برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام سجاد(عليه السلام)- شرح دعاي پنجم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 10-02- 97
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
هنوز گريهي اين جويبار کافي نيست *** ببار ابر بهاري، ببار کافي نيست
چنان ز سردي خود بسته يخ تمام جهان *** هزار بار بيايد بهار کافي نيست
به جرم عشق تو شايد که آتشم بزنند *** براي کشتن حلاج، دار کافي نيست
روا بود که سپيده به دشتها بدمد *** سپيد بختي اين روزگار کافي نيست
خودت بخواه که اين انتظار سر برسد *** دعاي اين همه چشم انتظار کافي نيست
شريعتي: براي آمدنش دعا کنيم «اللهم عجل لوليک الفرج». سلام ميکنم به همه بينندهها و شنوندههاي خوبمان، به سمت خداي امروز خيلي خوش آمديد. فرا رسيدن عيد بزرگ نيمه شعبان، ولادت حضرت مهدي(عج) را پيشاپيش تبريک ميگويم. انشاءالله بهترينها در اين ايام براي همه ما رقم بخورد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. ايام را تبريک و تهنيت عرض ميکنيم. طبق هفتههاي قبل خدا را شکر ميکنيم بر بارندگيهاي اخير و انشاءالله شکرگزار باشيم و کم آبي جبران شود. دعا زياد بکنيد قطعاً اثر دارد. پيشاپيش ايام نيمه شعبان و ولادت آقا امام زمان را تبريک عرض ميکنيم. خبرهاي خوبي براي عزيزان داريم که خواهيم گفت. انشاءالله براي همه بهترينها رقم بخورد.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد صحيفه سجاديه بود و دعاهاي بسيار بلند و ناب امام سجاد(ع)، دعاي پنجم صحيفه سجاديه را داشتيم با هم مرور ميکرديم. بحث امروز شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ادامه دعايي که از امام سجاد(ع)، دعاي پنجم هست، مطالب عالي و بلندي هست. خيلي جالب است که حضرت معمولاً در همه فرازها ذکر صلوات را هم تکرار ميکنند. ميفرمايد: «اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» خدايا بر پيامبر عظيم الشأن و آلش درود بفرست، «وَ كِدْ لَنَا وَ لَا تَكِدْ عَلَيْنَا» خدايا هميشه تدبير و تقديرات را به نفع ما قرار بده و بر عليه ما قرار نده. چون گاهي ما مستحق عقوبت هستيم و خدا بايد گوشمالي بدهد. تقاضا ميکنيم خدايا نقشههايي که ميکشي به نفع ما باشد، به ضرر ما نباشد. «وَ امْكُرْ لَنَا وَ لَا تَمْكُرْ بِنَا» به نفع ما حيله بزن و به ضرر ما حيله نزن. البته خدا براي کسي حيله نميزند. اعمال و رفتارهاي ما، حيلهگري ميکنيم. خدا ميخواهد همانطور جواب بدهد ولي خواهش ميکنيم به بديهاي ما نگاه نکن. به نفع ما حيله بزن و به وسيله ما براي ديگران حيله نزن!
«وَ أَدِلْ لَنَا وَ لَا تُدِلْ مِنَّا» ما را پيروز کن، غالب شويم بر خواستهها و آرزوهايمان و مغلوب نشويم. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» هر دو سه خط حضرت يک صلوات ميفرستند، ماه شعبان و ماه رمضان دستور است که زياد صلوات بر محمد و آل محمد فرستاده شود. «وَ قِنَا مِنْكَ» خدايا ما را نگهدار از اينکه مورد سخط و غضب تو قرار بگيريم. «وَ احْفَظْنَا بِكَ» خطرهاي آسماني و زميني و دنيايي و شياطيني خيلي زياد است. خودت ما را حفظ کن به وسيله خودت، تو بهترين حافظ هستي. «وَ اهْدِنَا إِلَيْكَ» هدايت هم دست خداست. اگر خدا نخواهد پيغمبر هم نميتواند، «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) اينجا درخواست ميکند خدايا خودت هدايتم کن. حاج آقاي قرائتي زياد گفتند: تنها دعايي که در شبانه روز واجب است، ما ده بار در نماز ميخوانيم، «اهدنا الصراط المستقيم» است. اين «اهدنا الصراط المستقيم» دعاي واجب است. اينجا دعا ميکند ما را به سوي خودت هدايت کن.
«وَ لَا تُبَاعِدْنَا عَنْكَ» ما را از خودت دور نکن. «إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ» کسي که تو حفظ کني سالم ميماند. خدا بهترين حافظ است. نکته جالبي هست که وقتي برادران حضرت يوسف به پدر گفتند: چرا يوسف را همراه ما نميفرستي؟ گفت: ميترسم گرگ او را بخورد و غافل باشيد. گفتند: نه «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (يوسف/12) او را به ما بسپار. حضرت يوسف را به برادرها سپرد و آن حادثه تلخ پيش آمد. ولي بنيامين وقتي حضرت يوسف نقشه کشيد که اين برادر بايد نزد من باشد و نميگذارم برگردد. وقتي خواستند او را ببرند، حضرت يعقوب زير بار نميرفت، گفتند: خدا ميداند ما نقشه و توطئه ندارم. عزيز مصر او را طلب کرده و گفته: اگر او را نياوري ديگر آذوقه به شما نميدهم. حضرت يعقوب اين بار حواسش جمع بود. گفت: من بنيامين را به شما نميسپارم. اين آيه درباره حضرت يعقوب است «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» (يوسف/64) خدا بهترين حافظ است. بنيامين را به خدا ميسپارم. اميد دارم هم او برگردد و هم برادر گمشدهاش. فرق سپردن به خدا و سپردن به خلق خدا اين است. به خلق خدا ميسپارد او را در چاه مياندازند، مفقودش ميکنند. به خدا ميسپاري هم خود گمشده پيدا ميشود و هم اينکه به خدا سپردي برميگردد. «إِنَّ مَنْ تَقِهِ يَسْلَمْ وَ مَنْ تَهْدِهِ يَعْلَمْ» کسي را گه تو هدايت کني دانا ميشود و ميداند چه کار کند. «وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ إِلَيْكَ يَغْنَمْ» کسي که تو او را به خودت بخواني و نزديک کني، به غنيمت ميرسد و ميتواند به غنايم زيادي دسترسي پيدا کند. از اين کلمات دعاي پنجم، يک جمله را بيشتر ميخواهم تأکيد کنم. «وَ يَا مَنْ لَا تَنْتَهِي مُدَّةُ مُلْكِهِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ» اي خدايي که مدت ملک و سلطنت تو تمام شدني نيست.
دو سه هفته قبل در مورد مُلک و ملکوت، غيب و شهود صحبت کرديم. مُلک خدا ميليارد ميليارد سال بوده و خواهد بود. يعني ازلي و ابدي است. مالکيت خدا از بين رفتني نيست. سورهاي به نام مُلک داريم. خواندنش هم خيلي سفارش شده است. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْك وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» (ملک/1) همه عالم ملک در اختيار خداست. مالکيت آسمان و زمين، قيوميت، مالک مطلق است. «مالک يوم الدين» هم هست. مالک همه عالم هم هست. در اين دعا بعد از اينکه درود ميفرستد، ميگويد: خدايا گردنمان را از آتش جهنم و از نقمت و غضب و سخط خودت آزاد کن. اين دعايي است که در جاي جاي دعاها، در طول شبانه روز و ايام و مناسبتها، تکرار شده است. يعني يکي از مهمترين دغدغههاي ما اين باشد که «وَ أَعْتِقْ رِقَابَنَا مِنْ نَقِمَتِكَ» خدايا ما را از آتش جهنم آزاد کن. هرکه از پل بگذرد، خندان بود! مهمترين دعاي ما اين است که خدايا ما را به آتش غضبت نسوزان. اين خيلي مهم است. ما در ماه رمضان سه شب احياء، سه هزار بار خدا را صدا ميزنيم، يا رفيق، يا شفيق، اظهر الجميل، ارحم الراحمين، بعد ميگوييم: «سبحانک يا لا اله الا انت، الغوث الغوث خلصنا من النار يا رب» يعني خدايا به فرياد ما برس. سيصد بار ميگوييم: خدايا ما را از آتش جهنم آزاد کن. هرکس از آتش رستگار شد و نجات پيدا کرد، تمام شده است. کارش درست است. آتش جهنم يعني گناه، يعني خود محوري، ظلم و فساد، يعني خيانت و دروغ و کلک و رشوه، از خودخواهيها که ريشه همه گناهها است ما را نجات بده. هرکس پا روي خودش گذاشت رستگار شده و از جهنم عبور کرده است.
در دعاهاي ما خيلي زياد آمده است. در ماه رجب ميگوييم: «حرم شيبتي علي النار» خدايا اين ريش ما را بر آتش جهنم حرام کن. يعني بدن ما را بر آتش جهنم حرام کن. لذا خيلي در اين دعاها داريم. در دعاي عرفه امام حسين(ع)، در اواخر دعا هست که حضرت عرضه ميدارد: بارپروردگارا! آن دعايي از من و حاجتي از من را مستجاب کن که اگر بقيه را ندادي من ضرر نميکنم. مثلاً اگر بگويم: پول بده، ماشين بده، خانه بده، اگر ندادي چطور ميشود؟ براي خيليها گذشته و ميگذرد. اينکه مرا از آتش جهنم آزاد کني. اگر من جهنمي نبودم و مورد خشم غضب تو نبودم ديگر باکي ندارم. ولي اگر همه دنيا را به من بدهند و من در جهنم بسوزم، براي ابديت گرفتار باشم، چه فايدهاي براي من دارد؟ آن حاجتي را به من بده که اگر بقيه را ندادي به من ضرر نميرساند. اين را از من منع نکن، حضرت ميفرمايد: مرا از آتش جهنم آزاد کن. اينها در دعاهاي ما دائم تکرار شده است. پيغمبر ما فرمودند: اگر مردم بر محبت مولا علي(ع) جمع ميشدند، خدا آتش جهنم را خلق نميکرد. جهنم يعني بي خدا بودن. جهنم جدا شدن از خداست. جهنم بي ولي بودن است. جدا شدن از اهلبيت است. از مولا علي و اهلبيت جدا شوي، جهنمي هستي. هرکس ميخواهد باشد. کسي که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مرده است. يعني جهل محض است و جهل ريشه همه بديهاست.
روايت زيبايي از أمالي شيخ صدوق هست که خيلي جالب است. حديث داريم خدا ميفرمايد: من بين دو تا خوف و دو تا امن و آرامش جمع نميکنم. هرکس در دنيا از من بترسد، من در آخرت به او آرامش ميدهم. هرکس بيباک و نترس باشد، جنايت و فساد کند و بي باکي نشان بدهد، من او را ميترسانم و به حسابش ميرسم. من بين دو تا خوف و دو تا امن براي کسي جمع نميکنم. هرکس ترسيد به او امنيت ميدهم. هرکس نترسيد آنجا او را ميترسانم. در أمالي شيخ صدوق هست و حديث از ابوحمزه ثمالي است و از امام سجاد(ع) نقل شده است. حضرت ميفرمايد: «کان في بني اسرائيل رجلٌ ينبش القبور» يک آدم تبهکاري بود در بني اسرائيل، مشکلات اقتصادي بود، هرطور بود دزدي ميکرد، دزدي به جايي رسيده بود که ميرفت نبش قبر ميکرد و کفن مردهها را ميدزديد و ميفروخت. مدتي کارش اين بود. امام سجاد(ع) ميفرمايد: يک همسايهاي داشت از وضع او خبردار شد که کار او نبش قبر کردن و دزديدن کفن مردهها است. خودش دلش به حال خودش سوخت. رفت از بازار دو تا پارچه تهيه کرد، يکي معمولي و يکي قيمتي و ارزشمند، يک روز همسايهاش را مهمان کرد. گفت: من همسايه تو هستم، همسايه بدي بودم؟ گفت: نه، همسايه خوبي بودي. گفت: من از کار تو خبردار شدم. ميدانم شبها ميروي و نبش قبر ميکني. رفت دو پارچه را آورد. گفت: اينکه ارزان است ميخواهم کفن خودم کنم. اين دومي که قيمتي است را به شما ميدهم. ديگر با قبر من کاري نداشته باش. گفت: اين حرفها چيست! آدمي که معتاد به کاري است خيلي سخت است آن کار را ترک کند. خدا نصيب نکند. مرحوم دولابي ميفرمود: دزدي توبه کرده بود. مهمان رفيقي داشت او هم دزد بود. آخر شب که ميخواست بخوابد، گفت: من خوابم نميبرد. گفت: چه شده؟ گفت: ميترسم خانه تو را هم بزنم؟ چون عادت کردم. گفت: پس مرا در يک جايي ببر و دست و پاي مرا ببند، من راحت بخوابم. صبح آمد ديد که خواب است ولي يک خمره و ديگي بر سرش است. بيدارش کرد و گفت: اين چيست؟ گفت: خوابم نميبرد. گفتم: به عنوان دزدي سرم را زير اين ديگ کنم که اين ديگ را ميخواهم بدزدم! خدا نکند به چيزي انسان عادت پيدا کند، ديگر هيچ چيز جلودار انسان نيست!
اين مرد گفت: من ميدانم کار دزدها چنين است. من جلوتر به تو پارچه ميدهم، بهتر هم ميدهم. گفت: نه! گفت: به زور پارچه را به او داد. او هم قول داد و گفت: باشد. بعد از چند وقت همسايه از دنيا رفت. اين هرچه شب اين طرف و آن طرف غلتيد ديد خوابش نميبرد. بلند شد و سر قبر او رفت. نبش قبر کرد و اين پارچه را از بدنش درآورد. وقتي خدا ميخواهد هدايت کند، حضرت ميفرمايد: وقتي اين کار را انجام داد، يک ندا دهندهاي با صداي بلند گفت: «لا تفعل» اين کار را نکن! به اين لرزه افتاد و قبر را پوشاند و به خانه برگشت. اين ندا خيلي او را زير و رو کرد. حالش بد شد. بچههايش را جمع کرد. گفت: من از عذاب جهنم و از آتش جهنم ميترسم! اينها که اختلاسهاي کذايي و رشوههاي کذايي دارند، من معتقد هستم يک ذره به جهنم و قيامت اعتقاد ندارند. کسي اعتقاد داشته باشد نميتواند شب بخوابد. باورها خيلي ضعيف شده است. اگر يک ذره محبت واقعي اهلبيت، ايمان، تقوا، خدا ترسي باشد، آدم را نگه ميدارد. بچههايش را جمع کرد. گفت: من چه پدري بودم؟ گفتند: پدر خوبي بودي. گفت: ميشود از شما يک خواهش کنم؟ خواهش من اين است وقتي من از دنيا رفتم، مرا دفن نکنيد. بعد از اينکه من مردم جنازه مرا نگه داريد و در يک صحرا و بياباني ببريد و آتش بزنيد. خاکستر مرا نگه داريد، روزي که باد تند ميآيد، نصفش را در خشکي و نصفش را در دريا بريزيد که چيزي از من نماند و کسي نتواند مرا بگيرد و عذاب کند. يکي از اين بچهها قبول کرد و گفت: من اين کار را برايت ميکنم. بعد از مردنش آن بچه اين کار را کرد. خداي متعال امر فرمود: ذرات او را جمع کنند و او را برگردانند. امام سجاد فرمود: خداي متعال دوباره او را خلق کرد و به اين شخص خطاب کرد: «ما حملک علي ما اوصيت وُلدَکَ آن يفعل بک» چه باعث شد وصيت کني يک چنين کاري با بدن تو بکنند؟ «قال حملني علي ذلک و عزتک خوفک» به عزتت قسم خدايا، از ترس تو ترسيدم! ترس تو باعث شد که من وصيت کنم اينقدر به جنازه من اهانت کنند و مرا پودر کنند و به باد بدهند و نابود کنند. امام سجاد فرمود: «قال الله جل جلاله فاني سأرضي خصومک فقد آمنت خوفک و غفرت لک» بخاطر ترس، از روي عوام بودن يک چنين وصيتي کرد. خداي متعال فرمود: من صاحبان حق تو را راضي ميکنم. خوف تو را آرام ميکنم و گناهان تو را ميآمرزم. اگر انسان واقعاً بترسد و جبران کند، خدا هم کمک او ميکند. لذا در دعاها فراوان داريم که خدايا ما را از آتش جهنم آزاد کن. اگر در اين دنيا هرطور ميتواند آدم کاري بکند حق الناس را جبران کند. هرکس ترسيد و جبران کرد خدا به او آرامش ميدهد.
در مورد نيمه شعبان چند کلمهاي صحبت کنم. بعد از شب قدر برترين شبها نيمه شعبان است. الآن شبها کوتاه است و بايد لحظهها و ثانيهها را قدر بدانيم. فرمود: همانطور که خدا شب قدر را براي پيغمبر شب قدر قرار داده، نيمه شعبان را براي ما اهلبيت قرار داده است. در چندين روايت داريم تقديرات در نيمه شعبان مقدر ميشود. چکنويس آن در نيمه شعبان است و در شبهاي ماه رمضان ديگر مهر ميشود. نقشهبردارياش براي شب نيمه شعبان است. روايت عجيبي از امام باقر(ع) است فرمودند: افضل شبها بعد از شب قدر شب نيمه شعبان است. در شب نيمه شعبان خدا لطف و فضلش را بر بندگانش ميگستراند و به لطف و کرمش گناهان افراد را ميبخشد. سعي کنيد و کوشش کنيد در تقرب جستن به خداي متعال در شب نيمه شعبان، انشاءالله اميد دارم اين سنت در مسجدها و دانشگاهها هم برپا شود. احياي شب قدر را جدي بگيريم. چراغاني و جشن و اينها خوب است ولي اصل کار دعا و نيايش و احياء است که باعث آمرزش گناهان ميشود. امام باقر فرمود: «آل الله عزو جل علي نفسه عن لا يرد السائل فيها ما لم يسأل الله علي معصيته» يک موقع عالمي قسم ميخورد. يک زمان پيغمبر و امام قسم ميخورند. يک موقع خدا قسم ميخورد. اگر مقام معظم رهبري در نماز جمعه بگويد: بخدا مردم چنين مطلب اينطور است. شوک وارد ميشود! خدا يک موقع به آسمان قسم ميخورد. به خورشيد و موجودات، ولي به خودش قسم ميخورد. يعني خيلي بايد تکان بخوريم.
امام باقر(ع) فرمودند: خداي متعال قسم خورده در شب نيمه شعبان سائل و درخواست کنندهاي را از در خانهاش نا اميد برنگرداند. چه خداي خوبي داريم. مگر اينکه چيزي بخواهد که معصيت باشد. يا به ضرر او باشد. ولي به نفعش باشد در وقتش قطعاً خدا مستجاب ميکند.
از اعمال نيمه شعبان زيارت آقا أباعبدالله است. از دور يا از نزديک، از اربعين و عاشورا و همه ايام افضل است. با 124 هزار پيغمبر مصافحه ميکند. خوشا به حال آنهايي که ميروند و رفتند و خواهند رفت، انشاءالله. آنهايي که نميتوانند بروند بالاي پشت بام يا بلندي بروند و بگويند: السلام عليک يا أبا عبدالله! السلام عليک و رحمة الله و برکاته. زيارت حضرت را از راه دور بخوانند. ثواب يک حج عمره در نامه اعمالشان ثبت ميشود. دعاي کميل اصل ورودش شب نيمه شعبان است. منتهي بعد از نيمه شعبان هم ميتوانند شبهاي جمعه هم بخوانند ولي اصل تعليم آن براي نيمه شعبان است. دعاي کميل يادشان نرود. غسل دارد، در مورد احياء اين شب ميفرمايد: دل انسان نميميرد در روزي که دلها بميرد. صلوات شعبانيه که ظهرها ميخوانيم در شب نيمه شعبان وارد شده است. تسبيحات اربعه «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر» صد بار! نماز جعفر طيار وارد شده است. نماز و دعا دارد به مفاتيح مراجعه کنند. سجده دارد، شب نيمه شعبان را احياء بدارند، مانند شبهاي قدر. چيزهايي که مي خواهند در شبهاي قدر به ما بدهند، از اينجا استارت زده ميشود و شب تقديرات است. انشاءالله خداي متعال به همه توفيق بدهد که هم دل امام زمان را شاد کنيم، براي فرج و سلامتي حضرت دعا کنيم.
شريعتي: نکات خيلي خوبي را شنيديم. انشاءالله دوستان اعمال ماه شعبان را در کانال برنامه قرار خواهند داد. کانال ما را در پيام رسانهاي داخلي دنبال کنيد. انشاءالله تا نيمه شعبان بالاي صد هزار نفر کاربر داشته باشيم. از همراهي و لطف همه دوستان عزيز صميمانه سپاسگزار هستيم. انتقاد و نظرات شما را با دل و جان پذيرا هستيم. دوستاني که در شب نيمه شعبان احياء دارند و مشرف به مشاهد مشرفه هستند، حتماً ما و همه کساني که التماس دعا گفتند را دعا کنند. در رأس خواستههايشان فرج حضرت ولي عصر(عج) باشد که فرج همه ما در فرج حضرت است. امروز صفحه 305 قرآن کريم، آيات ابتدايي سوره مبارکه حضرت مريم(س) در سمت خدا تلاوت خواهد شد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، كهيعص «1» ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا «2» إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا «3» قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا «4» وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا «5» يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا «6» يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا «7» قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا «8» قالَ كَذلِكَ قالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ قَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَكُ شَيْئاً «9» قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَ لَيالٍ سَوِيًّا «10» فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا «11»
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان. كاف، ها، يا، عين، صاد. (در اين سوره) يادى از لطف پروردگارت نسبت به بندهاش زكريّا (به ميان آمده است). زمانى كه پروردگارش را با ندايى پنهان خواند. (زكريّا) گفت: پروردگارا! همانا استخوانم سست شده، و (موى) سرم از شعلهى پيرى، سفيد شده است و پروردگارا! من هرگز در دعاى تو (از اجابت) محروم نبودهام. و همانا من براى پس از (مرگ) خود، از بستگانم بيمناكم و همسرم نازا بوده است، پس از جانب خود جانشينى (فرزندى) به من عطا فرما. (خداوندا! به من جانشينى عطا كن) كه وارث من و دودمان يعقوب باشد و پروردگارا! او را پسنديده قرار ده. (خداوند فرمود:) اى زكريّا! ما تو را بشارت مىدهيم به پسرى كه نامش يحيى است (و) قبلًا همنامى براى او قرار ندادهايم. (زكريّا) گفت: پروردگارا! چگونه براى من پسرى باشد در حالى كه همسرم نازاست و من از پيرى، ناتوان شدهام؟ (زكريّا) چنين گفت: امّا پروردگارت فرمود: اين كار بر من آسان است، (زيرا) پيش از اين من تو را آفريدم در حالى كه چيزى نبودى.(به زكريّا) گفت: پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده. (خداوند) فرمود: نشانهى تو اين است كه سه شبانه روز قدرت سخن گفتن با مردم را نخواهى داشت، (با اينكه سالم هستى.) پس (زكريّا) از محراب عبادت به سوى مردم خارج شد، آنگاه به آنان اشاره كرد كه در صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.
شريعتي: از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم. اين هفته قرار گذاشتيم که از متفکر بزرگ معاصرمان شهيد مطهري(ره) ياد کنيم. انشاءالله دوستان حتماً کتابهاي ايشان را مطالعه کنند و انشاءالله بهرهمند شوند از مطالب نابي که به قلم رساي ايشان نگاشته شده است.
حاج آقاي فرحزاد: ذکر صلوات که خيلي فضيلت فوق العادهاي دارد. بيان نوراني ديدم که از مردم ايران تعريف کردند و فرمودند: «لو کان الدين معلقا بالثريا لتناوله رجال من ابناء فارس» (تفسير مجمع البيان/ج3/ص208) اگر دين در ستاره ثريا هم باشد، اينها عاشق علم و دين هستند و ميروند آنجا درمييابند. بعد فرمود: علامت اينها اين است که از سنت و آثار من متابعت ميکنند. يک علامت اينها اين است که پيغمبر خدا فرمود: زياد بر من صلوات ميفرستند.
نکته اولي که بايد عرض کنم در مورد قرباني است. معمولاً در تولد افراد هديه ميبرند و کيکي ميخرند، من خواهش دارم ايستگاههاي صلواتي که برپا ميشود و بسيار کار خوبي است، مزاحمت و سد معبر ايجاد نکنند. کارها و حرکاتي که نا هنجار است، انجام ندهند. هرکاري که امام زمان دوست ندارد و بعضي حرکاتي که به دين و مذهب ما نميخورد، انجام ندهند. يکي از کارها اين است که ما ميخواهيم در جشن تولد امام زمان به حضرت هديه بدهيم. فرمود: هديه دادن به دوستان ما و نيازمندان، هديه دادن به خود ما هست. اين روايت زيبا در کافي شريف است. امام صادق(ع) فرمود: «دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ» (کافي/ج2/ص489) يعني اگر به امامت هديه دادي، افضل است از دو ميليون درهمي که در غير از صله به امام، در کارهاي خير ديگر تقسيم کنيد. به اسم امام، ترويج ولايت ، ترويج دين باشد.
ما هم در مؤسسه حضرت خديجه برنامهاي داريم. خيليها ممکن است نتوانند يک گوسفند بکشند، دسته جمعي هرکدام يک مبلغي بگذارند و به نيت سلامتي آقا و همه دوستداران اهلبيت تقسيم شود. بسيار کار پسنديدهاي است. بسياري از مردم ما در طول سال نميتوانند گوشت تهيه کنند. اين يک خدمت بزرگي است.
شريعتي: اين يک قرار دسته جمعي اس بين همه کساني که در اين سالها همراه بودند و مخاطبين خوب برنامه سمت خدا و همه مردم ايران که صدقه براي سلامتي حضرت ولي عصر(عج) با قرباني کردن يک يا چند گوسفند به صورت دسته جمعي که به نيازمندان برسد.
حاج آقاي فرحزاد: اميد داريم که انشاءالله هزارها گوسفند براي سلامت حضرت قرباني شود. امام حسن عسکري(ع) 313 گوسفند قرباني کردند و براي حضرت عقيقه کردند. اين سنت خوبي است و خيرش همه به فقرا و ضعفا ميرسد. نکته دوم که خيلي مهم است. اين است که براي امام زمان يک هديه معنوي هم بدهيم. يک جمله خيلي زيبايي امام زمان به شيخ مفيد مرقوم فرمودند: «فَلْيَعْمَلْ کُلُّ امْرِء مِنْکُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ کَراهِيَّتِنا» هرکدام از دوستان ما يک کاري انجام بدهند که آنها را به ما نزديک ميکند، به محبت ما نزديک ميکند، ببينند امام زمان چه دوست دارد. يک عملي که امام زمان دوست دارد اين است که نيمه شعبان بخاطر گل روي جمال امام زمان بگوييم: اي امام زمان، من اين کار را بخاطر شما انجام ميدهم. «وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ کَراهِيَّتِنا» يا يک عمل بدي را بخاطر گل روي امام زمان من ترک ميکنم. يا يک گناهي را ترک کنيم و يا يک عمل زمين افتادهاي را برداريم. مثلاً کسي بدهي دارد بخاطر امام زمان بدهياش را بدهد. کارفرما حقوق زير مجموعهاش را بدهد. يا قهر هستند، زن و شوهر، اولاد و پدر و مادر، آشتي کنند. روايتي ديدم خيلي جالب است. داود رقي خدمت امام صادق(ع) آمد. حضرت فرمودند: داود روز پنجشنبه اعمال شما بر من عرضه شد. يک عملي در اعمال شما بود مرا خوشحال کرد. آن عمل چه بود؟ ميگويد: من پسرعمويي داشتم ناصبي بود. يعني دشمن اهلبيت بود ولي چون رحم من بود، کثير العيال بود و فقير و محتاج بود. قبل از اينکه به مدينه خدمت امام صادق بروم، کمک او کردم. حضرت فرمود: اين کار تو دل مرا شاد و خوشحال کرد.
حالا زنداني آزاد ميکنيم، به مريض کمک مي کنيم، درماندهاي را بلند ميکنيم، هر کار خيري که ميکنيم به خاطر امام زمان يک هديه معنوي است. قهر يعني چه؟ بدترين چيزها قهر است. خيلي از زن و شوهرها با هم قهر هستند، بگذريم و کوتاه بياييم.
تا تواني پا منه اندر طلاق *** ابغض الاشياء عندي الطلاق
انشاءالله يک هديه مادي و يک هديه معنوي به امام زمان بدهيم. موضوع ديگري که وعده داده بوديم، کربلا بود. انشاءالله روزي برسد که کسي نباشد به کربلا نرفته باشد. اين بشارت را بدهيم که بحمدالله اوقاف هم ششصد نفر از زوار اوليها را همين روزها ميبرند. ما هم پنج اتوبوس همين روزها ميبريم. بحمدالله از بيشتر استانها اعزام داشتيم. نه تا استان مانده که انشاءالله آنها را هم ميبريم. بيست استان رفتند و نه استان مانده است.
شريعتي: استان کهگيلويه و بوير احمد، اردبيل، آذربايجان شرقي، کرمانشاه، يزد، سيستان و بلوچستان، خراسان شمالي و خراسان جنوبي، بوشهر، البرز، مرکزي، زنجان، اصفهان، ايلام، فارس، کردستان، گلستان و شهرکرد. اينها استانهايي بودند که کاروانهاي ما از اين استانها اعزام شدند.
حاج آقاي فرحزاد: انشاءالله در ماه رمضان و بعد از ماه رمضان استانهايي که نرفتند را هم اعزام خواهيم کرد.
شريعتي: استانهايي که به عتبات نرفتند: گيلان، قزوين، مازندران، خوزستان، سمنان، لرستان، همدان، آذربايجان غربي، تهران، قم. بين اين افرادي که از اين استانها ثبت نام کردند، قرعه کشي ميکنيم و اسامي را در سايت همچون گذشته منتشر خواهيم کرد.
حاج آقاي فرحزاد: چون ايام نيمه شعبان هست عدد 15 را انتخاب ميکنم، پانزده تا پانزده تا جلو ميرود و به نام هرکس درآمد انشاءالله مشرف خواهند شد.
شريعتي: انشاءالله همه ما را هم دعا کنند، همه مردم عزيزي که در اين طرح بزرگ سهيم شدند و باعث شدند اين اتفاق بيافتد.
حاج آقاي فرحزاد: نکته خيلي جالب اين است بعضي خانوادهها اسم بچهشان درآمده است. اينها گفتند: ما دلمان نميآيد بچه ما تنها برود، رفتند قرض کردند، خودشان را به آب و آتش زدند و همراه شدند. گاهي از بين کاروانهايي که ميفرستيم ده نفر با هزينه ما ميروند ولي سي نفر هم از اين طرف و آن طرف قرض کردند و همراه شدند. اين يک موج ايجاد کرده و خيلي خوب است. انشاءالله کسي نمانده باشد که به کربلا نرفته باشد. بعضي هم از نام نويسي جا ماندند. انشاءالله اگر تا آخرين استان که رفتند، ثبت نام جديد را باز اعلام خواهيم کرد، باز هم قرعهکشي ميکنيم.
شريعتي: البته اعزام زائرين به کربلا و خروج از کشور بسيار کار پيچيدهاي است و به همه عزيزان خدا قوت ميگوييم. نکات پاياني را بفرماييد.
حاج آقاي فرحزاد: آيهي ابتدايي سوره مبارکه مريم، خداي متعال به حضرت زکريا بشارت ميدهد «يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» حضرت زکريا سنش بالا بود و بچه نداشت. همسرش هم نازا بود. ولي خدا فرمود: من به تو بشارت ميدهم که فرزند پسري به تو بدهيم و اسمش هم يحيي است و همانند و نظير هم قبل از اين نداشته باشد. گفت: «قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً» من چطور در سن بالا فرزنددار شوم؟ همسر من نازا است. «وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا» من ناتوان شدم و پير شدم. خدا فرمود: بر ما اين کارها آسان است. تو نبودي و ما تو را بود کرديم. اين آيه بشارت ميدهد که با وجود و قدرت خدا هيچوقت از خدا نا اميد نباشيد. خدا قدرت دارد و هرچيزي را ميتواند جبران کند. در هر زماني ميتواند هر کاري را جابه جا کند و تغيير بدهد. هميشه به خدا اميدوار باشيد.
شريعتي: انشاءالله به برکت ميلاد امام زمان(عج) همه آنهايي که دلشان فرزند ميخواهد، فرزند صالح رزق و روزيشان شود.
حاج آقاي فرحزاد: خدايا تو را قسم ميدهيم به محمد و آل محمد، به حق مولود اين ماه امام زمان، همه آنهايي که فرزند ندارند، فرزند سالم و صلح عنايت بفرما. همه مريضهاي روحي و جسمي را شفاي عاجل عنايت بفرما. قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. همه ما را از بهترين يارانش قرار بده. آنهايي که همسر ندارند و خانه ندارند، شغل ندارند، به برکت امام زمان به آنها مرحمت بفرما. خدايا به حق محمد و آل محمد اموات و درگذشتگان، شهداء و امام و مراجع را غرق رحمت بگردان. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و عرض ادب به محضر امام زمان. روزي برسد که انشاءالله زير پرچم امام زمان آقا را زيارت کنيم.
شريعتي:
قطعهي گمشدهاي از پر پرواز کم است *** يازده بار شمرديم و يکي باز کم است
اين همه آب نه از جاري اقيانوس است *** عرق شرم زمين است که سرباز کم است.