برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: فضايل اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 14-03-97
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.
از قديم و نديم ميگويند: دست بالاي دست بسيار است
دست بالاي دستها اما، دست مشکل گشاي کرار است
شريعتي: سلام ميکنيم به اميرالمؤمنان علي(ع) و سلام به همه بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، سالروز ضربت خوردن اميرالمؤمنين علي(ع) را به همه شما تسليت ميگويم و شب قدري که پشت سر گذاشتيد انشاءالله به يمن نام اميرمؤمنان علي (ع) يکي از شبهاي قدر متفاوتي خواهد بود که خداوند متعال خير و برکاتش را براي همه ما نوشته و به سمت ما سرازير کرده است. خوشحاليم که امروز هم در کنار شما و همراه شما هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز، ايام ضربت خوردن مولا اميرالمؤمنين علي(ع) و سالگرد رحلت حضرت امام(ره) را تسليت ميگويم. انشاءالله خداوند متعال همه ما را از بهترين ياران و شيعيان اميرالمؤمنين(ع) قرار بدهد و خيلي اميد داريم در اين شبهاي قدر از بهترين برکاتي که خداي متعال نازل ميکند همه اهل زمين و آسمان بهرهمند شوند.
شريعتي: انشاءالله، امروز روز قدر هم هست. انشاءالله قدر امروز را بدانيم. ضمن اينکه چهاردهم خرداد ماه براي ما يادآور عروج ملکوتي بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي، امام راحل است که انشاءالله امام راحل مهمان سفره اميرالمؤمنين و اهلبيت(ع) باشند. بحث امروز حاج آقاي فرحزاد را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
بخش اول گفتگوي ما دربارهي فضايل مولا اميرالمؤمنين(ع) خواهد بود و در بخش دوم در مورد حضرت امام(ره) عرايضي خواهيم داشت. قطعاً ياد اميرالمؤمنين، ذکر اميرالمؤمنين به عنوان برترين عبادت و کارهاست. پيامبر(ص) تأکيد فراوان داشتند که در مجالس ذکر و ياد اميرالمؤمنين شود. مرحوم شيخ صدوق در أمالي، در هر مجلسي مقيد است که فضايل اميرالمؤمنين را نقل کند و اين سفارش پيامبر خداست که ياد حضرت، نام و ذکر حضرت، ياد فضايل حضرت، شخصيت حضرت را براي مردم بيان کردن خيلي عبادت بزرگي است. نجات انسانها فقط در گرو پيروي از مولا اميرالمؤمنين است که الگوي برتر عالم اسلام است. لذا بايد حضرت علي را خوب معرفي کنيم. يک بيان نوراني از منابع خوارزمي نقل کرده که از کتب اهل سنت هست، پيامبر عظيم الشأن(ص) فرمودند: «جعل الله لأخي علي بن ابيطالب(ع) فضائل لا تحصي» خدا براي برادرم مولا علي(ع) فضايلي قرار داده که قابل شمارش نيست. با توجه به اينکه پيغمبر مبالغه و گزاف در قول و گفتار و کردارشان نيست. ولي ميفرمايد:
کتاب فضل تو را آب بحر کافي نيست *** که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
اين مضمون فرمايش پيامبر عظيم الشأن(ص) هست. فرمودند: اگر کسي فضايل مولا اميرالمؤمنين(ع) را نقل کند خدا گناهانش را پاک ميکند. يعني مطهر است. ياد حضرت، گفتگوي حضرت، ذکر فضايل حضرت عالم را پاک ميکند. روح و جان ما را نوراني ميکند. فرمودند: کسي که با زبان بيان کند گناهان زبانش را خدا ميآمرزد. کسي با گوش بشنود گناهان گوش، با چشمش بخواند خداي متعال گناهان چشمش را پاک ميکند. ذکر فضايل حضرت علي را نه فقط ماه رمضان و ايام شهادت و سيزده رجب، در طول سال باشد داشته باشيم.
عالم برجستهاي در قم بود که با مرحوم اشراقي بزرگ و مرحوم ارباب آشنا بود. ايشان فرمودند: مرحوم ارباب يک موقع دنبال کسي فرستادند که از علما بيايد و عالم برجستهاي آمده بود که با ارواح ميتوانست ارتباط برقرار کند. البته اين خودش يک فني است که عدهي خاصي ممکن است بلد باشند. آن عالم با روح مرحوم ارباب که فوت کرده بود تماس گرفته بود، ايشان فرمودند: ايشان ميفرمايد بعد از اينکه من از اين دنيا رفتم، فهميدم چيزي که خيلي در اين عالم تأثير دارد ذکر فضايل اميرالمؤمنين علي(ع) است. سفارش ميکنم که به وعاظ و علماء و فرهيختگان بگوييد: مجالستان را نوراني کنيد به ذکر فضايل اميرالمؤمنين(ع).
شريعتي:
من گنگ خواب ديده و عالم تمام کرد *** من عاجزم ز گفتن و خلق از شنيدنش
حاج آقاي فرحزاد: ايام ضربت خوردن مولا اميرالمؤمنين علي(ع) است و بايد نام و ياد حضرت علي احياء شود. حقيقتاً اگر کسي کنار پيغمبر اين بررسي را بکند و يک آدم بي طرفي هم باشد، ببيند پيغمبر ما بدون ادعا يعني هنوز به پيغمبري مبعوث نشده بودند، در مردم صادقانه زندگي کردند. بعد از چهل سال خداي متعال او را به پيامبري انتخاب کردند. اول کسي که از روز اول پا در رکاب کرد، جان و مال و آبرو و همه هستياش را گذاشت تا لحظه آخري که پيغمبر در آغوش و دامن او از دنيا رفت و آخر کسي که بر پيغمبر نماز خواند و او را دفن کرد چه کسي بود؟ در جاي جاي زندگي يک لحظه از پيامبر جدا نشد. حلال مشکلات واقعي پيامبر چه کسي بود و چه کسي همه کاره بود؟ چه کسي مجري امور و قائم مقام پيغمبر بود؟ اين روايت شريف در روضه کافي است و امام صادق(ع) فرمودند: «والله» قسم جلاله ميخورند. ميدانيد که قسم راست هم کراهت دارد ولي بخاطر اينکه به ما اهميت موضوع را بفهمانند و بيشتر توجه کنيم. «و اللّه ما نزلت برسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله نازلة قط إلا يقدم علي (ع) ثقة به» به خدا قسم براي پيامبر هيچ معضل و مشکلي پيش نميآيد، در هر مشکل و سختي و ناگواري سراغ مولا اميرالمؤمنين ميفرستاد، چون وثوق داشت. اطمينان داشت که اين آقا يد الله است و دست گره گشاي اين آقا کار را حل ميکند.
امام صادق فرمودند: که وقتي حضرت علي(ع) حرکت ميکرد، عمامه صحاب را بر سر مبارک او ميبست، جبرئيل طرف راست او و ميکائيل طرف چپ او ميرفتند. تا فتح و ظفر و پيروزي را نصيب او نميکرد، برنميگشت. «كان رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ليبعثه برايته فيقاتل جبرئيل عن يمينه و ميكائيل عن يساره ثم ما يرجع حتى يفتح اللّه تعالى له» وقتي پيغمبر ما در برابر عمرو بن عبدود، مبارز طلبيد، تمام کنار زدند. سه بار پيامبر فرمود: کسي هست جواب او را بدهد؟ هيچکس بلند نشد. حتي بعضي تضعيف روحيه ميکردند. شتر بلند ميکرد و حمله ميکرد. لرزه به پشت مسلمانها انداخت. هر سه بار مولا علي(ع) بلند شدند. بعد حضرت دعا کردند و عمامه بستند و ايشان را فرستادند. اين خيلي مهم است که پيغمبر ما فرمود: تمام کفر در مقابل تمام ايمان، تمام شرک در مقابل ايمان، يعني اگر عمرو بن عبدود آن روز پيروز ميشد، چون جنگ خندق را جنگ احزاب هم ميگويند. کفار قريش، بت پرستها، يهوديها، منافقين همه دست به دست هم ميدادند، احزاب که ميگويند يعني تمام گروهها دست به دست هم دادند که کار پيغمبر و مسلمانها را يکسره کنند. عمربن عبدود اگر ميزد و حضرت علي را ميکشت تمام ميشد. يعني لگر اسلام و پيامبر منهدم ميشد. اينکه حضرت علي تنها کسي بود که رفت يک ضربت زد و فرمود: ضربت اميرالمؤمنين در روز خندق افضل از عبادت جن و انس است. امام صادق فرمود: «و أنا من الثقلين» ما امامهاي ديگر هم جزء ثقلين هستيم. يعني از عبادت هزارها سال امام زمان، عبادت امامها، يازده امام ديگر بالاتر است. چون اين تثبيت کرد، امامت را تثبيت کرد. قرآن را تثبيت کرد. ريشه بت و بت پرستي را کند. اين به دست با کفايت اميرالمؤمنين اتفاق افتاد. براي حضرت علي همين يک فضيلت کافي است چه برسد به اينکه هزارها و صدها از اين نمونه دارد. حساب حضرت علي را بايد از همه جدا کرد. واقعاً حلال مشکلات است. نه فقط در دنيا، موقع مردن، اميرالمؤمنين بايد به فرياد ما برسد. روايات حضرت علي از پيغمبر و امامان ديگر هم بيشتر است که موقع مردن مؤمن و منافق و کافر و يهود و اهل کتاب، سر بالين همه حاضر ميشود. «يا حار همدان من يَمت يرني» ملا هادي سبزواري شعري دارد خيلي زيباست.
جز نور علي نيست اگر درک بُود *** با غير علي کيام سر برگ بود
گويند دم مرگ علي را بيني *** اي کاش که هر دَمم دم مرگ بود
دم مردن همه انسانها حضرت علي را مشاهده ميکنند چون سر الله است. آينه تمام نماي خداست، تجلي توحيد است. منتهي آنهايي که پاک و خوب هستند از هر قشري اينها ميپذيرند اهل بهشت هستند. محبت و معرفت او، قبول کردن او بهشت است. انکار و کفر ورزيدن و رد کردن او جهنم است. در عالم برزخ او معلم و مربي است. در عالم قيامت، روايت داريم پيغمبر خدا بالاي منبر ميروند و جبرئيل امين ميآيد کليد بهشت و جهنم را به امر خدا تقديم پيغمبر ميکند. پله بعدي مولا اميرالمؤمنين(ع) در قيامت نشسته است. پيغمبر خدا فرمانده است ولي اجرا کننده مولا اميرالمؤمنين(ع) است. کليد بهشت و جهنم را دست اميرالمؤمنين ميدهند. در روايات هست اميرالمؤمنين کنار پل صراط ميآيند و ميايستند. خطاب ميکنند مؤمن و دوست خود را رها کن، او اهل جهنم نيست. منافق و کافر و دشمن علي به آتش ميرود.
مأمون از امام رضا(ع) سؤال کرد: ميگويند جد شما علي (ع) تقسيم کننده بهشت و جهنم است. معنايش چيست؟ حضرت رضا(ع) فرمودند: هرکسي اين آقا را قبول ميکند، عاشق اوست، اين حقيقت محض است. اين محبت را در دلش مييابد و قبول ميکند يعني اهل بهشت است. در همه مذاهب مستضعف داريم، يعني حجت بر آنها تمام نشده است. دين حق به آنها نرسيده است. اينها در موقع مردن، عالم برزخ يا قيامت حضرت علي را با کارکردها و صفات و روحياتش نشان ميدهند و ميگويند: اين آقا با اين شکل و کار است قبول ميکنيد؟ اگر پاک و طيب است، حق پرست است، قبول ميکند و به او ميدهد. مستضعف است به او ميدهد. در دنيا پيدا نکرده و آنجا پيدا ميکند. درباره بعضي منافقين داريم که زير بار نميرفتند. حضرت امام(ره) اين حديث را در يکي از سخنرانيها خواندند. آنهايي که اهل جهنم هستند، بعضيها احساس خنکي ميکنند و ميگويند: چرا خنک شد و آتش جهنم سرد شد؟ ميگويند: چون پيغمبر و حضرت علي ميخواهند بيايند و بعضي از جهنميها را بيرون بياورند و دستگيري کنند. آنوقت بعضي از آنهايي که خيلي خباثت دارند، رويشان را برميگردانند! ميگويند: ما حاضر هستيم در آتش بسوزيم ولي زير بار دستگيري علي بن ابيطالب نميرويم. چيزي که ميتواند همه عالم را نجات بدهد محبت است. اين آقا شاخص و معيار و ميزان است. وسيله سنجش است. اين آقا آينه تمام نماي خداست. او را قبول کردي، خدا را قبول کردي. پيغمبر و تمام انبياء را قبول کردي. ولي اگر رد کردي، همه را رد کردي. لذا درباره حضرت علي از همه بيشتر سفارش شده است.
امام صادق(ع) فرمود: «ولايتي لعلي بن ابي طالب أحبُّ اليّ من ولادتي منه» امام صادق هم فرزند حضرت علي است و هم ولايت او را دارد. ميفرمايد: ولايت او براي من خيلي مهمتر از اين است که من فرزند او هستم. آن ولايت است که نجات دهنده است. لذا حضرت علي آنقدر نزد پيغمبر قرب و منزلت دارد، يک روايت جالبي است که ابن ابي الحديد در شرح نهجالبلاغه نقل کرده است. اميرالمؤمنين ميفرمايد: يکبار من از پيغمبر خدا درخواست کردم از خدا براي من طلب مغفرت و آمرزش کن. از خدا بخواه که مرا بيامرزد! وقتي اين درخواست را کردم، پيغمبر(ص) بلند شدند و نماز خواندند و بعد از نماز دستشان را به دعا بالا کردند. من هم داشتم گوش ميدادم که ببينم پيغمبر براي من چه دعايي ميکنند. ديدم پيغمبر خدا بعد از نماز دست بالا بردند و عرضه داشتند: «اللهم بحق علي عندک اغفر لعليٍ» خدايا تو را قسم ميدهم به حق علي بن ابي طالب آمرزش را شامل حال علي(ع) بکن. ميگويد: به پيغمبر گفتم: شما براي من دعا ميکني، خدا را به حق من قسم ميدهي؟ پيغمبر خدا فرمودند: کسي عزيزتر و گراميتر از تو نزد خدا نيست که خدا را به او قسم بدهم و مستجاب شود. خدا را به حق تو قسم دادم تا دعايم مستجاب شود. محدث قمي در سفينه خيلي روايتهاي زيبايي آورده است. ايشان نقل کرده اگر اميرالمؤمنين در جلسهاي حاضر بودند، هروقت پيغمبر خدا ميخواستند از جا بلند شوند، مولا علي(ع) ميآمدند دست پيغمبر را ميگرفتند و بلند ميشدند. يعني پيغمبر دوست داشت که دست با کفايت حضرت علي به دستش بخورد و او را از جا بلند کند. چون يد الله است و پيامبر دوست داشت حضرت علي او را بلند کند. «ان رسول الله ص کان اذا جلس ثم اراد ان يقوم لا ياخذه بيده غير علي» هرجا مينشستند و قصد داشتند بلند شوند، غير از حضرت علي کسي حق نداشت دست پيامبر را بگيرد و بلند کند. «و ان اصحاب النبي ص کانوا يعرفون ذلک له فلا ياخذ بيد رسول الله ص غيره » کسي جرأت نميکرد دست رسول خدا را بگيرد غير از علي (ع)! روايت زيبايي نوشتم براي کساني که عشق و محبت و معرفت مولا علي را در دل خودشان و بچههايشان بارور ميکنند. معيار سنجش، معيار ارزيابي و درجات، هرکس که معرفت و محبتش نسبت به حضرت علي بالاتر است، درجه بهشت او بالاتر است. هرکس دشمنياش کمتر است، عذابش کمتر است. دشمنياش بيشتر است، عذابش بيشتر است. معيار و ميزان و همه کاره حضرت علي است.
پيغمبر (ص) فرمودند: « لِعَلِيٍّ حَسْبُكَ مَا لِمُحِبِّكَ حَسْرَةٌ عِنْدَ مَوْتِهِ وَ لاَ وَحْشَةٌ فِي قَبْرِهِ وَ لاَ فَزَعٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ» علي جان به تو بشارت ميدهم که دوست تو موقع مردن هيچ حسرتي ندارد و وحشتي در قبر و برزخ ندارد.
آن عملي را که خدا طالب است *** حبّ علي بن ابي طالب است
الحمدلله به نام حضرت خديجه برکات خهيلي زيادي نصيب همه شده است يکي همين زيارت اوليها هست. اگر الآن به من فرحزاد بگويند: ميخواهند شما را از دنيا ببرند، از زن و بچه و فرزند و دوست و رفيق جدا ميشوي. امام حسن مجتبي موقع مردن گريه ميکردند و ميفرمودند: ترس از قيامت و فراق دوستان! ولي اگر به من بگويند: نزد مادرت حضرت خديجه ميروي، گفتم: خدايا همين الآن حاضر هستم بروم. يعني اگر براي ما جا بيافتد که وقتي مرديم نزد حضرت خديجه ميرويم، نزد حضتر علي ميرويم. هزار برابر از زن و بچه به ما مهربانتر هستند.
شريعتي: قسم به وعده شيرين من يمت يَرني *** که ايستاده بميرم به احترام علي
حاج آقاي فرحزاد: يکي از آقايان ميخواستند با هواپيما مشهد برود. اعلام کردند که نقص فني دارد و باعث خطر ميشود. همه اضطراب ميگيرند. يکي از بزرگاني که در هواپيما بود شروع به خوشحالي و شادي کرد. خيلي اظهار نشاط کرد. گفتند: چرا؟ گفت: ميخواهم الآن حضرت علي را ملاقات کنم. اگر اتفاقي بيافتد، من در آسمان حضرت علي را ملاقات ميکنم. در بعضي روايات داريم چهارده معصوم بر بالين دوستشان حاضر ميشوند. آن کسي که يک عمر يا حسين و يا زهرا گفته و گريه کرده است. البته نبايد وابستگي داشته باشيم. اگر يک چسب خيلي محکم به دستت بچسباني، وقتي ميخواهي بکني دستت درد ميگيرد. ولي اگر چسب نباشد، راحت دستت از هم جدا ميشود. بعضي به دنيا چسبيدند.
خدا رحمت کند، حضرت امام فرمودند: يک عالمي در حال جان دادن بود، به او گفتند: «لا اله الا الله» بگو. گفت: نميگويم، خدا به من خيلي ظلم کرده است. گفتند: چرا؟ گفت: من را از زن و بچه و پول و مقام و زندگي جدا ميکند. اين به دنيا چسبيده است. آنهايي که عشق اهلبيت بر آنها غالب باشد، آنها قطعاً راحت پرواز ميکنند. ولي آنهايي که به دنيا چسبيدند خيلي سخت است. فشارهايي بايد ببينند تا کنده شوند. دوستان و محبين واقعي راحت پرواز ميکنند. اينجا جاي ماندن نيست. همه آنجا دور هم در محضر اهلبيت جمع ميشوند. لذا فرمود: يا علي! براي تو همين فضيلت بس است. دوست تو وقت مردن حسرت چيزي را ندارد. بياييم اين عشق را بارور کنيم. در قبر هيچ وحشتي ندارد. قبري که من با علي زندگي کنم چه وحشتي دارد؟ با علي و با حسن و با حسين هستم. «وَ لاَ وَحْشَةٌ فِي قَبْرِهِ وَ لاَ فَزَعٌ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ» سختي و هراس و ترس در قيامت ندارد. چون ولايت بالاي سرش است. امام بالاي سرش است. انشاءالله در اين ايامي که متعلق است به مولا اميرالمؤمنين علي(ع)، مهر و عشق و معرفت و فضايل علي، اگر چيزي را ميخواهيم به نسل آينده انتقال بدهيم، چيزي بالاتر از ولايت و محبت مولا اميرالمؤمنين که 124 هزار پيغمبر براي همين مبعوث شدند، همه آمدند پيغمبر را معرفي کنند، پيغمبر جان خودش و باطن خودش مولا علي را معرفي کرد. «ولاية علي بن ابي طالب حصني فمن دخل حصني أمن من عذابي»
شريعتي: انشاءالله همه ما وارد اين قلعه و دژ محکم بشويم و از برکات آن همه بهرهمند شويم. انشاءالله همه ما مشمول نگاه پدرانه اميرالمؤمنين علي(ع) بشويم. پدري که بايد دستمان را به دستش بسپاريم، انشاءالله.
عشق من و تو چه ماجرايي دارد *** اين قصه چه شاهي، چه گدايي دارد
من بين صفا و مروه هم ميگويم *** ايوان نجف عجب صفايي دارد
انشاءالله قسمت شود در چنين روزي به اتفاق هم در محضر حاج آقاي فرحزاد آنجا بنشينيم و از فضايل اميرالمؤمنين(ع) بگوييم. امروز صفحه 340 قرآن کريم، آيات 65 تا 72 سوره مبارکه حج در سمت خدا تلاوت خواهد شد. چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را هديه به روح بلند اميرالمؤمنين علي (ع) و امام راحل عظيم الشأنمان بکنيم.
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «65» وَ هُوَ الَّذِي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ «66» لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلى هُدىً مُسْتَقِيمٍ «67» وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ «68» اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «69» أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذلِكَ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «70» وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ «71» وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «72»
ترجمه: آيا نديدى كه خداوند آنچه را در زمين است و نيز كشتىهايى كه به امر او در دريا مىروند براى شما رام كرده است و آسمان را نگاه داشته تا جز به فرمان او به زمين نيفتد؟ همانا خداوند نسبت به مردم رأفت ورحمت دارد. و او كسى است كه شما را زنده كرد، سپس مىميراند، بار ديگر زنده مىكند؛ البتّه انسان بسيار ناسپاس است. براى هر امّتى (شريعت و) آيينى قرار دادهايم كه عمل كننده به آن باشند، پس نبايد در (بارهى) اين امر با تو نزاع كنند (كه چگونه آيين تازهاى آوردهاى؛ مردم را) به راه پروردگارت دعوت كن، همانا تو بر هدايت مستقيم قرار دارى. و اگر (كفّار) با توبه جدال برخاستند، پس به آنان بگو: خداوند به آنچه شما عمل مىكنيد آگاهتر است. خداوند در روز قيامت، ميان شما در مورد آنچه اختلاف مىكرديد داورى خواهد كرد. آيا نمىدانى كه خداوند آنچه را در زمين وآسمان است مىداند؟ همهى اينها در كتاب (ثبت) است واين بر خداوند آسان است. و كافران، غير از خداوند چيزى را مىپرستند كه او هيچ گونه دليلى بر آن نازل نكرده است، و آنها نسبت به آن هيچ گونه اطلاعى ندارند و براى ستمگران هيچ ياورى نيست. و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، در چهرهى كسانى كه كفر ورزيدند ترش روئى و خشم را مىشناسى (به گونهاى كه) نزديك است به كسانى كه آيات ما را بر آنان مىخوانند حمله كنند، (به آنان) بگو: آيا شما را به چيزى بدتر از اين خبر دهم؟ آتشى كه خداوند به كافران وعده داده است، و چه بد سرانجامى است.
شريعتي:
ميروي با فرق خونين پيش بازوي کبود *** شهر بي زهرا که مولا لايق ماندن نبود
در سالروز ضربت خوردن مولا علي(ع) با سمت خدا مهمان لحظات ناب شما هستيم، از فضيلت ذکر بلند صلوات بفرمايند و اشاره قرآني را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: يکي از برکات مهم ذکر صلوات اين است که انسان به مقام دوستي خدا انتخاب ميشود. امام هادي(ع) فرمودند: «إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلا لِكَثْرَةِ صَلاتِهِ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ» (علل الشرائع، ج 1، ص 34) چرا حضرت ابراهيم خليل خدا شد؟ قيد کثرت فراموش نشود. چون زياد صلوات بر محمد و آل محمد ميفرستاد. آيه 65 اين صفحه خداي مهربان ميفرمايد: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ» اول خداي مهربان نعمتهاي خودش را يادآوري ميکند. خداي مهربان آنچه روي زمين است، تسخير شما کرد. يعني عالم خلقت براي شما خلق شده است. در اختيار شماست. کشتيهايي که در درياها در جريان هست براي اين است که زاد و توشه شما را جا به جا کند. به امر خدا جا به جا ميشود. آسمان که به زمين نميافتد، يعني هر چيزي را در مدار خودش گذاشته است به امر خداست. به اذن خدا اين کرات در هوا معلق مانده است. «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ» نميفرمايد: «بالمؤمنين»، اين آيه چند جاي قرآن تکرار شده است. تأکيد هست. همانا خدا به همه مردم مهربان است و خيلي مهربان است.
شريعتي:
هنوز اين کوچهها، اين کوچهها بوي پدر دارد *** نگاه روشن ما ريشه در باغ سحر دارد
هنوز اي مهربان در ماتمت هر تار جان من *** نيستان در نيستان زخمههاي شعلهور دارد
اين هفته قرار گذاشتيم از امام راحلمان بگوييم و نکاتي را شنيديم. امروز نکات حاج آقاي فرحزاد را خواهيم شنيد. با توجه به اينکه يک شب قدر را پشت سر گذاشتيم و شب قدر ديگري را پيش رو داريم. از فضيلت و آداب و اعمال اين شبها براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: در زمان ما يک شخصيتي که بي نظير بودند، چند شاخصه مهمي که امام(ره) داشتند يکي اخلاص ايشان بود که فوق العاده بود. خداي مهربان ميفرمايد: «قُلْ إِنَّمآ أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى» (سبأ/46) من شما را يک موعظه ميکنم. مرحوم آيت الله بهاءالديني که با امام رفاقت ديرينه داشتند، از دوران نوجواني و جواني با هم بودند. حضرت امام به ايشان ميگفتند: من شما را فراموش نميکنم. هميشه به ياد شما هستم. آقاي بهاءالديني ميفرمودند: تمام حرکتهايي که در عالم اتفاق ميافتد دو نوع بيشتر نيست. يا نفساني است يا الهي است. يعني قيامهايي که ميشود، حوادثي که ميشود. حرکتهاي شخصي و جمعي و انقلابها اکثراً مادي است. بالاي نود درصد انگيزهها مادي است. يعني خدايي نيست. جهت خير واقعي نيست. ولي امام(ره) قصدشان خدا بوده است. انقلابشان و حرکتشان خدايي بود. خدايي بودن خيلي مهم است. ما انتظار داريم انشاءالله اين انقلاب به انقلاب امام زمان(ع) متصل شود.
مرحوم آقاي کوثري نقل کردند که ايامي که در نجف بودم، مصادف با فوت مرحوم حاج آقا مصطفي بود. حاج آقا مصطفي واقعاً فوق العاده بود يعني اگر ميماندند در حد امام و مرجعيت و رهبري ميتوانستند پيش ببرند. مرحوم بهاءالديني با ايشان خيلي محشور بود و ميفرمود: واقعاً فوق العاده بود. داغ اين شخصيت هم بر امام خيلي سنگين بود. امام خودشان را حفظ ميکرد و نگه ميداشت ولي از درون اين داغ بر امام سنگيني ميکرد. مرحوم آقاي کوثري ميگويند: نزديکان امام به من گفتند: شما منزل امام بياييد، جلسه روضه ميگذاريم. شما هم روضههاي مفصل بخوانيد که امام گريه کنند و سبک شوند. من که روضه ميخواندم، هروقت در روضههايم اشاره ميکردم به اينکه حاج آقا مصطفي فوت کردند و چه عزيزي بودند، امام گريه نميکردند. ولي هروقت از حضرت علي اکبر ميخواندم، از حضرت ابالفضل ميخواندم امام گريه ميکردند. يعني مواظب بودند گريههايشان براي اهلبيت باشد و براي شخص خودشان نباشد. حق گريه براي آنهاست. مصيبتهاي ما تحت الشعاع مصيبتهاي آنها است.
يکي از بزرگان قم مطلب جالبي نقل کردند. ايشان فرمودند: بعد از فوت حضرت امام(ره) حاج احمد آقا ديدن من آمدند. انشاءالله خداوند همسر و فرزندان حضرت امام را رحمت کند و روحشان شاد باشد و با اهلبيت محشور باشند. ايشان ميگويد: به حاج احمد آقا گفتم: بعد از فوت امام شد که امام را در خواب ببينيد؟ گفت: اتفاقاً خواب جالبي ديدم. خواب ديدم حضرت امام به همان حالتي که گاهي در حياط قدم ميزدند ، عرق چين و قباي ساده، من متوجه شدم ايشان از دنيا رفتند. عرض کردم: آقا جون! از آن عالم چه خبر؟ فرمودند: آنچه که در قرآن و روايات و کلمات بزرگان ديده بوديم ديدنش بالاتر از شنيدنش است. به مراتب عالم برزخ و قيامت، از اينکه ما در دنيا تصورش را داريم متفاوت است. حضرت علي در نهجالبلاغه فرمودند: «کل شيء من الدنيا سماعه اعظم من عيانه و کل شيء من الآخره عيانه اعظم من سماعه» مثلاً ميگويند: فلانجا يک ويلايي هست، کنار دريا و يک طرف جنگل و چنين و چنان! خيليها در تعطيلات به جاهاي بيخودي ميروند. فلان ماشين و فلان گوشي هم بعد از مدتي تکراري ميشود. همه شنيدنيهاي دنيا بزرگتر از خودش است. به خودش که ميرسيد ميبينيد کوچک است. مريضي و درد هم همينطور است. شنيدن خوشي و ناخوشي دنيا بزرگ است و ديدن آن کوچک است. آخرت برعکس است. ما يک حورالعيني تصور ميکنيم، اگر يک حورالعين در دنيا ظاهر شود، همه اهل دنيا بي هوش ميشوند. مراتب خوشي که در برزخ و بهشت است.
يکي از نزديکان ما زماني ديد آتشي از يک قبري شعله ور ميشود، تا چند مريض شد و افتاد. يعني اگر کسي ببيند خيلي به مراتب بزرگتر است. حضرت امام فرمودند: شنيدنش کوچک است و ديدنش بزرگتر است. فرمودند: فرزندم هرکاري که ميکني ضبط ميشود و محفوظ است. براي او احترام کردي و اين را احترام نکردي! تمام ذره ذره کارها آنجا بازبيني ميشود. ايشان ميگويد: من از پدرم پرسيدم: در آن عالم چه چيزي از همه بيشتر کاربرد دارد؟ فرمودند: فرزندم دو چيز از همه آثار و برکات بيشتري در اين عالم دارد. يکي گره گشايي از کار بندگان خداست. خدمت کردن، زنداني آزاد کردن، ذکر و دعا و قرآن راحت است ولي خدمت کردن و دل شاد کردن نتيجه عبادتهاست. چيزي در اين عالم بالاتر از گرهگشايي از کار بندگان خدا و بر آوردن حاجات آنها نيست. دوم چيزي که در اين عالم بسيار مؤثر است ولايت و محبت چهارده معصوم است. پيغمبر فرمود: «حبّي و حبّ اهل بيتي اساس الاسلام» بنياد و ريشه دين ما محبت محمد و آل محمد است. انشاءالله بارمان را ببنديم. صد سال ديگر يک نسل ديگر آمده و ما نيستيم. ولي خوشا به حال آنهايي که بارشان را بستند و سبکبال رفتند. اين شبها فرصتي است که به اندازه يک سال براي خودمان ذخيره و اندوخته فراهم کنيم. شب بيست و يکم و شب بيست و سوم به مراتب مهمتر است. تقديرات يک سال بريده ميشود. آنهايي که با هم قهر هستند، ديونشان را ادا نکردند، پيامک بدهند ، تلفن بزنند آشتي کنند. کسي که با مؤمني قهر است دعايش مستجاب نميشود. کسي که مداومت بر شرب خمر دارد، کسب حرام دارد، دعا بالا نميرود و مستجاب نميشود. اين چند روز فرصتي است براي پاک شدن. از شبهاي قدر حداکثر بهره را بگيريم. کسب و کار دنيا را کنار بگذاريم، مغازه را تعطيل کنيم. ميشود شب شهادت دنبال کارهاي دنيايي رفت؟ مخصوصاً براي ديگران خيلي دعا کنند. دعاي جوشن کبير دعاي خيلي مهمي است. شب بيست و سوم سوره مبارکه روم و عنکبوت خوانده شود. امام صادق(ع) فرمودند: کسي اين دو سوره را بخواند، به خدا قسم اهل بهشت است.
شريعتي: در اين روزها و شبها خيليها التماس دعا گفتند. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: همينطور که بارها عرض کرديم شب قدر 24 ساعت يعني روز قدر هم مثل شب قدر، بايد قدر بدانيم. خدايا تو را قسم ميدهيم به حق علي بن ابي طالب قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. خدايا به حق مولا اميرالمؤمنين رفع هم و غم و گرفتاري از همه گرفتارها بفرما. همه مريضهاي روحي و جسمي را به حق محمد و آل محمد شفا عنايت بفرما. قرض قرضمندان را ادا بگردان، آنهايي که شغل ندارند، مسکن ندارند، فرزند ندارند، همسر ندارند خدايا به حق محمد و آل محمد به آنها مرحمت بفرما. خير دنيا و آخرت به همه مرحمت بفرما و شر دنيا و آخرت از همه دور بگردان. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: دلهايمان را راهي نجف اشرف ميکنيم. دست به سينه به حضرت سلام ميهيم و صلوات حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) را با هم زمزمه ميکنيم.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»