اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

96-11-16-حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد – سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين(ع)- جايگاه فرشتگان الهي

معرفی برنامه


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: سيري در صحيفه سجاديه امام زين العابدين(ع)- جايگاه فرشتگان الهي
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد
تاريخ پخش: 16-11- 96
بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما بيننده‌هاي عزيز و شنونده‌هاي خوب و نازنين‌مان.
فجر است و سپيده حلقه بر در زده است *** روز آمده تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما *** خورشيد حقيقت از افق سر زده است
ايام فجر انقلاب اسلامي را به همه شما تبريک و شادباش مي‌گويم. حاج آقاي فرحزاد سلام عليکم. خيلي خوش آمديد.
حاج آقاي فرحزاد: عرض سلام دارم خدمت جنابعالي و بينندگان و شنوندگان عزيز. انشاءالله هرجاي اين کره‌ي خاکي هستند، خوش و خرم و سر حال باشند. سرشار از مهر و محبت باشند. بهترين‌ها را براي همه آرزو مي‌کنيم.
شريعتي: بحث ما با حاج آقاي فرحزاد سيري در صحيفه سجاديه هست، نکات بسيار خوبي را شنيديم. به بحث ملائکه مقرب درگاه الهي پرداختيم، امروز جلسه آخري هست که در مورد ملائکه صحبت مي‌کنيم. ما خدمت شما هستيم و بحث شما را خواهيم شنيد.
حاج آقاي فرحزاد: بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.    
همانطور که خدمت عزيزان وعده کرديم، چون بين دو فاطميه هستيم و ماه جمادي الاولي و جمادي الثاني، شهادت اين بزرگوار و ولادت اين بانوي بزرگوار هست، براي اينکه زيارتنامه حضرت ترويج شود، ابتداي شروع برنامه اين زيارتنامه را همراه بنده تلاوت بفرمايند. «السلام عليک يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ‏ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ» انشاءالله اين زيارتنامه هم مثل زيارت «اللهم کن لوليک» جا بيفتد و خوانده شود. در مفاتيح زيارتنامه حضرت زهرا، اولين زيارتنامه هست.
دعاي سوم صحيفه سجاديه، اشاره به ملائکه دارد. انواع و اقسام ملائکه و درود به ملائکه مختلفي که خداي متعال خلق کرده است و «وَ رُسُلِكَ مِنَ‏ الْمَلائِكَةِ إِلَي‏ أَهْلِ الارْضِ بِمَكْرُوهِ مَا يَنْزِلُ مِنَ الْبَلاءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ» بعضي ملائکه مأمور هستند، ابتلا و امتحاني براي مردم پيش بياورند، يا گوشمالي بدهند و بعضي را ادب کنند يا رفاه و خوشي و راحتي براي مردم، در هر صورت اينها مأموريتشان خير و صلاح بندگان خداست. همچنين «وَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ» آنهايي که نماينده و سفير خدا هستند، معارف و حقايق را به دل اولياء و انبياي الهي مي‌رسانند که کارشان کرامت و کارهاي نيک است که انجام مي‌دهند. «وَ الْحَفَظَةِ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ» آنهايي که مأمور حفظ يا نوشتن اعمال و رفتارهاي انسان‌ها هستند. گروه ديگر «وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ» جناب عزرائيل و اعوان و انصاري که براي قبض روح افراد مي‌آيند. «وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ» ملائکه‌اي که بعد از مردن براي سؤال و جواب مي‌آيند. بشير و مبّشر براي مؤمنين است. منکر و نکير براي کساني که مي‌خواهند بازجويي شديد از آنها بکنند. «وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ» قبل از نکير و منکر فرشته‌اي به نام رُومان مي‌آيد پرونده‌ها را آماده مي‌کند، نوشته کامل و بعد نکير و منکر مي‌آيند نظر مي‌دهند. «وَ الطَّائِفِينَ بِالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ» ملائکه‌اي که مأمور هستند بيت المعمور را طواف کنند. ملائکه‌اي که «وَ مَالِكٍ، وَ الْخَزَنَةِ» مالک سرپرست جهنم است، اعوان و انصاري که براي حفاظت جهنم و مأمور جهنم هستند. «وَ رِضْوَانَ» اسم سرپرست بهشت است و آنهايي که از بهشت نگهداري مي‌کنند. باز حضرت در پايان به همه آنها درود مي‌فرستد. مي‌فرمايد: «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ صَلاةً تَزِيدُهُمْ كَرَامَةً عَلَي كَرَامَتِهِمْ وَ طَهَارَةً عَلَي طَهَارَتِهِمْ» همه انسان‌ها و موجودات با فرشته‌ها سر و کار دارند. بايد دائم درود بفرستيم و دعا کنيم، هواي ما را هم داشته باشند. حضرت مي‌فرمايد: بر آنها درود بفرست که کرامت آنها بر کرامتشان افزوده شود و پاکيزگي‌ آنها افزون پيدا کند بر پاکيزگي آنها. اين صلواتي که ما بر آنها مي‌فرستيم باعث شود که براي ما هم يک فتح و گشايشي شود که خلاصه مأمورهاي خدا که آدم به آنها درود مي‌فرستد و دعا مي‌کند، قطعاً آنها هم هواي ما را خواهند داشت.
چون امروز مي‌خواهيم بحث فرشته‌ها را جمع کنيم و به باقي دعاهاي صحيفه سجاديه برسيم، تقريباً انواع فرشته‌ها را فهرست مي‌‌کنم. يک روايت زيبايي در موسوعه کبري از آقاي انصاري زنجاني ديدم که چون ايام فاطميه هم هست، آنهايي که با حضرت زهرا سر و کار دارند، من خواهش مي‌کنم ايام فاطميه را جدي بگيريم، مخصوصاً فاطميه دوم که تعطيل رسمي هم هست و عزاداري مي‌شود و بعد هم ولادت حضرت زهرا(س) در بيستم جمادي الثاني، چون عنايت ويژه‌اي روي حضرت زهرا و عزاداري و مجلس حضرت زهرا و مهر و محبت و معرفت حضرت زهرا است. يعني مهمتر از محبت امام حسين و ديگر امام‌هاست. يک محک خاصي است. مادر ائمه است. حتي خود پيغمبر مي‌گويد: ام ابيها، مرحوم آيت الله بهاءالديني بارها مي‌فرمودند: اين أم ابيها را روي تشريفات نگفتند. واقعاً پيغمبر ما از او استفاده مي‌برد و بهره مي‌گرفت. اينکه او را مي‌بوييد و دستش را مي‌بوسيد، هيچ جاي عالم نداريم که پيغمبر يا استاد و امام يا مرجع تقليد دست دخترش را ببوسد. به امر الهي دست اين دختر را مي‌بوسيد و معلوم مي‌شود يک توجه ويژه خدا به او دارد. ظهور توحيد خداي متعال است. در حديث کساء مي‌گوييم که حضرت احساس ضعف مي‌کردند، مي‌آمدند به حضرت زهرا کمک مي‌گرفتند. حضرت زهرا هم مي‌گويد: من تو را در پناه خدا درمي‌آورم. لذا خواهش داريم که براي حضرت زهرا مثل تاسوعا و عاشورا جدي بگيرند. يا مجلس شرکت مي‌کنند يا برنامه مي‌گيرند. براي امام حسين مذاهب مختلف مثل هندوها، يهودي‌ها و ارمني‌ها عزاداري مي‌کنند و اطعام مي‌دهند. ولي حضرت زهرا براي خواص است. يعني همه گروه‌هاي مختلف نمي‌گيرند.
پيغمبر عظيم الشأن(ص) فرمودند: «ان الله جعل ثواب تسبيح و تقديس الملائکه الي يوم القيامه لمحبي فاطمه و ابيها و بعلها و بنيها» چقدر ملائکه دارد؟ جز خدا کسي نمي‌داند. «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ‏ إِلَّا هُو» (مدثر/31) پيغمبر عظيم الشأن فرمود: خدا ثواب تسبيح و تقديس ملائکه را تا روز قيامت براي دوستان فاطمه، دوستان پدر فاطمه، دوستان شوهر فاطمه و دوستان بچه‌هاي حضرت زهرا قرار داد تا روز قيامت! ولي محور حضرت زهراست و محک اوست چون مادر و محور و ريشه است. در حديث کساء هم وقتي جبرئيل مي‌پرسد: تحت کساء چه کساني هستند؟ قاعده‌اش اين است که بگويد: پيغمبر و دختر و داماد و فرزندان. ولي مي‌فرمايد: «هم فاطمة و أبوها» خيلي جاها محور قرار  گرفته يکي همين است. يعني توجه مي‌دهند که اين خانم اساس کار است. مهر و محبت اين خانم هم انحراف‌ها را روشن مي‌کند و جدا مي‌کند و هم خوبي‌ها و امامت و ولايت را تثبيت مي‌کند.
باز در همين رابطه بعضي سؤال مي‌کنند: ملائکه بالاتر هستند يا مؤمن؟ ملائکه بالاتر هستند يا امام؟ اصلاً قابل قياس نيست. اگر کسي انسان کامل شد، ملائکه بر او سجده مي‌کنند. به حضرت آدم سجده کردند. مرحوم علامه طباطبايي مي‌فرمايد: ايرادي ندارد خدا به ما بگويد: به آدم سجده کن. ما نوکر خدا هستيم. يعني اينکه سجده مخصوص خداست، ولي هرکس هم خدا بگويد: سجده کن، همان است. يا قبله بوده يا نبوده، به آدمي که برگزيده خداست، به ملائکه بگويد: سجده کنيد. در هر صورت اگر کسي انسان کامل و واقعي شد، مسجود ملائکه مي‌شود. در روايت داريم که حضرت مي‌فرمايد: «ان الملائکه خدّامنا و خدّام محبّينا» يعني اصلاً قابل قياس نيستند. ملائکه خدمتگزاران ما اهل‌بيت و خدمتگزاران دوستان ما هستند. يعني دوستان واقعي اهل‌بيت، واقعاً ملائکه افتخار مي‌کنند کمکشان کنند. خدمتگزارشان باشند. فرمود: مؤمن از ملائکه که فرشته مقرب خدا هستند، افضل است، بالاتر است. مثلاً روايت متعدد داريم حضرت زهرا(س) چهار بچه پشت سر هم داشتند. کارهاي خانه زياد بود، نگهداري بچه، آرد تهيه کنند، بشويند و بپزند. البته حضرت علي(ع) هم کمک مي‌کردند. ولي باز هم احتياج به کمک داشتند. مثلاً اباذر يا بعضي از ياران خاص مي‌‌آمدند مي‌ديدند که گهواره دارد مي‌جنبد، يا آسياب مي‌گردد. از حضرت پرسيدند. فرمودند: جبرئيل و ملائکه آمدند گهواره را تکان مي‌دهند. جبرئيل افتخارش اين است که گهواره جنبان حسين فاطمه باشد. آقا امام حسين (ع) روز عاشورا فرمودند: «و ان جبرئيل لخادمُنا» يعني شما مي‌دانيد با چه کسي طرف هستيد؟ جبرئيل خدمتگزار ما هست. بدون اجازه وارد اين خانه نمي‌شود و حسابش جداست.
