برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين (عليهالسلام) - شرح دعاي هفتم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 21-03- 97
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.
شريعتي: سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، به سمت خداي امروز خوش آمديد. طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله بهترينها نصيب شما شود. خدا را شکر ميکنيم که داريم اين روزهاي ماه مبارک رمضان را تجربه ميکنيم. يک رمضان ديگري را ديديم و سر سفرهي خداي متعال نشستيم. يک تبريک ويژه به همه آقا پسرها و دخترخانمهاي عزيز روزه اولي داريم و التماس دعاي ويژه داريم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز، آرزوي قبولي طاعات را داريم مخصوصاً عزيزاني که سال اولي است که روزه دار هستند. خيلي خوب است که پدر و مادرها براي اين عزيزان يک جايزهاي را در نظر بگيرند که خاطرهاي ماندگار شود و روزه گرفتن تثبيت شود.
شريعتي: مسألهي امروز را بفرماييد و بعد وارد بحث خواهيم شد.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از مسائلي که از اصول هست و خيلي هم گرهگشا است اين است که هر عملي انسان انجام داد، ديگر هرچقدر بعد از آن شک کرد نبايد اعتنا کند. مثلاً کسي وضو گرفته شک ميکند که وضويش باطل شده يا باطل نشده، درست گرفته يا درست نگرفته، کلاً هر عملي بعد از اينکه پايان گرفت، هرچه دربارهي آن عمل شک کرديم به کل نبايد اعتنا کنيم. اينها وسوسههاي شيطاني است اگر اعتنا نکنيم عمل ما صحيح است و انشاءالله کارتان درست ميشود.
شريعتي: اين مسائل خيلي راهگشاست. انشاءالله انس ما با رسالههاي عمليه و ارتباط ما با دفاتر مراجع تقليد بيشتر و تنگتر شود و در مسير بندگي گام برداريم. بحث ما صحيفه سجاديه بود. اقيانوس بسيار عميق و سرشار از معرفت و نکات بسيار نابي که در ذيل دعاي صحيفه براي ما ميگويند. امروز دعاي هفتم صحيفه را مرور ميکنيم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي هفتم صحيفه سجاديه که دعاي مهمي هم هست، اينقدر مهم است که بنده اين دعا را حفظ کردم. در مفاتيح بعد از دعاي توسل و قبل از دعاي «الهي عظم البلاء» اين دعا آمده است. دعاي خيلي مهمي است. در روايت داريم امام سجاد(ع) هروقت امر مهمي برايشان پيش ميآمد يا مشکل حادي پيش ميآمد يا غم و غصه و فشارهاي روحي و جسمي و ظاهري و دنيايي داشتند، در تلاطم و فشارهاي روزگار که براي همه پيش ميآيد، اين دعا را ميخواندند و اين دعا براي حل مغضلات و مشکلات و غمها، مشکلات اقتصادي و تنگي سينه و غم و غصه خيلي مؤثر است.
بنده يادم هست شايد سه سال قبل اين دعا را مطرح کردم و خيلي توصيه کردم، بعد از آن در طول اين چند سال پيامهاي مختلفي داشتيم که با خواندن اين دعا مشکلات ما حل شده است. مخصوصاً اين دعا را با توجه به معاني آن بخوانند. چون معانياش خيلي بلند است. فقط لغلغهي زبان نباشد. وقتي ميگوييم: «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ» يعني اي خدايي که تمام گرهها به وسيله شما باز ميشود. غير از خدا محال است، اذن خدا و اذن اولياي خدا، محال است بدون اذان خدا هيچ گرهاي باز شود. گرهگشا و حلال مشکلات صد در صد خود خداست، بقيه هم اگر کاري ميکنند باز به اذن خدا، به امر خدا، به حول و قوه خدا است. منشأ و گرهگشا اوست. اين دعا را اگر حفظ کنند خيلي خوب است. يکي از بزرگان اين دعا را در قنوت نمازهاي واجب يا مستحب ميخواندند. يکي از بزرگان براي من فرمودند: من يک موقع مريضي داشتم که نميتوانستم از جا بلند شوم و مشکلات روحي و فشارهاي سنگين روي من بود. به ياد دعاي هفتم صحيفه سجاديه افتادم و با يک سوزي اين را خواندم. «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ» اي خدايي که تو همه گرهها را باز ميکني. تيزي و شدت فشارها را در هم ميشکني و آن بلاها فروکش ميکند. خواندن دعا همان و بلند شدن از جا همان! اگر بگوييم اين دعا اعجاز ميکند حرف گزافي نزديم. اين دعا را در ميان دعاها جديتر بگيرند. در قنوت، در نماز، در مشاهد مشرفه، در موقع اجابت دعا خيلي دعاي قوي است.
