برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليهالسلام) - شرح دعاي هشتم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 15- 05-97
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
گاهي دلم به سمت خدا ميبرد مرا *** يعني به آستان رضا ميبرد مرا
مثل کبوتري که به پرواز آمده است *** تا کوي دوست بال دعا ميبرد مرا
تا محضر سپيدهي هشتم به صد اميد *** ايمان جدا و عشق جدا ميبرد مرا
نزديکتر شدن به ضريح امام نور *** تا دوردست خاطرهها ميبرد مرا
از خود در اين حرم به خدا ميتوان رسيد *** اين جذبه از کجا به کجا ميبرد مرا
آن پرچمي که دست تکان ميدهد به ناز *** تا صحن سيد الشهداء ميبرد مرا
اي اهلبيت نور به سرچشمهي شهود *** دلبستگي به مهر شما ميبرد مرا
توحيد ناب رنگ «أنا من شروطها» است *** اين شرط تا حضور خدا ميبرد مرا
شريعتي: «صلي الله عليک يا أبالحسن يا علي بن موسي الرضا» سلام ميکنم به روي ماهتان. به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. انشاءالله هرجا که هستيد زندگيتان منور به نور امام رئوف، امام رضا(ع) باشد و زيارت مشهد الرضا نصيب همه شما شود. امروز روز مخصوص زيارتي حضرت است. دوستاني که مشهد هستيد همه ما را دعا کنيد. همه آنهايي که التماس دعا گفتند و دلشان براي امام رضا پر ميزند. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز، ماه ذي القعده پر است از برکات امام هشتم(ع). آرزو دارم اين طرحي که عرض ميکنم يک روزي در مملکت ما اتفاق بيافتد. در قرآن داريم «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ» (توبه/36) ماه در طول سال دوازده تا است از روز اولي که خدا خلقت کرده است. ماه رومي، ماه ميلادي، ماه شمسي و قمري دوازده تا است. اين ظاهر آيه است. رواياتي داريم که منظور از اين آيه دوازده معصوم و دوازده امامي است که جانشين پيغمبر خدا هستند و کم و زياد نميشوند. من آرزو دارم در مملکت ما که زير سايه چهارده معصوم و اهلبيت هستيم، اين برنامه پياده شود و هر ماهي به نام يک امام معصوم باشد. ماه ذي الحجه بيشترين مناسبت در رابطه با اميرالمؤمنين علي(ع) است که يکي غدير خم است. شايد ده پانزده مناسبت ديگر هست. مثلاً ماه نيمه شعبان به نام امام زمان گره خورده است، محرم با امام حسين، همينطور ميتوان تقسيم کرد. اول ماه ذي القعده ولادت حضرت معصومه(س) است و يازدهم ولادت امام هشتم و امروز بيست و سوم ذيالقعده زيارت مخصوص امام رضا(ع) است. بيست و پنجم ذيالقعده روز دحو الارض است. مرحوم ميرداماد ميگويد: از بهترين سنتها و با تأکيد ترين مستحبات زيارت آقا امام رضا(ع) است و پايان ماه هم شهادت فرزندشان امام جواد (ع) است. اين ماه ذي القعده ماه امام رضا(ع) است. انشاءالله خدا توفيق بدهد زيارت با معرفت نصيب همه آرزومندان و همه عزيزان بشود و ما هم جزء زوار واقعي آن امام باشيم.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد صحيفه نوراني سجاديه بود، نکات خيلي خوبي را شنيديم. دعاي هشتم را مرور کرديم. امروز هم مهمان سفره ناب و بي نظير صحيفه سجاديه هستيم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي هشتم صحيفه سجاديه 44 مورد است که امام سجاد(ع) به خدا پناه ميبرند و همه مؤمنين و مؤمنات را در پناه خداي متعال ميآورند با درود و صلوات بر پيغمبر و آل او، چند مورد را گفتيم،«مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْص» خدا نکند آدم حريص شود. «وَ سَوْرَهِ الْغَضَبِ» از شدت و فوران غضب که بسياري از جنايات در حالت غضب انجام ميشود. سومين مورد که حضرت از آن به خدا پناه ميبرد، «وَ غَلَبَهِ الْحَسَدِ» به خدا پناه ميبريم از اينکه حسد بر ما غلبه کند. حسد مورد ابتلاي همه هستم. در روايت هست بسيار کم کسي است که حسد نداشته باشد. يا معصوم باشد، يا پيغمبر باشد يا يک مؤمني که خيلي کامل باشد. حسد کسي ندارد که رقيبش اگر پيروز شد بگويد: الحمدلله! يعني از ته دل خوشحال شود. اگر رقيب او زمين خورد ناراحت شود. کسي که من نداشته باشد. يعني من او ما شده باشد. در خير و شر ديگران هم سهيم باشد. و الا اگر کسي از اينکه ديگري پيشرفت کرد، يک موقع غصه ميخورد من هم پيشرفت کنم، عيب ندارد. غبطه خوب است. چند حديث دربارهي مذمت حسد ميخوانم و راهکارهايي که انسان با حسادت مبارزه کند و به اين کمال برسد. استادي داشتيم ميفرمود: استثناء داريم، همين روايتي که ميفرمايد: علامت مؤمن اين است که هرچه براي خود ميخواهد، براي ديگران هم بخواهد و هرچه براي خودش نميخواهد، براي ديگران هم نخواهد. اين يعني نبايد حسادت کند. پس مؤمن واقعي هم نبايد حسادت داشته باشد. از بدترين رذايل اخلاقي که از اول خلقت دامنگير بشر شده تا قيامت همين حسادت است. روايت داريم «ان الحسد ياكل الحسنات كما ياكل النار الحطب» (شرحنهجالبلاغه، ج 1، ص 317) چطور آتش به يک درخت و هيزم ميافتد و همه را خاکستر ميکند. کسي که حسود است، ايمانش را از بين ميبرد. شخصيت و باورهاي انسان را از بين ميبرد. در روايت ديگر داريم که ايمان را فاسد ميکند.
امام هشتم فرمودند: «ليس لبخيل راحة و لا لحسودٍ لذة» انشاءالله هيچکسي بخيل نباشد. خسيس نباشد. آدم بخيل راحتي ندارد. بخيل نميخواهد خير به خودش و ديگران برساند. «و لا لحسودٍ لذة» لذت نميبرد، دائم غصه ميخورد که چرا فلاني جلو افتاد؟ چرا فلاني پيشرفت کرد؟ چرا فلاني وضعش خوب است؟ دائم پريشان است. يعني هيچوقت به آقايي نميرسد. کسي آقا ميشود که دلسوز و خيرخواه ديگران باشد. از پيشرفت ديگران لذت ببرد. اين حسادت در بين خانوادهها زياد است. امام سجاد(ع) فرمود: من بعضي بچهها را خيلي دوست دارم. امام باقر امام است و امتيازاتي دارد. امر خداست او را بيشتر دوست بداريم. ولي فرمود: در پنهاني به او محبت ميکنم مبادا برادرها به حسادت بيافتند. اگر يک کسي را بيشتر دوست داريم، عنوانهاي خدايي و الهي و واقعي يک وجهي دارد که بايد اين را بيشتر احترام کرد. احترام را دور از چشمئ بقيه انجام بدهيم که اين حسادت را تحريک نکند. در روايت داريم کاري که براي حضرت يوسف(ع) پيش آمد، حضرت يوسف جمال داشت، به مراتب از زيبايي ظاهري، زيبايي معنوي داشته است. آن جاذبه قوي است. يعني آن چيزي که آدم را ميکِشد، روح است و جان است و زيبايي دروني افراد است. زندانيان هم عاشق او ميشدند، کافران هم عاشق او ميشدند. حضرت يعقوب در تربيت بچهها کوتاهي نکرده بود و مال حلال به آنها داده بود ولي حسادت چقدر مفاسد دارد که حضرت يوسف جمال و کمال و برجستگي دارد، برادرها نتوانستند تاب بياورند. او را از چشم پدر دور کردند و او را نابود کردند. لاوي برادر بزرگتر بود، گفت: من طاقت دست و پا زدن ندارم. ريشه تمام درگيريهاي عالم و اتفاقات يکي حسد است. اول قتلي که روي کره زمين اتفاق افتاد توسط قابيل بود که هابيل را کشت. بخاطر اينکه هردو در خانه خدا هديه دادند، يکي قبول شد و يکي قبول نشد. گفت: چرا اين قبول شد و براي من نشد؟ حالا او بهترين گوسفند را داده بود و اين بدترين زراعتش را داده بود. برادرش را کشت و نابود کرد. حسادت ريشه طرف را ميزند. ابليس بر حضرت آدم حسادت ورزيد. چرا خدا يک امتيازاتي به او داده و به من نداده است؟ دو تا جاري، دو تا خواهر، دو تا عمو، دو تا خاله به هم حسادت ميکنند. به يکي يک مقدار بيشتر محبت کند، قيافهاش عوض ميشود.
حسادت باعث شد حضرت يوسف بي گناه و معصوم و نوجوان در چاه بيافتد. لاوي گفت: من نميگذارم او را بکشيد. براي همين خدا به او عنايتي کرد و نسل نبوت را در او قرار داد. گفت: او را در چاه بياندازيد که دور از چشم ما از بين برود. او را به قصد کشتن در چاه انداختند. حسادت باعث شد که حضرت يوسف چهل سال صدمه ببيند و از خانوادهاش دور باشد. چندين سال زندان برود، همه اينها براي حسادت برادران بود. يا مثلاً دربارهي اهلبيت داريم، چرا اينقدر اهلبيت و پيغمبر را اذيت کردند؟ چرا حضرت علي را خانهنشين کردند؟ چرا حضرت زهرا را به شهادت رساندند؟ چرا امامان ما را اينقدر شکنجه دادند؟ «أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» (نساء/54) يعني خدا يک نفر را بخاطر اينکه ظرفيت دارد بالا ميبرد. يا اينکه خدا از روي اختيار و حکمتي که دارد يک نفر را بالا ميبرد. آيا اين انگشت کوچک ميتواند به اين بغلي بگويد: چرا اين را بلند خلق کردي؟ حديث داريم اگر همه موجودات يکسان بودند عالم در هم ميپيچيد. مثل يک کارخانهاي که بايد کاسه و کوزه بزند، جنس جور باشد. بايد يک انگشت بزرگتر باشد وگرنه کارها انجام نميشود. به امامان ما ميگفتند: که چرا خدا اينقدر به شما علم داده است؟ چرا اينقدر کرامت دارند و فوق العاده هستند؟ تو بايد تلاش کني زير سايهي امام، ولي خدا، برادران يوسف بايد بگويند: حسنهايي که يوسف دارد خدا به ما هم بدهد. يا خودشان را کنار برادر بزرگتر زمين بزنند وقتي با او قاطي شدي، يگانه شدي و عاشقش شدي، اخلاق و صفات براي شما هم ميآيد. همانطور که در زليخا پايان کار آمد. زليخا هم خدايي شد، تبديل شد. اول بت پرست بود، دعوت به گناه کرد ولي چون عاشق شد و هستياش را فداي حضرت يوسف کرد، همان اخلاق و صفات در او آمد. پس راه عقب افتادگي اين نيست که طرف مقابل را زمين بزنيم که جلو بيافتيم. آدم دوست دارد خوب باشد و مثل خوبها باشد. لذا آيه قرآن ميفرمايد: اينها حسادت ورزيدند، حسادت باعث شد اينها را خانه نشين کنند. هر سؤالي را پاسخ ميدهد. استدلالهاي امام جواد هشت ساله در مقابل مأمون، باعث ميشد متحير بمانند. اينها باعث ميشد نقشه قتل امام را بکشند. حسادت، يعني آدم حسود امامش را هم ميکشد. آدم حسود يوسف صديق را هم نابود ميکند. مواظب باشيم.
روايت داريم پيامبر(ص) با اصحاب نشسته بودند، يک نفر وارد شد. حضرت فرمودند: اين شخص اهل بهشت است. از اين نمونهها داريم. يکي از اصحاب پيامبر جواني بود. ولي پيغمبر بيان نکردند براي چه اهل بهشت است. وقتي اين آقا برگشت من او را همراهي کردم و رفتم. گفتم: خوب است همراه او شوم و ببينم او چه فوقالعادگي دارد که اهل بهشت است. اجازه خواستم مهمان او شدم. ديدم مثل باقي افراد نماز ميخواند و زندگي ميکند و يک آدم عادي است. هيچ چيز فوقالعاده در او نديدم. دو روز ماندم و خواستم بيايم، گفتم: علت اينکه به شما زحمت دادم، اين بود که پيامبر خبر خوشي داده شما اهل بهشت هستي. ميخواستم ببينم چه صفتي تو را اهل بهشت قرار داده است؟ تأمل کرد و گفت: من عبادت و عمل فوق العاده ندارم ولي چيزي که در من فوقالعاده است اين است که هيچوقت بدي کسي را نخواستم. يعني هر خيري به کسي ميرسد خوشحال ميشوم و هر ضرري که به کسي ميرسد ناراحت ميشوم. ما با دولت آمريکا خوب نيستيم ولي اگر جنگلهاي آمريکا آتش بگيرد و مردم آنجا از بين بروند بايد ناراحت شويم. بعضي خوشحال ميشوند! نه! حتي دشمن را هم اگر بتوانيم نجات بدهيم و دستش را بگيريم. امامان ما حتي براي دشمن يک جايي خيرخواهي ميکردند. از اينکه کسي به جهنم ميرود خوشحال نشويم. از اينکه يکي از جهنم درميآيد خوشحال شويم. بعضي ميخواهند جهنم را پر کنند. آمد به پيغمبر خبر داد که دليلش همين است. ضد حسادت، خيرخواهي و دلسوزي است. اين دعا را که ماه رمضان ميخوانيم من در طول سال ميخوانم. «اللهم ادخل علي اهل القبور السرور» اهل القبور!
پيغمبر ما عبور ميکردند، در قبرستان ديدند يک قبري صاحبش معذب است. فرمودند: برويد دو تا چوب بياوريد. من بارها گفتم که مستحب مؤکد است که دو تا چوب تازه از هر درختي باشد، طوري نيست همراه ميت بگذارند. در روايت داريم تا وقتي اينها تازه هست خدا ميت را عذاب نميکند. حتي قضايش را به جا بياورند. پيغمبر مقداري روي قبر را کندند و دو تا چوب را گذاشتند و پوشاندند. فرمودند: تا وقتي اينها تازه است خدا او را عذاب نميکند. فرمودند: اين عمل اينقدر مؤثر است، «ينفعُ المؤمن و الکافر» يعني حتي براي کافر هم اثر دارد. آدم دايرهي خيرخواهي را وسعت بدهد. «اللهم اغن کل فقير، اللهم اشبع کل جائع» هر برهنهاي را بپوشان «اللهم اشف کل مريض» خدايا تو را قسم ميدهيم به حق علي بن موسي الرضا، پدرانش، فرزندانش، همه مريضها و دردمندهاي روحي و جسمي شفا عنايت بفرما. پرستاران اينها هم خيلي ايثار ميکنند و خدا گناهان اينها را ميآمرزد.
«اللهم اقض دين کل مدين» خدايا قرض هر قرضمندي را ادا کن. «اللهم فکَّ کل اسير» هر اسيري را آزاد کن. «اللهم فرِّج عن کل مَکروب» هرکسي که غم و غصه دارد. خدا اين صفت را خيلي دوست دارد. بعضيها تنگ نظر هستند و به ديد خدايي به مردم و عالم نگاه نميکنند. فقط يک گروه و حزب خاص، خدا به همه مهربان است يا فقط به مؤمنين مهربان است؟ اين آيه در قرآن دو بار آمده است «إِنَ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (بقره/143) «بالناس» ما هم بايد همينطور باشيم. مشکل عالم و مؤمنين اين است که فقط خودشان را ميبينند. خير رسان نيستند.
شريعتي: حاج آقا رحيم ارباب که شخصيت بزرگي بود و از مفاخر فقه و اصول بود و در تخت فولاد اصفهان مدفون هستند، در شرح حالشان خواندم که راز موفقيت و کمالات ايشان اين بوده که هيچوقت بد کسي را نخواستند. اين کمال بزرگي است.
حاج آقاي فرحزاد: «إِنَ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم»، چه وقت رحمت خدا شش دانگ شامل حال ما ميشود؟ رحمت خدا درجه دارد. يک موقع صد درجه روي آدم ميريزد. آدم نميداند چه کار کند. در درياي رحمت و نور غرق ميشود. مؤمنين چنين است. علي(ع) فرمود: «أبلغ ما تستدر به الرحمه أن تُضمِر لجميع الناس الرحمه» (غررالحكم/حكمت 10344) چه وقت رحمت خدا در حد رسا و اعلي است؟ «تُستَدَر» يعني ميريزد و سرازير ميشود، مثل باران با طراوتي که فضا را عوض ميکند. چه وقت رحمت خدا روي سر جمعي فوق العاده ميريزد؟ چه وقت مردم ايران از اين مشکلات اقتصادي بيرون ميآيند؟ وقتي که همه دلسوز هم باشند. خير همديگر را بخواهند. همدل شوند. به هم رحم کنند. همه ما در مشکلات مقصر هستيم. خارج وقتي مشکلي پيش ميآيد جنسهايشان را در فروشگاهها ميگذارند. ما هرچه هست جمع ميکنيم. محبت در جامعه نيست.
آدمي در عالم خاکي نميآيد به دست *** عالمي ديگر ببايست ساخت از نو آدمي
اگر ميخواهيم عوض شويم و مملکت ما عوض شود بايد اين صفت حرص، صفت حسادت را از بين ببريم. اگر چنين شود هزار تا آمريکا زمينگير ميشوند. ما خودمان مشکل داريم. مسئولين هم مشکل دارند، ما از مسئولين و افراد جنايتکار دفاع نميکنيم. مفسدين را بگيرند و به حد اعلاي مجازات برسانند. يک بازنگري در خودمان هم داشته باشيم. کارمند، مدير، مسئول، شاگرد، همه درست کار کنيم. اميرالمؤمنين(ع) چه وقت ميفرمايد در حد اعلي رحمت خدا ريزش ميکند؟«أبلغ ما تستدر به الرحمه أن تُضمِر لجميع الناس الرحمه» اينکه در درونت خير و رحمت را براي همه بخواهي. خدايا همه گمراهان را هدايت کن. همه زمين خوردهها را دستگيري کن. همه مريضها را شفا بده. سيد بن طاووس (ره) که خيلي آدم برجستهاي بود، ايشان گفت: امروز روز زيارت مخصوص امام هشتم(ع) است. اينقدر آدم معتبري است که حرفش را جاي حديث قبول کردند. سيد بن طاووس که نام او جاودانه مانده است، نماز شب که ميخواند اول براي بدها دعا ميکرد. کافرها، منافقها، گمراهها، خدايا اينها را هدايت کن و جهنميها را نجات بده. ما معمولاً براي شهدا، علما، مؤمنين، خوبها دعا ميکنيم. پس اينهايي که بي وارث و بد وارث هستند، گناهکار هستند چه؟ براي اينها هم دعا کنيم و فاتحه بفرستيم. وقتي رحمت خدا شامل همه ميشود که براي همه خيرخواهي کنيم.
شريعتي: به قول قيصر امين پور: «پراکندگي حاصل کثرت است *** بياييد تمرين وحدت کنيم» اينجاست که آدم بايد همدل و همراه باشد که بر مشکلات غلبه کند.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از شاخصههاي امام معصوم«و الولي ناصح» يعني در اين زمان، امام زمان، امام هشتم و امامان ما، دلسوزترين، مهربانترين، فداکارترين افراد عالم بودند. يعني اگر کسي يک درجه ايمانش از اينها بالاتر بود، او را امام ميکرد. بخاطر اينکه حاضر شد هستياش بسوزد، زير سم اسبها برود ولي خير به ديگران برساند. چراغي روشن شود که تا ابد ديگران را پيدا کند. دقيقاً ضد حسادت، حسادت آن طرف است. شمرها و يزيدها مورد حسد بودند و اينها محسود بودند و به اينها حسادت ميشد. راههاي درمان حسادت را بيان کنم.
يکي اينکه از خدا کمک بخواهيم، «وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» (يونس/100) نفس کافر کيش مسلمان شدني نيست، مگر اينکه خدا لطف و عنايتي کند ساکت شود. به خدا خيلي پناه ببريم و از خدا کمک بخواهيم. «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (يوسف/64) «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» (فلق/5) آنهايي که در معرض حسادت هستند. نماز يکشنبه ماه ذيالقعده را هم فراموش نکنيد که هفته آينده، آخرين يکشنبه از ماه است. يک هفته بخوانند کافي است. راه ديگر اين است که انسان ايمان و باورهايش را تقويت کند. وقتي ما ميبينيم خدا عليم و حاکم است، يکي را بايد بالا ببرد. بايد يکي مدير و پروفسور باشد، يکي کارگر باشد، بنا باشد، ممکن است شرافت او بالاتر باشد، نميشود همه يکسان باشند. اگر ما باورهايمان به خدا قوي باشد، کارهاي خدا همه حکيمانه است. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاء» (مائده/54) خدا بخواهد به يکي بيشتر ميدهد، چرا به من بر ميخورد؟ «المحمود في کل فعال» همه کارهاي خدا حق است و درست است.
يکي از راههاي مبارزه با حسد اين است که حسادت را اعمال نکنيم. اگر من ديدم يک کسي جلو افتاد و به خواهر و برادر من، بر عليه او قيام نکنم. بروز ندهم و در مقام عمل زير پايش را خالي نکنم. بلکه عکس آن را عمل کنم. از کسي که جلو افتاده تعريف کنم. يک درختي که پر از خار و آلودگي است، اگر آب ندهي خشک ميشود. درخت بخل را اگر آب ندهي و مقابله کني خشک ميشود. هيچ اعتنايي نکنيم و عکس آن عمل کنيم. غبطه خوب است. يعني پيشرفت کند و مثل او شود. يکي از راهها اين است که دادههاي خودمان را ببينيم. اين آقا يا خانم پيشرفت کرده، من هم يک جاهاي ديگر پيشرفت کردم، من هم يک جاهاي ديگر خدا به من داده است. خودم را کم نبينم و نعمتهاي خدا را کم نبينم. در يک رشته شکست خوردم ولي در رشتههاي ديگر توانايي دارم. اينها را شکرگزار باشيم. پيغمبر(ص) فرمودند: نعمتهايي که خدا به ما داده بازگو ميکنيم و شکر ميکنيم ولي بعضي نعمتهاي که مورد حسادت انسان واقع ميشود، مگر لازم است آدم همه سرمايههايش را رو کند؟ همه هنرهايش را رو کند و به همه نشان بدهد. بعضي چشم زخم ميزنند و تاب ديدنش را ندارند. بعضيها دائم لباسها و طلاهايشان را به رخ يکديگر ميکشند، هم خودت زمين ميخوري و هم مورد حسادت واقع ميشوي. محسود واقع ميشوي. يعني همه هنرها و زيباييهايمان را براي ديگران رو نکنيم. پيغمبر فرمود: «استعينوا علي امورکم بالکتمان» با پنهان کردن و پوشيدن در امورتان کمک بگيريد. «فانَّ کل ذي نعمة محسودٌ» هر آدم صاحب نعمتي مورد حسادت قرار ميگيرد. فرمود: اگر کسي زمين خورد و گرفتار شد، خوشحال نشويد زمانه ميگردد و نوبت خودت هم ميشود. هيچوقت از زمين خوردن کسي خوشحال نشو.
شريعتي: خيلي نکات خوبي را شنيديم. فکر ميکنم نکته اصلي که راه حل هم هست، محبت است. اگر بين ما و ديگران محبت ايجاد شد از زمين خوردنش خوشحال نميشويم، از موفقيتش خوشحال ميشويم. امروز صفحه 403 قرآن کريم، آيات 53 تا 63 سوره مبارکه عنکبوت را تلاوت خواهيم کرد.
«وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْ لا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «53» يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ «54» يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «55» يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ «56» كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ «57» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ «58» الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «59» وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «60» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ «61» اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «62» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ «63»
ترجمه: آنان با عجله از تو عذاب (الهى را) مىخواهند و اگر مهلت معيّن (براى آنان مقرّر) نبود، قطعاً عذاب به سراغشان مىآمد، (ولى بدانند) عذاب ناگهانى به سراغشان خواهد آمد در حالى كه از آن غافلند. آنان از تو عذاب فورى مىخواهند و حال آن كه جهنم بر كافران احاطه دارد. روزى (فرا رسد) كه عذاب از بالاى سرشان و از زير پاهايشان آنان را فرا گيرد؛ (در آن روز خداوند) مىفرمايد: بچشيد (جزاى) كارهايى را كه (در دنيا) انجام دادهايد. اى بندگانِ با ايمانِ من! همانا زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد. هر نفسى، چشندهى مرگ است؛ سپس به سوى ما باز گردانده مىشويد. و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، قطعاً آنان را در غرفههايى از بهشت جاى مىدهيم كه نهرها از زير آنها جارى است؛ هميشه در آنجا خواهند بود؛ چه خوب است پاداش عمل كنندگان. (مؤمنان صالح) كسانى هستند كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) كرده و بر پروردگارشان توكّل مىكنند. و چه بسا جنبندهاى كه نمىتواند روزى خود را تأمين كند، خداست كه به او و به شما روزى مىدهد و اوست شنواى دانا. و اگر از آنان (مشركان) سؤال كنى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريد و خورشيد و ماه را تسخير كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. پس، (از راه حقّ) به كجا منحرف مىشوند؟ خداوند براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را مىگسترد و يا تنگ مىكند، همانا خداوند به هر چيزى آگاه است. و اگر از آنان (مشركان) بپرسى: چه كسى از آسمان، آبى فرستاد كه به وسيلهى آن زمين را بعد از مرگش زنده كرد؟ حتماً خواهند گفت: خدا. بگو: ستايش مخصوص خداست؛ امّا بيشتر آنان نمىانديشند.
شريعتي: در روز مخصوص زيارتي امام رضا(ع) چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به حضرت رضا(ع) هديه کنيم و از ثواب و برکاتش بهرهمند شويم. از فضيلت ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم. اين هفته در برنامه از فرزند امام، علامه شهيد سيد عارف حسين الحسيني رهبر شيعيان پاکستان ، ياد ميکنيم.
حاج آقاي فرحزاد: صلوات تخلق به اخلاق الهي است يعني «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ» کار خدا نزول رحمت بر پيغمبر است. ملائکه هم درخواست ميکنند، ميفرمايد: شما هم مثل خدا تخلق به اخلاق الهي پيدا کنيد. شما هم دائم صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد.
هفته آينده روز دوشنبه روز اول ذي الحجة الحرام و شروع ماه ولايت است. مقام معظم رهبري فرمودند: خوب است اين ماه را شهر الولايه نامگذاري کنيم از بس که مناسبتهاي زياد در اين ماه در رابطه با اميرالمؤمنين و اهلبيت است. يکي جشن ازدواج است، سد ابواب است، حديث ثقلين است، آيه وُد است، «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مريم/96) زيارت غديريه است. تولد امام هادي(ع) است. مهمترين اعياد عيد غدير خم است. آيه مباهله و آيه تطهير است. آيه انگشتر بخشيدن در حال رکوع است. اين ماه، ماه ولايت است و مناسبتهايي که خدا قبل و بعد غدير قرار داده است. دوستان بنا دارند در ايام غديريه هم زيارت غديريه را آخر برنامه پخش کنند. هم اينکه براي غدير روزشمار بگذاريم و اينکه يک مسابقه با همکاري مؤسسه حضرت خديجه و ستاد غدير برگزار شود، چهارده نفر را به عتبات عاليات و کربلا بفرستيم، 110 نفر مشهد بفرستيم و110 کارت هديه هم جايز بدهيم. آقاي ميرشفيعي اين مناسبتها را با ذکر سند و مدرک در آوردند، ايام غديريه به عنوان ماه ولايت، عزيزان ميتوانند اين را مجاني از سايت حضرت خديجه و سايت سمت خدا دانلود کنند يا اينکه پيامک بدهند و کتابش را تهيه کنند. کانونهاي مساجد و امام جماعتها ميليوني چاپ کنند هيچ اشکالي ندارد. ما ميخواهيم ايام غديريه احياء شود.
چون امروز روز زيارتي مخصوص امام رضا(ع) هست و روز چهارشنبه هم روز دحو الارض هست و روزه گرفتن معادل هفتاد سال و بعضي روايات گفتند: صد سال عبادت است. در روايات روي زيارت امام هشتم خيلي تکيه کردند. روايت عجيبي است که امام هفتم فرمود: وقتي زوار را روز قيامت جمع ميکنند، زوار فرزندم علي بن موسي الرضا، همه درجه بالاتري از همه دارند و هم مزد و عطاي آنها از همه بيشتر است. من خواهش ميکنم از کساني که در فاميلشان افرادي هستند که هنوز به مشهد نرفتند، باني شوند. آستان قدس رضوي حدود هفتصد هزار زائر اولي آورده است. هر مؤسسهاي ميتواند در اين کار خير سهيم شود.
موضوع ديگر اجاره هست. بنده خدايي به من گفت: کي وضع درست ميشود؟ گفتم: به لطف خدا درست ميشود. گفت: من يک ميليون و دويست حقوق ميگيرم و يک ميليون و پانصد اجاره ميدهم. چطور زندگي کنم؟ بياييم به همديگر رحم کنيم و دل امام رضا را خشنود کنيم. اجارهها را زياد نکنيم. پيام داده بودند که مستأجر ما صاحب فرزند شد و ما کرايهاش را کم کرديم. اينهاست که رحمت را زياد ميکند.
شريعتي: من مطمئن هستم اگر کسي بخاطر امام رضا کاري را انجام دهد، امام رضا زير دينش نخواهند ماند و قطعاً جبران خواهد کرد. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: شهيد عارف حسين الحسيني هم شخصيت فوقالعادهاي بود. شاگرد حضرت امام بود. شفاخانه، درمانگاه، مدرسه، مسجد ساخت و دائم به مردم پاکستان خير ميرساند. هم در عراق زنداني شد و هم در ايران ولي از مبارزه دست برنداشت. امسال سيامين سالگرد شهادت ايشان است. خدايا تو را قسم ميدهيم به حق حمد و آل محمد، ايمان، معرفت، خيرخواهي و دلسوزي کامل به همه ما مرحمت بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک و ما را جزء بهترين يارانش قرار بده. خدايا به حق امام هشتم به همه آنهايي که همسر ندارند، شغل ندارند، مسکن ندارند، فرزند ندارند، مرحمت بفرما. همه ما را جزء زوار امام هشتم و جزء کمک کنندگان به زوار قرار بده. به برکت صلوات بر علي بن موسي الرضا(ع).
شريعتي: يک سلامم را اگر پاسخ بگويي ميروم لذتش را با تمام شهر قسمت ميکنم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»