اين حديث را بارها خواندم و در کافي شريف است. جبرئيل بارها بعد از پيغمبر مي‌آمدند و اخبار مهم را به حضرت زهرا مي‌دادند. در صحيفه فاطميه جمع شده و دست به دست گشته و الآن محضر امام زمان هست. پس يک سري از ملائکه خدمتگزار هستند. يک سري از ملائکه کساني که در روز گرم تابستان، روزه‌هاي طولاني مي‌گيرند، مي‌فرمايد: کسي که در روز گرم روزه بگيرد و تشنگي بر او غالب شود، خدا هزار فرشته مي‌فرستد صورت او را مسح مي‌کنند و به او بشارت مي‌دهند. يعني ملائکه او را نوازش مي‌کنند. فرشته ديگر که همه دارند فرشته محافظ هستند که اينها انسان را از خطرهاي مهم حفظ مي‌کنند. تا اجل او نرسيده است. در چند روايت هم داريم. در قرآن هم داريم « لَهُ مُعَقِّباتٌ‏ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ» (رعد/11) روايت از اميرالمؤمنين علي(ع) است. حضرت مي‌فرمايد: «لَيْسَ‏ أَحَدٌ مِنَ‏ النَّاسِ إِلا وَ مَعَهُ حَفَظَةٌ» (تحف العقول/ص224) هر انساني ملائکه‌ي محافظ دارد که او را حفظ مي‌کنند از خطرهاي مهم، يا بچه‌هاي ما بي‌گدار به آب مي‌زنند. البته نبايد بي گدار به آب بزنيم ولي ملائکه در جايي که امر هست اگر اجل نرسيده باشد، حفظ مي‌کنند. از اينکه در چاهي بيافتد يا ديواري خراب شود يا گرفتاري حادي ايجاد شود.
يک زمان آيت الله بهاءالديني را سوار مي‌کردم و جايي مي‌بردم. ايشان فرمودند: من مي‌بينم بلا همينطور روي سر اين موتور و ماشين‌ها مي‌آيد ولي برمي‌گردد. البته يکوقت هم رهايت مي‌کنند و معنايش اين نيست من خودم را از ديوار پرت کنم. اجلش نرسيده، از اين نمونه‌ها داريم که دوستي مي‌گفت: ماشين من سوخت و من زنده بيرون آمدم. در زلزله که انشاءالله خدا همه زلزله زدگان را نجات بدهد، بچه‌اي بود که بعد از سه روز يا يک هفته سالم بيرون آمد. فرشته‌ها او را حفظ کردند وگرنه طبق قاعده عادي نبايد زنده بماند. افرادي که خيلي قوي‌تر بودند همان ساعت اول از دنيا رفتند. فرشته‌هايي هستند که مي‌فرمايد: تا اجلش نرسيده باشد، او را حفظ مي‌کنند. در سختي‌ها و ناگواري‌ها، بنده فراوان مواردي بوده، با اخوي به گردنه خوش ييلاق، نرده هم نداشت. کنار دره ماشين سر خورد و رفت کنار دره که پايين برود. اخوي گفتند: اللهم صل محمد و آل محمد، يکي سر ماشين را به اين طرف برگرداند.
آيت الله دستغيب کتابي به نام «داستان‌هاي شگفت» دارند. از اين نمونه‌ها آورده است. مي‌گويد: در نجف طلبه‌ها در گرماي تابستان، شب‌ها پشت بام مي‌رفتند و روزها هم در سرداب‌هاي عميق بودند. يک شب ديدند يک صداي محکمي آمد. ديدند يک طلبه غلتيده و حفاظ نبوده از طبقه دوم به حياط پرت شده است. آمدند ديدند هيچ چيزي نشده است. سالم سالم است. همين ملائکه حفظ مي‌کنند. همين طلبه بوده يا طلبه‌اي ديگر در تابستان که مرطوب بوده از يک تخت سي سانتي پايين مي‌افتد و مي‌ميرد. بعضي مواقعي که اين ملائکه حفظه هستند مأمور به حفظ هستند. اين معنايش اين نيست که بي گدار به آب بزنيم. ولي حضرت مي‌فرمايد: تا وقتي اجلش نرسيده باشد. «يفَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُ» وقتي اجلش برسد، ملائکه حفاظ کنار مي‌روند. يک ويروس کوچک او را زمين گير مي‌کند. يک پيشامد مي‌شود مي‌افتد و جان مي‌دهد. تا اجل قطعي نرسيده باشد حفظ مي‌کنند. خيلي مواقع يک مريضي جزئي آدم را از پا درمي‌آورد، ده تا مريضي حاد دارد ولي زنده است. در جبهه بودند کساني که با يک چيز ريز از بين رفتند و بعضي بودند که با ترکش‌هاي بسيار زنده ماندند. ملائکه حفاظ هستند وتا وقتي نرفتند اجل  نرسيده است.
انشاءالله عزيزاني که نماز مي‌خوانند، عجله نکنند. اذان و اقامه آدم را آماده مي‌کند. همه ذکر خداست، شهادتين است. اقرار به ولايت است. فرمود: خير العمل ولايت حضرت امير(ع) است. خيرالعمل روايت داريم خير رساندن به فاطمه و بچه‌هاي فاطمه است. بشتابيد به خيرالعمل، يکي هم نماز است. مي‌فرمايد: کسي که اذان بگويد، يک صف از ملائکه پشت سر او اقتدا مي‌کنند و اگر اقامه بگويد، دو صف از ملائکه. روايت داريم «الْمُومِنُ‏ وَحْدَهُ‏ جَمَاعَةٌ» (دعائم‏الاسلام، ج 1، ص 154) آدم مؤمن تک هم باشد، جماعت است. آنهايي که نمي‌توانند جماعت بروند اذان بگويند، اقامه بگويند. اگر اذان و اقامه بگويي دو صف از ملائکه مي‌شود. اگر يکي را گفتي، يک صف از ملائکه است.
يکي ديگر از ملائکه که مهم هستند، «کراماً کاتبين» هستند. آنهايي که مأمور نوشتن اعمال ما هستند. چه از سخن ما، رفتار و گفتار ما، هر عملي که انجام مي‌دهيم، شانه راست و شانه چپ، «ما يَلْفِظُ مِنْ‏ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» (ق/18) کسي حرفي نمي‌زند، کاري نمي‌کند، حرکتي نمي‌کند. رقيب و حفيظ چپ و راست او هستند، مي‌نويسند. جالب اين است که اينها هر روز و هرشب عوض مي‌شوند. يعني هر دوازده ساعت عوض مي‌شوند. فقط دوازده ساعت ما را خبر دارند. قبل و بعدش را خبر ندارند. اين هم يک بشارتي است که اگر خرابکاري کرده فقط آن دو فرشته خبر دارند و همه خبر ندارند. جالب است که فرشته نوشتار حسنات و خوبي‌ها، بر آن فرشته‌اي که گناهان را مي‌نويسد، امير و سرپرست  است. به او مي‌گويد: اين را بنويس، اين را ننويس! اولاً فرشته‌اي که خوبي‌ها را مي‌نويسد امير بر کسي است که بدي‌ها را مي‌نويسد. به او امر و نهي مي‌کند. مي‌گويد: اينجا را کم بنويس. دير بنويس. فرشته‌ي خوب يا اگر کسي کار خوبي کرد، فوري مي‌نويسد و ده برابر مي‌نويسد. بعضي هفتاد برابر، بعضي صد برابر، هزار برابر! بعضي اعمال از زيارت امام هشتم يک ميليون برابر، هفتصد هزار برابر است. حسنات اينطور هم زياد داريم. اما اگر کسي گناه کرد، فرشته‌ي دست راستي مي‌گويد: حق نداري بنويسي! شايد توبه کند و پاک کند. شايد يک کار خوبي انجام بدهد و آن را محو کند. سه ساعت، هفت ساعت، حداکثر هفت ساعت يا ده ساعت بايد به او مهلت بدهي. در اين ده ساعت يا هفت ساعت يک استغفراللهي، يا صلواتي، يا نمازي، اگر تنبه حاصل شد و آن گناه را پاک کرد، جبران کرد. اگر نکرد مي‌گويد: يک گناه بنويس. ده گناه نمي‌نويسند.
روايت ديگر داريم که خداي متعال به حضرت موسي فرمود: اي موسي اگر يک سائلي، گرفتاري، يک کسي قرضي مي‌خواهد، مشکل ازدواج دارد، وساطت مي‌خواهد، يک درخواستي دارد، خداي متعال به حضرت موسي فرمود: اي موسي! اگر درخواست کننده‌اي نزد تو آمد مواظب باش او را با تندي و تيزي رد نکني. «اکرم السائل ببذل يسير او بِرَدِ جميل» ولو شده مقداري به او کمک کني هرچقدر مي‌تواني کمک کن. يا اگر نمي‌تواني بگويي: بعداً، سعي مي‌کنم. بعد خداي متعال مي‌فرمايد: اي موسي! «من يأتيک ليس بانسٍ و لا جنٍ» مي‌فرمايد: بعضي مواقع من افرادي را مي‌فرستم که نه انسان است، نه جن است. بلکه فرشته‌اي از فرشته‌هاست که به صورت انسان درمي‌آيد. مي‌خواهند تو را امتحان کنند. خدا امکاناتي به تو داده، مال داده، آبرو داده است. با آن چطور برخورد مي‌کني؟ مواظب باش، هرکس مي‌آيد فرض کن نماينده خداست. در نهج البلاغه هست «إِنَّ الْمِسْكِينَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ» (نهج‏البلاغه، حكمت 304) مسکين و درمانده فرستاده‌ي خداست. رد او رد خداست و تأمين کردن او تأمين خدا و اقبال به فرشته‌هاست. هرکسي درخواستي از تو دارد تا مي‌تواني پاسخ بده، ولو بعضي از خواسته‌هايش هم شده است يا اينکه رد جميل باشد. شأن او حفظ شود. تحقيرش نکنيم.
باز فرشته‌هاي ديگر داريم که کارشان دعا و نفرين است. مي‌گويند: خدايا! هرکس سخاوتمند است. مي‌بخشد و جود و کرم دارد، مالش را زياد کن. هرکس هم بخل مي‌ورزد مالش را از بين ببر. ما روايت داريم که مي‌فرمايد: اگر مالت را در مسير حق مصرف نکردي، خدا گرفتارت مي‌کند دو برابر در راه باطل مصرف کني. مال براي خرج کردن است. گرفتاري‌ها، پيشامدهاي ناگوار، ماليات بي‌جا، جريمه‌هاي بي‌خودي، اين مال براي خرج کردن است. «من‏ مَنَعَ‏ ماله في خلالٍ ابتلاء ان ينفق ماله في حرامٍ» يا به فقرا ندهد گرفتار ظالماني مي‌شود که به زور پولش را بخورند. مال را مصرف کنيم.
فرشته‌هاي تکبر و تواضع، هرکسي در عالم فروتني و تواضع مي‌کند، زير بالش را مي‌گيرند و مي‌گويند: بالا برو! اصلاً عموم مردم از آدم‌هاي متواضع خوششان مي‌آيد. تواضع نعمتي است که کسي حسادت به آن نمي‌ورزد. اين براي همان فرشته‌هاست، فرشته‌ها مي‌گويند: بالا برو! در دلها جا به او مي‌دهند. کسي که تکبر و غرور، منم منم مي‌کند، از خودش تعريف مي‌کند. او را زمين مي‌زنند. مي‌گويند: او را زمين بزنيد. اين هم فرشته تکبر و تواضع است.
از امام صادق(ع) پرسيدند: معني «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح» چيست؟ اي خدايي که خوبي‌ها را ظاهر مي‌کني و عيب‌ها و گناهان را مي‌پوشاني. همه ما زير چتر ستاريت خدا هستيم. ما بايد همينطور باشيم، عيب خودمان و اطرافيانمان را بپوشانيم و خوبي‌هايشان را ظاهر کنيم. حضرت فرمودند: هر انساني همانطور که خانه کعبه، بيت المعمور به موازات خانه کعبه در کره زمين در آسمان چهارم، آنجا هم بيت المعمور هست که ملائکه طواف مي‌کنند. مي‌فرمايد: هر انساني در آسمان چهارم تمثال و شبه دارد که کارهايي که اينجا مي‌کند تمثال او هم مي‌کند. مثل عکس ما در آينه، اگر کارهاي خوب انجام بدهد، ملائکه مي‌بينند، دعا مي‌کنند و درود مي‌فرستند. اگر مشغول گناه مي‌شود خداي نکرده کار خلافي و گناه نامشروع انجام مي‌دهد، خدا به ملائکه مي‌گويد: يک چادري بياندازيد، حجابي بياندازيد که ملائکه نبينند لعن و نفرين کنند. حتي خدا در آسمان‌ها آبرو داري مي‌کند که ملائکه تمثال ما را در حال گناه نبينند و ما را لعن و نفرين نکنند. خدا چقدر ستاريت دارد. کسي با اين خدا آشتي نکند و رفيق نشود خيلي عقب افتاده است. خيلي وقت‌ها طلبکار هستيم و شاکي هستيم، واقعاً بي انصافي است. تازه يک رحمت خدا در دنيا ظاهر مي‌شود. ما روايت داريم در آخرت 99 رحمت ديگر را خدا بروز و ظهور مي‌دهد. «اظهر الجميل و ستر القبيح»، «لم يؤاخذ بالجريره، لم يَهتک السِّتر، عظيم العفو، حسن التجاوُز، واسع المغفره» تک تک اينها آدم را عاشق خدا مي‌کند.
خلق الله، غير از يک عده خاصي که صفات خدايي در آنها هست، آنها استثناء هستند. هفتاد سال به آنها خدمت و محبت مي‌کني، يک جايي نمي‌کني يا نمي‌خواهي بکني يا نمي‌تواني انجام بدهي. اين خانم هزار بار غذاي خوب درست کرده و يکبار درست نکرده است. مي‌گويد: اين به درد نمي‌خورد. اي بابا! اين آقا هزار بار خريد خانه کرده، کار خوب کرده و شما را مسافرت برده است. يکبار نبرده است. نمي‌خواهد ببرد. اين ديگر کافر مطلق مي‌شود. خوبي‌ها را آدم ببيند. خلق الله با يکبار آدم را رها مي‌کنند ولي خدا دقيقاً برعکس است. هفتاد سال عيب و بدي و کفران نعمت، ناشکري و گناه است، يکبار مي‌گويد: خدايا غلط کردم، ببخشيد، مي‌گويد: بيا بالا! هفتاد سال به خلق الله خدمت کردن، تو را کنار مي‌فرستد. ولي خدا برعکس است. انشاءالله ما هم صفات خدايي پيدا کنيم.
باز ملائکه‌ي ديگري که اينها هم مهم هستند. ملائکه‌اي که موقع احتضار سراغ آدم مي‌آيند و اين خيلي مهم است که لحظه آخر، اينکه دائم مي‌گوييم: خدايا ما را عاقبت بخير کن. آيه داريم «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (فصلت/30) خيلي‌ها «ربُّنا الله» مي‌گويند، اما استقامتش مهم است که تا پايان کار ببرند. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» قبل از مردن چه در دوران بندگي که انسان مي‌کند، يا موقع مردن ملائکه نازل مي‌شوند مي‌گويند: نترس، ناراحت نباش، ما هستيم و کمک تو مي‌کنيم. به بهشت هم بشارت مي‌دهند. روايت داريم پيغمبر(ص) وارد شدند بر يک مردي که در حالت احتضار بود. پيغمبر عظيم الشأن فرمودند: «يا ملک الموت ارفق بصاحبي» اين رفيق من است. با رفيق من مدارا کن. يکي از کارهاي خوب اين است که ما گاهي نماز، دعا، عبادت، حتي طواف مستحب است که آدم که مکه مي‌رود طواف مي‌کند به نيت عزرائيل برود. يعني يک هديه به عزرائيل بدهد. اينکه اين فرشته مقرب خدا با او مدارا کند. حضرت عزرائيل مأمور باز کردن قفس تن و قفس دنياست که ما را به ملاقات خدا و ملاقات اولياي خدا برساند. بهترين فرشته است. البته آنهايي که از خدا و فرشته‌ها ناراحت هستند، تکليفشان معلوم است و خودشان مشکل دارند. و الا فرشته مقرب خداست و گره گشاست. حضرت به ملک الموت فرمودند: «ارفق بصاحبي» به صاحب من رفق کن و با ملايمت جانش را بگير. «فانه مؤمن» فرشته ملک الموت عرض کرد يا محمد! «فاني بکل مؤمنٍ رفيق» خيال شما راحت باشد. من با هر مؤمني رفيق هستم. مؤمن‌هايي که با ملک الموت رفيق مي‌شوند، او هم رفيق با آنهاست. رفاقت دو طرفي است. يک حديثي را يادم رفت اول صحبتم بخوانم.
بحث هفته گذشته ما مهمترين عنوانش اين بود که يکي از جاهايي که هفتاد هزار فرشته مي‌آيند کجا هست؟ انسان يک دوست خوب دارد به زيارتش برود. دوستي و دوست يابي، کيمياي سعادت را هم معرفي کرديم. روايت داريم پيغمبر(ص) فرمود: «من آخي أخاً في الله رفع الله له درجة في الجنه لا ينالها بشيء من عمله» چقدر دوست خوب مؤثر است. پيغمبر خدا فرمودند: کسي با يک مؤمني، خانم با يک خواهر مؤمنه‌اي، بخاطر خدا با يک آدم مؤمن پيوند دوستي بزند. خدا در بهشت درجه‌اي به او خواهد داد که با هيچ عملي به آن درجه نمي‌رسد. جز با دوستي با يک مؤمن! فرمود: «لَيسَ شيءٌ أنكى لإِبلِيسَ و جُنودِهِ مِن زِيارَةِ الإخوانِ في اللّه بعضِهِم لِبعضٍ»(کافي/ج2/ص188) چه چيزي دستگاه شيطان را متلاشي مي‌کند و بيني شيطان را به خاک مي‌مالد؟ فرمود: چيزي براي شيطان و لشگرش بدتر از ملاقات يک دوست خوب و يک مؤمن في الله نيست. به شيطان زخم و جراحت وارد مي‌شود و نابود مي‌شود. چون مي‌بيند پيوند خوب زده و تو را نجات مي‌دهد. جاهايي که فرشته‌ها خيلي کمک مي‌کنند، يکي هم آدم با ملک الموت دوست و رفيق شود. سلمان دوستي داشت موقع جان دادن ديد دارد جان مي‌دهد، گفت: با اين دوست من رفاقت کن. ملک الموت گفت: من با او رفيق هستم. انشاءالله با ملک الموت يگانه باشيم و عشق بورزيم.
شريعتي: يادم هست در برنامه‌اي که با مرحوم مهندسي داشتيم، يکوقتي گفتم: حضرت عزرائيل(سلام الله عليه)، ديدم مرحوم مهندسي يک جور نگاهم کرد و با مزاح به من گفت: مثل اينکه خيلي مي‌ترسي و خيلي هوايش را داري؟ من گفتم: واقعاً آدم هواي حضرت عزرائيل را داشته باشد که او هم هواي ما را داشته باشد. چقدر خوب است امروز ثواب تلاوت قرآن را به حضرت عزرائيل هديه کنيم.
حاج آقاي فرحزاد: براي حضرت عزرائيل صلوات هديه کنيد هواي شما را دارد. اينقدر مؤمنيني که به خواب آمدند يا افرادي که کتاب‌هايي نوشتند در مورد آنهايي که کتاب‌‌هايي نوشتند و دوباره برگشتند، مي‌گويند: به قدري در فضاي عجيبي ما را بردند، اصلاً نمي‌خواستيم برگرديم. گفتند: بخاطر مادرت، بچه‌ات که اصرار کرده تو را برمي‌گردانيم. براي بدها ممکن است هيولا باشد ولي براي مؤمنين بشير و مبشر است.
شريعتي: انشاءالله با آرامش از ما استقبال بشود و مشتاقانه به آن سمت و سو برويم. اين هفته از حضرت آيت الله مشکيني قرار هست صحبت کنيم. در بخش بعدي حتماً کتابي را از ايشان خدمت شما معرفي خواهم کرد که همه بهره‌مند و محظوظ شويم. امروز صفحه 221 قرآن کريم آيات پاياني سوره مبارکه يونس و آيات ابتدايي سوره مبارکه هود در سمت خدا تلاوت مي‌شود. انشاءالله لحظات زندگي همه ما منور به آيه‌هاي نوراني باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
«وَ إِنْ يَمْسَسْكَ‏ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «107» قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ «108» وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ وَ اصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ «109»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «4» أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «5»
ترجمه: و اگر خداوند (براى آزمايش يا هدف ديگر بخواهد) زيانى به تو برساند، جز خود او كسى توان برطرف كردن آن را ندارد واگر براى تو خيرى بخواهد، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد. خير را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏رساند و او بس آمرزنده و مهربان است. بگو: اى مردم! اينك حقّ از سوى پروردگارتان به سراغ شما آمده است. پس هر كس هدايت يابد، يقيناً به سود خويش هدايت مى‏يابد و هر كس گمراه شود، تنها به زيان خويش گمراه مى‏شود ومن بر (ايمان آوردن) شما وكيل نيستم (تا به اجبار شما را به راه حقّ درآورم). و (تنها) آنچه را بر تو وحى مى‏شود پيروى كن و پايدار باش تا آنكه خداوند داورى كند و او بهترين داوران است.
به نام خداوند بخشنده‏ى مهربان. الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است. كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم. و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوى او بازگرديد تا شما را به بهره‏اى نيكو تا مدّتى معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگى‏خدا) روى بگردانيد، همانا من‏از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم.  بازگشت شما به سوى خداست و او بر هر چيزى تواناست.بدانيد كه مخالفان براى آنكه خود را از پيامبر پنهان دارند، سر و سينه‏هاى خود را به هم نزديك مى‏كنند و لباس‏هاى خويش را بر سر مى‏كشند (تا شناخته نشوند، غافل از آنكه) خداوند تمام كارهاى سرّى و آشكار آنان را مى‏داند. همانا او به اسرار درون سينه‏ها آگاه است.
شريعتي: بر حضرت محمد و اهل‌بيت بزرگوارش صلوات مي‌فرستيم. از فضيلت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد بشنويم و بعد هم اشاره قرآني را بشنويم.
حاج آقاي فرحزاد: ذکر بلند صلوات انسان را عاقبت بخير مي‌کند. پيغمبر ما فرمودند: کسي آخرين کلامش صلوات باشد، «دخل الجنه» داستان کوتاهي را مرحوم دستغيب نقل کردند که يک کسي را ديدند در مکه خيلي صلوات مي‌فرستد، پرسيدند: چطور در منا و عرفات دائم صلوات مي‌فرستي؟ سابق پياده يا با حيوان مي‌رفتند. گفت: من در اين سفر با پدرم مي‌آمدم. بين راه مريض شد و حالش وخيم شد. در حال احتضار قرار گرفت. من کنار بسترش بودم خواستم شهادتين را تلقين کنم. صورتش سياه شد و رنگش پريد و زبانش بند آمد. خيلي ناراحت شدم. نگران بودم، يکوقت ديدم نقطه سفيدي در چهره‌اش پيدا شد و زبانش باز شد و لبخند زد و شهادتين گفت و از دنيا رفت. ما غسلش داديم و کفن و دفن کرديم. چند روزي که در راه بودم دائم به فکر پدرم بودم، دو حالت آخر جان دادنش که چه اتفاقي افتاد. يک شب او را در خواب ديدم. ديدم جايش خوب است و در بهشت برزخي است. گفت: گناهان زيادي که داشتم، فرشته‌هاي عذاب آمدند مرا براي توبيخ ببرند. در اوج نااميدي زماني که رنگ چهره‌ام سياه شد، يکوقت ديدم فرشته‌ها کنار رفتند و پيغمبر خدا تشريف آوردند و فرمودند: تو کسي بودي که در دنيا زياد به من صلوات مي‌فرستادي. مزد صلوات‌هايي که به من فرستادي را بگير. فرشته‌هاي عذاب رفتند و فرشته‌هاي رحمت آمدند. به برکت صلوات من نجات پيدا کردم. انشاءالله اين صلوات‌ها ما را نجات بدهد.
در اول آيه «وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ‏ وَ لا يَضُرُّكَ» خداي مهربان مي‌فرمايد: کساني که نه نفعي براي شما دارند و نه ضرري، يعني در بزنگاه نمي‌تواند به درد شما بخورند. الآن اگر عزرائيل بيايد جان ما را بگيرد. جز خدا کسي نمي‌تواند فرمان ببرد. همه عالم جمع شوند نمي‌توانند کاري کنند. مي‌فرمايد: غير خدا را نخوان که برايت نفع و ضرري نمي‌تواند داشته باشد. اگر اين کار را کردي تو هم ظالم هستي. «وَ إِنْ يَمْسَسْكَ‏ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ» اگر خدا بخواهد يک ابتلايي را بدهد جز او نمي‌تواند بردارد. اگر هم بخواهد خيري به تو برساند، «وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ» به فضل و رحمت خودش هرکس را بخواهد مي‌رساند و او آمرزنده و مهربان است. انشاءالله اين توحيد را در همه زندگي و وجودمان پياده کنيم که همه کاره خداست. گره گشا و گره زننده خداست. جز خدا کسي نمي‌تواند، هرکس هم بکند به اذن اوست.
شريعتي: چند کلمه از مرحوم آيت الله مشکيني براي ما بگوييد.
حاج آقاي فرحزاد: مرحوم آيت الله مشکيني غير از اينکه تدريس داشتند و درس اخلاق و درس حوزه داشتند و هزارها طلبه از درس ايشان استفاده مي‌کردند، توفيق داشتند کتاب‌هاي خوبي تأليف کنند، يکي از کتاب‌هايي که يادگار خوبي است از ايشان مانده است «المواعظ العدديه» است. کتاب حديث خيلي داريم ولي حديث‌هايي که جمع و جور است، مثلاً سه چيز آدم را از جهنم دور مي‌کند. سه چيز انسان را به خدا نزديک مي‌کند. مواعظ عدديه يعني پندهاي سه گانه، چهار گانه، پنج گانه. مرحوم آيت الله مجتهدي عمدتاً هر روز از اين کتاب حديث مي‌خواندند.
شريعتي: گزيده‌ي مواعظ عدديه يا نصايح شمارشي، همان نصايحي که حاج آقاي فرحزاد اشاره کردند. اين عنوان ديگر و چاپ ديگر اين کتاب هست. يک حديث را انتخاب کردم که براي شما بخوانم. امام صادق در ذيل پندهاي سه‌گانه فرمودند: روز قيامت سه گروه تا پايان حساب از همه به خدا نزديک‌تر هستند. کسي که با وجود قدرت داشتن، به زيردست خود ستم نکند. کسي که در ميانجي‌گري به اندازه حبه جو به يک طرف تمايل نداشته باشد و کسي که در صورت سود يا زيان خود حق را بگويد. اين سه دسته روز قيامت تا پايان حساب از همه به خدا نزديک‌تر هستند. اميرالمؤمنين (ع) به فرزندشان امام حسن فرمودند: فرزندم وقتي گرفتار سختي شدي آن را با بعضي دوستانت در ميان بگذار. يکي از اين چهار فايده را دارد. يا آن را به عهده مي‌گيرد. يا کمک مي‌کند، يا مشورت مي‌دهد و يا دعايش در حق تو و رفع گرفتاري تو مستجاب مي‌شود.
حاج آقاي فرحزاد: انشاءالله انس با حديث پيدا کنيم. يکي از الطاف ويژه‌اي که بعضي از طلبه‌ها از من مي‌پرسند، اينکه روايات و احاديث خيلي نورانيت دارد. «کلامکم نور» يعني در واقع شما پاي منبر پيامبر و دوازده امام نشستيد. اينها نورانيت دارد. انس با حديث و قرآن موجودي ما است.
به همه عزيزاني که آرزوي کربلا دارند، بشارت بدهيم. روز دوشنبه هم که متعلق به امام حسن و امام حسين(ع) است. الحمدلله قرعه کشي گروه اول انجام شد. فراخوان مي‌دهند و دعوت مي‌کنند که انشاءالله پنجم و ششم اسفند اعزامشان هست. انشاءالله خبر خوشي داريم که شنبه آينده هم قرعه کشي باقي افراد را هم انجام مي‌دهيم که گذرنامه بگيرند و آماده شوند که انشاءالله اين سفر نوراني را به خير و خوشي بگذرانند.
شريعتي: شنبه با حضور حاج آقاي عابديني دور دوم قرعه کشي را انجام مي‌دهيم. من اين نکته را تذکر بدهم که اين قرعه کشي بين دوستاني است که قبلاً ثبت نام کردند. بعضي الآن مراجعه مي‌کنند مي‌گويند: سايت شما بسته است. ما در آن بازه زماني که مشخص کرده بوديم ثبت نام‌ها را انجام داديم. همين‌جا آرزو مي‌کنم انشاءالله گشايشي حاصل شود که بتوانيم طيف وسيع و عظيمي از مشتاقان زيارت امام حسين را عازم کربلاي معلي کنيم. حدوداً سي اتوبوس قرار هست عازم شوند و حتماً دعاگوي ما باشند.
حاج آقاي فرحزاد: چند مورد ديگر از فرشته‌ها ماند که به همه سلام مي‌دهيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد. خدايا به حق محمد و آل محمد، همه آرزومنداني که آرزوي عتبات مکه و مدينه دارند، آنها را به زيارت عتبات و مکه و مدينه موفق بفرما. مريض‌ها شفاي عاجل عنايت بفرما. وسايل شغل و مسکن و ازدواج براي همه نيازمندان فراهم بفرما. آنهايي که فرزند ندارند به آنها مرحمت بفرما. خدايا قلب امام زمان از ما راضي، فرجش را نزديک بگردان. ما را به زيارت مشاهد مشرفه و توفيق عزاداري براي حضرت زهرا موفق بفرما.
شريعتي: براي عافيت و شفاي همه مريض‌ها دعا کنيم.

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها