اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

97-02-03-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام سجاد(عليه السلام)- شرح دعاي پنجم

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام سجاد(عليه السلام)- شرح دعاي پنجم
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 03-02- 97
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي:، سلام مي‌کنم به همه بيننده‌ها و شنونده‌هاي خوبمان، از تهران باراني اين سلام با طراوت ما را پذيرا باشيد. طاعات و عبادات شما قبول باشد. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. اعياد شعبانيه را تبريک عرض مي‌کنيم. سفارشي که هميشه مي‌کنيم که حيف است اين اعياد را به سه روز و سه شب برگزار کنيم، ماه شعبان ماه شادي است. دهم ماه هم ولادت حضرت علي اکبر(ع) است. حيف است براي امام حسين دو ماه عزاداري کنيم و براي تولدشان يک شب جشن بگيريم. انشاءالله اين شادي‌ها و عرض ادب‌ها استمرار داشته باشد و همانطور که هفته قبل عرض کرديم بحمدلله بخشي از کشور ما باران رحمت الهي مي‌بارد. انشاءالله زياد شود. نماز شکر و سجده شکر به جا آوريم. کم آبي هست ولي اين لطف خدا را هم شکرگزاري باشيم. داده‌ها را نگاه کنيم و شکرگزاري داشته باشيم تا زياد شود. چون ناشکري مي‌کنيم به مشکلات مي‌خوريم. حواسمان به داده‌ها و نعمت‌ها نيست. نسبت به افراد هم همينطور، خوبي‌هايشان را نمي‌بينيم. انشاءالله خداي متعال را شکرگزار باشيم براي نعمت‌هاي مادي و معنوي که بر سر ما مي‌ريزد و ماه شعبان هم اين تعبيري که خيلي بلند است، «شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ» خدايا اين ماه شعبان را پر کردي، تمامش را پوشش دادي، با رحمت و مهرباني خودت و رضوان و خشنودي خودت، يعني در اين ماه وسيله اينکه انسان زير رحمت الهي قرار بگيرد خيلي فراهم است. جاي جاي اين ماه پر از رحمت الهي است. از رحمت بالاتر، رضوان است. بالاترين مقامي که انسان مي‌تواند به آن برسد، رضوان است که او از خدا راضي و خدا از او راضي، راضية مرضيه بالاترين مقام است. در اين ماه انسان مي‌تواند به مقام رضوان برسد. «وَ رِضْوانٌ‏ مِنَ‏ اللَّهِ أَكْبَرُ» (توبه/72) در پايان همين دعايي که از امام سجاد رسيده و خيلي مستحب است ظهرها خوانده شود، «قَدْ أَوْجَبْتَ لِي مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِي دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْيَارِ» يعني در اين ماه يک کاري کنيم، خودمان را در معرض رحمت و رضوان قرار بدهيم که رحمت بر ما واجب شود. واجب شود خدا ما را دوست بدارد از ما راضي باشد و در دار قرار با اخيار و پيغمبر و اهل بيت انشاءالله محشور شود.
شريعتي: چشم همه ما به شفاعت و دستگيري آن حضرت و اهل‌بيت گرانقدرشان است. انشاءالله همه مشمول شفاعت حضرت باشيم. ابتداي برنامه يادآوري کنم که مطالبي که در کانال برنامه قرار داده مي‌شد، اين روزها در پيام رسان‌هاي داخلي قرار دارد و مي‌توانيد در پيام رسان سروش و ايتا دنبال کنيد. انشاءالله به دوستانتان هم معرفي کنيد. بحث ما با حاج آقاي فرحزاد بحث نوراني صحيفه سجاديه بود. نکات خوبي را شنيديم. انشاءالله دعاي پنجم صحيفه را با هم مرور خواهيم کرد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
چون ديروز روز ولادت سر تا سر نور امام سجاد(ع) بود. اميدواريم در طول سال مهمان صحيفه سجاديه و مهمان اين امام بزرگوار باشيم، واقعاً دو تا کتاب بعد از قرآن که به صورت قطعي بي نظير است، يکي نهج‌البلاغه است. بزرگي در مدينه بود مي‌گفت: من بسياري از افرادي که دنبال تحقيق مذاهب يا حقانيت مي‌گردند، بهترين هديه نهج‌البلاغه و صحيفه سجاديه است که مي‌توانم به آنها بدهم که آنها با خواندن اين دو کتاب متحول شوند. همينطور که با قرآن کسي نمي‌تواند پهلو بزند، با فرمايشات امام معصوم و دعاهاي اهل‌بيت هم نمي‌تواند کسي شبيه آن را بياورد. حيف است در طول عمرمان روزنامه‌ها و فضاهاي مجازي را مي‌بينيم ولي قرآن و نهج‌البلاغه و صحيفه سجاديه که انسان را زير و رو مي‌کند، يک دور هم نخوانيم.
جرج جرداق مسيحي، يکي از بزرگان فرمود: اينکه باعث شد من نهج‌البلاغه را شرح بدهم و ترجمه کنم حرفي است که جرج جرداق مسيحي زد. دو سال پيش فوت کرد و از اساتيد بزرگ حوزه دانشگاه بيروت بود. گفت: من بيش از دويست بار نهج‌البلاغه حضرت علي بن ابي طالب را مطالعه کردم. ما که دم از تشيع مي‌زنيم و پيروي حضرت علي، فکر نمي‌کنم از هزار نفر يک نفر از ما يک دور نهج‌البلاغه را مطالعه کرده باشد. يک خطبه‌اي در مورد «الهاکم التکاثر» دارد که ابن ابي الحديد مي‌گويد: من بيش از هزار بار اين خطبه را خواندم و هر بار تأثير عجيبي در روح من گذاشته و يک مطلب جديدي کشف شده است. کلمات قصار نهج‌البلاغه خيلي روان و ساده است. گاهي يک واژه کليدي به انسان مي‌دهد و مشکلات انسان را حل مي‌کند. انشاءالله قدر بدانيم. صحيفه سجاديه کتاب ماندگاري است. ما کتابي که از اول تا آخر قطعاً از معصوم صادر شده باشد، چند امام تضمين کرده باشند و قسم خورده باشند که حق است، فقط صحيفه سجاديه است. ممکن است در نهج‌البلاغه يک خطبه سندش نيامده باشد، ولي اين ديگر قطعي است.
مرحوم آيت الله مرعشي نجفي يک موقع براي مرحوم طنطاوي رئيس الازهر يک صحيفه سجاديه هديه کردند. ايشان تشکر کردند و به آيت الله مرعشي نجفي نامه نوشتند: من افسوس مي‌خورم که چرا اين کتاب دير به دستم رسيده و تا به حال نديده بودم. در عرفات معمولاً دعاي امام حسين(ع) خوانده مي‌شود، گاهي هم خيمه‌هاي اطراف هم صدا مي‌رود. وزير اوقاف و ارشاد مصر نزديک خيمه‌هاي بعث بود. اين دعا خيلي او را جذب مي‌کند. مي‌آيد از ايراني‌ها مي‌پرسد: اين دعا براي کيست؟ مي‌گويند: اين دعا براي امام حسين(ع) است. مي‌گويد: من روز قيامت از علماي شما شکايت مي‌کنم و جلوي شما را مي‌گيرم که چرا اين دعاها را به ما معرفي نکرديد؟ آنوقت ما در خانه‌هايمان صحيفه نداريم و اگر داريم هم خاک مي‌خورد. دنيا و آخرت و هرچه بخواهيم در صحيفه هست.
شريعتي: چندين پيام داشتيم که شما از وقتي صحيفه سجاديه را شروع کرديد، مثل جلسات دوره‌اي که از نهج‌البلاغه داشتيم، صحيفه سجاديه را هم شروع کرديم.
حاج آقاي فرحزاد: جلسات دوره‌اي که دارند يکبار نهج‌البلاغه و يکبار صحيفه سجاديه را داشته باشند. شرح آقاي انصاريان هم خيلي روان است. در دعاي پنجم حضرت مي‌فرمايد: «وَ يَا مَنْ تَظْهَرُ عِنْدَهُ بَوَاطِنُ الْأَخْبَارِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَفْضَحْنَا لَدَيْكَ» اي خدايي که باطن همه چيز نزد تو ظاهر است. براي ما غيب است و براي خدا همه شهود است. يعني واقعيت‌ها پنهان نيست. از همه چيز خبر دارد. اي خدايي که در نزد تو تمام باطن‌ها هويدا و آشکار است. بر پيغمبر و آلش درود بفرست و ما را مفتضح نکن و آبروي ما را حفظ کن. حضرت علي(ع) فرمود: «و لا تَهتكوا أستاركم عند مَن يَعلم أسراركم» خدايي که اسرار شما را مي‌داند ديگر شما پرده دري نکنيد.
در اين دعا هم مي‌گوييم: خدايا ما را مفتضح نکن، پرده دري نشود. «اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ» به جاي اينکه من دست به اين و آن دراز کنم و التماس کنم، خدايا تو مرا بي نياز کن. تو خودت به من هبه بده، من بي نياز بشوم از اينکه در خانه ديگران را بزنم و التماس کنم. «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ» افرادي که قطع مي‌کنند، ما اميد به آنها بستيم، به ما نمي‌دهند الحمدلله.
يک روايت زيبايي است خدا فرمود: به عزت و جلالم من اميد هرکس که به غير من اميد ببندد، قطع مي‌کنم. به فرزندت، به پدر و مادرت، به رئيست، به کارمندانت، افرادي که آدم  دل بسته و اميد دارد، بچه بزرگ مي‌شود اما همين بچه زمين مي‌زند. در روايت داريم رزق مؤمن را از راهي که فکر و گمان نمي‌کند، مي‌رساند. به يک جايي قشنگ دل مي‌بندد، خدا مي‌خواهد شرک زدايي کند. اين بت‌هاي اميد را بشکند. لذا فرمود: به عزت و جلالم اميد هرکس که به غير من دل ببندد و اميدوار باشد، اميدش را قطع مي‌کنم. بچه‌اي که خيلي به آن اميدوار هستي، خدا مي‌گويد: چرا به من تکيه نمي‌کني و به اين تکيه مي‌کني؟ چرا به شخص و مخلوق و کسي که فاني و مردني است و محتاج است، در صحيفه سجاديه جمله خيلي زيبايي است. امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: «طَلَبَ‏ الْمُحْتَاجِ‏ إِلَي الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ» (صحيفه‏السجادية (ع)، ص 134) اينکه آدم محتاج و گدا برود در خانه محتاجي را بزند اين سفاهت است. آدم نزد غني مطلقي برود که فقط دهندگي دارد و هيچ احتياجي ندارد. اين سنت خداست. هرکس به غير من دل ببندد، او را به خاک ذلت مي‌نشانم که اين قطع شود و بريده شود و به سمت من بيايد. لذا اينجا مي‌فرمايد: «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ»     خدايا افرادي که با ما صله‌شان را قطع مي‌کنند، دست رد به سينه ما مي‌زنند، در دل ما وحشت ايجاد مي‌شود، شما اين وحشت ما را کفايت کن، با صله‌اي که خودت مستقيم به ما مي‌دهي.
در وصيت‌هايي که حضرت علي به امام حسن دارند که به نامه سي و يکم معروف است، يک جمله‌اش اين است، حضرت مي‌فرمايد: «ان استَطَعتَ» اگر توان داري بين خودت و خداي خودت هرچه اسباب و وسيله قرار ندهي اين کار را بکن. يعني احتياجات را مستقيم از خدا بخواه. «وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ» طوري ما را با اعتماد و توکل به خودت قرار بده     که با بذل و بخشش تو ما ميل و رغبت به کسي پيدا نکنيم. در خانه محرم و نامحرم و مرد و نامرد را بزنيم. به قول حافظ مي‌گويد: «بر در ارباب بي مروت دنيا چند نشيني که خواجه کي به در آيد» برو نزد خدا و از خداي بزرگ بخواه. طوري صله به ما بده که ما رغبت نکنيم به احدي با بذل و بخشش تو «وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ» طوري به ما بخشش بفرما که هيچ وحشتي نداشته باشيم. در دعاي پنجم هر بخشي را وارد شويم خيلي حرف دارد. من دلم نمي‌آيد از تک تک اينها بگذرم.
چون ايام متعلق به امام سجاد(ع) است، اين نکته را بگويم که دعا را فقط به ديد نيايش نگاه نکنيم. اين فقط گفتگوي با خداست. اينکه من با خدا مي‌نشينم صحبت مي‌کنم هيچ خاصيت ديگر نداشته باشد، چون ياد هر چيزي رنگ و بوي آن را در ما قرار مي‌دهد. دعا ياد خداست. نيايش با خداست، خلوت با خداست. از ذکر و ياد خدا و همنشيني با خدا چيزي در عالم بالاتر هست؟ از اينکه خدا ما را ياد کند چيزي بالاتر داريم؟ «ذکر الله اکبر» يعني خدا ما را ياد مي‌کند خيلي بزرگ است. چه کار کنيم خدا خيلي ما را ياد کند. «اذکروني اذکُرکُم»
آيت الله جوادي آملي در مقدمه کتابي که در مورد حج چاپ شده فرمودند. ايشان مي‌گويد: من زماني عازم سفر حج بودم، رفتم در خانه علامه طباطبايي گفتم: موعظه و نصيحتي بفرماييد. ايشان فرمودند: خداي مهربان مي‌فرمايد: «اذکروني اذکُرکُم» (بقره/152) چيزي از اين بالاتر هست که من خدا را ياد مي‌کنم و خدا مرا ياد مي‌کند. اميد داريم امام زمان يک لحظه ما را ياد کند. پيغمبر خدا يک لحظه ما را ياد کند. خدا مي‌گويد: تو مرا ياد کن، من تو را ياد مي‌کنم. تو با من باش، من با تو هستم. حضرت موسي(ع) به خداي متعال عرض کرد: خدايا تو از من دوري من ندا بدهم يا نزديکي نجوا کنم؟ نجوا يعني در گوشي، خداي متعال فرمود: «أنا جليس من ذکرني» هرکس مرا ياد مي‌کند من همنشين او هستم. کنار او هستم. از رگ گردئن نزديکتر هستم. تو فقط مرا ياد کن. غير مرا فراموش کن. اگر ما خدا را ياد کرديم همه وظيفه‌ها يادمان هست. خدا ياد ما مي‌دهد چه بکنيم. تمام گناه‌ها، تمام افسردگي‌ها براي اين است که خدا را فراموش مي‌کنيم. «أَعْرَضَ عَنْ‏ ذِكْرِي‏» (طه/124) ياد خدا فقط لفظي و کلامي نيست. ياد خدا با قلبم، امام صادق فرمود: از واجب‌ترين واجبات بر بندگان خدا، ياد خداست.
هر آن کو يک زمان غافل ز حق است *** در آن دم کافر است اما نهان است
اگر اين غافلي پيوسته بودي *** در اسلام بر وي بسته بودي
دين يعني اينکه ما ياد خدا بکنيم. نماز براي چه واجب شده است؟ «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏» (طه/14) براي اينکه ياد خدا در ما متولد شود. امام صادق فرمود: از اشد واجبات بر بندگان خدا، ياد خداست. ولي فرمود: اين ياد خدا را اشتباه نگيريم با سبحان الله و الحمدلله و الله اکبر، هم ياد قلبي، حضرت فرمودند: ياد عملي، ياد خدا اين است که چشمت به گناه رسيد، کنترل کني. دستت به خيانت و دروغ و خلاف رفت، ياد خدا کني. زبانت کنترل داشته باشد. اينجا دائم الذکر هستي. ياد خدا مراتب دارد. مثلاً کسي غيبت مي‌کند ما مي‌گوييم: لا اله الا الله! تشويقش مي‌کنيم بقيه را هم بگو. اين ياد خدا نيست. باز روايت در معاني الاخبار شيخ صدوق است. روايت را با روايت معنا کرده است. ياد خدا در روايت داريم، فرمود: «مَنْ‏ أَطَاعَ‏ اللَّهَ‏ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ إِنْ قَلَّتْ صَلاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلاوَتُهُ لِلْقُرْآن»‏ (إختصاص مفيد، ص 248) کسي که فرمان خدا را مي‌برد ياد خداست ولو اينکه روزه و نماز و عبادت‌هاي ظاهري او کم باشد. خدا به او مي‌گويد: پدر و مادرت پير هستند به اينها خدمت کن، مراقبه کن، خانمت مريض است، بچه‌ات مريض است. کسب حلال و کار خير، مريض‌داري کن و خدمت کن، کسي که فرمان خدا را مي‌برد غرق ياد خداست. ولو زبانش چيزي نگويد يا نماز و عبادت‌هاي ظاهري او کم باشد. کسي که نافرماني خدا را مي‌کند، خدا را فراموش کرده ولو زبانش تکان بخورد و ذکر خدا بگويد. به نامحرم نگاه مي‌کند و بعد استغفرالله مي‌گويد! اين ذکر نيست. کسي که معصيت مي‌کند خدا را فراموش کرده ولو نماز بخواند و عبادت کند. ياد خدا، ياد اساسي که آدم را بارور مي‌کند و آرامش مي‌دهد. آثار فوق العاده‌اي هم دارد، مي‌فرمايد: تو مرا ياد مي‌کني، من هم تو را ياد مي‌کنم. ذکر يعني ياد، من اگر اسم شما را آوردم ولي در قلب و ذهنم نيامد، ياد نيست. ياد اين است که با قلب ياد کنم. «يا من اسمه دواء و ذکره شفاء» نمي‌گويد: اسم شفاء مي‌آورد. اسم هم لفظ است. ياد شفاء مي‌آورد. يعني من قلبم شش دانگ متوجه خدا و اهل‌بيت و خوب‌هاي عالم مي‌شود به انسان آرامش مي‌دهد. من کسي را خيلي دوست دارم و دائم يادش مي‌کنم. آن ياد مهم است. مذکور، آن است که آرامش مي‌دهد. لفظ خالي مهم نيست. اين چيزي که انسان را رشد مي‌دهد و آرامش مي‌بخشد ياد قلبي و ياد عملي است. ديدن آب فايده ندارد، نوشيدن آب مهم است. مرحوم دولابي مي‌فرمودند: آيه و قرآن و حديث را بايد چشيد، بايد درک کرد. آن به درد ما مي‌خورد. اينکه خدا ما را ياد کند مهم است. چه کنيم خدا ما را ياد کند؟ حرفش را گوش بدهيم و تحت فرمان او باشيم. با قلبمان خدا را ياد کنيم. اگر مي‌بينيد ذکر زباني هم مانع است، نگويد.
من خيلي از بزرگان را مي‌ديدم که سکوت مي‌کردند. مثلاً وقتي من خدمت امام زمان نيستم يا صاحب الزمان مي‌گويم. ولي اگر محضرش باشم نمي‌گويم. من وقتي شما را نمي‌بينم ياد شما مي‌کنم. ولي اگر شما را زيارت کردم که خدمت شما هستم. به يک معنا اگر آدم زياد ياد کرد، ممکن است ياد زباني کم شود. ولي روحش و قلبش هميشه متوجه او هست. مذکور مهم است. ذکر مقدمه است که مذکور در وجود ما تجلي پيدا کند. من گم شود و خودمان کنار برويم. در اصول کافي هست که «لا يَزالُ الْعَبْد يَتَقَرَّبُ‏ الىَّ بِالنَّوافِل» بنده من با نافله‌ها و مستحبات هي به من نزديک مي‌شود، من چشم و گوش و دست او مي‌شوم. خودش کنار مي‌رود و من تمام وجودش را مي‌گيرم.
من کي ام ليلي، ليلي کيست؟ من *** هردو يک روحيم اندر دو بدن
ذکر لفظي و ياد قلبي مقدمه است و وجود ما از منيت‌ها و نفهمي‌ها و فکر مي‌کنيم از خدا دور هستيم و فاصله گرفتيم، جدا شود و همه هستي خدا را درک کنيم. همه جا در محضر خدا باشيم. خودمان کنار برويم و او باشد. خانه را تحويل صاحبخانه بدهيم. حافظ مي‌گويد:
بي دلي در همه احوال خدا با او بود *** او نمي‌ديدش از دور خدايا مي‌کرد
بعضي مي‌گويند: بلند بگو يا الله! قرآن مي‌گويد: آرام صدا بزنيد. ذکر خدا را آرام بگوييد.     «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ‏ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْل‏» (اعراف/205) داد نزن، خدا دور نيست. خدا نزديک است! خدا از همه به ما نزديکتر است. اصل ذکر يعني ياد قلبي، اين ياد بايد هي زياد شود و همه وجود مرا بگيرد. آن زمان انسان کامل مي‌شود. در حديث داريم: بنده من به نوافل اينقدر به من نزديک مي‌شود که من چشم و گوش و همه وجودش را مي‌گيرم. يعني حاکم خداست. امام صادق فرمود: «لا ازال اکرّرُ اياک نعبد و اياک نستعين» حضرت «اياک نعبد» را هي تکرار کردند، ديگر از هوش رفتند. بعد از نماز گفتند: چه شد؟ حضرت فرمود: اينقدر تکرار کردم ديدم که اصلاً من نيستم که مي‌گويم، يکي شديم. يعني حول و قوه من، در مقابل خدا کسي نيست، احد است. در شيب احاطه و هستي او غير از خدا کسي نيست. خدا بر من تجلي کرد. اينکه تجلي خدا کرد من از هوش رفتم.
اينکه يک گناه و رشوه‌اي، پول ناحقي، مشکلي پيش مي‌آيد که بين دو راه بهشت و جهنم قرار مي‌گيريم، بگوييم: خدايا من اينجا تو را ياد مي‌کنم. کاري که شيخ رجبعلي خياط کرد. کاري که حضرت يوسف کرد، ابن سيرين کرد. حضرت يوسف(ع) در جايي قرار گرفت که همه درها بسته بود، ولي ياد خدا کرد. ياد خدا يعني اين، رابطه‌ات را با نامحرم قطع کن. بگويد: خدايا من بخاطر تو! قطعاً بدانيم خدا هزاران برابر جبران مي‌کند. حضرت يوسف گناه را ترک کرد. خدا به برکت حضرت يوسف، زليخا را نجات داد. به کجاها که او را نرساند. حاکم مصر را به برکت او نجات داد و همه خداپرست شدند. مردم مصر را نجات داد، برادرها را نجات داد. ترک گناه آثار فوق العاده‌اي دارد و خود گناه شما را نابود مي‌کند و ديگران را هم از بين مي‌برد. آفت روي آفت است. از اين طرف هم ترک گناه خيلي برکات دارد. اينکه ما در بحران‌ها ياد خدا کنيم. ببينيم وظيفه ما چيست. ياد خدا يعني امر خدا، ياد خدا يعني قلب ما، معرفت ما، غير از خدا کسي نيست، ما پوچ هستيم.
اين همه گفتيم ليک اندر بسيج *** بي عنايات خدا هيچيم هيچ
ما عدم‌هاييم هستي‌ها نما *** تو وجود مطلقي هستي ما
بزرگي کلام قشنگي دارد، مي‌فرمود: خدا در قرآن مي‌گويد: از حد خودتان تجاوز نکنيد. کسي از حدود خدا تعدي کند، اين ظالم است. نبايد از حدمان تعدي کنيم. گفت: رفتيم يک مهندسي خبر کرديم، کارشناسي را خبر کرديم که حد ما با خدا را معلوم کند که مثلاً تا اينجا حد خداست و از اينجا حد ما است. ما پايمان را در حد خدا دراز نکنيم. متر گذاشتيم، گفتيم: تا اينجا حد خداست؟ نه. بيشتر است. به جسم‌مان، به دستمان، به پايمان، به قلبمان، گفتيم: تا اينجا براي خدا، از اينجا براي بنده. هرجا گذاشتيم حدود الله است. گفت: لا حدي خدا براي کسي حد نگذاشته است. يعني همين فرمايش امام صادق که «سمعت من قائلها» اياک نستعين را اينقدر تکرار کردند، غير خدا کسي نيست. غير خدا کيست؟ خدا ديگري به ما چيزي داده برويم از او کمک بگيريم؟ نه، قط اوست. همه هستي براي اوست. لا حدي خدا براي کسي حد نگذاشته است.
اين ياد خدا، ياد قلبي را خيلي اهميت بدهيم و ياد هنگام امر و نهي خدا! اين جمله از دعاي کميل «يا من اسمه دواء» اين اسم او، يا رب و يا الله که مي‌گوييم، مسکن است. تسکين دهنده است. قطعاً خوب است. ولي چه چيزي ما را شفاء مي‌دهد؟ ياد قلبي، ذکر و ياد، «و طاعته غناء» چه چيزي ما را غني و بي نياز مي‌کند؟ طاعت خدا. خدايا من مي‌خواهم حرفت را گوش بدهم. «وَ أَمَّا مَنْ خافَ‏ مَقامَ‏ رَبِّهِ‏ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏» (نازعات/40 و 41) اگر کسي جايگاه خدا را در نظر بگيرد، مالک من اوست، من عبد خدا هستم، اينجا مي‌گويد: نکن، نکنم. مي‌گويد: نزن، نزنم! مي‌گويد: رشوه نگير، نگيرم! غيبت نکنم، تهمت نزنم و آبروي کسي را نريزم. اگر بترسيم و جايگاه خودمان را حفظ کنيم و خدا را در نظر بگيريم، خدا مي‌گويد: مأوي و جايگاهش قطعاً بهشت است. يعني بهشت از همين‌جا شروع مي‌شود. رزق و روزي او را از جايي که گمان ندارد مي‌دهند. از همه بن بست‌ها هم نجاتش مي‌دهند.
دعايي که در ظهرهاي ماه شعبان مستحب است بخوانيم، از امام سجاد(ع) است. دعا را فقط ياد خدا نبينيم. در ضمن دعا با ما حرف زدند. مطلب گفتند. اين دعا را در زندگي‌مان پياده کنيم. در همين صلوات شعبانيه که بخش مهم آن فضايل اهل‌بيت است. يک بخشي درباره صلوات است. بخش آخرش مي‌گويد: «واعمر قلبي بطاعتک، ولا تخزني بمعصيتک» چه چيزي روح و جانمان را آباد مي‌کند و زنده مي‌کند؟ طاعت تو مرا زنده مي‌کند. چه چيزي ما را خوار و ذليل و افسرده و زمين گير مي‌کند؟ «ولا تخزني بمعصيتک» روايت است. به ديد کلاس ببينيم. در عين اينکه با خدا حرف مي‌زند، درس هم مي‌دهد. «وارزقني مواساة من قتّرت عليه من رزقک، بما وسعت عليّ من فضلک» چه چيزي در ماه شعبان که ماه پيغمبر خداست، افضل ماه‌هاست و منتسب به پيغمبر است، چه چيزي افضل از همه چيزهاست؟ از امام سؤال کردند: کدام اعمال در ماه شعبان از همه بالاتر است؟ فرمود: استغفار و صدقه! استغفار در ماه شعبان هزار برابر از ماه‌هاي ديگر افضل است. کسي هفتاد بار بگويد: «استغفرالله و اسئله التوبه» مستحب است، مثل اين است که هفتاد هزار بار در ماه‌هاي ديگر گفته است. استغفار ماه شعبان بي نظير است. خودمان را براي ماه رمضان پاک کنيم. دوم صدقه دادن است ولو به نصف خرما. صدقه دادن افضل اعمال است. در اين دعا امام سجاد به ما ياد داده است «وارزقني مواساة من قتّرت عليه من رزقک» مرا کمک کن دل بکنم و به خواهر و برادر و قوم و خويش کمک کنم. «بما وسعت عليّ من فضلک» هم از اعمال ماه رجب و هم از اعمال ماه شعبان و از اعمال ماه رمضان صدقه دادن است.
کساني که فقط نماز مي‌خوانند و روزه مي‌گيرند ولي از صدقه و مال خبري نيست، اينها هيچوقت رستگار نمي‌شوند. امام هفتم(ع) فرمود: «لا يدخل الجنه بخيلٌ و لا يدخل النار سخيٌ» هيچ وقت آدم بخيل به بهشت نخواهد رفت. محال است آدم سخي به جهنم برود. نزديک نيمه شعبان است، بياييم براي سلامتي امام زمان صدقه بدهيم. در خيريه حضرت خديجه طرحي را اعلام کرديم که براي سلامتي امام زمان قرباني بدهند، مي‌توانيم صدها گوسفند بکشيم و همه براي فقرا و نيازمندان تقسيم شود. امام زمان احتياجي ندارد.     وقتي دعاي سلامت امام زمان را مي‌خوانيم، باعث مي‌شود رابطه امام زمان در وجود ما حفظ شود. دعاي امام زمان پشت ما خواهد بود. خيرش به تمام خلق مي‌رسد. امام زمان احتياجي به قرباني ندارد. اين گوشت قرباني‌ها ما را بيمه مي‌کند. به جاي اينکه پول براي دارو و درمان بدهيم، بياييم براي امام زمان صدقات مفصلي بدهيم.
شريعتي: نکات خيلي خوبي را شنيديم. امروز صفحه 298 قرآن کريم، آيات 35 تا 45 سوره مبارکه کهف در سمت خدا تلاوت خواهد شد. اين هفته از عالم جليل القدر مرحوم شيخ بهايي ياد مي‌کنيم.
«وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ‏ قالَ‏ ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً «35» وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى‏ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْراً مِنْها مُنْقَلَباً «36» قالَ لَهُ صاحِبُهُ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا «37» لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً «38» وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً «39» فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ يُرْسِلَ عَلَيْها حُسْباناً مِنَ السَّماءِ فَتُصْبِحَ صَعِيداً زَلَقاً «40» أَوْ يُصْبِحَ ماؤُها غَوْراً فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَباً «41» وَ أُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى‏ ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً «42» وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مُنْتَصِراً «43» هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً «44» وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ مُقْتَدِراً «45»
ترجمه: و او در حالى كه بر خويش ستمكار بود، به درون باغ خود آمد (و با غرور و سرمستى) گفت: گمان ندارم كه هرگز اين (باغ، يا دنيا) نابود شود! و گمان نمى‏كنم كه قيامت برپا شود واگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، يقيناً بهتر از اين (باغ) را در بازگشت، خواهم يافت. دوستش در حالى كه با او گفتگو مى‏كرد گفت: آيا به آن (خدايى) كه تو را از خاك، سپس از نطفه آفريد، آنگاه تو را مردى كامل و تمام اندام قرار داد، كافرشده‏اى؟! ولى من (گويم:) اوست خداوند، پروردگار من و هيچ كس را با پروردگارم شريك نمى‏سازم. وچرا آنگاه‏كه وارد باغت شدى، نگفتى: ماشاءاللّه (آنچه خدا بخواهد)، هيچ نيرويى جز به (قدرت) خدا نيست؟ اگر مرا از نظر مال و فرزند، كمتر از خويش مى‏بينى! پس اميد است كه پروردگارم بهتر از باغ تو را به من عطا كند ومجازات (صاعقه و عذابى) حساب شده بر باغ تو از آسمان فرستد تا به زمينى هموار و بى‏گياه و لغزنده تبديل شود. يا آب آن (باغ به زمين) فروكش كند، پس هرگز نتوانى آن را بازيابى. و (سرانجام) فرآورده‏هاى آن (مرد مغرور، با قهر الهى) احاطه شد، پس او چنان شد كه دو دست خويش را به خاطر خرجهايى كه در باغ كرده بود (از شدّت حسرت) برهم مى‏ماليد، در حالى كه آن (باغ وتاكستان) بر داربست‏هايش فروريخته بود و مى‏گفت: اى كاش كسى را شريك پروردگارم قرار نمى‏دادم. و هيچ گروهى نداشت كه او را در برابر (قهر) خدا يارى كنند و نمى‏توانست خودش را يارى كند. آنجا (ثابت شد كه) ولايت و قدرت تنها از آنِ خداى حقّ است و (نزد) اوست بهترين پاداش و نيكوترين فرجام. و (اى پيامبر!) براى آنان زندگى دنيا را مثَل بزن كه (در ناپايدارى) همچون آبى است كه از آسمان فرو فرستاديم، پس گياه زمين به وسيله‏ى آن (چنان رشد كند وانبوه شود كه) در هم فرو رود، پس ناگهان خشك شود، آن چنان كه بادها پراكنده‏اش كنند و خداوند بر هر چيزى تواناست.
شريعتي: مطالب برنامه سمت خدا از اين به بعد در کانال پيام رسان سروش و ايتا قرار مي‌گيرد. به دوستان خودتان هم اطلاع رساني کنيد.     از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: از اعمال ماه شعبان که سفارش زياد شده است زياد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است. در همين دعايي که ظهرها خوانده مي‌شود از امام سجاد(ع)، يک فراز در مورد صلوات است «اللهم صل علي محمد وآل محمد، صلاة کثيرة تکون لهم رضي» صلوات فراوان باعث خشنودي محمد و آل محمد است. «و بحق محمد وآل محمد، اداءً وقضاءً، بحول منک يا ارحم الراحمين» اين کثرت صلوات باعث مي‌شود حق آنها چه الآن و چه گذشته ادا شود البته به حول و قوه رب العالمين.
روايتي که از امام کاظم گفتم، يکبار ديگر بگويم. امام کاظم(ع) فرمود: «لا يدخل الجنة بخيلٌ و لا يدخل النار سخيٌ» کسي که بخيل است، در بهشت به روي او بسته است. انشاءالله تمرين کنيم. به بچه‌هايمان هم ياد بدهيم. همين طرح قرباني که براي نيمه شعبان عرض کرديم، عزيزان در کانال‌ها و گروه‌هايي که هستند، هرکدام يک مبلغي براي سلامتي امام زمان بگذارند و يک گوسفند بکشند و به افراد نيازمند بدهند. مي‌توانند به کميته و بهزيستي هم بدهند. «و لا يدخل النار سخيٌ» آدمي هم که سخاوتمند است عاقبت بخير مي‌شود. بخاطر سخاوتش، حاتم طاعي کافر بود ولي چون سخاوتمند بود پيغمبر فرمود: آتش جهنم او را نمي‌سوزاند.
شريعتي: بسياري از دوستان ما منتظر هستند با توجه به وعده‌اي که در مورد قرعه کشي سفر کربلا داده بوديم. انشاءالله هفته آينده انجام مي‌دهيم.
حاج آقاي فرحزاد: باز هم خيرين همت کردند و بحمدلله اين کمک‌هايشان همچنان برقرار است. نيمه شعبان افضل ايام زيارت قبر أباعبدالله(ع) است. حتي از اربعين مهمتر است. ما براي اربعين اين تعبير را نداريم. اگر کسي مي‌خواهد 124 هزار پيغمبر را مصافحه و ملاقات کند نيمه شعبان زيارت قبر آقا أباعبدالله برود. حدود بيست استان را الحمدلله فرستاديم. ده، دوازده استان مانده که انشاءالله هفته آينده قرعه کشي مي‌کنيم. ولي اين کار ادامه دارد. انشاءالله نباشد کسي که تا به حال به زيارت نرفته باشد.
شريعتي: انشاءالله همه عاقبت بخير شويم و چشم ما به بارگاه سيد الشهداء(ع) روشن شود. دعا بفرماييد و آمين بگوييم.
حاج آقاي فرحزاد: همينطور که باران رحمت الهي مي‌بارد و وقت اجابت دعاست، خدايا تو را قسم مي‌دهيم به محمد و آل محمد قلب امام زمان از ما راضي و فرجش را نزديک بگردان. به حق امام زمان، ايمان و معرفت، اخلاق حسنه، ولايت و محبت کامل به همه ما مرحمت بفرما. خدايا به حق محمد و آل محمد ما را قدردان اين نعمت‌ها قرار بده. باران رحمتت را بيش از اين بر ما نازل بفرما. به حق محمد و آل محمد آنهايي که همسر ندارند و فرزند ندارند، شغل و خانه ندارند، به حق پيغمبر و اهل‌بيت به آنها مرحمت بفرما. خدايا     همه مريض‌ها را شفاي عاجل عنايت بفرما. آنهايي که زيارت نرفتند نصيبشان بگردان. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد و سلام به امام حسن و امام حسين.
شريعتي: زندگي چيز ديگري شده است تا به نامت رسيده‌ايم حسين، عشق سوغات کربلاست اگر مزه‌اش را چشيده‌ايم حسين! «السلام عليک يا أباعبدالله»

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها