اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-04-25-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليه‌السلام) - شرح دعاي هشتم

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليه‌السلام)    - شرح دعاي هشتم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 25-04-97
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
من بي تو دمي قرار نتوانم کرد *** احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مويي *** يک شکر تو از هزار نتوانم کرد
شريعتي: «الحمدلله رب العالمين» سلام مي‌کنم به همه بيننده‌ها و شنونده‌هاي نازنين‌مان، به سمت خداي امروز خوش آمديد. باز هم ميلاد با سعادت کريمه‌ي اهل‌بيت اخت الرضا، حضرت معصومه(س) و دهه کرامت را تبريک مي‌گويم. انشاءالله بهترين‌ها نصيب همه شما شود. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز، ايام ميلاد سر تا سر نور حضرت معصومه(س) و امام هشتم(ع) که پيش روي ماست را تبريک مي‌گويم. ما مردم ايران زير سايه‌ي اين برادر و خواهر و فرزندان امام هفتم(ع) هستيم. آغاز دهه کرامت است، انشاءالله اين جشن و سرور در دلها فراوان شود و  مردم ما حقيقتاً شاد باشند و مشکلات همه برطرف شود. فصل زيارت و مسافرت است. توفيق زيارت و مسافرت‌هاي خوب نصيب همه شود  و خيلي به جا هست که روز ولادت حضرت معصومه را روز دختر نام نهادند. البته پسرها هم گلايه نکنند چرا روز پسر نداريم.
شريعتي: انشاءالله به برکت امام رضا و خواهر بزرگوارشان رفع غم و هم و گرفتاري از سرزمين ما بشود و دلهاي مردم ما آرام شود. در سفر اخير به عتبات توفيق داشتيم کنار گنبد سيدالشهداء(ع) برويم. اولين دعايي که بعد از تعجيل در فرج کردم، اين بود که مردم ما به آرامشي که حقشان هست برسند و اين گرفتاري و معضلات اقتصادي از کشور ما رخت بربندد و به يک ثباتي برسيم. بحث ما با حاج آقاي فرحزاد صحيفه سجاديه بود. کلام بسيار نوراني و بي نظير امام هشتم‌مان، دعاي هشتم صحيفه سجاديه را مرور خواهيم کرد و از فرازهاي ناب و نوراني آن بهره‌مند خواهيم شد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي هشتم صحيفه سجاديه 44 مورد هست که امام سجاد(ع) به خدا پناه مي‌برند از رذايل اخلاقي و پيشامدهاي ناگوار که خيلي خوب است آدم اين دعاها را بخواند. در اواسط دعا که بخشي را خوانديم، مي‌فرمايد: خدايا به تو پناه مي‌برم «أَوْ أَنْ نَعْضُدَ ظَالِما» (صحيفه سجاديه/ دعاى 8) اينکه ما در زندگي کمک ظالم و ترويج ظالم بکنيم. اين خيلي گناه بزرگي است. آدم هميشه بايد طرفدار مظلوم باشد. به تو پناه مي‌بريم از اينکه کمک ظالم کنيم «أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفا» يا اينکه انسان گرفتار را ياري نکنيم. همه انسان‌ها وظيفه دارند به آدم ستمديده ياري کنند. «أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ» بعضي مواقع انسان خواسته‌هايي دارد که حقش نيست. زيادخواهي است يا مي‌خواهد حق ديگران را پايمال کند. خدايا به تو پناه مي‌بريم از اينکه ما غصب کنيم چيزي که حق ما نيست. «أَوْ نَقُولَ فِي الْعِلْمِ بِغَيْرِ عِلْمٍ» خدايا به تو پناه مي‌بريم در مسائلي که آگاهي نداريم و علم و دانش نداريم ورود کنيم.
«وَ نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَنْطَوِيَ عَلَى غِشِّ أَحَدٍ» خدايا به تو پناه مي‌برم از اينکه قدم بگذارم و قصدم خيانت کردن به کسي باشد. از اول صبح قصد آدم دلسوزي، خيرخواهي، کار راه اندازي باشد. قصدش جيب بري و اختلاس و رشوه نباشد. به تو پناه مي‌برم که گام بنهم بر خيانت بر کسي. «وَ أَنْ نُعْجِبَ بِأَعْمَالِنَا» به تو پناه مي‌برم از اينکه به اعمال خودم مغرور شوم. مي‌گويند: يکي از عرفا دعا مي‌کرد خدايا همه از گناه به تو پناه مي‌برند، من از حسناتم به تو پناه مي‌برم. چون شيطان طمعي که در گناه دارد که ما را به جهنم ببرد يا موفق به توبه نکند يا نا اميد شويم، بيشتر از طمع به افرادي است که کار خوب مي‌کنند يا عبادت مي‌کنند که آنها را به غرور و تفاخر و تکبر بياندازد. کسي که مغرور شد عبادتش را فاسد کرده است. «وَ نَمُدَّ فِي آمَالِنَا» به تو پناه مي‌بريم از آرزوهاي طول و دراز دنيايي، «وَ نَعُوذُ بِکَ مِنْ سُوءِ السَّرِيرَةِ» خدايا به تو پناه مي‌بريم از اينکه باطن ما بد باشد. نيت‌هاي ما بد باشد. «وَ احْتِقَارِ الصَّغِيرَةِ» گناه را کوچک بشماريم. «وَ أَنْ يَسْتَحْوِذَ عَلَيْنَا الشَّيْطَانُ» به تو پناه مي‌بريم که شيطان بر ما غلبه کند. «أَوْ يَنْکُبَنَا الزَّمَانُ» به تو پناه مي‌بريم از اينکه زمان ما را به نکبت و درد سر و زحمت بياندازد. يا سلطان بر ما هجوم بياورد و حق ما را از بين ببرد. تک تک اين دعاها احتياج به شرح دارد.
اولين پناهندگي امام سجاد(ع) «أَعُوذُ بِكَ‏ مِنْ‏ هَيَجَانِ‏ الْحِرْصِ» (صحيفه سجاديه/ص56) واقعاً اگر مردم حرص و طمع را کنار بگذارند بسياري از مشکلات خانوادگي و اجتماعي و اقتصادي حل مي‌شود. حرص صفت خيلي بدي است. ما آيه‌اي در قرآن داريم که حرص در وجود همه انسان‌ها هست. «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعا» (معارج/19) انسان خلقتش و بافتش سير شدني نيست. هلوع کسي است که سير نمي‌شود. جمال مطلق، کمال مطلق، قدرت مطلق، ثروت مطلق، هرچه مي‌دهي مي‌گويد: بقيه‌اش کو؟! پس اصل اينکه بشر دنبال چيزهاي نامتناهي هست، در وجود همه انسان‌ها هست. منتهي اين حس را بايد در مسير صحيح راهنمايي کرد. حرص اصلش چيز خوبي است ولي حرصي خوب است که انسان براي تعليم و تعلم و براي يادگيري باشد.
يک کسي موقع مردن بود، از کسي مسأله‌اي پرسيد. به او گفتند: تو داري جان مي‌دهي. اين چه سؤالي است؟ گفت: اين علم را بياموزم و ياد بگيرم و بميرم بهتر از اين است که جاهل از دنيا بروم. حديث داريم دو حريص هستند که سير نمي‌شوند. يکي حرص به دنيا، يکي حرص به علم و دانش است. آدم براي حکمت و فراگيري علم هرچه حرص بزند خوب است. حضرت امير جمله خيلي قشنگي دارند. مي‌فرمايند: «كُلُّ وِعَاءٍ يَضِيقُ بِمَا جُعِلَ‏ فِيهِ‏ إِلا وِعَاءَ الْعِلْمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ‏» (نهج‏البلاغه، حكمت 205) يعني هر ظرفي که چيزي درونش مي‌ريزي پر مي‌شود. يعني آن ظرف را پر مي‌کند ولي علم و فهم و دانش در هر قلبي وارد مي‌شود قلب را بزرگ مي‌کند. يعني هرچه مي‌دهي قلب بزرگ مي‌شود. حرص چيز بدي نيست منتهي بايد در انتخابش چيزهاي خوب باشد. حرص به احسان به مردم، حرص به خير رساندن به مردم، حرص به عشق و محبت، انسان در محبت کردن به بندگان خدا حريص باشد. در محبت کردن به زن و بچه حريص باشد. صفت پيامبر حريصٌ عليکم بود. اينقدر پيامبر دغدغه خلق را داشت خدا به او تسلي مي‌داد «طه، ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏» (طه/1و2) نفرستاديم که خودت را به زحمت بياندازي. «لَعَلَّكَ باخِعٌ‏ نَفْسَك‏» (شعرا/3) جانت را گذاشتي که اين مردم هدايت شوند. حرصي که انسان براي هدايت ديگران مي‌خورد خوب است. منتهي اين حرص براي جمع کردن و پول درآوردن و انبار کردن، بدترين چيزهاست.
روايت زيبايي هست که حضرت عيسي زهد خيلي فوق العاده‌اي داشت. همسر و خانه و فرزند نداشت. ساده‌ترين پيغمبرها در بي آلايشي و زاهد زندگي کردن بوده است. عمر طولاني هم نداشته است. در روايت داريم يکبار حضرت عيسي تنها به سياحت مي‌رفتند که کسي با او همسفر شد. او آدم حريصي بود. به محلي رسيدند، حضرت عيسي مشغول عبادت شدند. به او پولي دادند و فرمودند: غذايي تهيه کن با هم بخوريم. رفت و برگشت و سه تا نان خريده بود. حضرت عيسي از سه تا نان، يک نان را خورد. بعد که حضرت عيسي عبادتش تمام شد، فرمودند: چند تا نان بود؟ گفت: دو تا! حضرت فرمود: دو تا بود؟ گفت: بله. يکي را نگفت! بعد حرکت کردند. مقداري رفتند به گله آهويي رسيدند، حضرت عيسي(ع) يکي از اين آهوها را شکار کردند و بخشي از اين آهو را طبخ کردند و ميل کردند. بقيه‌ي آهو را فرمودند: به اذن خدا زنده شو. چون يکي از معجزات حضرت عيسي زنده کردن مرده بود. زنده شد! حضرت عيسي به همسفرش فرمود: به خدايي که اين معجزه را به تو نشان داد قسم مي‌دهم، راستش را بگو که چند تا نان بود؟ گفت: دو تا بود. باز زير بار نرفت. حريص حاضر است دروغ بگويد و دزدي بکند، خيانت بکند و اختلاس بکند. حضرت حرکت کردند، به دهکده‌اي رسيدند و ديدند سه تا شمش طلا آنجا افتاده است. حضرت عيسي فرمودند: ما دو نفر هستيم و اين سه شمش طلا هست. يکي براي من و يکي براي شما، سومي را به کسي مي‌دهيم که واقعيت را بگويد. چند تا نان بود؟ اينجا راستش را گفت. گفت: سه تا نان بود و من يکي را خورده بودم. حضرت عيسي فرمود: من احتياجي به خشت طلا ندارم. هر سه تا براي تو، من اين سه تا را به تو مي‌بخشم. حضرت به راهشان ادامه دادند. آن بنده خدا نشسته بود که اين خشت‌هاي طلا را چه کند، سه نفر رهگذر آمدند رد شوند. آن بنده خدا را کشتند که سه تا خشت طلا را بگيرند. همانجا سر او را بريدند. اين سه نفر گفتند: ما گرسنه هستيم. به يکي از اينها گفتند: شما برو از دهکده ناني تهيه کن که وقتي برگشتي ما اين خشت‌ها را با هم تقسيم کنيم. آن کسي که رفت نان تهيه کند، شيطان وسوسه‌اش کرد. گفت: بيا يک نقشه بريز. اين نان‌ها را مسموم کن که اينها بخورند و بميرند و هر سه خشت را برداري. بشر دنيا پرست همينطور است. اين دو نفر هم با هم نقشه کشيدند. گفتند: وقتي نان را آورد، او را مي‌کشيم و اين سه خشت طلا را بين خودمان تقسيم مي‌کنيم. آن بنده خدا نان را آورد و با او درگير شدند و کشتند. بعد خسته شدند و از اين نان مسموم خوردند. آنها هم افتادند و مردند. حضرت عيسي(ع) برگشتند و عبور کردند. ديدند چهار جنازه کنار اين سه خشت طلا افتاده است. فرمودند: اين نتيجه حرص دنيا است. حرص دنيا آدم را به کشتن مي‌دهد و به مال دنيا نمي‌رساند.
حديث داريم «الحريص محرومٌ» همه دنيا براي اينها باشد، مي‌توانند بيش از يک لباس بپوشند؟ مي‌توانند بيشتر از يک پرس غذا بخورند؟ چه بسا افراد پولدار اينقدر پرهيز دارند که از فقرا هم کمتر مي‌خورند. آيت الله بهاءالديني فرمودند: رزق و روزي داشتن نيست. رزق و روزي آن است که شما مصرف مي‌کني. تمام دلارها براي من! چه فايده دارد اگر گره‌اي باز نشود. حضرت علي(ع) يک درهمي را دست مبارکشان گرفتند و فرمودند: تا وقتي در دست من هستي هيچ خاصيت نداري. اگر رفتي و شکمي را سير کردي و برهنه‌اي را پوشاندي و گره‌اي را باز کردي، دلي را شاد کردي به درد مي‌خورد. ما چقدر داريم که خانه روي خانه، ملک روي ملک، ارز روي ارز انبار مي‌کند. تمام صدمه‌هايي که بقيه مي‌خورند بخاطر همين‌ها است. استفاده هم نمي‌کند. حتي حاضر نيست به نزديکانش بدهد. آدم حريص محروم است. مثنوي مي‌گويد:
بند بگسل باش و آزاد اي پسر *** چند باشي بند سيم و بند زر
کاسه‌ي چشم حريصان پر نشد *** تا صدف قانع نشد، پر دُر نشد
آب باران که به صدف مي‌رسد، به همين مقدار آب قانع مي‌شود و بسته مي‌شود. چون قانع مي‌شود خدا در وجودش تبديل به دُرّ قيمتي مي‌کند.    
گر بريزي بحر را در کوزه‌اي *** چند گنجد قسمت چند روزه‌اي
همه درياهاي عالم براي شما، بيش از يک ليوان آب مي‌تواني بخوري؟ نمي‌تواني. براي چه اينقدر حرص مي‌زني؟ چه چيزي باعث شد حضرت آدم از بهشت دنيايي بيرون بيايد؟ حرص خوردن گندم. خدا فرمود: اين باغ و بوستان در خدمت شما و حضرت حوّا باشد. همه چيز مباح است فقط به گندم نزديک نشويد. ولي هر طرف که مي‌آمد مي‌گفت: اين گندم چيست؟ شيطان او را وسوسه کرد، گفت: مي‌داني براي چه گفته است نخور؟ اگر بخوري هميشه باقي مي‌ماني. در صورتي که دروغ مي‌گفت. خوردن همان و بيرون رفتن و افتادن لباس از تن همان! حرص باعث شد که حضرت آدم(ع) از بهشت برين بيرون بيايد و هروقت حرص را زمين بگذاري دوباره به بهشت برمي‌گردي. قانع و راضي شدي به بهشت برمي‌گردي.
هرکه را جامه ز عشقي چاک شد *** او ز حرص و عيب کلي پاک شد
اگر از خدا بخواهيم عشق به خدا، عشق به اهل‌بيت، عشق به آخرت يک ذره در وجود ما بيايد، يک ذره باور کردن معاد، کافي است براي اينکه انسان متحول و منقلب شود. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «من ايقن بالخلف جاد بالعطيه» اگر بدانيم کار خير بکنيم و مشکلي را حل کنيم، چندين برابر خدا در دنيا به ما عطا مي‌کند، ما راحت انفاق و احسان مي‌کنيم. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «عزَّ         من قنع ذلّ من طمع» هرکس راضي و قانع بود، عزيز شد. دست به آدم‌هاي بي انصاف دراز نکرد. عزيز است کسي که قانع است. اگر کسي عزت مي‌خواهد در قناعت است. کسي که طمّاع و حريص است ذليل و خوار است. اگر انسان حريص بر خدمات است خوب است. خيررساني خوب است. افرادي که کارآفرين هستند و توليد مي‌کنند، حرص در توليد دارد، حرص در اشتغال زايي دارد خوب است اما جمع کردن مال بد است. اکثر افراد ثروتمند جمع مي‌کنند، تشريفات و تجملات و مد گرا هستند، ماشين دو ميلياردي دارند. ماشين دو ميلياردي چند تا پرايد مي‌شود؟ چند نفر مي‌توانند کسب و کار راه بياندازند؟
يکي از آشفته‌گري‌هايي که در مملکت و بازار ما هست وجود نقدينگي‌هاي فراوان است. پول‌هاي سرگردان که نمي‌دانند چه کار کنند. تا مي‌گويند: سکه، سريع سکه ثبت نام مي‌کند. تا مي‌گويند: ملک گران مي‌شود ملک مي‌خرد. کار خير کنيد، کار توليدي راه بياندازيد. چه لذتي دارد انسان براي يک نفر که در فقر مطلق است شغل ايجاد کند و دلي را شاد کند. طمع باعث شده يک عده اينقدر در فشار باشند و يک عده اينقدر جمع کنند. روايت داريم يک نفر مهمان حضرت علي شد و ديد حضرت نان جو سبوس دار مي‌خورند. گاهي حضرت يک پيراهن داشتند و پيراهن را تکان مي‌دادند تا خشک شود و نماز مي‌روند پيراهن داشته باشند. مهمان ديد حضرت نان جو سبوس‌دار مي‌خورد. داد زد! گفت: يک آدم با انصاف پيدا نمي‌شود، سبوس‌ها را بگيرد و حضرت نان جو بدون سبوس بخورد؟ فضّه آمد گفت: شما داد و فرياد نکن. خود آقا اجازه نمي‌دهد. بعد حضرت تبسم کردند و فرمودند: اين بهتر است. من ساده‌ترين غذا را با سبوس مي‌خورم هم نفس مرا رام مي‌کند و مؤمنان هم از من پيروي مي‌کنند و مي‌گويند: رهبر ما چنين است. ساده‌ترين لباس و خانه را دارد. آدمي که خانه و لباس آنچناني دارد قهراً بر ديگران تفاخر مي‌کند. ولي آدمي که کم دارد ديگر تفاخر ندارد و تواضع مي‌کند. بزرگي فرمايش خوبي داشت، مي‌فرمود: مسئولين بايد به اندازه رده پايين مملکتي با مردم زندگي کنند نه بالا شهري و تجملات داشته باشند. مي‌فرمود: مردم ما اگر دلشان نمي‌آيد به فقرا کمک کنند، لااقل زندگي‌شان را ساده‌تر برگزار کنند که دل اين همه فقرا را نشکنند.
شريعتي: چند سال پيش مقام معظم رهبري يک هشداري براي تجمل‌گرايي و اشرافي‌گري دادند که امروز داريم تبعات آن را مي‌بينيم. يکوقتي ايشان تذکر دادند ماشين‌هاي مدل بالا در خيابان چقدر حسرت و آه در دل مردم به وجود آورد.
حاج آقاي فرحزاد: همينطور است. دل شکستن‌ها اثر وضعي دارد. به نزديکان خودت کمک کن! روايت داريم فرزند آدم پير مي‌شود و دو چيز در او جوان مي‌شود. هرچه آدم پير مي‌شود حرص او بيشتر مي‌شود. يکي هم آرزوهاي دراز است. در حالات يکي از عرفا نوشته بودند، هرکسي موعظه قشنگي مي‌کرد خوب گوش مي‌داد. گفتند: چطور گوش مي‌دهي؟ گفت: درباره‌ي يکي از بزرگان نقل مي‌کنند من خيلي موعظه شنيدم، ولي کلام يک کنيز و خادمه‌اي که يک حرف حسابي زد، مهر و محبت و حرص دنيا را از من دور کرد. گفتند: چطور؟ گفت: من مهمان کسي شدم، خادمه‌اي داشت. مقداري نان جو با آب گوارا آورد. پذيرايي مختصري کرد و گفت: اگر يک آب گوارايي بود خوردي و يک نان جو ساده‌اي بود خوردي، تن سالم و امنيت داري، احتياج به کسي نداري، ديگر خاک بر سر دنيا که اينقدر جوش دنيا و حرص و تجملات دنيا را بخوري. انسان اگر قانع باشد به اقل چيز قانع است و اگر قانع نباشد همه دنيا را هم بدهند حريص تر مي‌شود. اگر شما سلامتي داري، اينقدر آدم ثروتمند هست که ده نوع مريضي دارد. اگر خدا تن سالم داده، امنيت داده، راحتي و خوشي داري، اگر کمترين حداقل را مي‌نوشي و مي‌خوري و شاداب و سرحال هستي، خاک بر سر دنيا که اينقدر غصه دنيا را بخوريم. اين جمله اين کنيز مهر دنيا را از من بيرون کرد و آرام و قانع شدم. امام سجاد مي‌فرمايد: خدايا به تو پناه مي‌برم از هيجان حرص، حرص حريص‌ها و طمع طماع‌ها. انشاءالله در کسب کمالات و خير رساندن به ديگران حريص باشيم.
شريعتي: امروز صفحه 382 قرآن کريم، آيات 56 تا 63 سوره مبارکه نمل را تلاوت خواهيم کرد.
«فَما كانَ‏ جَوابَ‏ قَوْمِهِ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ «56» فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرِينَ «57» وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ «58» قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلى‏ عِبادِهِ الَّذِينَ اصْطَفى‏ آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ «59» أَمَّنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ «60» أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً وَ جَعَلَ خِلالَها أَنْهاراً وَ جَعَلَ لَها رَواسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حاجِزاً أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «61» أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ «62» أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ تَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ «63»
ترجمه: ولى پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: خاندان لوط را از شهرتان بيرون كنيد، زيرا آنان مردمى هستند كه پاكيزگى مى‏جويند. پس ما لوط و خانواده‏اش را نجات داديم، جز زنش را كه (به خاطر انحراف) مقدّر كرده بوديم از بازماندگان (و هلاك شدگان در آن شهر) باشد. سپس بارانى (از سنگ) بر سر آنها باريديم (و همگى زير آن دفن شدند) و چه بد است باران انذار شدگان. بگو: سپاس براى خداست و سلام بر آن بندگانش، كه آنان را برگزيد. آيا خدا بهتر است يا آنچه را كه شريك قرار مى‏دهند؟ كيست كه آسمان‏ها و زمين را آفريد؟ و از آسمان براى شما آب فرستاد، پس به وسيله‏ى آن، باغ‏هايى بهجت‏انگيز رويانيد؛ كار شما نبود كه درختانش را برويانيد، آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه آنان قومى منحرفند. كيست كه زمين را قرارگاهى ساخت و در آن، رودها قرار داد، و براى آن، كوه‏ها را (مانند لنگر) ثابت و پابرجا قرار داد و ميان دو دريا (شور و شيرين) مانعى قرار داد (كه مخلوط نشوند). آيا معبودى با خداست؟ (نه) بلكه اكثر آنان نمى‏دانند.كيست كه هرگاه درمانده‏اى او را بخواند، اجابت نمايد و بدى و ناخوشى را برطرف كند، و شما را جانشينان (خود در) زمين قرار دهد؟ آيا با خداوند معبودى است؟ چه كم پند مى‏پذيريد. كيست كه شما را در تاريكى‏هاى خشكى و دريا (به وسيله‏ى ستارگان) هدايت مى‏كند، و كيست كه بادها را پيشاپيش (باران) رحمتش به عنوان بشارت مى‏فرستد، آيا معبودى با خداست؟ خداوند برتر است از آن چه براى او شريك قرار مى‏دهند.
شريعتي: «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ» انشاءالله همه ما به مقام اضطرار برسيم که بايد آقاي ما امام زمان(عج) تشريف بياورند و گره از مشکلات همه ما باز کنند.  از فضيلت     ذکر بلند صلوات بر محمد و آل محمد بگويند و بعد هم اشاره قرآني امروز را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: چهار ذکر است که برترين ذکرهاست، تسبيح «سبحان الله»، تحميد «الحمدلله» تهليل «لا اله الا الله» که شايد افضل ذکرها باشد. تکبير «الله اکبر» تسبيحات اربعه که موقع خوابيدن مستحب است يکبار گفته شود. رکعت سوم و چهارم نماز هم يکبار واجب است و مستحب است سه بار بگويند و حديث داريم ميزان حسنات را خيلي سنگين مي‌کند. امام صادق(ع) فرمودند: ثواب چهار ذکر مهم «سبحان الله، الحمدلله، لا اله الا الله، الله اکبر»  را مي‌دهند به کساني که بر محمد و آل محمد صلوات بفرستند.
آيه 62 که تلاوت شد «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ» افرادي که مضطر مي‌شوند يعني از همه جا مي‌برند، واقعاً دل شش دانگ متوجه خدا شود، اجابت خدا بالاي سرشان مي‌آيد. مضطر واقعي هم امام زمان(ع) است وقتي که خدا تدبير ميکند ظهور واقع شود، از صميم دل آقا اين آيه را مي‌خوانند و به خدا پناهنده مي‌شوند و خداي متعال ظهور حضرت را اذن مي‌دهند. يکي از دلايلي که دعا مستجاب نمي‌شود اين است که ما به اضطرار صد در صد نرسيديم. کسي که دل شکسته مي‌شود و از همه مي‌برد ارتباطش با خدا وصل مي‌شود. جالب است خدا در ادامه مي‌فرمايد: «وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ» يعني وقتي مضطر مي‌شوي و پيوندت با خدا محکم مي‌شود شما نماينده خدا مي‌شوي. خليفه در روي زمين مي‌شوي. انسان نمودار موحد واقعي مي‌شود. بعد مي‌فرمايد: آيا مي‌تواني خداي ديگري با خدا بگيري؟ چرا کم تذکر پيدا مي‌کني؟
شريعتي: ديروز حرم حضرت معصومه(س) مشرف بوديم. برنامه را با حضور مخاطبان عزيزمان و جمعي از مردم شريف شهر مقدس قم و زوار شريف حضرت معصومه در شبستان امام خميني برگزار کرديم. قرار گذاشتيم به 110 نفر از دخترخانم‌هايي که در آن جلسه حاضر هستند و امسال به سن تکليف رسيدند، هدايايي به رسم يادبود تقديم کنيم. فرم‌هاي ثبت‌نام توزيع شد، اسامي را فردا در سايت سمت خدا قرار خواهيم داد. ادامه فرمايشات شما را مي‌شنويم.
حاج آقاي فرحزاد: نعمت‌هاي بزرگي خداي متعال به ما مرحمت کرده که يکي شهر مقدس قم است که در روايت داريم حرم ما اهل‌بيت است. سرزمين قم و خاک قم جذابيت فوق العاده‌اي دارد. وجود حضرت معصومه(س) که اهل‌بيت لطف کردند اين بانو اينجا باشد به قصد زيارت برادر آمدند و آنجا مريض شدند و ماندند. ما امامزاده خيلي داريم ولي امامزاده‌اي که تبليغ و تعريف و ستايش فوق العاده شده باشد و چندين امام مردم را به زيارت او سوق بدهند، کم داريم. مثل حضرت عبدالعظيم، يکي حضرت معصومه است که زيارت او يا معادل بهشت است يا بهشت را واجب مي‌کند. چند امام فرمودند: زيارت اين حضرت با معرفت بهشت را واجب مي‌کند. ما سه تا امامزاده داريم حضرت علي اکبر، حضرت ابالفضل و حضرت معصومه که زيارت اينها را امام معصوم فرمودند. امام هشتم فرمودند: کسي که حضرت معصومه را در قم زيارت کند مرا زيارت کرده است. چون قم از نظر منطقه‌اي مرکز مملکت ما هست، دسترسي به آن راحت‌تر است. لذا همت بگمارند، هم مسجد مقدس جمکران و هم زيارت حضرت فاطمه، يکي از اميدواري‌هايي که دل مرا آرام کرده، اين توسلي که به حضرت معصومه داريم و رفقاي ما دارند، زيارتنامه ايشان را قرائت مي‌کنند قطعاً اميد ما اين است که حضرت معصومه شفاعت ما را مي‌کنند. «يا فاطمه اشفعي لي في الجنة، فان لک عند الله» کريم يعني کسي که کسي را از در خانه‌اش برنمي‌گرداند. کسي را نا اميد برنمي‌گرداند. امام صادق(ع) فرمودند: به شفاعت او تمام شيعيان عالم مي‌توانند به بهشت بروند. تقاضا مي‌کنم در مملکت ما نگذاريد کسي داغ حرم حضرت رضا، حضرت معصومه و جمکران بر دلش بماند.
با اين گراني ارز مقداري رفتن به سفر کربلا مشکل شده است، من از زوار اولي‌هايي که همراه شما بودند عذرخواهي مي‌کنم بخاطر بحران امنيتي که در عراق ايجاد شد، کاظمين و سامرا نرفتند. ولي سفر قم و سفر مشهد الرضا راحت و ارزان است. در فاميل و بستگان هرکس را مي‌شناسيد بفرستيد و اگر نتوانستيد خيريه حضرت خديجه(س) تا به حال بيست هزار زائر را به قم آورديم. اسکان و پذيرايي زوار با ما هست، نفري چهل هزار تومان، عزيزاني که مي‌توانند يک ماشين، ده نفر، هرچقدر مي‌توانند باني شوند. چقدر اين زوار خوشحال مي‌شوند و گريه مي‌کنند.
شريعتي: يقيناً دعاي آنها گره‌هاي بزرگي را از مملکت ما باز خواهد کرد.
حاج آقاي فرحزاد: خيلي از بلاها را دفع مي‌کند و خيلي دعاهايي که در حق ما مي‌کنند مستجاب مي‌شود. ما با آستان مقدس مشهد هماهنگي کرديم، معاون امداد توليت آستان مشهد، با دويست هزار تومان مي‌شود يک نفر را به مشهد آورد. انشاءالله عزيزان در سايت برنامه سمت خدا شماره حساب‌ها را ببينند و يا پيامک بدهند و کمک کنند و ديگر کسي نباشد که به مشهد و قم نرفته باشد.
اين هفته گراميداشت حاج آقا رحيم ارباب هست که واقعاً شخصيت فوق‌العاده‌اي بودند. از علماي برجسته شهر اصفهان بودند و شهر ايشان زيارتگاه است. حاج آقا رحيم ارباب در زهد و تقوا بسيار فوق العاده بودند. در حالات ايشان نوشتند که ايشان فرمود: من چهل سال با اين زبانم غيبت نکردم و دروغ نگفتم. بعد از وادي السلام ما قبرستاني مثل تخت فولاد اصفهان نداريم. انبياء هستند، اولياء و عرفاي برحسته هستند. شهداي محراب مثل اشرافي اصفهاني هستند. فرمود: با چشمم به نامحرم نگاه نکردم. ايشان اينقدر زاهد و خيرخواه و دلسوز ديگران بودند. مي‌فرمودند: باران فراواني در اصفهان آمد و سيل راه افتاد. ايشان حس کردند همسايه دارد آسيب مي‌بيند. رفتند ديدند اينها بيرون آمدند و سقف خانه‌شان چکّه مي‌کند. اينها را به منزل خودشان آوردندو بعد سقف پايين ريخت. با اينکه يک اتاق بزرگ داشتند، نصفش را در اختيار اينها گذاشتند، يک پرده زدند و اينها را چند وقت نگه داشتند تا خانه آنها تعمير شود و هزينه کردند و بعد اينها را بردند. در خير رساندن به ديگران خيلي فوق‌العاده بودند. ايشان با مرحوم قشقايي همزمان بودند.
شريعتي: رحمت و رضوان خدا بر علمايي که حق بزرگي بر گردن ما دارند. دوستاني که اصفهان هستند سر مزار ايشان مشرف شوند. اسامي دخترخانم‌هايي که همنام حضرت خديجه هستند و قبلاً ثبت نام کردند فردا در سايت ما قرار خواهد گرفت. دخترخانم‌هايي که ديروز ثبت‌نام کردند و به سن تکليف رسيده بودند هم بعداً اطلاع رساني خواهيم کرد.
حاج آقاي فرحزاد: چون روز دختر هم هست پيغمبر ما اهتمام ويژه داشتند. البته همه فرزندان     را بايد تکريم کرد ولي دختر چون دلش نازک است، احساس و عاطفه فوق‌العاده دارد. انشاءالله خدا به همه عزيزاني که آرزوي دختر دارند، مرحمت کند. در روايت داريم از سعادت خانم اين است که اولين فرزندش دختر باشد. روايت ديدم که خدا به حضرت ابراهيم(ع) دو تا پسر مرحمت کرد. حضرت ساره(س) فرزند نداشت. فرزند پيغمبر بود و خيلي محترم بود ولي اولاد نداشت، بعد خدا از حضرت هاجر به او اسماعيل را داد. بعد هم خدا به حضرت ساره حضرت اسحاق را داد. دو تا پسر داشت و دختر نداشت، آرزو کرد. گاهي در خانم‌ها مي‌گويند: ما خيلي دوست داريم که خدا به ما دختر بدهد و در تشييع جنازه ما گريه کند و رحمت خدا را جذب کند. حديث است حضرت ابراهيم دو پسر     داشت، گفت: خدايا به من دختري بده که بعد از مردن من به ياد من باشد و براي من گريه کند. پسر نعمت است و بايد حفظش کند و دختر شما را حفظ مي‌کند.
خدايا تو را قسم مي‌دهيم به مولود اين ايام آقا علي بن موسي الرضا و حضرت فاطمه معصومه، رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها به فضل و کرمت بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک و ما را جزء بهترين يارانش قرار بده. خدايا مرض‌هاي روحي و جسمي را به زودي شفاي عاجل عنايت بفرما. به آنهايي که همسر ندارند، شغل ندارند و مسکن ندارند، فرزند ندارند، به حق علي بن موسي الرضا به همه مرحمت بفرما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: زندگي چيز ديگري شده است تا به نامت رسيده‌ايم حسين، عشق سوغات کربلاست اگر مزه‌اش را چشيده‌ايم حسين!
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها