برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام سجاد(عليه السلام)- شرح دعاي ششم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 31-02-97
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.
شريعتي: سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي نازنينمان، طاعات و عبادات شما قبول باشد. داريم با هم لقمه لقمه نخوردن و جرعه جرعه ننوشيدن و بال بال آسماني شدن را تجربه ميکنيم. اين لحظات پر نور ضيافت با شکوه الهي گواراي وجود شما باشد. خوشحاليم که امروز هم در کنار شما و همراه شما هستيم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. طاعات و عبادات شما قبول باشد. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز، خصوصاً بچههايي که سال اول است که روزه ميگيرند. حلول ماه مبارک رمضان را تبريک ميگويم. آرزو ميکنم که بهترين و برترينها براي همه ما در اين ماه رقم بخورد.
شريعتي: امروز حاج آقاي فرحزاد نکات بسيار زيادي را دارند از جمله در فضيلت بانوي بزرگ، ام المؤمنين حضرت خديجه کبري که در بخش دوم برنامه اين نکات را خواهيم شنيد. به دعاي ششم صحيفه سجاديه و فرازهاي نوراني آن رسيديم.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دعاي ششم صحيفه سجاديه همانور که عرض کرديم درباره شب و روز است که مستحب است غروب و موقع صبح، وقت طلوع آفتاب آدم بيشتر دعا بخواند. ذکر خدا را زياد بگويد و اين شب و روز هم نعمت فوق العادهاي است که خداي متعال به ما مرحمت کرده است. بعد از اينکه حضرت عظمت شب و روز را بيان ميکنند، شب چه برکاتي دارد، روز چه برکاتي دارد، ميفرمايد: ما صبح کرديم در قبضه قدرت تو هستيم، همه چيز ما از توست، «لَيْسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلَّا مَا قَضَيْتَ، وَ لَا مِنَ الْخَيْرِ إِلَّا مَا أَعْطَيْتَ» حکم آنچه که تو بفرمايي و قضاوت آن است که تو بکني، هرچه هست دست توست و هر خيري که ميرسد تو عطا کردي.
«وَ هَذَا يَوْمٌ حَادِثٌ جَدِيدٌ، وَ هُوَ عَلَيْنَا شَاهِدٌ عَتِيدٌ» هر روز نويي که وارد ميشود، اين روزها هم يک حقيقتي است، يک واقعيتي است. زمانها و مکانها که بر خوبي و بدي ما شهادت ميدهند. ميفرمايد: امروز روز جديدي است که بر ما وارد شده و شاهد و گواه بر ما هست. «إِنْ أَحْسَنَّا وَدَّعَنَا بِحَمْدٍ» اگر در اين روزي که ما سپري ميکنيم کارهاي نيک انجام بدهيم، کار خوب بکنيم، با ما وداع و خداحافظي ميکند با خير و خوشي و خوبي، ما را ستايش ميکند. «وَ إِنْ أَسَأْنَا فَارَقَنَا بِذَمٍّ» اگر خداي نکرده در هر روزي ما گناه و معصيت کنيم، ما را مذمت ميکند. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» جاي جاي اين دعا صلوات بر محمد و آل محمد تکرار شده است. «وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ» از خدا ميخواهيم خوب هم صحبت و رفيق باشيم براي اين روزي که در آن وارد شديم. «وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ» از اينکه بد رفيقي نباشيم براي اين روز. «بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ» مرتکب گناهي شويم، «أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ» خداي نکرده با گناه کوچک يا بزرگ خاطرهي بدي از خودمان به يادگار بگذاريم و روز با ناراحتي از ما جدا شود. «وَ أَجْزِلْ لَنَا فِيهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ» خدايا به ما توفيق بده در اين روزي که بر ما وارد شده ما حسناتمان را زياد کنيم. «وَ أَخْلِنَا فِيهِ مِنَ السَّيِّئَاتِ» خدايا به ما کمک کن از سيئات و بديها دور شويم.
«وَ امْلَأْ لَنَا مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ حَمْداً وَ شُكْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً» خداي متعال به ما توفيق مرحمت کن که دو طرف اين روز و شب که ميآيد و ميرود، با حمد تو سپري شود. بعضي از بچهها، خانوادهها، کارگرها، دائم مينالند. هميشه شاکي هستند. کارگر از کارفرما، خانم از شوهر، اولاد از پدر و مادر، بنده از خدا، دائم مينالد. اگر شما يک دوستي دارد هميشه ناله و شکايت کند، از بي پولي يا مريضي يا گرفتاري ناله کند، حال آدم بد ميشود. در مقابل شاگردي يا دوستي يا بچهاي که ميگويد: الحمدلله وضع خيلي خوب است. خوبيها را ببيند، قسمت پر ليوان را ببيند. يک کسي از صبح تا شب ناله ميکند، يک کسي هم از صبح بلند ميشود تا آخر شب دائم تشکر ميکند. چقدر فرق است. چقدر کسي که سرپرست است شارژ ميشود و ميگويد: چهار تا عيب ديگر را هم برطرف کنم. خدا هم همينطور است. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُم» (ابراهيم/7)يک واقعيت است. بعضي شب و روزشان با ناله ميگذرد. خداوند هزارها نعمت به آنها داده و هزارها چيز خوب دارند، دادهها را نميبينند. چند تا مصيبت يا گرفتاري يا درد يا مريضي که هست، همان هم لطف است. مرحوم بهاءالديني ميفرمودند: حضرت امام به من ميگفتند: من تا ياد دارم شما مريض بودي. اگر اين چهار تا درد و پا درد نباشد، آدم شايد خدا را هم صدا نزند. حديث داريم اگر مريضي و فقر و موت نبود بني آدم سرش را کج نميکرد. همينها هم لطف خداست.
امام حسن عسگري فرمود: «مَا مِنْ بَلِيَّهٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَهٌ تُحِيطُ بِهَا» (تحفالعقول/ ص 489) تمام اين کمبودها و کاستيها بلا هستند، يک نعمتي، لطفي آن را احاطه کرده است. خوشا به حال کساني که آن نعمت را پيدا ميکنند و درک ميکنند. امام سجاد(ع) ميگويد:خدايا شکر مرا به ندادهها بيشتر قرار بده تا به دادهها، به خيلي از چيزهايي که ندادي الحمدلله، مصلحت نبوده است و لطف تو بوده است. گاهي در منع خدا عطا بيشتر است. اگر يک پست و مقامي و ثروت قاروني به ما بدهد، خودمان يک جمعي را گمراه کنيم. الحمدلله نداده و انشاءالله هيچوقت هم ندهد. حضرت سجاد در صحيفه سجاديه فرمود: خدايا شکر مرا به ندادهها بيشتر کن. ما از ندادهها ميناليم! امام سجاد ميگويد: خدايا شکر مرا به ندادهها بيشتر قرار بده تا دادهها! مثبتها را پر رنگ کنيم. چه بسا آن سايه و ظلمت و تاريکيها محو ميشود.
يکي از دوستان ما چهارده سال اندونزي بود. کشوري است که حدود دويست ميليون مسلمان دارد و پر جمعيتترين کشور اسلامي است. ميگفت: چندين سال آنجا بودم. بعضيها در کپر و خيمه زندگي ميکنند و خانههاي کوچکي دارند اما ناله نميکنند. با همان خوش هستند. ميگفت: پايم را در ايران ميگذارم، فاميل و دوست و آشنا مينالند تا برگردم. اين جاي گلايه دارد. کشورهاي ديگر اينقدر ناله ندارند. حضرت ميفرمايد: خدايا در اين روز«وَ امْلَأْ لَنَا مَا بَيْنَ طَرَفَيْهِ» اين دو طرف روز و شب مرا پر کن «حَمْداً وَ شُكْراً وَ أَجْراً وَ ذُخْراً وَ فَضْلًا وَ إِحْسَاناً» حمد و شکر و اجر به من بده و براي من ذخيره کن و به من فضل و احسان کن. همه اينها دست ما هست. وقتي بنده شاکري بوديم و دائم شکر کرديم، «لاَزيدَنکُم» پشت سرش است. ولي اگر فقط ناله و اخم باشد، از خدا ناراضي باشيم، از همسر ناراضي باشيم، از اولاد ناراضي باشيم، از خواهر و برادر ناراضي باشيم، يعني يک نکته مثبت هم وجود ندارد!؟ مثبتها را ببينيم. خدا را شکر کنيم. فقط بديها را نبينيم. هنر اين است از خارها گل بسازيم. نه اينکه گلها را هم تبديل به خار کنيم. حافظ ميگويد:
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن *** منم که ديده نيالودهام به بد ديدن
واقعاً اشعار حافظ که هم حافظ قرآن بوده و عارف و عالم بوده، چکيده قرآن و روايات بوده است.
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم *** که در طريقت ما کافري است رنجيدن
اصلاً کار ما ملامت کشيدن است ولي خوش باشيم. تعبير بلندي است ميگويد: کسي که ميرنجد کافر است. يعني خودپرست و بت پرست است. خودش را ميپرستد چون به او برخورده است. چطور به ديگران اين همه حرف ميزنند يا تبعيض قائل ميشوند به آنها برنميخورد؟ به من يک ذره کم ميگذارند، دنيا زير و رو شده است! انشاءالله نرنجيم و نرنجانيم.
هفته قبل چند نکته عرض کرديم که يکي از نعمتهاي خدا شب و روز و اختلاف شب و روز است. يکي از نعمتها عمر است، با چنگ و دندان بايد حفظ کنيم. چشم روي هم گذاشتيم پنجم رمضان شد و 25 روز ديگر هم مي گذرد. اينقدر ماه رمضان بيايد که از ما هيچ خبر و اثري نباشد. گفتيم ما اول از زمان و مکان بهره ميبريم ولي ما ميتوانيم به زمان و مکان مقام بدهيم. در واقع ميتوانيم تاريخ بسازيم و روز را احياء کنيم. بحثي که امروز ميخواهم بگويم اين است که روز و شب که ما را پرورش ميدهد به فرموده امام سجاد(ع)، روز را روشن قرار داده که دنبال کسب و کار و تلاشهاي دنيايي و در عين حال تلاشهاي آخرتي باشيم و شب را وسيله سکون و آرامش قرار داده است. هوا که تاريک ميشود ديگر انسان جمع شوند و حضور قلب پيدا کند و بيشتر به کارهاي معنوي برسد. در بزرگان ما بحث اينکه روز افضل است يا شب، اين يک بحث زيبايي است ولي اساس کار اين است که ما قدر بدانيم. روز عرفه هم روز مهمي است. شب قدر شب مهمي است ولي اصليترين کار اين است که ما هر روز و هر شب و هر ثانيه را قدر بدانيم. هفته گذشته عرض کردم ابن الوقت باشيم. الآن که روز است قدر روز را بدانيم. اين مهم است که ما از روز حداکثر بهره را ببريم. اگر بهره بردي به اندازه شب قدر بهره بردي. اگر از شب قدر بهره بردي به اندازه روز عرفه بهره بردي. مهم بهرهگيري ما است. از آيات قرآن استفاده ميشود که شب خيلي فوق العاده است. واقعاً شبها را خيلي قدر بدانيم. در اينکه عظمت شب خيلي فوق العاده است، چند آيه و حديث بخوانم.
يکي اينکه نزول قرآن در شب بوده است،«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/1) «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ» (دخان/3) قرآن در شب نازل شده و شب محل نزول معارف، حقايق، معنويات، سکونت، آرامش و ايمان است. حقايق معمولاً بر قلب اولياي خدا در شب نازل ميشود. پيغمبر ميفرمايد: «اَبِيْتُ عِنْدَ رَبِّيْ يُطْعِمُنِيْ» من شب را نزد پروردگارم صبح ميکنم. به من ميخوراند و مينوشاند. دربارهي يکي از عرفا نوشتند که وقتي روز ميشد ميفرمود: «انا لله و انا اليه راجعون» حالا بايد از خدا قطع کنيم و به دنيا پيوند بخوريم. انس با شب و برکات آن خيلي فوق العاده است. اگر کسي براي آخرتش و براي قرب به خدا ميخواهد کاري کند، در شب خيلي ميتواند کار کند. البته روز هم ميشود خيلي کارهاي خوب کرد ولي شب فوق العاده است. شب قدر افضل شبهاي دنياست که يک سوره قرآن درباره شب قدر داريم. براي ما شب قدر خيلي مهم است. هرچند روز قدر هم اهميت دارد ولي شب خيلي مهمتر است. «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3) خداي مهربان يک شب قدر از هزار ماه برتر و بالاتر است. يعني از يک عمر بالاتر است. بزرگي ميفرمود: اگر شب را قدر بداني همه شب، شب قدر است و اگر قدر نداني شب قدر تو بي ارزش است. اين قدري که داريم روي آن تکيه ميکنيم خيلي مهم است. يکي از فضيلت شب اين است که فرمودند: معراج پيغمبر ما در هفده ماه رمضان در شب اتفاق افتاد. «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ» (اسراء/1) حقايق و ملکوت و بهشت و جهنم، آسمانها را در شب هفده ماه رمضان، پيغمبر در شب به معراج رفت. در روايات زيادي هست، نيمه دوم شب، يعني از نصف شب تا اذان صبح، هرچه به اذان صبح نزديک ميشويم، فضيلت آن فوقالعادهتر است. دقيقاً برعکس اينکه ما الآن تا نصف شب بيدار هستيم و از نصف شب ميخوابيم اگر بشود انسان شب زودتر بخوابد، روايت داريم «شيعتنا ينامون اول الليل» شيعيان ما شب زود ميخوابند و سحر بيدار ميشوند. سحر وقت خيلي فوق العادهاي براي اجابت دعا و توبه و استغفار هست، مخصوصاً شبهاي جمعه، باز شب جمعه افضل است.
در روايت ذيل اين آيه مبارکه داريم وقتي بچههاي حضرت يعقوب ديدند که خيلي اشتباه بزرگي کردند و گناهانشان خيلي سنگين بود، قطع رحم بود، عاق والدين بود، ظلم و آزار خانواده بود، آمدند به پدر گفتند: «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ» (يوسف/97) ما خطا کرديم بر ما استغفار کن. حضرت بلافاصله بر آنها استغفار نکرد، اينکه ما به ديگران التماس دعا ميگوييم، دليلش همين آيه است که به پدر گفتند تو براي ما استغفار کن. حضرت بلافاصله براي آنها استغفار و دعا نکردند. فرمودند: «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ» (يوسف/98) يعني بعداً، چند روز ديگر. امام صادق(ع) فرمودند: چون گناه و جرم اينها سنگين بود و زمان خيلي مهم است، ميگويند: بيا الآن دعا مستجاب است. الآن تو را قبول ميکنيم. ماه مبارک رمضان پيغمبر ما در خطبه شعبانيه فرمودند: «انفاسکم فيه تسبيح، نومکم فيه عباده» نفسهاي شما ثواب سبحان الله دارد، خواب شما عبادت است. «دعاءکم فيه مستجاب، اعمالکم فيه مقبول» عمل زود قبول ميشود. دعا در آن مستجاب ميشود. موقع نمازها فرمود: دستها را براي دعا کردن بالا ببريد، آن لحظه، لحظهاي است که دعا مستجاب ميشود. در ماه رمضان به اجابت خيلي نزديک است. امام صادق فرمودند: چون جرم اينها سنگين بود، حضرت يعقوب تأخير انداختند که شب جمعه شود، در شب جمعه اجابت دعا خيلي سريع است و از آن فضيلت بهرهمند شوند. يعني زمان و مکان خيلي مهم است. امام هادي(ع) خودشان مستجاب الدعوه هستند. ولي نايب گرفتند، پول دادند که کنار قبر امام حسين برود و زير قبهي امام حسين دعا کند، آنجا مستجاب است. فرمودند: خدا مکانهايي دارد که اجابت نزديک است. همينطور که مکانها فوق العاده است. زمانها هم همينطور است. پس در شب دعا و نيايش، خصوصاً سحرها، و استغفار «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (ذاريات/18) اولياي خدا و بندگان خوب در سحرها استغفار ميکنند.
داريم در ماه رمضان خدا در هر شبي يک ميليون نفر را از آتش جهنم آزاد مي کند. در شب و روز جمعه هر ساعتي يک ميليون نفر، در شب قدر اعلان عفو عمومي ميدهند. در شب آخر ماه رمضان به عدد کل ماه آزاد ميکنند. شب را خدا يک عنايت ويژه داشته است. دعاهايي که در شب داريم، در سحر داريم، اول شب دعاي افتتاح داريم، سحرها دعاي ابوحمزه داريم، دعاي سحر، دعاهاي شب يعن گدايي و التماس و نيايش در شب، خيلي بيشتر فراخوان دادند و گفتند. آياتي که در مورد شب هست خيلي زيبا و جالب است. «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلا» (مزمل/6) يعني پديده شب، خيلي استوارتر و محکمتر است. روز حالت پراکندگي دارد. معمولاً دنبال رزق و روزي و دنيا و بازارهاي دنيا گرم است. جولان شيطان بيشتر است. خلوت شب فراهمتر است. لذا ميفرمايد: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلا» يعني پديده شب خيلي محکمتر و استوارتر است براي نيايش، براي دعا، براي گفتگو و انس خيلي محکمتر است.
در بهشت خدا خيلي چيزها دارد. جناتٍ تجري، حور العين، نعمتهاي خوراکي و پوشيدنيهاي زيبا، ولي در يکجا خداوند ميفرمايد: يک چيزهايي در بهشت آماده کرديم که کسي نميداند چيست. يعني خيلي فوق العاده است. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» (سجده/17) ما يک چيزهايي در بهشت مخفي کرديم و آماده کرديم که روشني چشم است. يعني خيلي فوق العاده است. اينها را براي چه کساني آماده کرديم؟ کساني که «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ» (سجده/16) آن نعمتهاي خاص بهشت که ملاقات خدا و اولياء هست، براي کساني است که پهلوهايشان را در شب از بستر جدا کنند. يک مقدار آدم زودتر بخوابد. اگر به ما بگويند: سحر طلا ميدهند، فلان چيز را ارزان ميدهند، ممکن است شب نتوانيم بخوابيم. اين جوايزي که خدا در بهشت، در آخرت، در دنيا تقسيم ميکند براي سحرهاست، براي بين الطلوعين است. اينها را قدر بدانيم. اينهايي که به خودشان زحمت ميدهند از رختخواب جدا ميشوند، شنيدم که مرحوم آقاي قاضي وقت سحر که بيدار ميشدند، يک نوشيدني ميخوردند که سر حال باشند. گاهي آدم عادت دارد که يک نوشيدني يا خوراکي بخورد که سر حال شود و از کسالت بيرون بيايد. «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ» يعني از رختخواب کنده ميشوند، جدا ميشوند. در حديث قدسي هست آنهايي که با خدا هستند شب بيايند خلوت کنند. فرمود: دروغ ميگويد: کسي که ميگويد: من عاشق خدا هستم، خدا را دوست دارم. وقتي که شب ميشود با خدا خلوت نميکند. تا صبح فقط ميخوابد. از روي غفلت ميخوابد. خواب شب ايرادي ندارد. بخشي را بخوابد ولي يک ساعتي را هم بگذارد براي خلوت با خدا. بيدار بودن سحر آثار و برکاتي دارد.
فرمايش زيبايي از امام حسن عسگري(ع) هست که فرمود: «إن الوصول إلي الله عز و جل سفر لا يدرك إلا بامتطاء الليل» (بحارالانوار، ج 75، ص380) همه دوست داريم خدا را ملاقات کنيم. روح و جانمان تشنه جمال مطلق، کمال مطلق است. چگونه به خدا برسيم؟ راه رسيدن به خدا چيست؟ امام عسگري(ع) فرمود: راه رسيدن به خداي متعال سفري است که نميشود در آن سفر راه رفت مگر با مرکب شب، خداوند شب را براي سير و سلوک الي الله قرار داده است. شب را قرار داده براي راه ميانبر، به خدا نزديک شويم. با خدا خلوت کنيم. هر گمشدهاي داريد، جمال ميخواهيد. کمال ميخواهيد، غنا ميخواهيد، شب بايد پيدا کنيد. اين گمشده در شب پيدا ميشود. خداوند آب حيات را در ظلمت شب قرار داده است. حافظ خيلي زيبا ميگويد:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند *** و اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
چه مبارک سحري بود و چه فرخنده شبي *** آن شب قدر که اين تازه براتم دادند
يعني برات آزادي از آتش، از بديها، در شب به انسانها داده ميشود. عزيزان اخبار را در طول روز چندبار ميتوانند ببينند، يکي از سورههاي قرآن نبأ است. نبأ يعني خبر، خبر مهم قيامت است. خبر مهم بهشت است. به بهشت برويم، جهنم نرويم. اينها مهمترين خبرها است و اين خبرهايي که ميشنويم همه تکراري است. بيشتر خبرها هم براي خاورميانه است. برنامه سمت خدا هم يکبار پخش ميشود و يکبار هم وقت سحر بازپخش دارد. خواهش ميکنم بگذاريد خانوادهها سمت خدا را ببينند.
شريعتي: اميرالمؤمنين فرمودند: هر روزي که در آن گناه و معصيت نشود آن روز عيد است. اين يعني اعمال ما است که به روزها معنا ميدهد. انشاءالله همه اهل طاعت و بندگي شويم و روزها و شبها براي همه ما مبارک باشد.
شريعتي: امروز صفحه 326 قرآن کريم، آيات 45 تا 57 سوره مبارکه انبياء در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ «45» وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ «46» وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ «47» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ «48» الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ «49» وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ «50» وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ «51» إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ «52» قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ «53» قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «54» قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ «55» قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَلى ذلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ «56» وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ «57»
ترجمه: بگو: من فقط از طريق وحى به شما هشدار مىدهم. امّا (اى پيامبر! بدان) كسانى كه (نسبت به شنيدن حقّ) كر هستند، زمانى كه انذار مىشوند، آن را نمىشنوند! در حالى كه اگر دمى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، قطعاً خواهند گفت: اى واى بر ما، همانا ما ستمكار بوديم. و ما براى روز قيامت، ترازوهاى عدل برپا خواهيم كرد، پس (در آن روز) هيچ ستمى به احدى نخواهد شد و اگر (عملى) همسنگ دانهى خردلى (هم) باشد، ما آن را (براى محاسبه) خواهيم آورد و (همين قدر در دقّت محاسبات) كافى است كه ما حسابرس باشيم. و همانا ما به موسى و هارون، فرقان ونور وتذكّرى براى اهلپروا عطا كرديم. (همان) كسانى كه از پروردگارشان در نهان مىترسند و همانانى كه از قيامت در هراسند. و اين (قرآن)، مبارك ذكرى است كه ما آن را (براى شما) نازل كرديم، آيا شما آن را انكار مىكنيد؟! و همانا ما پيش از اين، ابراهيم را به رشد و كمال خود رسانديم، و (البتّه) ما به (شايستگىهاى) او آگاه بوديم. آن زمان كه به پدرش (عمويش) و قومش گفت: چيست اين (صورتها و) مجمسههاى بىروحى كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟ (آنان در پاسخ) گفتند: ما پدرانمان را بر پرستش آنها يافتهايم! (ابراهيم) گفت: به تحقيق كه شما و پدرانتان در گمراهى آشكار بوده و هستيد! (مشركين به ابراهيم) گفتند: آيا تو سخن حقّى براى ما آوردهاى يا اينكه شوخى مىكنى؟! (ابراهيم) گفت: البتّه (كه حقّ مىگويم) پروردگارشما (همان) پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را به وجود آورده و من (نيز) بر اين حقيقت از گواهانم. وبه خداوند سوگند كه درغياب شما، نقشهاى براى (نابودى) بتهايتان خواهم كشيد.
شريعتي: انشاءالله تلاوت همه ما توأم با تدبر باشد و خداوند به همه ما توفيق بدهد به اين آيات نوراني عمل کنيم. هر روز قرار گذاشتيم يک مسأله فقهي و شرعي را از زبان کارشناسان برنامه بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: «اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم» سؤالي که زياد مطرح هست اين است آيا صدقه را ميشود به سيد بدهيم يا نه. آن صدقهاي که نميشود به سادات داد، صدقات واجب مثل زکات، فطريه و کفاره را نميشود به سادات داد. ولي غير از اين صدقات واجب، صدقات مستحبي يا نذر که کسي براي سادات ميکند هيچ ايرادي ندارد. اين ذهنيتي که در بعضي ايجاد شده مثلاً صدقه به عنوان هديه و خيرات هم براي سادات گرفتنش اشکالي ندارد، هم دادنش خيلي خوب است. صدقه يعني کار خير، منتهي چون در قرآن از زکات تعبير به صدقه شده است، آن حرام است. خود سادات بايد به سادات بدهند. زکات و زکات فطره را نميشود به سادات داد.
از اعمال مهم ماه مبارک رمضان که پيغمبر در خطبهاي ماه رمضان تلاوت کردند، فرمودند: «من اکثر فيه من الصلاة عليَّ ثقل الله ميزانه يوم تخف الموازين» از اين جمله آخر فرمايش حضرت پيداست که خيليها روز قيامت موجودي و سرمايهشان کم است. دنبال يک چيز سنگين هستند. اگر ميزان حسنات سنگين باشد، در اجرائيات بهشت ميرود. اگر ميزان سبک باشد در اجرائيات جهنم ميرود. انشاءالله هيچکدام از بينندهها و شنوندهها کم نياورند. پيغمبر ما فرمود: کسي که در اين ماه رمضان زياد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خدا ميزان حسنات او را سنگين خواهد کرد، در روزي که معمولاً ميزان حسنات سبک است.
شريعتي: از ام المؤمنين، حضرت خديجه کبري بشنويم که هرچقدر از حضرت بگوييم باز کم است.
حاج آقاي فرحزاد: چون در آستانه وفات ام المؤمنين حضرت خديجه کبري هستيم، روز شنبه دهم ماه رمضان شهادت ايشان است. دوست داريم تجليل جدي از حضرت خديجه(س) بشود. يکي از مراجع جمله قشنگي فرمودند. کساني که براي حضرت خديجه کار ميکنند بلا شک دل اول شخصيت عالم، پيغمبر خدا را خيلي شاد ميکنند. ما از اين بالاتر نداريم. گل عالم پيغمبر ما هست. حضرت خديجه(س)، نام و ياد و سيره او، رفتار و کردار او ميتواند براي همه عالم الگو باشد. واقعاً حضرت خديجه چه کرد که دل اول شخصيت عالم مثل پيغمبر که قلبش مالامال از عشق و محبت خداست، و قطعاً بالاتر از پيغمبر در عالم خلق نشده است. تمام انبياء و امامان فدايي پيغمبر هستند. حضرت زهرا فدايي پيغمبر است. ولي اين بانو کاري کرد که دل عزيزترين خلق خدا متوجه او شود. يعني اينقدر عاشق حضرت خديجه بود که بارها مينشست مثل ابر بهار برايش گريه ميکرد. فرمودند: «خديجه و أين مثل خديجه» خديجه کجاست؟ چه کسي مثل خديجه براي من پيدا ميشود؟ بعضي از خانمها اعتراض ميکردند: در شأن شما نيست. خديجه مسن بود و از دنيا رفت. پيامبر فرمودند: کجا مثل او ياور و فداکار پيدا ميشود؟ خديجه از مال گذشت، از جان گذشت، از آبرو گذشت. اينقدر حضرت را ملامت کردند. با يتيم ازدواج کردي؟ با يک آدم بي پول ازدواج کردي؟ ما کمک تو نميکنيم. حضرت هستياش را فداي پيغمبر کرد!
سال گذشته عرض کردم يکي از بزرگان که سه کتاب براي حضرت خديجه نوشتند، فرمودند: من مشکلاتي داشتم، وضع مالي من خوب نبود. نيت کردم تولد حضرت زهرا خدا به من دختر مرحمت کرد و نامش را خديجه گذاشتم. زندگي من از آن روز به برکت تولد اين دختر عوض شد. چرا ما از اين برکات بزرگ استفاده نميکنيم؟ همينجا بشارت بدهم طبق سنوات قبل به کساني که نام حضرت خديجه را امسال ميگذارند، از اول سال تا آخر ماه رمضان، متولدين دختر 1397 را که نامشان خديجه هست، را جايزه ميدهيم. در سايت سمت خدا ثبت نام کنند و کد ملي بفرستند. به آنها پلاک طلا هديه ميدهيم. يکي از کارهاي خوبي هم که دوستان ما کردند و نزديک يک سال است که خانم هاشمي روي اين کتاب کار کرده است. انشاءالله اين کتاب سر تا سر دنيا پخش شود.
شريعتي: کتاب «اين تو و اين ماجراي عشق من!» به قلم بسيار رسا و شيواي سرکار خانم انسيه سادات هاشمي نوشته شده که بسيار کتاب خوبي است. توصيه ميکنم دوستان من حتماً اين کتاب را مطالعه کنند، هم براي نوجوانها و هم جوانها و هم عموم مخاطبيني که اهل کتاب هستند، توصيه ميکنيم.
حاج آقاي فرحزاد: به همراه پلاک طلا اين کتاب را هم هديه خواهيم کرد. دخترخانمهايي که سال اول روزه گرفتنشان هست، متولدين 88 که نام آنها خديجه هست. آنها هم پيام بدهند، به آنها هم پلاک طلا خواهيم داد.
شريعتي: همنامان حضرت خديجه کبري چه متولدين سال 97 و چه دخترخانمهايي که امسال به سن تکليف رسيدند و نامشان همنام حضرت خديجه کبري(س) هست، در سايت برنامه سمت خدا ثبت نام کنند که اين هدايا برايشان ارسال شود.
حاج آقاي فرحزاد: شب شنبه وفات حضرت خديجه هست. از شب جمعه و شب شنبه و شب وفات، اين دو سه شب، معمولاً فاميلها افطار ميدهند. اين افطارها را براي حضرت خديجه هديه کنند. من خير و برکت را خيلي ديدم. نام حضرت، سفره حضرت، خيريههايي که به نام حضرت خديجه(س) هست، اين خيريهاي که به نام حضرت تأسيس شده، تا حالا نزديک نوزده هزار زوار را در قم به برکت نام ايشان مردم خدمت کردند. هزارها نفر را به مهد فرستادند. نزديک ششصد نفر به کربلا رفتند. عزيزان زيادي هم پيام دادند که ما از ثبت نام عتبات با خبر نشديم و جا مانديم. انشاءالله ما از همه استانها خواهيم فرستاد، انشاءالله بعد از ماه رمضان تمام استانهايي که نرفتند قطعاً بدانند در قرعه کشي ميفرستيم. انشاءالله دوباره فراخوان خواهيم داد و باز قرعه کشي خواهيم کرد که دور بعدي سفر به عتبات را هم داشته باشيم.
عيد غدير، نيمه شعبان، سيزده رجب، مبعث فراخوان داديم که کنار خيريهاي که به نام حضرت خديجه(س) هست، اطعام داشته باشيم، يا جهازيه جور کنيم، چقدر مريضهايي که مشکل داشتند به برکت حضرت خديجه اينها درمان شدند. براي نيمه شعبان صدها قرباني مردم باني شدند و چقدر در شهرهاي مختلف ما تقسيم گوشت براي سلامتي امام زمان داشتيم. اصلاً امامان ما افتخار ميکنند که بگوييم: يأبن خديجه الکبري، يعني ميبالند. خديجه کبري، کبري لقب بزرگي است. براي کسي اين لقب نيامده است. بزرگ! کالاهاي حمايتي براي فقرا، به مناسبت تولد امام حسن مجتبي(ع) و ايام وفات حضرت خديجه(س) خواهيم داشت. ما ميخواهيم اين کارهاي خير به دست مردم انجام شوند. يک فراخواني هم در حرم حضرت معصومه دادند که عصر جمعه که شب شهادت حضرت خديجه هست به عنوان ياوران حضرت خديجه در صحن حضرت معصومه(س) جمع ميشوند و مجلس خيلي باشکوهي است. انشاءالله در جاي جاي کشور ما، حتي خارج از کشور مجلسهاي با شکوه به نام حضرت خديجه برگزار شود.
شريعتي: انشاءالله نام خديجه کبري جهاني و فراگير شود. گرچه هر کاري بکنيم باز حضرت به گردن ما حق دارند. اشاره قرآني امروز را بفرماييد که حسن ختام برنامه ما باشد.
حاج آقاي فرحزاد: آيه 47 اين صفحه ميفرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً» ميفرمايد: روز قيامت را ميزان قرار داديم و به هيچکس ذرهاي ظلم نخواهد شد. عدل واقعي در روز قيامت است. «وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ» اگر به اندازه خردل، گياهي که دانههاي ريز دارد. يعني اگر کسي به اندازه سر سوزن کار خوب يا بد کرده باشد، آنجا ميبيند و تجسم پيدا ميکند. کافي است ما حسابگر باشيم.
شريعتي: از ملاصدرا هم اگر نکتهاي هست بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: ملاصدرا به خط خودش در حاشيه اسفار نوشته است. يک موضوع مهمي در فلسفه هست، اتحاد عاقل و معقول، تبيين و فهم آن خيلي مشکل و پيچيده بود. ميگويد: وقتي من در کهک تبعيد بودم، در روز جمعه ماه فلان به قم و به حرم حضرت معصومه آمدم و به حضرت توسل کردم، به برکت اين بانو اين معضل مهم علمي من حل شد. اين خيلي مهم است که اولياي خدا ميآمدند از حضرت معصومه کمک ميگرفتند. يک جمله خيلي قشنگي در مقدمه اسفار دارد. ميگويد: من زياد استغفار ميکنم که مقدار زيادي از عمرم را در آراء متفلسفين وجدال متکلمين خرج کردم. الحمدلله فهميدم که بايد به کلام خدا، وحي الهي و کلام پيغمبر و اهلبيت رو بياورم، هرچه هست در قرآن و فرمايشات پيغمبر و اهلبيت است. اينها نور واقعي هستند. فلسفه يک تجهيز ذهني است که ما اينها را بفهميم.
خدايا تو را قسم ميدهيم به حق محمد و آل محمد ما را از بهترين برکات اين ماه بهرهمند بگردان. توفيق خدمت به بندگانت، خدمت به بي بي حضرت خديجه و احياي نام و ياد او و سيره او را به ما مرحمت بفرما. به حق محمد و آل محمد، قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. خدايا به حق محمد و آل محمد به آنهايي که همسر ندارند، خانه ندارند، شغل ندارند، فرزند ندارند مرحمت بفرما. مريضهاي روحي و جسمي شفا عنايت بفرما. توفيق درک شب قدر و بهترين برکات شب قدر را به ما مرحمت بفرما. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي:
لب تشنگي از حرمت و حرمان دو مقامند *** يک ظهر محرم نشود اين رمضانها
سلام ميکنيم به امام حسين و از حضرت براي درک شبهاي قدر مدد ميخواهيم. سيزده روز تا اولين شب قدر باقي مانده است.
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»