيست از مرد مؤمني که توبه ميکند يا زن مؤمنهاي که توبه ميکند. خدا آدمهايي که برميگردند را خيلي دوست دارد. بعضي ميگويند: ما هزارها بار توبه شکستيم، ميليونها بار توبه شکستيم. «گر کافر و گَبر و بت پرستي باز آي*** اين درگه ما درگه نوميدي نيست» مؤمن اول مثل يک نهال ضعيف است، زمين ميخورد و ميشکند تا درخت تنومند شود و توبه در اعماق وجودش نفوذ کند. اول کار آدم دائم زمين ميخورد. لذا توابيّن يعني کساني که دائم توبه ميکنند. صدها و هزارها بار اگر زمين خوردي باز استغفرالله بگو و نا اميد نباش. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِين» (بقره/222) خدا بگويد: من دوستت دارم. من ناله گنهکاري که پشيمان است را دوست دارم. من بگويم: خدا را دوست دارم چه اثري دارد، اينکه خدا بگويد: بندهي گنهکار پشيمان من تو را دوست دارم، مهم است.
روايت داريم پيغمبر فرمود: «الله افرح بتوبة عبده من العقيم الوالد، و من الضال الواجد، و من الظمان الوارد» اگر کسي در بيابان سابق مرکبشان از کار ميافتاد، پايشان از کار ميافتاد، قافله نميتوانست براي يک نفر صبر کند، يا يکي بر اثر غفلت از قافله جا ميماند، در بيابان تک و تنها ميماند. گاهي تلف ميشدند. اگر کسي در بيابان کوير گم شده و هيچ راهي ندارد، يکباره دست غيب بيايد و او را نجات بدهد. پيغمبر(ص) فرمودند: خدا از توبه کردن بندهاش بيشتر خشنود ميشود از بندهاي که در بيابان برهوت مانده و تن به مردن داده و همه هستياش به باد فنا است و يکباره پيدا شود. يا بچهاي که گم شود يکباره پيدا شود، چقدر خوشحال ميشويم، خدا بيش از اين از توبه بندهاش خشنود ميشود. با توبه خدا را خشنود کنيم و از خودمان راضي کنيم. ضال يعني گمشده و واجد يعني پيدا شده. زن و شوهري که چند سال است ازدواج کردند، در انتظار بچه هستند، خدا را قسم ميدهيم که به همه کساني که اولاد ندارند، همسر ندارند، شغل ندارند مرحمت بفرمايد. زن و شوهري که چندين سال صاحب فرزند نميشوند هم حرف ديگران اذيت کننده است و هم خودشان ناراحت هستند. اگر کسي هم براي درمان باروري نياز به کمک دارد، به آنها کمک کنيم که بسيار ثواب دارد. پيغمبر ما فرمود: اگر زوجيني که بعد از مدتي صاحب فرزند نشدند يکباره خدا به آنها فرزند مرحمت کند، چقدر خوشحال ميشوند. خدا بيش از اين از توبه بندهاش خشنود ميشود. امام سجاد ميگويد: خدايا ما را کمک کن به محبوبي که تو دوست داري از توبه به آن برسيم. «و أزلنا عن مکروهِکَ من الاصرار» خدايا ما را حفظ کن در اينکه اصرار در گناه داشته باشيم. بعضي ميگويند: گناه ميکنم که ميکنم! اشتباه کردي عذرخواهي کن. امام سجاد ميگويد: خدايا کمک کن اصرار در گناه نداشته باشيم. «لا صغيرة مع الاصرار و لا کبيرة مع الاستغفار» اگر گناه کوچک را پا فشاري کني و تکرار کني کبيره ميشود. امام هشتم فرمودند: کسي که در گناه کوچک حياء نکند، در گناه بزرگ هم حياء نميکند. آتش کم هم باشد زياد است. گناه کبيره را اگر يکبار انجام دادي و تکرار نکردي، کبيره، صغيره ميشود. بزرگترين گناه با توبه قابل جبران است ولي گناه کوچک را پافشاري کني کبيره ميشود. دو جا جاذبه فوق العادهاي دارد، يکي کربلا و نجف و يکي مدينه، دل را از جا ميکند. جاذبه خيلي زياد دارد. شش معصوم در مدينه به فاصله کم هستند. حضرت ام البنين و امامزادهها و اصحاب و ياران هم آنجا هستند. در مدينه کنار قبر پيامبر ستون توبه است. ميروند آنجا نماز ميخوانند و توبه ميکنند. اين شأن نزول آيه دارد و يک داستان زيبايي دارد.
شخصي به نام ابو لُبابه است که بني قريظه طائفهاي اطراف مدينه بودند که با پيامبر هم پيمان بودند که بر عليه اسلام، پيامبر و مردم مدينه توطئه نکنند و با دشمن همگام نشوند ولي پيمان شکني کردند و بر عليه مسلمانها قدم برداشتند. پيغمبر آنها را محاصره کردند و مدتي محاصره طول کشيد. گفتند: ما به حکميت أبو لُبابه راضي هستيم. ايشان هم رفتند و قبول کردند. اموال و زندگياش در طائفه بني قريظه رفت. گفت: من صلاح ميدانم تسليم شويد. ولي شيطان اينجا او را گول زد. اشاره کرد اگر تسليم شويد ممکن است گردن شما را بزنند. بلافاصله پشيمان شد. جبرئيل نازل شد و به پيامبر گفت: او ماجرا را لو داده است. ممکن است دوباره توطئه کنند و بجنگند. خودش اينقدر پشيمان شد که روي رفتن نزد پيامبر را نداشت. رفت طنابي تهيه کرد و کنار مسجد پيامبر آمد، خودش را به ستون مسجد بست و گفت: غلط کردم، توبه و امان! به پيامبر خبر دادند او شرمنده شده و نتوانسته نزد شما بيايد. پيامبر فرمودند: اگر به من ميگفت من براي او استغفار ميکردم و احتياج به طناب بستن نبود. حقيقت توبه همان پشيماني است. حالا که او خودش مستقيم سراغ خدا رفته، خدا سزاوارتر است. خودش را به طناب بست و شروع به گريه کرد و روزه گرفت. چند روز طول کشيد تا اينکه آيه نازل شد «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (توبه/102) پيغمبر خدا بشارت دادند، آيه نازل شده در پذيرش توبه أبو لُبابه، أم سلمه گفت: اجازه ميدهي من خبر دهم و بشارت دهم؟ آمدند سرشان را بيرون کردند و صدا زدند توبه أبو لبابه پذيرفته شد. مردم ريختند اين طناب را باز کنند، گفت: نه. بايد پيغمبر خدا بيايد باز کند. به پيغمبر خبر دادند تشريف آوردند طناب را باز کردند و بشارت دادند خداي متعال توبه شما را قبول کرده است. گفت: حالا که خدا به من لطف کرد و خطاي مرا بخشيد، ميخواهم همه اموالم را وقف در راه خدا کنم. فرمودند: نه، تو زن و بچه داري و نياز داري. وقف يک امر محبوب است. ما براي عاشورا و اربعين خيلي وقف داريم ولي براي عيد غدير که قطعاً از کربلا و عاشورا مهمتر است موقوفه نداريم يا خيلي کم داريم. بانيان خير به عشق علي بيايند نذر کنند، اگر مشکلشان حل شد براي حضرت علي و غدير يک کاري انجام دهند. حتماً گره باز خواهد شد. حضرت فرمودند: نميتواني همه اموالت را وقف کني. فرمود: نصف اموالم، فرمودند: نصف زياد است. گفت: ثلث اموالم را وقف خواهم کرد. لذا اين سنت شد و سنت هست، مستحب است آدم مال اضافه را در راه خير وقف کنند که همين ثلث اموال هم خيلي از گرهها را باز کرده است. ميتوانند وقف عام و خاص کنند. انشاءالله خدا توفيق توبه به همه ما مرحمت کند.
شريعتي: انشاءالله همه ما اهل توبه شويم و خداي متعال کمک کند و بندهاي شيطان را از دست و پاي ما باز کند که به سمت خودش فرار کنيم. امروز صفحه 431 قرآن کريم، آيات 23 تا 31 سوره مبارکه سبأ را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ «23» قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلى هُدىً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «24» قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ «25» قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ «26» قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «27» وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «28» وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «29» قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ «30» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ «31»
ترجمه: و شفاعت نزد خداوند سودى ندارد، مگر براى آن كس كه او اجازه دهد. (انتظار اذن شفاعت، ادامه دارد) تا زمانى كه هراس و اضطراب از دلهاى آنان بر طرف شود، (مجرمان) از آنان پرسند: پروردگار شما چه گفت؟ پاسخ مىدهند: حقّ گفت؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است. (اى پيامبر! به مشركان) بگو: كيست كه از آسمانها و زمين به شما روزى مىدهد؟ بگو: خدا؛ و البتّه (يكى از) ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در گمراهى آشكار هستيم. بگو: (شما) از آن چه ما مرتكب شدهايم باز خواست نخواهيد شد، و ما (نيز) از آن چه شما انجام مىدهيد باز خواست نخواهيم شد. بگو: پروردگار ما، ما و شما را (در قيامت) گرد مىآورد، سپس بين ما و شما به حقّ داورى خواهد كرد و اوست داور دانا. بگو: كسانى را كه به عنوان شريك به خداوند ملحق كردهايد به من نشان دهيد. هرگز چنين نيست، بلكه اوست خداى نفوذناپذير حكيم. و ما تو را به عنوان پيامبرى مژدهدهنده و بيم دهنده نفرستاديم جز براى همهى مردم، ولى بيشتر مردم نمىدانند. و آنان (با تمسخر) مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (قيامت) چه وقت خواهد بود؟ بگو: براى شماست وعده روزى كه نه (مىتوانيد) ساعتى از آن تأخير كنيد و نه پيشى بگيريد. و كسانى كه كافر شدند گفتند: ما نه به اين قرآن و نه به آن (كتابى) كه پيش از آن بوده است، هرگز ايمان نخواهيم آورد. (و تعجب مىكنى) اگر ببينى وقتى كه ستمگران (مشرك) در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند در حالى كه بعضى با بعض ديگر جدل و گفتگو مىكنند (و گناه خود را به گردن يكديگر مىاندازند.) كسانى كه ضعيف نگاه داشته شدهاند (زير دستان) به مستكبران مىگويند: اگر شما نبوديد، حتماً ما مؤمن بوديم.
شريعتي: انشاءالله به برکت نام اميرالمؤمنين همه مشکلات و گرهها باز شود و مردم ما در آرامش تمام زندگي کنند. از فضيلت ذکر بلند صلوات بفرمايند و نکته قرآني را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: چرا حضرت ابراهيم(ع) خليل و دوست خدا شدند؟ امام هادي(ع) فرمودند: «اِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلا لِكَثْرَةِ صَلاتِهِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ» (علل الشرائع، ج 1، ص 34) چون بر محمد و آل محمد زياد صلوات ميفرستاد. آن نور و حقيقت پيامبر و اهلبيت جلوتر از همه خلق شده بود. آيه 28 اين صفحه که تلاوت شد، خداوند ميفرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ» پيغمبر ما پيغمبر اين امت نيست، کافّه ناس است. لذا روز قيامت داريم امتهاي ديگر نزد حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهيم ميآيند و ميگويند: از ما شفاعت ميکنيد؟ ميگويند: برويد آقايي که سرور همه ما هست را ببينيد که همه کاره اوست. پيغمبر ما فرمود: حضرت آدم و همه انبياء و امتهاي ديگر زير پرچم ما هستند. «بَشِيراً وَ نَذِيراً» بشارت بر انذار مقدم شده است. بشير و نذير هستي، مرحوم دولابي ميفرمودند: بعضي فقط انذار ميکنند. اول بشارت بده و بعد انذار کن و هي چوب بزن. « وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» اکثر مردم درک نميکنند و اين حقيقت را نميفهمند.
شريعتي: اين هفته قرار گذاشتيم از عالم مجاهد، امام موسي صدر ياد کنيم. اگر نکتهاي هست بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: انشاءالله در مورد ايشان خبرهاي خوشي برسد، جامعيت ايشان خيلي فوق العاده بود. عالمي که مردم دار باشد و اجتماع را خوب بشناسد، همه گروهها را جمع کند، موفقيتي که ايشان در لبنان داشتند، مسيحيها و اهل سنت، گروههاي مختلف را جمع کردند. مجلس اعلاي شيعيان را ايشان به ثمر رساندند. جامع بودن و اخلاق و رفتار ايشان، پيامبر گونه زندگي کردنش فوق العاده بود. ما عالم خيلي داريم ولي عالمي که اين جامعيت در او باشد که بتواند يک مملکت را زير پوشش خود قرار بدهد. انشاءالله اگر زنده هستند خدا نجاتشان بدهد و اگر هم خداي نکرده شهيد شده است، با انبياء و اولياء محشور شود.
من با تمام وجود تشکر ميکنم از همه کساني که چند ماه جلوتر و در طول سال براي غدير دغدغه دارند. يک روزي خواهيم ديد انشاءالله به ياري خدا غدير که از عاشورا و تمام سال بالاتر است را احياء کنيم. پيغمبر ما در غدير هم دعا کردند و هم نفرين کردند. «و انصر من نصره و اخذل من خذله» خدا هرکس علي را به هر شکلي ياري ميکند، در هر جاي عالم باشد، خدا ياور اوست. «و اخذل» يعني عدم نصرت، ياري نکردن. غدير بي تفاوت است، نگاه ميکند. براي غدير کاري کن. من از تمام کارشناسان برنامه که در اين ايام در مورد غدير صحبت کردند تشکر ميکنم. ما به عشق علي چه کرديم؟ آيا مال داديم، جان داديم، اطعام داديم و جشن گرفتيم؟ پيام خيلي زيبايي يک خانمي فرستاد، نوشته بود: ما طبق معمول با خانواده بعد از نماز، ناهار ميخوريم و موقع پخش برنامه سمت خدا است. اين خانم گفت: دختر بچه ده ساله من وقتي حرفهاي شما را گوش داد، گفت: مامان آقاي فرحزاد ميگويد: عيدي بدهيد، شما پارسال عيدي به ما داديد؟ گفتم: بله، 130 هزار تومان عيدي دادم. گفت: اين بچه بلند شد و به اتاقش رفت و برگشت، قلکاش را شکسته بود و پولي که جمع کرده بود، 135 هزار تومان بود. پنج تومان براي خودش برداشت و بقيه را گفت به عشق علي عيدي بدهيد. آدم واقعاً منقلب ميشود. اين خانم تشکر کرد که چقدر حرف شما تأثير گذار بوده است.
هر خانوادهاي مروج غدير باشد «و انصر من نصره» را پياده کند. من شاهين شهر بودم، شهري که مهاجر خيلي دارد. شور و حال عجيبي در اصفهان و مشهد و قم و تهران و شهرهاي مختلف برقرار بود. اطعامهاي ميليوني، در عوارضي قم، رفقاي ما از دو ساعت به ظهر تا غروب اطعام ميدادند. ميليونها بستني و شيريني و کيک توزيع کردند. اگر ايستگاههاي صلواتي اربعين را برداريد، مردم نميتوانند پياده بروند. خواهش ميکنم غدير را در يک روز خلاصه نکنيد. غدير يک بازه زماني طولاني است. مثل عاشورا و اربعين که از ده روز قبل براي پياده روي ميروند. پيامبر خدا در بيابان غدير نه امکانات بوده، نه سايبان بوده، فقط يک قدري آب بود، سه روز ماندند. 24 و 25 ذي الحجه روز مباهله را داريم، مأمون از حضرت رضا(ع) پرسيد: مهمترين آيه در شأن مولا علي(ع) کدام آيه است؟ امام هشتم فرمود: آيه مباهله است. حضرت علي جان و نفس پيغمبر است. عيد مباهله و عيد انگشتر بخشيدن است، اين روز براي انگشتر بخشيدن خيلي خوب است. عزيزان انگشتر هديه بدهند. عيد مباهله کنارش عيد خاتم بخشي در حال رکوع است. آيه ولايت هم نازل شد «انما وليکم الله» (مائده/55) فردا هم باز نزول سوره «هل أتي» است. روز 24 آيه تطهير و حديث کساء نازل شد.
وعدهاي که داديم براي کتاب ماه ولايت و کليپهايي که عزيزان فرستادند. خيلي از خانوادهها به بچههايشان گفتند اين کتاب را بخوان، داستان کساء يا غدير خم يا انگشتر بخشيدن را تعريف کنند. به همه کساني که کليپ فرستادند جايزه ميدهيم و به پنج نفر برتر تبلت خواهيم داد. روايت قشنگي ديدم که در جلد هشت بحار الانوار صفحه 68 است. امام عسکري(ع) فرمودند: پيغمبر(ص) فرمودند که گروهي را در قيامت پاي ميزان ميآورند، اينها ميزان حسنات سبک و ميزان سيئات زياد است. به اينها خطاب ميرسد حسناتشان کجاست، اينها شرمنده ميشوند که دستشان خالي است. تا اينها سرشان پايين است، از طرف خداي متعال ندا ميرسد اينها حسنه سراغ ندارند ولي من سراغ دارم. يک حسنهاي دارم، يک صحيفه کوچکي ميآورند ، يک کاري کرده که همه هستياش را برميگردانند. در آن صحيفه يک حسنه بزرگي هست که پيغمبر خدا فرمود وقتي ميگذارند کفه حسنات اينها سنگين که ميشود به اندازه زمين تا آسمان بالا ميرود. ما به عشق علي چه کرديم؟ ندا ميرسد «خذ بيدک أبيک و أُمک و اخوانک، اخواتک و خاصتک و قراباتک و أخدانک و معارفک فادخلهم الجنه» نه تنها خودش نجات پيدا ميکند يک کشتي پهناور ميشود. ميگويد: دست پدرت، مادرت، برادرهايت، خواصت، فاميلت، خدمت گزاران و آشناهايت را بگير و به بهشت ببر. اول کم آورده بود حالا ميگويند: هزارها نفر را شفاعت کن. «فيقول الله عز وجل» خداي مهربان ميفرمايد: «يا عبادي مشي احدهم ببقية دين لأخيه الي أخيه» يکي از اينها دِين داشت و بدهکار بود. پيش طلبکارش رفت، گفت: من آمدم دينم را به شما بدهم. به عشق علي آمدم دينم را ادا کنم. طرف مقابل گفت: به عشق علي بن ابي طالب؟ گفت: بله! گفت: من از طلبم گذشتم و اين هم صندوق مالم، هرچه ميخواهي به عشق علي بردار و برو. به عشق علي زنداني آزاد کنيم. به عشق علي زمين خورده را بلند کنيم. به عشق علي يک ازدواجي را راه بياندازيم. گره گشايي کنيم، چون بدهياش را به عشق علي داد، از طلبش به عشق علي گذشت. «فحط به خطاياهما» خدا تمام سيئاتشان را محو کرد «و جعل في حشو صحيفتهما و موازينهما و اوجب لهما و لوالديهما الجنة»
شريعتي: انشاءالله هرکدام از ما به عشق علي گام برداريم و کاري کرده باشيم. اگر نکتهاي هست بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: بسياري از شهرستانها صبح و عصر بوده است، روز عيد غدير روز بيعت با امام زمان است. حضرت در غدير چند بار اسم حضرت مهدي را آوردند. از حرم، مسجد مقدس جمکران، از همه اينهايي که خدمت کردند به خصوص مرجع بزرگوار حضرت آيت الله مکارم شيرازي تشکر ميکنم که دو سال است در اين راهپيمايي حاضر ميشوند. البته زمان شيخ مفيد عجيب جلسه باشکوهي بود و ايشان سنت احياي غدير را زنده کردند. حضرت آيت الله علوي بروجردي هم شرکت کردند، از ايشان هم تشکر ميکنيم. افرادي با ويلچر و عصا شرکت کردند. خدا را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد همه ما را علوي و فاطمي قرار بده، همه ما را مبلغ و مروج ولايت اميرالمؤمنين و غدير قرار بده، رفع همّ و غم و مشکلات از همه بگردان به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: «والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»