مرحوم دکتر احمدي که ديروز در حرم حضرت معصومه(س) دفن شدند، يک شخصيت فعال فرهنگي بودند. به دور از جناح بندي و دستهبنديهاي سياسي خدمتگزار قوي بودند. آدم بي ادعا و متواضع و خاکي بودند. سه قشر دانشگاهي و حوزوي و مردم ايشان را دوست داشتند. ايشان نقل کردند يک زماني يک همايشي بود از همه دنيا نمايندههاي قشرهاي مختلف، يک همايش جهاني بود. آنجا هرکس از هر مملکتي هيأتي آمده بودند که راهکاري را براي حل معضلات مطرح کنند. از طرف ايران هيأتي که رفته بود سرپرستش آقاي دکتر احمدي بودند. فرمودند: من فکر کردم در اين همايش مهم از چه منبعي استفاده کنم و چه چيزي را مطرح کنم. به ذهنم رسيد چند فراز از دعاي صحيفه سجاديه گزينش کنم و چند جمله از اين دعا را به زبان زنده دنيا بگويم. ايشان فرمودند: وقتي اين مطالب را ميخواندم اشک ميريختند حتي کساني که اصلاً مسلمان نبودند ولي به جانشان مينشست، چون کلام فطرت است. بعد از اينکه صحبت ايشان تمام شد جمعي کنار ايشان ميآيند و ميپرسند: اينها کجا بوده و براي چه کسي است. توضيح ميدهد امام سجاد(ع) جانشين پيغمبر مسلمانها هست. به ايشان ميگويند: اينها را براي ما بفرست. برايشان ميفرستد و همه شيعه ميشوند.
جاج آقاي انصاريان نام يکي از علما را بردند که ايشان در قطار جايي ميرفتند، در کوپه جمعي از اراذل و اوباش بودند. حرکات ناهنجار، حرفهاي نامربوط ميزدند. آن عالم برجسته به خاطر اينکه جلوي ناهنجاري را بگيرد شروع ميکند مقداري از دعاي صحيفه سجاديه را ميخواند. ايشان هم سکوت ميکند و ميگويند: اين کلام خيلي زيباست. ايشان چند دعا را تکرار ميکند و اينها شروع به گريه ميکنند و از گناهاني که مرتکب شده بودند توبه ميکنند و اصرار ميکنند اين دعاها براي کيست؟ ميفرمايند: امام سجاد(ع) و از ايشان ميگيرند و بعد معلوم ميشود زندگي اينها عوض ميشود. يعني صحيفه سجاديه بعد از قرآن تنها کتابي است که چند امام قسم خوردند از اول تا آخر، امام صادق قسم ميخورد والله املاء پدرم امام باقر است و جدم امام سجاد آن را انشاء فرمودند. انشاءالله موج عشق نسبت به صحيفه سجاديه بيشتر شود.
شريعتي: بعد از طرح خانههاي نوراني که هنوز هم پا برجاست و خيلي از خانوادههاي عزيز همچنان اين محافل را برگزار ميکنند، جمعي از دوستان پيغام دادند و جلسات نهجالبلاغه راه افتاد، بعد هم جلسات صحيفه خواني برپا شد.
حاج آقاي فرحزاد: انشاءالله بعد از نهجالبلاغه، صحيفه خواني به طور جدي برپا شود. چند جمله از اين دعا را معنا کنم. ميفرمايد: «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ» اي خدايي که تمام گرههاي سختيها و دشواريها به دست تو حل ميشود. تو حلال مشکلات هستي. «وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ» اي خدايي که آن تيزي شدتها و شدت بلا را خاموش مي کني. «وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ» چه کسي ميتواند ما را به گشايش و راحتي و آرامش برساند؟ اي خدايي که از تو ميشود التماس کرد و درخواست کرد براي برون رفت و رسيدن به همه راحتيها و گشايشها. «ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ» در مقابل ناهمواريها و سختيها قدرت تو همه ناهمواريها را هموار ميکند. سختي معنا ندارد. قدرت خدا کن فيکون است. «ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ» تمام سختيها براي قدرت تو آسان است. «وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ» تمام اسباب به لطف تو سببيت ميگيرد. ما آدمي داشتيم ده سال، بيست سال دنبال مورد ازدواج بوده ولي نشده است. بعد رفته دعا و توسل پيدا کرده و گفته: خدايا ما عاجز هستيم، شما اين کار را درست کن. من ميشناسم کسي که وقتي به بن بست خورد به حرم امام رضا رفت و گفت: من يک ساعته زن ميخواهم. الآن زن گرفتن يک پروژه شده است. همه بايد قبول کنند، طائفه عروس و داماد، همه نظر ميدهند. انشاءالله خداوند به جوانها کمک کند. امام هشتم در يک لحظه به تصوير شير فرمودند: اين ملعون را بگير، طبق روايات تبديل به شير شد و آن خبيث را بلعيد که يک قطره خونش هم روي زمين نماند. خدا ميتواند همه اسباب را در يک لحظه فراهم کند. اين آقا ميگويد: به پريح چسبيدم و گفتم: خدا اسباب را ميتواند انجام دهد و شما وسيله هستي. من در يک ساعت زن ميخواهم! آنقدر اين خواسته را تکرار کرد که خسته شد و ضعف کرد.
آنقدر در ميزنم اين خانه را *** تا ببينم روي صاحبخانه را
سايه حق بر سر بنده بود *** عاقبت جوينده يابنده بود
گفت: آمدم بروم چيزي بخورم. بيرون صحن زن و شوهري داشتند زيارت ميرفتند. گفتند: عذر ميخواهيم ميشود يک سؤال از شما بکنيم؟ گفتند: شما ازدواج کردي؟ گفت: نه! گفتند: خدا بعد از مدتها به ما دختري داده، اين دختر ما موقع ازدواجش رسيده، ما آمديم با امام رضا عهد و پيمان بستيم که خودت اين دختر را به ما دادي، دامادش را هم خودت بده! ديشب با امام قول و قرار گذاشتيم گفتيم: صبح از هتل بيرون ميآييم، به اول کسي که رسيديم ميگوييم: اين نماينده امام رضاست. او را به هتل بردند، دختر را پسنديد. زنگ زد از خانواده رضايت گرفت، يک ساعت شد يا نشد اين دختر را به عقد او درآوردند. اگر خدا بخواهد کاري را بکند در يک لحظه انجام ميدهد و اگر اراده نکند تمام عالم جمع شود، آسمان و زمين و فرشتهها جمع شوند و خدا نخواهد، محال است اتفاقي بيافتد. توحيد ناب اين است. همه کاره خداست. خدا ميتواند تمام سختيها را آسان کند.
«وَ جَرَى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَاءُ» تمام قضاء و قدرها به قدرت تو جريان پيدا ميکند. «وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ» تمام موجودات عالم به اراده تو موجوديت پيدا کردند. «فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ» تمام موجودات وجودشان، ادامه حياتشان و اسباب سازيشان تحت اراده توست بدون گفتار، يعني لازم نيست بگويي. خدا نيازي به قول و کلام ندارد. خدا مثل انسان نيست. ميفرمايد: همين مشيت و خواست تو همه کار انجام ميدهد بدون اينکه به گفتار نياز باشد. «وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ» هر کاري که اراده کني نشود، بدون اينکه نهي بکني نميشود. احتياج به گفتن نيست. تمام کارها به اراده تو انجام خواهد شد. «أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ» خدايا تو در مهمات صدا زده ميشوي و خوانده ميشوي. تو در سختيها و ناگواريها مفزع و پناهگاه هستي. «وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ لا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلّا مَا دَفَعْتَ» چيزي از سختيها برداشته نميشود مگر اينکه تو اراده کني و بخواهي. «وَ لا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلّا مَا كَشَفْتَ» چيزي از سختيها برطرف نميشود مگر اينکه تو کاشف باشي. اين دعا يک گنج قيمتي است انشاءالله بيشتر توجه کنيم.
چند نکته را درباره مضامين اين دعا عرض کنم. اميرالمؤمنين فرمودند: هرگاه پيشامدي و يا ترس و گرفتاري بر شما آمد يا ترس اين را داريد که بلا به شما برسد، به پناهگاه خداي متعال برويد و از خداي متعال بر طرف شدن آن را بخواهيد. توکل ما به خدا باشد. اينها همه اسباب و وسيله است. فرمود: هروقت بيم ترس و بلا داريد يا بلا براي شما سخت شد به پناهگاه خدا برويد و از او دفع امواج بلا را بخواهيد. در روايات هست دو چيز امواج بلا را دفع ميکند. يکي فرمود: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلاءِ بِالدصدقه» صدقات و احسان کردن و خير رساندن چقدر بلاها را برميدارد، چقدر رزق و روزي را زياد ميکند. حضرت عيسي(ع) داشتند ميرفتند، عروسي به خانه بخت ميرفتند. فرمودند: امشب شب عروسي اوست و فردا مجلس ختم اوست. صبح تشييع جنازه اوست. مردم همه اين خبر را شنيده بودند و فردا صبح ديدند خبري نشد. آمدند گفتند: عروس چيزي نشد. شما فرموديد: اين عروس شب آخر عمرش است. فرمودند: به منزل او برويد. رفتند سراغ گرفتند و پرسيدند: شما ديشب کاري کردي؟ گفت: ديشب فقيري آمد و اصرار کرد که درمانده و گرسنه هستم. من غذاي خودم را به او انفاق کردم. حضرت فرمودند: آن صدقه بلاي جاني را از ايشان دور کرد. فرمودند: گوشه زمين يک سوراخي است که ماري در آن است. اين مار مأمور بود شما را نيش بزند ولي بخاطر صدقه دادن، «إِنَّ الدُّعَاءَ يَرُدُّ الْقَضَاءَ وَ قَدْ نَزَلَ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً» (كافى/ ج 2/ ص 469) اي خدايي که بلايي که مقدر شده از آسمان به اين بنده بخورد ولي با کمترين صدقه دفع ميشود. فرمود: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلاءِ بِالدُّعَاءِ» (نهجالبلاغه، حكمت 146) مثلاً کسي از زمينگير شدن و آسيب ديدن ميترسد. در روايت داريم اگر محکم تضرع و زاري کند و از خدا بخواهد، خدا او را به اين بلا گرفتار نميکند. امام هفتم فرمودند: هيچ بلا و آفت و گرفتاري براي انسان پيش نميآيد که اگر در خانه خدا برود و تضرع کند و التماس کند، خدا آن بلا تا آخر ميآيد و او را گرفتار ميکند.
بلاها و گرفتاريها دو نوع است. يک بخشي «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شوري/30) من خلاف و معصيت و گناه کردم. قوانين را مراعات نکردم و گرفتار شدم. گاهي يک بچه بي گناه گرفتار ميشود. انبياء و پيغمبران ما گناهي نداشتند. اينها بخاطر گناه نيست، اينها ابتلائات و امتحانات الهي است. البته نفس انسان را رام ميکند، درجات و مقام انسان را بالا ميبرد. يکي از اسرار مهم اين است که با فشارهايي که خدا ميدهد آدم از اين دنيا کنده ميشود. انسان فکر ميکند همه کاره پدرش است. پدرش او را رد ميکند و کارش را راه نمياندازد، دلش ميشکند و طرف خدا ميرود. فکر ميکند اين بچه که بزرگش کرده است تا آخر عمر هواي او را دارد، يکباره ميبيند بي وفايي ميکند. مثنوي ميگويد:
اين جفاي خلق با تو در جهان *** گر بداني گنج زر باشد نهان
اگر نزديکان به ما بدي ميکنند، محل نميگذارند. بي وفايي در عالم خيلي رواج دارد. غيبت و آبروريزي، هزار خوبي انجام بدهي تشکر نميشود ولي تا يک خلافي بکني همه دنيا ميپيچد. اينها درس است براي ما و به ما ميگويد: به خلق تکيه نکن! به مردم تکيه نکن. فشارهايي که به ما ميآورند، خدا ميخواهد بگويد: چرا به اينها دل ميبستي؟ تکيهگاه تو من هستم. همه کاره تو من هستم. «يا ملجأ کل مطرود» اي خدايي که وقتي همه ما را طرد ميکنند، تو ميگويي: بيا. اي خدايي که نزد دل شکستهها هستي.
اين جفاي خلق با تو در جهان *** گر بداني گنج زر باشد نهان
خلق را با تو از آن بد خو کنند *** تا تو را ناچار رو آن سو کنند
يعني خيلي از اسرار بلاء را نميدانيم ولي يک سر مهم اين است، گاهي سختي و بلاها و بيماريها باعث ميشود زياد ياد خدا کنيم. مرحوم دولابي فرمودند: با همه کره زمين مصاحبه ميکني همه ميگويند: گرفتار هستيم. فرمودند: نگوييد گرفتار هستيم، بگوييد: گرفت يار هستيم! حافظ ميگويد:
ز دستش جان نشايد برد کاز هر سو که ميبينم
کمين در گوشهاي کرده است و تيري در کمان دارد
آنهايي که فراري هستند، چموش هستند و شيطنت زياد دارند، خدا آنقدر با تير به آنها ميزند. آنهايي که خيلي چموش نيستند با تور، آنهايي که سر به راه هستند و اهل عشق و محبت هستند، آنهايي که با يک ندا ميآيند.
آواز خدا هميشه در گوش دل است *** کو دل که دهد گوش به آواز خدا
خدا بگويد: بياييد، ميآيند. يک اسرار اين بلاها همين است. گفت: من اصلاً با خدا و امام حسين و امام رضا آشنا نبودم. فشارهاي روزگار به من وارد شد و ديدم همه رفيقان من به من بي وفايي کردند. رفتم موحد شدم. البته وقتي آدم با خدا آشنا شد به همه ميرسد. وقتي آنها بي وفايي کردند ما ديگر بي وفايي نميکنيم. به آنها محبت ميکنيم و ميرسيم. ما نميگوييم شما هم بي وفايي کنيد. اينها تربيت و لطف خداست. يک هنر بزرگ اين ابتلاءها و سختيها اين است که ما را موحد ميکند. ما را منقطع ميکند، ما را به حالت اضطرار و انقطاع ميکشاند با خدا بيشتر آشنا شويم.
شريعتي: چقدر خوب است که با کلام نوراني امام سجاد در اين روزهاي پاياني ماه مبارک رمضان انس داريم و آدم احساس ميکند چقدر راحتتر ميتواند با خدا حرف بزند. وقتي فرازهاي ناب و نوراني صحيفه سجاديه را مرور ميکنم، به خدا ميگويم: خدايا، تو چه خداي بزرگي هستي که با داشتن يک بنده بي نظير مثل امام سجاد(ع) که اينقدر عاشقانه با تو نجوا ميکند، ما را هم جزء بندههاي خودت به حساب ميآوري. انشاءالله همه ما در مسير بندگي ثابت قدم باشيم و قدر اين روزهاي باقيمانده ماه رمضان را بدانيم. امروز صفحه 347 قرآن کريم، آيات 75 تا 89 سوره مبارکه مؤمنون در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «75» وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ «76» حَتَّى إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ «77» وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ «78» وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «79» وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «80» بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ «81» قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «82» لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «83» قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «84» سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «85» قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ «86» سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ «87» قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «88» سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ «89»
ترجمه: و (بر فرض) اگر به آنها رحم كنيم و (رنج و عذاب و) بدبختىهاى آنان را برطرف سازيم (به جاى هوشيارى و شكر) در طغيانشان كوردلانه اصرار مىورزند. و همانا آنان را به عذاب گرفتار كرديم ولى آنان در برابر پروردگارشان نه تواضع كردند و نه تضرّع. (نه رحمت در آنان اثر كرد و نه مؤاخذه، ما هم اين سنگدلان را رها مىكنيم) تا زمانى كه درى از عذاب شديد به روى آنان بگشاييم (و چنان گرفتار شوند كه) ناگهان در آن (عذاب) مأيوس شوند. و اوست كه براى شما گوش و چشمها و دلها آفريد، چه اندك سپاسگزاريد. و اوست كه شما را در زمين آفريد و به سوى او محشور مىشويد. و اوست كه زنده مىكند و مىميراند؛ و رفت و آمد شب و روز براى اوست، پس آيا نمىانديشيد؟ (كافران هدايت نشدند) بلكه سخنى همانند گفتهى پيشينيان گفتند. گفتند: آيا اگر مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا ما بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟ البتّه اين حرف از قبل، به ما و پدران ما وعده داده شده، اين (حرفها و وعدهها) جز افسانههاى پيشينيان (چيزى) نيست. (به اين كفّار) بگو: اگر شما علم داريد، (بگوييد) زمين وكسانى كه در آن زندگى مىكنند از كيست؟ آنان خواهند گفت: براى خداست بگو: پس آيا متذكّر نمىشويد؟ بگو: پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست؟ (باز هم) خواهند گفت: براى خداست، بگو: آيا پروا نمىكنيد؟ بگو: اگر مىدانيد (بگوييد) فرمانروايى همهى موجودات به دست كيست؟ او كه (به همه) پناه مىدهد، ولى هيچ كس در برابر او پناه ندارد. به زودى خواهند گفت: (حكومت بر همه چيز) براى خداست.
شريعتي: يک خسته نباشيد هم به همه پدر و مادرهايي بگوييم که امسل بچههاي روزه اولي داشتند. در مورد هدايايي که متبرک به نام حضرت خديجه(س) هست، دخترخانمهايي که امسال اولين سالي است که روزه ميگيرند و همنام حضرت خديجه هستند، ميتوانند در اين طرح ما ثبت نام کنند و هم متولدين 1397، دخترخانمهايي که امسال متولد شدند. دخترخانمهايي که سال 96 موفق به دريافت اين هديه نشدند و همنام حضرت خديجه هستند هم ميتوانند در اين طرح شرکت کنند. از فضيلت ذکر بلند صلوات بفرمايند و اشاره قرآني را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: هنگام شنيدن نام پيامبر، چه نام محمد و چه القاب حضرت مثل مصطفي، مستحب مؤکد است و نهيهاي خيلي شديدي شده که اگر کسي صلوات نفرستد باعث رفتن به آتش ميشود، اگر کسي صلوات نفرستد موقع شنيدن و ياد حضرت، جفاکار ترين افراد است. پيغمبر خدا فرمود: بخيلترين افراد کسي است که نام مرا بشنود و بر محمد و آل محمد صلوات نفرستد.
آيهي 75 که در اين صفحه تلاوت شد، اشاره به بحث ما دارد. خداي مهربان ميفرمايد: «وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» چرا خدا به بعضي بلا ميدهد يا بلا را دير برميدارد؟ ميفرمايد: اگر به آنها رحم کنيم يا ضُرّ و بلا را برداريم، اينها ياغي ميشوند و طغيان ميکنند. يکي از رفقاي ما ميگفت: من برادري دارم که خيلي کمک او ميکنيم. هر طرف کمک ميکنيم يک طرف ديگر لنگ است. يکبار من بريدم و گفتم: برادر من آدم بدي نيست ولي چرا من هر کاري ميکنم، يک طرف لنگ است. همين آيه آمد. ما از آينده خبر نداريم. ميفرمايد: «وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ» اگر ما به اينها رحم کنيم و بلا را از اينها برداريم، «لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» بر شلوغ کاريشان لجاجت ميکنند و کوردلانه بر بديهايشان اصرار ميورزند.
شريعتي: اين هفته قرار گذاشتيم از علامه بزرگوار، علامه حلي صحبت کنيم. کسي که در تأليفاتش صاحب نوآوريهاي بسيار متعددي بود. نکات شما را دربارهي اين شخصيت بزرگ ميشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: مرحوم علامه در علم کلام، منطق، فقه و اصول، نوآوري داشت و مدافع اهلبيت بود. در نجف، ايوان طلا، يک رف علامه حلي دفن است و يک طرف مقدس اردبيلي. ايشان در تشيع مردم ايران خيلي تلاش کردند. شاه خدابنده را شيعه کردند و مذهب رسمي ما شيعه شد. کسي است که يک کتاب او به نام «اليقين» هزار دليل و برهان بر اثبات ولايت بلافصل مولا اميرالمؤمنين آورده است. آدمي بود که خيلي مدافع اهل بيت بود و اين علماي بزرگ در دوران امام زمان(ع) حق عظيمي به گردن امت دارند. اينها واسطه هستند و معارف دين را به مردم رساندند. امشب شب وفات سالگرد علامه مجلسي(ره) هست. ايشان زحمات فوق العاده کشيد. در علوم مختلف کتابهاي مهمي دارد که خيليها هم فارسي است. کتاب بحارالانوار ايشان 110 جلد است. ايشان محقق بود، مُتَتبع بوده، يعني شما وقتي که ميخواهي روايات را جمع کني، ايشان نظر خيلي قوي دارد يا در تفسير آيات معاني خيلي بلندي به ذهنش رسيده و مکتوب کرده است. افرادي که اصفهان ميروند حتماً به زيارت قبر مجلسي بروند. عزيزي که در اصفهان ساکن است ميگفت: من اکثر روزها بعد از نماز صبح ميروم و براي رفقا و سمت خداييها دعا ميکنم.
شريعتي: کتاب «زاد المعاد» کتابي است در ادعيه و زيارات و مراقبههاي اين ايام، بسيار کتاب خوبي است. «زاد المعاد در مراقبات و ادعيه و زيارات» علامه محمد باقر مجلسي که انشاءالله خداوند رحمتشان کند. بخشي از اين کتاب را بخوانم. «از جابر بن عبدالله انصاري منقول است که گفت: رفتم به خدمت حضرت رسول(ص) در جمعه آخر ماه رمضان، چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود: اين آخرين جمعهاي است از ماه رمضان پس آن را وداع کن و بگو: «اللهم لا تجعله آخر العهد من صيامنا اياه فان جعلته فاجعلني مرحوماً و لا تجعلني محروما» هرکس اين را در اين روز بخواند به يکي از دو خصلت نيکو ظفر مييابد. يا به رسيدن به ماه رمضان آينده، يا به آمرزش خدا و رحمت بي منتهاي او، بخشهايي از کتاب زاد المعاد بود که دوستان براي تهيه اين کتاب به 20000303 پيامک بدهند، دوستان ما، شما را راهنمايي خواهند کرد.
حاج آقاي فرحزاد: دعاي 45 صحيفه سجاديه وداع با ماه مبارک رمضان است. سلام بر ماهي که بهترين همراه ما بودي، بهترين اوقات بودي، بهترين ايام و ساعات تو را گذرانديم، خيلي دعاي زيبايي است و بعد از آن دعاي شب عيد فطر هست. دو سه روز ديگر از ماه رمضان باقي نمانده است. خواهش ميکنم از عزيزاني که تا الآن کار جدي نکردند. با کسي قهر بودند و آشتي نکردند. يتيمي را نوازش نکردند. از همه عزيزاني که در طول اين ماه رمضان به فقرا کمک کردند، به زوار اوليها کمک کردند. به کارهاي خير، براي زندانيها کمک کردند. ديروز به مدير کل زندانها زنگ زدم، يک زنداني بخاطر دو ميليون زندان است. من از همه خيرين تشکر ميکنم که بستههاي کمکي را در سر تا سر ايران تقسيم کردند. به بهزيستي و کميته امداد و ستاد ديه کشور کمک کردند، از همه تشکر ميکنم.
آنهايي که هنوز اين کارها را نکردند، نماز و روزه ما وقتي به بار مينشيند که کنارش کار خير باشد. خيليها بودند که نماز ميخواندند ولي زکات نميدادند. پيغمبر ما آمدند و از مسجد بيرونشان کردند. 27 جاي قرآن کنار نماز، زکات است. اميرالمؤمنين هميشه نماز ميخواندند اما آيهاي که ميگويد: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» (مائده/55) ولي شما خدا و پيغمبر است و کسي که در حال رکوع انگشتر داد. آيه به خاطر انفاق حضرت نازل شده است. رکوع ما وقتي ثمر دارد که انفاق و احسان در آن باشد. 17 آيه سوره هل اتي براي روزه گرفتن نازل شد؟ براي نماز بود؟ بخاطر «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً» (انسان/8) خواهش ميکنم از کار خير دست برنداريد. بخشي از زندگي را با افراد نيازمند تقسيم کنيد. خدا ميگويد: فطريه از اوجب واجبات است. فطريه براي کساني که ضعيف هستند سه کيلو گندم است اما افرادي که توانمند هستند، بيشتر حساب کنند، پنج برابر بدهند. امام هفتم فرمود: اگر کسي در راه حق پولش را مصرف نکند، خدا گرفتارت ميکند در راه باطل و حرام، در راه بيخودي دو برابر هزينه کني. پيغمبر ما فرمود: حتي اگر کسي ندارد، ولو به نصف خرما خودش را از آتش جهنم نگه دارد. در طول سال و ماهيانه سهمي را براي فقرا در نظر بگيريم.
خدايا تو را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد ما را از بهترين برکات اين ماه بهرهمند بگردان. به حق محمد و آل محمد آمرزش کامل و توفيق توبه کامل به ما عنايت بفرما. توفيق دستگيري از ديگران، خدمت رساني به بندگانت را به همه ما مرحمت بفرما. به حق محمد و آل محمد آنهايي که شغل ندارند، مسکن ندارند، فرزند ندارند، همسر ندارند به آنها مرحمت بفرما. خدايا به حق محمد و آل محمد همه مريضهاي روحي و جسمي مخصوصاً مريضهايي که زمينگير هستند و بيمارستان هستند، شفاي عاجل عنايت بفرما. از برکات عيد فطر همه ما را بهرهمند بگردان. روايت داريم شب آخر ماه خدا به عدد کل ماه از آتش جهنم آزاد ميکند. انشاءالله ما هم جزء آنها باشيم.
شريعتي: وقتي آب مينوشيم به امام حسين(ع) سلام ميکنيم. در اين روزها هم به وقت عطش باز ياد تشنگي حضرت ميکنيم. السلام عليک يا أباعبدالله...
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»